نگاهی به پیام حج امام در سال 1366
فریادهای آگاهی بخش امام خمینی در گوش جان مسلمین جهان به نتیجه رسیده است یکی از طولانیترین پیامهای حضرت امام خمینی در ششم مرداد سال 1366 صادر گردید. موضوع این پیام، برائت از مشرکان زمان و تبیین وظایف مسلمین و مشکلات جهان اسلام است. مخاطب این پیام، مسلمین ایران و جهان و حجاج بیتالله الحرام میباشند.
این پیام فقط از جنبه حجم عبارات و تعابیر خود طولانی نیست، که از جنبه محتوا و درون مایهها نیز طولانی میباشد. باید اعتراف کرد که در متن این پیام پرشور و جاودانه معارفی عمیق در موضوعات گوناگون فکری، اعتقادی، اجتماعی، نظامی، سیاسی، بینالمللی و جهانی نهفته است و با ادبیاتی زیبا و منحصر به فرد تدوین یافته است.
حضرت امام خمینی در این پیام اوضاع سیاسی جهان اسلام را ترسیم میکند و مسلمین را به بازگشت به فرهنگ و تعالیم بزرگ قرآنی همچون "جهاد" با جبهه کفر و شرک و نفاق فرا میخواند و به فضای مقاطع تاریخی اولیه اسلام میبرد تا از سستی و خمودی به در آیند و به بیداری برسند و نسبت به آنچه در اطرافشان میگذرد آگاه گردند و حرکتی بیاغازند.
همچنین حضرت امام خمینی در این پیام بزرگ و تاریخی آنچه در منطقه میگذرد را تبیین میکند و از سویی وابستگی حاکمان ممالک اسلامی را به قدرتهایی چون آمریکا و انگلیس و صهیونیسم و دریوزگی و وطن فروشی و خیانت آنان را مینمایاند که چسان ثروتهای سرشار ملل اسلامی را به حلقوم بیگانگان میریزند و شدیدترین ظلم و جنایت را در حق مردم روا میدارند، و از سویی دیگر فاصله مسلمین را از اسلام و قوانین حرکت زای آن همچون برائت از مشرکین زمان و مبارزه برای نیل به استقلال را مطرح میکند و از ضعف و ذلت آنان تاسف و حسرت میخورد و فریاد قیام و انقلاب از گلو برمیآورد و همین فریادهای آگاهی بخش و حرکتزا بود که امروز به نتیجه رسیده و موجب قیام مسلمانان منطقه شده است.
هر کس متن این پیام بزرگ را - که به دلیل طولانی و عمیق و پرمحتوا بودن آن در چند بخش عرضه میداریم - مطالعه کند با ما هم عقیده میشود که نباید این پیام و سایر پیامهای آن پیشوای الهی فقط در زمانهایی خاص مطرح گردد، که موضوعات روز و زنده آن به هیچ وجه محدودیت زمانی و مکانی را برنمیتابد و باید در طول سال تشریح گردد و تنها در این نوع بهرهوری از اندیشههای حضرت امام خمینی است که میتوانیم او را "مشعل راه" قرار دهیم و از بیراهه و انحراف مصون و محفوظ بمانیم.
بسمالله الرحمن الرحیم
و من یخرج من بیته مهاجرا الىالله و رسوله ثم یدرکه الموت فقد وقع اجره علىالله(1)
الحمدلله على آلائه و الصلوه و السلام على انبیائه سیما خاتمهم و افضلهم و على اولیائه و خاصه عباده سیما خاتمهم و قائمهم ارواح العالمین لمقدمه الفدا.
