ترور شهید آیت با بیش از 50 گلوله
3055 بازدید
مقدمه
شهید حسن آیت حق بزرگی بر انقلاب اسلامی ایران دارد. ایشان پیش از پیروزی انقلاب و مخصوصاً سال آخر مبارزات در جمع دانشگاهیان و نظامیانِ همراه انقلاب، نفوذ و حضوری چشمگیر داشت و یکی از شخصیتهایی بود که افکار و اهداف انقلاب را از محیط روحانیت مبارز میگرفت و بهدرون عالم بسته ارتش منتقل مینمود. پس از پیروزی انقلاب نیز نقش موثری در حزب جمهوری اسلامی و مجلس خبرگان قانون اساسی ، ایفاء کرد. به مناسبت چهاردهم مرداد ماه سالروز شهادت ایشان توسط تروریستهای سازمان مجاهدین خلق در مقاله پیش رو نگاهی اجمالی بر زندگی این شهید انقلاب اسلامی داریم .
شهید آیت که بود و چه کرد؟
حسن آیت روز سوم تیرماه 1317 ه.ش در شهرستان نجفآباد اصفهان در خانوادهای روحانی و کشاورز دیده به جهان گشود. از ناحیه مادر، نوه مرحوم آیتالله سید علی نجفآبادی و پدر ایشان هم روحانی بود. این خانواده از ابتدا در نهایت سختی و فقر بودند و تنها منبع درآمد برایشان دسترنج حاصل از کشاورزی بود، لذا وی از کودکی در نهایت تنگدستی و محرومیت مادی رشد کرد. کودکی و تحصیلات ابتدائی و متوسطه خود را در نجف آباد سپری نمود. به خاطر علاقهای که به مسائل اجتماعی و مسائل مربوط به مردم داشت، همیشه کنجکاو بود که در جامعه چه میگذرد و به همین دلیل با پول غذا و غیره که گاهی میگرفت روزنامه تهیه میکرد و معمولا بریده مطالب حساس این روزنامهها را جمعآوری میکرد، پس از پایان تحصیلاتش در نجفآباد و اصفهان، به تهران آمد.
او تحصیلات علوم دینی از جمله علوم حوزه را تا حدود فقه و اصول را در این شهرها فراگرفت (آیت، 1363: 1). در تهران در دانشسرای عالی در رشته تربیت معلم در بخش ادبیات فارسی موفق به اخذ لیسانس شد. سپس مطالعات خود را در رشته جامعهشناسی ادامه داد و در سال 1340 موفق به اخذ کارشناسی ارشد جامعهشناسی از موسسه علوم اجتماعی دانشگاه تهران شد، در سال 1341 در کنکور دانشکده حقوق شرکت کرد و در همین سال به دانشکده حقوق دانشگاه تهران راه یافت و در سال 1345 لیسانس حقوق خود را نیز اخذ کرد، بهعلاوه یک دوره کامل روزنامهنگاری را در موسسه اطلاعات گذرانید و در طول مدت تحصیلات عالیه به زبانهای عربی، انگلیسی و فرانسه نیز آشنایی پیدا کرد. شهید آیت کار اجتماعی خود را با تدریس در آموزش و پرورش در شهرستان فریدن اصفهان آغاز کرد ولی به علت اینکه میخواست برنامه تحصیلی خود را ادامه دهد و نیز به علت اینکه بر اثر محدویتهای زندگی مادی بیمار شده بود، چند سالی در کار شغلی او توقف بهوجود آمد اما مجددا کار خود را با تدریس در دبیرستان آغاز کرد و علیرغم مدارک تحصیلی متعددی که بهدست آورده بود، بهعلت سرسختی در مبارزه با نظام استبداد او را به شهر دامغان تبعید کردند و سالها در دبیرستانهای همین شهر به تدریس اشتغال داشت، تا اینکه پس از چند سال به تهران انتقال یافت و به تدریس در دبیرستانهای جنوب شهر تهران پرداخت (حسن آیت، 1363: 2). با درگذشت آیتالله کاشانی در اسفند سال 1340 صحنه مبارزه اسلامی در میهن ما خالی شد و یک دوران فترت پیش آمد. در این هنگام عملاً دو گروه در صحنه سیاسی وجود داشتند، یکی گروه ملیگرایان و پیروان مصدق بود که نهضت آزادی برای پاسخگویی به شرایط جدید از درون آن برخاسته بود و دیگر تشکیلات حزب زحمتکشان و دکتر بقائی، حائریزاده و مکی نمایندگان اقلیت دوره پانزدهم مجلس بودند که به نام آیت الله کاشانی مبارزه میکردند. در این دورهی فترت دکتر آیت به مبارزه خود در گروه اخیر ادامه داد (نشریه صالحان، 1360: 11).
