04
تیر
1400
ارزیابی مناسبات ایران و اردن
روابط ایران و اردن از عهد باستان آغاز شده است. شروع روابط رسمی ایران با این سرزمین به دوران سلاطین عثمانی بازمیگردد که ایران در شام نمایندگی کنسولی داشت. بعد از سلطه انگلیسیها بر اردن و فلسطین، ایران در بیت المقدس کنسولگری دایر کرد. این کنسولگری بعداً به سرکنسولگری تبدیل شد. پس از استقلال شرق اردن، دولت ایران این کشور را به رسمت شناخت. در ششم مرداد 1328 ملک عبدالله پادشاه وقت اردن، به ایران مسافرت کرد و عهدنامه مودت میان دولتین در 25 آبان همان سال در تهران منعقد شد. در 1329ش. سفارت ایران در امان در سطح وزیرمختار، تأسیس شد و در اسفند همان سال به سفارت ارتقأ یافت. در همین سال سفارت اردن در تهران تأسیس شد و متعاقب سفر رسمی محمدرضا پهلوی در آذر 1328 به اردن که طی آن یک موافقتنامه فرهنگی میان دو کشور نیز به امضأ رسید، روابط دیپلماتیک دو کشور به سطح سفارت کبری ارتقأ یافت و در همان تاریخ سفارت اردن در تهران به سفارت کبری تبدیل شد. این مسافرت که به دعوت ملک حسین انجام شده بود، مبانی دوستی و همکاری میان دو رژیم را بیش از پیش مستحکم کرد.
از این زمان به بعد، تا پیروزی انقلاب اسلامی در ایران روابط بسیار صمیمانهای میان دربارهای دو کشور برقرار بود. روابط سیاسی میان دو حکومت ایران و اردن، در تمام این مدت عمدتاً در مناسبات میان دربارهای سلطنتی دو کشور تبلور یافته بود و در خلال دیدارهای خصوصی سران دو رژیم تعیین و تدبیر میشد.
ملک حسین پادشاه اردن از اردیبهشت 1338 تا مرداد 1357 در یک دوره19 ساله 11 بار همراه با همسر، ولیعهد و نخست وزیرش به ایران مسافرت کرد.
این سفرها در تاریخهای زیر صورت گرفت:
11 اردیبهشت 1338
15 فروردین 1339
14 اردیبهشت 1346
26 مرداد 1346
7 شهریور 1347
5 تیر 1352
27 آبان 1352
2 مرداد 1353
3 مرداد 1356
9دی 1356
5مرداد 1357
علاوه بر این چندین بار نیز دیدار خصوصی ملکه عالیه از ایران، چند دیدار خصوصی فرح پهلوی ونیز دو دیدار رسمی محمدرضا پهلوی از اردن بخش اعظم کارنامه روابط سیاسی و دیپلماتیک میان دو کشور در این دوره را تشکیل میدهد. آمد و شدهای معدود ومحدود دست اندرکاران رسمی سیاست و دیپلماسی دو کشور نیز در واقع دنباله همین دیدارها و روابط خصوصی به حساب میآمد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، دولت اردن، دولت جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت شناخت و ملک حسین در اسفند 1357 طی پیامی پیروزی انقلاب اسلامی ایران را به بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران تبریک گفت و در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران، هیئت ده نفرهای از شخصیتهای برجسته علمی آن کشور به ریاست وزیر اوقاف و امور مقدسات اردن به ایران آمد. دولت اردن اگرچه ظاهراً خشنودی خود را از انقلاب اسلامی اعلام داشت، لیکن در واقع از صدور انقلاب اسلامی و احتمال گسترش آن نگران بود. در آذر 1359 حافظ اسد، اردن را به حمایت از گروه بنیادگرای اخوان المسلمین برای براندازی رژیم سوریه متهم کرد و صفآرایی نظامی دو کشور در مرزهای مشترک، تیرگی روابط را تا حد برخورد مسلحانه پیش برد. روابط حسنه جمهوری اسلامی ایران با سوریه، تیرگی روابط اردن و سوریه و روی آوردن اردن به سوی عراق، از عواملی بود که به دنبال شروع جنگ تحمیلی، قطع روابط دو کشور ایران و اردن را به دنبال داشت.
