بررسی حضور زنان در جنگ‌های صدر اسلام و هشت سال دفاع مقدس


1692 بازدید

بررسی حضور زنان در جنگ‌های صدر اسلام و هشت سال دفاع مقدس

زنان در جنگ‌های صدر اسلام و هشت سال دفاع مقدس در عرصه‌های مختلف امداد و پشتیبانی و حتی تشویق مردان برای حضور در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل فعالیت می‌کردند؛ می‌توان در نمونه‌ای به رشادت «نسیبه بنت کعب» در غزوه احد اشاره کرد.
 
به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت فارس(باشگاه توانا)، کنکاش و مطالعه تاریخ 30 ـ 34 ساله مدون بشر بیانگر این واقعیت است که به جز یک دهه کوتاه (270 ساله) تمامی تاریخ بشر توأم با جنگ، جنایت و عجین با کشتار و خونریزی بوده است. جنگ‌ها به منزله سرمنشأ حیات و زندگی ملل و کشورها تلقی و مستمسک بوده و وسیله حفظ و افزایش توان نظامی دولت‌ها، ملل و قبایل محسوب می‌شد و آن را لازمه زندگی و حفظ هویت و اقتدار خود می‌دانستند. بیشترین هم آنان مصروف تجهیز، آماده‌سازی و افزایش استعداد و توان نظامی، حملات، لشکرکشی‌ها و آماده باش‌ها و مقابله با تهاجم دیگران شده و تقریباً در استراتژی کشورداری، رهبران و فرماندهان نظامی طرح‌ها و برنامه‌های زندگی در جنگ را سرلوحه تمامی شئون کشور قرار می‌دادند. لذا در مطالعه تاریخ مواجه با رویدادهای ناگوار، حوادث ننگین و اتفاقات تأسف‌بار فراوان، همچون قتل، غارت، تجاوز و آتش‌سوزی‌ها، هتک حرمت‌های ارزش‌های اجتماعی، فرهنگی و تاریخی ملل مختلف و تضییع حقوق طبیعی و حرمت‌های ارزش‌های اجتماعی، فرهنگی و تاریخی ملل مختلف آنان می‌شویم که زبان و قلم از بیان و توصیف آنها شرمگین و سینه‌ها از شرح آن اندوهگین است.
به گفته «کارل یاسپرس» تاریخ برای ما خاطره‌ای است که آن را به یاد داریم و سرچشمه زندگی ماست و پایه‌هایی است که بر آن قرار داریم و برای جلوگیری از سقوط باید از آن بهره‌مند شده و پیوند خود را با آن حفظ کنیم.
چگونه اندیشیدن درباره تاریخ و آگاهی از آن، فضای انسان بودن را در درون ما مهیا می‌سازد و عامل روشن خواسته‌های ما می‌شود، این اندیشه یا به ما روشنایی می‌دهد و یا ما را از راه به در کرده و از واقعیات غافل می‌سازد لذا آنچه ما از تاریخ می‌دانیم عامل مؤثری در زندگی ماست و به تعبیر قرآن کریم مطالعه داستان‌ها و تاریخ زندگانی و سرنوشت گذشتگان برای اهل معنی و صاحبان اندیشه و خرد عبرت و درسی است که فرا رویشان قرار داد. با عنایت به مقدمه فوق، سابقه تاریخی حضور زنان در جنگ‌های صدر اسلام پرداخته می‌شود.
بخش اول؛ سابقه تاریخی حضور زنان در جنگ‌های صدر اسلام
در بررسی پیشینه نقش و چگونگی و حدود حضور زنان در جنگ‌های صدر اسلام و تشریح مصادیق و نمونه‌ها و ذکر شواهد تاریخی به این نتیجه روشن می‌رسیم که از همان ابتدای دعوت و ترویج اسلام در شهر مکه، هجرت اولین مهاجران مسلمان به حبشه، محاصره مسلمین در شعب ابی‌طالب(ع)، هجرت پیامبر اکرم(ص) و مسلمین به مدینه، دعوت قبایل یهود مدینه و بت‌پرستان و مشرکین اطراف و اکناف آن به اسلام و سپس در غزوات رسول خدا(ص)، جنگ‌های حضرت علی (ع) و مسلمانان با امپراتوری روم و ایران، زنان متعهد و شجاع، نقش‌های مختلف، مستقیم و مؤثری در جبهه‌ها و نیز به طور غیرمستقیم نقش امداد و پشتیبانی و تدارک جبهه و جنگ و مجاهدان اسلام را عهده‌دار بودند که به ذکر و شرح مصادیق و نمونه‌ایی چند خواهیم پرداخت که هر یک در جای خود محل تأمل و عبرت در ارائه نمونه‌ها و اسوه‌های تاریخی است.
در غور و مطالعه تاریخ صدر اسلام به این نتیجه مهم می‌رسیم که رسول خدا (ص) برای زنان ارزش و اهمیتی والا و متناسب با شخصیت و خلقت آنان قائل شده و به هیچ وجه نقش سازنده و مشارکت سرنوشت‌ساز آنها را در مسیر دعوت و نشر شرع مبین اسلام نادیده نگرفته و حتی به مبارزه با مهمل شمردن نقش و حضور زنان در جامعه جاهلی آن دوره برخاسته و با حفظ حدود الهی همواره تأکید بر حضور فعال آنان در عرصه‌ها و صحنه‌های مختلف داشته است ولو اینکه ایفای نقش آنان منجر به حضور زنان در میادین نبرد گردد. در این نوشتار در دو بخش مجزا به نقش و مشارکت و حضور زنان در جنگ‌های صدر اسلام و سپس در هشت سال دفاع مقدس خواهیم پرداخت.
