کتاب کردستان، ابراهیم حاتمیکیا و «چ»/ مهدی چمران به سوالات و ابهامات پاسخ میدهد
«من اصلاً خبر نداشتم که اخبار هولناک پاوه، به کسی برسد و امام خمینی(ره) و ملت، از جریان پاوه باخبرند. فکر میکردم که در محاصره ضد انقلاب در آن شب وحشتناک، به شهادت میرسیم و تا مدتها کسی با خبر نمیشود؛ اما بیسیمچی شجاع ژاندارمری، در حالیکه اتاقش زیر رگبار گلولهها فرو میریخت، خود به زیر میز رفته و درازکش و میکروفن به دست، همه جریانات را به کرمانشاه مخابره میکرد.»؛ «حدود چهار صبح، آن چنان قتل و غارت همه شهر را فرا گرفته بود که گویی نیروهای وسیع دشمن، در باتلاقی فرو رفته است و هیچ نیرویی قادر نیست که مهاجمین را از قتل و غارت خانهها باز دارد و به سمت معرکه اصلی نبرد، یعنی خانه پاسداران معطوف کند؛ لذا چند ماشین با بلندگو آوردند و بلندگوها در وسط شهر به حرکت در آمدند و ندا دادند: هر کس وفاداری خود را به حزب دمکرات اعلام کند، در امن و امان است؛ ما فقط آمدهایم که پاسداران و دکتر چمران را سر ببریم!»
اینها بخش هایی از کتاب «کردستان» از زبان شهید مصطفی چمران است؛ کتابی که روایتی جذاب از حوادث تاریخی کردستان را به همراه دارد. مهدی چمران (برادر شهید مصطفی چمران) در این باره به خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) میگوید: در مورد حادثه کردستان به جز این کتاب، اثری مستندتر، قابل اعتمادتر و کاملتر در منابع تاریخی وجود ندارد و کسی به اندازه شهید مصطفی چمران درباره پاوه و حوادث لحظه به لحظه آن ننوشته است.
دانستن این نکته خالی از لطف نیست که فیلم سینمایی «چ» که به تازگی به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا در سینماهای ایران نمایش داده میشود، دو شبانه روز از حضور دکتر مصطفی چمران در مقام نماینده دولت به اتفاق تیمسار فلاحی و... در منطقه پاوه کردستان را روایت میکند. این فیلم اقتباسی از کتاب «کردستان» نوشته دکتر مصطفی چمران درباره وقایع پاوه است.
در این گفتوگو به سراغ مهدی چمران رفتیم تا درباره محتوای این کتاب و دیدگاه وی بیشتر بدانیم.
*آقای چمران، لطفا برای ورود به بحث، کمی درباره کتاب «کردستان» نوشته شهید چمران که روایتی از حوادث واقعه کرستان و پاوه در زمان حضور وی در این منطقه است، توضیح دهید و همچنین انگیزه و هدف وی را از تالیف این
اثر چه میدانید؟
کتاب کردستان که از مجموعه دستنوشتههای شهید چمران است، سال 1362 تهیه شده است. جریان تالیف این کتاب به این صورت بود که زمانیکه وی از سوی امام راحل (ره) بهعنوان وزیر دفاع انتخاب شد، ما از وی خواستیم که حوادث کردستان و پاوه و خاطرات خود را به نگارش درآورد. پس از اینکه شهید چمران پذیرفت، با هم به قم و منزل حاج احمدآقا خمینی و خانواده وی رفتیم و حاج احمدآقا همه خاطرات خود را به همراه اسناد و مدارکی که تهیه کرده بود، به نگارش درآورد. بدین ترتیب، متن اولیه این کتاب طی دو روز اقامتمان در قم آماده شد. پس از آن براساس دستنوشتهها و سخنرانیهای وی، بنده مطالب این کتاب را تکمیل و آماده چاپ کردم. بدین ترتیب کتاب کردستان منتشر شد که تا به امروز 50 بار بازچاپ شده است.
*قضیه کردستان برای تاریخ انقلاب اسلامی بسیار مهم و حیاتی است، آیا این کتاب همه ابعاد جنگ در این منطقه را بررسی کرده است و در کل، به چه مسایل و موضوعاتی در این کتاب پرداخته میشود؟
کتاب کردستان روایتی بسیار جذاب، شیرین و منطقی از حوادث کردستان، وقایع پاوه و دیگر نقاط ایران دارد و با نگاهی تحلیلی، به طور دقیق مسایل مناطق آن برهه تاریخی را مورد موشکافی و بررسی قرار داده است.
