تحلیل کارنامه دکتر منصوره اتحادیه تاریخ نگار مشروطه
چهارمین نشست از سلسله نشستهای گروه روششناسی و تاریخنگاری پژوهشکده تاریخ اسلام با موضوع نقد کارنامه تاریخنگاری دکتر "منصوره اتحادیه" برگزار شد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران،گروه روششناسی و تاریخنگاری پژوهشکده تاریخ اسلام که از سال 91، سلسله نشستهایی با عنوان «نقد کارنامه تاریخنگاری ایرانی» برگزار میکند؛ در چهارمین نشست خود به بررسی کارنامه تاریخنگاری دکتر منصوره اتحادیه پرداخت. این نشست با حضور دکتر منصوره اتحادیه، دکتر سیمین فصیحی، دکتر زهرا قنبری و دکتر داریوش رحمانیان در محل سالن اجتماعات پژوهشکده تاریخ اسلام برگزار شد.
دکتر منصوره اتحادیه در هشتم اسفند سال 1312هجری شمسی در خانوادهای که از طرف پدر به تجار آذربایجان و از مادر به خاندان قاجار میرسید، متولد شد. کودکیاش در سالهای سخت جنگ جهانی دوم و اشغال ایران سپری شد. وی در آن سالها با معلم سرخانه، تحصیل را دنبال کرد. مدرسههای کیهان، ژاندارک و انوشیروان دادگر از مدارسی بود که ایشان در آنجا درس خواند. دوره متوسطه خود را به انگلستان رفت و تحصیلات عالی دانشگاهی را با انتخاب رشته تاریخ در اسکاتلند گذراند و در سال 1335ش. موفق به اخذ درجه فوق لیسانس از دانشگاه ادینبورگ گردید و به دنبال آن در دانشگاه تهران با سمت مربی استخدام شد. در پیگیری تحصیلات در سالهای 59-1356ش. برای گذراندن دوره دکتری عازم اسکاتلند شد و موفق به دریافت دکترای تاریخ از دانشگاه ادینبورگ گردید و رساله دکتری خود را درباره: «احزاب سیاسی در دورة مشروطیت» به رشته تحریر درآورد.
دکتر اتحادیه پس از اخذ مدرک دکتری در سال 1358 و بازگشت به ایران در دانشگاه تهران واحدهای درسی مختلفی از جمله: تاریخ قاجاریه، جنبشهای یکصد ساله اخیر و تاریخ خاورمیانه را تدریس میکرد. وی پس از سه دهه تحقیق و پژوهش در سال 1378ش. از دانشکده ادبیات دانشگاه تهران بازنشسته شد، اما همچنان به کار تدریس ادامه میدهد. خانم دکتر اتحادیه در سال 1362 با تأسیس نشر تاریخ ایران فعالیتهای علمی و تاریخی خود را گسترش داد که این مؤسسه تا به امروز به فعالیت خود ادامه داده است.
کتابهای سایهسار مهربانی، ستایش میلاد و کارنامه دکتر منصوره اتحادیه نظام مافی از مصطفی زمانینیا درباره او منتشر شدهاست.
از جمله آثار او میتوان به تدوین کتابهای «تاریخ غفاری» با همکاری سیروس سعدوندیان، «خاطرات و اسناد حسینقلیخان نظام السلطنه مافی»، «گزیدهای از مجموعه اسناد عبدالحسین میرزا فرمانفرما» با همکاری سیروس سعدوندیان، «نامههای یوسف مغیث السلطنه»، «سیاق عشیرت در عصر قاجاریه»، «آمار دارالخلافة تهران: اسنادی از تاریخ اجتماعی تهران در عصر قاجار»، «خاطرات تاجالسلطنه» با همکاری سیروس سعدوندیان، «پیدایش و تحول احزاب سیاسی مشروطیت، دورههای یکم و دوم مجلس شورای اسلامی»، «شیوه تاریخ نگاری»، «اینجا طهران است...: مجموعه مقالاتی درباره طهران ۱۳۴۴-۱۲۶۹ه. ق.»، «سقوط ساسانیان: فاتحان خارجی، مقاومت داخلی و تصویر ِ پایان ِ جهان»، با همکاری دکتر تورج دریایی، فرحناز امیرخانی، روزبه زرینکوب و تألیف «پیدایش نشر تاریخ و تحول احزاب سیاسی در مجلس سوم» و ترجمه آثاری چون «سفرنامه آگوست بنتان»، «ژنرال سمینو در خدمت ایران عصر قاجار و جنگ هرات (۱۳۲۶-۶۶ ق.)»، «زندگی، زمانه و آثار بیهقی» اشاره کرد.
