کاشانی - مصدق؛ از همگرایی تا واگرایی


علی شیرخانی
1049 بازدید


در مسأله نفت ایران در دهه بیست، دوبال، همراه همدیگر همکاری داشته و موجب سربلندی ایران وسرانجام ملی شدن صنعت نفت گردید. این دو بال عبارت بود از آیة ا... کاشانی ودکتر مصدق. تا زمانی که این دوبه همکاری و همگرایی خود در موضوع نفت ومسائل مربوط به آن ادامه دادند، این مسأله با موفقیت همراه بود، ولی به مجرد بروز واگرایی میان آنها، جامعه و ملت ایران شاهد عدم موفقیت وحتی شکست نیز بوده است. در این نوشتار سعی شده این مسأله بازخوانی و در این بازخوانی با توجه به اسناد ومدارک عنوان خواهد شد که نقش نیروهای مذهبی وجناح کاشانی در پیروزیهای پی در پی بسیار چشمگیر بوده و تا زمانی که این جناح در بعد هدایتی وحمایتی باقی مانده بود، همگرایی وجود داشته است و در زمانی که به عنوان یکی از کانونهای قدرت تبدیل گردید، واگرایی میان کاشانی ومصدق آغاز گردید وسرانجام این واگرایی به کودتای 28 مرداد وشکست نهضت ملی منجر گردید.
* ملی شدن نفت و جناح کاشانی
جریان ملی شدن صنعت نفت از مرداد 1323 آغاز شد ونمایندگان مجلس مخالفت خود را با دادن هر نوع امتیاز به کشورهای خارجی اعلام کردند، ولی روند اصلی آن پس از شروع به کار مجلس شانزدهم در 1328. 11. 20 آغاز گردید. منصور که در این وقت نخست وزیر شده بود، قرارداد الحاقی را مطرح کرد وهمزمان از آیة ا... کاشانی تبعید در لبنان ومنتخب مردم دعوت به بازگشت به میهن نمود. آیة ا... کاشانی پس از ورود به ایران طی اعلامیه ای در 1329. 3. 28 مسأله نفت را با صراحت تمام بیان کرد. اطلاعیه مذکور توسط دکتر
مصدق در مجلس شورای ملی قرائت شد، فرازهایی از پیام آیة ا... کاشانی به شرح ذیل است: «وظیفه دینی و ملی خود دانستم... مخالفت مردم را با قرارداد یا عملی که مشعر بر تثبیت و تائید عقد اکراهی غیرنافذ 1312 شمسی مطابق با سال 1933 میلادی باشد اظهار نمایم... نفت متعلق به ملت ایران است وبه هر ترتیبی که بخواهد نسبت به آن رفتار می کند و قرارداد غیر قانونی که با اکراه واجبار تحمیل شود، هیچ نوع ارزش قضایی ندارد و نمی تواند ملت ایران را از حقوق مسلم خود محروم کند.»
آیة ا... کاشانی با استفاده ازپایگاه مذهبی خود در میان توده مردم، از ملت ایران می خواهد در مسأله ملی کردن صنعت نفت به یاری رهبران این نهضت بپیوندند وطی اعلامیه ای نمایندگانی را به شهر های گوناگون فرستاد تا مردم را به حمایت از نهضت وا دارند. از جمله این پیامها، پیام به مردم قزوین است. ایشان در این پیام از مردم آن شهر برای همیاری وهمکاری دعوت می نماید؛ البته با این فرض که این همکاری جهاد در راه خداست: «بر اهالی قزوین فرض است در این جهاد با عموم ملت ایران هماهنگ شده وبا تمام قوا برای ملی کردن صنعت نفت بکوشند که از وظیفه مقدس و دینی و اجتماعی غفلت نکرده باشند.»
همکاری آیة ا... کاشانی ودکتر مصدق از آغاز رسمی مباحث ملی شدن بنیان گذاشته شد واین روند در جریانهایی مثل ترور رزم آرا، مساله حکومت قوام، قیام سی ام تیر، سفر مصدق به نیویورک و.... ادامه داشت.
