جواهرات سلطنتی ایران کجا نگهداری میشوند؟
عماد عزتی: شاید اهل موزه و گشت و گذار در تاریخ کشورها باشید. وقتی در سالنهای مختلف موزهای قدم میزنید چه احساسی دارید؟ بیتردید هنگام بازدید از کالاها یا اجناس تاریخی پشت ویترین موزه، خودتان را بخشی از آن زمان احساس میکنید. با این حس سعی میکنید از گذشته و فرهنگ آن مرز و بوم آگاه شوید، اما بیتردید گاهی هم به قیمت اجناس مقابل رویتان اندیشیدهاید. هزار دلار، یک میلیون تومان، چند میلیارد تومان یا شاید به اندازه اقتصاد آن کشور ارزش داشته باشند. تاکنون هیچ فکر کردهاید گاهی اوقات این موزهها که محل نگهداری اشیای تاریخی هستند میتوانند جایگاهی غیر از حفظ و نگهداری از فرهنگ کشورها داشته باشند؟ آیا میدانید این مکانهای بسیار جذاب چه جایگاهی در اقتصاد یک کشور دارند یا اینکه میدانید ارزش اسکناس داخل جیبتان به اجناس یکی از همین موزهها بستگی دارد؟ بله درست متوجه شدید. ارزش اسکناس داخل جیبتان به اجناس و ارزش یکی از همین موزهها بستگی دارد.
با این مقدمه ممکن است ذهن شما بسرعت سراغ موزه پول و سکههای تاریخی یا همان تماشاگه پول برود. ممکن است به موزه فرش فکر کنید و شاید هم چشم به خزانه ملی دوخته باشید. اما آن موزه که به دنبال آن هستید یکی از همین موزههای پرطرفدار ایران است که هر روز صدها علاقهمند و بازدیدکننده را به خود جلب میکند و هیچ وقت فکر نکردهاید دارایی آن، پشتوانه پولی کشورمان است و حتی نامش میتواند پشتوانه خوبی برای ریال کشورمان باشد. این موزه همان موزه جواهرات ملی ایران است که از سال ۱۳۳۴ محل نگهداری با ارزشترین دارایی ایران بوده است. گرچه برخی جواهرات آن با تاسیس بانک ملی سال ۱۳۱۶ شمسی در اختیار خزانه آن بانک قرار داشت، اما در نهایت با تاسیس بانک مرکزی از سال ۱۳۳۴ در خزانهای زیر نظر این بانک به مساحت حدود ۱۰۰۰ متر مربع نگهداری شدهاند. این موزه یا همان خزانه جواهرات ملی از بدو تاسیس خود تاکنون به عنوان یکی از گنجینههای بیبدیل جهان با انواع و اقسام جواهرات تاریخی و ارزشمند خود علاوه بر معرفی توانایی جواهرسازان و هنرمندان ایرانی در کنار تمدن کشور به حفظ پول ملی کشورمان نیز کمک کرده است.
بدون تردید حالا که نام این موزه بیبدیل را متوجه شدهاید به یاد الماس بسیار معروف دریای نور افتادهاید، اما در نظر داشته باشید این الماس ۱۸۲ قیراطی تنها برگ زرینی از این مجموعه عظیم و ارزشمند است. برگ زرینی که با ارزش خود همواره به عنوان نمادی از تمدن و ثروت ایران زمین بوده و خواهد بود.
این جواهرات چه رازی در دل دارند؟
به طور کلی تا قبل از پادشاهان صفوی کمتر حاکم یا حکمرانی در ایران آن زمان بود که به فکر جمعآوری یا نگهداری سنگهای قیمتی و جواهرات باشد و برخی سنگهای قیمتی یا طلا به صورت سرمایهای در دست تجار و افراد متول جابهجا میشد.
