کودتای 28 مرداد عامل مهمی در برقراری مجدد رابطه دربار پهلوی با دولت صهیونیستی
بعد از 28 مرداد 1332 و سقوط دولت دکتر محمد مصدق و انتصاب فضلالله زاهدی به سمت نخستوزیری، برقراری مجدد روابط سیاسی و اقتصادی ایران و اسرائیل در دستور کار دولت زاهدی قرار گرفت. از آنجا که این برقراری ارتباط، امری کاملاً قابل انتظار بود، بعضی از مقامات و محافل دیپلماتیک و مطبوعاتی کشورهای عربی شروع به گمانهزنیهایی در این رابطه کردند. فقط یازده روز پس از کودتا، وزیرمختار ایران در اردن از سوی نخستوزیر آن کشور احضار میشود و در مورد تجدید رابطه با اسرائیل هشدار داده میشود:
روز یکشنبه 8 شهریور [1332] جناب آقای فوزی الملقی نخستوزیر کشور اردن هاشمی از بنده تقاضا نمودند که در صورت امکان همان روز ایشان را ملاقات نمایم. عین این تقاضا از وزیر امور خارجه [اردن] هم رسید. [ساعت] یک بعد از ظهر آن روز نخستوزیر [اردن] را ملاقات کردم. ایشان اظهار داشتند: طبق اطلاعی که با ما رسیده و تا اندازهای هم مقرون به حقیقت میباشد، دولت شاهنشاهی ایران در نظر دارد با اسرائیل قرارداد تجاری منعقد و روابط سیاسی برقرار نماید و سئوال کردند آیا این موضوع حقیقت دارد یا خیر؟ چون هیچگونه اطلاع رسمی نداشتم، پاسخ دادم که از این موضوع بیاطلاع میباشم. آن وقت گفتند من از طرف اعلیحضرت ملک که به این موضوع اهمیت زیادی میدهند، مأموریت دارم که جنابعالی را از اثرات سوء این اقدام در نزد دول عرب آگاه ساخته و خاطرنشان نمایم که دولت شاهنشاهی ایران خوب میداند حکومت اسرائیل را چه دولتهایی و برای چه مقصودی به وجود آوردهاند. دولت ایران میداند که دولتین انگلیس و آمریکا، اسرائیل را بر ضد اعراب به وجود آوردند تا بدان وسیله بتوانند مقاصد استعماری خود را در این کشورها به موقع اجرا بگذارند و کشورهای عربی را همیشه در حال بیم و هراس نگاه داشته و بین آنها تفرقه بیاندازند، تا به مقاصد خود نایل گردند. ایشان اضافه کردند که البته دولت ایران در اتخاذ هرگونه تصمیم آزاد و مختار میباشد ولی ما که به پشتیبانی دولت ایران اهمیت زیادی میدهیم و همیشه آن کشور بزرگ اسلامی را یار و مددکار خود دانسته و میدانیم و قطع و یقین داریم که که دولت ایران از علت اصلی به وجود آمدن حکومت اسرائیل استحضار دارد، توقع نداشتیم در این موقع که ما به پشتیبانی آن دولت دوست و برادر بیش از پیش محتاج میباشیم، با دشمن ما روابط تجاری و سیاسی برقرار نماید. ایشان به صحبت خود ادامه داده، گفتند: ممکن است در این دو روزه که به مصر میرویم، موضوع در کمیسیون سیاسی جامعه عرب نیز مطرح و [مورد] مذاکره قرار گیرد ولی من قبل از هر چیز حسب تقاضای ملک [شاه اردن] و دولت خود لازم دانستم از شما توقع نمایم که مراتب را به عرض دولت متبوعه خود برسانید و آثار سوئی را که این موضوع در بین دول و ملل عرب خواهد نمود به استحضار شاه برسانید و خواهش میکنم چنانچه تصمیمی گرفته نشده، اطلاع دهند که خیال همه راحت و آسوده شود و اگر هم خدای ناکرده تصمیمی گرفته شد، از طرف ما دوستانه تمنا نمایید در آن تجدیدنظر فرمایند.