به نظر می رسد در بعد داخلی اگر حمایتهای آیة ا... کاشانی، فدائیان اسلام، مجمع مسلمانان مجاهد، آیة ا... خوانساری و... نبود، نهضت ملی شدن صنعت نفت به پیروزی نمی رسید، نتیجه همگرایی میان نیروهای مذهبی و نیروهای ملی و نمایندگان مجلس، اثر خود را در خلع ید انگلیس از نفت ایران کاملا هویدا وآشکار نمود. همگرایی این دو رهبر در نهضت ملی مقاله ای جداگانه می طلبد؛ ولی این همگرایی از سال 1331 به این سو تغییر پیدا کرد و سرانجام به واگرایی و شکست نهضت انجامید.
* واگرایی مصدق و کاشانی
از ابتدای همکاری و همگرایی آیة ا... کاشانی و مصدق، بسیاری پیش بینی می کردند که این همگرایی، سرانجام به واگرایی منجر خواهد شد، زیرا بنا به گفته کاتوزیان «از میان بردن نفوذ انگلستان در سیاست ایران عمده ترین دلیل اتحاد کاشانی با مصدق هنگام ملی شدن صنعت نفت بود. بعد ها این دو به دلایل شخصی و عقیدتی از یکدیگر جدا شدند.»
* دلایل واگرایی
الف) عقیدتی
آیة ا... کاشانی ومصدق از لحاظ عقیدتی با همدیگر متمایز بودند. کاشانی در یک خانواده مذهبی وتحصیل کرده علوم دینی بزرگ شده بود، حال آنکه مصدق در یک خانواده با نفوذ و متمکن متولد شده و از لحاظ مادری به فتحعلی شاه قاجار می رسید. بدین سان، دور از انتظار نبود که این دو رهبر در نهایت به واگرایی برسند. لذا مصدق و پیروان او در جبهه ملی، اعتقادی به «مداخله روحانیون در امور سیاسی ومملکت» نداشتند، ولی بر این باور بودند که روحانیت باید به بسیج توده ها در جهت پشتیبانی از سیاستمداران بپردازد. سپهر ذبیح براین باور است که اصولاً «مصدق در روابط خود با علمای شیعه وقت، با دشواریهای زیادی روبرو بود، زیرا وی اساسا یک سیاستمدار غیر مذهبی و لیبرال به شمار می رفت و عقیده داشت روحانیت باید به طور کامل در بسیج مردم برای حمایت از حکومت جبهه ملی شرکت کند، اما طالب کسب قدرت خصوصاً در قسمت اجرایی حکومت نباشد.»، در دوره ای که مصدق با حمایت آیة ا... کاشانی به نخست وزیری رسید، در مجلس عده ای از نمایند گان طرحی را برای تحریم فروش مشروبات الکلی تقدیم مجلس کردند، ولی دولت مصدق با این طرح مخالف بود، وزیر دارایی خود باقر کاظمی را به مجلس فرستاد و وی در مخالفت با طرح مذکور ادعا کرد دولت با این طرح از 250 میلیون ریال درآمد سالیانه محروم می شود. هر چند با آمار وارقام وزیر دارایی تغییری در دیدگاه نمایندگان ایجاد نگردید و طرح مذکور تصویب نشد و یک مهلت شش ماهه به دولت برای اجرا دادند، ولی دولت مصدق این قانون را اجرا نکرد و این مسأله باعث واگرایی شدید میان وی وگروه کاشانی شد.
ب) انتخاب آیة ا... کاشانی به ریاست مجلس
پس از قیام عمومی مردم درسی تیر ماه 1331 و زمامداری مجدد مصدق، سید حسن امامی از ریاست مجلس استعفا داد و عازم اروپا گردید. مصدق با پشتیبانی آیة ا... کاشانی و توده مردم، بدون هیچ مانعی قدرت را به دست گرفت و از سوی دیگر قوه مقننه بی رئیس مانده بود. در این زمان، عده ای از نمایندگان مجلس از جمله حائری زاده، میلانی، انگجی، شبستری، خلخالی، شایگان، سنجابی و حبیبی نزد آیة ا... کاشانی می روند از وی درخواست می نمایند که ریاست مجلس را بپذیرد، ولی ایشان چهار نفر را به عنوان رئیس معرفی می کند اما مجلس به آنها رای نمی دهد و سرانجام آیة ا... کاشانی، مجبور به پذیرش ریاست مجلس می شود. محمد ناصر قشقایی در خاطرات خود درباره پذیرش ریاست از سوی آیة ا... کاشانی از زبان ایشان می نویسد: «من ابداً طالب نیستم و شأن من هم نبود. برای اینکه در مجلس تشنج نباشد، قبول کردم.»
