خواب اسرائیل برای کردها
طرح جدید امنیتی ـ نظامی اسرائیل برای بی ثبات کردن منطقه ، موضوع گزارشی است که نشریه نیو یورکر ـ چاپ آمریکا ـ به آن پرداخته است .
نیورکر همان نشریه ای است که چند هفته پیش رسوایی بزرگ زندان ابو غریب را افشا کرده بود.
در جولای ۲۰۰۳، دو ماه بعد از آنکه بوش در عراق اعلام پیروزی کرد، جنگ نه تنها پایان نیافته بود بلکه به نقطه حساسی رسیده بود. اسرائیل که از مشتاق ترین حامیان این جنگ بود، شروع به دادن هشدار به دولت آمریکا کرد که تشکیلات اشغال به رهبری آمریکا در اواخر تابستان با حملات شدیدی روبرو می شود. نیروهای اطلاعاتی اسرائیل در عراق گزارش می دادند که حمله کنندگان و عوامل ناآرامی از حمایت عاملان اطلاعاتی ایران و دیگر جنگجویان خارجی برخوردارند که از مرز ناآرام و حفاظت نشده میان عراق و ایران وارد این کشور شده اند.
اسرائیلی ها از آمریکا می خواستند مرز ۹۰۰ مایلی میان عراق و ایران را به هر قیمت ببندد. با این حال مرز همچنان بازماند. «پاتریک کلاوسون» که پایه گذار سیاست مهار دوگانه در زمان کلینتون علیه ایران بوده و اکنون معاون رئیس مؤسسه سیاست های خاور نزدیک در واشنگتن است و روابط نزدیکی با کاخ سفید دارد می گوید: «دولت، اطلاعات اسرائیل درباره ایران را نادیده نگرفت. درست است که ما تابستان گذشته برای بستن مرز کاری نکردیم اما نگرش ما این بود که برای عراقی ها مفید است با مردم عادی ایران که به مرز می آیند ارتباط داشته باشند، هزاران نفر از ایرانی ها مثلاً برای زیارت از مرز می گذشتند. پرسشی که با آن روبرو بودیم این بود که آیا این تبادل و تماس ارزش داشت؟ آیا ما می خواستیم عراقی ها را منزوی کنیم؟ پاسخ این بود که تا وقتی ایرانی ها سلاح برنداشته اند و به سوی ما شلیک نکرده اند، این کار ارزش داشت.»
«کلاوسون» می گوید، اسرائیلی ها با ما هم عقیده نبودند. نگرانی آنها کاملاً روشن بود. آنها نگران این بودند که ایرانی ها با ایجاد سازمان های خیریه و اجتماعی در عراق از این سازمان ها برای جذب نیرو و انجام حملات مسلحانه علیه آمریکایی ها استفاده کنند.
هشدار درباره افزایش درگیری و خشونت درست از آب درآمد. در اوایل اوت حمله علیه تشکیلات اشغال شدت گرفت. انفجارها در بغداد، در سفارت اردن و مقر سازمان ملل که به مرگ ۴۲ نفر انجامید بدترین نمونه های آن بود. یک مقام اطلاعاتی سابق اسرائیل می گوید، رهبری اسرائیل در آن زمان به این نتیجه رسید که آمریکا تمایلی به رویارویی با ایران ندارد.
«فلینت لورت» تحلیلگر سابق سیا که تا سال گذشته در شورای امنیت ملی حضور داشت و اکنون عضوی در مرکز سیاست گذاری خاورمیانه است می گوید، اواخر تابستان گذشته دولت واشنگتن فرصت داشت در سیاست خود تغییری دهد، چرا که در آن زمان معلوم شد «مأموریت پایان یافته» عبارتی در سخنرانی ماه مه بوش، زودرس بوده است. تیم بوش می توانست به سراغ متحدانش برود و از آنها کمک بیشتری بخواهد. اما نومحافظه کاران دیوانه این جمله بودند که «ما خودمان این کار را انجام می دهیم.»
