بازگشائی روابط تهران ـ لندن


4860 بازدید

بازگشائی روابط تهران ـ لندن
روابط سیاسی ایران و انگلستان به فاصله 2 ماه پس از به ثمر نشستن مبارزات ملت ایران برای ملی کردن صنعت نفت و متعاقب شکایات بی‌حاصل انگلستان از ایران به شورای امنیت سازمان ملل، توسط دولت مصدق قطع شد. (1)
این رویداد در کابینه دوم مصدق که در پی حادثه 30 تیر و شکست دولت 5 روزه احمد قوام ـ قوام‌السلطنه ـ به روی کار آمده بود، به وقوع پیوست. مصدق در دور دوم نخست‌وزیری خود ابتدا همه کنسولگریهای انگلیس در شهرهای ایران را تعطیل کرد، سپس امتیاز بانک شاهی را که در دوران قاجار به انگلیسی‌ها واگذار شده بود لغو کرد و در نهایت روز 30 مهر 1331 رسماً قطع روابط سیاسی تهران و لندن را اعلام نمود. اما این وضعیت تنها یک سال دوام داشت و متعاقب کودتای امریکایی ـ انگلیسی 28 مرداد 1332، زمینه برای بازگشایی رابطه فراهم شد و کمتر از 4 ماه بعد از آن کودتا روابط دو کشور در دوران نخست‌وزیری سرلشکر فضل‌الله زاهدی که خود عامل کودتا بود، برقرار گردید.
نخستین نشانه‌های دوستی دولت جدید ایران با انگلیس و امریکا یک هفته پس از کودتا بروز کرد. سرلشگر زاهدی نخست‌وزیر کودتا که به درجه سپهبدی ارتقاء مقام یافته بود، در چهارم شهریور 1332 در نامه‌ای به آیزنهاور رئیس‌جمهور امریکا اعلام کرد که قصد ترمیم جایگاه بین‌المللی ایران را دارد. او در ادامه این نامه به خالی بودن خزانه، از بین رفتن ذخائر ارزی و زوال اقتصادی ایران اشاره کرد و نیاز کشور به وام و کمک‌های مالی را مورد تأکید قرار داد. آیزنهاور نیز که مایل به برقراری مجدد روابط تهران و لندن و بازگشت وضعیت به شرائط قبل از نهضت ملی شدن صنعت نفت بود، تلاش کرد تا کمک‌های مالی مورد انتظار دولت زاهدی را به ترمیم روابط ایران با انگلستان منوط سازد. از این رو ابتدا برای نشان دادن حسن نیت خود روز 14 شهریور مبلغ 45 میلیون دلار وام بلاعوض به ایران داد. (2) ولی همزمان تأکید کرد «ایالات متحده از اینکه حکومت جدید در راه نیل به تفاهم با انگلستان و حل مسئله نفت بی‌تحرک نیست رضایت خاطر دارد. (3)»
بعد از آنکه دکتر علی امینی وزیر دارائی وقت اعلام کرد که «45 میلیون دلار کمک کافی نیست و ایران حداقل به 300 میلیون دلار وام نیاز دارد تا به هرج و مرج اقتصادی کشور پایان دهد» نیز منابع امریکایی کمکهای بیشتر را به حل مسأله نفت و احیاء روابط لندن و تهران منوط کردند.
دولت زاهدی برای دریافت کمک‌های نقدی امریکا ناگزیر از اتخاذ دو تصمیم بود. حل مسئله نفت و تجدید رابطه سیاسی با انگلیس. دو تصمیمی که به هم مربوط می‌شدند و افکار عمومی داخل کشور، نیز اجازه اجرای هیچ یک از آنها را نمی‌داد. از این رو دولت زاهدی تلاش کرد تا در تبلیغات خود ابتدا این دو تصمیم را از یکدیگر جدا سازد و به افکار عمومی داخل کشور راجع به نهضت ملی شدن صنعت نفت احترام بگذارد. بر این مبنا وزارت امور خارجه در نهم آبان 1332 اعلامیه‌ای به این شرح انتشار داد:
... با توجه به اینکه اختلاف موجود بین دولت ایران و کمپانی سابق نفت می‌باشد، دولت ایران میل دارد، چنین تصور کند که بین ایران و انگلیس کدورات اساسی وجود ندارد که نتوان به رفع آن توفیق یافت. تنها توقع دولت این است که برای اختلاف نفت، قوانین مصوبة کشور، محترم شمرده شود و اصل حیثیت و شرافت ملی ایران محفوظ و اساس عدالت و انصاف در رفع اختلاف رعایت گردد. تصور می‌رود که به محض فراهم شدن این مقدمات دیگر هیچ اشکالی برای تجدید روابط سیاسی بین دو کشور نخواهد بود. (4)
این اعلامیه علی‌الظاهر، هم دارای احترام به نهضت ملی شدن صنعت نفت بود و هم موضوع آن را از موضوع رابطه سیاسی با انگلستان جدا می‌کرد.
موضعگیری وزارت امور خارجه تأثیرگذار بود و سه روز بعد در 12 آبان 1332 ملکه انگلستان ضمن نطقی به مناسبت افتتاح پارلمان آن کشور در مورد ایران گفت:
«دولت من امیدوار است مناسبات دوستانه‌ای که از قدیم‌الایام بین بریتانیا و ایران وجود داشته دوباره تجدید شود و روابط سیاسی عادی بین دو کشور از سر گرفته شود.» (5)
در سوم آذر 1332 عبدالله انتظام وزیر امور خارجه در تبیین موضع این وزارتخانه گفت:
«ایران مایل به تجدید مناسبات با انگلستان است مشروط به آنکه انگلستان خود را با نظریات ایران راجع به موضوع نفت وفق دهد و این موضوع را با روحیه انصاف و احترام متقابل بنگرد. (6)»
سرانجام اعلامیه مشترک در 14 آذر منتشر شد و تصمیم دو دولت را به «مبادله بدون تأخیر سفیر» و همچنین موافقت دو طرف را به مذاکره برای حل مسأله نفت آشکار کرد.
بدین ترتیب روابط تهران و لندن همزمان با محاکمه مصدق در دادگاه نظامی از سر گرفته شد و روز 30 آذر 1332 در روزی که مصدق در دادگاه نظامی محکوم شد، (7) «دنیس رایت» کاردار موقت بریتانیا وارد تهران شد؛ پدیده‌ای که به خشم مردم ایران دامن زد. دولت ایران نیز در 24 دی «امیرخسرو افشار» را به عنوان کاردار به لندن فرستاد و در چهارم بهمن نیز اعلام کرد که دولت انگلستان با پذیرش علی سهیلی به عنوان سفیر در دربار انگلستان موافقت کرده است. سهیلی نخست‌وزیر زمان جنگ قبلاً نیز در لندن سفیر بود و در دی ماه 1330 مقارن با تعطیلی کنسولگریهای انگلیس در ایران احضار شده بود. او همان کسی بود که آنتونی ایدن در خاطراتش می‌نویسد:
«سهیلی ضمن ملاقات خداحافظی، دولت بریتانیا را تشویق به پایداری در برابر مصدق و سرنگون کردن حکومت او کرده بود. (8)