اولین اقدام آیة ا... کاشانی در کسوت ریاست مجلس، تهیه طرح عفو خلیل طهماسبی ضارب رزم آرا بود. ایشان از طریق شمس قنات آبادی طرحی را با امضای چند نفر با قید سه فوریت به مجلس تقدیم می کند و مجلس در 23 مرداد 1331 ماده واحده ای را به شرح ذیل تصویب می نماید: «چون خیانت حاج علی رزم آرا بر ملت ایران ثابت گردیده، هرگاه قاتل او استاد خلیل طهماسبی باشد، به موجب این قانون مورد عفو قرار می گیرد و آزاد می شود.»
طهماسبی، به وسیله دولت مصدق دستگیر و زندانی شده بود و آیة ا... از نفوذ خود استفاده کرد و با تصویب قانونی که در نهایت به امضای شاه رسید، موجبات آزادی ایشان را فراهم آورد.
آیة ا... کاشانی از موقعیت ریاست مجلس خود برای آزادی خلیل طهماسبی استفاده کرد. برای سیاستمداری کهنه کار مثل مصدق و پیروان وی این احساس به وجود آمد که ممکن است در آینده آیة ا... کاشانی از موقعیتهای خود استفاده کند و مانع اهداف آنان شود، لذا دو رهبر همگرا تا قبل از ریاست مجلس آیة ا... کاشانی، به دو رهبر رقیب تبدیل شدند، و می توان ادعا کرد که این مسأله تنزل رتبه برای آیة ا... کاشانی محسوب می شود، زیرا رهبر مذهبی نهضت به سمت پارلمانی تنزل یافته است. رهبری که به اعتراف خبرنگاران، در آن زمان نظیر نداشته است. «سیفتون دیلمر» خبرنگار روزنامه دیلی اکسپرس انگلیس درباره عظمت کاشانی، بعد از مصاحبه اش با وی می نویسد: «مصاحبه با سیاستمداری که بلاشک در این بیست سال گذشته مانندش را ندیدم. (یعنی بعد از آن که بیست سال پیش در واقعه آتش سوزی ریسختاک با هیلتر مصاحبه کرد).
رقابت و واگرایی میان کاشانی و مصدق در دوره ریاست آیة ا... کاشانی به جایی رسید که مصدق در صدد انحلال مجلس بر آمد و این مسأله با حضور آیة ا... کاشانی ممکن نبود، لذا ایشان تلاش نمودند تا کاشانی برای ریاست مجلس رای نیاورد. در اوایل خرداد 1332 در مجلس شورای ملی بحث ریاست مجلس آغاز شد ودر نهایت در 10 تیر ماه 1332 ریاست مجلس دو کاندیدا داشت؛ یکی آیة ا... کاشانی و دیگری دکتر معظمی. رای گیری صورت گرفت و دکتر معظمی که طرفدار دکتر مصدق بود، با 41 رای در برابر 31 رای آیة ا... کاشانی به برتری رسید و ریاست مجلس در اختیار مصدق و طرفداران وی در آمد.
ج) انتصابات دکتر مصدق
دکتر مصدق در انتصابات خود از بستگان و نزدیکانش استفاده می کرد و برخی اوقات این گونه انتصابات مشکل ساز می گردید. آیة ا... کاشانی ابتدا به مصدق اندرز می دهد وسپس عنوان می کند که اگر روند انتصابات ادامه داشته با شد، به ناچار تهران را ترک خواهد کرد. سرانجام بنا به قول ناصر خان قشقایی موضع آیة ا... کاشانی این بود که با این وضع (انتصاب سرتیپ دفتری عامل انگلیس، افشار طوس و مهندس فلاح) نمی توان با ایشان همکاری کرد... ولی اگر تغییری در رویه اش بدهد، کاملاً حاضر به همراهی است. سرتیپ دفتری که عموزاده مصدق بود، پس از قیام سی تیر به فرماندهی گارد گمرکات منصوب شد. آیة ا... کاشانی می دانست که وی عامل انگلیس محسوب می شود، با انتصاب ایشان مخالف بود و با این انتصاب و انتصابهای دیگر، آیة ا... کاشانی مجبور شد اعلام نماید دیگر حاضر نیستم برای مصدق سنگ به سینه بزنم و مخالفت هم نمی کنم. اندرزهای آیة ا... کاشانی به مصدق کارساز نشد و سرلشکر زاهدی که در دوره ایشان به مقام وزارت کشور رسیده بود، و سرتیپ دفتری که در روز 27 مرداد به حکم مصدق فرماندار نظامی تهران منصوب شده بود، در روز 28 مرداد و صبح هنگام از سوی مصدق ریاست کل شهربانی نیز به وی سپرده شد، پس از کودتای 28 مرداد و به پاس خدمات وی، ایشان از سوی سرلشگر زاهدی به عنوان ریاست شهربانی منصوب گردید.