«لورت» می گوید، رئیس جمهور دریافته بود که اگر بخواهد همچنان یکجانبه پیش رود یا باید تغییر استراتژیکی بدهد و یا با بدتر شدن اوضاع و شدت حملات روبرو شود. دولت در آن زمان تصمیم گرفت الگوی گوانتانامو را در عراق اعمال کند و قوانین بازجویی را کنار بگذارد. این تصمیم هم به توقف حملات منجر نشد و رسوایی زندان ابوغریب را به بار آورد. در اوایل نوامبر، بوش ارزیابی تیره و تاری از رئیس دفتر سیا در بغداد دریافت کرد که در آن هشدار داده شده بود وضعیت امنیتی در عراق در آستانه فروپاشی است. در این سند آمده است، هیچ یک از نهادهای سیاسی و رهبران بعد از جنگ عراق توانایی اداره کشور یا برگزاری انتخابات و تدوین قانون اساسی را نشان نداده اند. چند روز بعد، دولت که از شدت درگیری ها و اطلاعات تیره و تار ناامید شده بود بالاخره تصمیم گرفت سیاست یکجانبه گرایی خود را تغییر دهد و ۳۰ ژوئن را به عنوان تاریخ انتقال حاکمیت به یک دولت موقت در عراق اعلام کرد تا به این ترتیب امکان وارد شدن سازمان ملل به این روند فراهم شود. یک مشاور سازمان ملل که در امور عراق فعالیت می کند می گوید، درست یک سال پیش از انتخابات ریاست جمهوری آنها تصمیم گرفتند قصور را با سازمان ملل و عراقی ها تقسیم کنند.
یک مقام سابق دولت بوش که از جنگ عراق حمایت می کرد پاییز گذشته سفری ناامید کننده به عراق داشت. سپس به تل آویو رفت و دریافت که اسرائیلی هایی که با آنها دیدار کرده نیز ناامید هستند. اسرائیلی ها از اینکه هشدارها و توصیه هایشان نادیده گرفته شده و جنگ آمریکا با ناآرامی ها و حملات عراق همچنان وخیم تر می شود، ناامید و سرخورده شده بودند. این مقام سابق می گوید: چندین ساعت با اعضای ارشد جامعه سیاسی و اطلاعاتی اسرائیل گفت وگو کردم. نگرانی آنها این بود که ما در عراق درست عمل نمی کنیم و باید برای بدترین سناریو آماده شویم.
ایهود باراک نخست وزیر پیشین اسرائیل که از حمله دولت بوش به عراق حمایت می کرد به طور خصوصی به دیک چنی معاون رئیس جمهور هشدار داد که آمریکا در عراق بازنده شده است. این موضوع را یک آمریکایی نزدیک به باراک به ما گفت و ادامه داد، باراک به چنی گفت، اسرائیل دریافته هیچ راهی برای پیروز شدن نیست. تنها باید منتظر ماند و دید که شدت این تحقیر چقدر است.
در مصاحبه هایی که با مقاماتی در اروپا و خاورمیانه و آمریکا انجام دادیم، آنها گفتند تا پایان سال گذشته اسرائیل به این نتیجه رسیده بود که دولت بوش قادر به ایجاد یک عراق با ثبات و دموکرات نیست و تل آویو به گزینه های دیگری نیاز دارد. دولت آریل شارون تصمیم گرفت که زیان های ناشی از جنگ به موضع استراتژیک اسرائیل را کاهش دهد. برای رسیدن به این هدف تصمیم گرفت روابط قدیمی خود با کردهای عراق را توسعه دهد و حضوری چشمگیر در این منطقه نیمه خودمختار داشته باشد.
چندین مقام رسمی، این تصمیم شارون را که بار مالی زیادی می طلبد اقدامی همراه با بی احتیاطی توصیف کرده اند که می تواند هرج و مرج و ناآرامی بیشتری ایجاد کند.
عوامل اطلاعاتی و نظامی اسرائیل اکنون به آرامی در کردستان مشغول فعالیت هستند و واحدهای کماندویی کرد را برای انجام عملیات های مخفی در داخل مناطق کردنشین ایران و سوریه آموزش می دهند. اسرائیل به طور خاص از ناحیه ایران احساس خطر می کند. عوامل اسرائیل از جمله اعضای موساد تحت پوشش بازرگان به طور مخفی در کردستان فعالیت می کنند و بعضی از آنها حتی پاسپورت اسرائیلی هم ندارند. «مارک ریجو» سخنگوی سفارت اسرائیل در واشنگتن در پاسخ به سؤال ما در این مورد گفت: «این ماجرا واقعیت ندارد و دولت های مرتبط هم می دانند که درست نیست.»
