یادداشتهای آیتالله محمدصادق خلخالی در زندان
فرزند یدالله در سال 1305 ش در گیوی از توابع خلخال دیده به جهان گشود. پس از اخذ ششم ابتدایی جهت تحصیل علوم حوزوی به اردبیل رفت و در مدرسه حاج ملاابراهیم مشغول تحصیلات دینی شد. پس از یک سال به دستور پدرش، راهی حوزه علمیه قم شد. از همان آغاز با شهید حاج آقا مصطفی خمینی آشنا و هممباحثه شد. بعد از تمیل تحصیلات مقدماتی و سطح به درس خارج پرداخت. اساتید برجسته وی عبارتند از آقایان: عباسعلی نجفآبادی، شیخعلی پناه اشتهاردی، عبدالجواد اصفهانی، مجاهد تبریزی، حجت بروجردی، علامه طباطبایی و امام خمینی (ره). با شروع نهضت امام خمینی (ره) مبارزات خود را آغاز و در طی این دوران چندینبار دستگیر، زندانی و تبعید شد. وی با پیروزی انقلاب اسلامی در سمتهای مختلفی انجام وظیفه نمود و پس از عمری مجاهدت در سال 1382 ش دارفانی را وداع گفت.
***
بسمالله الرحمن الرحیم - بعد الحمد والصلوه انّ الحیوه عقیده و جهاد
پرواضح است که زندگی عبارت از بیان عقاید و دارا بودن عقیده است و کسی که در نیل به هدف مقدس مبارز نباشد نمیشود او را زنده نامید و زندگی او هم زندگانی و حیوه نامیده نخواهد شد. بنابراین کسی که بخواهد زنده باشد و یا اجتماعی بخواهد جاودان باشد باید پیرو عقیده بوده و در راه آن جهاد و مبارزه کند والا انسان بیعقیده و هدف و اجتماع بیمرام و مسلک را نمیشود فرد زنده و اجتماع جاودان نامید. از بزرگان دین به ما رسیده که زندگانی در زیر سایه شمشیر زندگانی است و بهترین مردم آن کسی است که ممسک عنان فرس خود باشد و در هرجا انقلابی مشاهده کند برای رسیدن به آنجا خود را آماده پرواز کند و اگر این معنی درباره او ممکن نشد چند رأس گوسفند برای خودش تهیه کرده و در دامنه کوهی عمر خودش را به آخر برساند. آری چنین است بدون حس و شرف در هر جای عالم برای انسان دست میدهد لکن زندگانی با حریت و آزادی و شرف فعلاً بجز در گوشههای تاریک زندانها برای افراد آزاد و با حس میسر و ممکن نخواهد بود. روی همین اصل با جمعی از بزرگان علماء و خطباء تهران و سایر شهرستانها که از فروغ آنها استفادهها میشد و حجت تاریکی و ظلمات با بیان و زبان آنها در شرف برچیدن بود، پای به زندان عشرتآباد و بعد از آن به زندان موقت شهربانی کشیده شد و فعلاً هم تکلیف ما معلوم نیست، لکن چیزی که مایه سرور و رفع همه کسالتها است وجود علماء اعلام و حجج اسلام است که از جمله آنها دانشمند محترم جناب آقای آسید ناصر صدری میباشد که حقاً از کمال ذات نفسانیه و مقامات برجسته ایشان مستفیض میشویم. امید است که همین زندان که در واقع مکتب جبری است برای فهمیدن و درک حقایق پایه از برای مودت و الفت این جمع باشد تا بتوان در سایه اتفاق دست اجانب را از مملکت اسلامی ایران کوتاه کرد - 14صفرالمظفر 1383 - صادق خلخالی
***
بسمالله الرحمن الرحیم - لیس للانسان الا ما سعی[1]
تندباد حوادث ناگواری که در این روزها بر پیکر قرآن و اسلام در شرف وزیدن است عدهای از فضلا و دانشمندان را مقید ساخته به زندانها کشانید لکن چیزی که مایه خوشی و سعادت است همانا در قبال وجدان که محکمه عدل است مقصر نبودهایم. سعادت بدون زحمت و دردسر برای کسی و جامعهای مقدور و میسر نیست بنابراین ما گله از گرفتاری خود نداریم.
ناله از بهر رهایی نکند مرغ اسیر خورد افسوس زمانی که گرفتار نبود
بالاتر از همه اینها وجود مغتنم جناب آقای سیدجواد الیاسی دام عزه که شمع جمع بودند و از انفاس پاک ایشان استفاده مینمودیم. روحی به جمعیت میداد و با انعقاد مجالس وعظ صبح و عصر وضع زندان به کلی عوض شده و مکتب موعظه و نصیحت شده بود توفیق قرین انسان است در هر کجا که بخواهد میسر است. امید است که این اتحاد پایه و اساس بزرگی برای سرکوبی دشمنان اسلام باشد در خاتمه خیر و سعادت مسلمین مخصوصاً دوست ارجمندم از خداوند متعال خواستارم. - والسلام علی من اتبعالهدی - 14 صفر 1383 ـ الاحقر صادق خلخالی
***
بسمالله الرحمن الرحیم - 16 صفر 1383
کنج قفس چون نیک بیندیشی چون گلشن است مرغ شکیبا را
آری صبر در مقابل حوادث ناگورا وظیفه انسان کامل است. انسان در مقابل بلیه دو حالت درونی دارد، یا متنفر است از حوادث و ناملایمات لکن صبر را پیشه خود میکند و یا آنکه بلا را وقتی میبیند به آغوش کشیده مرحبا مرحبا میگوید در صافی ذیل آیه استعینوا بالصبر و الصلوه انالله معالصّابرین[2] روایتی دارد که این دو مقام را از هم جدا میکند برای صاحبان مقام اول بشر الصابرین و برای حائذان مقام دوم انّالله معالصابرین را بیان کرده است.