نقش مستقیم و حضور زنان در جنگ‌های صدر اسلام
حدود فعالیت زنان و حضور مستقیم آنان در میادین نبرد یا با اجازه رسمی و قبلی پیامبر اسلام (ص) بود یا این که حضور آنان مورد تأیید قرار می‌گرفت و شواهدی نمی‌توان به دست آورد که حضرتش زنان مسلمان را از حضور در جبهه‌ها منع نماید و حتی بعد از حضور آنان در جبهه‌های نبرد و اطلاع ایشان آنها را برگرداند مگر در مواردی که با طعنه دشمنان مواجه می‌شد.
پیرامون حضور زنان در میادین نبرد به سه نمونه و واقعه مهم تاریخی به شرح ذیل اشاره می‌شود.
غزوه احد
در جنگ سرنوشت‌ساز و هولناک احد که باعث تمیز و تشخیص مردان مرد از مردان سست عنصر و زبون گردید، شیر زنان نام‌آور و معروفی حضور داشته و مسئولیت‌های مختلفی نیز بر عهده داشتند که عبارتند از؛ نسیبه بنت کعب معروف به ام عماره، سمبرا بنت قیس، ام عطیه انصاری، ام ایمن، هند بنت عمروبن حزام (همسر عمروبن جموح)، حسنه بنت جحش و تعدادی دیگر که مسئولیت‌های مختلف آب‌رسانی، پختن غذا و توزیع، رسانیدن مهمات تیر و نیزه و شمشیر به رزمندگان، تعمیر وسایل جنگی، نگهبانی از اموال و اردوگاه، درمان مجروحین، ترغیب و تشجیع مجاهدان به ادامه نبرد و غیره که در حین نبرد و به هنگامه شکست و هزیمت مسلمانان نسیبه به همراه فرزندان و قلیل مدافعان که جمعاً بیست نفر بودند و حضرت علی (ع) پیشاپیش آنان با جنگ و فداکاری بی‌مانندی خویشتن را سپر حضرت محمد (ص) قرار داده و حفاظت از جان حضرت را بر عهده داشتند و از طرفی با رجزها و فریادهای خویش نزدیکان و مسلمانان را به یاری حضرت طلبیده و فراریان را مذمت و نکوهش می‌کردند و نسیبه در این جنگ بالغ بر 12 زخم نیزه و تیر و شمشیر را به جان خرید و یکی از فرزندانش پیش رویش به شهادت رسید تا جان رسول خدا (ص) حفظ شود.
همچنین ام‌عطیه انصاری از زنان دلاور در این نبرد فداکاری‌ها کرد و مدام مسلمانان فراری را تشویق به بازگشت و ادامه نبرد می‌‌کرد. وی از جمله زنانی است که به خاطر حضور مداومش در جبهه‌های جنگ شهرت یافت و مورد لطف حضرت محمد (ص) بوده است.
نمونه روشن و گویاتر، حضور حضرت فاطمه زهرا (س) به همراه دیگر زنان مدینه همچون صفیه خواهر رشیده حضرت حمزه سیدالشهداء است که واقدی (مورخ معروف) در المفازی نقل کرده است: «محمد بن مسلمه با 14 نفر از زنان مدینه به قصد میدان نبرد احد و یاری حضرت محمد (ص) خارج شدند که حضرت فاطمه (س) نیز با آنان بود در حالی که با پای پیاده آب و غذا بر پشت خود حمل می‌کردند و فاصله 6 کیلومتری مدینه تا احد را طی می‌کردند تا این که به صحنه نبرد رسیده و به آب دادن تشنگان و مداوای مجروحین و تشجیع مسلمانان به مذمت فراریان پرداختند و حضرت زهرای مرضیه (س) خون صورت پدر بزرگوارش را با آب سپری که حضرت علی می‌ریخت می‌شست و خون بند نمی‌آمد تا این که تکه حصیری بسوخت و خاکسترش بر زخم‌ها گذاشت. آنگاه مسلمانان پس از مداوای اولیه مجروحین و سیراب نمودن تشنگان و تصمیم پیامبر خدا(ص) به تعقیب دشمنان، آهنگ بازگشت به شهر مدینه کردند».
زنان غیور و شجاع که مورخین عده آنان را در احد بیش از 14 نفر ذکر کرده‌اند در جمع‌آوری و تخلیه شهداء به پشت جبهه‌، مراقبت و انتقال مجروحین و ادامه درمان آنان و وسایل و لوازم به شهر مدینه حضوری چشمگیری داشتند و با دادن روحیه به بازماندگان شهدا و ابراز وفاداری و خوشحالی از سلامت وجود مبارک رسول خدا (ص) و با وجود شهادت عزیزان خود صبر و مقاومت و ایثار زنان را به نمایش گذاشتند.
در بیان نمونه مهم تاریخی فوق، به صراحت چگونگی حضور زنان و نوع فعالیت‌های هر یک مشخص و حکایت از تعهد و مسئولیت‌پذیری و مشارکت آنان در پیشبرد اهداف و تعیین سرنوشت مسلمین دارد.
حضور زنان در جنگ خیبر
حضرت رسول خدا (ص) در جنگ خیبر مطلع گشت عده‌ای از زنان شجاع و مؤمنه به سرپرستی‌ «ام ابیه» در اردوگاه مسلمین حضور یافته‌اند. آنان را احضار و علت را جویا گردید پاسخ دادند به منظور مشارکت در جنگ و مساعدت مجاهدان راه خدا و معالجه مجروحین و سقایت تشنگان آمده‌ایم. پیامبر خدا (ص) فرمودند: همچنان به خدمت خویش در مداوا و مراقبت مجروحین و آب‌رسانی و آشپزی و امداد مسلمین ادامه دهید.
