12
اردیبهشت
1393
سخنرانی در منزل
موضوع : جلسه سخنرانى مذهبى ماهیانه در منزل آقاى حاج على نویدى بازرگان
شماره : 390 / ه تاریخ 5/7/1339
ساعت 217 بعدازظهر دیروز جمعه مورخه 1/2/39 به آدرس فوق مراجعه شد تعداد جمعیت به دویست و پنجاه نفر مىرسید در میان جمعیت مهندس مهدى بازرگان1. دکتر یداللّه سحابى2 بودند دکتر شمسالدین جزایرى3 و از علماء آقاى حاج میرزا خلیل کمرهاى4. حاج سید صدرالدین جزایرى5. شیخ مهدى شریعتمدار امام جماعت تکیه حاج رجب. شیخ آیتى بیرجندى6 استاد پیمانى دانشکده معقول و منقول. شیخ فرهنگ نخعى آمده بودند.
بطوریکه شنیده شد سابقا این جلسات سخنرانى ماهیانه بوده است ولى مدت یکسال و نیم تعطیل بوده است در دهه آخر صفر عدهاى از بازاریها از آقاى سید محمود طالقانى7 و شیخ مرتضى مطهرى براى یک دهه روضه دعوت کرده بودند بعد از روضه تصمیم مىگیرند برنامه سخنرانى ماهیانه را ترتیب بدهند که حاج على نویدى هم جزء آنهاست. البته نمىتوان منکر این موضوع شد که جامعه مهندسین اسلامى8 و جامعه معلمین اسلامى و جامعه دانشجویان اسلامى و افرادى که در مسجد هدایت جمع مىشوند در اینجا شرکت ندارند و این جمعیت را از تراوشات فکرى مهندس بازرگان، مهندس حسیبى9 [و] دکتر سحابى دانست. شیخ مرتضى مطهرى بعد از قرائت قرآن منبر رفت از پشت بلندگو درباره تقوى صحبت کرد گفت اگر مردمى متقى باشند آن مملکت و آن مردم اصلاح مىشوند ولى اگر تقوى مبناى کارها نشد زور سر نیزه قوانین جاریه مملکت هیچ تأثیرى در اصلاح مملکت و جامعه ندارند.
مدت مدیدى است در روزنامهها درباره ازدیاد طلاق و فساد قوانین انتخابات و دستگاه قضائى مىخوانیم باید بگویم زیادى طلاق براى نداشتن تقوى است اگر زن و مرد متقى بودند طلاق اینقدر زیاد نمىشد همین قوانین انتخابات که این روزها دربارهاش صحبت زیاد است وقتى مىتواند خوب باشد که مجریان آن مردان باتقوى باشند از این جا موقع انتخابات یک نفر حرکت مىکند و بفلان شهر مىرود و بدون اینکه مردم شهر او را بشناسند مىگوید آمدهام از اینجا وکیل بشوم و به هر طورى هست آن مرد ناشناس و بدون سابقه از صندوق آن شهر بیرون مىآید حالا باید دید این مردیکه وکیل شده است قانون انتخابات ناقص است آیا مجریان آن اگر مجرى متقى باشند که هیچ وقت حاضر نمىشود مرد ناشناسى را تحمیل کند همین طور در سایر قوانین مملکت همین موضوع راهنمائى را ببینید که به چه افتضاحى درآمده است. در پایان سخنرانى آقاى مطهرى گفت موضوع سخنرانى ماهیانه را در جامعه مهندسین اسلامى کرده بودیم و تصمیم بر این است که این سخنرانىها را در هر ماه چاپ نکنیم [بکنیم ]و در... [ادامه سند موجود نبود]
به عرض رسید، فرمودند به مأمورین ویژه دستور دهید مراقب این جلسات باشند در صورتیکه گفتههاى خلاف و برخلاف مصالح کشور از آنها دیده شد تحت تعقیب قرار گیرند.
1ـ مهندس مهدى بازرگان فرزند عباسقلى آقاتبریزى در سال 1286 ش در تهران متولد شد. پس از تحصیلات ابتدایى در مدرسههاى ثروت و سلطانى به دارالمعلمین مرکزى رفت و دوره دبیرستان را در آنجا گذراند. در سن 22 سالگى براى ادامه تحصیل به فرانسه رفت و هفت سال به تحصیل در رشته مهندسى ماشین پرداخت و موفق به اخذ مدرک دکترا در رشته مهندسى مکانیک گشت و سپس به ایران بازگشت و در سال 1315 به عنوان دانشیار در دانشکده فنى تهران استخدام شد. در پى آشنایى با آیتاللّه طالقانى به طور فعال با کانون اسلام همکارى کرد. و پس از تأسیس کانون مهندسین وى رهبرى نخستین اعتصاب سازمان یافته بعد از سقوط رضاشاه را به عهده گرفت.
وى به همراه آیتاللّه طالقانى، دکتر سحابى، علامه زنجانى و رحیم عطایى «نهضت مقاومت ملى» را پایه گذارى کرد. و پس از آن عضو شوراى رهبرى «جبهه ملى دوم» شد و در سال 1340 «نهضت آزادى ایران» را به همراه با دکتر سحابى و آیتاللّه طالقانى تأسیس کرد. اما در سال 41 (بهمن 41) دستگیر و نهایتا به 10 سال زندان محکوم شد ولى در سال 46 آزاد گشت.
در سال 1357 در حالیکه دولت بختیار از سوى رژیم سلطنتى مشغول به کار بود، امام خمینى وى را مأمور تشکیل دولت موقت نمود و پس از مدتى کوتاه در پى پیروزى انقلاب اسلامى نام وى به عنوان اولین نخستوزیر جمهورى اسلامى ثبت شد. اما به دنبال اشغال سفارت آمریکا در تهران (13 آبان 1357) از سوى گروه دانشجویان پیرو خط امام، وى از سمت نخستوزیرى استعفا داد.