برقراری ارتباط و همکاری با اسرائیل، از سوی یک کشور بزرگ اسلامی در منطقه، معادله قدرت را به نفع دشمنان امت اسلامی تغییر میداد و نه فقط رژیم غاصب اسرائیل را از انزوای سیاسی در منطقه خارج میکرد و به آن مشروعیت میبخشید، بلکه معبری برای دستاندازی هر چه بیشتر صهیونیستها در سرزمینهای اسلامی میشد. مضحک و تأسفبار آن که، وزیرمختار ایران در اردن در پاسخ به هشدار مؤدبانه نخستوزیر آن کشور در خصوص برقراری ارتباط میان ایران و اسرائیل، پاسخ بسیار سبک، سطحی و توجیهی نابخردانه و کودکانه ارائه میدهد. زینالعابدین خاکسار وزیرمختار وقت ایران در این دیدار میگوید:
به ایشان وعده دادم که مراتب را به عرض اولیای دولت متبوع خود برسانم ولی ضمناً گله هم کردم که در این مدت دو سال که شما و سایر دول عربی گرفتاری و مشکلات سیاسی و اقتصادی ما را درک کرده و بدان واقف بودید، چه کمکهایی به ما نمودید؟ پرسیدم کدام روزنامه شما بر له ما مقالاتی نوشت و یا چه وقت حاضر شدند از امتعه ما [محصولات ایران] که قسمتی از آن مورد احتیاج کامل شما بود (مثل برنج) خریداری نمایید و بدین وسیله کمکی به اوضاع اقتصادی ما بکنید. گفتم ما همیشه و هر موقع و در تمام مجامع بینالمللی از نظریات و توقعات دول عرب پشتیبانی کردهایم ولی شما با کدام یک از توقعات ما همراهی نمودید و حاضر شدید برای خاطر ما از مقصود خود دست برداشته و صرفنظر نمائید که حالا چنین توقعی مینمایید؟
البته به ایشان خاطرنشان ساختم که چون شما دوستانه صحبت نمودید، من هم این مراتب را دوستانه به شما میگویم. معهذا وعده میدهم که نظر و توقع شما را به عرض دولت متبوع خود رسانده و جواب [را] هر چه باشد به اطلاع برسانم.
وزیرمختار ایران که احتمالاً یا از موضع برقراری رابطه مجدد میان ایران و اسرائیل آگاه بوده یا با توجه به شناختی که از اوضاع ایران داشته حدس میزده که در آینه نزدیکی این رابطه برقرار خواهد شد. برای توجیه و زمینهسازی چنین خیانتی، از مقامات اردن طلبکار هم شده است که چرا اردن در گرفتاریهای ایران کمکی نکرده است. وی در ادامة گزارش خود آورده است:
چون آن روز جراید این جا [اردن] میخواستند مطالبی بنویسند، لذا در آن ساعت آقای نخستوزیر به اداره مطبوعات دستور دادند از درج مقالات راجع به این موضوع خودداری نمایند. بعداً آقای دکتر خالدی وزیر امور خارجه [اردن] را ملاقات کردم. چون ایشان هم عین همان مطالب [نخستوزیر اردن] را بیان داشتند از تکرار آن خودداری مینماید.