در این جنگ نام بیش از 23 نفر از زنان متعهد که خود را به اردوی مسلمانان رسانده و عهده‌دار در انجام وظایف مشخص شدند ذکر شده است از جمله، صفیه بنت عبدالمطلب خواهر شریف حمزه سیدالشهدا (ع)، ام‌ایمن از زنان بسیار شجاع که نامش زینت بخش تاریخ جنگ‌های زمان رسول‌الله (ص) است، ام عطیه انصاری علاقه شدیدی به شرکت‌ در جنگ‌ها داشته و حداقل در هفت غزوه بزرگ شرکت کرده است. ام ابیه که ذکرش گذشت، ام عماره (نسیبه)، هند بنت عمرو بن حزام، سلمی کنیز پیامبر (ص)، امیه بنت قیس از زنان مهاجر و مؤمنه به اتفاق تنی چند از دیگر زنان بنی غفار، ام‌سنان اسلمیه از محبان اهل بیت عصمت و طهارت و شیرزنی با همت و شجاعت که به همراه زوجه شریف و بزرگوار رسول‌الله (ص) ام‌سلمه و دیگر زنان پارسا و متعهد در جنگ خیبر مسئولیت‌ امور درمان و مراقبت از مجروحین و جمع‌آوری و رساندن مهمات به مجاهدان، نگهبانی و حراست از اردوگاه و اموال مسلمین و دادن روحیه و ترغیب و تشویق رزمندگان به ادامه نبرد بر دوش آن زنان فداکار و نام‌آور بوده است.
حضور زنان در فتح مکه و جنگ حنین
در فتح مکه به ویژه جنگ سرنوشت‌ساز «حنین» نیز زنان غیرتمندی همچون نسیبه بنت کعب انصاری، ام عطیه انصاری، ام حادث انصاری که در شجاعت و اسب‌سواری و دلاوری معروف و با مردان و پهلوانان به نام برابری می‌کرد ام سلیم بنت ملحان به همراه شوهرش در حالی که باردار بود شمشیر بر کمر جهت دفاع از خود و زدن فراریان از جبهه حضور داشتند.
زنان مذکور در تنگنای نبرد و فرار مسلمین وظایف محوله را رها و خود را برای محافظت از وجود پیامبر اکرم (ص) به وی رسانیدند و نسیبه و ام حادث در پیشاوری حضرت، خویش را سپر بلا قرار داده و به دفع شر دشمنان می‌پرداخته و خود نیز زخمی شدند.
همان گونه که در ابتدا یادآوری شد، بیان و ذکر نمایاندن مصادیق و نمونه‌های بارز نقش مستقیم زنان در جنگ‌ها به وضوح حکایت از حضور فعال آنان در عرصه‌های نبرد می‌نماید که در این نوشتار جهت یادآوری و ترسیم به اسوه‌ها و الگوهایی چند اشاره شد و گرنه متون تاریخی اسلام مملو از موارد و نمونه‌های متعدد دیگر است که علاوه بر جنگ‌های با حضور پیامبر اکرم(ص) در جنگ‌های بعد از رحلت رسول(ص) با ایرانیان و رومیان به طور مستقیم و نیز به صورت پشتیبانی و امداد مجاهدان مشارکت داشته‌اند همانند ام آبان بن عتبه محب عترت و شیعه علی (ع) که در جنگ با رومیان چند تن از دشمن را به خاک و خون کشید و ام حکیم که در جنگ «مرج الصفر» پس از شهادت شوهرش جامه به خود پیچید و با عمود آهنین هفت نفر را از پای در آورد و سرانجام خود نیز شهید شد و یا «جویره» دختر ابی‌سفیان که در جنگ یرموک با عمودی آهنین به دشمن یورش برده نه نفر را به خاک و خون کشید.
همچنین شرکت زنان با صلابت و فداکاری چون بکاره هلالیه - زرفاء دختر عدی - سوده دختر عماره - عکرشه بنت اطرش و ام الخیر در جنگ صفین با تقبل وظایف و مسئولیت‌های داوطلبانه، قابل توجه و درنگ می‌باشد و هم آنان بودند که با بطق‌های آتشین و خطابه‌های مهیج یاران علی (ع) و مسلمانان را تحریک به ادامه نبرد و عدم سستی و تزلزل اراده و نیز تشجیع و تهییج می‌نمودند که بسیار نیز مؤثر می‌افتاد به نحوی که معاویه کینه آنان را به دل گرفته و بعدها آنان را به شام احضار و از این بابت مذمت می‌نمود که آنان در این جبهه نیز با جرأت و شجاعت تمام و وفاداری بر ادامه راه مولایشان علی (ع) را به حاکم مستبد جهان اسلام اعلام نمودند.
