تاثیر کودتای 28 مرداد بر چه گوارا
*حاج میرزا عبدالغفار نجم الدوله که از اجله علماء ریاضی و در فنون و شعب این علم از قدیم و جدید و نجوم (1287 ش)
حاج میرزا عبدالغفار نجم الدولهحاج میرزا عبدالغفار نجم الدوله که از اجله علماء ریاضی و در فنون و شعب این علم از قدیم و جدید و نجوم و بسیاری از علوم دیگر از نوادر اعصار و نوابغ روزگار بود در تهران درگذشت و در صفائیه شهر ری مدفون گردید. کار تهیه تقویم او به نوه دختریش میرزا ابوالقاسم خان نجم الملک سپرده شد.
* تقاضای خلع "محمد علی شاه" از سلطنت از سوی انجمنهای ایالتی کشور (1287 ش)
محمد علی شاه در اوایل روز چهاردهم خرداد 1287شمسی، عده ای سرباز در خیابانها به تهاجم و کتک و غارت مردم پرداختند. این وضعیت، مردم را چنان هراسان ساخت که هر کس به گوشهای فرار کرد و پناهی جُست. به علت قطع سیمهای تلگراف، این خبر تا چند روز به شهرهای دیگر نرسید، اما هنگامی که مردم دیگر شهرها نیز آگاه شدند، شورش کردند و انجمن ایالتی و ولایتی آذربایجان، تلگرافی به انجمنهای شیراز، خراسان، اصفهان و کرمان فرستاد که خواهان حرکت انقلابی مردم به منظور خلع محمد علی شاه از سلطنت است. در پی آن، از شهرهای اصفهان، همدان، شیراز، رشت، کرمان، استرآباد، زنجان و دیگر شهرها، تلگرافهای زیادی رسید که گویای حمایت مردم از این آرمان بود.
*ورود مجاهدان مشروطه خواه به تهران و پایان استبداد صغیر (1288 ش)
ورود مجاهدان مشروطه خواه به تهران و پایان استبداد صغیربا ورود مجاهدان گیلان از قزوین و مجاهدان بختیاری از راه اصفهان و فتح شهر تهران در بیست و چهارم خرداد 1288شمسی، محمد علی شاه قاجار پس از یک دوره سلطنت کوتاه، ولی بسیار پرکشمکش، از اریکه قدرت سقوط کرد و دوران استبداد صغیر پایان گرفت. وی که با اتکاء به قدرت روسها در برابر خواست مردم کشور سخت مقاومت کرده بود، پس از آگاهی از ورود مجاهدان به پایتخت و نا امیدی از حمایت واقعی روسها، سراسیمه با کالسکه به سفارت روسیه پناهنده شد و بدین ترتیب، فصل نوینی در تاریخ ایران آغاز شد. فاتحان تهران، سپس در جلسهای محمدعلی شاه را از سلطنت عزل، و پسرش احمدشاه را به این مقام نشاندند. فتح تهران و خلع محمدعلی شاه قاجار از سلطنت، پایانی بر استبداد صغیر و آغازی بر شکلگیری دومین دوره مجلس شورای ملی بود.
* هلند 8 ناو جنگی به ایران فروخت. (1357 ش)
* تظاهرات در بابلسر (1357 ش)
تظاهرات در بابلسردر ساعت 11/50، تظاهراتی در بابلسر با شرکت جمعی حدود80نفر از مقابل مسجد جامع این شهر برپا شد. تظاهرکنندگان ضمن سردادن شعارهای «الله اکبر، درود بر خمینی، مرگ بر شاه خائن، مردم ما را یاری کنید» با مشاهده ماموران متواری و در نهایت25نفر دستگیر شدند(ساواک در گزارش دیگری آمار دستگیرشدگان را 12نفر اعلام کرده است).
* وزر امور خارجه خلق چین در رأس یک هیئت سی نفری وارد تهران شد. (1352 ش)
*رحلت عالم مجایهد آیتاللَّه "غلامحسین تبریزی عبدخدایی" (1359 ش)
غلامحسین تبریزی عبدخدایی آیتاللَّه شیخ غلامحسین تبریزی، در حدود سال 1264 شمسی (1303 قمری) در تبریز به دنیا آمد و در همان شهر مقدمات علوم دینی را فرا گرفت.