قلمها و زبانها و گفتارها و نوشتارها عاجز است از شکر نعمتهاى بىپایانى که نصیب عالمیان شده و مىشود. خالقى که با جلوه سراسر نورانى خود، عوالم غیب و شهادت و سر و علن را به نعمت وجود آراسته و به برکت برگزیدگانش به ما رسانده که؛ الله نورالسموات والارض(2) و با ظهور جمیلش پرده از جمالش برافکنده که؛ هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن (3) و به کتب مقدس آسمانىاش که از حضرت غیب بر انبیائش از صفىالله تا خلیلالله و از خلیلالله تا حبیبالله ـ صلواتالله و سلامه علیهم و سلم ـ نازل فرموده، راه وصول به کمالات و فناى در کمال مطلق را تعلیم فرموده و سلوک الىالله را گوشزد کرده چون کریمه و من یخرج من بیته مهاجرا الىالله و طریق برخورد با مومنین و دوستان خود و ملحدین و مستکبرین و دشمنان خویش را آموخته: محمد رسولالله و الذین معه اشدآ على الکفار رحما بینهم. (4) و هزاران شکر که ما را از امت خاتمالنبیین محمد مصطفى ـ صلىالله علیه و آله و سلم ـ قرار داد، افضل و اشرف موجودات و از پیروان قرآن مجید، اعظم و اشرف کتب مقدسه و صورت کتبیه حضرت غیب مستجمع جمیع کمالات به صورت وحدت جمیعه و ضمانت حفظ و صیانت آن را از دستبرد شیاطین انس و جن فرموده؛ انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون(5) قرآنى که نه یک حرف بر آن افزوده شده و نه یک حرف کاسته. کتاب کریمى که ما را از برخورد انبیاى معظم الهى با مستکبرین جهان و جهانخواران طول تاریخ آگاه نموده و از طریقه حضرت خاتم الرسل ـ صلىالله علیه و آله و سلم ـ با مشرکان و زورگویان و کفار و در رأس آنان منافقان، مطلع کرده و این برخورد، جاویدان و براى هر عصرى و هر مصرى(6) است.
در این کتاب جاوید مىبینیم که فرموده: قل ان کان اباوکم و ابناوکم و اخوانکم و ازواجکم و عشیرتکم و اموال اقترفتموها و تجاره تخشون کسادها و مساکن ترضونها احب الیکم منالله و رسوله و جهاد فى سبیله فتربصوا حتى یاتىالله بامره والله لا یهدى القوم الفاسقین(7)؛ خطاب به مصلحتاندیشان و سازشکاران و متاسفان براى شهادت جوانان و از دست رفتن مالها و جانها و خسارتهاى دیگر وارد شده و جالب آنکه بعد از حب خداى تعالى و رسول اکرم ـ صلىالله علیه و آله ـ در بین تمام احکام الهى، جهاد فى سبیلالله را ذکر فرموده و تنبه داده که جهاد فىسبیلالله در رأس تمام احکام است که آن حافظ اصول است و تذکر داده که در صورت قعود از جهاد، منتظر عواقب آن باشید، از ذلت و اسارت و بربادرفتن ارزشهاى اسلامى و انسانى و نیز از همان چیزها که خوف آن را داشتید از قتلعام صغیر و کبیر و اسارت ازواج و بدیهى است که همه اینها پیامد ترک جهاد، خصوصا جهاد دفاعى است که ما اکنون گرفتار آن هستیم و اشاره به این امر است آیه کریمه فلیحذر الذین یخالفون عن امره ان تصیبهم فتنه او یصیبهم عذاب الیم. (8) و کدام فتنه و بلیه بالاتر از آنچه دشمنان اسلام، خصوصا در این زمان براى برچیدن اساس اسلام و برپا کردن حکومتهایى مثل ستمشاهى و برگرداندن مستشاران غارتگر و بربادرفتن حرث و نسل ملت و بر سر کشور و ملت ایران، آن آید که بر سر کشور عراق و ملت مظلوم آن در این چند سال آمد.