از مصادیق بارز دیگر نمایش ایمان و تعهد و شجاعت زنان، همراهی و همدلی‌ام عمرو بن جناده که در حادثه سیاسی کربلا به همراه محارم و خاندان عصمت و طهارت و دیگر زنان با شوهر خویش است. در یاری امام حسین (ع) وی پس از شهادت شوهرش جناده فرزند نوجوان خود را به نام عمرو به میدان فرستاد و او هم به فوز شهادت نایل آمد و دشمن سر بریده او را به سوی خیمه مادرش پرتاب نمود. وی سر مبارک را به سینه چسباند و فرمود آفرین بر تو پسرم، آنگاه عمود خیمه بر کشید و به دشمن هجوم برد و دو نفر را کشت تا حضرت اباعبدالله الحسین (ع) او را به خیمه بازگرداند و در پایان حضور بسیار مؤثر و سرنوشت‌ساز و مشارکت حماسی و دوشادوش حضرت زینب کبری (س) به همراه سیدالشهداء امام حسین (ع) در واقع بی‌نظیر و حماسه جاودان کربلا و عاشورا را به عنوان گویاترین و قوی‌ترین حضور زن مسلمان و متعهد در صحنه‌های حق و باطل و جلوه‌های نور و ظلمت و عرصه‌های مقاومت و ایثار تا شهادت و پاسداری از حریم نبوت و اهل بیت (ع) و پرستاری از کودکان یتیم و پذیرش رنج اسارت و شماتت دشمن و بردباری و صبر و روشنگری و ابلاغ پیام شهادت و آگاهی عموم بر جنایات دشمن و اعتراف آنان به خطا و اشتباهات جبران ناپذیرشان در تنها گذاشتن امام حسین (ع) با وجود بستن عهد و پیمانها و سرانجام پیروزی حقیقی جبهه حق و زبونی و خواری یزید و یزیدیان و ... پس از شهادت را به اتفاق جمیع مورخین اسلامی جهان باید نام برد.
مشارکت زنان فداکار در امداد و پشتیبانی‌های جنگ‌های صدر اسلام
در این قسمت به نمونه فعالیت‌ها و مشارکت‌های زنان صدر اسلام در امور کمک‌رسانی و پشتیبانی‌های پشت جبهه اشاره می‌شود و به اجماع نوع مشارکت و فعالیت آنان به شرح ذیل بیان می‌شود.
مسئولیت بهداری رزمی
واگذاری خیمه درمان و جراحی مجروحین جنگ یا به عبارتی مسئولیت بهداری رزمی به بانوی شجاع و مومنه بنام رفیده در جنگ خندق و محاصره شهر مدینه توسط رسول خدا (ص) که در مسجدالنبی چادر بهداری دایر و به مداوا و مراقبت و همچنین جراح مجروحین جنگی به کمک زنان جراحی چون نسیبه جراحه می‌پرداختند.
در همین چادر و خیمه بهداری رزمی سعد بن معاذ صحابی بزرگ به مدت 20 روز تحت‌نظر و درمان و مداوا قرار گرفت تا سرانجام به فوز شهادت نایل آمد.
تشویق مردان به جنگ
تشویق و ترغیب مردان به شرکت در جنگ‌ها و تجهیز و اعزام داوطلبانه مسلمانان به جبهه‌های جنگ به ویژه جنگ‌های احد و خیبر و فتح مکه که زنان شجاع و مؤمنه نقش مهمی را در ترغیب و تهییج مردان در شتافتن به اردوگاه جنگ ایفا می‌نمودند و همچنین جهت یادآوری به دو نمونه آن در شکل‌گیری حماسه عاشورا اشاره می‌گردد؛ آن نقش شجاع زهیر بن قین بنام دلهم در ترغیب و آماده‌سازی فکری شوهر خویش در پذیرش پیام حضرت سیدالشهداء(ع) و سپس پیوستن به اردوی عاشورائیان و کسب افتخار سرداری و علمداری یکی از جناحین اردوی حسین(ع) و نایل آمدن به درجه رفیع شهادت و دیگری نقش همسر حبیب بن مظاهر در رفع تردید حبیب به حرکت از کوفه و پیوستن به صفوف مجاهدان حق علیه باطل است.
کمک‌های نقدی به جبهه‌های جنگ
جنگ تبوک نمونه و شاهد گویا در این مطلب است زیرا از جهاتی چون دوری مسافت و سختی و مشکلات فراوان راه و مهمتر از همه در دور افتاده‌ترین سرزمین مسلمین و در خاک دشمن و پس از گذاشتن از بیابان‌های خشک و سهمگین و رویارویی با امپراتوری بزرگ روم آن هم بدون یک عقبه پشتیبان در دسترس ایجاب می‌کرد که مسلمین با تجهیزات و تسهیلات و آذوقه لازم و بیشتری عزم جهاد با کفار و مشرکین را می‌نمودند. به همین جهت ستادی جهت جمع‌آوری و کمک‌های نقدی و جنسی در مسجدالنبی تشکیل شد. زنان در این مهم سنگ‌تمام گذاشتند و هر آنچه از زیورآلات و گردنبند و دستبند و خلخال و گوشواره و انگشتری و ... دیگر کمک‌های نقدی و جنسی را که داشتند در طبق اخلاص گذاشته و تقدیم مراد و رهبر محبوب خویش رسول‌الله (ص) کرده و مجاهدان را با پشتوانه‌ای قوی و توشه‌ای مکفی روانه نبرد با دشمنان خدا کردند.
در صدر اسلام ذکر نمونه‌هایی این چنین فراوان و بسیار است و به جهت رعایت اختصار به یک مورد دیگر اشاره می‌شود و آن نمونه تاریخی و معروف اهدا گیسوان یکی از زنان مؤمنه به ابوقدامه به نیت گذاشتن آنها در رکاب و کسب ثواب شرکت آن در جنگ احد است.
ـ پشتیبانی و امداد جبهه‌های جنگ با تهیه و تدارک و ارسال دارو و البسه و مواد خوراکی و دیگر مایحتاج جبهه‌ها آن.
ـ دادن روحیه به خانواده‌های شهدا و مجروحین یا سرکشی به خانواده‌ها و رسیدگی به امور روزمره زندگی آنان.