وی سپس راهی نجف اشرف گردید و در محضر علامه سید محمدکاظم یزدی، مدارج ترقی را پیمود. آیتاللَّه عبد خدایی بعدها مجله مذهبی "تذکرات دیانتی" را در تبریز به هنگام حکومت استبدادی رضاخان منتشر کرد و به دلیل مبارزات ضدرضاخانی ماهها در اختفا به سر برد. وی از سال 1310 شمسی مقیم مشهد گردید و از سال 1320 شمسی تا اواخر عمر در جوار مرقد امام هشتم(ع) اقامه نماز جماعت مینمود. از آثار چاپ شده ایشان، دروس دینیه بر تفسیر قرآن قابل ذکر است. این عالم مبارز سرانجام در 24 خرداد 1359 برابر با اول شعبان 1400 قمری در سن 97 دار فانی را وداع گفت.
* نامه 120 تن از نمایندگان مجلس برای بررسی طرح عدم کفایت سیاسی بنی صدر (1360 ش)
نامه 120 تن از نمایندگان مجلس برای بررسی طرح عدم کفایت سیاسی بنی صدرپس از آن که مقاومت مردمی علیه تهاجم قوای متجاوز بعث در جبهههای جنگ به علت عدم پشتیبانی لازم از جانب بنی صدر به عنوان فرماندهی کل قوا، به فرسایش گرایید و اختلافات داخلی بین رییس جمهور با مجلس شورای اسلامی و قوه قضائیه و دیگر نهادهای انقلابی به اوج رسید، در جلسه 24 خرداد 1360، نامه یکصد و بیست تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی قرائت شد که در آن تقاضای رسیدگی به صلاحیت سیاسی بنی صدر را داشته و خواستار طرح آن با قیدِ دو فوریت شدند. در این میان، هواداران بنی صدر در مجلس، سعی میکردند با مخالفت با این طرح و نیز کارشکنی در رسمیت یافتن جلسات مجلس و خروج از صحن علنی، بنی صدر را همچنان در رأس قدرت نگاه دارند. اما نمایندگان انقلابی مجلس، با تصویب این طرح در 31 خرداد 1360، عملاً این عنصر خائن را به مرحله خلع قدرت رساندند. پس از تصویب عدم کفایت سیاسی بنی صدر در مجلس شورای اسلامی، حضرت امام نیز بر همین مبنا، وی را از ریاست جمهوری اسلامی ایران عزل نمودند. با عزل بنی صدر، هر چند یکی از ریشههای اصلی کارشکنیها و اختلافات موجود از بن کنده شد، ولی از این به بعد، دوران چند ماهه فعالیتهای خرابکارانه ضد نظام و درگیریهای مسلحانه و خونین روی داد که به شهادت عالیترین مسؤولان نظام تا مردم کوچه و بازار منجر شد. اما ملت مسلمان ایران تحت رهبریهای پیامبر گونه حضرت امام و با عنایات حق تعالی و امام عصر(عج) از این دوران پر اغتشاش گذشت و اهداف اسلامی و انقلابی خود را در پیش گرفت.