و حمد و شکر بىپایان بر ذات مقدس ربوبیت که با تربیتهاى معنوى خود ملت ایران را از غرقاب فساد ستمشاهى نجات بخشیده و راه و رسم زیستن مستقل در پناه بیرق شکوهمند اسلام را به آنان آموخت و امروز در جهان کشورى نیست جز ایران که از دخالت ابرقدرتها پیراسته باشد و سرنوشت خویش را خود بر اساس اسلام عزیز تعیین کند و دست به سینه اغیار زند و خداوند بر ما منت نهاد که در سایه این ملت زندگى مىکنیم. و شکر بىپایان بر عنایات حق ـ جل و علا ـ که در آستان عزیمت حجاج محترم ایرانى به سوى معبد عشق و مرقد معشوق و هجرت به سوى خداى تعالى و رسول معظمش ـ صلىالله علیه و آله و سلم ـ نداى اسلام بر اقصا بلاد جهان طنین افکنده و بیرق معنوى اسلام در اقطار عالم به اهتزاز درآمده و چشمهاى جهانیان به سوى کشور ولىالله اعظم ـ ارواحنا لمقدمه الفدا ـ دوخته شده و به رغم بدخواهان و منحرفان که کوس رسوایىشان بر سر بازارها زده شده و برخلاف خوابهاى خرگوشى آنان که وعده سقوط جمهورى اسلامى را در سه ماه یا یک سال به خود و اربابان خود مىدادند، امروز پس از سالها، کشور عزیز اسلامى ایران از همیشه پایدارتر و ملت عظیم آن سرافرازتر و قواى مسلحه آن پرقدرتتر و جوانان و سالمندان آن مصممتر و حوزههاى مقدس علمیه آن در سایه مراجع معظم و علماى اعلام ـ کثرالله امثالهم ـ پرشورتر و پیوند حوزهها و دانشگاهها استوارتر و قواى سهگانه آن فعالتر و جهات سیاسى و فرهنگى و نظامى آن رو به رشدتر. و دشمنان آن، که در حقیقت دشمنان اسلام و استقلال کشور هستند ضعیفتر و زبونتر و کاخهاى مستکبران لرزانتر و رسوایى کاخ سیاه بر ملاتر و پریشانگویى و دلهره کاخنشینان افزونتر و سردرگمى رسانههاى گروهى جهان ـ که انعکاس سردرگمى کاخنشینان زورگو است ـ واضحتر گردیده و لازم است در این جوى که پیش آمده است، مسلمین و مستضعفان جهان آگاهانه از آن استفاده کرده و جمیع فرق مسلمین و مستضعفان دست در دست هم داده و خودشان را از قید اسارت ابرقدرتها خارج نمایند. اینک تذکراتى را عرض مىکنم:
1ـ اعلان برائت از مشرکان که از ارکان توحیدى و واجبات سیاسى حج است، باید در ایام حج به صورت تظاهرات و راهپیمایى با صلابت و شکوه هرچه بیشتر و بهتر برگزار شود و حجاج محترم ایرانى و غیرایرانى با هماهنگى کامل با مسئولین حج و نماینده اینجانب، جناب حجتالاسلام آقاى کروبى در کلیه مراسم شرکت نمایند و فریاد کوبنده برائت از مشرکان و ملحدان استکبار جهانى و در رأس آنان امریکاى جنایتکار را در کنار خانه توحید طنین اندازند و از ابراز بغض و کینه خود نسبت به دشمنان خدا و خلق غافل نشوند. مگر تحقق دیانت جز اعلام محبت و وفادارى نسبت به حق و اظهار خشم و برائت نسبت به باطل است؟ حاشا که خلوص عشق موحدین جز به ظهور کامل نفرت از مشرکین و منافقین میسر شود و کدام خانهاى سزاوارتر از کعبه و خانه امن و طهارت و ناس که در آن به هر چه تجاوز و ستم و استثمار و بردگى و یا دونصفتى و نامردمى است عملا و قولا پشت شود و در تجدید میثاق الست بربکم(9) بت آلههها و اربابان متفرقون(10) شکسته شود و خاطره مهمترین و بزرگترین حرکت سیاسى پیامبر ـ صلىالله علیه و آله ـ در و اذان منالله و رسوله الى الناس یوم الحج الاکبر(11) زنده بماند و تکرار شود، چرا که سنت پیامبر ـ صلىالله علیه و آله ـ و اعلان برائت کهنهشدنى نیست و نه تنها اعلان برائت به ایام و مراسم حج منحصر نشود، که باید مسلمانان فضاى سراسر عالم را از محبت و عشق نسبت به ذات حق و نفرت و بغض عملى نسبت به دشمنان خدا لبریز کنند و به وسوسه خناسان و شبهات تردید آفرینان و متحجرین و منحرفین گوش فرا ندهند و لحظهاى از این آهنگ مقدس توحیدى و جهانشمولى اسلام، غفلت نکنند که مسلما جهانخواران و دشمنان ملتها، بعد از این آرام و قرار نخواهند داشت و به حیلهها و تزویرها و چهرههاى گوناگون متمسک مىشوند و روحانىنماها و آخوندهاى دربارى و اجیرشدگان سلاطین و ملیگراها و منافقین به فلسفهها و تفسیرها و برداشتهاى غلط و منحرف روى مىآورند و براى خلع سلاحهاى مسلمانان و ضربهزدن به صلابت و ابهت و اقتدار امت محمد ـ صلىالله علیه و آله و سلم ـ به هر کارى دست مىزنند و چه بسا جاهلان متنسک(12) بگویند که قداست خانه حق و کعبه معظمه را به شعار و تظاهرات و راهپیمایى و اعلان برائت نباید شکست و حج جاى عبادت و ذکر است نه میدان صفآرایى و رزم و نیز چه بسا عالمان متهتک(13) القا کنند که مبارزه و برائت و جنگ و ستیز، کار دنیاداران و دنیاطلبان بوده است و ورود در مسائل سیاسى، آن هم در ایام حج دون شان روحانیون و علما مىباشد. که خود این القائات نیز از سیاست مخفى و تحریکات جهانخواران به شمار مىرود که مسلمانان باید با همه امکانات و وسایل لازم به مقابله جدى و دفاع از ارزشهاى الهى و منافع مسلمین برخیزند و صفوف مبارزه و دفاع مقدس خویش را محکم و مستحکم نمایند و به این بیخبران و دلمردگان و پیروان شیاطین بیش از این مجال حمله را به صفوف عقیده و عزت مسلمانان ندهند و از همه جا و همه سرزمینها و خصوصا از کعبه حق به جنود خدا متصل شوند و زائران عزیز، از بهترین و مقدسترین سرزمینهاى عشق و شعور و جهاد به کعبه بالاترى رهسپار شوند و همچون سید و سالار شهیدان حضرت ابىعبدالله الحسین ـ علیهالسلام ـ از احرام حج به احرام حرب و از طواف کعبه و حرم به طواف صاحب بیت و از توضو زمزم به غسل شهادت و خون رو آورند و به امتى شکستناپذیر و بنیانى مرصوص مبدل گردند که نه ابرقدرت شرق یاراى مقابله آنان را داشته باشد نه غرب که مسلما روح و پیام حج چیز دیگرى غیر از این نخواهد بود که مسلمانان، هم دستورالعمل جهاد با نفس را بگیرند و هم برنامه مبارزه با کفر و شرک را.