پی‌نوشت‌ها:
1ـ به مقاله «شکایات انگلیس از ایران به شورای امنیت» در سایت مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی مراجعه شود.
2ـ این در حالی است که آیزنهاور پیش از این به درخواست کمک اقتصادی دکتر مصدق گفته بود:
«هر گاه دول متحده بخواهد از طریق اقتصادی به ایران کمک کند، در حق مؤدیان مالیاتی امریکا شرط انصاف را رعایت نکرده است ...» ـ گذشته چراغ راه آینده است (تاریخ ایران در فاصله دو کودتا) ن جامی، انتشارات ققنوس، ص 720)
3ـ سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، عبدالرضا هوشنگ مهدوی، نشر البرز، ص 222، به نقل از روزنامه کیهان، شهریور 1332.
4ـ این اعلامیه در پاسخ به اظهارات آنتونی ایدن وزیرخارجه انگلستان انتشار یافت. وی روز 29 مهر 1332 در مجلس عوام انگلیس گفته بود انگلستان بار دیگر دست‌ دوستی به سوی ایران دراز می‌کند و برای تجدید مناسبات سیاسی همه نوع آمادگی دارد.
5ـ ایران و تاریخ، بهرام افراسیابی، انتشارات زرین، 1364، ص 19.
6ـ سیاست خارجی ایران در دوران پهلوی، همان، ص 225.
7ـ محاکمه مصدق در 17 آبان 1332 در دادگاه نظامی آغاز و در 30 آذر با صدور حکم سه ساله حبس مجرد وی خاتمه یافت.
8ـ خاطرات ایدن، آنتونی ایدن، انتشارات فرزانه، 1357، ص 288.