* شهادت شهید رسول زینلی (1367ش)
شهید رسول زینلیشهید رسول زینلی، سال 1346شمسی در شهرستان رهنان از توابع استان اصفهان و در خانوادهای مذهبی و مؤمن چشم به جهان هستی گشود. دوران کودکی را در کنار پدر و مادر و تربیت دینی آنها سپری کرد و با فرارسیدن هفتمین بهار زندگی جهت آموختن علم و دانش راهی مدرسه گردید و تحصیلات خود را تا دوره راهنمایی ادامه داد که این دوران مصادف بود با مبارزات انقلابی مردم علیه رژیم فاسد شاهنشاهی. او نیز با اشتیاق در صف مبارزان روحالله (ره) قرار گرفت. با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در جهت پیشبرد اهداف والای انقلاب هرچه در توان داشت در طبق اخلاص نهاد و در سال سوم راهنمایی در کنار تحصیل، به فعالیت اقتصادی روی آورد و از دسترنج خویش به جبهههای نبرد کمک مینمود. در سال دوم دبیرستان با عزمی راسخ و بهدنبال شرکت در جمع ارتش بیست میلیونی، عازم جبهههای پیکار حق علیه باطل گردید. در طول دوران تحصیلش در مقطع دبیرستان، چندینبار عازم جبهههای نبرد شد. با اخذ مدرک دیپلم و شرکت در آزمون ورودی دانشگاه، وارد سنگری دیگر از جهاد گردید و از آنجایی که عشق به تعلیم و تربیت دغدغه فکری و روحیاش بود، تحصیل در دانشگاه تربیت معلم شهید رجایی اصفهان را برگزید. اما شور جبههها در سرش بود و عشق به شهادت در قلبش و همین شور و عشق او را چندینبار دیگر به سوی جبههها کشاند. در میدانهای جنگ با رشادتهای فراوان بهعنوان آر.پی.جیزن، معاون دسته و مسئول دسته به انجام وظیفه پرداخت. شهید زینلی در عملیتهای کربلای 5، والفجر 10 و بیتالمقدس 7 شرکت نمود. رسول زینلی، سرانجام طی عملیات بیتالمقدس 7 در منطقه عملیاتی شلمچه در تاریخ بیست و سوم خردادماه سال 1367 هجری شمسی در سن بیست و یک سالگی بر اثر اصابت ترکش خمپاره 120، به درجه رفیع شهادت نائل گردید. مزار شهید رسول زینلی در گلزار شهدای رهنان قرار دارد.
رویدادهای مهم این روز در تقویم قمری (16 شعبان):
*وفات ابن شهر آشوب (508 ق)
* درگذشت "ابن دَهّان" ادیب و شاعر مسلمان (612 ق)
ابن دَهّانابوبکر، مبارک بن ابیطالب بن مبارک بن سعید ملقب به وجیه واسطی و مشهور به ابن دهان، ادیب و شاعر نابینای مسلمان در جمادی الثانی 532 یا 534 قمری در شهر واسط در عراق به دنیا آمد. او پس از مدتی به همراه پدر رهسپار بغداد شد و از محضر دانشمندان نامآوری همچون ابن خَشّاب و ابوالبرکات ابن الانباری استفاده برد و از عالمانی نظیر یحیى بن ثابت و احمد بن مبارک نیز حدیث شنید. او در همهی علوم متدوال زمان خود از جمله فقه، تفسیر قرآن، طب و نجوم از مهارتی بسیار برخوردار بود و اشعاری دلنشین میسرود و به زبانهای فارسی، ترکی، رومی، هندی و ارمنی تسلط داشت. ابن دَهّان را در هوش، دانش، فروتنی و بردباری و چیرهدستی در علوم متداول زمان ستودهاند. گفتهاند که هیچگاه خشمگین نشد و حتی آنگاه که به عمد میخواستند وی را به خشم آورند موفق نگردیدند. اگرچه از آثار ابن دهّان جز چند قصیده، اثری دیگر باقی نمانده است، اما برخی از مورخان معتقدند که او در علم نحو نیز دارای تألیفاتی است. ابن دَهّان سرانجام در هشتاد سالگی در بغداد درگذشت و در همان شهر به خاک سپرده شد.
• دستیگری و تبعید "سیدجمالالدین اسدآبادی" به دستور "ناصرالدین شاه" (1308 ق)
سیدجمالالدین اسدآبادیسیدجمال الدین اسدآبادی در شعبان سال 1254 قمری در اسدآباد همدان به دنیا آمد. وی در ده سالگی همراه پدر به قزوین رفت و در مدت دو سال، در حوزهی علمیهی آن شهر،به فراگیری علوم اسلامی پرداخت. سیدجمال الدین سپس عازم تهران شد و در درس آقا سیدمحمدصادق طباطبایى همدانی حاضر گردید و توسط ایشان ملبس به لباس روحانیت شد. او در سال 1266 قمری راهی نجف اشرف گردید و در محضر شیخ انصاری به کسب علوم تفسیری، حدیث، فقه، اصول، کلام، منطق، فلسفه، ریاضی، طب، هیئت و نجوم همت گماشت. سید در 1270 قمری راهی هندوستان شد. وی در آنجا به سلطهی استکباری انگلیس بر هند پی برد و به مقابله علیه آن پرداخت. او جهت شناسایى دنیای اسلام و راههای مقابله با استعمار، مسافرتهای متعددی را به نقاط مختلف جهان انجام داد و فعالیتهای گستردهای را آغاز کرد. سیدجمال الدین اسدآبادی اتحاد دنیای اسلام با تمسک به قرآن و نیز بیرون راندن استعمار انگلستان ازسرزمینهای اسلامی را میخواست و در این راه از هیچ تلاشی فروگذار نمیکرد. سید جمال الدین در سال 1308 قمری از طرف ناصرالدین شاه به خارج از کشور تبعید شد. وی در 1310 وارد مرکز خلافت عثمانی در اسلامبول گردید، ولی بعدها سلطانِ عثمانی علیه او کارشکنی کرد و در سال 1314 وی را مسموم کرد و به شهادت رسانید. سیدجمال الدین در اسلامبول مدفون است.