ـ  نمایش مراتب صبر و شکیبایی خانواده‌های شهدا و مجروحین در قبال مصیبت‌های ظاهری که به آنان می‌رسید و اعلام آمادگی برای ادامه راه آنان که باعث خشنودی ارواح پاک شهدا و مقاومت مسلمین می‌شد صبر و تحمل زنانی چون سیمبرا بنت قدیس بن دیناری در شهادت دو فرزندش، شکیبایی مادر و خواهر حارث بن سراقه که در جنگ بدر به شهادت رسید صبر و شکیبایی صفیه خواهر شجاع حضرت حمزه سیدالشهداء(ع).
و همچنین تحمل و بردباری البسه بنت عدی در شهادت فرزندش در احد، هند بنت عمروبن حزام در شهادت برادر و پسر و شوهر، ام عماره (نسیبه) در شهادت شوی و یک پسرش در احد، استقبال مادر سعد بن معاذ از شهادت فرزندش، رضایت همسر جعفر‌بن‌ابیطالب از رسول خدا (ص) در عیادت فرزندان جعفر، صبوری فاطمه کلابیه (ام البنین) در شهادت فرزندان رشیدش در کربلا.
بخش دوم: حضور و مشارکت زنان متعهد ایران اسلامی در هشت سال دفاع مقدس
اگر چه در گستره تاریخ کهن و پرفراز و فرود ایران وقایع و رخدادهایی شگفت و سرنوشت‌ساز روی داده است ولی واقعه تاریخی هشت سال دفاع مقدس ملت مسلمان ایران دارای اهمیت و ویژگی خاصی است و ابعاد مختلف و جهات منحصر به فرد آن حادثه عظیم قرن حاضر، آن را به مثابه نقطه عطفی بارز و درخشان در پیشانی تاریخ ایران قرار داده است.
شناخت این دوران تاریخی نیاز به فهم و درک عمیق معرفت حقیقی دارد و بر فرزانگان و طالبان حق سزاست که برای کشف و دستیابی به این گنج گرانبهای پنهان غور و تفحص و تعمق نموده و آن را دریافت و سپس باز نمایند.
ناگفته پیداست که عرصه‌های فرهنگ غنی و حیات‌بخش دفاع مقدس ژرف‌تر و عمیق‌تر از آن است که قادر به تبیین و ترسیم همه زوایا و ابعاد متعدد حیات‌ بخش و عبرت‌آموز و سازنده و شکل دهنده تاریخ انسان‌ساز آن باشیم ولی به مصداق شعر معروف: «آب دریا را اگر نتوان کشید؛ هم به قدر تشنگی باید چشید».
با بضاعت ناچیز علمی و اذعان به عدم توانایی تبیین و ترسیم حتی گوشه‌هایی از ابعاد مختلف فرهنگ و ارزش‌ها و معنویات الهی خلق شده در دفاع مقدس به بیان و شرح مختصر نمونه‌هایی از حضور و نق زنان مسلمان در هشت سال دفاع مقدس و مقاومت مردم مقاوم ایران اسلامی می‌پردازد.
چرا که تکریم و تعظیم حماسه‌های جاودان و بی‌بدیل عزت آفرینان سرزمین اسلامی در طول هشت سال دفاع مقدس‌، گل واژه‌های فتح، ظفر و ورق زرین تاریخ انقلاب سرخ حسینی و مایه حیات ابدی است. عظمت، ابهت فرهنگ غنی و حیات‌بخش جبهه و جنگ و حماسه و افتخار به شمار رفته و به واقع تعظیم سترگ مردان و شیرزنان آگاه متعهد عرصه‌های شرف و مردانگی و مقاومت و تحلیل از دین باوران حقیقی و آزاداندیشان و ایثارگران مخلص و پایمردی روزهای سخت آتش و خون است که به جز اقتدار و عزت و سربلندی نظام و حکومت اسلامی نیاندیشیده و سودایی جز فکر اعتلای قانون الهی در سراسر جهان در سر نداشته و با حماسه‌هایی بی‌بدیل و ایثار جان و تقدیم هر آنچه را که عزیزتر و گران‌بهاتر از آن یافت نشود به پیشگاه مقدس خداوند منان و کسب رضای اوست و توصیف رشادت‌ها و ایثار خالصانه مردان و زنان الهی است که به قدمت تمامی طول تاریخ ایران تنها در این دوره کوتاه و برهه از زمان، الگوها و اسوه‌ها و مظاهر و نمونه‌های ایثار و مقاومت آنان در تمامی طول تاریخ کهن سال ایران معادل و نظیری برایش نتوان یافت.
در نوشتار حاضر به نمونه‌هایی چند از حضور و مشارکت آگاهانه و متعهدانه خواهران در صحنه‌های جنگ و جهاد در شهرها و روستاهای استان خوزستان همچون خرمشهر و آبادان و اهواز و سوسنگرد و هویزه اشاره خواهد شگردید و ذکر اسامی نیز صرف بیان نمونه و مثال بوده و عدم اشاره به نقش و حضور دیگر زنان و مصادیق فعالیت‌های آنان جسارت به ساحت والای آنان تلقی نگردد.