روزنامه جبل، چاپ دمشق در همان زمان طی مقالهای با عنوان «آن چه را که ژنرال زاهدی درباره ایران و اسرائیل اعلان کرده، چطور باید تفسیر کرد؟» نوشت:
[اگر چه] حوادث ایران داخلی است [...] اما آن گاه که پای مصالح ما در میان میآید نمیتوان خاموش نشست. چه ایران همسایه ماست و همسایگی، همکاری و ملاحظاتی دارد. زاهدی اعلان کرد که میخواهد روابط سیاسی و اقتصادی را با اسرائیل از سر گیرد، در صورتی که دکتر مصدق این روابط را قطع کرده بود و با پس گرفتن شناسایی اسرائیل این دولت مسخ شده، به جهان عرب در مبارزه برای [آزادی] فلسطین کمک کرده بود. آن قدری که دولت ایران از ایجاد چنین روابطی ضرر میبیند، بیش از آن است که دولتهای عربی خواهند دید. چه ایران که یک کشور اسلامی و مجاور بلاد عرب است نباید چیزهایی را که قابل انکار نیست، منکر شود. دولتهای عرب که با پشتیبانی از ایران در قضیه ملی شدن نفت صدماتی دیدند عاجز از آن نیستند که صدمة تجدید روابط با اسرائیل را نیز تحمل کنند ولی این مسئله ایران را از طرفداری اعراب محروم خواهد کرد [در حالی که] دوستی اعراب برای جلوگیری از کید دشمنان مفید است. گفتار زاهدی دلیل بر آن است که وی حرفشنوی از انگلستان و آمریکا دارد که اسرائیل را به وجود آوردهاند و این خود دلیل کسانی را که میگویند آمریکا و انگلستان با تحت فشار قرار دادن مصدق، دستگاه جدیدی را روی کار آوردهاند، قویتر میکند.
ما اطمینان داریم که ژنرال زاهدی و شاه، امروز بیش از هر وقت نیازمند همکاری دولتهای شرقی و عربی هستند. آنها نباید به خاطر آمریکا و انگلستان، همسایگانی را که ممکن است روزِ نیاز، به کارشان بیاید از خود برنجانند. بنابراین، ما رجال ایران را بیم میدهیم که مبادا خود را به پرتگاهی بیندازند که دشمنان حقوق ایران، آنها را به آن سمت میرانند. همین آمریکا و انگلستان بودند که منکر حقوق ایران شدند و با مصدق درافتادند و او را به این روز نشاندند. زیرا مصدق میخواست حق و شرافت کشور خویش را نگاه دارد.
همزمان، سفارت ایران در اردن، متن کوتاهی از یک نشریه عراقی را به تهران مخابره کرد که در آن آمده بود:
خبر دریافتی از خبرگزار رادیو خاور نزدیک حاکی است که افکار عمومی در بغداد، از این که دولت ایران در نظر دارد روابط خود را با دولت اسرائیل تجدید کند نگران میباشد. زعمای عراق و رؤسای ادیان، طی تلگرافی که به اعلیحضرت همایون شاهنشاه و ژنرال زاهدی نخستوزیر ایران و آقای آیتالله کاشانی پیشوای مذهبی و رئیس سابق مجلس شورای ملی مخابره کردند خاطرنشان نمودند که خبر مزبور تأسفآور بوده و تأثیر بدی بخشیده است. نامبردگان اظهار امیدواری کردهاند که این خبر مجعول و بیاساس باشد.
در همین زمان چندین گروه و جمعیت اسلامی با ارسال تلگرام زیر برای زاهدی، ابراز امیدواری کردند که خبر تجدید رابطة سیاسی میان ایران و اسرائیل دروغ باشد.
مارشال فضلالله زاهدی، رئیسالوزرای تهران
انتشار اخبار تلگرافی مبنی بر این که ایران به زودی روابط خود را با اسرائیل برقرار خواهد کرد، آثار سویی در عراق به جا گذارده است. در عین حالی که امید داریم این خبر دروغ باشد، با این حال آرزومندیم که در مسئله فلسطین از مسلمانان جانبداری و آنها را نصرت نمایید. [امروز] نه فقط فلسطین، بلکه آنگونه که بر سر در مجلس یهود نوشته شده که «حدود اسرائیل از نیل تا فرات است»، حرمین شریفین و عتبات مقدسه [از مکه و مدینه تا کربلا و نجف] در خطر اسرائیل است. از خداوند متعال خواهانیم که شما را در آن چه مورد تحسین و رضایت اوست توفیق عنایت فرماید.