* وفات آیتالله سید محمود شاهرودی (1395 ق)
سید محمود فرزند سید علی سید محمود فرزند سید علی در سال 1301 یا1293 قمری در روستای «قلعه آقا عبدالله » شاهرود به دنیا آمد. در محضر ملا محمدکاظم خراسانی، آقا ضیاءالدین عرافی و میرزا حسن نائینی به مراتب عالی اجتهاد دست یافت. وی 50 سال به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت. پس از رحلت سید ابوالحسن اصفهانی عده زیادی به تقلید از وی روی آوردند. با این حال سید محمود به زهد و تقوا شهرت داشت. وی در16 شعبان 1395 قمری وفات یافت.
رویدادهای مهم این روز در تقویم میلادی (14 ژوئن):
* آموزش و پرورش اجباری و رایگان در آمریکا (1642 م)
آموزش و پرورش اجباری و رایگان در آمریکامهاجر نشین انگلیسی ماساچوست 14 ژوئن 1642 مقررات آموزش وپرورش اجباری و رایگان را به اجرا گذارد که بعدا گسترش یافت و تا به امروز درسراسر آمریکا ادامه دارد. درایالات متحده آمریکا امور آموزش و پرورش برعهده شهرهاست و از محل عوارض مستغلات (سالانه یک درصد بهای زمین و ساختمان) هزینه آموزش و پرورش رایگان و اجباری و انتقال دانش آموزان از هر نقطه شهر و حومه را با اتوبوس به مدارس تامین میکنند. اگر خانه دانش آموز فاصله زیاد به مدرسه داشته باشد و مسائل دیگر، معلم برای تدریس او به خانهاش میفرستند. والدینی که فرزند خودرا از رفتن به مدرسه بازدارند مجازات میشوند و احیانا فرزند آنان به فاستر هاوس فرستاده میشود.
* کشف نیروی بخار آب توسط "دنیس پاپن" طبیعیدان فرانسوی (1707 م)
کشف نیروی بخار آب توسط دنیس پاپن ازجمله مخترعان و مکتشفان فرانسوی در67سالگی درگذشت. پاپن نخستین بار درتاریخ صنایع از قوّه بخاربرای ایجاد حرکت درموتور ماشین استفاده کرد. ماشین بخارپاپن اولین وسیله بخاری محسوب میشود که براساس آن بعدها اتومبیل و کشتی بخاری ساخته شد.