در ابتدای این نشست، منصوره اتحادیه، استاد بازنشسته دانشگاه تهران ضمن بیان تجربیاتش، ریشه علاقهاش به تاریخ را در تربیت خانوادگیاش دانست و اظهار داشت: مادرم بسیار رمان به زبان فرانسه میخواند و همین عامل نیز باعث شد تا من پیش از زبان فارسی، خواندن به زبان فرانسه را آغاز کنم و چون علاقه به خواندن داشتم و مادرم یک سری کتاب کودک به زبان فرانسه داشت و من مطالعه را با این آثار آغاز کردم، در حالی که در آن زمان در ایران اصلاً برای کودکان کتاب وجود نداشت. عشقم به تاریخ با همین آثار آغاز شد، چون داستانهای این کتابها در فرانسه قرن نوزدهم میگذشت و پر از تصاویر و نقاشیهای جذاب بود و من را با دنیای دیگری آشنا میکرد.
عامل دیگری که علاقهام به تاریخ را جدیتر کرد رمانهای الکساندر دوما بود که تاریخ فرانسه را هر چند به شکل رمان، به تصویر میکشد. در آن دوران با مطالعه رمانهای تاریخی بهویژه کتابهای «الکساندر دوما» علاقه بیشتری به این حوزه در ذهنم شکل گرفت. از رمان بسیار میتوان آموخت رمان هم مانند تاریخ درباره زندگی انسان هاست منتها تاریخ درباره زندگی انسانهای واقعی است اما رمانهای تاریخی تخیلی هستند با این حال بخشی از تاریخ هم براساس تخیل است. وقتی درباره ناصرالدینشاه نیز مینویسیم از تخیل نویسنده سرچشمه گرفته و مورخ فکر میکند که اینگونه بوده است.
منصوره اتحادیه با اشاره به اینکه خانوادهاش در 12 سالگی او را برای ادامه تحصیل به انگلیس فرستادند، ادامه داد: من در این دوره میخواستم تاریخ انگلیس را نخوانم اما مادرم تاکید کرد وقتی اینجا هستی و زبانشان را میخوانی باید تاریخ شان را هم بدانی و عجیب برایم واضح شد کاری که برای آیندهام انتخاب کردهام خواندن تاریخ است. علاقه به تاریخ را به پدرم مدیون هستم که کتابخانه بزرگی داشت و عادت به مطالعه را نیز از رمان خواندنهای مادرم دارم. در کودکی فرانسه آموختم و کتابهای مخصوص کودکان که مربوط به قرن 19 فرانسه بود را میخواندم که باعث شد با دنیای جدیدی آشنا شوم. علاقه به تاریخ از رمانهای تاریخی «الکساندر دوما» شکل گرفت که رمانهای تخیلی بودند و مطالعه آنها تا به امروز ادامه دارد که همچنان از کتابهای صوتی استفاده میکنم.
این پژوهشگر تاریخ افزود: سپس به شهر ادینبورگ اسکاتلند رفتم که شهری قدیمی و تاریخی بهشمار میرود. استادان بسیار خوبی به ما تدریس میکردند. استاد پرث متخصص قرن هجدهم تاریخ انگلیس که شاگرد نیمیر بود که او هم از مورخین بزرگ انگلیس بود. «الول ساتن» ایرانشناسی که در این دانشگاه بود، علاقهام به تاریخ را دوچندان کرد. ما علاوه بر انگلیسی باید دو زبان دیگر را کار میکردیم و من علاوه بر زبان فرانسه، فارسی را انتخاب کردم که ساتن استاد فارسی من بود و ما با هم سعدی و حافظ میخواندیم. ساتن از ایرانشناسانی بود که به ایران علاقه داشت.
این بانوی مورخ ادامه داد: در زمان تحصیل من، زنان کار جدی نمیکردند و تحصیل من هم کم و بیش بدون هدف بود و بعداً بسیار افسوس آن را خوردم. پس از پایان تحصیلم به ایران آمدم و چون در آن دوره زنان به طور جدی کار نمیکردند چند سال در خانه بودم تا اینکه بهصورت پژوهشگر علاقه ام به تاریخ را دوچندان کرد. در مرکز مطالعات بینالملل دانشکده حقوق دانشگاه تهران به کار گرفته شدم. نخستین پروژهای که روی آن کار کردم مربوط به کانال سوئز بود و این امر باعث آشناییام با اسناد بینظیر آرشیو وزارت امور خارجه انگلیس از نخستین ارتباط ایران و انگلیس و پس از آن شد. گنجینهای که باعث علاقه چندین برابرم به پژوهش سندها انجامید.
