سید محسن طباطبائی حکیم
734 بازدید
سید محسن طباطبائی حکیمسیدمحسن حکیم در ۱۳۰۶ق در نجف، در خانوادهای متولد شد.[۱] پدرش، سیدمهدی حکیم، از عالمان نجف دانسته شده است.[۲] محسن، در شش سالگی پدرش را از دست داد.[۳] حکیم، ۱۰ پسر و چهار دختر داشت. یوسف، محمدرضا، محمدمهدی، کاظم، محمدباقر، عبدالهادی، عبدالصاحب، علاءالدین، عبدالعزیز، و محمدحسین، پسران او هستند.
سالهای پایانی زندگی سیدمحسن با حبس خانگی و سختگیری بر حوزه علمیه و شیعیان عراق و مقاومت وی همراه بود؛ چرا که پس از کودتای حسنالبکر، فشارهای حزب بعث بر حکیم بیشتر شد و حزب بعث تلاش کرد او تسلیم شود.[۴] سیدمحسن طباطبایی حکیم سرانجام در ۲۷ ربیعالاول، ۱۳۹۰ق[۵]، در ۸۴ سالگی، بر اثر بیماری در بغداد درگذشت. پیکر او از بغداد تا کربلا و سپس تا نجف تشییع شد و در مسجد هندی و در کنار کتابخانهاش، به خاک سپرده شد.[۶]
تحصیلات
حکیم از هفت سالگی قرائت قرآن و خواندن و نوشتن، و از ۹ سالگی تحصیل علوم دینی را آغاز کرد.[نیازمند منبع] درسهای مقدماتی، مانند ادبیات عرب و منطق و برخی متون اصول فقه (مانند قوانین و معالم) و برخی متون فقهی (مانند شرایع و لمعه) را نزد برادرش، سیدمحمود، و دروس مقاطع بالاتر را نزد بزرگانی چون صادق جواهری و صادق بهبهانی خواند.[نیازمند منبع]
اساتید
حکیم در ۱۳۲۷ق، فراگیری دروس عالی حوزه (دوره خارج) را آغاز کرد و نزد آخوند خراسانی، آقاضیاء عراقی، شیخ علی جواهری، محمدحسین نائینی و ابوتراب خوانسانی، فقه و اصول و رجال را فراگرفت و به درجه اجتهاد رسید. در اخلاق، از سیدمحمدسعید حبوبی، باقر قاموسی، سید علی قاضی طباطبایی، ملا حسینقلی همدانی و شیخ علی قمی بهره برد.[۷]
شاگردان
حکیم از ۱۳۳۳ق، تدریس دوره سطح حوزه و از ۱۳۳۷ق، تدریس دوره خارج فقه و اصول را آغاز کرد و در بیش از نیم قرن تدریس، شاگردانی تربیت کرد.
آثار علمی
سید محسن حکیم بیش از چهل اثر از خود به جای گذاشته که برخی از آنها تألیف و برخی شرح یا حاشیهاند.
- مستمسک العروة الوثقی، نخستین شرح استدلالی بر عروة الوثقی.
- حقائق الاصول، شرح بر کفایة الاصول.
- نهج الفقاهة، شرح و حاشیه بر کتاب المکاسب.
- منهاج الناسکین، مناسک و احکام تفصیلی حج.
- شرحی استدلالی بر تبصرة المتعلمین علامه حلی.
- شرح تشریح الافلاک شیخ بهایی در هیئت.
- شرح المختصر النافعِ محقق حلّی، نخستین اثر فقهی حکیم.
- المسائل الدینیة.
- رسالة فی ارث الزوجة.
- منهاج الصالحین، رساله عملیه است و شامل فتاوای حکیم در ابواب گوناگون فقه.[۹]
دوران مرجعیت
پس از درگذشت میرزا محمدحسین نائینی (۱۳۱۵ش)، برخی مقلدان او به سید محسن حکیم رجوع کردند و پس از درگذشت سید ابوالحسن اصفهانی (۱۳۲۵ش)، مرجعیت او تثبیت شد. سید محسن حکیم پس از درگذشت بروجردی در سال ۱۳۴۰ش، شهرت بیشتری بدست آورد.[۱۰]
اقدامات فرهنگی - اجتماعی
شماری از اقدامات فرهنگی و اجتماعی محسن حکیم عبارتند از:
- احداث یا بازسازی و مرمت دهها مسجد، حسینیه و بنای فرهنگی.