آیا روایت ابراهیم حاتمی کیا در فیلم «چ» از کتاب کردستان کاملا وفادارانه و صادق بوده است یا خیر؟
اگرچه این کتاب دستمایه اصلی فیلم «چ» قرار گرفته است اما در کل، شاکله و چارچوب این فیلم کاملا مستند نیست تا به طور دقیق سیر تاریخی کردستان و حوادث پاوه را بیان کند. در گفتوگویی که با ابراهیم حاتمیکیا درباره این فیلم و استفاده از این کتاب داشتیم، قرار بر آن شد که معیار سنجش تحولات و وقایع پاوه، این کتاب و مطالب آن باشد زیرا با وجود اینکه صحبتهای زیادی از این حادثه شده، بسیاری از مسایل آن به فراموشی سپرده شده یا به طور مستند بیان نشده است. با این حال، این فیلم دارای اضافات بسیاری است که صرفا مبتنی بر متن این کتاب نیست یا مقدار زیادی از مطالب این کتاب در این فیلم به تصویر کشیده نشده است. این نکته را باید بگویم که درباره حادثه کردستان به جز این کتاب، کتابی مستندتر، قابل اعتمادتر و کاملتر از آن در منابع تاریخی وجود ندارد و کسی به اندازه شهید چمران در مورد پاوه و حوادث لحظه به لحظه آن ننوشته است.
*به نظر شما تا چه اندازه این فیلم توانسته است کتاب کردستان شهید چمران را به نسل جوان بشناسد؟ یا به عبارتی، آیا این فیلم توانسته مسیر شناساندن انقلاب و افرادی امثال
شهید چمران را برای نسل امروز هموار کند؟
این فیلم تلاشی در شناسایی این کتاب ندارد زیرا از همان ابتدا هم هدف شناساندن و معرفی این اثر نبوده است و عوامل این فیلم تلاش داشتهاند بیشتر کار هنری خود را به مخاطبان عرضه کنند. در جایی هم سازندگان فیلم «چ»، بحثی از این کتاب به میان نیاوردهاند اما نکتهای که قابل ذکر است، آن است که ابراهیم حاتمیکیا، کارگردان این فیلم علاوه بر استفاده از این کتاب از تحقیقات میدانی از سوی افراد بسیاری نیز بهره جسته است و تلاش بسیاری در روایت صادقانه این حادثه تاریخی به مخاطب داشته است.
درباره مصطفی چمران
مصطفی چمران فعال سیاسی- نظامی ایرانی و بنیانگذار ستاد جنگهای نامنظم در جنگ ایران و عراق بود.
چمران از نخستین اعضای انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران بود. در مبارزات سیاسی دوران مصدق، از مجلس چهاردهم تا ملی شدن صنعت نفت شرکت فعال داشت. وی ۱۶ آذر ۱۳۳۲ در حمله گارد به دانشکده فنی دانشگاه تهران جزو معترضان به حضور نیکسون بود. چمران از مسوولان نهضت مقاومت ملی و عضو جبهه ملی در دانشگاه تهران به شمار میآمد. او به همراه چند تن از همفکرانش به تاسیس نهضت آزادی ایران در خارج از کشور مبادرت کرد.
وی پیش از انقلاب ۵۷ انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا را پایهریزی کرد، سپس به لبنان رفت و در آنجا به همراه امام موسی صدر سازمان امل را تشکیل داد. با پیروزی انقلاب در ایران وی پس از ۲۱ سال به ایران بازگشت و پس از آموزش نیروهای سپاه، از سوی مهندس بازرگان به معاونت نخستوزیری دولت موقت در امور انقلاب منصوب شد. بعد از موفقیت در پاوه آیتالله خمینی مسوولیت وزارت دفاع را به وی سپرد. از دیگر مسوولیتهای وی میتوان به نمایندگی تهران در نخستین دوره مجلس شورای اسلامی و نماینده روحالله خمینی در شورای عالی دفاع اشاره کرد.
چمران با شروع جنگ به اهواز رفت و ستاد جنگهای نامنظم را بنیانگذاری کرد. از دیگر کارهای مهم وی ایجاد هماهنگی بین نیروهای ارتش، سپاه و نیروهای داوطلب مردمی بود که در منطقه حضور داشتند. مصطفی چمران در سی و یکم خرداد ماه ۱۳۶۰ در مسیر دهلاویه - سوسنگرد بر اثر اصابت ترکش خمپاره به پشت سرش کشته شد.