به زعم حقیر، مقاومت مردمی و عملیات رزمندگان سلحشور اسلامی در خوزستان به جهات مختلف نظامی سیاسی و اقتصادی تعیین کننده استراتژی و سرنوشت جنگ بوده و عمده عملیات بزرگ و تعیین کننده همچون ثامن‌الائمه(ع)، طریق‌القدس، فتح‌ مبین، بیت‌المقدس، والفجر هشت و کربلای 5 در خوزستان انجام و بیشترین تلفات و ضایعات و انهدام نیرو و تجهیزات و به اسارت گرفتن دشمن و کسب غنائم نیز در این استان بر دشمن وارد و یا نصیب سپاهیان اسلام شد. بر این اساس و مبنا، خوزستان قلب جنگ و شهر اهواز مرکز پشتیبانی و خط مقدم امداد و پشتیبانی کل جبهه‌های جنگ استان و شهر خرمشهر نیز به جهاتی به ویژه مقاومت 35 روزه مردمی و آوازه غربت و مظلومیت آن از یک سوی و حماسه و ایثار آن از دیگر سوی، قلب جنگ جنوب و مسجد جامع این مأمن و مأوای دلیران نام‌آور و غریبش قلب تپنده و فرماندهی و هدایت و مقاومت و ستاد پشتیبانی و امداد و مرکز اعزام نیرو و آخرین سنگر مقاومت و ایثار و شهادت بوده است که با تصرف آن زندگی و نشاط شهر برای مدتی بس دردناک از آن رخت بر بست و ظلمت و اهریمن جای آن را گرفت که به پاس آن همه مقاومت و  ایثار و زنان خرمشهر همیشه قهرمان، سخن و از آن مکان مقدس آغاز می‌کند.
حضور مستقیم زنان در جبهه‌های نبرد خرمشهر
به توصیه فرماندهان والامقام سرلشکر شهید محمد جهان‌آرا، زنان حزب‌الله در سپاه و کانون قرآن و دیگر داوطلبان، آموزش نظامی دیده و با تهاجم دشمن به شهر و امور مختلف شهدا و مجروحین، رسیدگی و پرستاری مجروحین اعم از رزمندگان و مردم شهر از خرد و کلان و زن و مرد، تکفین و تدفین غریبانه بدون تشییع شهدا، تهیه مواد خوراکی و آشپزی و توزیع غذا، آب‌رسانی، تخلیه بار و کمک‌های مردمی و حفر سنگر و پر کردن گونی‌های سنگری، تهیه کوکتل مولوتوف و ... پرداخته و همانند مردان رزمنده و با احساس تعهد فعالیت داشتند که به جهت پرهیز از اطاله کلام فرازی از مقاومت دلیر زنان خرمشهر با به بازماندگان نام‌آور و ایثارگران روزهای حماسه و غیرت و عزت و بزرگی درود فرستاده برمی‌شماریم و نمونه‌ای از آن جمع الهی را که در آسمان‌ها و نزد ملائک معروف‌ هستند، نام برد.
برادر حماسه‌آفرین محمد نورانی، برادر حماسه‌آفرین سیدصالح موسوی معروف به صالحی، خواهر متعهد سکینه حورسی مسئول بسیج خواهران سپاه خرمشهر، خواهر متعهد خدیجه عابدی، خانواده معظم شهیده شهناز محمدی، خانواده معظم شهیده شهناز حاجی شاه و بسیاری دیگر چون خانواده‌های شهید بهروز مرادی و بهنام محمدی و ...
مشارکت مستقیم زنان در جبهه‌ها و محورهای نبرد شهر آبادان
با شروع تهاجم، بمباران هوایی، شلیک توپ‌ها و خمپاره‌های دشمن به شهر مقاوم آبادان و اعلام وضعیت اضطراری و حالت جنگی در شهر و بسیج عمومی به منظور مقابله و دفاع از شهر و دفع تجاوز دشمن جنایت پیشه از همان ابتدا خواهران متعهد شهر داوطلبانه به یاری سپاهیان و نیروهای مردمی و نظامی و انتظامی شتافته و در اموری چون احداث سنگر و تهیه کوکتل مولوتوف و تدارک وسایل و مایحتاج عمومی رزمندگان و امداد و درمان و معالجه مجروحین، ترغیب و تشویق عمومی به مقاومت و ایستادگی و ایجاد جو مناسب و مثبت روحی رزمندگان و نیز به دست گرفتن سلاح و حفاظت از مقرها و پایگاه‌های مساجد و مقابله با توطئه‌ها و ایجاد جو رعب و وحشت توسط گروهک‌ الحادی و منافق و ستون پنجم دشمن، مستقیماً حضوری فعال و مؤثر داشته‌اند و اوج حضور حماسی و شجاعانه زنان و خواهران مسلمان آبادانی پس از محاصره شهر و در تنگنا قرار دادن مردم باقی مانده در شهر چشمگیرتر نمایان است به نحوی که اکثریت قریب به اتفاق همسران و خواهران و مادران و دختران سپاهیان و نیروهای مردمی و رزمنده حاضر به ترک خانه و کاشانه خود و تنها گذاشتن همسران، برادران و رزمندگان شهر نشده و با تقبل رنج و مشتقات زندگی طاقت‌فرسا در شهری جنگ زده تحمل همه مصائب را نموده و تا پای مجروحیت و شهادت خود و فرزندان و مردان و وابستگان، شجاعانه ایستادگی و مقاومت کردند و هر روز شاهد شهادت و مجروح شدن عزیزان خویش و مردم شهر و رزمندگان دلاور بودند.
آنها زینب‌گونه شهدا را تشییع و تدفین کرده و به مادران و معالجه مجروحین در بیمارستان‌ها همت گمارده بودند، در امر تدارک، تهیه خوراک و غذای رزمندگان فعال و در کنار همه امور و پشتیبانی‌های محورهای خطوط دفاعی در نمازهای پرصلابت و دشمن‌شکن شهر که تحت هیچ شرایط سخت و حاد ترک نشد، شرکت و با حضور خویش، روحیه بخش رزمندگان اسلام بودند که آمار بالای جانبازان و شهدای زن آبادان خود مویدی روشن بر این ادعاست.
این حضور و مشارکت تا پایان جنگ- مگر در مواردی که به دستور فرماندهان جنگ و بنا به الزامات و ملاحظات نظامی دستور تخلیه شهر داده می‌شد - به طور مستمر ادامه داشت.