عده ای نصب سرتیپ دفتری را در 28 مرداد به عنوان ریاست شهربانی، دلیل بر این می دانند که کودتا با همکاری خود مصدق صورت گرفته است.
د) تمدید لایحه اختیارات
مصدق پس از قیام سی تیر 1331 لایحه ای تقدیم مجلس کرد که در آن خواسته بود اختیار قانونگذاری به مدت شش ماه به دولت داده شود و مجلس به واسطه جو عمومی ایجاد شده، این لایحه را با وجود مخالفت آیة ا... کاشانی در 20 مرداد 1331 تصویب کرد (هر چند در نظر آیة ا... کاشانی این سنت سیئه ای بود که در آینده برای ایران مشکل آفرین خواهد شد). مصدق پس از انقضای مدت شش ماه، لایحه ای را با قید دو فوریت در 18 دی ماه 1331 تقدیم مجلس کرد که در آن خواستار تمدید اختیار قانونگذاری شد. وی عنوان کرده بود: «با اینکه اعطای اختیارات مخالف قانون اساسی است، این درخواست را می کنم اگر در مجلسین به تصویب رسید به کار ادامه می دهیم والا از کار کنار می روم.»
آیة ا... کاشانی اعلام می کند که لایحه تمدید اختیارات مخالف صریح با قانون اساسی و موجب تعطیل مشروطیت و ناقض اصول 11132425و 27 از قانون اساسی و اصول 7، 27 و 28 از متمم آن است» آیة ا... کاشانی در ادامه مخالفت، با صراحت اعلام می کند که تا این جانب وظیفه دار ریاست مجلس شورای ملی هستم، اجازه طرح نظیر این لوایح را که مخالفت صریح با قانون اساسی مملکت دارد، در مجلس جایز نمی دانم.» مصدق در واکنش به اظهارات کاشانی عنوان می کند که حاضر نیستم حتی واوی از لایحه پس و پیش شود... هر کس بخواهد مخالفتی با این لایحه کند، لجن مالش خواهیم کرد.
بنا به گزارش روزنامه اطلاعات آیة ا... کاشانی برای منصرف کردن مصدق از لایحه مذکور، نامه ای خطاب به ایشان می نویسد و در آن اشاره ای مجدد بر غیر قانونی بودن تمدید اختیارات می نماید. ایشان خطاب به مصدق می نویسد: «از شما تقاضا دارم قطعاً از مطالب غیر قانونی خود، دائر بر گرفتن اختیارات خودداری نمایید تا در صف ملیون مبارز شکافی ایجاد نشود... انصاف اجازه نمی دهد که در این جهاد بزرگ با آن همه فداکاری که مردم ایران نموده اند به جای پاداش آنان، دست به حقوق و آزادی آنها نموده و قانون اساسی را که ضامن حیات و بقای استقلال و ملیت آنهاست، از اعتبار بیندازیم.»
با همه مخالفتهای کاشانی و دیگران، سرانجام لایحه تمدید اختیارات دولت در 1331. 10. 29 به تصویب مجلس شورای ملی رسید و البته برای رضایت نسبی آیة ا... کاشانی و دیگر مخالفان، تبصره ای بر آن افزوده شد که پس از تصویب لوایح از طرف دولت، دولت موظف است در مدت سه ماه برای تعیین تکلیف نهایی به مجلس تقدیم نماید. پس از تصویب لایحه تمدید اختیارات و برای رفع اختلاف میان دو رهبر مذهبی و ملی، جلسه ای آشتی کنان میان آن دو برگزار گردید و در آن جلسه کاشانی دوباره بر قانونی نبودن اختیارات تأکید کرد و سرانجام گوشزد نمود که با این کارها، کم کم مردم جذب کمونیستها می شوند و مصدق نیز در پاسخ گفت اصلاحاتی که آغاز شده زمان بر است، ممکن است دو سال یا سه سال و شاید ده سال طول بکشد.