اما از این تاریخ به بعد (۹۰۷ تا ۱۱۱۴ هجری قمری) به دستور حکام وقت، سفرایی برای خریداری و جمعآوری جواهرات و سنگهای قیمتی به کشورهای اطراف یا دور دست مثل ایتالیا و فرانسه فرستاده شدند و با این کار اولین گام برای جمعآوری و حفظ و نگهداری گنجینهای گرانبها در خزانه حکومت برداشته شد.
این سنگها یا زیورآلات گرانبها در خزانه سلطنتی و در پایتخت آن دوران یعنی شهر اصفهان نگهداری میشد. با حمله محمود افغان به ایران، بخشی از این مجموعه گرانبها به تاراج رفت. بخشی از این جواهرات که از مرزهای ایران خارج شده بود به افغانستان امروزی و بخش دیگری به هندوستان رسید.
به روایت تاریخ برخی جواهرات تحت اختیار افغانها با همت نادرشاه دوباره به ایران بازگشت و برای گرفتن دوباره بخش دیگری از جواهرات ایران که به هندوستان فرستاده شده بود نامهای از سوی نادرشاه به هندوستان ارسال شد که هرگز توسط هندیها پاسخی به آن داده نشد. در نهایت نادرشاه در سال ۱۱۵۸ هجری قمری به منظور باز پس گرفتن جواهرات ایرانی تصمیم گرفت به هندوستان حمله کند که با وارد شدن سپاه نادر به هندوستان، حاکم وقت این کشور یعنی محمدشاه گورکانی برای جلوگیری از حمله نادر به سرزمینش علاوه بر جواهرات ایرانی مقداری هم هدایای بسیار ارزشمند برای او فرستاد.
این هدایا شامل مقدار زیادی وجه نقد، سلاح، جواهرات، سنگهای قیمتی و پارچههای نفیس بود، اما طبق اسناد تاریخی بسیاری از این هدایا هرگز وارد خاک ایران نشد، بلکه در میانه راه از سوی نادر به والیان یا حاکمان مختلف یا سپاهیان بخشیده و بخشی هم به امام رضا(ع) اهدا شد و در نهایت بخش کوچکی از آن به پایتخت و خزانه سلطنت رسید.
پس از قتل نادرشاه، یکی از سران او به نام احمد بیگ افغان ابدالی، دست به غارت این جواهرات زد که بسیاری از جواهرات قیمتی غارت شده هرگز به ایران بازگردانده نشد. یکی از معروفترین جواهراتی که توسط این فرد از کشور خارج شد الماس کوه نور بود. این الماس گرانبها در اختیار احمدشاه درانی قرار گرفت و بعد از آن به دست رنجیت سینگ پنجابی افتاد و با شکست دادن او توسط انگلیسیها کوه نور ایرانی به دست کمپانی هند شرقی افتاد و به گواه تاریخ، مدتی بعد در سال ۱۲۶۶ هجری قمری با زور به ملکه ویکتوریا هدیه داده شد.
به این ترتیب در دوران قاجار بسیاری از جواهرات خارج شده از خزانه سلطنتی دوباره بازگردانده شد و برای جلوگیری از سرقت یا غارت مجدد آنها به دستور حکام قاجار بسیاری از جواهرات روی سازههایی مثل تاج کیانی، تخت طاووس، تخت نادر، کره جواهرنشان، سینی، شمشیر جهانگشای نادری، خنجر یا قلیانها نشانده شد تا علاوه بر کنترل بیشتر روی آنها در امان باشند.
این جواهرات از چه تاریخی ملی شدند؟
به روایت تاریخ برای اولین بار جواهرات سلطنتی در دوره مظفرالدین شاه، مکتوب و رسید شدند. این اتفاق اینگونه رخ داد که با پیروزی مشروطهخواهان بر حکومت، شاه برای حفظ جان خود از کاخ گریخت و به سفارت روسیه پناه برد. محمدعلی شاه، تعداد زیادی از جواهرات سلطنتی از جمله دریای نور را نیز به عنوان اموال شخصی همراه خود به سفارت روسیه برد که با پافشاری مشروطهخواهان به ناچار برخی از آنها از جمله الماس دریای نور دوباره به کاخ گلستان منتقل و در نهایت از آنها فهرستی تهیه شد تا از میزان واقعی این جواهرات اطلاعات دقیقی در دست باشد.