وى همچنین از اعضاى شوراى انقلاب و از جمله نمایندگان اولین دوره مجلس شوراى اسلامى از حوزه انتخابیه تهران، رى و شمیران بود. از ایشان تألیفاتى و مقالاتى در زمینههاى علمى ـ مذهبى و سیاسى بر جاى مانده است.
وى سرانجام در 30 دى 1373 در سوئیس به علت عارضه قلبى درگذشت. (در تکاپوى آزادى، حسن یوسفى اشکورى ج اول، زندگینامه سیاسى مهندس مهدى بازرگان، دکتر سعید برزین)
2ـ یداللّه سحابى که پدرش به نجارباشى مشهور بود در سال 1284 در محله سنگلج تهران متولد شد و تحصیلات خود را در سال 1290 در مدرسه شرف احمدى شروع کرد و پس از چندى تحصیلات خود را در دارالفنون ادامه داد ولى بعد به واسطه علاقهاى که به کار تعلیم داشت در 1303 در دارالمعلمین مرکزى ثبت نام نمود و یک سال بعد تحصیل دوره متوسطه را در آنجا به اتمام رساند و در سال 1310 از دارالمعلمین عالى فارغالتحصیل شد و در شهریور سال بعد همراه محصلین اعزامى به خارج به فرانسه رفت که در سال 1315 با عنوان دکترا به ایران بازگشت و پس از دو سال با عنوان دانشیار تدریس زمین شناسى در دانشکده علوم را شروع کرد و در سال 1325 به ریاست اداره فرهنگ تهران و توابع منصوب شد.
در اوائل شهریور 1332 با همت مهندس بازرگان و چند تن دیگر هسته مرکزى نهضت مقاومت ملى را تشکیل داد و در 23 تیر 1339 که جبهه ملى دوم تشکیل شد وى از مؤسسین آن محسوب مىشد.
در اردیبهشت 1340 نهضت آزادى از جبهه ملى منشعب شد و اعلام آمادگى کرد که از مؤسسین آن آیتاللّه طالقانى مهندس بازرگان و یداللّه سحابى و... بودند اما بعدها این نهضت غیرقانونى اعلام شد. سحابى در 4 بهمن 1341 دستگیر و به همراه اعضاى دیگر نهضت آزادى به زندان رفت که در پى آن در 30 مهر 42 محاکمه و طبق حکمى به 6 سال زندان محکوم شد اما پس از چند سال یعنى 1346 آزاد شد.
در بهمن 1357 به عنوان وزیر مشاور در طرحهاى انقلاب منصوب شد و در مهر 1358 که تغییراتى در کابینه داده شد او به عنوان وزیر مشاور در تعلیمات و تحقیقات منصوب شد و در اولین دوره مجلس شوراى اسلامى به عنوان نماینده وارد مجلس شد و به عنوان ریاست سنى مجلس منتخب شد. وى در 23 فروردین سال 1381 درگذشت. (قلم و سیاست، محمد على سفرى ـ ریشههاى انقلاب ایران، خانم نیکى آر.کدى ـ طلوع و غروب دولت موقت احمد سمیعى)
3ـ شمسالدین جزایرى فرزند آیتاللّه سید حسین شوشترى جزایرى در سال 1283 ش در تهران متولد شد و از اولین گروه محصلین دارالفنون بود که پس از تحصیلات مقدماتى به آنجا رفت. سپس وارد دانشکده حقوق تهران شد و پس از اخذ مدرک لیسانس با پنجمین دوره محصلین با سمت عضو مقدم هیئت سرپرستى محصلین به فرانسه رفت و در آنجا براى تکمیل تحصیلات خود از خدمت استعفا داد و در سال 1937 با درجه دکترا در رشته اقتصاد به ایران برگشت. دکتر جزایرى سمتهاى مختلف دولتى داشت، از مدیریت کلى دخانیات تا وزارت فرهنگ کابینه رزمآرا و استاندارى خراسان در زمان دکتر امینى را طى کرده، در دوره هجدهم نیز از تهران به نمایندگى انتخاب شد و ریاست کمیسیون برنامه را عهده دار بود. در سال 1341 به عنوان امیر الحاج به مکه رفت و در سال 47 پس از چهل و دو سال کار فرهنگى و تدریس در مقام استاد ممتاز دانشگاه بازنشسته شد و پس از آن به انگلستان رفت و در آنجا اقامت کرد.
وى بعد از شهریور 1320 فعالیت سیاسى خود را در «حزب ایران» آغاز کرد و در سال 1324 که این حزب با حزب توده ایران و حزب دمکرات پیشهورى ائتلاف کرد، نخستین کسى بود که انشعابى بوجود آورد و به یارى ارسلان خلعتبرى و چند نفر دیگر حزب جدیدى را به نام «حزب وحدت ایران» تشکیل داد که ارگان حزب وحدت ایران روزنامه «شفق» بود که امتیاز آن را هم خود او گرفته بود. وى پس از قتل رزم آرا از کارهاى دولتى کناره گرفت.