مقامات کرد و سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز از اظهار نظر در این مورد خودداری کردند.
اما یک مقام بلند پایه سیا در هفته گذشته در مصاحبه ای اعتراف کرد که اسرائیلی ها در کردستان مشغول فعالیت هستند. او به ما گفت اسرائیلی ها احساس می کنند حق انتخاب چندانی ندارند و چاره ای جز این کار پیش روی خود نمی بینند. او در پاسخ به این سؤال که آیا اسرائیلی ها در پی تأیید واشنگتن برای این کار بوده اند، خندید و گفت: «آیا کسی را می شناسید که بتواند به اسرائیل بگوید چه کار کند و چه کار نکند؟ آنها همیشه کاری را که به نفعشان هست می کنند.»
این مقام سیا اضافه کرد، همه از حضور و نقش اسرائیل در جامعه اطلاعاتی آمریکا باخبر هستند و این موضوع تازه ای نیست.
تصمیم اسرائیل برای حضور بیشتر در کردستان که یک مقام اطلاعاتی سابق اسرائیل آن را «طرح B» می خواند، موجب بروز تنش میان اسرائیل و ترکیه شده است! سیاستمداران ترک در یک تغییر جهت عمده اظهار نظرات تندی دراین باره ابراز داشته اند. از سوی دیگر این اقدام اسرائیل موجب ظهور ائتلاف جدید میان ایران، سوریه و ترکیه شده که همه آنها اقلیت قابل توجهی از کردها دارند.
در اوائل ژوئن در بولتن خبری اطلاعاتی تهیه شده توسط «وینسنت کانیسترارو» از مسئولان بازنشسته ضد تروریسم سیا و «فیلیپ جیرالدی» که به عنوان معاون رئیس دفتر سیا در استانبول فعالیت می کند، آمده است: «منابع ترک با اطمینان گزارش داده اند که ترک ها نگران افزایش حضور اسرائیل در کردستان و تحریک کردها به ایجاد یک کشور مستقل هستند. ترک ها می گویند فعالیت های اطلاعاتی گسترده اسرائیل در شمال عراق شامل تحرکات ضد سوری و ضد ایرانی از جمله حمایت از کردهای ایران و سوریه است.»
در سالهای بعد از جنگ اول خلیج فارس، کردهای عراق با کمک مناطق پرواز ممنوع و در نتیجه برنامه سازمان ملل که به آنها سهمی از درآمدهای نفتی این کشور را اختصاص می داد، توانستند به میزان زیادی از استقلال در استان های شمال عراق دست یابند. از نظر اکثر کردها «کردستان تاریخی» خارج از مرزهای عراق را نیز شامل می شود، یعنی بخش هایی از ایران، سوریه و ترکیه را دربرمی گیرد. هر سه این کشورها بیم آن را دارند که در صورت آرام نشدن اوضاع بعد از ۳۰ ژوئن کردستان علی رغم وعده هایی که داده می شود، استقلال خود را از دولت موقت عراق اعلام کند.
حضور اسرائیل در کردستان موضوع تازه ای نیست. در سراسر دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، اسرائیل فعال تر از شورش کردها علیه عراق به عنوان بخشی از سیاست استراتژیک خود برای جذب متحدانی از میان غیر عرب های خاورمیانه، حمایت می کرد. در سال ۱۹۷۵ کردها مورد خیانت آمریکا قرار گرفتند، چرا که در آن زمان واشنگتن از تصمیم شاه ایران برای توقف حمایت از آرزوی کردها برای به دست آوردن خودمختاری در عراق حمایت کرد.