ملک حسین در 20/1/1359 ش. ضمن شرکت در جلسه عادی کابینه اردن، موضع آن کشور را در قبال بحران روابط ایران و عراق چنین بیان کرد: «وظیفه اعراب است که برای وحدت خود و جلوگیری از سرایت خطرات از هرکجا که باشد همکاری کند، ما وظیفه داریم که جهان اسلام را آرام و قرین همبستگی داشته باشیم، ما میخواهیم ایران پشتیبان ما باشد و در آن آرامش برقرار ودارای خط مشی درستی باشد. عراق کشوری عربی و برادری است که نباید مورد هیچگونه تهدید خارجی قرار گیرد و یا آسیبی از هر منبعی که باشد به آن برسد. ما به عنوان عرب نباید اجازه دهیم هیچگونه تجاوز از هر مصدر که باشد به هیچ جزئی از خاک میهن عرب صورت گیرد.»
بعد از کنفرانس سران کشورهای عربی در بغداد و تونس، روابط بین عراق و اردن روز به روز نزدیکتر و عمیقتر شد و صراحتاً ملک حسین به نفع عراق و علیه ایران موضعگیری کرد و با کمکهای سیاسی، اقتصادی و نظامی فراوان، حمایت خود را از عراق تداوم بخشید. در طول جنگ هشت ساله بین ایران و عراق، تنها سیستم حمل و نقل به عراق از طریق اردن صورت میگرفت. در این چارچوب، شبکه حمل و نقل وسیعی بین دو کشور ایجاد گردید و بندر عقبه برای حمل و نقل سلاح و تجهیزات نظامی سبک و سنگین در اختیار عراق قرار گرفت. به علاوه دولت اردن نیروهای نظامی خود را نیز برای سرکوبی مردم مسلمان عراق و شرکت در جنگ علیه ایران، به عراق گسیل داشت. و ملک حسین نیز در نطقی گفت که اگر ضرورت ایجاب کند نیروهای بیشتری را به عراق اعزام خواهد کرد.
عواملی که باعث شد اردن در دهه 1360 و در طول جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، از عراق حمایت کند و حمایتش را از این کشور در بحران کویت نیز ادامه دهد به شرح ذیل است:
1ـ کمکهای مالی عراق به اردن، این کمکها از سوی حامیان عراق نظیر عربستان و کویت نیز به اردن پرداخت میشد.
2ـ تهدیدات سوریه علیه اردن وحمایت جمهوری اسلامی ایران از سوریه.
3ـ نیاز شدید عراق به بندر عقبه و درآمد عمدهای که برای اردن داشت.
4ـ شاه حسین قصد داشت نقش رهبر عربی را بازی کند. عامل تعیین کننده سیاست خارجی اردن قومیت عرب و وحدت و یکپارچگی آن است. دین اسلام در درجه دوم اهمیت قرار دارد. شاه حسین با شعار «ما در کنار برادران خود هستیم»، حمایت خود را از عراق اعلام کرد.
5ـ اردن میخواست از ثمرات این جنگ به نفع خود استفاده کند، اما با پایان جنگ تحمیلی و بحران خلیج فارس، این سیاست نتیجهای جز خسران و صدمات اقتصادی و اجتماعی برای اردن درپی نداشت. براین اساس اردن مجدداً روابط خود را با جمهوری اسلامی ایران عادی ساخت.