هر چند جلسه آشتی کنان مصدق و کاشانی در 1331. 10. 7 برگزار گردید، و سرانجام جلسه با دست در دست هم دادن و روبوسی و عکس دیپلماتیک به پایان رسید، ولی اختلافات این دو همچنان به قوت خود باقی مانده بود و سرانجام با تمهیدات بعدی مصدق یعنی طرح انحلال مجلس شورای ملی، بروز و حضور جدی کرد.
ه- انحلال مجلس شورای ملی
مصدق پس از در اختیار گرفتن مجدد وضع قوانین، درصدد برآمد موانع موجود بر سر راه فعالیتهای خود را بردارد و با تلاشهایی که کرد، توانست ابتدا مجلس سنا را به تعطیلی بکشاند و پس از آن مجلس شورای ملی را منحل اعلام نمود. مصدق و همفکران وی درصدد ایجاد راهکار قانونی برای انحلال برآمدند، زیرا مجلس دوره هفدهم با 79 نماینده آغاز به کار کرد. طبق قانون آن زمان، تعداد کل نمایندگان مجلس شورای ملی 136 نفر بود و بر اساس قانون، مجلس می توانست نصف به علاوه یک یعنی با 69 نفر آغاز به کار نماید؛ حال آنکه در این مجلس تعداد نفرات 79 نفر بودند. دولت مصدق لایحه ای طراحی کرد که تعداد نمایندگان مجلس شورای ملی به 172 نفر افزایش پیدا کند و با این افزایش حد نصاب لازم برای رسمیت جلسات می بایست 87 نفر می شد، در حالی که کل اعضای موجود در مجلس هفدهم 79 نفر بودند. بدین سان، در صورت عمل به این لایحه دولت (که حق وضع قوانین را نیز داشت) عملاً مجلس از رسمیت می افتاد و خود به خود منحل می شد.
دولت مصدق برای رسیدن به اهداف خود ابتدا آیة ا... کاشانی را از ریاست مجلس برکنار کرد و سپس در 1332. 4. 24، 27 نفر از نمایندگان عضو جبهه ملی از نمایندگی استعفا دادند و 1332. 4. 25نیز 25 نفر بر تعداد آنها افزوده شد و مجلس از رسمیت افتاد و مصدق از فرصت پیش آمده استفاده کرده و در یک نطق رادیویی، موضوع تعطیلی مجلس را به رفراندم حواله داد. دولت مصدق کمتر از بیست روز مانده به کودتای 28 مرداد 1332، یعنی 1332. 5. 12 انحلال مجلس را در تهران و در 1332. 5. 19 در شهرستانها به رفراندم گذاشت. وی پس از رفراندم، طی اطلاعیه ای کوتاه، موضوع انحلال مجلس را به اطلاع عموم رساند:
«بنابر اراده ملت ایران که به وسیله مراجعه به آرای عمومی اظهار شد، بدین وسیله انحلال دوره هفدهم مجلس شورای ملی اعلام می گردد. انتخابات دوره هجدهم مجلس شورای ملی پس از اصلاح قانون انتخابات و قانون تقسیمات کشوری که به زودی انجام خواهد گرفت، بر طبق قانون اعمال خواهد شد.»
رفتارهایی که مصدق در دوره دوم صدارت خود بروز و ظهور داد، بسیاری از نزدیکان، همفکران و بویژه آیة ا... کاشانی را از دست داد. از آنجا که در سایه اتحاد و وحدت کلمه، پیروزی به دست می آید- کما اینکه در نهضت ملی این گونه شد- در سایه تفرقه و واگرایی منفذهای نفوذ و رخنه پدیدار می شود، چنانکه در 25 و 28 مرداد پدیدار شد و سرانجام دولت ملی مصدق برکنار گردید و حکومت25 ساله استبدادی محمدرضا ظهور پیدا کرد. 


روزنامه قدس 28 مرداد 1387