طی دو دهه بعد، در داخل عراق کردها مورد سرکوب صدام قرار گرفتند و او علیه آنها از حمله هوایی و سلاح های شیمیایی استفاده کرد. در سال ۱۹۸۴ حزب کارگران کردستان یا پ. ک . ک عملیات خشونت آمیزی را برای جدایی از ترکیه آغاز کرد که ۱۵ سال به طول انجامید، بیش از ۳۰ هزار نفر در این درگیری ها کشته شدند که اکثر آنها کرد بودند. دولت ترکیه جدایی طلبان را سرکوب کرد و عبدالله اوج آلان رهبر پ.ک.ک را دستگیر نمود. ماه گذشته پ.ک.ک اعلام کرد که به آتش بس ۵ ساله یکجانبه خود پایان داده و هدف قرار دادن شهروندان ترک را از سر می گیرد.
اوائل این ماه وقتی آمریکا قطعنامه ای درباره حاکمیت عراق به سازمان ملل ارائه کرد که در آن بر قانون اساسی موقت تأکیدی نشده بود، رهبری کردهای عراق به شدت خشمگین شد. در قانون اساسی موقت به اقلیت کرد حق وتوی قانون اساسی دائم داده شده بود. رهبران کرد بلافاصله در نامه ای به بوش هشدار دادند که در دولت جدید تحت کنترل شیعیان شرکت نمی کنند مگر اینکه به آنها اطمینان داده شود حقوقشان در قانون اساسی موقت، حفظ خواهد شد. در این نامه آمده است: مردم کردستان دیگر شهروندی درجه دو را در عراق نمی پذیرند.
این نگرانی وجود دارد که کردها دست به تصرف شهر کرکوک به همراه ذخایر عمده نفتی مناطق اطراف آن بزنند. در کرکوک عراقی های عرب ساکن هستند که بسیاری از آنها در چارچوب طرح صدام برای عربی کردن منطقه در آنجا اسکان داده شدند. اما کردها، کرکوک و نفت آن را بخشی از موطن تاریخی خود می دانند. یک کارشناس نظامی آمریکا که مشغول مطالعه درباره عراق است می گوید: اگر کرکوک مورد تهدید کردها قرار گیرد، سنی ها و ترکمن ها شورش می کنند و در آن شهر حمام خون به راه می افتد. حتی اگر کردها کرکوک را بگیرند، نمی توانند نفت آن را به خارج از کشور منتقل کنند چرا که همه خطوط لوله های نفتی از مناطق عرب و سنی نشین عراق می گذرد.
یک مقام بلند پایه امنیت ملی آلمان در مصاحبه با ما گفت: کردستان مستقل با نفت کافی برای سوریه، ایران و ترکیه عواقب زیادی دارد و به ادامه بی ثباتی در خاورمیانه منجر می شود. یک مقام بلند پایه دیگر آلمانی نیز گفت، باور همه گیری وجود دارد مبنی بر اینکه بعضی عوامل درون دولت بوش، به ویژه پل ولفوویتز معاون وزیر دفاع، کردستان مستقل را تحمل می کند. این یک اشتباه است و موجب بروز یک اسرائیل جدید در منطقه می شود، یک دولت نامحبوب در خاورمیانه ای پر از کشورهای متخاصم.»
اعلام استقلال واکنش ترکیه را و یا حتی اعلام جنگ از سوی آن را نیز برمی انگیزد و کشوری که می تواند متحد مهمی برای تل آویو باشد را به دشمن تبدیل می کند. ترکیه و اسرائیل در دهه گذشته به شرکای اقتصادی و دیپلماتیک قوی تبدیل شده اند.
هزاران اسرائیلی هر سال به عنوان جهانگرد به ترکیه سفر می کنند. مخالفت ترکیه با جنگ عراق این رابطه را تیره کرد اما ترکیه همچنان به سوی غرب متمایل است و علی رغم پیروزی یک حزب اسلامگرا در انتخابات سراسری در سال ۲۰۰۲، نسبتاً سکولار است. این کشور اکنون در پی پذیرفته شدن در اتحادیه اروپاست. در مقابل ترکیه و سوریه که سالها با هم اختلاف داشتند و گاه گاهی تا آستانه رویارویی آشکار هم پیش رفته اند و ترکیه و ایران که رقبای منطقه ای بودند، به هم نزدیک شده اند. یکی از موارد اختلاف میان ترکیه و ایران تفاوت میان موضع طرفدار غرب ترکیه مذهبی بودن ایران است، اما بیم هر دوی این کشورها از کردها این اختلافات را کم رنگ کرده است.