روابط اردن با جمهوری اسلامی ایران پس از مرگ ملک حسین در بهمن 1377، تغییر قابل ملاحظهای نکرد. همان روندی که پس از پایان اشغال کویت به صورت رویکرد مرحله به مرحله حکومت امان به جمهوری اسلامی ایران آغاز شده بود، در دوره ملک عبدالله دوم نیز پی گرفته شد. ملک عبدالله 11 شهریور 1382 در رأس هیأتی از مقامات بلندپایه اردنی به تهران آمد. علاوه بر این، همسر وی نیز به طور جداگانه در تیر 79، به همراه جمعی از زنان دربار اردن وارد ایران شدند. روابط امان با تهران درسالهای پس از پایان جنگ 8 ساله عراق علیه جمهوری اسلامی ایران نتیجه دو پدیده متضاد است. اول علاقه مقامات اردنی به گسترش رابطه با تهران و دوم اصرار امریکا به فاصله گرفتن اردن از جمهوری اسلامی ایران. مقامات امان نیز همواره تلاش کردهاند تا در مناسبات مستقل خود با ایران، هردو رویکرد را رعایت کنند.
از این زمان به بعد، تا پیروزی انقلاب اسلامی در ایران روابط بسیار صمیمانهای میان دربارهای دو کشور برقرار بود. روابط سیاسی میان دو حکومت ایران و اردن، در تمام این مدت عمدتاً در مناسبات میان دربارهای سلطنتی دو کشور تبلور یافته بود و در خلال دیدارهای خصوصی سران دو رژیم تعیین و تدبیر میشد.
ملک حسین پادشاه اردن از اردیبهشت 1338 تا مرداد 1357 در یک دوره19 ساله 11 بار همراه با همسر، ولیعهد و نخست وزیرش به ایران مسافرت کرد.
این سفرها در تاریخهای زیر صورت گرفت:
11 اردیبهشت 1338
15 فروردین 1339
14 اردیبهشت 1346
26 مرداد 1346
7 شهریور 1347
5 تیر 1352
27 آبان 1352
2 مرداد 1353
3 مرداد 1356
9دی 1356
5مرداد 1357
علاوه بر این چندین بار نیز دیدار خصوصی ملکه عالیه از ایران، چند دیدار خصوصی فرح پهلوی ونیز دو دیدار رسمی محمدرضا پهلوی از اردن بخش اعظم کارنامه روابط سیاسی و دیپلماتیک میان دو کشور در این دوره را تشکیل میدهد. آمد و شدهای معدود ومحدود دست اندرکاران رسمی سیاست و دیپلماسی دو کشور نیز در واقع دنباله همین دیدارها و روابط خصوصی به حساب میآمد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، دولت اردن، دولت جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت شناخت و ملک حسین در اسفند 1357 طی پیامی پیروزی انقلاب اسلامی ایران را به بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران تبریک گفت و در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران، هیئت ده نفرهای از شخصیتهای برجسته علمی آن کشور به ریاست وزیر اوقاف و امور مقدسات اردن به ایران آمد. دولت اردن اگرچه ظاهراً خشنودی خود را از انقلاب اسلامی اعلام داشت، لیکن در واقع از صدور انقلاب اسلامی و احتمال گسترش آن نگران بود. در آذر 1359 حافظ اسد، اردن را به حمایت از گروه بنیادگرای اخوان المسلمین برای براندازی رژیم سوریه متهم کرد و صفآرایی نظامی دو کشور در مرزهای مشترک، تیرگی روابط را تا حد برخورد مسلحانه پیش برد. روابط حسنه جمهوری اسلامی ایران با سوریه، تیرگی روابط اردن و سوریه و روی آوردن اردن به سوی عراق، از عواملی بود که به دنبال شروع جنگ تحمیلی، قطع روابط دو کشور ایران و اردن را به دنبال داشت.
ملک حسین در 20/1/1359 ش. ضمن شرکت در جلسه عادی کابینه اردن، موضع آن کشور را در قبال بحران روابط ایران و عراق چنین بیان کرد: «وظیفه اعراب است که برای وحدت خود و جلوگیری از سرایت خطرات از هرکجا که باشد همکاری کند، ما وظیفه داریم که جهان اسلام را آرام و قرین همبستگی داشته باشیم، ما میخواهیم ایران پشتیبان ما باشد و در آن آرامش برقرار ودارای خط مشی درستی باشد. عراق کشوری عربی و برادری است که نباید مورد هیچگونه تهدید خارجی قرار گیرد و یا آسیبی از هر منبعی که باشد به آن برسد. ما به عنوان عرب نباید اجازه دهیم هیچگونه تجاوز از هر مصدر که باشد به هیچ جزئی از خاک میهن عرب صورت گیرد.»