از وى تألیفاتى در زمینه حقوق مالى و قوانین محاسباتى بر جاى مانده است. وى سرانجام در اواخر مهرماه 1369 ش در لندن درگذشت. (نشر دانش، ش 6، س 69 ـ خواندنیها، ش 84 ـ صبح امروز، ش 10 ـ چهل سال در صحنه، جلال عبده)
4ـ حاج میرزا خلیل کمرهاى فرزند ابوطالب در سال 1317 قمرى در «کمره» از توابع خمین دیده به جهان گشود. پس از تحصیل علوم ابتدایى به خوانسار رفت و پس از آن در سال 1337ق به حوزه علمیه اراک ملحق و جزو اولین شاگردان مرحوم آیتاللّه العظمى حاج شیخ عبدالکریم حائرى شد. چند سال بعد در قم ساکن شد و به تحصیل و تدریس پرداخت. در سال 1354 ق در رابطه با غائله «کشف حجاب» به دستور رضاخان دستگیر و زندانى شد ولى بعد از یک ماه زندان به قید عدم خروج از تهران آزاد گردید. مرحوم آیتاللّه کمرهاى در سال 1371 ق در کراچى به ریاست «مؤتمر عالم اسلامى»
انتخاب گردید و بار دوم در سال 1379 قمرى در مؤتمر اسلامى بیتالمقدس شرکت کرد و در پایان مؤتمر با اشاره مرحوم آیتاللّه العظمى بروجردى همراه با آیتاللّه طالقانى با شیخ محمود شلتوت درباره اتحاد اسلامى دیدار و گفتگو کرد و یک سال بعد در مکه مجددا به راست مؤتمر برگزیده شد.
ایشان در شروع انقلاب اسلامى همگام با توده مردم مسلمان ایران حرکت نمود و در راهپیمایى تاسوعاى 1357 ش به اتفاق مرحوم آیتاللّه طالقانى شرکت جست و پس از حمله صدام به ایران با نوشتن مقالهاى در روزنامه اطلاعات به حمایت از حقانیت ایران در جنگ پرداخت. از ایشان بیش از 67 اثر علمى باقى ماند که از جمله آنها تفسیر سوره نور، شرح نهجالبلاغه و... را نام برد آیتاللّه حاج میرزا خلیل کمرهاى در سن 88 سالگى پس از 5 سال بیمارى سخت در آذر 1363 مطابق با سال 1405 ق (ربیعالاول) بدرود حیات گفت. (کیهان ش 12279 س 1405 ق، درسهایى از مکتب اسلام ش 9، س 1405 ق، ربیعالاول)
5ـ آیتاللّه سید صدرالدین جزایرى شوشترى فرزند سید حسین و از نوادگان آیتاللّه العظمى سید نعمتاللّه جزایرى در سوم ذى الحجه 1313 قمرى در نجف اشرف متولد شد پس از تحصیل مقدمات، سطح را از شاگردان مرحوم میرزاى آشتیانى فراگرفت و در ماه شعبان 1325 قمرى به مشهد رفت و مدت هفت سال از درس آیتاللّه حاج آقا حسین قمى و میرزا محمد آقازاده استفاده کرد و پس از آن عازم نجف اشرف گردید و در حوزه درس مرحوم نائینى و کمپانى به تحصیل پرداخت و سپس به تهران مراجعت و به تدریس و اقامه جماعت مشغول گردید. از وى یادداشتهایى در عقائد و مسأله ولایت اهل بیت علیهم السلام برجاى مانده است. سرانجام در روز چهارشنبه دوم ذى الحجه 1396 قمرى درگذشت و جنازه وى را به صحن حضرت عبدالعظیم حسنى منتقل و در جوار قبر فرزند مرحومش سید محمد حسن بخاک سپردند. (شجره مبارکه یا برگى از تاریخ خوزستان تألیف آیتاللّه جزایرى جلد اول ص 290)
6ـ دکتر شیخ محمدابراهیم آیتى فرزند شیخ محمد قائنى در روستاى گازار از توابع بیرجند در سال 1333 قمرى (1293 ش) متولد شد و تا سال 1317 ش در بیرجند و مشهد علوم قدیم را تحصیل کرد و از سال 1320 تا 1329 شمسى در بیرجند به موعظه و تدریس اشتغال داشت سپس به تهران مهاجرت کرد و از سال 1334 ش در دانشکده علوم معقول و منقول به تدریس پرداخت. در سال 1340 در رشته فلسفه اسلامى در دانشکده معقول و منقول دانشگاه تهران به اخذ درجه دکترا نائل گردید و علاوه بر تدریس به موعظه و خطابه و درس تفسیر اشتغال داشت و در مدت چند ماه به زبان انگلیسى مسلط شد. آیتاللّه مرتضى مطهرى مکرر در سخنرانیها و نوشتههاى خود از سجایاى اخلاقى و تحقیقات علمى او یاد کرده است. از ایشان تألیفات، تصمیمات و ترجمههایى برجاى مانده که از جمله آنها مىتوان از «فهرست ابواب و فصول اسفار»، تصحیح مثنوى مقامات الابرار و ترجمه افکار جاوید محمد، آیینه اسلام؛ تاریخ اندلس؛ امام على(ع) را نام برد. سرانجام در 17 مهرماه 1343 (سوم جمادىالثانى 1384 ق) در تهران در هنگام رانندگى، ناگهان سگى در جلو اتومبیلش دوید و او از مسیر خود منحرف گردید و با تیر چراغ برق تصادف کرد و درگذشت. (بهارستان در تاریخ و تراجم رجال قائنات و قهستان تألیف شیخ محمد حسین آیتى ـ کیهان اندیشه ش 37 س 1370 ص 195)