* تولد خانم هارِیت بِیچراستو نویسنده معروف امریکایی مولف کلبه عمو تام (1811 م)
خانم هاریت بیچر استوخانم هاریت بیچر استو، رمان نویس امریکایى، در 14 ژوئن 1811میلادی در کنتاکی امریکا به دنیا آمد. وی پس از پایان تحصیلات به آموزگاری پرداخت و در کنار آن، کتبی به رشته تحریر درآورد. هاریت به امور دینی و اصلاحات اجتماعی علاقهمند بود. خانواده وی از رهبران ضد بردگی بودند و او هم به بردگان فراری، یاری و پناه میداد. او در آن زمان با نگاه موشکافانهای، اجتماع را میکاوید و با دیدن یک برده یا کودک محروم، میکوشید تا با سخن گفتن با آنها و آشنایى با خصوصیات زندگی آنان، شناخت بیشتری از تودههای رنج کشیده بشری به دست بیاورد. قوانین سخت آن زمان، معروف به قوانین بردگان فراری، چنان خانم بیچراستو را تحت تاثیر قرار داد که وی را به نوشتن کتاب "کلبه عمو تام" کشاند. این کتاب در سالهای پیش از جنگهای داخلی امریکا معروف به جنگهای انفصال، نقش مهمی در برانگیختن احساسات ضد برده داری در اهالی شمال امریکا که مخالف بردهداری بودند، داشت. این کتاب داستان برده مسیحی سیاهپوستی است که ارباب سنگ دلش، با او رفتاری بسیار خشن دارد. کتاب کلبه عمو تام، نه تنها در امریکا بلکه در سراسر جهان تاثیر فراوانی گذاشت و به زبانهای مختلف ترجمه شد. این داستان برای بار نخست به صورت پاورقی در یکی از مجلات واشینگتن منتشر میشد. اما به خواست یکی از ناشران بزرگ آن زمان، به صورت کتاب در دسترس مردم قرار گرفت و اقبال مردم از این رمان چنان بود که در مدت کوتاهی، نام هاریت بیچراستو به صورت یکی از آشناترین نامهای امریکا درآمد. خانم بیچراستو پس از این کتاب، آثار دیگری نیز نگاشت که هرچند برخی از آنها در موضوع بردگان، از جهاتی برتر از کتاب قبلی بودند، اما شهرت و توفیق کلبه عمو تام را پیدا نکردند. استو آثار دیگری از جمله شعر و خطابه، مردم شهر قدیم و مردم پوگانوک نیز به رشته تحریر درآورده است. خانم هاریت بیچر استو سرانجام در اول ژوئیه 1896میلادی در پنجاه و هشت سالگی درگذشت.
* آغاز تجاوز نیروهای فرانسوی به کشور الجزایر (1830 م)
آغاز تجاوز نیروهای فرانسوی به کشور الجزایربهانه ظاهری فرانسویان برای مداخله رسمی در الجزایر، اهانت یکی از مقامات عثمانی به کنسول فرانسه بود. اما هدف اصلی هیأت حاکمه فرانسه کسب اعتبار و حیثیت برای حکومت خود در انظار مردم این کشور بود. از این رو، نیروهای فرانسوی در 14 ژوئن 1830میلادی در سواحل الجزایر پیاده شدند. هرچند تجاوز نیروهای فرانسوی با مقاومت اولیه مدافعان الجزایری مواجه شد، اما سرانجام در 5 ژوئیه همان سال، الجزیره به تصرف ارتش فرانسه درآمد. در سال 1834میلادی دولت فرانسه، الجزایر را به صورت رسمی در اختیار گرفت و برای اجرای برنامههای خود در این منطقه یک فرماندار کل منصوب نمود. تسلط استعمارگرانه فرانسه بر الجزایر بیش از یکصد و سی سال به طول انجامید و در طی این مدت مقاومتهای مردمی و قیامهای پراکنده همچنان ادامه داشت. کشور الجزایر سرانجام پس از جانفشانیهای استقلالطلبانِ این کشور، در ژوئیه 1962میلادی به استقلال دست یافت.
* زادروز دو پژوهشگر پزشکی، آلزایمر و لاندستاینر (1864 م)
آلزایمر پروفسور الویس آلزایمر Alois Alzheimer و پروفسور کارل لاندستاینر ــ دوپژوهشگر پزشکی معروف، 14 ژوئن به فاصله 4 سال از یکدیگر در دوکشور ژرمن، آلمان و اتریش، به دنیا آمدند. دکتر آلزایمر که در 1864 در آلمان به دنیا آمد یک روانپزشک و آسیبشناس بود که ضمن بررسی روی بیماریهای مغز و سلسله اعصاب به ویژه انواع بیماریهای مربوط به نقصان حافظه متوجه شد که شدیدترین نوع این بیماری بر اثر از میان رفتن سلولهای مغز در بخشی که مربوط به حافظه است روی میدهد که یک بیماری مزمن در حال پیشرفت است و از آنجا که سلولهای مرده مغز نمیتوانند جانشین به دست آورند تنها راه این است که مرگ آنها را کند کرد و به تاخیر انداخت. از آن زمان این بیماری (نسیان ـ فراموشی) به نام او به «آلزایمر» معروف شده است.
