مکالمه تلفنی مهدی بهار و احسان نراقی


مکالمه تلفنی مهدی بهار و احسان نراقی
سرّی

مذاکرات احسان نراقی با دکتر مهدی بهار



روز 10/07/57، دکتر مهدی بهار در مذاکرات تلفنی که با احسان نراقی داشته، خطاب به نراقی گفته:«اوضاع خیلی خراب است، همه جا اعتصاب می باشد و این بدان معنی است که عکس‌العمل امریکا شروع می شود، البته نمی گویم که آنها تحریک می کنند، ولی زمانی که بگویند فضای سیاسی مملکت را باز کنید، این مفهوم را می رساند. یعنی مردم یکباره عقده‌ها را خالی می کنند و این ممکن است به سقوط دولت شریف امامی منجر شود.»

احسان نراقی اظهار داشته:«این باید برود و به مصلحت هم هست، چون همه را ناراحت کرده است. وجود وی محرک است و هر فرد باسوادی با او (شریف امامی) مخالف است.» نراقی همچنین اضافه کرده:«پرویز خسروانی تلفن کرد و گفت ارتشبد نصیری را برگردانده‌اند و گویا در زمان هویدا سیصدهزار هکتار زمین زراعی به نصیری داده‌اند، مگر ایشان زارع بوده؟»

دکتر مهدی بهار پاسخ داده:«مأموریت این افراد همین است که هر چه باقی می ماند، بین خود تقسیم کنند.»



ارزیابی خبر: انجام مذاکرات صحت داشته و مطالب بالا بین نامبردگان عنوان شده است.

اقدامات انجام شده: مراتب به نخست وزیری اعلام گردیده است.





در این سند دو شخصیت رژیم پهلوی با هم درباره حوادث مربوط به دوره کوتاه نخست وزیری شریف‌ امامی صحبت می کنند که تلفن آنها توسط ساواک شنود شده است . و این سند نشان می دهد بخلاف آنچه که سلطنت‌طلبان مدعی هستند ساواک همچنان در کوران انقلاب اسلامی به شنود تلفنی مسئولین و روشنفکران درون حکومت پهلوی ادامه می داده است و مخالفان که دیگر جای خود داشتند. شریف‌امامی بدنبال استعفاء جمشید آموزگار در چهارم شهریور 1357 در روز پنجم شهریور از سوی شاه مامور تشکیل کابینه شد.

مهدی بهار که در سال 1344 با نوشتن کتاب "میراث خوار استعمار" در ایران معروف شد، نگران سقوط دولت جعفر شریف امامی است. زیرا هر دو به انگلیسی‌ها نزدیک بودند. در پاسخ به او دکتر احسان نراقی که از چپ‌هایی بود که بعدها طرفدار غرب شد، مخالفت مردمی علیه شریف امامی را یادآور می شود. دلیل آن هم روشن است. زیرا شریف امامی رئیس لژ فراماسونری انگلیس در ایران بود که بیش از پانزده سال ریاست مجلس سنا را بر عهده داشت. از همه مهم‌تر جنایت کشتار مردم در میدان ژاله تهران در روز 17 شهریور 1357 در زمان دولت او اتفاق افتاد. با توجه به تاریخ سند یعنی دهم مهرماه 1357 کاملاً مشخص است که از نگاه جامعه‌شناسانه نراقی بعد از جنایت 17 شهریور دیگر "هر فرد باسوادی" به تعبیر نراقی با دولت او مخالف است. اما واقعیتی که نراقی به آن اشاره نمی کند، مخالفت اصلی مردم با شاه بود، و تغییر پی در پی نخست وزیران در سال 1357 نتوانست مردم را فریب دهد.

در ادامه سند به یک نمونه از هزاران مورد غارت اموال مردم در حکومت شاه اشاره می شود که نراقی از قول تیمسار پرویز خسروانی می‌گوید:«ارتشبد نصیری را برگردانده‌اند[از پاکستان] و گویا در زمان هویدا سیصدهزار هکتار زمین زراعی به نصیری داده‌اند، مگر ایشان زارع بوده؟» این حرف نراقی کنایه از غارت زمین‌های مردم توسط کارگزاران پهلوی دارد وگرنه نراقی بخوبی می دانست نصیری سیزده سال ریاست ساواک را برعهده داشته و در این مدت تا می توانست زمین مردم را مصادره کرده بود. پاسخ مهدی بهار که خود از عوامل حکومت پهلوی بود جالب توجه است، او می‌گوید:«مأموریت این افراد همین است که هرچه باقی می‌ماند، بین خود تقسیم کنند.»