طالقانی با رویکردهای مشرکانه و سکولاریستی مخالف بود
نگارش کتابهایی که به بررسی اندیشه، دیدگاه و عملکرد سیاسی رجال و مبارزان پیش از انقلاب میپردازد هم سبب ماندگاری این چهرهها در تاریخ میشود و هم بخشی از تاریخ این سرزمین را تکمیل میکند.گرچه گاهی ممکن است درباره یک چهره کتابهایی با آراء و قضاوتهای گوناگون نوشته شود اما همین آراء متفاوت سبب مطرح شدن مردان تاریخساز میشود. آیتالله طالقانی، یکی از چهرههای مبارز انقلابی است که به دلیل نوع ارتباطتش مورد وثوق گروههای سیاسی چپ و راست قرار گرفت. همین تمایل افکار مختلف به وی موجب شده که سوژه نگارش برخی کتابهای تاریخی با رویکرد سیاسی باشد. یکی از این آثار، کتاب «آیتالله طالقانی و گروههای سیاسی» تالیف علی کردی، پژوهشگر و محقق است که در گفتوگو با «ایبنا» در سالروز رحلت طالقانی انجام شد. وی به پرسشهایی درباره تعامل این روحانی با گروههای سیاسی و رویکرد تالیف کتاب برای شناساندن طالقانی به نسل فردا پاسخ داده است.
در کتاب «آیتالله طالقانی و گروههای سیاسی» تا چه اندازه تعامل طالقانی با جریانهای سیاسی از اسناد تاریخی بهره گرفته است؟
این کتاب پژوهشی است که در آن از کتابهای اسنادی نیز استفاده شده اما سند به معنای مصطلح آن سهم چشمگیری در این کتاب ندارد بلکه به فراخور بحث، از اسناد تاریخی ساواک، مرکز اسناد وزارت اطلاعات و مرکز اسناد انقلاب اسلامی بهرهبرداری شده است.
در این کتاب به کدام جریانهای سیاسی بیشتر پرداختهاید؟
با توجه به عنوان کتاب تمام تلاش لازم در این زمینه صورت گرفته است تا ارتباط آیتالله طالقانی با گروههای سیاسی در قالب چند جریان اصلی تبیین شود. جریان اسلامی، جریان ملیگراها، ملی مذهبیها و نیز جریان مارکسیستها و التفاطیون. در واقع سه جریان اصلی کشور در دهههای 40 و 50 همینها بودند که در کتاب به طور کلی و جزئی به آنها اشاره شده اما ممکن است گروه، تشکل یا دستههایی در درون این جریانات ادعا کنند که ما با طالقانی ارتباط و مراوده داشتهایم که در اسناد آشکار نبوده است. در هر صورت مباحث این کتاب همچنان باز و مفتوح است تا اگر گروهی مدعی ارتباط با وی بوده اما بدان پرداخته نشده است در چاپهای بعدی از دیدگاههای آنها نیز بهرهبرداری شود.
ویژگی کتاب شما در انعکاس دیدگاههای سیاسی طالقانی در تبادل با آراء مختلف سیاسی چیست؟
شاید در جامعه روشنفکری، این تصور وجود داشته باشد که طالقانی یک روحانی به تمام معنا روشنگر و نوگراست که با جریان کلی روحانیت متفاوت است. از نگاه روشنفکران، وی قطعا نه در ردیف روحانیون سنتی، بلکه به طور حتم، سطحی فراتر از روحانیون مبارز و غیرسنتی داشته و از نگاه آنها طالقانی یک روشنفکر در لباس روحانی است که فراتر از قواعد مرسوم روحانیت حرکت میکند. در این کتاب تلاش کردهام تا رویکردهای افراطی گروهها در تعامل با این روحانی مبارز را به درستی به تصویر بکشم. بنابراین با استفاده از اسناد، مدارک، خاطرات و سایر کارهای پژوهشی اثبات کردم که سیره و رفتار سیاسی آیتالله طالقانی اینگونه نبوده بلکه وی بالاترین سطح تماس و تایید را نسبت به جریان فداییان اسلام داشته که ممکن است از سوی قشر روشنفکر ابدا به حساب نیاید. بنابراین ما با طالقانی وارد صحنه شدهایم.