7ـ آیتاللّه سید محمود طالقانى فرزند سید ابوالحسن در سال 1289 ش در روستاى گلیرد از توابع طالقان در یک خانواده روحانى چشم به جهان گشود و تا ده سالگى در این روستا خواندن و نوشتن و مقدمات علوم مذهبى را فراگرفت. پس از آن عازم قم شد و در مدارس به تحصیل و تدریس پرداخت تا در سال 1317 به درجه اجتهاد رسید و پس از آن به تهران آمد و به تدریس در رضویه و فیضیه به تحصیل مدرسه عالى سپهسالار (مدرسه شهید مطهرى) پرداخت. یکسال بعد به اتهام توهین و نداشتن جواز عمامه براى نخستین بار دستگیر و بازداشت شد. در سال 1321 «کانون اسلامى مخفى» را بنیان گذاشت و چند سال بعد مسجد هدایت به امامت ایشان افتتاح شد. در سال 1332 نهضت مقاومت ملى را به همراه مهندس بازرگان و دکتر سحابى تأسیس کرد و در همان سال به جرم پنهان کردن نواب صفوى در منزل خود به زندان محکوم شد سپس در سال 1340 در تأسیس نهضت آزادى شرکت جست و مجددا در سال 41 دستگیر و زندانى شد و پس از خرداد سال 42 به ده سال زندان محکوم شد اما در سال 46 آزاد شد ولى به مبارزات اسلامى خویش کماکان ادامه داد اما طولى نکشید که در سال 1350 به جرم فعالیت سیاسى دستگیر و تبعید شد که مدت سه سال را در زابل و 18 ماه را در بافت کرمان سپرى کرد. و بلافاصله پس از آن در سال 1354 براى آخرین بار به جرم فعالیت سیاسى و مبارزات اسلامى دستگیر و تا آبان 1357 در زندان بود و پس از پیروزى انقلاب اسلامى در شوراى انقلاب مشغول به انجام وظیفه شد و به دنبال شهادت استاد مطهرى به ریاست این شورا انتخاب شد. تا اینکه سرانجام در 19 شهریور ماه 1358 در سن 69 سالگى پس از سالها مبارزه به علت سکته قلبى زندگى را بدرود گفت. از آثار منتشره مرحوم آیتاللّه طالقانى مىتوان از «به سوى خدا مىرویم؛ 5 جلد تفسیر پرتوى از قرآن؛ آینده بشریت از نظر مکتب ما؛ اسلام و مالکیت؛ جهاد و شهادت؛ مقدمه و حواشى بر کتاب تنبیه الامه و ترجمه و شرح نهجالبلاغه را نام برد. (جمهورى اسلامى ش ویژهنامه، پنج شنبه 17/6/1362؛ ص7)
8ـ کانون مهندسین ایران که در سند از آن جامعه مهندسین اسلامى یاد شده است، تشکیلاتى صنفى ـ سیاسى بود که توسط گروهى از مهندسان و متخصصان بوجود آمد و از همان آغاز به فعالیتهاى سیاسى پرداخت. برخى از مؤسسان و گردانندگان آن عبارت بودند از مهندس غلامعلى فریور، مهندس احمد حامى، مهندس جهانگیر حق شناس، مهندس علیقلى بیانى، مهندس کاظم حسیبى و مهندس احمد زیرک زاده و مهندس فریور ریاست این کانون و مهندس جامى نیابت ریاست آن را به عهده داشتند. این کانون مجلهاى به نام صنعت منتشر مىکرد که صاحب امتیاز و مدیر آن مهندس مهدى بازرگان بود و سردبیرى آن را دکتر فضلاللّه رضا به عهده داشت. کانون مهندسین ایران در واقع هسته اصلى حزب ایران بود و پس از تشکیل حزب ایران، مهندس زیرکزاده از اعضاى این کانون به عنوان دبیر کل حزب برگزیده شد. (احزاب سیاسى ایران، محسن مدیر شانهچى)
9ـ سید کاظم حسیبى فرزند حاج محمدعلى یزدى از بازاریان تهران در سال 1285 شمسى در تهران متولد شد. پس از تحصیل مقدمات در مدرسه کمالیه و سپس در دارالفنون، دو سالى هم در مدرسه حقوق درس خواند و سپس در نخستین آزمون اعزام محصل به خارج شرکت کرد و قبول شد و همراه گروه اعزامى در سال 1307 به فرانسه رفت و در مدرسه عالى پلىتکنیک آن جا درس خواند و سپس رشته معدن را در مدرسه عالى معدن پاریس گذراند و پس از 8 سال مطالعه و تحصیل درباره فولاد، ذوب آهن و نفت به ایران بازگشت و در سال 1315 وارد دانشکده افسرى شد و مدتى استاد دانشگاه جنگ بود تا آن که در سال 1327 استاد دانشکده فنى شد و در دوره هفدهم به مجلس راه یافت و همراه دکتر مصدق به لاهه و آمریکا رفت و نطق معروف و تاریخى آقاى حسین مکى را تهیه و تنظیم کرد و در جریان نهضت ملى شدن صنعت نفت، چهره پشت پرده در گروه جبهه ملى به حساب مىآمد و در ماجراى خلع ید از انگلیس، در کنار مهندس بازرگان فعال بود.
مهندس حسیبى در تأسیس «کانون مهندسین ایران» و سپس «حزب ایران» نقشى عمده به عهده داشت و شرط «مسلمان بودن عضو حزب» از یادگارهاى حسیبى بود در حالیکه «حزب ایران» هیچ وقت یک حزب اسلامى نبود. وى همچنین از اعضاى جبهه ملى نیز به شمار مىرفت. حضور فعال شش ساله حسیبى در صحنه سیاست با کودتاى 28 مرداد پایان یافت. البته مهندس حسیبى در پیروزى انقلاب فعالیتهایى کردند و مهندس بازرگان در این مورد مىگوید: «در مورد همکارى مهندس حسیبى در پیروزى انقلاب که از آن اطلاع دارم مشارکت و عضویت در هیئت پنج نفرى مأمور راهاندازى جریان نفت براى مسافرت داخلى بود که چند ماه قبل از مراجعت آقاى خمینى مأمور آن شده بودیم...» از مهندس حسیبى آثار مکتوب چاپ شده به یادگار نمانده است جز قسمت اول از جلد دوم کتاب «درباره نفت» که در سال 1330 چاپ شده است که توسط حسین مکى در مجلس ایراد شده است و تنها اثر چاپ نشده وى مجموعه 35 دفتر خاطرات روزانه اوست که از سال 1329 تا 1363 آنها را یادداشت کرده است. (تاریخ و فرهنگ معاصر ج اول، مهر 1370 ص 280) سرانجام مهندس کاظم حسیبى در 7 آبان 1369 در سن 84 سالگى درگذشت.