وی با اشاره به اینکه مرکز تحقیقات بینالملل تعطیل شد، بیان کرد: پس از تعطیلی این مرکز به دانشکده ادبیات رفتم و در آن دوره دکتر زریابخویی و دکتر باستانیپاریزی و دکتر ناصر اشراقی در دانشکده جلسه داشتند و از من در گروه تاریخ استقبال کردند و با تدریس جغرافیای تاریخی کارم را آغاز کردم. من در ابتدا از تدریس ترس داشتم و یکی از اساتید توصیهای داشت که شما نترس چون به هر حال دانشجویان از شما کمتر میدانند و بنابراین شما در تدریس مشکلی نخواهی داشت. یکی دیگر از دروسی که تدریس کردم تاریخ چین و خاطره جالبی که برایم اتفاق افتاد در این درس بود که در آن زمان نمیشد از انقلاب چین و مائو در ایران صحبت کرد و مانده بودم که چه کار کنم. از یکی از آشنایان راهنمایی خواستم ایشان هم گفت شما از کنفسیوس شروع کن تا پایان ترم درسی اصلاً به انقلاب چین نخواهی رسید و ترم تمام خواهد شد.
این استاد بازنشسته دانشگاه تهران در ادامه افزود: پس از مدتی دکتر زریابخویی گفت که برای پیشرفت باید دکترا بگیرم و به ساتن نامه نوشتم و او هم به خوبی من یادش بودم و استقبال کرد و بار دیگر به ادینبورگ رفتم. موضوع پایاننامه دکترا را «احزاب سیاسی در مشروطه مجلس اول و دوم» انتخاب کردم و پس از پایان تحصیل که همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی بود به ایران بازگشتم. انقلاب کمک بسیاری در کارم بود چرا که مینیاتوری از انقلابها را برایم به تصویر کشید و پس از آن نیز به فعالیتهایم در مجلس شورای اسلامی و دانشگاه تهران ادامه دادم.
اتحادیه پس از اشاره به تاسیس «نشر تاریخ ایران» در سال 1362 ادامه داد: آثار زیادی را منتشر کردهایم که در زمینه اسناد تاریخ معاصر دارای اهمیت است. تا 12 سال پیش در دانشگاه تدریس میکردم و کتابهای ارزشمندی نیز به چاپ رساندیم. یکی از متفکرین روم «سیسرون» میگوید که قانون نخست برای مورخ باید این باشد که جرات نکند مطلب نادرست بگوید اما این امر کار آسانی نیست و این کار بسیار سخت است. ملاحظات سیاسی، تاریخی و حتی خانوادگی دست تاریخنگار را میبندد. تاریخ درباره انسان است و هر چه درباره انسان نوشته شود، تاریخ بهشمار میرود و حیطه آن بیانتهاست. پس از انقلاب توجه ایرانیان به تاریخ بسیار افزایش یافت اما نواقصی دارد که گاهی برداشت ها نادرست و مغشوش است و همه جا دنبال توطئه میگردیم و بسیاری اوقات از کارهای جدید اطلاع نداریم. مورخ مسئولیتی در قبال تاریخ دارد اما هر مورخی جهتگیری و نگاه خاصی به مسائل دارد و هیچ مورخی بهطور کامل بیطرف نیست. نمیتوان ادعا کرد تاریخ اینگونه است تنها میتوان گفت من این واقعه را اینگونه دیدهام.
مدیر نشر تاریخ ایران با بیان اینکه بیوگرافیهایی نیز تالیف کرده، افزود: بیوگرافیهایی که نوشتهام، باعث شناخت طرز تفکر رجال قاجار و آشکار کردن وجوهی از تاریخ برای ما خواهد شد. دسترسی کمی به این بیوگرافیها هست و معمولا مستند نیستند، از سوی دیگر در این حوزه دچار خلأ هستیم. تاریخ تفسیر است و بر اساس اسناد این تفسیرها بیان میشود. بهطور مثال درباره قاجاریه بر پایه اطلاعات نادرستی که از دوره پهلوی به ما رسیده، مطالبی گفته میشود که نباید به آنها استناد کرد. تفسیر اسناد، بُعد جدیدی از تاریخ بهشمار میرود.