اما اصلیترین زمانی که این جواهرات در واقع ملی یا به عبارت دیگر به بانک ملی ایران اهدا شدند مربوط به زمان رضاشاه است. در این دوره یک شرکت فرانسوی به نام کمپانی بوشرون به دستور شاه از همه جواهرات سلطنتی صورتبرداری و ارزش آنها را تعیین کرد و در نهایت سال ۱۳۱۶ هجری شمسی با تاسیس بانک ملی ایران بسیاری از آنها به خزانه بانک ملی به عنوان پشتوانه پولی و مالی کشور منتقل شدند.
پشتوانه پول ملی چیست؟
از وقتی حواله یا بیجک در دست مردم و تجار به عنوان سند دارایی طلا یا نقره قرار گرفت و حمل و نقل طلا برای انجام مبادلات کاهش یافت، طلا یا نقره به عنوان پشتوانه حوالهها در صندوقها ذخیره شدند. این اتفاق را میتوان اولین کارکرد طلا یا جواهرات به عنوان پشتوانه اسکناس معرفی کرد.
بنابراین طبق عرف یا قانون، دولتها تا مدتی پیش با توجه به ذخایر طلا و جواهرات خود به انتشار اسکناس اقدام میکردند. در واقع آنها با توجه به توان و ارزش پشتوانه ذخایر طلای کشور، اسکناس در اختیار عموم قرار میدادند و هر واحد از پولشان را با مقداری معینی طلا ارزشگذاری میکردند. در ایران نیز طبق قانون اساسی و بند یک قانون پولی و بانکی کشور، واحد پولی کشور ریال و برابر یکصد دینار انتخاب شده است. این مقدار پول یا یک ریال طبق قانون مذکور برابر ۱۸۰ هزار و ۵۵ ده میلیونیم (۰/۰۱۰۸۰۵۵) گرم طلای خالص تعریف شده است.
به طور کلی بر اساس قانون یاد شده بانک مرکزی باید صد درصد میزان اسکناس منتشر شده، دارایی و وثیقه به عنوان پشتوانه ریال در اختیار داشته باشد که این پشتوانه عبارت است از: الف. طلا، ب. ارزهای خارجی، ج. اوراق بهادار. این داراییها طبق همین قانون باید به صورت ۲۵ درصد طلا و ارز و مابقی باید به صورت اوراق بهادار در خزانه موجود باشد.
اما اگر از جایگاه جواهرات ملی در این پشتوانه بخواهیم بدانیم لازم به یادآوری است در بند «ب» ماده ۸ قانون پولی و بانکی کشور، این جواهرات به تصویب قانونی در مجلس از سال ۱۳۰۸ یعنی زمان رضاشاه، به عنوان وثیقه تعهدات ناشی از اسناد و اوراق بهادار دولت شناخته شدهاند. از این تاریخ به بعد جواهرات ملی به عنوان وثیقه و پشتوانه پولی ایران در اختیار بانک ملی و نهایتا در اختیار بانک مرکزی قرار گرفت، اما هرگز نباید فراموش کرد این وثیقه یعنی جواهرات ملی ایران برای اسناد دولتی فقط حالت شکلی دارند و از لحاظ ماهیت، تاثیری بر نحوه یا روند انتشار اسکناس و پشتوانه آن نخواهند داشت.
از سوی دیگر، برخی اقتصاددانان امروزه بر این عقیده هستند که تقریبا یک دهه پس از جنگ جهانی دوم، دیگر طلا یا جواهر و ارزهای خارجی به عنوان پشتوانه مناسبی برای پول ملی کشورها نیست، بلکه تولیدات ملی منطقه و صنایع آن میتواند بهترین پشتوانه برای پول ملی کشور انتخاب شود.
