استفتاء گروهی از چریک‌های فلسطینی از امام خمینی در سال ۱۳۴۷


اشاره: اوایل شهریورماه ۱۳۴۷ استفتائی به امضاء جمعی از فداییان فلسطین، از امام خمینی شد. در این استفتاء آمده بود که در حال حاضر برای «استخلاص اماکن مقدسه» غیر از «مقاومت مسلحانه» راه دیگری نیست و «در چنین شرایط و زمینه‌ای، آیا مسلمانانی که توانایی حمل سلاح و جهاد داشته، یا آنان که قدرت کمک مالی با مجاهدین را دارند، می‌توانند از این خدمت دینی سرپیچی نموده و اوضاع را نادیده بگیرند؟» و در صورت لزومِ مقاومت «آیا جایز است از مورد حقوق شرعیه از قبیل زکات و غیره در مورد مسلّح‌نمودن مسلمانان و تربیت آنان استفاده کرد یا خیر؟». زمینه طرح این استفتاء چندان روشن نیست. شاید زمینه آن به اعلامیه پانزده‌ماه پیشِ امام خمینی در ایّام جنگ شش‌روزه اعراب و اسرائیل، که به زبان عربی نیز انتشار یافته و قطعاً به دست گروه‌های مبارز فلسطینی نیز رسیده بود، برمی‌گشت. به هرحال پاسخ امام خمینی به این استفتاء این‌گونه بود:«قبلًا هم تذکر داده‌ام که دولت غاصب اسرائیل، با هدف‌هایی که دارد، برای اسلام و ممالک مسلمین خطر عظیم دارد و خوف آنست که اگر مسلمین به آنها مهلت دهند، فرصت از دست برود و جلوگیری از آنها امکان‌پذیر نشود. و چون احتمال خطر متوجه به اساس اسلام است، لازم است بر دُول اسلامی به‌خصوص و بر سایر مسلمین عموماً، که دفع این ماده فساد را به هر نحو که امکان دارد بنمایند و از کمک به مدافعین کوتاهی نکنند، و جایز است از محل زکوات و سایر صدقات در این امر مهم حیاتی صرف نمایند». این نخستین فتوایی بود که رساندن وجوهات شیعه به غیرشیعه را جایز می‌دانست، و هم‌چنین مجوزی برای مبارزات چریکی علیه اشغالگران صهیونیست هم بود.

 

*********

 

متن استفتاء جمعی از فداییان فلسطین از امام خمینی و پاسخ ایشان:

بسم الله الرحمن الرحیم

محضر مبارک پیشوای مجاهد و عظیم‌الشأن حضرت مستطاب حجت‌الاسلام والمسلمین آیت‌الله‌العظمی آقای خمینی ادام‌الله ظله العالی

پیشوای جلیل‌القدر، از نظر مبارک پوشیده نیست که دست خیانت و جنایت‌پیشه کفّار حربی یهود بر مسجد اقصی و زمین‌های اسلامی دیگری مستولی گشته، و مسلمانان بی‌گناهِ آن سامان را آواره بیابان‌ها نموده است، و اکنون به منظور استخلاص اماکن مقدسه و استرداد زمین‌های اسلامی جز مقاومت مسلحانه - که به نام «عملیات فدایی» خوانده می‌شود - چاره‌ای نیست، و در چنین شرایط و زمینه‌ای، آیا مسلمانانی که توانایی حمل سلاح و جهاد داشته، یا آنان که قدرت کمک مالی با مجاهدین را دارند، می‌توانند از این خدمت دینی سرپیچی نموده و اوضاع را نادیده بگیرند؟ و آیا جایز است که متمکنین در مقابل این خطر خانمان‌برانداز هم‌چنان آرام نشسته و از برای راندن کفّار از زمین‌های اسلامی قدمی برنداشته و اقدامی نکنند؟ و در صورت وجوب مقاومت، آیا جایز است از مورد حقوق شرعیه از قبیل زکات و غیره در مورد مسلّح‌نمودن مسلمانان و تربیت آنان استفاده کرد یا خیر؟ متمنّی است رأی مبارک را در این‌باره بیان فرمایید. ادام الله ظلکم. دسته‌ای از فدایین‌

 

بسم الله الرحمن الرحیم‌

قبلًا هم تذکر داده‌ام که دولت غاصب اسرائیل، با هدف‌هایی که دارد، برای اسلام و ممالک مسلمین خطر عظیم دارد و خوف آنست که اگر مسلمین به آنها مهلت دهند، فرصت از دست برود و جلوگیری از آنها امکان‌پذیر نشود. و چون احتمال خطر متوجه به اساس اسلام است، لازم است بر دُول اسلامی به‌خصوص و بر سایر مسلمین عموماً، که دفع این ماده فساد را به هر نحو که امکان دارد بنمایند و از کمک به مدافعین کوتاهی نکنند، و جایز است از محل زکوات و سایر صدقات در این امر مهم حیاتی صرف نمایند. از خداوند تعالی مسألت می‌نماید که موجب تنبّه و بیداری مسلمین را فراهم فرماید و دفع شرّ اعداء اسلام را از بلاد مسلمین بفرماید. والسلام علی من اتّبع الهدی. روح‌الله الموسوی الخمینی‌؛ به تاریخ ۳ جمادی‌الثانیه ۸۸ [۶ شهریور ۱۳۴۷]


استفتاء گروهی از چریک‌های فلسطینی از امام خمینی در سال ۱۳۴۷