شماره : 390 / ه تاریخ 5/7/1339
ساعت 217 بعدازظهر دیروز جمعه مورخه 1/2/39 به آدرس فوق مراجعه شد تعداد جمعیت به دویست و پنجاه نفر مىرسید در میان جمعیت مهندس مهدى بازرگان1. دکتر یداللّه سحابى2 بودند دکتر شمسالدین جزایرى3 و از علماء آقاى حاج میرزا خلیل کمرهاى4. حاج سید صدرالدین جزایرى5. شیخ مهدى شریعتمدار امام جماعت تکیه حاج رجب. شیخ آیتى بیرجندى6 استاد پیمانى دانشکده معقول و منقول. شیخ فرهنگ نخعى آمده بودند.
بطوریکه شنیده شد سابقا این جلسات سخنرانى ماهیانه بوده است ولى مدت یکسال و نیم تعطیل بوده است در دهه آخر صفر عدهاى از بازاریها از آقاى سید محمود طالقانى7 و شیخ مرتضى مطهرى براى یک دهه روضه دعوت کرده بودند بعد از روضه تصمیم مىگیرند برنامه سخنرانى ماهیانه را ترتیب بدهند که حاج على نویدى هم جزء آنهاست. البته نمىتوان منکر این موضوع شد که جامعه مهندسین اسلامى8 و جامعه معلمین اسلامى و جامعه دانشجویان اسلامى و افرادى که در مسجد هدایت جمع مىشوند در اینجا شرکت ندارند و این جمعیت را از تراوشات فکرى مهندس بازرگان، مهندس حسیبى9 [و] دکتر سحابى دانست. شیخ مرتضى مطهرى بعد از قرائت قرآن منبر رفت از پشت بلندگو درباره تقوى صحبت کرد گفت اگر مردمى متقى باشند آن مملکت و آن مردم اصلاح مىشوند ولى اگر تقوى مبناى کارها نشد زور سر نیزه قوانین جاریه مملکت هیچ تأثیرى در اصلاح مملکت و جامعه ندارند.
مدت مدیدى است در روزنامهها درباره ازدیاد طلاق و فساد قوانین انتخابات و دستگاه قضائى مىخوانیم باید بگویم زیادى طلاق براى نداشتن تقوى است اگر زن و مرد متقى بودند طلاق اینقدر زیاد نمىشد همین قوانین انتخابات که این روزها دربارهاش صحبت زیاد است وقتى مىتواند خوب باشد که مجریان آن مردان باتقوى باشند از این جا موقع انتخابات یک نفر حرکت مىکند و بفلان شهر مىرود و بدون اینکه مردم شهر او را بشناسند مىگوید آمدهام از اینجا وکیل بشوم و به هر طورى هست آن مرد ناشناس و بدون سابقه از صندوق آن شهر بیرون مىآید حالا باید دید این مردیکه وکیل شده است قانون انتخابات ناقص است آیا مجریان آن اگر مجرى متقى باشند که هیچ وقت حاضر نمىشود مرد ناشناسى را تحمیل کند همین طور در سایر قوانین مملکت همین موضوع راهنمائى را ببینید که به چه افتضاحى درآمده است. در پایان سخنرانى آقاى مطهرى گفت موضوع سخنرانى ماهیانه را در جامعه مهندسین اسلامى کرده بودیم و تصمیم بر این است که این سخنرانىها را در هر ماه چاپ نکنیم [بکنیم ]و در... [ادامه سند موجود نبود]
به عرض رسید، فرمودند به مأمورین ویژه دستور دهید مراقب این جلسات باشند در صورتیکه گفتههاى خلاف و برخلاف مصالح کشور از آنها دیده شد تحت تعقیب قرار گیرند.
1ـ مهندس مهدى بازرگان فرزند عباسقلى آقاتبریزى در سال 1286 ش در تهران متولد شد. پس از تحصیلات ابتدایى در مدرسههاى ثروت و سلطانى به دارالمعلمین مرکزى رفت و دوره دبیرستان را در آنجا گذراند. در سن 22 سالگى براى ادامه تحصیل به فرانسه رفت و هفت سال به تحصیل در رشته مهندسى ماشین پرداخت و موفق به اخذ مدرک دکترا در رشته مهندسى مکانیک گشت و سپس به ایران بازگشت و در سال 1315 به عنوان دانشیار در دانشکده فنى تهران استخدام شد. در پى آشنایى با آیتاللّه طالقانى به طور فعال با کانون اسلام همکارى کرد. و پس از تأسیس کانون مهندسین وى رهبرى نخستین اعتصاب سازمان یافته بعد از سقوط رضاشاه را به عهده گرفت.
وى به همراه آیتاللّه طالقانى، دکتر سحابى، علامه زنجانى و رحیم عطایى «نهضت مقاومت ملى» را پایه گذارى کرد. و پس از آن عضو شوراى رهبرى «جبهه ملى دوم» شد و در سال 1340 «نهضت آزادى ایران» را به همراه با دکتر سحابى و آیتاللّه طالقانى تأسیس کرد. اما در سال 41 (بهمن 41) دستگیر و نهایتا به 10 سال زندان محکوم شد ولى در سال 46 آزاد گشت.
در سال 1357 در حالیکه دولت بختیار از سوى رژیم سلطنتى مشغول به کار بود، امام خمینى وى را مأمور تشکیل دولت موقت نمود و پس از مدتى کوتاه در پى پیروزى انقلاب اسلامى نام وى به عنوان اولین نخستوزیر جمهورى اسلامى ثبت شد. اما به دنبال اشغال سفارت آمریکا در تهران (13 آبان 1357) از سوى گروه دانشجویان پیرو خط امام، وى از سمت نخستوزیرى استعفا داد.
