28
خرداد
1400
به مناسبت دستگیری جان پاتیس، جاسوس آمریکایی در 29 خرداد 1365
مروری بر جاسوسیهای شیطان بزرگ در ایران
یکی از ابزارهای مهمی که آمریکا برای رسیدن به اهداف اولیه و ثانویه خود (بر اندازی و تضعیف) به کار می گرفت، جاسوسی بود؛ طراحی و اداره فعالیت های جاسوسی نیز عمدتاً سازمان سیا انجام می گرفت.
جان پاتیس فردی آمریکایی الاصل با پاسپورت ایتالیایی است که در اوایل دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران وارد کشور ما شده و در یک مرکز مخابراتی به عنوان تکنسین استخدام میشود. اما در طول سالهای دفاعمقدس این مرکز مهم در خاورمیانه، بارها توسط ارتش صدام بمباران میشود و در هیچ کدام، جان پاتیس در دفتر کارش حضور نداشته است.
نیروهای امنیتی پس از مشکوک شدن به وی، او را در مرداد 1365 دستگیر میکنند و پس از محاکمه مشخص میشود که او جاسوس بوده و اخبار و اطلاعات مربوط به صادرات نفت را به سازمان جاسوسی آمریکا گزارش میکرده است.
دادسرای انقلاب اسلامی تهران پس از چندی، جان پاتیس جاسوس امریکایی با پایان دوران محکومیتش آزاد می کند که وی از طریق اروپا عازم امریکا می شود.
دولت آمریکا در طی دوران ریاست جمهوری ریگان و همزمان با درگیری کشورمان در جنگ تحمیلی تلاش بسیاری به خرج داد تا بلکه به طرق گوناگون بتواند نظام اسلامی ایران را ساقط کند. اما به دلیل ناکامی در رسیدن به این هدف، سعی کرد تا آنجایی که می تواند بنیه نظامی و اقتصادی جمهوری اسلامی را تضعیف کرده تا دیگر به عنوان خطری برای منافع آمریکا در منطقه مطرح نباشد.
یکی از ابزارهای مهمی که آمریکا برای رسیدن به اهداف اولیه و ثانویه خود (بر اندازی و تضعیف) به کار می گرفت، جاسوسی بود. طراحی و اداره ی فعالیت های جاسوسی نیز عمدتاً توسط سازمان سیا انجام می گرفت.
این فعالیتهای جاسوسی نیز به شیوه های گوناگون صورت می پذیرفت بدین ترتیب که یا بعضی از مامورین سیا با مدارک جعلی وارد ایران می شدند و به کار جمع آوری اطلاعات و یا فعالیتهای تخریبی می پرداختند ( مانند جان پاتیس )، یا اینکه از انواع گروهکهای فراری و ضد انقلاب در خارج از کشور برای جمع آوری اطلاعات محرمانه و سازماندهی آنان در جهت ضربه زدن به منافع جمهوری اسلامی ایران بهره برداری می کردند (مانند گروهک منافقین و گروهکهای سلطنت طلب)، و یا اینکه عده ای از افراد ساده لوح در داخل کشور را فریب داده و از آنان برای جمع آوری اطلاعات و اخبار، بخصوص در زمان جنگ، استفاده می کردند.
اندروور پژوهشگر تلویزیون بی.بی.سی، در طی یک برنامه تلویزیونی می گوید: «سازمان سیا علی رغم نا امید شدن از فعالیتهای ضد ایرانی گروههای مخالف جمهوری اسلامی، سالانه مبلغ سه میلیون دلار به آنان پرداخت می کند، هدف این است که در کوتاه مدت از فراریان ایرانی به عنوان منبع کسب اطلاعات استفاده کند و احتمالاً برای وقایع احتمالی آینده در ایران از آنان بهره ببرد».
رئیس وقت سازمان سیا نیز در یک برنامه تلویزیونی اعتراف کرد که سازمان متبوعش از ناتوانی در مقابله با گسترش و پیروزی انقلاب اسلامی ایران درس های تازه ای گرفته و از این پس خواهد کوشید با تکیه بیشتر بر منابع انسانی تاثیر قاطع تری بر شکل گیری وقایع سیاسی حساس جهان داشته باشد.
وی تکیه بیش از حد بر اطلاعات ماهواره ای و وسایل الکترونیکی را موجب ضعف ارزیابی های سازمان سیا در دهه گذشته خواند و ارزش نیروهای نفوذی و ستون پنجم را به عنوان ابزار درجه اول کسب اطلاعات و نیز پیشبرد جنگ روانی در کشورهای مورد نظر ستود.
به طور نمونه اواخر سال 1367، شبکه ای از جاسوسان مزدور سیا در ایران کشف شد که عمدتاً از طریق پیامهای رمز رادیویی و نامریی نویسی و ملاقات حضوری در کشور ثالث، با افسران اطلاعاتی سیا در ارتباط بوده اند.
حجت الاسلام ری شهری وزیر وقت اطلاعات در یک مصاحبه مطبوعاتی در تاریخ 68/2/6علام داشت: وزارت اطلاعات موفق شده است تعداد قابل توجهی از عناصر اطلاعاتی، عملیاتی و لجستیکی سیا را در ارگانهای نظامی و غیر نظامی دستگیر کند.