به نظر شما کتابهایی که درباره آیتالله طالقانی نوشته شدهاند تا چه حد توانستهاند با تفسیر عملکرد سیاسی وی نکات نو و ناگفته را از وی بیان کنند؟
آیتالله طالقانی دارای شخصیتی چند بعدی است که نویسندگان و محققان تاریخ و تحولات سیاسی معاصران ایران، هر کدام براساس رویکرد و ذوق خود یکی از ابعاد شخصیتی وی را به رشته تحریر درآوردهاند. لذا نظر بنده این است که برای شناخت هرچه بیشتر این روحانی مبارز تمامی این آثار منتشر شده درباره وی باید مطالعه شوند زیرا هرکدام دارای دریچهای نو است. البته قضاوت را هم باید به خوانندگان سپرد.
چرا نوع تعامل آیتالله طالقانی با گروههای مختلف سیاسی به شدت مورد توجه تاریخپژوهان است؟
این پرسش به نوعی در سؤال قبلی نهفته است. چون طالقانی دارای شخصیتی باز و فراجریانی بوده و هرگروه تلاش کرده است تا با استفاده از امکانات و هر آنچه وجود دارد، خود را به طالقانی منتسب کند. امروز یک محقق وقتی به این موضوع برخورد میکند که سازمان مجاهدین خلق ایران(منافقین)، آیتالله را «پدر» خطاب میکردند، بسیار حساس میشود تا بداند چه ارتباطی بین ابوذر زمان و منافقین بوده که او را پدر طالقانی مینامیدهاند. چنین وضعیت بر سایر گروهها نیز حاکم است که پژوهشگران را نسبت به تعاملات طالقانی و گروههای سیاسی معطوف کرده است.
با چه رویکردی میتوان درباره طالقانی کتاب نوشت تا شخصیت مبارز و میانهرو وی به جوانان بهتر معرفی شود؟
درباره رویکرد نخست باید بگویم آیتالله طالقانی در تمامی حوزهها انسانی بسیار پرکار و فعال بود که این اثرات وجودی ناشی از اقتدار معنوی و روح جهادگرای اوست. جوانان و علاقهمندان نسل حاضر میتوانند با مراجعه مستقیم به آثار وی با عقایدش آشنا شوند. اما سوال این است که با چه رویکردی به طالقانی توجه کنند؟ آیتالله طالقانی یک روحانی آگاه و مجاهد تلقی میشود که هدفش ایجاد زندگانی موحدانه برای جامعه بشر بود.
باید گفت که وی با رویکردهای مشرکانه، مادی و سکولاریستی کاملا مخالف بود، این مساله به عنوان یک ضرورت و نیاز جامعه باید ترویج شود که جامعه بشری امروز نیازمند یک زندگانی موحدانه است و طالقانی و امثال وی الگوی بسیار برجستهای در این زمینه هستند. این مبارز نستوه به همه هستی به عنوان یک موحد و خداشناس مینگریست. رویکرد دوم این است که برای تحقق جامعه توحیدی باید دست به تلاش، فعالیت و جهاد زد. رویه آیتالله ابدا بر رفاهطلبی و زندگی بدون ریسک نبود. وی در راه هدف والای خود تمامی خطرات را به جان خرید و از زندگی عافیتطلبانه فاصله گرفت.
رویکرد سوم با رویکردی عادلانه و تبیینی یک زندگانی موحدانه براساس قضا، عدل فردی و اجتماعی است که شدیدا مورد نظر آیتالله طالقانی بود. به نظر بنده عجالتاً میتوان جوانان را با این مفهوم آشنا کرد.
ایبنا
نظرات