یک وزیر خارجه اروپایی ماه گذشته در گفت وگویی با ما گفت، از میان رفتن ائتلاف اسرائیل با ترکیه ضربه ای برای منطقه است. او گفت: برای جلوگیری از ناآرامی باید همسایه ها به عنوان یک موجودیت مشترک با هم همکاری کنند.
اسرائیلی ها اما به همسایگان خود به غیر از کردستان به عنوان دشمن نگاه می کنند. اسرائیل متقاعد شده که ایران در آستان تولید سلاح هسته ای است و با کمک سوریه در حال برنامه ریزی برای تقویت مبارزه فلسطینی ها بعد از عقب نشینی اسرائیل از غزه است.
مقامات اطلاعاتی سابق آمریکا می گویند، رهبران شبه نظامی شیعه عراق مانند مقتدی صدر از سوی رهبری اسرائیل نیروی مورد حمایت ایران به حساب می آیند و اسرائیلی ها می گویند که آنها موفقیت خود را در مقابله با نیروهای ائتلاف با کمک ارتباطاتی و تدارکاتی ایران بدست آورده اند.
براساس اسناد به دست آمده، تابستان گذشته دولت بوش تفنگداران آمریکایی را مسئول طراحی یک طرح مفصل و کامل به نام «عملیات استوارت» برای دستگیری و در صورت نیاز ترور صدر کرد. اما وقتی مشخص شد که صدر از این طرح مطلع شده، برنامه لغو شد. هفت ماه بعد از آن که صدر زمستان را به جمع آوری کمک و حمایت از جنبش خود گذراند، ائتلاف روزنامه او را تعطیل کرد و بحرانی را دامن زد که نتیجه آن نجات صدر و حتی تقویت جایگاه او شد. این تضمین هم به دست آمد که او بعد از ۳۰ ژوئن نقشی مهم در تشکیلات سیاسی و نظامی عراق ایفا خواهد کرد.
مقام سابق اطلاعاتی آمریکا می گوید: هدف فوری اسرائیل بعد از ۳۰ ژوئن ایجاد واحدهای کماندویی کرد برای برقراری توازن نیرو در برابر شبه نظامیان شیعه است.
تعداد نیروهای مسلح کرد که به پیش مرگ ها معروف هستند به ۷۵ هزار نفر می رسد. این تعداد نیرو از شمار شبه نظامیان شیعه و سنی بیشتر است. یک افسر سابق اطلاعاتی اسرائیل می گوید، از اواخر سال گذشته تل آویو مشغول تعلیم و آموزش واحدهای کماندویی کرد برای انجام عملیات به شیوه واحدهای کماندویی اسرائیل هستند. هدف اولیه تکیه و توجه اسرائیل به کردها، فراهم کردن امکان انجام کارهایی توسط آنها بوده که کماندوهای آمریکایی نتوانسته اند انجام دهند، یعنی نفوذ، جمع آوری اطلاعات و کشتن رهبران گروه های مهاجم شیعه و سنی در عراق.
این مقام اطلاعاتی سابق اسرائیل می گوید، هدف در حقیقت مقابله با حملات در عراق بود اما رابطه اسرائیل با کردها، ترک ها را ناخشنود کرد. آنها می گویند همین کردهای کماندویی که برای عراق تربیت شده اند می توانند در ترکیه هم نفوذ و حمله کنند.»
این مقام اسرائیلی ادامه می دهد، «همکاری های کردها و اسرائیل توسعه یافت. بعضی عوامل اسرائیل از مرز عبور کرده و با کمک کماندوهای کرد وارد ایران شدند تا سنسور و قطعات حساس دیگری برای نظارت بر تأسیسات هسته ای ایران کار بگذارند. اسرائیل همواره از کردها حمایت کرده و این سیاست اوست تا با نزدیک شدن بر کردها در حقیقت در ایران، عراق و سوریه برای خود چشم و گوش به دست آورد. آنچه اسرائیل با کردها می کند چندان برای دولت بوش غیرقابل قبول نیست.»