درباره واقعه پاوه
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در تاریخ 22 بهمن 1357 برخی شهرهای کشور دچار بحران شدند و تعدادی از افراد شورشی و ضد انقلاب در بعضی شهرهای مرزی دست به تحرکات نظامی و ترور مردم بیدفاع و شخصیتهای فرهنگی و سیاسی زدند. در کردستان، ترکمن صحرا، آذربایجان و خوزستان گروههایی به نام خلق کرد، ترکمن و عرب به وجود آمده بودند و روند جداسازی را دنبال میکردند. در این موقعیت کردستان به دلیل وجود احزاب ضد انقلاب بیشتری وضعیت خطرناکتر و بحرانیتری را پیش رو داشت.
در تاریخ 23 مرداد نیروهای حزب دموکرات کردستان به پاوه حمله کردند و این شهر را به محاصره درآوردند و با آتش خمپاره راههای منتهی به شهر را مسدود و حلقه محاصره را تنگتر کردند. با وجود مقاومت نیروهای «دستمال سرخ»، نیروهای ضد انقلاب با پیشروی، چند نقطه شهر را به تصرف خود درآوردند که در صورت ادامه پیشروی و تسلط ضدانقلاب به شهر پاوه، راه نفوذ آنها به کردستان نیز باز میشد. به همین دلیل با درخواست شهید اصغر وصالی از مرکز برای اعزام نیروی کمکی، در تاریخ 25 مرداد دکتر مصطفی چمران (که در آن زمان معاون نخست وزیر دولت موقت بود) همراه با تیمسار فلاحی، فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، ابوشریف فرمانده عملیات سپاه با بالگرد وارد پاوه شدند و پس از چند ساعت شهید فلاحی و ابوشریف به کرمانشاه بازگشتند و از آنجا که جنگ به صورت مردمی بود نیروهای دکتر چمران در ترکیب مردم جای گرفتند و نبرد را ادامه دادند.
به دلیل آمادگی نداشتن نیروهای انقلابی طی چند روز تمام شهر به جز ساختمان ژاندارمری به اشغال نیروهای ضد انقلاب در آمد و آنها با اشغال شهر به تنها بیمارستان پاوه وارد شدند و مدافعان مجروحی را که در آن بستری بودند به فجیعترین وضع کشتند و بیمارستان را به آتش کشیدند. بدین ترتیب شهر تا آستانه سقوط کامل پیش رفت و اندک نیروهای باقیمانده در ژاندارمری در خطر اسارت بودند.
27 مرداد 58 با صدور فرمان تاریخی حضرت امام (ره) مبنی بر لزوم شکست حصر پاوه مقاومت نیروهای انقلابی مضاعف شد و مردم کرمانشاه نیز پس از این پیام با ابزارآلات بعضا غیرجنگی به سوی پاوه حرکت کردند، هجوم مردم و نیروهایی که به سمت پاوه میآمدند باعث عقبنشینی ضد انقلاب و شکست حصر پاوه شد.
متن این فرمان که از رادیو پخش شد در واقع مهلت 24 ساعتهای بود که امام به دولت و ارتش برای شکست حصر پاوه و پاکسازی منطقه از ضدانقلابیون داد. امام خمینی (ره) در بخشی از پیام خود فرمود: «...به دولت و ارتش و ژاندارمری اخطار میکنم اگر با توپها، تانکها، قوای مجهز تا 24 ساعت دیگر حرکت به سوی پاوه نشود من همه را مسئول میدانم.»
بدین ترتیب در 28 مرداد 58 نیروهای مسلح ارتش وارد پاوه شدند و نقاط حساس نیز به دست نیروهای سپاه پاسداران افتاد و مهاجمان با تخلیه مناطق حساس شهر به ارتفاعات اطراف گریختند و عملیات پاکسازی با تعقیب آنها ادامه یافت. از مجموع 180 پاسدار اعزامی از تهران و اصفهان بیش از 150 تن از آنها زخمی یا به شهادت رسیدند. در این راه افرادی چون دکتر مصطفی چمران، اصغر وصالی، ابراهیم همت، محمد بروجردی، حسین خرازی،علی صیاد شیرازی با تلاش خویش سعی وافر در پاکسازی این منطقه کردند.
ایبنا
نظرات