گزارشی از سرنوشت کارهای ناتمام استاد ایرج افشار
مراسم رونمایی از تندیس استاد ایرج افشارساعت 9:30 روز یکشنبه 28اردیبهشت ماه 1393، در محل دائرةالمعارف بزرگ اسلامی با حضور جمعی از پژوهشگران، اندیشمندان و فرهیختگان کشور برگزارشد. آنچه در زیر میخوانید متن کامل سخنرانی دکتر محمد افشین وفایی از شاگردان استاد ایرج افشار است.
گیتی هزار سال اگر جستجو کند
دیگر مگر نظیر تو را آرزو کند
در شش هفت سال پایانی عمر پربرکت استاد ایرج افشار – که خاک بر او خوش باد – من و چند تن از دوستانم این افتخار را داشتیم که از محضر آن بزرگ استفاده کنیم. برخی از ما نیز این بخت را یافتیم که در انجام برخی کارهای علمیاش یاریگر او باشیم. این همکاری جز اینکه برای ما مجالی فراهم میکرد تا بیشتر به دیدار آن بزرگ بشتابیم طبعاً فرصتی بود تا از ثمرۀ دانش وی نیز حضوراً برخوردار گردیم. به همان اندازه که از دانشش بهره بردیم، سعی کردیم از رفتار و منش و شخصیت کمنظیر آن مرد بزرگ نیز بیاموزیم. شخصیتی دوستداشتنی و مهربان و بیش از همه متواضع. در اصول خود استوار اما در عین حال در مواقعی که لازم بود انتقادپذیر. شاید برخی از این خصوصیات را در برخی استادان دیگر هم دیده بودیم اما دیدن همۀ آنها یکجا در وجود آن استاد برای همۀ ما سخت شگفتانگیز بود. برای ما از همه جالبتر این بود که میدیدیم افشار در همه حال خودش است. همان است که بود. تغییر اوضاع او را تغییر نمیداد. عوض شدن مخاطبانش سخنان او را عوض نمیکرد. قبلاً هم در جایی نوشتهام، من معنی کلمۀ «بزرگ» را با دیدن ایرج افشار و سلوک با او فهمیدم. گاهی که با دوستانم دربارۀ آن بزرگ حرف میزنیم وقتی به خودمان میآییم میبینیم ساعتها گذشته و حدیث ما هنوز به پایان نرسیده است. اکنون نیز دوست دارم ساعتها دربارۀ او با شما حرف بزنم چون میدانم شما هم از علاقهمندان آن مرد بیهمتایید؛ اما این را هم میدانم که امروز برای کاری دیگر در اینجا جمع شدهایم.
وقتی استاد درگذشت پسران ایشان با وجود اینکه در خارج از ایران زندگی میکردند بارها، برای مدتهای نسبتاً طولانی به ایران آمدند و به سر و سامان دادن کارها پرداختند. خوشبختانه افشار معلوم کرده بود چه کارهایی را باید چه کسانی انجام دهند. چند روزی بیشتر از نبودن آن بزرگ نگذشته بود و هنوز عزادار بودیم که طبق وصیت او به انجام کارهای مانده پرداختیم. خودش به مرگ هم نگاهی دیگر داشت. مرگ را در کنار همۀ اجزای دیگر زندگی پذیرفته بود و این را در رفتارش میدیدیم. طبعاً با چنین نگاهی همیشه آمادگی مرگ خویش را نیز داشت در عین اینکه همیشه وجودش آکنده از جنبش و حیات بود. سعی کردیم این نگرش را هم از او بیاموزیم. باری، وجود پسرانش و همکاری ایشان غنیمتی بود. ایشان در برطرف کردن موانع از هیچ کمکی فروگذار نکردند. خوشبختانه دایرهالمعارف بزرگ اسلامی که گنجینۀ پژوهشی افشار بدانجا سپرده شده بود و اعضای شورای آن گنجینه همکاریهای لازم را به بهترین شکل ممکن انجام دادند و نشان دادند اعتماد افشار در سپردن گنجینۀ پژوهشیاش بدانجا بیسبب نبوده است. ما نیز کوشیدیم به سهم خود در انتشار کتابها و کارهای دیگر با ایشان همکاری کنیم تا میراث علمی آن بزرگ برای آیندگان حفظ شود. البته موانعی هم بر سر برخی کارها بود و هست (از جمله عدم همکاری بعضی ناشران) که امیدواریم بزودی مرتفع شود.