دکتر کارل لاندستاینر در 1868 در اطریش به دنیا آمد و پدرش روزنامهنگار بود. او در دانشگاه وین پزشکی خواند و استاد «ایمیونولوژی» شد. اولین تالیفش درباره خون بود که ثابت کرد مواد موجود در خون به تغدیه فرد مربوط است و اگر خون جاندار دیگر و حتی خون انسانی که از گروه دیگر باشد (جز گروه «O») به یک فرد تزریق شود دچار شوک و بعدا یرقان و ... خواهد شد و تنها خون همگروه (و گروه O) قابل انتقال است. وی در زمینه آنتی ژنها و انتی بادیها و طبیعت آنها و مکانیسم دفاع طبیعی بدن و راههای تقویت آن تحقیقات متعدد بعمل آورد و به خاطر این تلاش خود برنده جایزه نوبل در پزشکی شد.
* درگذشت "ادوارد فیتز جرالد" نویسنده، مترجم و شاعر انگلیسی و مترجم رباعیات خیام (1880 م)
ادوارد فیتز جرالدادوارد فیتز جرالْدْ، یکی از ادبای مشهور انگلستان در 31 مارس 1809میلادی در ایالت سوفوک انگلستان در خانوادهای سرشناس و اشرافی به دنیا آمد. وی پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی خود، چندی به فراگیری زبان و ادبیات کشورهای خاورمیانه به ویژه ایران مشغول شد و با آثار بزرگانی همچون سعدی، حافظ، عطارنیشابوری و عبدالرحمن جامی و به خصوص حکیم عمر خیام نیشابوری آشنایى یافت. جرالد به دلیل علاقه بسیار به زبانهای شرقی به ویژه زبان وادبیات فارسی، رباعیات خیام و منظومه عبدالرحمان جامی را به انگلیسی ترجمه کرد. او در ترجمه رباعیات خیام، آن چنان مهارتی از خود نشان داد که در آن سالها به عنوان یکی از ترجمههای برتر جهان برگزیده شد. ترجمه جرالد از رباعیات خیام، زیباترین و معروفترین ترجمه ای است که تاکنون از این رباعیات انجام شده است. این اثر، ترجمه ای آزاد و اقتباس گونه است که اندیشه های خیام را در قالب شعر انگلیسی ریخته است. در ترجمه رباعیات خیام به انگلیسی، روح اثر اصلی حفظ شده و مترجم در بیان فلسفه خیام به خوبی از عهده کار برآمده است. به بیانی دیگر، فیتز جرالد از رباعیات خیام، ترجمه تحت اللفظی به عمل نیاورده است، بلکه بسیاری از این رباعیات، از اندیشه و ادراک خیام درباره زندگی الهام گرفته، تعبیرات او را درهم آمیخته و در قالبی موزون و دلنشین، اشعاری از نو خلق کرده است. هرچند این اثر در آغاز جلب توجه نکرده، بلکه بر حسب اتفاق، پس از مرگ فیتز جرالد، برخی از شاعران انگلیسی به ارزش آن پی بردند و آن را به مردم شناساندند. از آن پس، این اثر مورد توجه محافل ادبی قرار گرفت و محبوبیت عام یافت. جرالد با ترجمه آثار ادبی و عرفانی دانشمندان مسلمان به زبان انگلیسی، نقش مهمی در نشر افکار دینی ومعنوی آنان ایفا کرد. ادوارد فیتز جرالد سرانجام در 14 ژوئن 1883میلادی در 71 سالگی درگذشت.
* مرگ "ژاک ژان دو مورگان" باستان شناس معروف فرانسوی (1924 م)
ژاک ژان دو مورگانژاک ژان ماری دو مورگان، باستانشناس فرانسوی در سوم ژوئن 1857میلادی در فرانسه به دنیا آمد. وی پس از طی تحصیلات خود در مهندسی معدن، در فرانسه، انگلستان، بلژیک، اتریش و آلمان به تحقیقات زمینشناسی پرداخت و گزارشاتی در این زمینه منتشر کرد.
