اختلاف حیدرخان عمواوغلی با ستارخان
3374 بازدید
پس از شکست انقلاب ۱۹۰۵ روسیه حیدرعمواغلی مسافرتی به کشورهای اروپائی نمود. وی در این مسافرتها به تکمیل معلومات فنی و دانش سیاسی خود پرداخت. حیدرخان طبق توصیه انجمن مجاهدین فنون ساختن بمب و سایر اسلحه و ادواتی که به کار مبارزه انقلابی میخورد آموخت. در سال1286 شمسی ( ۱۹۰۷ میلادی) یعنی یکسال پس از پیروزی انقلاب مشروطه او مجدداً به ایران بازمیگردد و فعالیت انقلابی خود را در راس مجاهدین و مبارزین نهضت مشروطیت از سر میگیرد.[1]
بعد از ورود مجدد به ایران ابتدا با تعدادی از نیروهای جنگی که گرد آورده بود به تبریز میرود و در کنار مجاهدین میجنگد سپس به ایالتهای دیگر میرود تا آنها را آزاد کند.[2] در جریان نیردهای تبریز در کشتن شجاع نظام مرندی با بمب دست داشت.
وی با ستارخان و باقرخان اختلافاتی داشتهاست. او دیدار اول خود را از ستارخان چنین بیان میکند: «نزدیک خانه ستارخان، جمعی از رفقا را دیدم و شب را در منزل آنها ماندم و فردا یا من رفتم پیش ستارخان یا او آمد پیش من. در هر حال دیدم آن که ما خیال میکردیم نیست، شخصی است عوام.»
آنطور که حیدرخان تعریف میکند او در سازماندهی نیروها و نقشهکشی برای آزادسازی محلات تبحر داشته و در این کار تحصیلات او به کمکش آمد. او از کمیتهای در تبریز یاد میکند مرکب از ارامنه و مسلمانان برای اداره انقلاب. در این زمان محمد علی شاه بر اریکه قدرت تکیه زده بود.
همان روزهای اول او به کمیته دعوت میشود. «موضوع صحبت آن روز این بود که با محمد علی میرزا صلح کنیم. من که از قوه مسلح رفته بودم، گفتم اگر دنبال این صحبت را بگیرید موقع مشروطهطلبان سخت دشوار خواهد شد، هر قولی به شما بدهند اجرا نخواهند کرد و پس از آنکه قوه مسلحه شما از میان رفت شما را دار خواهند زد. بعد گفتم چنین صلحی با محمدعلی میرزا - آن هم با میانجیگری روسها - ما را به کلی از رسیدن به مقصد اصلیمان بازخواهد داشت.»
سپس به او مأموریت میدهند که جایگزینی برای صلح با عوامل حکومت بیابد. حیدرخان نشان میدهد که قدرت سازماندهی دارد: «از آنجا رفتم منزل و خیال میکردم که چه کنم و با چند نفر شورا میکردم و میگفتم که زود چند اداره باید تشکیل داد: کمیسیون جنگ، کمیسیون مالی و اداره بلدیه.»[3]
فتح تهران
حیدرخان پس از فتح تهران به فعالیت مخفی انقلابی خود ادامه داد. او در این زمان متهم به ترور سید عبدالله بهبهانی از رهبران اعتدالیون شد. به همین دلیل حیدرعمواغلی همراه عده ای از همفکرانش دستگیر شد اما پس از چهل روز چون مدرکی نیافتند، از زندان آزاد شد. درسال ۱۲۸۹ خورشیدی برای انجام مأموریت مخفی میان ایل بختیاری رفت و سال بعد به تهران بازگشت و در آنجا به صورت مخفی زندگی میکرد، تا اینکه محل زندگی او شناسایی شد. به دستور یپرمخان ارمنی او را تبعید کردند.[4]
تندروی او و یارانش و فرقه سوسیال دموکرات باعث مجادلات بسیار شد. حیدرخان نسبت به کشتن مخالفین خود کوچکترین ترس یا تردیدی به دل راه نمیداد.[5]
ستارخان بازوی نیرومند انقلاب مشروطه، که دستههای فدایی تحت رهبری حیدرعمواوغلی را تا آخرین روزهای مقاومت تبریزدرکنار خود داشت همیشه میگفتهاست: «حرف همان است که حیدرخان بگوید».