اتحادیه در پایان افزود: من شانس بسیاری آوردم چون حوزه کاری من که قاجاریه است بعد از انقلاب اسلامی مورد توجه قرار گرفت چون در زمان پهلوی قاجارها منفور بودند و کسی به آنها نمیپرداخت اما پس از انقلاب اسناد و آثار بسیاری منتشر و در دسترس قرار گرفت و هر روز و هر لحظه سند و مطلب جدیدی منتشر میشود.
سیمین فصیحی استاد تاریخ دانشگاه الزهرا نیز در این نشست با اشاره به تعداد بالای آثار دکتر اتحادیه، اظهار داشت: خانم دکتر اتحادیه خودشان علاوه بر اینکه مورخ هستند دارای ریشه و سابقه تاریخی هستند. اتحادیه علاوه بر نسبت با قاجار، از خاندان اتحادیه، تاجر بزرگ طرفدار مشروطه است و آثار تاریخی وی با این نسبتهای خانوادگی پیوند خوردهاند. فردی که خود ریشه تاریخی دارد، موضوعهای مجهول دوره معاصر را بررسی میکند. شخصیت تاریخنگار را پیش از مطالعه اثر باید شناخت و اتحادیه از دل تاریخ درآمده است. اتحادیه میگوید تابع هیچ مکتبی نیست و تاریخ را تکرارناپذیر میداند. تاریخ را سرگذشت انسانها و علم معرفی میکند. به همین دلیل ایشان کار مورخ را کشف حقیقت میداند و معتقد است تاریخنگار معلم اخلاق نیست.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه اتحادیه در دوران معاصر تاریخنگاری کرده، گفت: به نظر میرسد ایشان در سنت «رانکهای» تاریخنگاری میکند و البته در برخی جاها پا را فراتر از ویژگیهای آن گذاشته است. در رویکرد پوزیتیویستی، توجه به سند، بیطرفی و کار سیاسی ارزشمند شمرده میشود و قضاوت ارزشی مردود است. واقعیت از صافی ذهن مورخ میگذرد اما اینکه واقعیت چیست و چه حقیقتی پشت آن نهفته است، کمتر بررسی میشود. آگاهی تاریخنگار از محدودیتها و امکانات کارش بر کیفیت آثار وی تاثیر میگذارد. کثیرالتالیف بودن اتحادیه در انتشار سند و زندگینامهنویسی دو بخش ارزشمند آثار وی بهشمار میرود. حجم کار و تنوع آثار این پژوهشگر، فردی را که میخواهد درباره وی تحقیق کند، دچار سردرگمی در میان فعالیتهایش خواهد کرد.
این عضو انجمن ایرانی تاریخ ادامه داد: مهمترین وظیفه مورخ شرح و معرفی وقایع تاریخی است اما این شرح تنها در حد توصیف باقی نمیماند بلکه یک فرآیندی است که نیازمند مراحل زیادی است و تبیین تاریخی از این طریق صورت میگیرد و به میزانی که این تبیینها و تصویرسازیها کیفیتر باشد در شرح واقعه تاثیر خواهد داشت و از همین نظر است که خانم دکتر اتحادیه بسیار ارزشمند است.
وی در ادامه افزود: اولین گام در تاریخ نگاری این است که ما واقعیت تاریخی خودمان را بشناسیم و بعد بتوانیم آن را تحلیل کنیم. نخستین گام مورخ، تهیه مواد اولیه تاریخی است و شناخت و انتشار آنها کار سادهای نیست که اتحادیه در نشر تاریخ ایران به این کار همت گماشته است. توجه به تاریخ سیاسی، تاریخ اجتماعی و تاریخ زنان از مهمترین زمینههای فعالیت این پژوهشگر تاریخ بهشمار میرود. نگارش تاریخنگاریهایی درباره نجمالسلطنه، عزتالدوله و تاجالسلطنه مربوط به زنان نخبه دوره قاجار هستند که تدوین زندگینامه آنها بر پایه منابع مردانه صورت گرفته است و من از این جهت اعتراضی به خانم دکتر اتحادیه دارم که چرا عنوان اثرشان را زنی که زیر مقنعه کلاهداری کرده است گذاشتهاند و ارزش نجمه السلطنه را در کلاهداری و کار مردانه کردن دانستهاند.
