علومی: اقتدار ۲۰۰ ساله لهجه تهرانی در ادبیات ایران بیجهت است
محمدعلی علومی با بیان اینکه نویسندگان باید در وهله نخست اصول داستاننویسی را شناخته و سپس به خلق اثر بپردازند، گفت: ۲۰۰ سال است لهجه تهرانی فقط به لحاظ سیاسی اقتدار بیجهتی بر ادبیات ایران تحمیل کرده است.
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات باشگاه خبری فارس «توانا»، نشست عصر ترجمه و رونمایی از کتاب «جناب آقای دیو» عصر روز گذشته با حضور محمدعلی علومی نویسنده اثر، احمد عربلو، اسماعیل امینی از نویسندگان پیشکسوت کشورمان و قاسمزاده یکی از روزنامهنگاران قدیمی کشور در بنیاد ادبیات داستانی برگزار شد.
در ابتدای این مراسم مدعوین از محمدعلی علومی نویسنده و طنزپرداز درباره خلق اثر توسط نویسندگان به پرسش و پاسخ پرداختند که وی درباره قانون برای داستاننویسی بیان داشت: معتقدم برای نگارش داستان ابتدا خلاقیت و سپس نظریه مهم است اما متأسفانه این ماجرا در کشور مغفول مانده و در وهله نخست نظریات ادبیات را خوانده و بعد به خلق اثر میپردازیم اما در غرب برعکس آن صورت میگیرد.
*علومی: هنر یعنی قالبها را شکسته و از بایدها و نبایدها گذشتن است
به گفته این نویسنده، هنر یعنی قالبها را شکستن و از بایدها و نبایدها گذشتن است که باید به این مهم نیز توجه بسیار کرد.
وی ادامه داد: بنده در گذشته در رشته نقاشی دانشگاه تهران قبول شدم و رتبهام 19 کنکور سراسری بود اما علاقهمند بودم در رشته علوم سیاسی به تحصیل بپردازم. در آن زمان برای اینکه فرصتی برای تعلیم و آموزش آنچنانی نبود به شاگردی آیدین آغداشلو پرداختم که در آن زمان این استاد دارای شاگردی بود که مربع را بیضی میکشید که در همان موقع آقای آغداشلو به وی گفت که اگر میخواهی خلاقیت داشته باشید اول باید اصول را یاد بگیرید.
علومی بیان کرد: با این حال از این قصه متوجه میشویم که باید اول اصول داستانی کلاسیک را که در جهان وجود داشته را پذیرفته و سپس سبکی را ایجاد و به خلق اثر بپردازیم یعنی نویسندگان باید ابتدا اصول داستاننویسی را شناخته و بعد به خلق اثر اهتمام داشته باشند.
این استاد زبان و ادبیات فارسی گفت:وقتی زلزله بم اتفاق افتاد بلافاصله سال بعد از آن واقعه برای اینکه به ایرانیان و دنیا بگویم که ما ملت قدیمی و قوی هستیم و این چیزها نمیتواند ما را نابود کند برای برپایی جشنواره کاریکاتور طنز بم به اداره ارشاد کرمان رفتم که آنها در وهله نخست حاضر به برپایی این جشنواره نشدند اما پس از انتشار نشریه محلی با بودجه کم که پول شیرینی و آب میوه همایشهای کنونی است این جشنواره را برپا کردم.
علومی بیان کرد: موضوعات مرزی در ادبیات وجود دارد که شکسپیر هم اینگونه است یعنی یک موضوع حدی و مرزی است یعنی در موقع عادی همه تقریباً مثل هم هستند اما وقتی یک موضوع خارقالعاده اتفاق میافتد ماهیت ما مشخص میشود.