وى همچنین از اعضاى شوراى انقلاب و از جمله نمایندگان اولین دوره مجلس شوراى اسلامى از حوزه انتخابیه تهران، رى و شمیران بود. از ایشان تألیفاتى و مقالاتى در زمینههاى علمى ـ مذهبى و سیاسى بر جاى مانده است.
وى سرانجام در 30 دى 1373 در سوئیس به علت عارضه قلبى درگذشت. (در تکاپوى آزادى، حسن یوسفى اشکورى ج اول، زندگینامه سیاسى مهندس مهدى بازرگان، دکتر سعید برزین)
2ـ یداللّه سحابى که پدرش به نجارباشى مشهور بود در سال 1284 در محله سنگلج تهران متولد شد و تحصیلات خود را در سال 1290 در مدرسه شرف احمدى شروع کرد و پس از چندى تحصیلات خود را در دارالفنون ادامه داد ولى بعد به واسطه علاقهاى که به کار تعلیم داشت در 1303 در دارالمعلمین مرکزى ثبت نام نمود و یک سال بعد تحصیل دوره متوسطه را در آنجا به اتمام رساند و در سال 1310 از دارالمعلمین عالى فارغالتحصیل شد و در شهریور سال بعد همراه محصلین اعزامى به خارج به فرانسه رفت که در سال 1315 با عنوان دکترا به ایران بازگشت و پس از دو سال با عنوان دانشیار تدریس زمین شناسى در دانشکده علوم را شروع کرد و در سال 1325 به ریاست اداره فرهنگ تهران و توابع منصوب شد.
در اوائل شهریور 1332 با همت مهندس بازرگان و چند تن دیگر هسته مرکزى نهضت مقاومت ملى را تشکیل داد و در 23 تیر 1339 که جبهه ملى دوم تشکیل شد وى از مؤسسین آن محسوب مىشد.
در اردیبهشت 1340 نهضت آزادى از جبهه ملى منشعب شد و اعلام آمادگى کرد که از مؤسسین آن آیتاللّه طالقانى مهندس بازرگان و یداللّه سحابى و... بودند اما بعدها این نهضت غیرقانونى اعلام شد. سحابى در 4 بهمن 1341 دستگیر و به همراه اعضاى دیگر نهضت آزادى به زندان رفت که در پى آن در 30 مهر 42 محاکمه و طبق حکمى به 6 سال زندان محکوم شد اما پس از چند سال یعنى 1346 آزاد شد.
در بهمن 1357 به عنوان وزیر مشاور در طرحهاى انقلاب منصوب شد و در مهر 1358 که تغییراتى در کابینه داده شد او به عنوان وزیر مشاور در تعلیمات و تحقیقات منصوب شد و در اولین دوره مجلس شوراى اسلامى به عنوان نماینده وارد مجلس شد و به عنوان ریاست سنى مجلس منتخب شد. وى در 23 فروردین سال 1381 درگذشت. (قلم و سیاست، محمد على سفرى ـ ریشههاى انقلاب ایران، خانم نیکى آر.کدى ـ طلوع و غروب دولت موقت احمد سمیعى)
3ـ شمسالدین جزایرى فرزند آیتاللّه سید حسین شوشترى جزایرى در سال 1283 ش در تهران متولد شد و از اولین گروه محصلین دارالفنون بود که پس از تحصیلات مقدماتى به آنجا رفت. سپس وارد دانشکده حقوق تهران شد و پس از اخذ مدرک لیسانس با پنجمین دوره محصلین با سمت عضو مقدم هیئت سرپرستى محصلین به فرانسه رفت و در آنجا براى تکمیل تحصیلات خود از خدمت استعفا داد و در سال 1937 با درجه دکترا در رشته اقتصاد به ایران برگشت. دکتر جزایرى سمتهاى مختلف دولتى داشت، از مدیریت کلى دخانیات تا وزارت فرهنگ کابینه رزمآرا و استاندارى خراسان در زمان دکتر امینى را طى کرده، در دوره هجدهم نیز از تهران به نمایندگى انتخاب شد و ریاست کمیسیون برنامه را عهده دار بود. در سال 1341 به عنوان امیر الحاج به مکه رفت و در سال 47 پس از چهل و دو سال کار فرهنگى و تدریس در مقام استاد ممتاز دانشگاه بازنشسته شد و پس از آن به انگلستان رفت و در آنجا اقامت کرد.
وى بعد از شهریور 1320 فعالیت سیاسى خود را در «حزب ایران» آغاز کرد و در سال 1324 که این حزب با حزب توده ایران و حزب دمکرات پیشهورى ائتلاف کرد، نخستین کسى بود که انشعابى بوجود آورد و به یارى ارسلان خلعتبرى و چند نفر دیگر حزب جدیدى را به نام «حزب وحدت ایران» تشکیل داد که ارگان حزب وحدت ایران روزنامه «شفق» بود که امتیاز آن را هم خود او گرفته بود. وى پس از قتل رزم آرا از کارهاى دولتى کناره گرفت.
از وى تألیفاتى در زمینه حقوق مالى و قوانین محاسباتى بر جاى مانده است. وى سرانجام در اواخر مهرماه 1369 ش در لندن درگذشت. (نشر دانش، ش 6، س 69 ـ خواندنیها، ش 84 ـ صبح امروز، ش 10 ـ چهل سال در صحنه، جلال عبده)
4ـ حاج میرزا خلیل کمرهاى فرزند ابوطالب در سال 1317 قمرى در «کمره» از توابع خمین دیده به جهان گشود. پس از تحصیل علوم ابتدایى به خوانسار رفت و پس از آن در سال 1337ق به حوزه علمیه اراک ملحق و جزو اولین شاگردان مرحوم آیتاللّه العظمى حاج شیخ عبدالکریم حائرى شد. چند سال بعد در قم ساکن شد و به تحصیل و تدریس پرداخت. در سال 1354 ق در رابطه با غائله «کشف حجاب» به دستور رضاخان دستگیر و زندانى شد ولى بعد از یک ماه زندان به قید عدم خروج از تهران آزاد گردید. مرحوم آیتاللّه کمرهاى در سال 1371 ق در کراچى به ریاست «مؤتمر عالم اسلامى»
انتخاب گردید و بار دوم در سال 1379 قمرى در مؤتمر اسلامى بیتالمقدس شرکت کرد و در پایان مؤتمر با اشاره مرحوم آیتاللّه العظمى بروجردى همراه با آیتاللّه طالقانى با شیخ محمود شلتوت درباره اتحاد اسلامى دیدار و گفتگو کرد و یک سال بعد در مکه مجددا به راست مؤتمر برگزیده شد.