دکتر زهرا قنبری در این نشست با اشاره به بُعد اخلاقی منصوره اتحادیه گفت: کسی نیست که با خانم دکتر اتحادیه در ارتباط بوده باشد و از خوش سیرتی و خوش زبانی ایشان بیبهره مانده باشد و ایشان همواره با کمال فروتنی علمی پذیرایی دانشجویان و محققین هستند. حجم آثار ایشان نیز در میان مورخان زن بسیار بالاست و بررسی آثار ایشان را بسیار مشکل میکند. وی در تمام حوزههای تاریخ سیاسی، اجتماعی، تاریخ محلی و حوزه تاریخ زنان آثاری را به رشته تحریر درآورده که با توجه ویژه به سند و سندخوانی تدوین شدهاند. امروز که بیش از 30 سال از تاسیس نشر تاریخ ایران از سوی این پژوهشگر ارزشمند تاریخ میگذرد، اسناد بااهمیتی را منتشر کرده که خلأ سندی ایران را پر میکند و با بررسی اسناد وزارت امورخارجه انگلیس و ایران و اسناد مجلس شورای ملی خدمت بسیاری در این عرصه داشتهاند.
این پژوهشگر تاریخ با اشاره به اینکه از میان 55 اثر ایشان سیزده اثر به زندگینامه نویسی اختصاص دارد، اظهار داشت: در تدوین بیوگرافیها نیز از اسناد داخلی بهره برده است. در حوزه تاریخ اجتماعی، نگاهی بر اساس اسناد دارد و به مسئله معیشت، طبقات اجتماعی و روزمرگی مردم اشارههای بسیاری میکند. رویکرد تاریخ سیاسی وی که تز دکترایش نیز بهشمار میرود، درباره احزاب سیاسی ایران در دوران مشروطه نوشته شده است. توجه به تاریخ محلی در کتاب «مراسلات تهران» اطلاعات ارزشمند اقتصادی و اجتماعی درباره اقتصاد آن دوران بهدست میدهد.
دکتر زهرا قنبری در پایان افزود: خانم دکتر اتحادیه معتقدند که یک بی توجهی در عرصه تاریخ نسبت به زنان وجود داشته و زنان نیز در برهههای به دلیل شرایط اجتماعی نخواسته اند در جامعه حضور پیدا کنند و با تغییر شرایط و ایجاد بستر مناسب زنان نیز در عرصه های مختلف حضور پیدا کردهاند. اتحادیه در آثارش نگاهی ویژه به زنان نشان داده است و ایشان با دیدگاه تاریخنگاری زنمحور، زنان قاجار یا مشروطه را که معمولا از نخبگان دورانشان هستند، معرفی کرده است. درباره روششناسی آثار وی نیز باید بگویم با اینکه خود را وامدار مکتب خاصی نمیداند اما نظریههای اجتماعی را در آثارش میتوان دید. اتحادیه همچنین معتقد است، عبرتآموزی فایده تاریخ نیست و تاریخنگار نیز معلم اخلاق بهشمار نمیرود. وی شخصیتهای تاریخی را خاکستری میداند و اعتقاد دارد اشخاص را باید از دریچه زمان و مکان شناخت. رویکرد وی در کتابهایش توصیفی و نه تحلیلی است و باید وی را بهعنوان یکی از زنان نامدار حوزه تاریخ ایران دانست.
داریوش رحمانیان استاد تاریخ دانشگاه تهران و عضو انجمن ایرانی تاریخ نیز در ادامه با اشاره به سخنان خانم دکتر اتحادیه در زمینه مشارکت پژوهشگران دیگر در انتشار 55 اثر ایشان گفت: در بیان ویژگی کارنامه آموزشی و پژوهشی خانم اتحادیه یکی از موارد چشمگیر و ارزشمند و در بین اهل تاریخ هم نادر و بیمانند است؛ روحیه همکاری و شاگردپروری ایشان است که اجازه داده تا دانشجویان و پژوهشگران جوان در کنار ایشان قرار گیرند و شاگردان بزرگی را پرورش دهد. این مسئله یکی از ضعف های بزرگ عرصه تاریخ ماست که ما استادان بسیار بزرگی داریم که کارهایشان بسیار ارزشمند و قابل استفاده است اما نمیتوانند شاگرد پرورش دهند و یک استاد خوب در درجه اول باید بتواند شاگرد تربیت کند و سپس کتاب بنویسد. سقراط یا سیدجمال الدین اسدآبادی اثر قابل توجهی ننوشتند اما جایگاه شان را مدیون شاگردان تاثیرگذاری است که پرورش دادند.