کارهایی که نزد من و دوستانم بود و یا بعدتر به ما سپرده شد از این قرار است:
1. فهرست چاپکردهها: این کتاب فهرست عناوین تمامی آثار ایرج افشار است که بیش از 170 عنوان کتاب و بیش از 170 رسالۀ کوچک و بزرگ و بیش از نههزار یادداشت و مقاله را در بر دارد. فهرست چاپکردهها پیشتر در امریکا به کوشش فرزندان آن مرحوم به طبع رسیده بود. چاپ جدیدی که از این فهرست با یاری دوستم میلاد عظیمی منتشر خواهد شد تکمیل و تهذیب همان کار قبلی است با اصلاح افتادگیها و افزودن نمایهها. قرار است عظیمی این کتاب را در سال جاری منتشر کند.
2. مقالات افشار (1): سفرنامهها: مقالات افشار بر مبنای موضوع به تدریج به کوشش عظیمی تدوین و چاپ خواهد شد. اولین کتاب از این مجموعه، سفرنامههای افشار است مشتمل بر همه سفرنامههای داخلی و خارجی – اعم از چاپ شده و نشده - و همۀ یادداشتهای پراکندۀ سفرنامهای ایرج افشار و مجموعه عکسهای او در سفرهایش که همین امسال منتشر خواهد شد.
3. یادداشتهای ایرج افشار: افشار طی سالها مطالعه و تحقیق، با روشی منظم و دقیق که خود گفت آن را از علامه محمد قزوینی آموخته، چندین هزار فیش تحقیقی برداشته بود و همه را به صورت موضوعی و الفبایی تنظیم کرده بود. بخشی از این فیشها که مربوط است به موضوعات «مدارس ایران»، «رجال یزد» و «سفینه و جنگ» حروفچینی شده است و حالا باید به همّت عظیمی غلطگیری و نمایهسازی شود. قرار است این کتاب هم بزودی منتشر شود.
4. نامههای خاموشان: مجموعه نامههای ناموران فرهنگی و ادبی به ایرج افشار. آمادهسازی این کار در زمان حیات افشار توسط خود ایشان و بنده و دوستم شهریار شاهیندژی آغاز شد و پس از درگذشت افشار جلد نخست آن که نامههای مهم حروف آ- ب را در بر داشت در انتشارات سخن (که انصافاً در راه انتشار آن از هیچگونه همکاریی با ما دریغ نکرد) منتشر شد. جلد دوم نیز که شامل نامههای حروف ب- د است حروفچینی شده و بخشی از کار تصحیح آن نیز انجام پذیرفته است. امیدواریم این جلد هم حداکثر تا پایان سال 1394 منتشر شود.
5. کتاب نزهه العقول که در زمان حیات افشار با یاری دوستم جواد بشری آمادۀ طبع شده بود پس از درگذشت افشار توسط بنیاد موقوفات دکترمحمود افشار منتشر شد. کتاب انیسالوحده گلستانه هم کتاب دیگری است که افشار به بشری سپرده بود تا کار تصحیح آن را به پایان رساند. این کتاب هم قرار است در «گنجینۀ سفینههای کهن فارسی» در انتشارات سخن انتشار یابد.
6. مجموعه مقالات سید حسن تقیزاده، زیر نظر ایرج افشار و به کوشش یا با همکاری تنی چند از فضلا، که توسط انتشارات توس به چاپ رسیده یا خواهد رسید. برخی از مجلدات این کتاب در زمان حیات افشار منتشر شده بود اما ناشر به سبب آنکه در آغاز قصد داشت همه را یکجا روانۀ بازار کند از پخش آن در بازار خودداری کرده بود و سرانجام که این کار را عملاً ناممکن دید بعضی از آنها را بعد از درگذشت افشار به بازار عرضه کرد. آنها که انتشار یافتهاند از این قرارند:
ج 1. مشروطیت.
ج 2. مانیشناسی.
ج 3. گاهشماری در ایران قدیم.
ج 4. نوشتههای سیاسی و سرگذشتی، که شادروان مرتضی ثاقبفر آن را ترجمه کرده و همین اخیراً در نمایشگاه کتاب عرضه شد.
ج 5: نوشتههای پژوهشی در قلمرو ایرانشناسی، که باز هم به دست ثاقبفر ترجمه شده و آن هم برای نمایشگاه کتاب امسال انتشار یافت.
ج 6. فردوسی و شاهنامۀ او، به کوشش دوستم پژمان فیروزبخش.
ج 7. زندگی طوفانی.
ج 8 و9 و10: تقیزاده در مجلس: نطقهای مجلس شورا و سنا، به کوشش مصطفی نوری و رضا آذریشهرضایی)
ج11. مدارک گاهشماری، با یاری عسگر بهرامی.
ج14. زبان فارسی و ادبیات آن، با یاری میلاد عظیمی.
ج17. تعلیم و تربیت، با یاری عظیمی که همین چند روز پیش منتشر شد.