خلاصه تا لطف الهی چه اندازه شامل انسان بشود و انسان تا چه حد در مقابل قضا و قدر صبر و شکیبایی داشته باشد. زندان ولو اینکه معایب بیشماری دارد لکن پیبردن به روحیات اشخاص و استوار کردن ریشههای الفت و مروت از مکتب زندان سرچشمه میگیرد.
این چند کلمه را در زندان موقت شهربانی به عنوان یادبود در دفتر برادر ارجمندم جناب آقای سیدابوالحسن طباطبایی سلمهالله تعالی عن شوائب الحدثان رقم زدم. امید است که فراموشم نفرمایند.
والسلام علی من اتبع الهدی - الاحقر ـ محمدصادق خلخالی
***
بسمهتعالی - در زندان انفرادی عشرتآباد بیخبر از همه جا بهسر میبردم روزی که دستور انفراد شکسته و فرمان اجتماع آمد اهری عزیزم را در کنار خود ملاحظه نموده با یک دنیا شادی و شعف در آغوش کشیده او را بوسیدم. از دیدن رفقای عزیزم به قدری خوشحال و شادمان شدم که همه ناملایمات زندان را فراموش نموده آن چهاردیواری که در آن محصور بودیم در نظرم گلستان جلوه میکرد. بعد از چندی دستقضا ما را به زندان موقت شهربانی کل کشور کشانده با سروان گرام الفتی برقرار و از هر گوشهای زمزمهای مناسب حال و دلانگیز به گوش میرسد، کار به جایی رسیده که مفارقت از دوستان خیلی مشکل است. با هم الفتی داریم و برادروار در سر سفره جمع شده انجمن را با مطایبات و گفتار دلنشین زینت داده موجب فرح و شادمانی میشوند. الحق از جهت زندان گله و غصه نداریم بلکه جمع نگرانیها متوجه قانونشکنیهای یک عدهای است که فعلاً مملکت را در دست داشته بدون توجه به حرف حسابی و قانون با حیثیت عدهای مشغول مبارزه هستند. خدا را قسم میدهم به عزت و جلالش دست اجانب را از سر مسلمانها کوتاه نموده و حیات اسلامی را در زیر سایه قرآن در میان مسلمانها جلوهگر سازد. قرآن کتاب آسمانی و مقدس مسلمانهاست فداکرایهای زیادی در طول قرون گذشته آن را در میان ما نگه داشته و حالا هم فداکاری لازم است تا دست ناپاکی که به طرف حریم مقدس اسلام و قرآن درصدد دراز شدن است قطع گشته تا در سایه اتحاد مسلمانها عظمت دیرین خود را از سر گیرد لکن:
افسوس که این مزرعه را آب گرفته
دهقان مصیبتزده را خواب گرفته
این چند کلمه را به عنوان یادبود از ایام زندان در دفتر دوست و برادر عزیزم جناب آقای میرزا عیسی اهری دام عزهالعالی رقم زدم. امید است از دعای خیر فراموشم نفرمایید - والسلام علی من اتبعالهدی -
الاحقر صادق خلخالی 18 صفر 1383
***
بسمالله الرحمن الرحیم - بحمدالله و الصلوه در باب کفر و ایمان اصول کافی از حضرت صادق (ع) منقول است. من خافالله اخافالله منه کل شیء و من لم یخفالله اخافالله من کل شیء[3]. آری حقیقت همین است که از زبان معصوم صادر شده است ترس و خوف از برای اشخاص بیهدف و بیمقصد جا دارد انسان مسلکی و ایدهال در رسیدن به هدف خود از کسی واهمه ندارد مخصوصاً اگر هدف او مقدسترین اهداف عالیه انسانیه یعنی ابقاء قرآن و یاری دین مبین اسلام و دفاع از حریم مقدس مذهب شیعه باشد، چون اهداف عالی است زندان و تبعید در نظر کوچک مینماید.
اذا المرء لم یدنس من اللوم عرضه فکل رداء یرتدیه جمیل خدا[4]
رحمت کند مرحوم مبرور محدث قمی اعلیالله مقامه الشریف را با اینکه کتابهای ایشان رازنده و آمرزنده است دو نور دیده محترم و آقازاده معظم دارد که مظهر اخلاق اسلام می هستند و مردم از وجود آنها مستفید شده و پی به حقیقت اسلامی میبرند که در این روزهای حساس به جرم دفاع از حریم مقدس قرآن کارشان به زندان موقت کشیده شده است. آری زندگی بدون حس در همه جا برای انسان مقدور است لکن زندگی با حس و حریت فعلاً در غیر از سیاهچالهای زندانها برای انسان آزاد و مسلمان مقدور نیست. توفیق نصیبم شد که این چند کلمه را در دفتر برادر ارجمندم حضرت حجهالاسلام والمسلمین جناب آقای حاج آقا محسن محدثزاده. زیدعزه العالی بنویسم امید است عفوم نمایند در خاتمه عزت مسلمین را از خداوند متعال خواستارم والسلام علی من اتبع الهدی.
کنج قفس چو نیک بیندیشی چون گلشن است مرغ شکیبا را
------------------------------------------------------------------
[1]. سوره نجم، آیه 39.
[2]. سوره بقره، آیه 153.
[3]. اصول کافی، ج 2، ص 68.
[4]. مجموعه ورام، ج 2، ص 254.
یادداشتهای زندان ، ص 91-98 پایگاه اطلاعاتی پانزده خرداد
نظرات