حسن آیت در اواخر سال ۱۳۳۹ به عضویت حزب زحمتکشان ملت ایران در آمد. بنیانگذار این حزب مظفر بقایی از پر رمز و رازترین رجال سیاسی تاریخ معاصر ایران است. حسن آیت در نامهای که در سال ۱۳۴۲ برای مظفر بقایی نوشت و هم اکنون در کتابخانه مجلس شورای اسلامی نگه داری میشود آورده است:
«موقعی که من به حزب آمدم موقعی بود که جنابعالی در زندان بودید و دادستان ارتش برایتان تقاضای اعدام کرده بود. سر و صدای جبهه جدید ملی ایران را پر کرده بود و جراید تقریباً بالاتفاق در تمجید و تحسین و تعظیم جبهه ملی میکوشیدند و گویا در این مورد با یکدیگر مسابقه گذارده بودند. عده زیادی به این جبهه پیوسته بودند. گروهی از روی ایمان، گروهی از روی ترس و گروهی از روی طمع. در چنین موقعیتی بر خود فرض دانستم که رسماً افتخار عضویت حزب زحمتکشان ملت ایران را با وجود تمام مشکلاتی که در زندگی خصوصی من وجود داشت بیابم. با وجودی که تا آنجا که مقدور بوده است از نقاط قوت و ضعف جنابعالی با اطلاع بودم» (حسین آبادیان، 1386: 611). با ظهور امام خمینی (ره) در صحنه مبارزه اسلامی، پیروان آیتالله کاشانی یعنی همان افرادی که از سالهای شهریور 1320 مبارزه را در خط آیتالله کاشانی شروع کرده بودند نیز به نهضت امام خمینی (ره) پیوستند. به هر حال دکتر آیت از اولین افرادی بود که به امام خمینی (ره) پیوست و از همان تاریخ به علت آشنائیهائی که با آیتالله منتظری داشت، با تمام وجود خود را در خط مبارزه امام خمینی (ره) قرار داد و در تابستان سال 1342 در ارتباط با چاپ و پخش اعلامیههائی در این رابطه در خیابان پامنار از طرف ساواک دستگیر و زندانی گردید (آیت، 1363: 7). با اوجگیری مبارزه ملت مسلمان ایران در مقابل نظام استکبار، دکتر آیت یکی از اولین کسانی بود که با سخنرانیهای خود در مساجد و دانشگاهها و ادارات دولتی به گسترش دامنه مبارزه با رژیم پرداخت و با حضور خود در این اجتماعات که شاید بیشترین سخنرانیهای دکتر آیت در طی این دوران انجام شده است، نقش بسیار سازنده و فعالی در بالا بردن سطح اطلاعات تودههای مردم ایفا کرد. شهید آیت از همان روزهای شروع انقلاب و در شرایطی که دستگاههای تبلیغاتی غرب درصدد برپا کردن جبهه ملی جدید بودند، به مقابله با این عوامل شناخته شده پرداخته و با اطلاعات و شناخت وسیعی که از پرونده یک یک رهبران جبهه ملی داشت، افشاگریهای ارزندهای درباره آنها نمود و علیرغم تمام امیدهایی که عوامل استعمار غرب به این گروه بسته بودند توانست نقش حقیقی آنان را به ملت ایران معرفی کند (آیت، 1363: 8). نقش دکتر آیت در افشای خط وابسته به آمریکا و انگلیس نقش مهمی است و در جریان انقلاب اسلامی ایران دکتر آیت در رسوا کردن این گروه کوشش و جهاد بسیار کرده است (آیت، 1363: 9). با پیروزی انقلاب، دکتر آیت به همراه آیتالله بهشتی و سایر همرزمان از موسسین حزب جمهوری اسلامی و عضو شورای مرکزی این حزب بود که از همان ابتدا به عنوان دبیر سیاسی حزب جمهوری اسلامی انتخاب شد (آیت، 1363: 10). وی در مصاحبهای با روزنامه کیهان پیرامون ضرورت حزب و نقش و مسئولیت آن در رابطه با انقلاب اسلامی اظهار میدارد:
«قبل از انقلاب هم بهصورت احزاب بدون اسم و رسم متشکل بودیم و مخفی کار میکردیم که هر دسته یا حزب، شاخه سیاسی، نظامی و ایدئولوژیک داشت. هر حزب میتوانست دولتی تشکیل دهد و از نظر افراد هم کاملاً غنی بود و به آن صورت هم که میگویند قحطالرجال است صحت ندارد» (روزنامه کیهان،17/10/58). دکتر آیت در انتخابات مجلس خبرگان تدوین قانون اساسی بهعنوان نماینده مردم اصفهان انتخاب شد و به عنوان دبیر مجلس خبرگان انتخاب گردید. نقش آیت در مجلس خبرگان و تدوین قانون اساسی فراموش شدنی نیست، او به خوبی تشخیص داد که طرح پیش نویس قانون اساسی که بهوسیله دولت موقت تدوین شده بود، نمیتواند پاسخگوی نیازهای تداوم انقلاب اسلامی ایران باشد و به همین جهت با استفاده از تجارب تاریخ گذشته، مسئله ولایت فقیه را بههمراه آیتالله منتظری، آیتالله بهشتی و سایر اعضای مجلس خبرگان مطرح ساخت (آیت، 1363: 10). ایشان برای اولینبار در طول تاریخ سیاسی مسئله نقش سازنده و با ارزش روحانیت مجاهد را بهعنوان یک اصل اساسی در قانون اساسی وارد ساخت و سپس مسئله فرماندهی کل قوا را که در واقع اساس قدرت در مملکت است، بهطور قانونی و رسمی در اختیار رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی قرار داد (آیت، 1363: 11).
در اولین انتخابات ریاست جمهوری، دکتر آیت خود را کاندیدا نمود. طی مصاحبهای دکتر آیت در خصوص کاندیدا شدن خود میگوید: «من خودم برای اولین بار در حزب، آقای فارسی را برای کاندیدایی ریاستجمهوری پیشنهاد کردم و اکنون هم او لایقترین فرد بین کاندیداهای معرفی شده میدانم، ولی حزب تصمیم گرفت فرد دیگری را از کادر مرکزی کاندیدا کند تا در صورت بروز حادثهای حزب بدون کاندید نباشد» (روزنامه کیهان،17/10/58). پس از حذف آقای جلالالدین فارسی از نامزدی ریاستجمهوری، دکتر آیت بهعنوان تنها کاندیدای حزب در مقابل خطی که بنیصدر نامزدشان بود و حربه تبلیغات منافقانه در دستشان، مطرح میگردد (آیت، 1363: 12). در اولین انتخابات مجلس شورای اسلامی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دکتر آیت با بهدست آوردن رای قابل توجهای از مردم تهران به نمایندگی مجلس شورای اسلامی انتخاب شد. نقش آیت در مجلس بسیار برجسته و درخشان بود او که در بسیاری حوزهها صاحبنظر بود در زمینۀ بحث بودجه و تدوین آئیننامه مجلس نقش فعالی ایفا کرد. شهید آیت در همین دوران خدمت در مجلس چهره بسیاری از منافقین و افراد وابسته به غرب را افشاء نمود (آیت، 1363: 15).