این سفرها باعث جلب توجه او به آثار ما قبل تاریخ انسان گردید. دومورگان در 32 سالگی به نمایندگی از دولت فرانسه به آسیا سفر نمود و پس از بازدید از هند و قفقاز و ارمنستان، به مدت سه سال در ایران اقامت گزید. او در ایران، ضمن انجام تحقیقات زمینشناسی، برای نخستین بار به کشف معادن نفت در ایران نائل شد و گزارشی در این باب به فرانسه فرستاد. بر اثر همین گزارش بود که دارسی، سرمایهدار انگلیسی، امتیاز استخراج نفت را از دولت ایران گرفت و موفق به استخراج نفت شد. در همین حال، دومورگان نتیجه مطالعات و بررسیهای خود در ایران را در 9 جلد منتشر ساخت.
دو مورگان در سالهای بعد، به عنوان مسئول هیأت باستانشناسی مصر و مدیرکل شعبه آثار باستانی مصر به تحقیقات فراوانی درباره مصر قدیم پرداخت و موزه اسکندریه را نیز تأسیس کرد. وی پس از چندی بار دیگر راهی ایران شد و با انجام حفریات متعدد، هزاران قطعه از اشیاء نفیس باستانی را در مناطق فارس، لرستان و خوزستان کشف کرد. ادامه این کشفیات باعث شد که دولت فرانسه با انعقاد قراردادهای ناعادلانه با ایران، زمینه انتقال اشیاء قیمتی ایران زمین به موزههای فرانسه را مهیا سازد. از آن سو، پادشاهان نادان قاجار، بدون خبر از ارزش این آثار باستانی، این قراردادها را با شرایطی آسان تایید کردند تا در قبال آن،فرانسویها مخارج خوشگذرانی دربار ایران را فراهم سازند. در این میان، دولت فرانسه نیز با خیالی آسوده مشغول غارت اشیاء عتیقه ایران شد و پس از اخذ امتیاز سخاوتمندانهای از جانب مظفرالدین شاه مبنی بر انحصاری بودن کشف آثار عتیقه در تمام خاک ایران برای ابد، سیل این اشیاء به سوی پاریس جریان یافت. بیخبری شاهان قاجار از ارزش آثار عتیقه تا آنجا بود که به طور نمونه، هنگام سفر مظفرالدین شاه به پاریس و بازدید از موزه آثار باستانی ایران در آن شهر، تصور کرد که این موزه به دلیل ارادت فرانسویان به ایران است. از این رو دستور داد که موزه مشابهی نیز برای گرامیداشت فرانسه در ایران تأسیس شود. دومورگان همچنین بدون توجه به تعلق آثار باستانی به سرزمین ایران، اشیاء بسیار مهم دیگری را به پاریس برد که سنگ نبشته حاوی قانون حمورابی مربوط به دو هزار سال قبل از میلاد، از مشهورترین آنهاست. وی شبیه این اعمال را در مصر نیز انجام داد و اشیایى از مصر قدیم را به پاریس فرستاد. بیشک حضور این افراد به عنوان کاشف و باستانشناس در ایران و کشورهای دارای سابقه تمدن دیرینه، نقش مهمی در غارت آثار باستانی آن کشورها داشته و بدون حضور این اشخاص، هیچ گاه موزههای اروپایى، تا این حد مملو از اشیاء عتیقه و با ارزشِ تمدنهای شرقی نمیگردید. هرچند در این میان، نادانی متولیان امر و منفعتطلبی سودجویان در سرزمینهای مادر، این سرقت فرهنگی را برای غربیها آسان میکرد. ژاکژان ماری دومورگان سرانجام در 14 ژوئن سال 1924م در 67 سالگی جان سپرد.