وی افزود: ایرج بسطامی کرمانی و همشهری ما بود یک بار یکی از اقوام و خویشاوندان در تهران به وی گفت که چرا آنقدر وقت میگذاری و نزد شجریان تمرین میکنی کاش وقت خود را صرف تحصیل در مدارس عالی و دکترا میکردید که باید قضاوت آن اینطوری است که هنرمند یک چیز حاشیهای است یعنی جامعهای که گرسنه است. فکر میکنم که نویسنده و موسیقیدان شدن یعنی چه، غافل از اینکه چندین مطب دکتر وجود دارد اما امثال ایرج بسطامی کم است چرا که هنرمند با عواطف و اندیشه مردم سروکار دارد.
این نویسنده درباره نسبت طنز با اسطوره عنوان کرد: در متون اساطیری رگههای طنز را به وضوح میتوان مشاهده کرد چون به درجهای از فرهنگ میرسد که معیار قضاوت پیدا میکند و نیک و بد را سنجیده و به رگههای از طنز میرسند. به همین منظور در اسطورهها و هم در متون و هم در قدیمیترین مرزهای ادبی نیز طنز وجود دارد.
وی در پاسخ به پرسشی مبنی براینکه آیا طنز را برای ما ایرانیان میتوان ساده نوشت یا به صورت طنز کلامی، اظهار داشت: در ایران اقوام مختلف ارتباطشان با طنز متفاوت است یعنی زندگی طبیعی در کویر دشوار است اما مردم کویر اکثراً شوخ طبع هستند حتی طنز هم به زبان علائم نیز رسیده است به همین منظور معتقدم کارکرد طنز کلامی را ایرانیان بیشتر میپذیرند.
وی اضافه کرد: ملتهایی که داریم طنزپرداز هستند همانند مردم کشور انگلستان که طنزپرداز کلاسیک هم در آنها زیاد است به نوعی هر نویسنده امروزی یک رگه طنز قوی دارد.
علومی ادامه داد: یک کارکرد طنز این است که به ایجاد تعادل روانی میپردازد شاید فرانسویها همانند انگلیسیها آنقدر شوخ طبع نباشند یا در کشور ما آنقدر که کرمانیها، یزدیها و اصفهانیها شوخطبع و طنزپرداز هستند شاید لرها و کردها نباشند.
وی افزود: نویسنده طنزنویس کارش مشکلتر از نویسنده رئال است برای اینکه او هم باید اصول را و هم باید لحن طنز را رعایت کند.
علومی با توجه به ترجمه آثار، گفت: برخی از مترجمان متأسفانه با لحنها به خوبی آشنا نیستند و حتی بر زبان نیز تسلط ندارند اما به ترجمه اثر میپردازند، همچنین شناخت لحن در طنز مهم است.
اقتدار 200 ساله لهجه تهرانی بر ادبیات ایران
این نویسنده گفت: اغلب فکر میکنند طنز فقط باید در مسئله اجتماعی صورت گیرد که این خود یک اشتباه است چرا که طنز فلسفی هم وجود دارد.
وی در پاسخ به پرسشی مبنی براینکه در ادبیات معاصر طنز ژورنالیستی داشته باشیم اما در ادبیات داستانی زیاد به این مقوله توجه نشده است، بیان کرد: دلیل آن سانسور و ممیزی است طنز حداقل آزادی را میخواهد یعنی اگر در خطوطی باشد که نتواند به آن نزدیک شود گفتن آن کمی مشکل است و باید از حداقل آزادی برخوردار باشد.
علومی ادامه داد: 200 سال است که لهجه تهرانی فقط به لحاظ سیاسی اقتدار بیجهتی بر ادبیات ایران تحمیل کرده است یعنی قبل از ورود آریاییها، گویشهای نظیر گویش گیلکی وجود داشته است اما گویی گویش تهران غالب بر سایر گویشها شده است.
قاسمزاده: جامعه ما از لحاظ پرسش فقیر است
در ادامه این مراسم قاسمزاده یکی از روزنامهنگاران قدیمی کشور و کارشناس علوم سیاسی، بیان داشت: رشته بنده ادبیات نیست بلکه علوم سیاسی است و در خارج از کشور نیز تحصیل کردهام اما در سالهای 35 تا 48 و بعد بین آن تا دهه پنجم یک نگاهی به فضای فرهنگی کشور از زاویه ادبیات اگر داشته باشیم به یک معنا میتوانیم یک تاریخ از نشرمان را در آن پیدا کنیم.