عارف قزوینی شاعر و ترانهسرای ایران، حیدر عمواوغلی را چکیدهٔ انقلاب نامیده و تصنیف معروف «از خون جوانان وطن لاله دمیده» را به حیدر عمواوغلی هدیه کردهاست.با این حال بعد از پیروزی مشروطه و فتح تهران بهدلایل نامعلوم دچار اختلافاتی با ستارخان میشود بطوریکه در جریان درگیری پارک اتابک بین قوای دولتی و مجاهدین، با تمام دوستی که با ستارخان داشت، بر علیه وی جنگید.
حیدرخان عمواوغلی پس از پیروزی مشروطه و فتح تهران
در بحبوحه پیش از جنگ بینالملل اول، حیدر در روسیه بود و سپس به برلین رفت، و در آغاز جنگ از برلین خارج شد و در لباس صاحبمنصبی ترکهای عثمانی در بینالنهرین جنگید و تا کرمانشاه پیشآمد، سپس به آلمان رفت ولی چون صدای انقلاب بلشویکی گوش فلک را کر میکرد به همراهی لنین درسوئیس پرداخت و به همراهی وی به روسیه رفت و در جریان پیروزی در کنار لنین بود.
در جنگ جهانی اول، در حکومت موقت ملی که در قم و سپس در کرمانشاهان تشکیل یافته بود، شرکت فعال داشت. پس از جنگهای خونین با اشغالگران در قم، قوای میلیون دچار شکست میگردد. حیدرخان اسیر و محکوم به حبس با اعمال شاقه میشود ولی پس از اندک مدتی موفق به فرار شد ومجددا به اروپا رفت. حیدرعمواغلی بنا به دعوت سید حسن تقیزاده که آن زمان در برلین با عده ای از ایرانیان به نشر مجله کاوه پرداخته بود در سال ۱۹۱۷ میلادی به برلین آمد و پس از مدت کوتاهی به ایران بازمیگردد.
حیدرخان در سال ۱۹۱۹ به دعوت لنین از طرف (حزب عدالت) در تشکیل اولین کنگره بینالمللی سوم کمونیستی به پطروگراد دعوت میشود و بعداً به نمایندگی ایران در هیئت اجرائیه بینالمللی سوم (کمینترن) انتخاب میگردد.او پس از بازگشت مجدد به ایران به نهضت جنگل می پیوندد درجریان این نهضت نیز پس از مدتی با میرزا کوچک خان بر سر موضوع های مختلف اختلاف پیدا می کند. شایع است که همین اختلاف ها موجب می شود که به دستور میرزا کوچک خان کشته شود. [6]
پی نوشت ها :
[1] دانشنامه جهان اسلام . حیدر عمواوغلی .
[2] حیدرخان عمواوغلی چکیده انقلاب. رحیم رضازاده ملک.
[3] بهزادی ، محمدرضا:حیدرخان عمواوغلی یا حیدرخان تاریویردیوف، ماهنامه الکترونیک بهارستان ، شماره 73 ، صفحه 6.
[4] احمد کسروی تبریزی، تاریخ مشروطه ایران، جلد 2، تهران، 1356، صص 800-804 .
[5] رئیس نیا، حیدر خان عمو اوغلی، درگذار از طوفان ها، 342.
[6] شمیم، علی اصغر، ایران در دوره سلطنت قاجار: قرن سیزدهم و نیمه اول قرن چهاردهم هجریقمری، تهران: ابنسینا، ۱۳۴۲، ص ۶۲۲.
نظرات