نحوه شهادت دکتر حسن آیت
اینکه چه فرد یا گروهی، نتوانستند حضور افشاگری چون دکتر آیت را تاب بیاورند و او را به شهادت رساندند، بر ما پوشیده است و گرد سالیان دراز هنوز بر پرونده مفتوح شهادت ایشان در ذهن تاریخ جمهوری اسلامی نشسته است. افشاگری و صراحت لهجه در آن روزگار به کام بسیاری خوش نمیآمد ولی با این وجود انگشت اتهام به سوی دو جریان اصلی در این رابطه است:
1- گروهک تروریستی مجاهدین خلق (منافقین): در سالهای ابتدایی انقلاب، جنایات منافقین به اوج خود رسیده بود و گاه و بیگاه، جریان نفاق در آن زمان مذبوحانه به ترور و حذف فیزیکی چهرههای شاخص انقلاب میپرداخت. در مورد شهید آیت، اتهام اصلی به سمت منافقین نشانه رفته و این گروه هم با سکوت خود، باکی از این که این ترور به دوش آن ها نهاده شود، نداشتند (سایت دانشگاه آزاد اسلامی).
2- جریان بنی صدر: شاید روایت صحیحتر از ترور منافقین، به بنیصدر و روابط میان سازمان مجاهدین خلق و وی بازگردد. شهید آیت و بنیصدر در مقطعی از تحصیلات دانشگاهی همدوره بودند و لذا شهید آیت از دیرباز با شخصیت فکری بنیصدر آشنا بود. ولی اوج پیشبینی سیاسی او در مورد بنی صدر به اوایل انقلاب و گوشزد انحرافات فکری او پیش از ریاستجمهوری بازمیگردد. ایشان قبل از نامزدی بنیصدر در انتخابات ریاستجمهوری در نطقی که در مجلس در مورد قانون اساسی ایراد کرد، گفت: «آنهایی که قانون اساسی را قبول ندارند و آنهایی که رئیسجمهوری را مترسک، در روزنامه قلمداد میکنند، همینجا خود را کاندید ریاستجمهوری خواهند کرد». پس از حذف جلال فارسی از انتخابات و انتخاب بنیصدر به ریاست جمهوری، آیت به روند افشاگرانه خود در باب بنیصدر ادامه داد و در یک جلسه خصوصی (که نوارش مخفیانه ضبط شد و در روزنامه ها منتشر و به اسم «نوار آیت» معروف شد) افشارگری را به اوج خود رسانید (سایت دانشگاه آزاد اسلامی).
حسن آیت در ساعت هشت صبح روز چهارشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۶۰ (پنج هفته پس از واقعه هفتم تیر) در مقابل منزلش در مرکز تهران، توسط گروه نامعلومی که عدهای میگویند سازمان مجاهدین خلق ایران بوده با شلیک گلوله شهید شد (آیت، 1363: 19).
منابع
-آیت، حسن (1363)، درسهایی از تاریخ سیاسی ایران (به انضمام زندگینامه و...)، تهران، ناشر حزب جمهوری اسلامی
-آبادیان، حسین (1386)، زندگینامه سیاسی دکتر مظفر بقایی، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
-نشریه صالحان 1360
-روزنامهی اطلاعات 17/10/1358
-سایت دانشگاه آزاد اسلامی قزوین
https://nahad.qiau.ac.ir/index.aspx?key=docs&id=2321
موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی
نظرات