مساجد در اسلام، ایران و تهران


6077 بازدید

مساجد در اسلام، ایران و تهران
تحلیل و بررسی دگرگونیهای جامعه انسانی در طول تاریخ بدون توجه به خاستگاه و جایگاه دگرگونیها امکان‌پذیر نبوده و یا راهگشا نیست. نقش و اهمیت جایگاه تحولات، خود مقوله‌ای مهم در دست‌یابی به حقایق و زوایای تحلیل صحیح حوادث بزرگ در تاریخ بشریت است.
نقش معابد و پرستشگاهها و آداب و تعالیمی که در آن در ضمیر انسان اعتقاد و هویت و حرکت و جهش ایجاد کرده و او را به سرمنزل مقصود و آرزوهای بزرگ و کوچکش رسانده و یا بالعکس او را از کمال و پیشرفت بازداشته و منشأ تغییرات ظاهری و باطنی افرادش گردیده است؛ از جمله آن مسایل مهم و اساسی در رسیدن به تحلیل درست از رخدادها و حوادث است. وجود پرستشگاههای متعدد و فراوان در مذاهب و مسلک‌های قدیم و جدید بشر خود حکایت از این اهمیت و اعتباردارد. پرستشگاهها در ادیان الهی هر چند با اسم‌های متفاوتی نام‌بردار هستند ولی همه آنها از یک منشأ سرچشمه گرفته و به یک حقیقت می‌پیوستند و آن: بندگی خدا در برابر بندگی غیر اوست. همین یک معنا پدیدآور طرز بینش خاص در افراد گردیده و بالطبع دشمنانی نیز در مقابل آنها و این بینش صف‌آرایی کرده‌اند.
جاذبه معنوی پرستشگاهها که در اسلام نام مسجد بر آن نهاده شده آموزه‌های شگرف و اساسی در معتقدین به این آئین ایجاد نموده و این آموزه‌ها اعمال و رفتار آنها را شکل و بروز می‌دهد. اما مسجد خود دارای سابقه‌ای دیرین است و شکل‌گیری آن از زمان هبوط حضرت آدم (ع) که قدمت آن را شش هزار و دویست و شانزده سال قبل از هجرت پیامبر اسلام(ص) گفته‌اند، می‌باشد و خانه کعبه اولین خانه و جایگاهی است که برای پرستش و پیراستگی انسان در زمین بنا گردیده و در مرور زمان به دست حضرت ابراهیم(ع) مجدداً پایه‌گذاری شده است.
پیامبر اسلام نیز پس از هچرت از مکه به مدینه اولین کاری که انجام داد بنا نمودن مسجد قبا در نزدیکی مدینه و سپس مسجدالنبی در مدینه بود و این جایگاه با توجه به اهمیت آن در جامعه اسلامی در مکانهای مختلف توسط پیامبر و اصحابش و حکومتهای پس از او بنا شده و محل تجمع، آموزش، تجهیز و ارتباط اجتماعی آحاد جامعه مسلمین بوده است.
«یعقوبی» در کتاب خود تعداد مساجد بغداد را سه هزار باب شمرده است و همین مطلب را «یاقوت حموی» گفته است. برخی از مورخان شمار مساجد قاهره را تا 36 هزار و مساجد اسکندریه را تا 12 هزار در قرنهای 5 و 6 هجری قمری برشمرده‌اند.
تاریخ مساجد در ایران نیز از آغاز ورود لشکر اسلام به مرزهای ایران ساسانی شکل می‌گیرد. بدین نحو که ارتش اسلام از سال 13 تا 99 ه‍ ق در نقاط مختلف ایران حضور داشتند و اولین مسجد را سعدابن ابی وقاص در کهندژ تیسفون بین سالهای 13 تا 15 ه‍ ق بنا ساخت. مسجد جامع اسیر، مسجد جامع بخارا، مسجد آدینه، مسجد فهرج، مسجد شوش، مسجد تاریخانه دامغان، مسجد دره‌شهر ایلام، مسجد یزد خواست و مسجد جامع اصفهان از قدیمی‌ترین مساجد در ایران می‌باشند.