به هر حال اعلان برائت در حج، تجدید میثاق مبارزه و تمرین تشکل مجاهدان براى ادامه نبرد با کفر و شرک و بتپرستها است و به شعار هم خلاصه نمىشود که سرآغاز علنى ساختن منشور مبارزه و سازماندهى جنود خداى تعالى در برابر جنود ابلیس و ابلیسصفتان است و از اصول اولیه توحید به شمار مىرود و اگر مسلمانان در خانه ناس و خانه خدا از دشمنان خدا اظهار برائت نکنند، پس در کجا مىتوانند اظهار نمایند؟ و اگر حرم و کعبه و مسجد و محراب، سنگر و پشتیبان سربازان خدا و مدافعان حرم و حرمت انبیا نیست، پس مامن و پناهگاه آنان در کجاست؟
خلاصه، اعلان برائت مرحله اول مبارزه و ادامه آن مراحل دیگر وظیفه ما است و در هر عصر و زمانى جلوهها و شیوهها و برنامههاى متناسب خود را مىطلبد و باید دید که در عصرى همانند امروز که سران کفر و شرک همه موجودیت توحید را به خطر انداختهاند و تمامى مظاهر ملى و فرهنگى و دینى و سیاسى ملتها را بازیچه هوسها و شهوتها نمودهاند چه باید کرد. آیا باید در خانهها نشست و با تحلیلهاى غلط و اهانت به مقام و منزلت انسانها و القاى روحیه ناتوانى و عجز در مسلمانان، عملا شیطان و شیطانزادگان را تحمل کرد و جامعه را از وصول به خلوص که غایت کمال و نهایت آمال است، منع کرد و تصور نمود که مبارزه انبیا با بت و بتپرستها منحصر به سنگ و چوبهاى بیجان بوده است و نعوذبالله پیامبرانى همچون ابراهیم در شکستن بتها پیشقدم و اما در مصاف با ستمگران، صحنه مبارزه را ترک کردهاند؟ و حال آنکه تمام بتشکنیها و مبارزات و جنگهاى حضرت ابراهیم با نمرودیان و ماه و خورشید و ستارهپرستان مقدمه یک هجرت بزرگ و همه آن هجرتها و تحمل سختیها و سکونت در وادى غیر ذى زرع و ساختن بیت و فدیه اسماعیل، مقدمه بعثت و رسالتى است که در آن، ختم پیامآوران، سخن اولین و آخرین بانیان و موسسان کعبه را تکرار مىکند و رسالت ابدى خود را با کلام ابدى اننى برى مما تشرکون(14) ابلاغ مىنماید که اگر غیر از این تحلیل و تفسیرى ارائه دهیم، اصلا در زمان معاصر، بت و بتپرستى وجود ندارد و راستى کدام انسان عاقلى است که بتپرستى جدید و مدرن را در شکلها و افسونها و ترفندهاى ویژه خود نشناخته باشد و از سلطهاى که بتخانههایى چون کاخ سیاه بر ممالک اسلامى و خون و ناموس مسلمین و جهان سوم پیدا کردهاند، خبر نداشته باشد.
امروز فریاد برائت ما از مشرکان و کافران، فریاد از ستم ستمگران و فریاد امتى است که جانشان از تجاوزات شرق و غرب و در رأس آنان امریکا و اذناب آن به لب رسیده است و خانه و وطن و سرمایهاش به غارت رفته است. فریاد برائت ما، فریاد ملت مظلوم و ستم ـ دیده ـ کشیده افغانستان است و من متاسفم که شوروى به تذکر و هشدار من در مورد افغانستان عمل ننمود و به این کشور اسلامى حمله کرد. بارها گفتهام و اکنون نیز تذکر مىدهم که ملت افغانستان را به حال خود رها کنید، مردم افغانستان سرنوشت خودشان را تعیین نموده و استقلال واقعى خود را تضمین مىکنند و به ولایت کرملین یا قیمومت امریکا احتیاجى ندارند و مسلم بعد از خروج نظامیان بیگانه از کشورشان، به سلطه دیگرى گردن نمىنهند و پاى امریکا را اگر قصد دخالت و تجاوز در کشورشان کرده باشد، مىشکنند.
و نیز فریاد برائت ما فریاد مردم مسلمان افریقا است، فریاد برادران و خواهران دینى ما که به جرم سیاه بودن، تازیانه ستم سیهروزان بىفرهنگ نژادپرست را مىخورند.