این جلدها نیز با یاری عظیمی آماده شده و نمونههای کامل و نهایی آنها در اختیار ناشر است:
مقدمهها و سرگذشتها و نقدها؛ سرمقالههای کاوه؛ تاریخ عربستان.
تاریخ علوم و تاریخ طب به دلیل اختلاف با ناشر نیمهکاره مانده است. بخشی از نوشتههای تاریخی و نوروز هم تحویل ناشر شده که حروفچینی شود اما فعلاً از سرنوشت آن بیخبریم. چند جلد دیگر هم در منزل افشار نزد فرزندانش است که فعلاً همانطور باقی است. از گنجینۀ پژوهشی ایرج افشار استدعا دارم هرچه زودتر اختلاف پیش آمده را بررسند و آن را برطرف کنند که این میراث مشترک افشار و تقیزاده به نحو درستی که مدّ نظر استاد بود منتشر شود. امیدوارم اعضای شورای گنجینۀ پژوهشی چنانکه اکنون از کتابخانه و اسناد افشار بخوبی محافظت میکنند در جهت حفظ آثار ایشان هم گامهای مؤثری بردارند.
7. سفینۀ بولونیا، که کار تصحیح آن تمام شده و در تابستان امسال توسط انتشارات سخن در مجموعۀ «گنجینۀ سفینههای کهن فارسی» منتشر خواهد شد. کار این کتاب در زمان حیات ایرج افشار با همکاری من و شاهیندژی آغاز شده بود. آن زمان متن را با تصویر نسخه یکبار مقابله کرده بودیم. اما چون مشکلاتی در کار پیش آمد افشار کتاب را به ما سپرد تا با به دست آمدن تصویری خوانا مشکلات آن حل شود. با وجود کوششهای فراوان آرش افشار تصویر تازهای به دست نیامد و ناگزیر شدیم پس از درگذشت افشار کار را با همان تصویر بیکیفیت پیشین پی بگیریم. دوستمان فیروزبخش نیز یاریگر ما شد و کار به سرانجام رسید. اکنون کتاب نزد حروفچین است تا آخرین اصلاحات ما را اعمال کند.
8. یادداشتهای روزانۀ محمدعلی فروغی: آقای جمشید فروغی، نوۀ بزرگوار مرحوم محمدعلی فروغی، با بینشی فرهنگی که از چنان پیشینۀ خانوادگی میسزد، ایرج افشار را در واپسین سال زندگی از وجود یادداشتهای منتشرنشدهای از محمدعلی فروغی و رسالۀ مستقلی دربارۀ خاندان و بهویژه احوال ذُکاءالملک اول آگاه ساخت. این رساله در آخرین ماههای حیات افشار به دست او رسید و طبیعی بود که نشر آن را ضروری و دلپسند یافت. رساله حروفچینی شد و افشار در روزهای پایانی عمر توانست نخستین نمونۀ مطبعی آن را یک بار مقابله و غلطگیری کند. اما عمر افشار برای دیدن دفترچههایی که محتوی یادداشتهای روزانۀ فروغی از سالهای مختلف فعالیتهای سیاسی و فرهنگی او بود، وفا نکرد.
باری، دفترچههای ذکاءالملک فروغی به همت بلند جمشید فروغی یکی پس از دیگری، شاید در طی دو سال، به آرش افشار و گنجینۀ پژوهشی ایرج افشار امانت داده شد تا برای ادامۀ کار عکسبرداری و اسکن شود. هفت دفتر دیگر را نیز دو ماه پیش خسرو فروغی، نوۀ دیگر ذکاءالملک برای نشر به آرش افشار سپرد. ما، یعنی من و دوستم پژمان فیروزبخش، به خواستاری آرش افشار و گنجینۀ پژوهشی از اواخر سال 1390 ادامۀ کار را در دست گرفتیم. نمونۀ غلطگیریشدۀ رساله دربارۀ خاندان فروغی و تصویر دفترچهها توسط آرش افشار تحویل ما شد. یادداشتهای روزانه هم حروفچینی و تصحیح گردید و تا امروز یک جلد از این یادداشتها آمادۀ انتشار گردیده است. برای اینکه مستمعین آگاهی مختصری از این یادداشتهای روزانۀ فروغی به دست آورند فهرستوار به معرفی دفترچهها میپردازم:
- یک دفترچه، یادداشتهای روزانه از شعبان تا شوال 1329 هجری قمری (1911 میلادی).
- چهار تقویم، یا به اصطلاح آن زمان «وقتنامه» از سالهای 1293تا 1295 و 1297 شمسی (برابر با 1914 تا 1918 میلادی)، با یادداشتهای گاه و بیگاه و بسیار کوتاه. یادداشتهای تقویم سال 1297، در آذر ماه، که فروغی عازم سفر فرنگستان شده است پایان یافته.
