طرح مصدق، زیربنای تاسیس ساواک
روز اول آبان ۱۳۳۱ قانون امنیت اجتماعی مشتمل بر ۹ ماده به تصویب دولت مصدق برسید این قانون با استفاده از اختیارات فوقالعادهای که مصدق در ۲۰ مرداد همان سال است به مدت ۶ ماه از مجلس سنا کسب کرده بود تصویب شد برخی از مخالفان مصدق این قانون را مقدمهای بر تشکیل ساواک دانسته سازمانی که لایحه تاسیس آن در بهمن ۱۳۳۵ به تصویب سنا و در اسفند همان سال به تصویب مجلس شورای ملی رسید و کار خود را از اول فروردین ۱۳۳۶ آغاز کرد قانون امنیت اجتماعی مصدق سه ماه ضمانت اجرایی داشت تردیدی نیست که اقدام مصدق در اخذ اختیار قانونگذاری از مجلس دوره هفدهم از اشتباهات فاحش دوران نخستوزیری او محسوب میشود. همان مجلس هفدهم هم که این اجازه را به نخستوزیر اعطاء کرد البته گناه مضاعفتری مرتکب شد. در هر حال اطلاق نام قانون بر تمام این مقررات، لوایح و سایر دستورالعملهایی که از سوی مصدق و یا هر مرجع دیگری تهیه و تصویب شد دور از منطق است. قانون واژهای است که فقط پس از تأیید و تصویب مجلس شورای ملی مفهوم مییافت. بدین ترتیب آنچه تحت عنوان قانون امنیت اجتماعی مصدق معروف شده، اقدامی فراقانونی و باطل بود. اما در هر حال مقرراتی که تحت عنوان قانون امنیت اجتماعی تدوین شد، محدودیتهایی برای جامعه سیاسی ـ اجتماعی ایران آن روزگار ایجاد میکرد. این مقررات، مراجع دولتی و حکومتی را برای اعمال فشار بر مخالفان سیاسی و اعتصابکنندگان گشاده دست ساخت و دستاویزی علیالظاهر قانونی و رسمی برای محدود ساختن آزادیهای فردی، اجتماعی و سیاسی بود. گمان میرود مصدق که خود را پاسدار نظام دموکراتیک حکومت میدانست، با وضع این مقررات، آشکارا در نقض قانون اساسی مشروطیت گام نهاده بود. حتی اگر سیر حوادث سیاسی، اجتماعی داخلی به هر دلیلی امکان ادامه نخستوزیری مصدق را با مشکلات عدیده روبرو میساخت، او حق نداشت با اقداماتی از این دست، در راستای محدود ساختن حقوق اساسی جامعه ایرانی گام بردارد.
متن این مقررات به اصطلاح قانونی و بسیاری از مفاد و اصول این لایحه، آشکارا ناقض صریح قانون اساسی و تهدیدکننده حقوق سیاسی مردم کشور بود و در همان دوران هم مورد اعتراض بسیاری از افراد و گروههای سیاسی قرار گرفت.
این قانون موجب شد تا سالها پس از تشکیل ساواک و آشکار شدن اعمال خلاف آن، مخالفان مصدق او را پیشگام تشکیل ساواک خطاب کنند و از این رهگذر انتقادات تندی متوجه او سازند و ساواک را مولود دوران نخستوزیری او بدانند. گفته شده که برخی از نزدیکترین یاران مصدق پس از تصویب و تهیه این مقررات، راه خود را از او جدا کرده به صف مخالفان پیوستند. این در حالی است که برخی از افراد، به رغم انتقاداتی که به این مقررات داشتند، از اینکه آن را مقدمه تأسیس ساواک بدانند اجتناب ورزیدند.
منصور رفیعزاده آخرین نماینده ساواک در امریکا که بعدها خاطراتش را در کتاب شاهد به چاپ رسانید، ضمن انتقاد از قانون امنیت اجتماعی مصدق که ناقض حقوق اساسی مردم بود، ارتباطی میان آن با قانون تشکیل ساواک و فعالیتهای آتی آن نمیبیند.
ساواک، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، بهار ۱۳۸۶ صفحه ۴۸ تا ۵۰
نظرات