- تأسیس کتابخانهای عمومی در نجف به نام مکتبة آیة الله الحکیم العامة و بهتدریج، ایجاد شعبههایی از آن در برخی شهرهای عراق و نیز در کشورهایی چون اندونزی، ایران، بحرین، پاکستان، سوریه، لبنان، مصر و هند.
- پشتیبانی مادی و معنوی از نشریاتی مانند الاضواء، رسالة الاسلام، النجف، الایمان، الثقافة الاسلامیة و سلسله کتابها و جزوههایی با عنوان «مِنْ هُدَی النجف».
- حمایت از نویسندگان، خطیبان، ادیبان و شاعرانی که فرهنگ اسلامی را گسترش میدادند و با اندیشههای الحادی و کمونیستی یا انحرافی مقابله میکردند.
- فرستادن هیئتی به هند برای رفع اختلاف میان عالمان.
- موضعگیری در اعتراض به قتلعام مسلمانان پاکستان.
- پشتیبانی از تأسیس المجلس الاسلامی الشیعی الاعلی در لبنان.
- موضعگیری درباره اخوانالمسلمین مصر.[۱۱]
ساماندهی حوزه
برخی از اقدامات سید محسن حکیم برای ساماندهی حوزههای علمیه شیعه عبارتند از:
- برنامهریزی و تلاش با هدف افزایش شمار طلاب؛ چنانکه شمار طلاب فقط در حوزه علمیه نجف، از ۱۲۰۰ تن به حدود هشت هزار نفر رسید.
- تأسیس مدرسه علوم اسلامی و غنابخشیدن به دروس حوزه با برقراری درسهایی چون فلسفه، کلام، تفسیر و اقتصاد.
- برنامهریزی برای آشنا شدن طلاب با اندیشههای الحادی مانند مارکسیسم، و توجه دادن بزرگان حوزه به خطر آنها.
- تمرکززدایی از حوزه و گسترش حوزههای علمیه در شهرها و مناطق دوردست و سایر کشورها مانند پاکستان، عربستان و کشورهای آفریقایی.
- اهتمام به تسهیلات و ملزومات تحصیل و اسکان طلاب خارجی؛ از جمله اختصاص مدرسهای در نجف به طلاب هند و مدرسهای به طلاب افغانستان و کشمیر.[۱۲]
مبارزه با کمونیسم
پس از کودتای عبدالکریم قاسم در عراق و به قدرت رسیدن او در ۱۳۳۷ش، زمینه مناسبی برای ترویج افکار کمونیستی و تصویب قوانین ناسازگار با احکام فقهی فراهم شد. آیت الله حکیم رسماً به تصویب این قوانین اعتراض کرد و عالمان و خطیبان را به آگاه کردن مردم از ماهیت ضد دینی آن فراخواند. او همچنین با صدور دو فتوای تاریخی در ۱۳۳۸ش، پیوستن به حزب کمونیست را شرعاً غیرمجاز و در حکم کفر و الحاد یا ترویج کفر و الحاد دانست. در پی این فتوا، دیگر عالمان نجف هم فتواهای مشابه دادند و سرانجام عبدالکریم قاسم را به عذرخواهی واداشتند.[۱۳]
فعالیتهای سیاسی داخل عراق
برخی از فعالیتهای سیاسی سید محسن حکیم در داخل عراق عبارتند از:
- تأسیس و تثبیت جماعت العلماء فی النجف الاشرف.
- سفر به بغداد در ۱۳۴۲ش در اعتراض به رژیم بعثی حکومت عبدالسلام عارف و حبس و شکنجه مخالفان.
- اعتراض شدید به سیاست طایفهگرایی، تبعیض مذهبی و تفرقهافکنی.