- شش دفترچه، یادداشتهای روزانه از 17 دسامبر 1918 تا 11 اوت 1920 (برابر با 25 آذر 1297 تا 19 مرداد 1299)، که فروغی برای شرکت در کنفرانس صلح پاریس در فرنگ به سر میبرده است.
- چهار دفتر، یادداشتهای روزانه از 20 مارس 1927 تا 29 دسامبر 1928 (برابر با 28 اسفند 1305 تا 8 دی 1307). از این میان چهار ماهِ پراکنده یادداشت ندارد و ممکن است دو یا سه دفترچه پیدا نشده باشد.
- تقویم سه ماه نخستین سال 1930 میلادی (تقریباً برابر با سه ماه پایانی سال 1308 شمسی)، با یادداشتهای نسبتاً کوتاه.
- هشت جلد تقویم، یادداشتهای روزانۀ سالهای 1309، 1311، 1313، 1314 و 1317 تا 1320 شمسی.
مجلد اول این یادداشتها با عنوان «کنفرانس صلح پاریس، یادداشتهای روزانۀ محمدعلی فروغی از دسامبر 1918 تا اوت 1920» در نزدیک به 500 صفحه، به همراه نمایههای متعدد از سوی انتشارات سخن آمادۀ نشر است و در تابستان امسال به بازار خواهد آمد. دیگر یادداشتهای روزانۀ فروغی به همراه رساله دربارۀ خاندان و پدرش در مجلد دوم تقدیم حضور علاقهمندان خواهد شد.
9. این دفتر بیمعنی، یادگارنمای فرهنگی از ایرج افشار: این کتاب بازگفتههایی است از خاطرات فرهنگی ایرج افشار که عزم نوشتن آن را از سال 1358 داشته و از سال 1381 تحریر آن را به طور جدّی آغاز کرده بود. با این حال شاید اندکی بیش از نیمی از کتاب به رشتۀ تحریر درآمده و باقی مطالب فقط به صورت رئوس مطالبی که قصد نوشتنشان را داشته با ما رسیده است.
پس از درگذشت استاد، فرزندان گرامی ایشان، مطابق خواستۀ پدرشان به تدوین و تنظیم این خاطرات مشغول شدند و دوستان ارجمندم آقایان علی دهباشی و پژمان فیروزبخش به یاریشان شتافتند. من نیز بهواسطۀ شوقی که در به ثمر رسیدن این کار دارم در این مدت سعی کردهام تا در تدوین کتاب کمکحال دوستانم باشم.
خوشبختانه افشار، خود در دفتری طرح کتاب را مشخص ساخته بود و ما همۀ سعی خود را کردهایم تا کتاب در همان طرح و چهارچوب مورد نظر تدوین و با مراجعه به اسناد و نوشتههای پیشین افشار، که خود نیز قصد استفاده از آنها را در این کتاب داشته است، تکمیل شود. در این راستا، بیش از دوهزار برگ سند شامل احکام، نامههای اداری، قراردادها و غیره، اسکن شده و مورد مراجعه و استفاده قرار گرفته است.
این دفتر بیمعنی، در دو جلد، یکی متن خاطرات به همراه یادداشتهای روزانه از سالهای 1386 و 1387، و دیگری شامل تصویر بعضی اسناد، عکسهای یادگاری و رئوس مطالبی که افشار قصد داشت همه را بنویسد (در بالغ بر 1000 صفحه) تا نمایشگاه کتاب سال آینده توسط انتشارات سخن در اختیار دوستاران فرهنگ ایران قرار خواهد گرفت.
در انجام سخن دوست دارم یادآوری کنم که میراث علمی بسیاری از دانشمندان و فضلا مانند تقیزاده، قزوینی، جمالزاده و... این بخت را یافت تا به افشار سپرده شود و او نیز به بهترین شکل آنها را انتشار داد یا در چاپ آنها یاریگر خانوادهشان شد. آخرین جلد مسائل پاریسیه اندکی پس از درگذشت افشار به بازار روانه شد. دربارۀ این کتاب میگفت این کتاب که چاپ شود وصیت تقیزاده را بهجای آوردهام و دیگر چیزی از اوراق قزوینی پیش من نیست. امیدوارم میراث علمی افشار هم که بوسیلۀ فرزندان آن مرحوم و گنجینۀ پژوهشی ایرج افشار مراقبت میشود به بهترین شکل ممکن انتشار یابد و ما بتوانیم کاری را که افشار در حق میراث علمی دیگران انجام داد در حق میراث علمی او انجام دهیم و آنها را به صورتی درخور به طبع برسانیم.
دایره المعارف بزرگ اسلامی
نظرات