بررسی و معرفی کتاب «آقای کتاب»
1512 بازدید
کتاب «آقای کتاب» در حوزه تاریخ شفاهی دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی با تحقیق و تدوین محمدحسین بارونقی تهیه شده است. این کتاب مروری بر زندگی و زمانه شصت سال کتاب فروشی «حاج علی یزدانخواه» پدر شهید و کتابفروش انقلابی کاشان است.
آقای کتاب، شامل 6 فصل از زندگی حاج علی و فصل هفتم یک مقاله در مورد کتاب فروشیها در سالهای انقلاب است و روایت خوبی از جهاد فرهنگی خاموش یک انقلابی را ارائه میکند. در این کتاب علاوه بر گفتوگو با حاج علی و اعضای خانوادهاش، با فعالان انقلابی کاشان و افرادی مانند: نصرتالله شادنوش، مرحوم حجت الاسلام محمدتقی مدنی، احمد فرهنگ، حجت الاسلام عباس رسولزاده، محمد کتابچی، مرتضی مهدویان، محمد شقاقی، محسن خسروی، حجتالاسلام شیخ مرتضی قاسمی، علی موحدپور و ... در مورد زندگی و خاطرات دوران انقلاب اقای کتاب گفتوگو شده است.
در مقدمه کتاب جایگاه و معرفی کتابفروشی حاج علی یزدانخواه آمده است: «نوجوانها و جوانها سالهای دهه چهل و پنجاه همه کنجکاویشان را در یک کتابفروشی دومتری پیدا میکردند. بچههایی که دهه پنجاه به کتابفروشی یزدانخواه در بازار کاشان میرفتند، امروز نوه دارند و نوههاشان شاید دیگر حاج علی یزدانخواه را نشناسند، اما آن کتابفروشی چیزی را در جان و روان پدرها و پدربزرگهاشان کاشته بود که بچههای امروز با همان بزرگ میشوند».
فصل اول تحت عنوان «کوچه نراقیها»، از تولد تا ازدواج حاج علی را در بر میگیرد. در این فصل به دوستی آقای کتاب با استاد محسن قرائتی، انتخاب شغل کتاب فروشی، تغییر فامیلی حاج علی از کردویی به یزدانخواه و ... اشاره شده است.
در فصل دوم «روزهای مبارزه» آمده است که شامل جریانات 15 خرداد 1342 و اتفاقات مهمی است که مطالب مربوط به تظاهرات و حوادث انقلاب، چاپ و تکثیر نوارهای سخنرانی و... آمده و بیان میشود که حاج علی، همپای مردم در تب و تاب انقلاب حضور داشته است.
فصل سوم با عنوان «کتاب مضر» نگاهی به فعالیتهای کتاب فروشی یزدانخواه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی مانند: فروش رسالههای امام خمینی و نحوه چاپ و دستیابی به آنها، فروش کتابهای دکتر شریعتی و... اشاره شده است. حاج علی در این مسیر با وجود پنهانکاری بسیار و ساخت یک شبکه نامرئیِ پخش کتاب و رساله در سراسر ایران به زندان افتاده و مورد بازجویی ساواک قرار میگیرد، ولی با تمام این خطرها وی کتابهای مورد نیاز را تهیه و در اختیار انقلابیون قرار میداد.
فصل چهارم «بهار انقلاب» است، در این فصل به فعالیتهای حاج علی یزدانخواه پس از پیروزی انقلاب اسلامی اشاره شده است. در بخشی از این فصل حاج علی اینگونه تعریف میکند: «انقلاب که پیروز شد با خودم گفتم من مسئولیتم را انجام دادم و حالا که جهاد و سپاه، کتابفروشی دارند دیگر با یک مغازه کوچک کتابفروشی نمیکنم و همان لوازمالتحریر را میفروشم. برای مدتی هم کتاب نیاوردم تا اینکه روزی خانمی به مغازه آمد و گفت کتاب عربی آسان میخواهم. گفتم ندارم و دیگر هم نمیآورم. بنده خدا درهم شد و گفت من کتاب میخواستم و آمدم از شما بخرم. کمی دور شده بود که صداش زدم و گفتم چند روز دیگر بیا تا کتاب را برایت بیاورم. در یک لحظه [با بغض] با خودم گفتم خدایا اگر گشنگی هم بخورم کتابفروشی را رها نمیکنم. یکی دو شب بعد از این ماجرا خواب دیدم کسی در خانه را میزند. در را که باز کردم دیدم امام خمینی است. گفتم آقا شما کجا اینجا کجا؟ گفت کاری انجام دادی و من وظیفه دانستم به خانهات بیایم. تا صبح هم خانه من بود. وقتی بیدار شدم گفتم این نتیجه تصمیم ادامه کتابفروشی است؛ خدایا چشم، از این به بعد کتابفروشی را رها نمیکنم.» این خاطره در پشت جلد کتاب هم چاپ شده است. در این فصل به نقش حاج علی در فعالیتهای جهادی و همکاری وی با جهاد سازندگی در زمان جنگ نیز اشاره شده است.