* زادروز «چه» قهرمان انقلابگران (1928 م)
دکتر ارنستو چه گوارا امروز زادروز دکتر ارنستو چه گوارا پزشک آرژانتینی و از انقلابگران بزرگ قرن 20 است که 14 ژوئن سال 1928 پا به عرصه وجود گذارد. وی ـ یک سوسیالیست ـ در جریان انقلاب کوبا دستیار فیدل کاسترو بود. «چه» در سال 1967 در جریان کمک به انقلاب کشاورزان بولیوی (که 38 سال بعد در سال 2005 به ثمر رسید و مورالس از پیروان خط او رئیس جمهور شده است) کشته شد. تا سال 2010 درباره اندیشه و کارهای چه گوارا و چگونگی مرگ او سه هزار و 119 کتاب انتشار یافته است. در میان اسناد محرمانه دولت انگلستان که در آگوست 2004 از طبقه بندی خارج و در دسترس روزنامهنگار و مورخ قرار گرفته است، سندی درباره شخصیت «چه گوارا» دیده می شود که حاوی نظر ماموران اطلاعاتی انگلستان است. در این سند از چه گوارا به عنوان فردی دلچسب و بافرهنگ یادشده که به هدفی که در پیش گرفته بود ایمان مطلق داشت. در این سند آمده است، چه گوارا از شغل پزشکی و زندگانی مرفه در میان فامیل (طبقه متوسط آرژانتین) گذشت تا با تمام وجود در خدمت انقلاب سوسیالیستی جهانی قرار گیرد. او مردی توانا و دانابود که نمیشد وی را از راهی که میرفت بازگردانید (خریداری کرد). او جز نیکبختی همه مردم به چیزی دیگر نمیاندیشد.
چه گوارا که از تبار ایرلندی ـ اسپانیایی بود پس از پیروزی انقلاب کوبا، به منظور کمک به انقلابیون لاتین و آفریقایی به چند کشور قاره آفریقا و آمریکای لاتین سفر کرده بود و در جریان همین تلاش در بولیوی دستگیر و بدون محاکمه، و طبق برخی گزارشها به اشاره «سیا» اعدام شد. سالها بعد استخوانهای وی به کوبا حمل و طی مراسمی در این سرزمین مدفون شدهاند. «چه» که پس از پیروزی انقلاب کوبا، وزیر صنایع این کشور شده بود هشتم اکتبر سال 1967 در زد و خورد با ژاندارمهای کشور بولیوی دستگیر و همان روز و یا روز بعد در اسارت کشته شد و دهم اکتبر عکس جسد اورا به روزنامهها دادند تا مرگ وی را ثابت کنند. قتل فوری او برای این بود که اگر زنده بودنش ثابت میشد، به علت کثرت هوادارانش در سراسر جهان، و مداخله دولتهای کمونیست از جمله شوروی، دیگر کشتن او امکانپذیر نبود. بعدا برخی از افسران ارشد بولیوی اعتراف کردند که به خواست «سیا» چه گوارا به قتل رسید. «چه» هنگام کشته شدن 39 ساله بود. «چه» دو سال پیش از مرگ، کوبا را ترک کرده بود تا مردم سایر کشورها را با انقلاب مسلحانه آشنا سازد، زیرا عقیده داشت که در جهان نیروهایی هستند که با همه امکانات خود مانع انجام هرگونه تحوّل از راههای مسالمت آمیز میشوند.
آن گونه که در شرح حال «چه» آمده است، وی پس از مطالعه جزییات براندازی 28 مرداد تهران (آگوست 1953) به عنصری ضد غرب تبدیل شده بود و دشمنی دولتهای استعماری و امپریالیستی را به دل گرفته بود و با این احساس، در سال 1954 با یک گروه پزشکی جوان جهت مطالعه بیماریهای منطقه حاره به گواتمالا رفت و در آنجا شاهد کودتای «سیا» بر ضد دولت قانونی گواتمالا ـ مشابه آنچه که در تهران اتفاق افتاده بود شد و احساسات انقلابی وی به غلیان درآمد؛ به گونهای که از ادامه کار پزشکی دست کشید و مبارزه ضد امپریالیستی و ضد کاپیتالیستی را بر پزشکی کردن ترجیح داد و در سال 1955 به مکزیک رفت و به جمع یاران فیدل کاسترو پیوست و .... «چه» با این که طرّاح نزدیک شدن کوبا به شوروی بود، از منتقدین ردیف اول بوروکراسی مسکو و هرگونه بوروکراسی، فرصت طلبی و سوء استفاده از موقعیت دیگر بود که در شوروی وقت بیش کشورهای دیگر به چشم میخورد.
«چه» عقیده داشت که بوروکراسی بد منجر به فساد و دزدی میشود و یک دزد اداری و فاسد، جامعهای را فاسد و توده مردم را ناخرسند و خشمگین میکند و به شکست کشور منتهی میسازد. او در اصلاح شدن کامل یک فاسد تردید داشت.
فارس
نظرات