- اعتراض به تصویب قانون ملیسازی برخی از شرکتهای تجاری در ۱۳۴۳ش که به تضعیف قدرت مالی شیعیان میانجامید.
- واکنش شدید به تصمیم حکومت عبدالسلام عارف در سرکوب کردهای شمال عراق. وی با فتوا به جایز نبودن جنگ با کردها، از کشتار آنان جلوگیری کرد.[۱۴]
فعالیتها نسبت به مسلمانان جهان
سید محسن حکیم به مسئله فلسطین حساسیت ویژهای نشان میداد. او در برابر تهاجم رژیم صهیونیستی اسرائیل به فلسطین در سال ۱۳۴۶ش، همه مسلمانان را به ایستادگی و بسیج امکانات فراخواند، به رسمیت شناختن اسرائیل از جانب حکومت وقت ایران را محکوم کرد و در حادثه آتش زدن مسجدالاقصی در ۱۳۴۸ش، با صدور بیانیهای، مسئولیت شرعی و تاریخی مسلمانان را در برابر صهیونیستها یادآور شد.[۱۵] در جریان محکومیت سید قطب (از رهبران جنبش اسلامی مصر) از سوی نظام جمال عبدالناصر، محسن حکیم در ۶ جمادیالاول ۱۳۸۶ق با ارسال تلگرافی خطاب به جمال عبدالناصر، خواستار لغو حکم اعدام وی شد.
مواضع حکیم در مواجهه با رویدادهای ایران
آیتاللّه حکیم در برخی از رویدادهای سیاسی ایران، مخالفت خود را با عملکرد حکومت محمدرضا پهلوی نشان داد؛ از جمله:
- واکنش شدید به تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی.
- اظهار تأثر شدید از کشته شدن چند طلبه در واقعه فیضیه و ارائه این پیشنهاد که علما دستهجمعی به عتبات مهاجرت کنند تا او بتواند رأی صریح خود را درباره دولت ایران صادر کند. امام خمینی و شماری دیگر از علمای قم در پاسخ به این پیشنهاد، مهاجرت را به صلاح ندانستند و حضور در ایران را ضروری قلمداد کردند.
- محکومیت حادثه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ش و اعلام ناتوانی حکومت ایران در اداره مملکت.[۱۶]
- عدم همراهی در برخی مسائل: حسینعلی منتظری در کتاب خاطرات خود، آورده که برخی، ذهن حکیم را نسبت به آیتالله خمینی مغشوش کرده بود و به همین دلیل، او با خمینی همراهی و همکاری نمیکرد.[یادداشت ۱]
تکنگاری
کتاب «احیاگر حوزه علمیه نجف، آیتالله العظمی سید محسن حکیم» اثر صفاءالدین تبرائیان است که به زندگی، فعالیتها و نقش آیتالله حکیم به عنوان مرجع شیعه در جهان اسلام میپردازد. این کتاب از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است.[۱۷]
کتاب «مرجع عصر آیتالله العظمی حکیم به روایت تصویر» نیز اثر تبرائیان است که در آن بیش از ۳۰۰ تصویر از آیتالله حکیم، فرزندان و شاگردانش و بناهای عتبات عالیات گردآوری شده است.
پانویس
- قاسمی، ساختار سیاسی - اجتماعی شیعیان عراق، ۱۳۹۳ش، ص۱۶۳-۱۶۴.
- قاسمی، ساختار سیاسی - اجتماعی شیعیان عراق، ۱۳۹۳ش، ص۱۶۳.
- نگاه کنید به: قاسمی، ساختار سیاسی - اجتماعی شیعیان عراق، ۱۳۹۳ش، ص۱۶۳.
- تبرّائیان، احیاگر حوزه، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۲۸۱-۵۶۲.
- حائری، روزشمار قمری، ۱۳۸۱ش، ص۸۷.
- علیصغیر، اساطین المرجعیة العُلیا فی النجف الاشرف، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۱۶۲-۱۶۵.
- سراج، الامام محسن الحکیم، بیروت، ج۱، ص۲۷-۲۸؛ تبرائیان، مرجع مجدد امام حکیم، ۱۳۹۰ش، ص۳۵.