«مهدی شهید» عنوان فصل پنجم است، در این فصل خاطراتی از فرزند شهیدِ حاج علی یزدانخواه آمده است. برخی از این خاطرات از زبان خانم هدایتی همسر حاج علی در مورد اخلاق و رفتار و منش شهید مهدی نقل شده است. در یکی از خاطرات، خانم هدایتی به بخشی از وصیت نامه شهید که خطاب به برادر معلولاش نوشته است، اشاره کرده است: «انشاءلله خوب میشوی و با هم در قدس نماز میخوانیم.» ماجرای راضی کردن پدر برای رفتن به جبهه و رفتار و منش این شهید جالب است. پیکر شهید مهدی بعد از ده سال مفقودی، به خاک سپرده شد.
«طریقه» عنوان فصل ششم است، در این فصل آداب کسب و کار و معاشرت حاج علی از زبان فرزندان و دوستان وی بیان شده، که تا چه اندازه به پرداخت خمس، گرانفروشی، پارتیبازی و ... حساس بوده است. حاج علی قناعت و فتوت را بیش از ثروت و حشمت دنیوی سرمایه خود ساخته بود. او میراثدار نسلی از مخلصین انقلاب اسلامی است که از این روزگار کسیهای ندوخته و سلامت نفس هنوز و همچنان مایه دلگرمی هر کسی است که پا به کتاب فروشی حاج علی میگذارد.
فصل هفتم «مؤخر» کتاب است، این فصل مقالهای تحلیلی با عنوان «مبارزات زیربنایی و زیربنای انقلاب؛ را در برمیگیرد و درآمدی بر شناخت شبکه توزیع کتاب و رساله امام خمینی در دوران انقلاب اسلامی را ارائه میدهد. در این مقاله تاریخچه پخش کتاب و کتابفروشیهای مذهبی، شبکه توزیع رساله امام خمینی، انقلاب رساله امام خمینی در شهرها که تنها ردپای این شبکه را میتوان تا شناسایی این کتابفروشیها در نقاط مختلف شهری و افراد مرتبط با آنها جستوجو کرد، که یکی از این کتاب فروشیها برای حاج علی یزدانخواه است. در این فصل میخوانیم که ایشان به چه صورت کتابها را گزینش میکرده است، پرهیز از فعالیتهای موازی و غیر ضروری، کمک به فعالیتهای مسجد، فروش انحصاری کتابهای مذهبی و ... از مطالب این فصل است. حاج علی بعد از انقلاب ریاست صنف کتابفروشان را بر عهده گرفت و یکی از اعضای برجسته انجمن اسلامی بازار کاشان شد. مطلبی که باعث شهرتش شد سابقهاش در کتابفروشی نیست بلکه عملکرد او در طول این سالها است.
در انتهای کتاب ضمایم آمده است که شناسنامه راویان خاطرات و فهرستی از کتابهای پرفروش و اسناد ساواک و تصاویر و عکسهایی از حاج علی و خانواده وی و نمایه را در بردارد.
چاپ دوم «آقای کتاب» در سال 1398 در ۱۹۲ صفحه، اندازه رقعی، شمارگان یک هزار نسخه و قیمت ۲۰ هزار تومان از سوی انتشارات «راه یار» منتشر شده است.
سایت تاریخ شفاهی ایران
نظرات