فریاد برائت ما، فریاد برائت مردم لبنان و فلسطین و همه ملتها و کشورهاى دیگرى است که ابرقدرتهاى شرق و غرب، خصوصا امریکا و اسرائیل به آنان چشم طمع دوختهاند و سرمایه آنان را به غارت بردهاند و نوکران و سرسپردگان خود را به آنان تحمیل نمودهاند و از فواصل هزاران کیلومتر راه به سرزمینهاى آنان چنگ انداخته و مرزهاى آبى و خاکى کشورشان را اشغال کردهاند. فریاد برائت ما، فریاد برائت همه مردمانى است که دیگر تحمل تفرعن امریکا و حضور سلطهطلبانه آن را از دست دادهاند و نمىخواهند صداى خشم و نفرتشان براى ابد در گلوهایشان خاموش و افسرده بماند و اراده کردهاند که آزاد زندگى کنند و آزاد بمیرند و فریادگر نسلها باشند. فریاد برائت ما، فریاد دفاع از مکتب و حیثیات و نوامیس، فریاد دفاع از منابع و ثروتها و سرمایهها، فریاد دردمندانه ملتهایى است که خنجر کفر و نفاق قلب آنان را دریده است. فریاد برائت ما، فریاد فقر و تهیدستى گرسنگان و محرومان و پابرهنههایى است که حاصل عرق جبین و زحمات شبانهروزى آنان را، زراندوزان و دزدان بینالمللى به یغما بردهاند و حریصانه از خون دل ملتهاى فقیر و کشاورزان و کارگران و زحمتکشان، به اسم سرمایهدارى و سوسیالیزم و کمونیزم مکیده و شریان حیات اقتصاد جهان را به خود پیوند دادهاند و مردم جهان را از رسیدن به کمترین حقوق حقه خود محروم نمودهاند.
فریاد برائت ما، فریاد امتى است که همه کفر و استکبار به مرگ او در کمین نشستهاند و همه تیرها و کمانها و نیزهها به طرف قرآن و عترت عظیم نشانه رفتهاند و هیهات که امت محمد ـ صلىالله علیه و آله و سلم ـ و سیراب شدگان کوثر عاشورا و منتظران وراثت صالحان به مرگ ذلت بار و به اسارت غرب و شرق تن در دهند و هیهات که خمینى، در برابر تجاوز دیوسیرتان و مشرکان و کافران به حریم قرآن کریم و عترت رسول خدا و امت محمد ـ صلىالله علیه و آله و سلم ـ و پیروان ابراهیم حنیف ساکت و آرام بماند و یا نظارهگر صحنههاى ذلت و حقارت مسلمانان باشد. من خون و جان ناقابل خویش را براى اداى واجب حق و فریضه دفاع از مسلمانان آماده نمودهام و در انتظار فوز عظیم شهادتم.
قدرتها و ابرقدرتها و نوکران آنان مطمئن باشند که اگر خمینى یکه و تنها هم بماند به راه خود که راه مبارزه با کفر و ظلم و شرک و بتپرستى است ادامه مىدهد و به یارى خدا در کنار بسیجیان جهان اسلام، این پابرهنههاى مغضوب دیکتاتورها، خواب راحت را از دیدگان جهانخواران و سرسپردگانى که به ستم و ظلم خویشتن اصرار مىنمایند سلب خواهد کرد. آرى، شعار" نه شرقى و نه غربى" ما، شعار اصولى انقلاب اسلامى در جهان گرسنگان و مستضعفین بوده و ترسیم کننده سیاست واقعى عدم تعهد کشورهاى اسلامى و کشورهایى است که در آینده نزدیک و به یارى خدا اسلام را به عنوان تنها مکتب نجاتبخش بشریت مىپذیرند و ذرهاى هم از این سیاست عدول نخواهد شد و کشورهاى اسلامى و مردم مسلمان جهان نباید وابسته به غرب و اروپا و امریکا و نه وابسته به شرق، شوروى، که انشاءالله تعالى به خدا و رسول خدا و امام زمان وابسته است و به طور قطع