وی اضافه کرد: در این برهه زمانی که بیش از یک دهه طول کشید اولویت ما ترجمه بود یعنی ترجمه سهوالوصول بوده و تولید بسیار کم بود و اگر هم کسی اثری را خلق میکرد با استقبال چندانی مواجه نمیشد.
قاسمزاده ادامه داد: من در آن سالها دوره دبیرستان را میگذراندم در کنار نوشتن اثر علاقهمند به خواندن رمان هم بودم اما بیشتر رمانهایی که با ترجمه روسی، فرانسه و انگلیسی بود را میخواندم و کمتر رمان ایرانی را میتوانستیم پیدا کنیم که با استقبال خوبی از سوی مخاطبان مواجه میشد و مورد نقد و بررسی قرار میگرفت.
وی افزود: اگر همه مطبوعات آن دوره هم نگاه کنیم به همان شکل است و از لحاظ توجه به رمان، مطبوعات ما فقیر بودند که باید گفت مرحوم جلال آل احمد دانشگاه ادبیات را مقصر میدانست که تنها ادبیات گذشته را مورد نقد و بررسی قرار میداد و کتابهای قدیمی را تصحیح و پاورقی میزد.
قاسمزاده بیان کرد: اگر نقصی در رماننویسی وجود داشت دلیلش این بود که جامعه از لحاظ پرسش فقیر است و به قول فیلسوفی جامعه دچار فقر فلسفی شده است که اگر این موضوع باشد رمان که یک شاخص برای بیان برخی از اتفاقات و مشکلات جامعه است در آن دیده نمیشود.
این کارشناس علوم سیاسی گفت: جامعه از لحاظ پرسش فقیر است و اگر جامعه به هر دلیلی و یا به هر علتی چه حکومتی و چه مسائل سیاسی از جهت پرسش فقیر است. یعنی پرسشی نداریم تا پاسخ آن را از حوزه قلم و رماننویسان سؤال کنیم.
قاسمزاده بیان کرد: اگر میبینیم که نویسندگان انگلیسی به راحتی در آثارشان از طنز استفاده میکنند برای این است که خودشان را پایان تاریخ نمیدانند و تاریخشان را مورد طنز قرار میدهند اما ما تاریخ را به طنز نگرفتهایم و اگر بگیریم میگویند به حیثیت درون جامعه توهین کردهایم.
وی در پایان گفت: طنز در جامعهای رشد و نمو پیدا میکند که آزادی گل دهد اگر نباشد طنز هم صورت نمیگیرد یعنی اگر در جامعه ما طنزی صورت میگیرد ادای طنز است نه خود طنز. به نوعی ما دارای طنزپردازان خوبی هستیم اما به دلیل بسته بودن طنز ادای طنز را درمیآوریم تا اینکه نقصی را برطرف کنیم.
عربلو: مخاطبان رمان «جناب آقای دیو»، مخاطبان خاص هستند
در ادامه این مراسم احمد عربلو نویسنده و منتقد ادبی درباره رمان «جناب آقای دیو» بیان داشت: هر کتاب طنزی که منتشر میشود یعنی یک اتفاق مبارکی در جامعه رخ داده است چرا که ما در این راستا مشکل داریم.
وی افزود: اتفاقاتی که در کتاب «جناب آقای دیو» افتاده است یک قالب تازه و جدیدی را آقای علومی توانسته با موفقیت از پس آن برآیند یعنی این اثر مجموعه داستانهایی است که با حرفهاییگری به هم متصل شدهاند.
عربلو ادامه داد: کتاب «جناب آقای دیو» از حالت کلیشهای و تکراری درآمده و داستانها به هم پیوند خورده است به گونهای که چندین نوع کار طنز وجود دارد که از جمله آن میتوان به طنز روزنامهای و ژورنالیستی اشاره کرد اما این اثر داستانها را متصل به هم روایت کرده است که اگر این مسئله نبود کار یکدست میشد.
