روایت آیت‌الله خامنه‌ای از آغاز رسمی دفاع مقدس

این جنگ از مدت‌ها پیش شروع شده بود!


روایت آیت‌الله خامنه‌ای از آغاز رسمی دفاع مقدس

دفاع مقدس در 31 شهریور ماه سال 1359 با حمله گسترده رژیم بعث عراق به میهن اسلامی عزیزمان آغاز شد ولی نگاهی گذرا به آن چه از روز پیروزی انقلاب تا آغاز رسمی جنگ نشان از آن دارد که این جنگ از مدت‌ها پیش و با حملات روزانه عراق به شهرهای مرزی آغاز شده بود.

در این مجال قصد آن را نداریم که به بررسی هشت سال دفاع مقدس بپردازیم که این خود مثنوی هفتاد من کاغذ می‌طلبد و وصف دلاوری‌های شیرمردان دفاع مقدس در این مختصر و مجال نمی‌گنجد ؛ آنچه که در این مختصر بدان خواهیم پرداخت گزارشی است که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رئیس جمهور وقت و رئیس شورای عالی دفاع در پایان دومین سال جنگ تحمیلی به مردم ارائه کردند.

در این گزارش که به بازخوانی بخشی از آن می‌پردازیم به خوبی ریشه‌های جنگ و چرایی آغاز آن به صورت رسمی و عمومی و نیز دست اندازی‌های نزدیک به دو ساله عراق پیش از 31 شهریور به خوبی ترسیم و تصویر‌گر شده است.

آیت الله خامنه‌ای در آغاز جنگ ایران و عراق کجا بودند؟

درباره جنگ و مسائل آغاز جنگ سخنان بسیاری است، لکن یکی از هیجان انگیزترین مسائل جنگ لحظه شروع و یا لحظه اطلاع از حمله ناجوانمردانه رژیم بعثی صهیونیستی عراق برکشورمان است، همانطور که ملت ایران آگاهند، جنگ در بعد‌ازظهر سی و یک شهریور اتفاق افتاد که در آن موقع من مشغول دیدار از یک کارخانه در نزدیکی فرودگاه مهرآباد بودم که ناگهان صدای عجیبی ناشی از موج انفجار به گوش رسید و بلافاصله خبر آوردند که چند هواپیمای شکاری را دیده‌اند که بمب روی فرودگاه وجاهای دیگر پرتاب کردند. من سخنرانی در کارخانه را انجام داده و در اطاق جنگ در ستاد مشترک حضور یافتم که، مسئله جنگ را با سایر مسئولین نظامی و سیاسی مورد بررسی قرار دهیم. البته در اوایل جنگ برای ما غیرمترقبه بود و از آنجا که هر چیز غیرمترقبه در آغاز مقداری بهت‌انگیز است، برای ملت ایران که چندان اطلاع دقیقی از اوضاع مرزی و نظامی نداشتند، طبعا قدری پیچیده‌تر وغیر منتظره می‌شد.

در آن جا بحث شد که این مسئله را چگونه برای مردم توضیح دهیم که چگونه در مقابل جنگی قرار گرفته‌اند که ابعاد آن معلوم نیست. تصمیم بر این شد که من به عنوان نماینده امام و امام جمعه مطلب را با مردم در میان بگذارم که اطلاعیه‌ای در این زمینه از رادیو  برای مردم خواندم و آنها در جریان قرار گرفتند.

تجاوزات مکرر ارتش بعثی عراق  علیه ایران

نکاتی در این زمینه وجود دارد که ملت عزیز ایران حتما بایستی با آنها آشنا شوند، یکی اینکه اگرچه جنگ ظاهرا در 31 شهریور 1359 شروع شد ولی بایستی گفته شود که جنگ رژیم عراق با ایران از اوایل پیروزی انقلاب شروع شده بود. امروزه رژیم عراق در تلاش است که نشان دهد که برای دفاع از مرزهایش به ایران حمله کرده است ولی باور کردن این مسئله مضحک است که کسی به خاطر دفاع حدود 70 الی 80 کیلومتر در خاک کشور دیگر نفوذ کند و اینکه انتشار داده‌اند که ایران قبلا به مرزهای عراق تجاوز کرده و آن را در همه جا شایع کرده اند، من لازم است که تاریخچه‌ای را برای ملت ایران توضیح دهم و آن اینکه ما از اوایل فروردین 1358 تا 31 شهریور 1359 که یک سال و نیم طول کشید، حدود 289 تجاوز مرزی عراق به ایران را ثبت کرده ایم که همان وقت نیروهای انتظامی این مسئله را به وزارت‌خارجه منعکس و این وزارتخانه یادداشت‌های اعتراض‌آمیزی را برای دولت عراق فرستاده و یا به وسیله سفارتخانه ما به رژیم مزبور ارسال داشته است.