ایشان در شروع انقلاب اسلامى همگام با توده مردم مسلمان ایران حرکت نمود و در راهپیمایى تاسوعاى 1357 ش به اتفاق مرحوم آیتاللّه طالقانى شرکت جست و پس از حمله صدام به ایران با نوشتن مقالهاى در روزنامه اطلاعات به حمایت از حقانیت ایران در جنگ پرداخت. از ایشان بیش از 67 اثر علمى باقى ماند که از جمله آنها تفسیر سوره نور، شرح نهجالبلاغه و... را نام برد آیتاللّه حاج میرزا خلیل کمرهاى در سن 88 سالگى پس از 5 سال بیمارى سخت در آذر 1363 مطابق با سال 1405 ق (ربیعالاول) بدرود حیات گفت. (کیهان ش 12279 س 1405 ق، درسهایى از مکتب اسلام ش 9، س 1405 ق، ربیعالاول)
5ـ آیتاللّه سید صدرالدین جزایرى شوشترى فرزند سید حسین و از نوادگان آیتاللّه العظمى سید نعمتاللّه جزایرى در سوم ذى الحجه 1313 قمرى در نجف اشرف متولد شد پس از تحصیل مقدمات، سطح را از شاگردان مرحوم میرزاى آشتیانى فراگرفت و در ماه شعبان 1325 قمرى به مشهد رفت و مدت هفت سال از درس آیتاللّه حاج آقا حسین قمى و میرزا محمد آقازاده استفاده کرد و پس از آن عازم نجف اشرف گردید و در حوزه درس مرحوم نائینى و کمپانى به تحصیل پرداخت و سپس به تهران مراجعت و به تدریس و اقامه جماعت مشغول گردید. از وى یادداشتهایى در عقائد و مسأله ولایت اهل بیت علیهم السلام برجاى مانده است. سرانجام در روز چهارشنبه دوم ذى الحجه 1396 قمرى درگذشت و جنازه وى را به صحن حضرت عبدالعظیم حسنى منتقل و در جوار قبر فرزند مرحومش سید محمد حسن بخاک سپردند. (شجره مبارکه یا برگى از تاریخ خوزستان تألیف آیتاللّه جزایرى جلد اول ص 290)
6ـ دکتر شیخ محمدابراهیم آیتى فرزند شیخ محمد قائنى در روستاى گازار از توابع بیرجند در سال 1333 قمرى (1293 ش) متولد شد و تا سال 1317 ش در بیرجند و مشهد علوم قدیم را تحصیل کرد و از سال 1320 تا 1329 شمسى در بیرجند به موعظه و تدریس اشتغال داشت سپس به تهران مهاجرت کرد و از سال 1334 ش در دانشکده علوم معقول و منقول به تدریس پرداخت. در سال 1340 در رشته فلسفه اسلامى در دانشکده معقول و منقول دانشگاه تهران به اخذ درجه دکترا نائل گردید و علاوه بر تدریس به موعظه و خطابه و درس تفسیر اشتغال داشت و در مدت چند ماه به زبان انگلیسى مسلط شد. آیتاللّه مرتضى مطهرى مکرر در سخنرانیها و نوشتههاى خود از سجایاى اخلاقى و تحقیقات علمى او یاد کرده است. از ایشان تألیفات، تصمیمات و ترجمههایى برجاى مانده که از جمله آنها مىتوان از «فهرست ابواب و فصول اسفار»، تصحیح مثنوى مقامات الابرار و ترجمه افکار جاوید محمد، آیینه اسلام؛ تاریخ اندلس؛ امام على(ع) را نام برد. سرانجام در 17 مهرماه 1343 (سوم جمادىالثانى 1384 ق) در تهران در هنگام رانندگى، ناگهان سگى در جلو اتومبیلش دوید و او از مسیر خود منحرف گردید و با تیر چراغ برق تصادف کرد و درگذشت. (بهارستان در تاریخ و تراجم رجال قائنات و قهستان تألیف شیخ محمد حسین آیتى ـ کیهان اندیشه ش 37 س 1370 ص 195)
7ـ آیتاللّه سید محمود طالقانى فرزند سید ابوالحسن در سال 1289 ش در روستاى گلیرد از توابع طالقان در یک خانواده روحانى چشم به جهان گشود و تا ده سالگى در این روستا خواندن و نوشتن و مقدمات علوم مذهبى را فراگرفت. پس از آن عازم قم شد و در مدارس به تحصیل و تدریس پرداخت تا در سال 1317 به درجه اجتهاد رسید و پس از آن به تهران آمد و به تدریس در رضویه و فیضیه به تحصیل مدرسه عالى سپهسالار (مدرسه شهید مطهرى) پرداخت. یکسال بعد به اتهام توهین و نداشتن جواز عمامه براى نخستین بار دستگیر و بازداشت شد. در سال 1321 «کانون اسلامى مخفى» را بنیان گذاشت و چند سال بعد مسجد هدایت به امامت ایشان افتتاح شد. در سال 1332 نهضت مقاومت ملى را به همراه مهندس بازرگان و دکتر سحابى تأسیس کرد و در همان سال به جرم پنهان کردن نواب صفوى در منزل خود به زندان محکوم شد سپس در سال 1340 در تأسیس نهضت آزادى شرکت جست و مجددا در سال 41 دستگیر و زندانى شد و پس از خرداد سال 42 به ده سال زندان محکوم شد اما در سال 46 آزاد شد ولى به