اسارت تعدادی از زنان شهرهای خرمشهر و آبادان که بنا به اصرار نزدیکان مجبور به ترک خانه‌های خود به سوی شهرهای شادگان، ماهشهر و اهواز شدند در روزهای 20 و 21 و 23 مهر ماه و پس از آن که دشمن با زدن پل در 19 مهر ماه بر روی رود کارون در روستای ماردو پیشروی به سمت شرق کارون و طی جاده‌های آبادان، اهواز، ماهشهر و نیز اسارت خواهران فاطمه ناهیدی در 20 مهر ماه 59 در حومه شهر خرمشهر و معصومه آباد امدادگر بهداری سپاه جنوب در 23 مهر ماه 59 به اتفاق دیگر خواهران پزشک‌یار چون خواهر شمسی و یک خواهر دیگر که بیش از 40 ماه در یک اتاق 2 در 2.5 مقاومت کردند، خود حکایتی است بسیار گویا و روشن و حضور شیرزنان انقلاب اسلامی در سنگرهای پشتیبانی و امداد و درمان که حتی حاضر به رها نمودن مجروحین به بهای اسارت نشده و مسئولیت و حضور خویش را تا انتها به اثبات رساندند (هم اینک خواهران مذکور از پزشکان متخصص و فوق لیسانس مامایی در بیمارستان‌های تهران هستند).
نمونه‌هایی از حضور و مشارکت زنان متعهد و غیرتمند سوسنگرد و هویزه در مقابله با تهاجم دشمن
 
الف- در شهر سوسنگرد مورد مهم و گویای مشارکت زنان حزب‌اللهی سوسنگردی، هم‌سنگری و مبارزه متعهدانه خواهر آزاده، خدیجه میرشکار همسر شهید معزز حبیب شریفی فرمانده دلاور سپاه سوسنگرد را می‌توان نام برد که با آغاز تهاجم دشمن به مرزهای دشت آزادگان به انحاء مختلف و در عرصه‌های گوناگون حضوری فعال و مشارکتی مؤثر در کنار همسرش داشت تا اینکه سرانجام در محاصره دوم سوسنگرد در تاریخ 22 آبان ماه 1359 برابر با هفتم محرم 1401 هجری قمری در حالی که با یک خودروی جیب به رانندگی شوهرش اسناد و مدارک نظامی سپاه سوسنگرد را برای جلوگیری از افتادن آنها به دست دشمن به سوی شهر اهواز انتقال می‌دادند مواجه با قطع جاده سوسنگرد اهواز در حد فاصل روستای ابوحمزه و سوسنگرد توس دشمن شده و با شجاعت و تهور تمام، قصد گریز از صحنه را نمودند که سرانجام به دست دشمن اسیر و مدت چند سال را در اسارت دژخیمان به سر برده و سرانجام به مهین اسلامی بازگشت.
 
ب- پس از شکست دشمن و آزادسازی مجدد سوسنگرد (شهر عاشقان شهادت) در تاریخ 25 آبان ماه 1359، مصادف با روز عاشورای حسینی در کنار در ورودی واحدی مسکونی تعدادی از رزمندگان ایستاده و با یک پیرزن دست و پا شکسته به عربی صحبت می‌کردند. به همراه تنی چند از برادران و یک رزمنده سوسنگردی به جمع آنان پیوسته و کاشف به عمل آمد که این زن شجاع با یک چماق یک عراقی را که وارد حیاط شده بود از پای در آورده است که روزنامه‌ها مصاحبه‌ای هم با ایشان کردند که این نشان از روحیه دفاع از حریم زنان سوسنگردی دارد.
 
ج- در روزهای 7 و 8 مهر ماه سال 59 مزدوران و ستون پنجمی‌های عراق وارد هویزه شده و شروع به ارعاب و تهدید مردم نمودند و به مرور سربازان بعثی نیز وارد شدند ولی با شور و حالی که مردم تا آن زمان از خود بروز داده بودند جرأت ورود به مرکز شهر را نداشتند و در کنار پل و ساحل کرخه نور چادر زده و از طریق ایادی خائن خود مردم را ترغیب به حمایت از رژیم منحوس بعثی عراق می‌نمودند و مردم غیور هویزه نیز از زن و مرد و خرد و کلان به طرق مختلف خشم و انزجار خویش را از آنها نشان می‌دادند تا اینکه در تاریخ 10 مهر ماه 1359 زنان با زدن کل و هلهله مردان را تهییج و جوانان را تشجیع حمله به عراقی‌های مستقر در حاشیه شهر و مزدوران داخلی آنها نمودند که بسیار مؤثر افتاد به نحوی که با هجوم همگانی مواجه و به رغم کشتار و مجروح نمودن تعدادی از مردم بی‌گناه و زنان و کودکان بی‌پناه سرانجام در اثر غیرت زنان و هجوم عمومی پا به فرار گذاشته و تا مدت‌ها جرأت ورود به شهر را نداشتند.
