سپهبد پرویز خسروانی ارتشی بهائی


صادقی مریم
1186 بازدید
سپهبد پرویز خسروانی

سپهبد پرویز خسروانی ارتشی بهائی

 پرویز خسروانی، فرزند میرزا هاشم محلاتی، متولد 1299ش، فارغ التحصیل دانشکده افسری در سال 1321ش، می‌باشد. وی در سال 1331ش، به درجه سرگردی رسید و به علت توجه در امر ورزش باشگاهی به نام تاج بنیاد نهاد که مورد حمایت کامل محمدرضا پهلوی بود. (1)

خسروانی همسر ملیحه نعیمی (دختر عبدالحسین نعیمی از سران بهائیت، پسر شاعر بهائی میرزا نعیم) بود که خود و پدر و پدربزرگش هر سه در عصر خود از سران و مبلّغان فعّال به شمار می‌رفتند. (2) خسروانی بعد از ازدواج با ملیحه نعیمی به بهائیت می‌پیوندد، گزارش ساواک تهران به سپهبد نصیری (رئیس ساواک)، مورّخ 1345/7/10، ضمن اشاره به ازدواج پرویز خسروانی با ملیحه نعیمی، از بهائی شدن خسروانی توسط ملیحه سخن می‌گوید و خاطرنشان می‌سازد که خسروانی در عین حمایت از افسران و درجه داران بهائی در حوزه‌ی مسئولیت دولتی خود، به منظور حفظ پرستیژ و شئون نظامی و سیاسی خویش، می‌کوشد که گرایش وی به مسلک بهائیت، از چشم دیگران مکتوم بماند:

«دختر نعیمی که زن سرلشکر خسروانی است در چند سال قبل توانست به طور محرمانه شوهرش (سرلشکر خسروانی) را به دین بهائی گرایش دهد. سرلشکر خسروانی در حضور آقای دکتر علی‌محمد ورقا، استاد دانشگاه، که از بهائیان متعصب و یکی از روحانیون بهائیان است با حضور آقای نعیمی رسماً به دین بهائی گرویده و قرار بر این شده که از لحاظ حفظ پرستیژه و شئون نظامی و بعضی پست‌هایی که به وی محول گردیده، بهائی بودن وی از چهارچوبه دیوار خانوادگی تجاوز نکند... خانم نعیمی در سال چند مرتبه به اروپا و انگلستان مسافرت و در کنفرانس‌های بهائیان جهان که در لندن و واشنگتن و کانادا تشکیل می‌گردید، از طرف زنان بهائی ایران شرکت می‌نماید و در انجام وظایف خود در مورد ترویج و توسعه نفوذ بهائیان جدیت و از خودگذشتگی نشان داده و اکنون مقام اول را در بین بهائیان دارا می‌باشد. سرلشکر خسروانی، شوهر بانوی مزبور، نیز ترقی و توفیق خود را در امور اداری و نظامی مرهون اقدامات زنش می‌داند و شایع است بنا به توصیه‌ی خانم نعیمی، سرلشکر خسروانی موظف می‌باشد که در کارهای اداری، افراد و درجه داران و افسران بهائی را به طور غیرمحسوس بیش از سایرین، مشمول لطف خود قرار دهد...» (3)

خسروانی از عوامل کودتای 28 مرداد شمرده می‌شود که در حمله به خانه‌ی دکتر مصدق همراه با شعبان جعفری شرکت داشت. در بخش کودتای 28 مرداد به آن اشاره شد. پرویز خسروانی بعد از کودتا درجه‌ی سرهنگی گرفت و آجودان مخصوص شاه شد و از این موقعیت برای توسعه‌ی باشگاه تاج استفاده نمود و در تهران و سایر شهرهای کشور زمین‌هایی را گرفت و یا تصرف کرد و باشگاهی در این زمینه‌ها بنیاد نهاد. (4)