عضو انجمن ایرانی تاریخ ادامه داد: نظام آموزشی تاریخ در کشور ما دچار بحران است. نقد تاریخنگاری و تاریخنگری اهمیت بسیاری دارد. غیبت مورخ مسئلهای است که در جامعه و فرهنگ ما وجود دارد و تاریخنگار از شان و احترام کافی برخوردار نیست. وقتی که خانم دکتر اتحادیه از دانشگاه بازنشسته میشود چه کسی را داریم که بتواند جایگزین ایشان شود در حالی که ایشان نشاط علمی شان شروع شده و در اوج تلاش و پویایی علمی هستند؟ دانشگاههای ما با قانون بازنشستگی از حضور امثال خانم دکتر اتحادیه بیبهره میمانند و جایگزینی برای وی نداشتهایم و در حوزه تاریخ در دانشگاهها دچار بحرانیم.
این استاد تاریخ گفت: سنت تاریخنویسی ما دچار سنت مناقب نویسی و مذمت نویسی است و رجال دورههای مختلف ایران در معرض دستگاه دیوسازی و فرشتهسازی هستند. درباره قاجاریه همواره گفته میشود که این سلسه خیانتکار بود و سند خیانتش هم قراردادهای گلستان و ترکمنچای است و علاوه بر اینکه شرایط سیاسی ونظامی آن دوره و ضعف ایران در نظر گرفته نمیشود کسی به این نکته توجه نمیکند که در این قراردادها برای نخستین بار مفهوم ایران سیاسی در نظام بینالملل به رسمیت شناخته شد. این روایت دوره رضاشاهی و محمدرضاشاهی از دوره قاجاریه است در حالی که سلسله قاجار با اعتدال خودشان به کشور خدمت کردند به قول حضرت سعدی: پنجه با شیر و مشت با شمشیر کار خردمندان نیست. آیا اینکه در مقابل فشار نظامی روسیه قائم مقام و عباس میرزا سربازانشان را مقابل توپ روسها میدادند؟ که چه اتفاقی بیافتد؟ که روسها تا قزوین را هم تصرف کنند؟
نویسنده کتاب «چالش جمهوری و سلطنت در ایران» در ادامه اظهار داشت: یکی از آثار بسیار ارزشمند خانم دکتر اتحادیه کتاب ارزشمند «مجلس و انتخابات» است که به مساله خیزش انقلاب مشروطه در ایران میپردازد و از این لحاظ که ایرانیان نخستین ملت آسیایی، شرقی و مسلمان هستند که دست به چنین کاری زدهاند و در یک خیزش ملی نظام استبدادی را پایین آورده اند، ارزش بسیاری دارد. متاسفانه تاریخ پارلمان در تاریخنگاری ما مغفول مانده و دکتر اتحادیه در این زمینه آثار بااهمیتی تالیف و منتشر کرده است ای کاش دیگران هم در این راه بروند.
وی درباره اهمیت تاریخ نگاری در زمینه مجلس ادامه داد: تاریخ مجلس در کشور ما آنچنان مهم است که میتوانیم یک شعبه مستقلی با عنوان تاریخ مجلس در ایران داشته باشیم چون مجلس زنده است و ادامه داد و نمایندگان مجلس ما هم باید بدانند که: «حدیث نیک و بد ما نوشته خواهد شد/ زمانه را سندی و دفتری و دیوانی است»، نماینده مجلس ما باید بداند که کارنامه اش باز خواهد شد و به او نمره خواهند داد. من در مقالهای در مقابل سنت شاهنامهنویسی از تاریخ مشروطه احمد کسروی با عنوان سنت مردمنامه نویسی یاد کردم و احمد کسروی نیز نخستین مردمنامه نویس ماست و کتابش نیز یک حماسه است که قهرمانانش رستم و گیو و گودرز نیستند بلکه ستارخان و مجاهدان گمنام مشروطه هستند و بر همین سیاق برای نگارش تاریخ مجلس نیز مردمخانه نویسی را جعل کردهام.
در پایان مراسم نیز جمشید کیانفر مصصح، نسخه شناس و عضو هیئت علمی پژوهشکده تاریخ اسلام و دکتر شمس مدیر مطالعات کردی دائرهالمعارف بزرگ اسلامی به بیان دیدگاههای خود پیرامون شیوه تاریخ نگاری و خدمات علمی دکتر منصوره اتحادیه پرداختند و نشست با پرسش و پاسخ از سوی حاضران درباره آثار و فعالیتهای این پژوهشگر به پایان رسید.
جماران
نظرات