ارتش، شاه و انقلاب/ بخش سیزدهم
زندانیان سیاسی ارتش در رژیم شاه
مبارزه سیاسی علیه رژیم پهلوی، منحصر به قشر و گروه خاصی نبوده و تمامی اقشار در آن شرکت داشتند.
این مشارکت، برای دستجاتی جنبه راهبری داشت و در مقطعی به صورت اقدامات عملی و کارهای اجرائی خودنمائی مینمود.
اگرچه بعد از پیروزی انقلاب مردم ایران، بسیار مدعی بودند که هر دو شیوه را در حکومت پهلوی اجرائی نموده بودند. اما، واقعیت غیرقابل انکار آن است که فقط روحانیون و بعد از آنها و صرفاً در یک مقطع زمانی خاص و محدود، حزب توده بودند که در هر دو عرصه فعالیتی چشمگیر و تأثیرگزار داشتند.
اتخاذ روش مبارزه در ارتباط با بعضی از اقشار جامعه همانند دانشجویان، کاملاً محتمل به نظر میرسید و شاید اگر غیر از این رخ میداد، جای تعجب و سؤال بود.
اما، کمتر کسی فکر میکرد که بعد از نسقگیری رژیم پهلوی از نظامیان حامی مصدق و هواداران حزب توده در سالهای 1332 تا 1335، برخورد با سرلشکر قرنی طی دو مرحله در سالهای 1336 و 1342که منجر به شش سال حبس ایشان گردید و همچنین، اتخاذ تمهیداتی که حکومت پهلوی برای تغییر افکار نظامیان خود اندیشه بود که از آنجمله میتوان بهحضور گسترده مستشاران نظامی آمریکا در ارتش، اعزام بسیار زیاد نظامیان جهت طی دورههای نظامی به کشورهای آمریکا، انگلیس، ایتالیا، فرانسه و آلمان و امثالهم اشاره داشت و سرانجام بهره گیری از عده متنابهی از بهائیان نظامی در داخل ارتش که با هدف تعدیل افکار نظامیانی که ساواک و ضداطلاعات از آنان بهعنوان «متعصبین نظامی» نام میبردند، تعداد قابل توجهی از کارکنان ارتش و وزارت دفاع به جرم اقدامات سیاسی-امنیتی و فعالیتهای سیاسی دستگیر و تحویل بیدادگاه شاهنشاهی شده و به زندان محکوم گردند.
همگان به این واقعیت غیرقابل انکار مبتنی بر اینکه اصل و اساس حاکمیت رژیم پهلوی بر نظامیگری و ارتش استوار شده بود، واقف بوده و به آن اذعان دارند. تحت این شرایط، افرادی که متقاضی استخدام در ارتش بودند از سختترین فیلترها عبور داده میشدند و بالاترین نظارتها نیز بر عملکرد آنان در طول خدمت اعمال میگردید.
تحت این شرایط، شنیدن این مطلب که در بین تمامی ادارات و نهادهای تحت حاکمیت مستقیم رژیم پهلوی، بالاترین آمار افرادی که علیه آن حکومت فعالیت سیاسی داشتند، در ارتش شاهنشاهی و سازمانهای وابسته به آن بوده است، بسیار بعید و عجیب به نظر میرسد.
خاصه آن که رّد آنها در گارد شاهنشاهی نیز وجود داشت، تماماً واقعیتهای غیرقابل انکاری هستند که به سادگی نمیتوان از کنار آنها گذشت.
این افراد که تعدادشان نزدیک به صد نفر بود، تماماً به دلیل داشتن باورهای اعتقادی و تبعیت از امام خمینی(ره) در امر تقلید و همچنین، اشاعه نظرات ایشان در بین سایر افراد، مورد تعقیب، دستگیر، بازداشت و حتی اعدام شدهاند.
ذکر این نکته لازم است که بعد از کودتای 28 مرداد 1332 و قلع و قمع نظامیان تودهای، تحقیقاً هیچیک از سازمانها و گروهکهائی که علیه شاه و حکومتش فعالیت مینمودند، نتوانستند بیش از دو نفر نظامی شاغل یا بازنشسته را جذب نمایند. البته، در مورد «سرگرد علی محبی» استثناء وجود دارد که سازمان مجاهدین تلاش کرد تا آن شهید معظم را بهنام خودشان مصادره نمایند و در نهایت موفق نگردیدند. در ادامه، مستنداتی در این خصوص ارائه میشود.
نظرات