حسین فردوست (رکن اطلاعاتی رژیم پهلوی)، اطلاعات جالبی در این زمینه ارائه می‌دهد:

«پس از 28 مرداد، خسروانی به بلای جان مردم تبدیل شد او راه می‌افتاد و هر جا که زمین شهری مرغوبی می‌دید به مالک آن مراجعه می‌کرد. اگر طرف حاضر می‌شد، زمین را به او واگذار کند فبها، و گرنه یک جوخه ژاندارم می‌رفت و یک پرچم سلطنتی را در وسط زمین فرو می‌کرد و خسروانی صاحب زمین را تهدید می‌کرد که زمین برای شاهنشاه است! طرف مسلماً تسلیم می‌شد و زمین را واگذار می‌کرد. سند به نام خسروانی، زن یا دخترش صادر می‌شد. چنین آدمی را هویدا سرپرست سازمان تربیت بدنی کرده بود.

به تدریج مسئله بسیار حاد شد من پیگیری کردم و بهترین وسیله تحقیق را اداره کل نهم ساواک تشخیص دادم. سرهنگ ضرابی، مدیر کل نهم ساواک، را احضار و به او دستور دادم در مورد اموال خسروانی تحقیق کند و در سطح کشور هر چه نام خسروانی، زن و دو دختر اوست و سند صادر شده، گزارش نماید. پس از 3-4 ماه گزارشی تحویل شد. با کمال تعجب دیدم که نتیجه پیش از تصور قبلی‌ام است. در مراکز استان یک یا چند زمین، در مراکز شهرستان‌ها یک زمین، در برخی مراکز بخش یک زمین و در تهران ده‌ها زمین، که همه بسیار مرغوب و وسیع بوده به نام خسروانی و خانواده‌اش است. خود خسروانی علاوه بر باشگاه‌های ورزشی تاج، به تدریج تأسیسات ورزشی دیگری تاسیس کرده بود که بسیار مدرن بود. یکی از این تاسیسات در خیابان بخارست و دیگری حوالی ونک بود، که ساختمان مجللی با بیش از 10 زمین تنیس در محوطه‌ای حدود 10 هزار متر مربع بود. بعلاوه در آنکارا (ترکیه) نیز تاسیسات ورزشی مهمی احداث کرده بود که سند به نام خودش بود. اداره کل نهم ساواک در گزارش خود لیست کاملی از زمین‌ها و تاسیسات خسروانی در سطح کشور ارائه داد که به بیش از 200 رقم می‌رسید...» (5)

اسناد بدست آمده از ساواک، سخنان فردوست را تائید می‌کند. بنا بر اسناد ساواک به گفته رئیس 26 دادگاه شهرستان تهران تیمسار خسروانی مقداری از اراضی مردم را در نقاط مختلف تهران به نام باشگاه ورزشی تاج تصرف کرده و صاحبان اراضی علیه این تجاوز به دادگستری شکایت کرده و پرونده در مرحله رسیدگی است. (6)

خسروانی در مهرماه 1340ش، درجه‌ی سرتیپی گرفت و در همان زمان که برادرش عطاءالله خسروانی وزیر کار کابینه دکتر امینی بود، شغل مهمی در ژاندارمری به او واگذار شد و آن شغل فرمانداری ناحیه ژاندارمری تهران بود. وی در سال 1345ش، درجه‌ی سرلشگری گرفت و ریاست تربیت بدنی به او واگذار شد و با حفظ سمت معاون وزارت آموزش و پرورش گردید. سمت سیاسی خسروانی معاونت نخست وزیری بود. در سال 1350 ش، درجه سپهبدی دریافت نمود و شغل سازمانی او معاونت ژاندارمری کل کشور و ریاست مرزبانی شد. سرانجام در اثر اختلاف بین او و ارتشد غلامعلی اویسی ریاست و فرماندهی ژاندارمری از معاونت و سپس آجودانی شاه برکنار و بازنشسته شد. (7)