مبارزات اسلامى خویش کماکان ادامه داد اما طولى نکشید که در سال 1350 به جرم فعالیت سیاسى دستگیر و تبعید شد که مدت سه سال را در زابل و 18 ماه را در بافت کرمان سپرى کرد. و بلافاصله پس از آن در سال 1354 براى آخرین بار به جرم فعالیت سیاسى و مبارزات اسلامى دستگیر و تا آبان 1357 در زندان بود و پس از پیروزى انقلاب اسلامى در شوراى انقلاب مشغول به انجام وظیفه شد و به دنبال شهادت استاد مطهرى به ریاست این شورا انتخاب شد. تا اینکه سرانجام در 19 شهریور ماه 1358 در سن 69 سالگى پس از سالها مبارزه به علت سکته قلبى زندگى را بدرود گفت. از آثار منتشره مرحوم آیتاللّه طالقانى مىتوان از «به سوى خدا مىرویم؛ 5 جلد تفسیر پرتوى از قرآن؛ آینده بشریت از نظر مکتب ما؛ اسلام و مالکیت؛ جهاد و شهادت؛ مقدمه و حواشى بر کتاب تنبیه الامه و ترجمه و شرح نهجالبلاغه را نام برد. (جمهورى اسلامى ش ویژهنامه، پنج شنبه 17/6/1362؛ ص7)
8ـ کانون مهندسین ایران که در سند از آن جامعه مهندسین اسلامى یاد شده است، تشکیلاتى صنفى ـ سیاسى بود که توسط گروهى از مهندسان و متخصصان بوجود آمد و از همان آغاز به فعالیتهاى سیاسى پرداخت. برخى از مؤسسان و گردانندگان آن عبارت بودند از مهندس غلامعلى فریور، مهندس احمد حامى، مهندس جهانگیر حق شناس، مهندس علیقلى بیانى، مهندس کاظم حسیبى و مهندس احمد زیرک زاده و مهندس فریور ریاست این کانون و مهندس جامى نیابت ریاست آن را به عهده داشتند. این کانون مجلهاى به نام صنعت منتشر مىکرد که صاحب امتیاز و مدیر آن مهندس مهدى بازرگان بود و سردبیرى آن را دکتر فضلاللّه رضا به عهده داشت. کانون مهندسین ایران در واقع هسته اصلى حزب ایران بود و پس از تشکیل حزب ایران، مهندس زیرکزاده از اعضاى این کانون به عنوان دبیر کل حزب برگزیده شد. (احزاب سیاسى ایران، محسن مدیر شانهچى)
9ـ سید کاظم حسیبى فرزند حاج محمدعلى یزدى از بازاریان تهران در سال 1285 شمسى در تهران متولد شد. پس از تحصیل مقدمات در مدرسه کمالیه و سپس در دارالفنون، دو سالى هم در مدرسه حقوق درس خواند و سپس در نخستین آزمون اعزام محصل به خارج شرکت کرد و قبول شد و همراه گروه اعزامى در سال 1307 به فرانسه رفت و در مدرسه عالى پلىتکنیک آن جا درس خواند و سپس رشته معدن را در مدرسه عالى معدن پاریس گذراند و پس از 8 سال مطالعه و تحصیل درباره فولاد، ذوب آهن و نفت به ایران بازگشت و در سال 1315 وارد دانشکده افسرى شد و مدتى استاد دانشگاه جنگ بود تا آن که در سال 1327 استاد دانشکده فنى شد و در دوره هفدهم به مجلس راه یافت و همراه دکتر مصدق به لاهه و آمریکا رفت و نطق معروف و تاریخى آقاى حسین مکى را تهیه و تنظیم کرد و در جریان نهضت ملى شدن صنعت نفت، چهره پشت پرده در گروه جبهه ملى به حساب مىآمد و در ماجراى خلع ید از انگلیس، در کنار مهندس بازرگان فعال بود.
مهندس حسیبى در تأسیس «کانون مهندسین ایران» و سپس «حزب ایران» نقشى عمده به عهده داشت و شرط «مسلمان بودن عضو حزب» از یادگارهاى حسیبى بود در حالیکه «حزب ایران» هیچ وقت یک حزب اسلامى نبود. وى همچنین از اعضاى جبهه ملى نیز به شمار مىرفت. حضور فعال شش ساله حسیبى در صحنه سیاست با کودتاى 28 مرداد پایان یافت. البته مهندس حسیبى در پیروزى انقلاب فعالیتهایى کردند و مهندس بازرگان در این مورد مىگوید: «در مورد همکارى مهندس حسیبى در پیروزى انقلاب که از آن اطلاع دارم مشارکت و عضویت در هیئت پنج نفرى مأمور راهاندازى جریان نفت براى مسافرت داخلى بود که چند ماه قبل از مراجعت آقاى خمینى مأمور آن شده بودیم...» از مهندس حسیبى آثار مکتوب چاپ شده به یادگار نمانده است جز قسمت اول از جلد دوم کتاب «درباره نفت» که در سال 1330 چاپ شده است که توسط حسین مکى در مجلس ایراد شده است و تنها اثر چاپ نشده وى مجموعه 35 دفتر خاطرات روزانه اوست که از سال 1329 تا 1363 آنها را یادداشت کرده است. (تاریخ و فرهنگ معاصر ج اول، مهر 1370 ص 280) سرانجام مهندس کاظم حسیبى در 7 آبان 1369 در سن 84 سالگى درگذشت.
نظرات