بررسی عملکرد گروه فرقان


1918 بازدید

در تاریخ تفکر و زندگی بشر دو جریان کلی حق و باطل وجود دارد، اما گاه اتفاق می‌افتد که گروه‌هایی از جریان باطل، در جهت حیثیت حق بهره‌برداری می‌کنند و لباس حق بر خود می‌پوشند. آنها مصرانه خود را حق طلب معرفی می‌کنند و از جریان حق برای هویت سازی خود مدد می‌گیرند؛ در حالی که نمادهایی از جریان باطل هستند و تشخیص آنها به دشواری‌ صورت می‌گیرد. این شاخه از جریان باطل چون اهل تلبیس و پنهان کاری می‌باشند، هر لحظه می‌توانند به شکل جدیدی خودنمایی کنند و فکر و احساسات آنها دائما تحت تأثیر وسوسه‌های انحرافی است. هر چند تمام باطل‌گرایان با دین و دینداری دشمنی می‌ورزند، اما این جریان حق‌نما، مدعی پیروی از دین است. به رغم ادعای حق‌طلبی‌شان ، یکی از ویژگی‌های بارز آنان دوستی با دشمنان حق و دشمنی با دوستان حق است. جریان باطل حق نما، دوستان خود را از دشمنان خدا و دین گزینش می‌کند. همین ویژگی است که حق‌طلبان باید در راستای افشای اهل باطل حق‌نما از آن استفاده‌ی کامل نمایند. اهل باطل حق‌نما، فرجام تحقیر‌امیزی دارند و خواری و حقارت در انتظار آنان است. در عرف سیاسی جامعه‌ی ما، به گروه‌های منشعب از جریان باطل که حق‌نمایی می‌کنند، «التقاطیون» گفته می‌شود. التقاطیون خود را حق می‌پندارند و بر باطل بودن خود اعتقادی ندارند. آنان قاطعناه با جریان حق درگیر می‌شوند، در حالی که جریان نفاق به عیب‌جویی و تمسخر مؤمنین می‌پردازد. اغلب تهدیدات التقاطیون از نوع سخت افزاری است و خود بزرگ‌بین، لجوج ، بدبین و ستیزه‌ جو هستند.

[گروه فرقان]
التقاطیون در معنویت و عبادت سرسخت و سطحی هستند. در واقع، نمونه‌ی تاریخی التقاطیون، خوارج عصر امیرالمؤمنین علیه‌السلام را به ذهن متبادر می‌کند که سرسختانه از باطل خود در لباس حق دفاع می‌کردند. در فضای سیاسی قبل و به ویژه بعد از انقلاب اسلامی، گروه فرقان، به رهبری اکبر گودرزی، از مصادیق بارز خوارج عصر انقلاب اسلامی هستند. گودرزی فعالیت‌های مذهبی خود را در مساجد جنوب تهران آغاز کرد و در سال 1355 به مسجد «خمسه قلهک» راه یافت. در این مساجد شروع به جذب نیرو کرد و تأثیر به سزایی بر افکار و اندیشه‌های جوانان و نوجوانان این مساجد گذاشت. اکبر گودرزی به ترجمه و تفسیر آیات قرآنی اقدام می‌نمود و از روایات اهل بیت علیهم‌السلام کمترین استفاده‌ای در تفسیر نمی‌کرد؛ در واقع روشن نوینی در تفسیر غلط و بر اساس سلیقه‌ی شخصی ارائه داد. وی که شدیدا از شریعتی و بنیانگذاران اولیه‌ی سازمان مجاهدین خلق ایران (منافقین) تأثیر گرفته بود، تلاش می‌کرد تا تفسیری مادی و انقلابی از قرآن و اصول اعتقادی اسلام اراده دهد و این برداشت‌ها را به نام «ایدئولوژی توحیدی» به هوادارنش عرضه می‌کرد. گروه فرقان پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در ضدیت با روحانیت مبارز و آگاه، مشی بسیار رادیکال و تندی علیه انقلاب اتخاذ کرد. اوج دشمنی‌های فرقان با انقلاب اسلامی در ترور شخصیت‌های اسلامی و انقلابی تجلی یافت. در رویکرد تروریستی گروه فرقان افرادی چون: استاد مطهری، ‌دکتر مفتح ، آیت‌الله قاضی طباطبایی و حاج مهدی عراقی به درجه‌ی رفیع شهادت نائل آمدند و شخصیت‌هایی چون : آیت‌الله هاشمی رفسنجانی ، آیت‌الله ربانی شیرازی و حسین مهدیان مجروح کینه‌توزی‌های فرقان شدند. متفکران دیگری چون : شهید مظلوم آیت‌الله بهشتی و دکتر محمدجواد باهنر و ده‌ها نفر دیگر نیز در فهرست ترور فرقان قرار داشتند. سرانجام با یک سلسله عملیات‌های اطلاعاتی، خانه‌های تیمی فرقان شناسایی و اکبر گودرزی در 18 دی ماه 1358 دستگیر شد. پس از بازجویی و محاکمه‌ی اعضای گروه فرقان . اکبر گودرزی و پنج تن دیگر از سران این گروه کوچک در تاریخ 3/3/1359 اعدام و دیگران با محکومیت‌های مختلفی مجازات شدند. تحقیق حاضر که به رغم کمبود منابع، سختی‌های خاص خود را داشته است، در سه بخش تنظیم شده است: بخش اول، به بررسی و شناخت مختصری از ایدئولوژی فرقان و ریشه‌های آن اختصاص دارد و دیدگاه امام خمینی را نسبت به گروه های التقاطی ارائه کرده است. بخش دوم ، به مراحل شکل‌گیری و فعالیت‌های فرقان در قبل و بعد از انقلاب اختصاص دارد. یکی از فصل‌های مهم این بخش توضیح فعالیت‌های فرقان پس از پیروزی انقلاب اسلامی است که مهم‌ترین این فعالیت‌ها ترور چهره‌های اسلامی و انقلابی می‌ّاشد و در حقیقت ضربه‌های جبران‌ناپذیری بر انقلاب اسلامی بود. در همین فصل از کتاب به دستگیری، محاکمه و واکنش فرقانی‌ها در قبال مرگ اکبر گودرزی پرداخته‌ایم. در بخش سوم و پایانی، برخی از مواضع و دیدگاه‌های فرقان درباره‌ی موضوعاتی چون: کردستان ، برپایی نظام اسلامی و جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بررسی شده است . اسناد و تصاویری از این گروه در پایان کتاب آورده شده است.


مشرق