خسروانی در زمان قیام عشایر بویراحمد و کهگیلویه‌ی فارس بر ضد رژیم پهلوی در کشاکش اصلاحات ارضی، دادستان ارتش بود و به نوشته باقر پیرنیا (استاندار وقت فارس):

«یکی از کسانی که کوشش برای از میان بردن سران قیام مزبور داشت و بی‌رسیدگی دقیق، آنان را محکوم به اعدام تشخیص داده بود... و خوشبختانه پست خود را در نتیجه‌ی همین روش... از دست داد.»

پیرنیا در خاطرات خود توضیح می‌دهد که چگونه خسروانی برای سران متدین و شریف ایل جلیل و بایکان درخواست محاکمه و صدور حکم اعدام کرد. تا اینکه ماجرا به گوش پیرنیا و به اطلاع شاه رسید و از انجام این جنایت جلوگیری شد. (8)

در جریان قیام مردم تهران در 15 خرداد 42، پرویز خسروانی فرمانده ژاندارمری تهران بود و طبق خواست اسدالله علم (نخست وزیر وقت) در سرکوب آن قیام شرکت فعال جست و به پاداش همینگونه امور، در سال 1343ش، به معاونت ژاندارمری کل کشور منصوب گردید. (9)

به پاس همین زحمات خسروانی در جریان قیام اسلامی 15 خرداد از کادر مرکزی بهائیان ایران نامه‌ی تقدیر و تشویق دریافت کرد:

«تاریخ امر بهائی آن جناب را در ردیف همان چهره‌های درخشان و نگهبان مدنیت عالم انسانی ثبت و ضبط خواهد نمود.» (10)

فساد خسروانی در حدی بود که ساواک در سند بیوگرافیک خود، او را فردی «دروغگو، مادی، مناع الخیر، در فکر تأمین منافع خود و عیاش» معرفی می‌کند. (11)

خسروانی از فرماسونرهای ایران و عضو کلوپ روتاری کرج بود. (12) علاوه بر این اسناد موجود از همکاری وی با صهیونیست‌ها نیز خبر می‌دهد: مئیر عزری (اولین سفیر اسرائیل در ایران) در خاطرات خود از همکاری سپهبد خسروانی، فرمانده ژاندار مری، با اسرائیلی‌ها تشکر می‌کند. (13)

خسروانی در زمان انقلاب از ایران فرار کرد و به اسپانیا رفت و پس از مدتی به آمریکا مهاجرت کرد و در آنجا ساکن شد.

 

پی‌نوشت‌ها:

1- باقر عاقلی، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج1، ص 612.

2- عبدالله شهبازی، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج2، ص 456-455.

3-عبدالله شهبازی، ظهور و سقوط سطنت پهلوی، ج2، صص 456-455.

4- باقر عاقلی، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج1، ص 613.

5- حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج1، ص 269.

6- پرویز خسروانی به روایت اسناد ساواک، صص 190-189.

7-باقر عاقلی، شرح حال رجال سیاسی و نظامی ایران، ص 613.

8- باقر پیرنیا، گذر عمر، صص 207-205.

9- مصطفی الموتی، امیراسدالله علم تا دکتر شاپور بختیار، صص 54-53.

10- همایون گشت گر، ماه عسل رژیم پهلوی و بهائیان، فصلنامه تاریخ معاصر ایران، س13، ش50، تابستان 88، ص 474.

11- عبدالله شهبازی، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج2، ص 456.

12- فراماسونرها و روتارین‌ها و لاینرهای ایران، ص 79.

13- باقر عاقلی، شرح حال رجال سیاسی و نظامی ایران، ج1، ص 546.

 

 


واکاوی در لُجنه: نقش بهاییان در پیدایش و استمرار رژیم پهلوی، تهران: شرکت انتشارات کیهان، چاپ اول(1392)