بعد از کنفرانس سران کشورهای عربی در بغداد و تونس، روابط بین عراق و اردن روز به روز نزدیکتر و عمیقتر شد و صراحتاً ملک حسین به نفع عراق و علیه ایران موضعگیری کرد و با کمکهای سیاسی، اقتصادی و نظامی فراوان، حمایت خود را از عراق تداوم بخشید. در طول جنگ هشت ساله بین ایران و عراق، تنها سیستم حمل و نقل به عراق از طریق اردن صورت میگرفت. در این چارچوب، شبکه حمل و نقل وسیعی بین دو کشور ایجاد گردید و بندر عقبه برای حمل و نقل سلاح و تجهیزات نظامی سبک و سنگین در اختیار عراق قرار گرفت. به علاوه دولت اردن نیروهای نظامی خود را نیز برای سرکوبی مردم مسلمان عراق و شرکت در جنگ علیه ایران، به عراق گسیل داشت. و ملک حسین نیز در نطقی گفت که اگر ضرورت ایجاب کند نیروهای بیشتری را به عراق اعزام خواهد کرد.
عواملی که باعث شد اردن در دهه 1360 و در طول جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، از عراق حمایت کند و حمایتش را از این کشور در بحران کویت نیز ادامه دهد به شرح ذیل است:
1ـ کمکهای مالی عراق به اردن، این کمکها از سوی حامیان عراق نظیر عربستان و کویت نیز به اردن پرداخت میشد.
2ـ تهدیدات سوریه علیه اردن وحمایت جمهوری اسلامی ایران از سوریه.
3ـ نیاز شدید عراق به بندر عقبه و درآمد عمدهای که برای اردن داشت.
4ـ شاه حسین قصد داشت نقش رهبر عربی را بازی کند. عامل تعیین کننده سیاست خارجی اردن قومیت عرب و وحدت و یکپارچگی آن است. دین اسلام در درجه دوم اهمیت قرار دارد. شاه حسین با شعار «ما در کنار برادران خود هستیم»، حمایت خود را از عراق اعلام کرد.
5ـ اردن میخواست از ثمرات این جنگ به نفع خود استفاده کند، اما با پایان جنگ تحمیلی و بحران خلیج فارس، این سیاست نتیجهای جز خسران و صدمات اقتصادی و اجتماعی برای اردن درپی نداشت. براین اساس اردن مجدداً روابط خود را با جمهوری اسلامی ایران عادی ساخت.
روابط اردن با جمهوری اسلامی ایران پس از مرگ ملک حسین در بهمن 1377، تغییر قابل ملاحظهای نکرد. همان روندی که پس از پایان اشغال کویت به صورت رویکرد مرحله به مرحله حکومت امان به جمهوری اسلامی ایران آغاز شده بود، در دوره ملک عبدالله دوم نیز پی گرفته شد. ملک عبدالله 11 شهریور 1382 در رأس هیأتی از مقامات بلندپایه اردنی به تهران آمد. علاوه بر این، همسر وی نیز به طور جداگانه در تیر 79، به همراه جمعی از زنان دربار اردن وارد ایران شدند. روابط امان با تهران درسالهای پس از پایان جنگ 8 ساله عراق علیه جمهوری اسلامی ایران نتیجه دو پدیده متضاد است. اول علاقه مقامات اردنی به گسترش رابطه با تهران و دوم اصرار امریکا به فاصله گرفتن اردن از جمهوری اسلامی ایران. مقامات امان نیز همواره تلاش کردهاند تا در مناسبات مستقل خود با ایران، هردو رویکرد را رعایت کنند.
نظرات