و یقین، پشت کردن به این سیاست بینالمللى اسلام، پشت کردن به آرمان مکتب اسلام و خیانت به رسول خدا ـ صلىالله علیه و آله و سلم ـ و ائمه هدى ـ علیهم السلام ـ است و نهایتا مرگ کشور و ملت ما و تمامى کشورهاى اسلامى است و کسى گمان نکند که این شعار، شعار مقطعى است که این سیاست، ملاک عمل ابدى مردم ما و جمهورى اسلامى ما و همه مسلمانان سرتاسر عالم است. چرا که شرط ورود به صراط نعمت، حق برائت و دورى از صراط گمراهان است که در همه سطوح و جوامع اسلامى باید پیاده شود. مسلمانان بعد از شرکت در راهپیماییهاى برائت و اعلان همبستگى با ملت دلاور ایران، باید به فکر رمى استعمار از کشورها و سرزمینهاى اسلامى خود باشند و براى بیرون راندن جنود ابلیس و برچیدن پایگاههاى نظامى شرق و غرب از کشورهاى خود تلاش نمایند و نگذارند دنیاخواران از امکانات آنان، در جهت منافع خود و ضربهزدن به کشورهاى اسلامى استفاده کنند که این بزرگترین ننگ و عار کشور و سران ممالک اسلامى است که بیگانگان به مراکز سرى و نظامى مسلمانان راه پیدا کنند. مسلمانان از هیاهو و طبلهاى توخالى و تبلیغات ظالمانه نهراسند که کاخها و قدرتهاى نظامى و سیاسى استکبار جهان، همانند لانه عنکبوت سست و در حال فرو ریختند. مسلمانان جهان باید به فکر تربیت و کنترل و اصلاح سران خود فروخته بعض کشورها باشند و آنان را با نصیحت یا تهدید از این خواب گرانى که هم خودشان و هم منافع ملتهاى اسلامى را به باد فنا مىدهد، بیدار نمایند و به این سرسپردگان و نوکران هشدار بدهند و خودشان هم با بصیرت کامل از خطر منافقین و دلالان استکبار جهانى غافل نشوند و دست روى دست نگذارند و نظارهگر صحنه شکست اسلام و غارت سرمایهها و منابع و نوامیس مسلمین نباشند.
ملتهاى مسلمان باید به فکر نجات فلسطین باشند و مراتب انزجار و تنفر خویش را از سازشکارى و مصالحه رهبران ننگین و خودفروختهاى که به نام فلسطین، آرمان مردم سرزمینهاى غصب شده و مسلمانان این خطه را به تباهى کشیدهاند به دنیا اعلام و نگذارند این خائنان بر سر میز مذاکرهها و رفتوآمدها، حیثیت و اعتبار و شرافت ملت قهرمان فلسطین (را) خدشهدار کنند، که این انقلابىنماهاى کمشخصیت و خودفروخته به اسم آزادى قدس به امریکا و اسرائیل متوسل شدهاند. عجبا که هر روز از فاجعه خونبار غصب فلسطین بیشتر مىگذرد، سکوت و سازش سران کشورهاى اسلامى و طرح مماشات با اسرائیل غاصب بیشتر و حتى از تبلیغ و شعار رهایى بیتالمقدس هم خبرى به گوش نمىرسد و اگر دولت و مردم کشورى همانند ایران که خود نیز در حالت دفع تجاوز و جنگ و محاصره است، به پشتیبانى از مردم فلسطین برخاسته و فریاد مىزند، او را محکوم مىکنند و حتى از اینکه یک روز هم به نام قدس برگزار شود، وحشت نمودهاند. نکند که اینان تصور کردهاند که گذشت زمان، سیرت و صورت جنایتهاى اسرائیل و صهیونیزم را دگرگون ساخته است و گرگهاى خونآشام صهیونیزم، از فکر تجاوز و غصب سرزمینهاى از نیل تا فرات دست برداشتهاند. مسئولین محترم کشور ایران و مردم ما و ملتهاى اسلامى از مبارزه با این شجره