وی افزود: مخاطبان این رمان، مخاطبان خاص هستند یعنی اگر با برخی از اشخاص آشنایی نداشته باشند قطعاً نمیدانند که نویسنده درباره چه کسی صحبت کرده است حتی در این اثر به آکادمی یکی از خوانندههای زن نیز اشاره شده است.
امینی: اصلاً طنز بدون ورود به حریمهای ممنوعه طنز نمیشود
در ادامه این مراسم اسماعیل امینی شاعر و استاد زبان و ادبیات فارسی، بیان داشت: من در حوزه داستاننویسی از رمان و تجربه کافی برخوردار نیستم اما در حوزه طنز دارای تجربههای گوناگونی هستم.
وی افزود: رادیو و تلویزیون عوامزده میگویند که شعر، شعری است که قافیه و وزن داشته باشد به گونهای که چند روز پیش در رادیو برخیها زنگ زده و اشعاری را میخواندند اما اهل ادب و متخصص ادبیات به این گونه اشعار شعر نمیگویند. چرا که شعر مشروط به داشتن قافیه و وزن نیست به همین منظور برای طنز هم با همین مشکل مواجه هستیم.
امینی ادامه داد: طنز برای خندیدن نیست برای اندیشیدن است به گونهای که طنز یک ابزار در دست طنزپرداز بوده که برای اندیشیدن به کار میرود، همچنین برخی از شئونات ما متأسفانه نظیر آئینهای خاص فرهنگی، سینهزنی، روابط عاطفی و عاشقانه نو برخی از موضوعات تحت تأثیر سیاست بازی است که بسیار هم بد بوده چرا که به ضرر عواطف انسانی و تعلیم و تربیت است.
وی افزود: تصور ما از طنز نویس این است که باید درباره سیاستمداران به خلق اثر بپردازند و اگر هم وابستگی به دولت داشته باشد باید در مورد سردمداران طنزی بگوید کارهایی همانند کار آقای علومی کار ارزشمندی است که متأسفانه دیده نمیشود و تنها بین خواص میماند. حتی کتاب «موسیقی عطر گل سرخ» اثر عمران صلاحی مورد توجه قرار نمیگیرد. بنده به یاد دارم که در مراسم نقد و بررسی این کتاب برخی از منتقدان معتقدند بودند که این اثر یک مشت مطالب خنثی و بیخط است و چیزی درباره سیاست نیست.
این شاعر گفت: تناقضی که انسان در این جهان دارد برای او وضعیت طنزآمیزی را ایجاد میکند، این است که طنز را ارزشمند و جدی میکند و اشتباه آن است که فکر میکنند که کار طنز مقابل کار جدی است.
وی اضافه کرد: نظرم این است که اصلاً طنز بدون ورود به حریمهای ممنوعه اصلاً طنز نمیشود اما باید گفت محیط و زمان متفاوت است مثلاً در دورانهای گذشته نمیشود در مقابل سبیل و گربه ناصرالدینشاه چیزی به عنوان طنز بنویسند اما اکنون به راحتی میتوان آن را نوشت.
وی افزود: هنر طنزنویس این است که بتواند وارد حریمهای ممنوعه شود اما به گونهای بنویسد که به کسی برنخورد یعنی طنزنویس درباره چیزی حرف میزند که همه درباره آن خبر دارند اما لباسی بر روی آن میپوشد که وقتی خوانده و یا شنیده میشود همه لذت میبرند.
کتاب «جناب آقای دیو» رونمایی شد
در پایان این مراسم رئیس بنیاد ادبیات داستانی به همراه احمد عربلو، محمدعلی علومی و اسماعیل امینی از کتاب «جناب آقای دیو» که مشتمل بر 256 صفحه و به تازگی از انتشارات عصر داستان با قیمت 12 هزار تومان منتشر شده رونمایی کردند.
فارس
نظرات