اما پس از 28 مرداد 32، وضع در ایران فرق کرده بود؛ و از این به بعد هر چیزی باید در «پیشگاه مبارک ملوکانه» رسیدگی میشد؛ لذا:
عین عریضه تلگرافی و ترجمه آن از طرف جمعیت رابطةالعلماء و دستههای دیگر مسلمین از بغداد، تقدیمی به پیشگاه مبارک ملوکانه برای رسیدگی و تهیه پاسخ به پیوست ایفاد میگردد.
وزارت امور خارجه ایران در یادداشتی در این باره خطاب به «سفارت کبرای شاهنشاهی – بغداد» چنین نوشت:
با ارسال ترجمه تلگرافی که جمعیتهای رابطةالعلماء، الاخوةالاسلامیه، انقاذ فلسطین و الآداب الاسلامیه به حضور جناب آقای نخستوزیر [زاهدی] مخابره کردهاند، خواهشمند است به جمعیتهای فوقالذکر اطلاع داده شود که به سفارت [سیاست] دولت ایران نسبت به اسرائیل هیچ تغییری نیافته و نسبت به شناسایی آن دولت هم اقدامی نشده است.
سفارت ایران در بغداد نیز به وزارت امور خارجه خبر داد که طبق نوشته نشریه هفتگی الحارس چاپ بغداد، سران و رهبران گروههای مختلف عراقی درصدد اعزام هیأتی به ایران هستند تا ضمن ملاقات با مقامات مسئول ایرانی، خطر ارتباط ایران و اسرائیل را گوشزد و نسبت به شناسایی اسرائیل هشدار دهند.
کاردار ایران در بغداد، ضمن ارسال خبر یادشده، احتمال اعزام هیأت موردنظر را ضعیف ارزیابی کرده و در پایان یادآوری میکند:
به عقیده سفارت کبرای شاهنشاهی، موضوع انتشار مطبوعات یهودی که غالباً اخبار اسرائیل را منتشر و در ضمن مقالاتی هم علیه اعراب مینویسد و آزادی عملی که نسبتاً در ایران دارند، مورد توجه بسیار مقامات عرب و مخصوصاً عراق میباشد و فوقالعاده علاقه دارند که مطبوعات یهود توقیف و از آزادی عمل آنها کاسته شود.
به دنبال وصول گزارشهایی از سفارت ایران در بغداد درباره تصمیم علمای عراق – دفتر نخستوزیر از وزارت امور خارجه دربارة ماجرا استفسار کرد:
نامه شماره 1995/19236-1/7/1332، منضم به رونوشت گزارش سفارت کبرای شاهنشاهی در بغداد راجع به خبر روزنامه الزمان چاپ بغداد، دائر بر تصمیم علمای کشور عراق مبنی بر مخابره تلگراف به پیشگاه اعلیحضرت همایون شاهنشاهی و جناب آقای نخستوزیر و تقاضای همکاری و هماهنگی با سیاست دول عربی نسبت به اسرائیل به عرض جناب آقای نخستوزیر رسید، فرمودند: از سفارت عراق سئوال شود مقصود از اینگونه مقالات چیست؟
وزارت امور خارجة ایران نیز ترجیح داد که از سفارت ایران در بغداد توضیح بخواهد:
در پاسخ گزارش شماره 2335، مورخ 8/6/1332 و شماره 2499، مورخ 21/6/1332، راجع به مندرجات روزنامههای «الزمان» و «الحارس» چاپ بغداد، درباره تلگراف به پیشگاه اعلیحضرت همایون شاهنشاهی و جناب آقای نخستوزیر، اعزام هیأت نمایندگی مخصوص به ایران، به منظور عدم شناسایی اسرائیل از طرف دولت شاهنشاهی، اشعار میدارد، مراتب به عرض آقای نخستوزیر رسید و طبق نامه شماره 21638، مورخ 5/7/1332، دستور فرمودند که تحقیق شود، مقصود از اینگونه مقالات و تجدید مطلب از طرف روزنامهها چیست. ضمناً با وسایل مقتضی باید در اینگونه موارد تذکر داده شود که سیاست دولت شاهنشاهی تاکنون درباره اسرائیل با سیاست کشورهای عربی نیز هماهنگی داشته است ولی در آتیه پیروی از این روش هنگامی میسر است که کشورهای عربی سیاست و مصالح دولت شاهنشاهی را در نظر داشته باشند.