در بررسی تاریخ شهر تهران نیز وجود مساجد قابل توجه است. چه به لحاظ نزدیکی آن به شهر ری و وجود سکنه در منطقه شمیران که ساکنین آن عموماً مسلمان و شیعه بودند و چه به لحاظ اهمیتی که پس از شهر ری پیدا نمود و در زمان صفویه مورد توجه شاه طهماسبی صفوی قرار گرفت. امین احمدرازی در کتاب خود به نام هفت اقلیم که در سال 1002ه‍ ق نگارش یافته می‌گوید: به دستور خواهر شاه طهماسب صفوی حمام و تکیه بزرگی در تهران ساخته شد که به «تکیه خانم» شهرت یافت و وجود مساجد را در شهر تهران نیز عنوان می‌کند. اینکه از زمان برپایی حکومت صفویه در ایران تا برپایی حکومت قاجار چه تعداد مسجد در تهران ساخته شده و در کجاها قرار گرفته اطلاع دقیقی در دست نیست ولی این را می‌دانیم که مسجد شاه (مسجد امام خمینی فعلی) در زمان قاجار وجود داشته است. اعتمادالسلطنه از قول ژاک موریه نماینده سفارت انگلیس که در سال 1222 شمسی (مطابق با 1807 میلادی) با فتحعلی‌شاه در تهران ملاقات کرده بود نوشته که: دور باروی شهر چهار و نیم تا پنج میل بود و شهر شش دروازه داشت که سر در و جوانب آنها با کاشیهایی با صورت ببر و حیوانات دیگر مزین بود... تنها بنای شایان توجه این شهر مسجد شاه است که ناتمام است و غیر آن شش مسجد کوچک در تهران هست.
همچنین اعتمادالسلطنه نوشته که: تاریخ بنای مسجد جامع تهران به سال 1202ه‍ ش بازمی‌گردد. ولی به گفته آیت‌الله حسن سعید تهرانی بنای آن در تاریخ 1226 ه‍ ش بوده است.
از دوره احمدشاه تا پایان حکومت رضاشاه را می‌توان دوره فترت و مهجوریت مساجد نام نهاد که علت عمده آن بی‌لیاقتی احمدشاه در مملکت‌داری و دین‌ستیزی رضاخان می‌باشد. کشتار هولناک رضاشاه در مسجد گوهرشاد در تیرماه 1314 و کشتن صدها نفر از اجتماع‌کنندگان و معترضین در آن مسجد یکی از بزرگ‌ترین اقدامات جنایتکارانه اوست. به قول محمدشریف رازی: مسجد خراب کردند، جلوی نماز جماعت را گرفتند. مردم را از رفتن به مسجد منع کردند. اذان گفتن و قرآن خواندن و عزاداری بر امام حسین(ع) را ممنوع کردند... منتهی با خروج رضاشاه از ایران و ایجاد آزادی نسبی که به واسطه هرج و مرج ناشی از جنگ جهانی دوم ایجاد شده بود و انتشار انواع و اقسام نشریاتی که به علت دیکتاتوری و اختناق رضاشاهی مجال چاپ و نشر نمی‌یافتند و بالا رفتن سواد و درک عمومی از اوضاع و حوادث و بروز روحانیت بیدار و آگاه و... محمدرضا پهلوی هیچ‌گاه نتوانست، پایگاه‌های مبارزه یعنی مساجد را قلع و قمع نماید و صدای حق‌طلبی و عدالت‌خواهی از این خانه‌های خدا تا پیروزی انقلاب اسلامی جاری و ساری بود، اگر چه که بسیاری از روحانیون و مردم مؤمن و متدین این مملکت بهای آن را با جان و مال خود پرداختند.

متن کامل مقاله را در این قسمت مشاهده فرمایید