حضور گسترده خواهران اهوازی در امور امداد و پشتیبانی جبهه جنوب
همان‌ گونه که بیان شد، شهر اهواز به دلیل مرکزیت تصمیم‌گیری‌های نظامی، سیاسی و اجرایی استان و نیز به عنوان اولین و مهمترین شهر مقدم جبهه‌ها اهمیت ویژه‌ای را دارا بوده است و مراکز عمده و عقبه‌های اصلی نیروها و یگان‌ها و واحدها در این شهر متمرکز و اکثر مراکز آموزشی، صنعتی و اداری در اختیار و در خدمت جبهه‌های حق قرار گرفته و عمده امور امداد و درمان و تدارکات پشتیبانی‌ها و آموزش‌ها و اعزام و بسیج و تجهیز رزمندگان اسلام از این شهر تدارک دیده می‌شده و علاوه بر نقش حیاتی و اصلی رزمندگان و سلحشوران استان به ویژه اهواز در مقابله و زمین‌گیر کردن و عقب راندن دشمن، در کنار آنان زنان و خواهران مؤمنه و حزب‌الله نیز زینب‌گونه به پا خواسته و به یاری منادیان نور و سعادت شتافته و با حضور گسترده و فعالیت‌های همه جانبه عزم و اراده زنان و مسلمان صدر اسلام را تداعی و مجسم کردند به نحوی که مقتدا و پیر حق‌طلبان و بسیجیان مخلص و با ایمان این چنین لب به تحسین آنان گشودند:
" من وقتی در تلویزیون می‌بینم این بانوان محترم را که اشتغال دارند به همراهی کردن و پشتیبانی کردن از لشکر و از قوای مسلح، ارزشی برای آنها در دلم احساس می‌کنم که برای کسی دیگر نمی‌توانم آن طور ارزشی قائل بشوم، آنها کارهایی که می‌کنند یک کارهایی است که دنبالش توقع اینکه مقامی داشته باشند یا یک پستی را اشغال کنند یا یک چیزی را از مردم خواهش کنند هیچ این مسایل نیست، بلکه سربازان گمنامی هستند که در جبهه‌ها باید گفت مشغول به جهاد هستند".
امام خمینی (ره) 12/8/1359
به ایجاز نمونه فعالیت‌ها و مشارکت خواهران متعهد و زنان شهیدپرور و مقام اهواز در ابعاد مختلف پشتیبانی‌های جبهه‌های جنگ و رزمندگان به شرح ذیل بیان می‌گردد:
ـ تهیه مواد غذایی و آشپزی جبهه‌های جنگ و رزمندگان
ـ تهیه و ارسال مایحتاج فصلی و ضروری مورد نیاز سلحشوران اسلام
ـ امدادگری در خطوط جبهه‌ها و در بیمارستان‌ها و درمان و معالجه مجروحین جنگی و پرستاری از آنان
ـ تشکیل ستادهای امداد و درمان و همچنین اعزام مجروحین بدحال از طریق ستادهای اعزام مجروحین مستقر در فرودگاه و راه‌آهن به شهرهای پشت جبهه
ـ تعمیر تجهیزات و وسایل انفرادی و ارسال به جبهه‌ها
ـ شستشوی پتوها و ملحفه‌ها و البسه رزمندگان و تحویل آنها به واحدها مربوطه
ـ فعالیت چشمگیر در امور فرهنگی و تبلیغی و عقیدتی جبهه‌های جنگ و تهیه مطالب و متون مورد نیاز رزمندگان و پیام‌رسانی و گسترش فرهنگ جبهه و جنگ به پشت جبهه‌ها از طریق محافل و مجامع و رسانه‌ها
ـ شرکت مستمر در تشییع جنازه شهدا و حضور در مراسم و در خانه‌های شهدا و سرکشی به بیمارستان‌ها و جانبازان
ـ دادن روحیه به خانواده‌های رزمندگان و تهییج و ترغیب رزمندگان به ادامه داوطلبانه نبرد
ـ راه‌اندازی کاروان‌های کمک‌رسانی به جبهه‌ها و کاروان‌های فرهنگی و تبلیغی جهت سرکشی به خانواده‌های شهدا و رزمندگان و بالاخره حضور مستمر و همه‌جانبه در تمامی عرصه‌هایی که نیاز به حضور و پشتیبانی داشت.
در این مقاله کوتاه شاید نتوان به همه ابعاد و زوایا و جلوه‌های حضور و فعالیت آنان پرداخت و یا به عناوین همه مراکز و تشکل‌ها و حتی افراد محوری اشاره نمود چرا که نیاز به ده‌ها مقاله مستقل جامع و تحقیقی و تحلیلی داشته و دارد که امیدوار است به طور جداگانه به آن پرداخته شود.
به طور کلی می‌توان به فعالیت خواهران انجمن‌های اسلامی دانشگاه و مرکز تربیت معلم و انجمن اسلامی معلمان و خواهران آموزش و پرورش، اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان، بخش فرهنگی خواهران تبلیغات جبهه و جنگ جنوب و قرارگاه کربلا - واحد بسیج خواهران، بخش فرهنگی خواهران جهاد سازندگی و حزب جمهوری اسلامی، تشکل گسترش فرهنگ اسلامی، انجمن اسلامی بهداری استان، زینبیه و عصمتیه و چاپخانه پل بلوار شهید چمران (جنب پل سپاه کیان پارس)، تعاون سپاه و بخش فرهنگی خواهران بنیاد شهید و دیگر تشکیلات و اجتماعات صنفی و مردمی فعال در اوایل جنگ بین سال‌های 1359 تا 1361 اشاره نمود که ذهن نگارنده یاران احصاء همه آنها را ندارد.
در پایان به روایت پاک مادر نمونه و اسوه زنان مسلمان و انقلابی، مادر شهید دلاور کربلای خوزستان «حسین علم‌الهدی» که خود نیز همچون شهیدان بزرگوار و والامقام هویزه به عنوان درس عبرت و عشق و علاقه  در جوار شهیدان و شهیدش آرمیده است، سلام و درود می‌فرستیم و از خداوند عزوجل غفران و رحمت برای آن روح بزرگ مسألت داریم. او یکی از سرآمد زنان  خوزستان و ایران اسلامی بود و یاد او به واقع یاد و ذکر تمامی خواهران و زنان همیشه در صحنه خوزستان به ویژه اهواز است.
مقاله از محمدباقر نیکخواه بهرامی


فارس