- فیاض حسینی، الامام المجاهد السید محسن الحکیم، ۱۹۹۹م، ج۱، ص۲۱-۲۹؛ تبرائیان، مرجع عصر آیت الله حکیم به روایت تصویر، ۱۳۸۹ش، ص۱۸۲.
- باقری بیدهندی، «نجوم امت (۲۱) آیت الله العظمی حاج سید محسن حکیم»، ص۶۵-۶۸.
- بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، ۱۳۵۷ش، ج۵، ص۱۹۰.
- حکیم، مرجعیة الامام الحکیم قدس سرّه، ج۱، ص۳۴-۳۵؛ فیاض حسینی، الامام المجاهد السید محسن الحکیم، ۱۹۹۹م، ج۱، ص۳۷-۳۹.
- بَهادلی، الحوزة العلمیة فی النجف، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۴۲.
- فیاض حسینی، الامام المجاهد السید محسن الحکیم، ۱۹۹۹م، الامام المجاهد السید محسن الحکیم، ۱۹۹۹م، ج۱، ص۶۷-۶۹؛ سراج، الامام محسن الحکیم، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۱۷.
- سراج، الامام محسن الحکیم، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۱۶-۱۱۸؛ بیاتی، المرجعیة الدینیة و دورها القیادی، ۲۰۰۰م، ج۱، ص۵۵۱.
- فیاض حسینی، الامام المجاهد السید محسن الحکیم، ۱۹۹۹م، ج۱، ص۸۶-۹۴.
- باقری بیدهندی، «نجوم امت (۲۱) آیت الله العظمی حاج سید محسن حکیم»، ص۷۲؛ دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۱۳۶۰ش، ج۳، ص۴۴-۴۶.
- «کتاب «احیاگر حوزه نجف» در نجف اشرف رونمایی شد»، خبرگزاری ابنا.
«آیت الله حکیم آن وقت تقریبا مرجع عمده ایران بود و با توجه به ارتباط حکومت ایران با ایشان ذهن ایشان را نسبت به آقای خمینی مغشوش کرده بودند؛ من یادم هست یک بار آقای شیخ عبدالجلیل جلیلی کرمانشاهی که از طرفداران آقای خمینی بود گفت: من رفتم به آقای حکیم اعتراض کردم که آقا شما چرا نسبت به آقای خمینی موضع همکاری و همراهی ندارید؟ آقای حکیم گفت نامهها را بیاورید، ۲۷ تا نامه از ۲۷ نفر از علمای مهم شهرستانها پیش آقای حکیم بود که در آنها نوشته بودند شما گول حرفهای آقای خمینی را نخورید، اینها یک عده نهضتیها و بچهها هستند که اطراف ایشان را گرفتهاند!» ر.ک: خاطرات آیت الله منتظری، ج۱، ص۲۶۰.
منابع
- باقری بیدهندی، ناصر، «نجوم امت (۲۱) آیت الله العظمی حاج سید محسن حکیم»، در مجله نور علم، دوره۲، ش۲، دی ۱۳۶۶ش.
- بامداد، مهدی، شرححال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، تهران، ۱۳۵۷ش.
- بَهادلی، علی احمد، الحوزة العلمیة فی النجف: معالمها و حرکتها الاصلاحیة، بیروت، ۱۴۱۳ق.
- بیاتی، حامد، المرجعیة الدینیة و دورها القیادی، لندن، ۲۰۰۰م.
- تبرّائیان، صفاءالدین، احیاگر حوزه نجف، تهران، ۱۳۸۷ش. مجمع جهانی تقریب اسلامی، ۱۳۹۰ش.
- تربائیان، مرجع مجدد امام حکیم، تهران،
- تبرائیان، صفاءالدین، مرجع عصر آیت الله حکیم به روایت تصویر، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۹ش.
- حکیم، محمدباقر، مرجعیة الامام الحکیم قدّس سرّه: نظرة تحلیلیة شاملة.
- دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، تهران، ۱۳۶۰ش.
- سراج، عدنان ابراهیم، الامام محسن الحکیم، بیروت، ۱۴۱۴ق.
نظرات