سفارت ایران در بغداد نیز با انتقال عین پاسخ وزارت امور خارجه به معاون وزیر امور خارجه عراق، خود نیز آن گونه که گزارش داده، همان عبارات را تکرار و از همان مشی پیروی کرده است. نامه کاردار ایران در عراق، چنین است:
در پاسخ مرقومه شماره 2233/24916، مورخ 22/7/1332، راجع به مندرجات روزنامههای الزمان و الحارس در خصوص روابط دولت شاهنشاهی با اسرائیل، به استحضار میرساند در ملاقاتی که روز پنجشنبه هفتم آبان ماه 1332 ساعت 10:30 دقیقه با آقای یوسف گیلانی معاون وزارت خارجه دست داد موضوع مرقومه بالا را به ایشان خاطرنشان نموده و تذکر دادم که سیاست دولت شاهنشاهی تاکنون درباره روابط با اسرائیل با سیاست کشورهای عربی مخصوصاً دولت عراق هماهنگی داشته و با این که کراراً تذکر داده شده است که دولت شاهنشاهی فعلاً در نظر ندارد در رویة خود تجدیدنظر نماید، معهذا روزنامههای عراق از جمله جریده الزمان و الحارس موضوعاتی را در این خصوص مورد بحث قرار میدهند که علاوه بر خلاف حقیقت بودن، حقناشناسی کامل از آن ساطع و آشکاراست. بیم اینجانب از آن است که دولت شاهنشاهی [ایران] در اثر انتشار این قبیل لاطائلات مجبور شود در پیروی از این روش که تاکنون با کمال صمیمیت اتخاذ نموده تجدیدنظر نماید، زیرا ادامه این سیاست وقتی میسر است که کشورهای عربی سیاست و مصالح دولت شاهنشاهی را در نظر داشته و لااقل از درج این قبیل اخبار سرتاپا تهمتآمیز جلوگیری نمایند.
بر اساس مندرجات این گزارش، یوسف گیلانی معاون وزیر امور خارجه عراق با اذعان به مخالفت پارهای روزنامههای عراقی با دولت وقت عراق، و تأکید بر روابط مبتنی بر دوستی میان دو کشور، وعده داد که در مصاحبه مطبوعاتی نخستوزیر عراق به روزنامهها و صاحبان جراید تذکر داده خواهد شد. در ظاهر و مخصوصاً در برخورد با سیاستمداران و روزنامهنگاران عرب، ایران هرگونه رابطه با اسرائیل را انکار میکرد؛ اما در باطن و به دور از چشم ملت ایران و ملتهای مسلمان منطقه وضع طور دیگری بود.
متن نامه وزیر امور خارجه وقت ایران خطاب به «سفارت شاهنشاهی – برن» سند بسیار گویایی در تبیین این واقعیت است:
در پاسخ به نامه مورخ 16/11/1332، شماره 1241، راجع به سئوال آن سفارت از این که آیا نمایندگان سیاسی ایران میتوانند با مأمورین سیاسی دولت اسرائیل دید و بازدید رسمی نمایند؟ اشعار میدارد که دولت شاهنشاهی با اسرائیل قطع رابطه نکرده و بلکه نمایندگی ما در آن جا، فعلاً تعطیل است. بنابراین دید و بازدید با نمایندگان اسرائیل مانعی ندارد.
رونوشت به کلیه نمایندگیهای ایران در خارجه ارسال میگردد.
وزیر امور خارجه
موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی
نظرات