از 13 فروردین 1358 که اولین تجاوز ثبت شده به مرزهای جمهوری اسلامی در مهران انجام گرفت، تا 30 اسفند 1358 در حدود یک سال که یک فروردین 1359 به وزارتخانه منعکس شده در حدود 84 تجاوز به مرزهای ایران ثبت شده است. از فروردین 59 که تجاوزی در دهلران انجام شد تا 29 خرداد همین سال که تجاوزی در حوالی نفت شهر انجام گرفت 88 مورد تجاوز انجام گرفته بود. به عبارتی در طول سال 58 تعداد 84 مورد تجاوز و در طول سه ماه اول سال 59 تعداد 88 مورد تجاوز در مرزهای جمهوری اسلامی ایران از سوی رژیم بعثی انجام گرفته که این مسئله نشان‌دهنده تصمیم عراق در سال 59 برای تشدید جنگ و نزدیک بودن زمان درگیری با ایران می‌باشد و از 4 تیر 59 که تجاوزی در خسرو آباد واقع در جزیره آبادان انجام شد تا 31 شهریور که شروع حمله عمومی بود در حدود 117 مورد تجاوز انجام گرفته یعنی 289 مورد تجاوز ثبت شده و اگر این موارد تفکیک بشوند نشان می‌دهد در طول سال 58 تعدادی تجاوز، در سه ماهه اول سال 59 تعدادی بیشتر و سه ماهه قبل از آغاز تجاوز عمومی تعداد تجاوز به مراتب بیشتر می‌شود که همه این مسائل حاکی از آن است که دولت عراق از بدو پیروزی انقلاب مقدمات یک درگیری مرزی با ما را شروع کرده و بایستی گفته شود که همه این تجاوزات بطور موذیانه و به صورت پرتاب توپ، موشک، خمپاره، حمله به پاسگاه‌های مرزی و به رگبار بستن آنها، حمله به کشاورزان در حال کار، ربودن قایق افراد مستضعف و یا ربودن خود افراد و شکنجه آنها، آتش زدن چاه‌های نفتی و بالاخره بمباران مناطق مسکونی بوده اند.

اعتراضاتی که هیچ‌گونه اثری نداشت

دولت جمهورى اسلامی از آغاز شروع این تجاوزات به دولت عراق اعتراض کرده که این اعتراضات متاسفانه هیچ‌گونه اثری نداشته است. از حدود ۱۵ روز به حمله بزرگ، یک حمله مهم دیگری در غرب شروع شد و نیروهای عراقی وارد خاک کشورمان شدند، منتهی چون همه جانبه و گسترده نبود، لذا ما آن را شروع جنگ به حساب نمی‌آوردیم و به قول نظامی‌ها به این گونه عملیات حمله پشتیبانی گفته می‌شود. این حمله پشتیبانی بدان جهت صورت می‌گیرد که مثلا وقتی یک نیروی نظامی می‌خواهد حمله‌ای نسبتا گسترده را در جایی شروع کند، قبلا برای رد گم کردن طرف مقابل یک حمله نه چندان وسیع را شروع و بعد از آن حمله گسترده خود را شروع می‌کند، و عراق نیز با حمله به غرب کشورمان تقریبا در اواسط شهریور ماه چنین قصدی داشت و بعد از  آن حمله اصلی را در جنوب و در قسمت خوزستان آغاز کرد

انگیزه‌های صدام در شروع جنگ علیه ایران

ما از اول جنگ در مورد انگیزه‌های صدام بارها و بارها صحبت کرده ایم و الان به‌طور مجمل می‌گویم که انگیزه اصلی صدام برای شروع جنگ، مبارزه با انقلاب اسلامی بود که وی و دیگر همفکرانش معتقد بودند یکی از راه‌هایی که می‌توان با آن، شعله‌های فروزان انقلاب را خاموش کرد، یک حمله وسیع به کشوری بود که تازه انقلاب کرده محتاج آرامش، صلح، سازندگی بوده و مشغول رسیدگی به کارهای سیاسی خود  است که فکر می‌کردند جنگ، آن کشور را از این کارها غافل خواهد کرد. البته این انگیزه را آمریکا و برخی دولت‌های اروپایی در کنار آمریکا و بالاخره دولت‌های وابسته به آمریکا در خاورمیانه و شمال آفریقا داشتند و حتی می‌توان گفت که برخی رژیم‌های کاملا وابسته به آمریکا از خود آمریکا در دشمنی با انقلاب ما دستپاچه‌تر بودند، بنابراین لازم بود که این حمله گسترده از یک جایی شروع بشود.

انتظار جهان از جنگ عراق علیه ایران چه بود؟!

در اوایل شروع تجاوز انتظار دولت هایی که جنگ را راه انداختند این بود که جنگ در عرض چند روز به نفع صدام خاتمه یابد و صدام هم صریحاگفته بود که جنگ را تا یک هفته تمام و دولت جمهوری اسلامی ایران را ساقط خواهد کرد. حتی جالب توجه است که برخی از ضد انقلابیون فراری خود را آماده کرده بودند که به ایران بیایند. دولت‌های ناظر جهان نیز عموما همین انتظار را داشتند، در حالی که ملت‌های مستضعف  در سراسر جهان با دلهره و اضطراب این جنگ را تعقیب می‌کردند و انتظار اینکه ایران این جنگ را ببرد نداشتند. اما این مسئله را بعدا در برخورد با شخصیت‌های مختلف کشورها احساس کردیم ، منتها مطمئنیم که در سراسر جهان نیروهای مومنی وجود داشتند که معتقد بودند ایران این جنگ را خواهد برد. همچنان که توده‌های مختلف مردم ایران و شخص امام درآغاز وعده پیروزی ایران را در این جنگ می‌دادند.


کیهان،  31 شهریور1361، صفحه3