مقامات بلندپایه آلمانی هم با لحنی هشدارآمیز به ما گفتند، عوامل اطلاعاتی آنها هم مدارکی دارند که نشان می دهد اسرائیل از موقعیت خود در داخل کردستان و مناطق کردنشین در ایران و سوریه برای اهداف اطلاعاتی و عملیاتی خود استفاده می کند. مقامات سوریه و لبنانی براین باورند که سرویس اطلاعاتی اسرائیل در چندین اعتراض خشونت آمیز کردها در نیمه ماه مارس در سوریه نقش داشته است. این درگیری ها دست کم ۳۰ کشته به جا گذاشته است. اکثر این درگیری ها در شهرهای واقع در مرز سوریه با ترکیه و مناطق کردنشین عراق روی داد.
«مایکل سماها» وزیر اطلاعات لبنان به ما گفت، اطلاعاتی وجود دارد مبنی بر این که اسرائیل کردها را برای جنگ در سراسر عراق، سوریه، ترکیه و ایران آماده می کند. آنها برای عملیات های کماندویی آماده می شوند. مقام بلندپایه امنیت ملی آلمان نیز به ما گفت، دولت بوش درباره اهداف ایران دچار سوء تعبیر شده و دست ایران را به خطا خوانده است، «ایرانی ها می خواهند که آمریکا در عراق زمین گیر و مشغول شود اما خواستار هرج و مرج نیستند. پرسش حساس این است که اگر کردستان مستقلی با ارتباط نزدیک با اسرائیل به وجود آید رفتار ایران چه خواهد بود؟»
یک مقام بلندپایه اروپایی دیگر نیز می گوید: «ایرانی ها اگر پاسخ مثبتی بگیرند، در جنوب عراق مثبت عمل می کنند، اما واشنگتن این کار را نمی کند. دولت بوش از ایرانی ها و حتی سوری ها کمک نمی خواهد .پس چه کسی آمریکا را نجات می دهد؟»
او اضافه می کند: «در آغاز حمله آمریکا به عراق چند تن از مقامات بلندپایه اروپایی به همتایان ایرانی خود گفتند: «شما در منطقه برنده خواهید بود. چند روز پیش آژانس بین المللی انرژی هسته ای در پنجمین گزارش خود درباره ایران اعلام کرد که ایران به تحقیقات هسته ای خود درباره موادی که می تواند در تولید بمب هسته ای هم مورد استفاده قرار گیرد ادامه می دهد. بخش عمده نگرانی ها درباره تأسیسات غنی سازی زیرزمینی در نطنز است که محمد البرادعی رئیس آژانس بارها تأکید کرده که مدرک قطعی از وجود یک برنامه نظامی در تأسیسات هسته ای ایران به دست نیامده، بنابر این قضاوت در این باره زود است. دیوید آلبرایت از بازرسان سابق، سازمان ملل که کارشناس تکثیر هسته ای است می گوید: «آمریکا مدرک قطعی از وجود برنامه تسلیحات هسته ای ندارد. این فقط یک استنتاج است.» روز جمعه گذشته آژانس انرژی اتمی در نشست خود در وین قطعنامه ای را صادر کرد که در آن علی رغم صحه گذاشتن بر برخی پیشرفت ها، از این که ایران به اندازه ای که باید باشد صریح نبوده انتقاد شده و از این کشور درخواست شده به پرسش هایی پاسخ دهد.
یک مقام آژانس هسته ای به ما گفت، «دولت بوش بارها به ما توصیه کرده در ایران تأسیسات مخفی هسته ای وجود دارد که اعلام نشده اند. دولت بوش چیز بیشتری نمی گوید چون نگران آن است که اطلاعات به ایران برگردانده شود.»
پاتریک کلاوسون دلیل دیگری برای عدم تمایل دولت بوش به انتقال اطلاعات خاص (درباره ایران) دارد و می گوید: اگر ما سایتی را شناسایی و اعلام کنیم تا وقتی بازرسان آژانس به آنجا برسند که چند هفته هم طول می کشد، ممکن است (ایرانی ها) در یک صحنه سازی فضای آنجا را کاملاً تغییر دهند و وقتی بازرسان برسند دیگر چیزی در آن مکان باقی نمانده باشد. سرویس اطلاعاتی آمریکا اکنون به دلیل موضوع سلاح های کشتار جمعی عراق به اندازه کافی بی اعتبار شده است.»