وی گفت: آمریکا با جلب و جذب این افراد و آموزش عملیات جاسوسی به آنها بیانیه الجزایر را نقض کرده است و باید در دادگاه لاهه به علت دخالت در امور داخلی ایران پاسخگو باشد.
روزنامه نیویورک تایمز نیز در تاریخ ۱۸/ 5/ ۱۳۶۸، با انتشار گزارشی درباره کشف شبکه جاسوسی سازمان سیا اعتراف مقامات و تحلیلگران آمریکایی در زمینه عدم موفقیت آمریکا در انجام فعالیتهای جاسوسی در ایران و ناخشنودی آمریکایی ها از این امر را مورد اشاره قرار داد و به نقل از این مقامات، دستگیری تعدادی از جاسوسان آمریکا و متلاشی شدن شبکه جاسوسی آنها را تایید کرد.
حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی نیز در اول اردیبهشت ۱۳۶۸ در این زمینه اظهار داشت: آمریکایی ها انواع نامریی نویسی را در این جریان به کار گرفته بودند به نحوی که دو نفر جاسوسان از یک نوع استفاده نکنند، تا اگر یک نوع آن را ما کشف کردیم، نوع دیگر آن کشف نشود.
هر یک از آنها یک ماده شیمیایی و یک ظاهر کننده مخصوص به خود داشته است. به جاسوسان دستورهای پیچیده و آموزشهای بسیار سطح بالا داده بودند و سرمایه گذاری زیادی کرده بودند … نوع آموزش ها نشان می دهد که آمریکایی ها حساب های خطرناکی برای ما دارند چون بعضی از جاسوسان گفته اند که در اطراف مشهد زمینی را به مساحت یک کیلومتر در یک کیلومتر بخرید، سپس به آنها آموزش هدایت چتر باز داده اند تا اگر چتر باز خواست پیاده شود. در نقطه خاصی که می خواهد بتواند پیاده شود هم چنین به آنها ماموریت داده اند که همه ی پل ها و نقاط استراتژیک را که تا مرز فاصله نزدیکی دارند، شناسایی کرده و عکس برداری کنند و به آمریکایی ها بدهند برای اینکه آمریکایی ها بتوانند در وقت مناسب از آن استفاده کنند … به جاسوسان نوعاً یک رادیوی مخصوص داده اند که از آن طرف پیام رمز می دهند و در این رادیو ضبط می شود و هر وقت هم جاسوسی در خانه اش نیست، پیام توسط رادیو ضبط می شود و متقابلاً نیز جاسوس مذکور، پاسخ پیام دریافتی را به صورت رمز با همان رادیو ارسال می کند.
برخی از افراد دستگیر شده در این شبکه جاسوسی، طی مصاحبه ای با خبرنگاران داخلی و خارجی، چگونگی ارتباط خود با آمریکا و اطلاعات مورد نظر آمریکایی ها را توضیح دادند.
یکی از این افراد به نام هوشنگ امجدی اظهار داشت: پس از چند بار ملاقات با یک خانم به نام سارا در هتلی در واشنگتن، مردی به ملاقات من آمد و بعد از آموزش استفاده از نامه های نامریی، از من خواست تا اطلاعاتی از اوضاع اقتصادی، وضع تولید پالایشگاهها و واردات فراورده های نفتی، برایشان ارسال کنم.
جمشید امیری نیز اظهار داشت: اطلاعاتی که آنها از من می خواستند، در باره ی مسایل جاری در کشور بود و از آن جایی که تخصص من در رشته شیمی بود و در پتروشیمی کار می کردم، می خواستند بدانند که آیا ایران قادر به تولید سلاح شیمیایی هست یا نه ؟
بهرام ایکانی نیز در این رابطه اظهار داشت: اطلاعاتی را که من به آمریکا منعکس می کردم، مسایلی در رابطه با جنگ ایران و عراق، نیازهای تسلیحاتی ایران، زمان حمله ایران به عراق و چگونگی سیستم پدافند ایران بود.
علی اصغر راهرو نیز در همین مصاحبه گفت: از من خواسته شده بود تا از کلیه پل ها، میادین حساس و تاسیسات نظامی، مناطق اقتصادی و نیروگاههای حرارتی عکسبرداری و همچنین اماکن نظامی سپاه و کمیته را شناسایی کنم.
مطالب مذکور به اضافه موارد دیگری از قبیل عکس العمل مردم در برابر جنگ، بمبارانها و موشک بارانها، نحوه رساندن مواد غذایی و سوختی به شهرهایی که مورد حملات هوایی قرار می گرفتند و … اطلاعاتی بود که عمدتاً سازمان سیا پس از جمع آوری آنها را در اختیار رژیم صدام حسین قرار می داد تا بر مبنای این اطلاعات دریافتی، بهتر بتواند به جمهوری اسلامی ایران ضربه وارد کند.
برخی از این افراد دستگیر شده از همان سالهای اولیه جنگ تحمیلی به سازمان سیا وصل شده، در طی سالیان دفاع قهرمانانه این ملت شجاع، اطلاعات حساسی را در رابطه با وضعیت جنگ و جبهه ها در اختیار آمریکا گذاشته اند.
سازمان سیا نیز با ارسال این اطلاعات برای بغداد، عملاً در کشتار و قتل عام ده ها تن از مردم شهری و روستایی، و رزمندگان جبهه های نبرد، شریک جنایات رژیم بغداد بوده است.
خبرگزاری دانشجو
نظرات