خبیثه و ریشهکن کردن آن، دست نخواهند کشید و به یارى خداوند تعالى از قطرات پراکنده پیروان اسلام و توان معنوى امت محمد ـ صلىالله علیه و آله و سلم ـ و امکانات کشورهاى اسلامى باید استفاده کرد و با تشکیل هستههاى مقاومت حزبالله در سراسر جهان اسرائیل را از گذشته جنایت بار خود پشیمان و سرزمینهاى غصب شده مسلمانان را از چنگال آنان خارج کرد. من همان گونه که بارها و در سالهاى گذشته قبل و بعد از انقلاب هشدار دادهام، مجددا خطر فراگیرى غده چرکین و سرطانى صهیونیزم را در کالبد کشورهاى اسلامى گوشزد مىکنم و حمایت بیدریغ خود و ملت و دولت و مسئولین ایران را از تمامى مبارزات اسلامى ملتها و جوانان غیور و مسلمان در راه آزادى قدس، اعلام مىنمایم و از جوانان عزیز لبنان که موجب سرافرازى امت اسلام در خوارى و ذلت جهانخواران گردیدهاند، تشکر مىکنم و براى موفقیت همه عزیزانى که در داخل سرزمینهاى اشغالى و یا در کنار این کشور غصب شده، با تکیه به سلاح ایمان و جهاد به اسرائیل و منافع آن ضربه مىزنند دعا مىکنم و اطمینان مىدهم که ملت ایران، شما را تنها نخواهد گذاشت. به خداى تعالى توکل کنید و از قدرت معنوى مسلمانان بهره جویید و با سلاح تقوا و جهاد و صبر و مقاومت بر دشمنان حمله برید که ان تنصرواالله ینصرکم و یثبت اقدامکم. (15) (منبع: صحیفه امام، جلد 20، ص 321 - 311)
پاورقی:
1- بخشى از آیه 100 سوره نسا: "و هرکس از خانه خویش خارج شود و در حال هجرت به سوى خدا و پیامبر او، مرگش فرا رسد، هرآینه پاداششبر خداست".
2- بخشى از آیه 35 سوره نور: "خداوند نور آسمانها و زمین است".
3- سوره حدید، آیه 3.
4- بخشى از آیه 29 سوره فتح: "محمد فرستاده خداست و یاران و همراهانش بر کافران بسیار سختگیر، و با یکدیگر بسیار مهربانند".
5- سوره حجر، آیه 9: "البته ما قرآن را بر تو نازل کردیم و ما هم محققا آن را محفوظ خواهیم داشت".
6- شهر، ناحیه.
7- سوره توبه، آیه 24: "بگو اگر شما پدران و پسران و برادران و زنان و خویشان خود را و اموالى که جمع آوردهاید و کالا و مالالتجاره که از کسادى آن بیمناکید، و مسکنهایى که بدان دل خوش کردهاید، بیش از خدا و رسول او و جهاد در راه او دوست مىدارید، پس منتظر باشید تا امر نافذ "و قضاى حتمى". خدا جارى گردد؛ و خداوند بدکاران را هدایت نخواهد کرد".
8- بخشى از آیه 63 سوره نور: "کسانى که امر خدا را مخالفت مىکنند باید بترسند از اینکه فتنه و یا عذابى دردناک آنان را در برگیرد".
9- بخشى از آیه 172 سوره اعراف، که خداوند) در عالم ذر) از فرزندان آدم سوال کرد: "آیا من پروردگار شما نیستم؟".
10- اشاره به آیه 39 سوره یوسف.
11- بخشى از آیه 3 سوره توبه: "اعلانى است از خدا و رسولش به مردم در روز حج اکبر".
12- جاهلان زاهد.
13- عالمان پرده در (رسوا و بیحیا).
14- بخشى از آیه 19 سوره انعام: "و من از آنچه شما شرک مىورزید، بیزارم".
15- بخشى از آیه 7 سوره محمد(ص): "اگر خداوند را یارى کنید، شما را یارى کرده و گامهایتان را استوار خواهد ساخت".
روزنامه جمهوری اسلامی ۱۳۹۰/۲/۳
نظرات