کلاوسون اضافه می کند، «نگرانی اصلی امنیت ملی اسرائیل باید ایران باشد. با توجه به این که حضور در کردستان راهی است که اسرائیل به وسیله آن بر اقدامات هسته ای ایران نظارت می کند، اگر از چنین حضوری صرف نظر کند در حقیقت غفلت کرده است.»
یک مقام سابق بلندپایه امنیتی در آمریکا می گوید، در حال حاضر روابط اسرائیل با کردستان مهمتر از اتحاد او با ترکیه است.
یک مقام اطلاعاتی اسرائیل نیز می گوید، «ما عاشق ترکیه هستیم اما باید به فشار به ایران ادامه دهیم، کردها آخرین گروه باقیمانده در عراق هستند که رابطه نزدیکی با آمریکا دارند. تنها مسئله ای که باقی می ماند آن است که چطور در این شرایط با ترکیه کنار بیاییم.»
شاید راهی برای کنار آمدن با ترکیه نباشد. یک مقام بلندپایه ترک در مصاحبه ای که هنگام صرف صبحانه با ما انجام داد گفت: پیش از جنگ عراق ، اسرائیل در کردستان فعال بود و اکنون هم فعال است. این برای ما و برای آنها بسیار خطرناک است. ما نمی خواهیم شاهد تجزیه عراق باشیم و بر سر آن هیچ مذاکره ای نمی کنیم.
او سپس به ضرب المثل معروف ترک ها اشاره کرد که: «برای کشتن یک کک پتویی را به آ تش می کشیم.»
او گفت: به کردها گفته ایم که از آنها نمی ترسیم اما آنها باید از ما بترسند. یک دیپلمات ترک هم بعداً به خود من گفت: به دوستان کرد و اسرائیلی خود می گوییم که ترکیه فقط از عراق واحد و یکپارچه حمایت می کند و هیچ راه حل دیگری را نمی پذیرد.
مقام بلندپایه ترک گفت: اگر عراق تقسیم شود، خون ریزی و درد و رنج بیشتری به خاورمیانه تحمیل می شود و در این صورت شما مقصر هستید. از مکزیک تا روسیه همه می گویند که آمریکا برنامه مخفیانه ای در عراق داشت، این که بیاید تا عراق را تجزیه کند. اگر عراق تجزیه شود، آمریکا نمی تواند درباره آن به دنیا توضیحی بدهد. شرایط شبیه بالکان می شود با این تفاوت که در بالکان نفت هم نبود. ماجرای یوگسلاوی و درسی که از آن باید بگیریم این است که وقتی به یک کشور استقلال بدهید، دیگران هم می خواهند. اگر این طور شود، کرکوک سارایووی عراق خواهد شد. اگر جرقه ای در آن روشن شود کنترل بحران غیرممکن خواهد شد.»
در آنکارا یک مقام بلندپایه دیگر می گوید، دولتش نگرانی فعالیت های نظامی اسرائیل در داخل کردستان را به اطلاع وزارت خارجه اسرائیل رسانده است. آنها آزمون و تعلیم کماندوها را تکذیب کرده و ادعا کردند فعالیت هایی که در آنجا صورت می گیرد رسمی نیست و به طور خصوصی انجام می شود. اما سرویس های اطلاعاتی ما می دانند این طور نیست.
گلایه مؤکدانه ترکیه از حملات موشکی اسرائیل به رهبری حماس در غزه عامل دیگری در افزایش تنش میان این دو متحد است. در روز ۲۶ مه عبدالله گل وزیر خارجه ترکیه در یک کنفرانس خبری در آنکارا اعلام کرد دولت ترکیه سفیر خود در اسرائیل را برای مشورت درباره چگونگی احیای روند صلح خاورمیانه فرامی خواند. او همچنین به پارلمان ترکیه گفت که دولت در حال برنامه ریزی برای تقویت روابط خود با تشکیلات خودگردان است و همچنین در حال گفتگو با دیپلمات های خاورمیانه درباره نگرانی از اسرائیل است. یک دیپلمات به ما گفت، در یکی از این گفتگوها گل فعالیت های اسرائیل و احتمال تشکیل یک کردستان مستقل را تشریح کرده است.
باشگاه اندیشه
نظرات