ارزش این جواهرات چقدر است؟
اگرچه ارزش جواهرات ملی ایران به ارزش اقتصادی آن محدود نمیشود، ولی از جواهرات ملی ایران به عنوان پشتوانه قدرت و ذخیره خزانه کشور و گاه به عنوان پشتوانه پول منتشر شده توسط بانک مرکزی استفاده میشده است. از نظر فنی به لحاظ منحصربهفرد بودن، بینظیر بودن و اهمیت تاریخی، قیمتگذاری برای چنین جواهراتی (حتی به طور تقریبی) برای زبدهترین کارشناسان و ارزیابان نیز مقدور نیست. اما برخی مورخان تنها ارزش جواهرات غنیمتی ایران از هند را به ارزش آن زمان حدود ۷۰ کرور روپیه برآورد کردهاند.
این گنجینه گرانبها کجا نگهداری میشود؟
این جواهرات پس از دوران قاجار کمتر دستخوش تغییرات شد و تقریبا یکسان باقی ماند، اما تعدادی مروارید گرانبها از خلیج فارس و زمردهای گرانبها از خراسان به آن افزوده شد. در این دوران جواهرات سلطنتی در کاخ گلستان نگهداری میشد. با به سلطنت رسیدن پهلوی، این جواهرات به زیر زمین کاخ مرمر منتقل شد تا اینکه از سال ۱۳۱۶ شمسی، بخشی از آنها در اختیار خزانه بانک ملی به عنوان پشتوانه پولی کشور قرار گرفت. این گنجینه گرانبها در نهایت سال ۱۳۳۴ به خزانه جواهرات ملی ایران منتقل شد؛ خزانهای که با سرپرستی یک گروه از مهندسان آلمانی در نهایت ایمنی و امنیت ساخته شده بود. این جابهجایی در نهایت سال ۱۳۳۹ به پایان رسید و این جواهرات در خزانه بانک مرکزی ایران آرام گرفت و از آن پس تاکنون در معرض دید عموم قرار دارد.
جواهرات و قطعات موجود در خزانه جواهرات ملی در قالب ۳۶ گنجه دستهبندی شده است. محتویات این گنجهها بسیار متنوع بوده و به طور عمده شامل انواع زیورآلات تزئینی، انواع تاج و نیمتاج، انواع جقه (پیش کلاه)، گلدان، سرپوشهای غذا، قلیان، آینه، تنگهای مینا، شمعدان، فیروزه، شمشیر، خنجر، سپر، ساعت، قلمدان، انفیهدان، اشیای آراسته به یاقوت و لعل، تفنگ، عصا، مدال، تخت، سنجاق و گل سینه، مروارید و... است.
آیا امنیت این گنجینه گرانبها برقرار است؟
هنگام ورود به موزه جواهرات ملی، بازدید کنندگان کاملا کنترل میشوند و در نهایت در گروههای کوچک به دلیل کمبود فضا همراه با یک راهنما به بازدید موزه خواهند رفت. اما ظاهر امر زیاد حاکی از فضای امنیتی بسیار بالا برای این اجناس بیبدیل جهان نیست. صرفا به چند دوربین مدار بسته و تعدادی حسگر که از این گنجینه همراه دیوارها و مسئولان انجام وظیفه میکنند، بسنده شده است. شاید این گنجینه در تحت نظارت بانک مرکزی تاکنون کاملاً امن و ایمن نگهداری شده است، اما این موضوع یعنی سادگی تجهیزات نگهداری و حفاظتی موزه جواهرات ملی هر بینندهای را به این فکر وا میدارد که آیا این اجناس واقعا اصلی هستند یا بدلی از آنها تهیه شده و در چنین موزه سادهای به نمایش گذاشته شدهاند؟ اگرچه شایعاتی در این زمینه هم شنیده میشود که جواهرات اصلی در خزانه ملی و ساختمان اصلی بانک مرکزی تحت شدیدترین تدابیر امنیتی البته دور از چشم بازدیدکنندگان محافظت میشوند.
روزنامه جام جم
نظرات