سند و خاطره در پژوهشهای تاریخی
پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357، ضمن آنکه تحولی مهم در عرصة سیاست جهانی بود، به لحاظ تاریخنگاری هم تأثیرات مهمی در عرصة پژوهش و تحقیق به بار آورد. ورود دو گونه منبع جدید به عرصة پژوهش ـ که شامل اسناد دولتی نهادهای سیاسی و امنیتی و خاطرات شفاهی است ـ انقلابی در این عرصه به شمار میآید.
تا پیش از انقلاب برخی اسناد که اغلب متعلق به خاندانهای دورة قاجار بود ، مورد استفادة پژوهشگران قرار گرفت. لیکن حجم انبوه اسناد سازماندهی شده در مرکزی چون سازمان اسناد و کتابخانة ملی ایران یا مراکز دیگری چون نهاد ریاست جمهوری، مرکز اسناد انقلاب اسلامی و آرشیو وزارت امور خارجه، به هیچوجه با پیش از انقلاب اسلامی درخور سنجش نیست؛ ضمن آنکه دستیابی به اسناد این مراکز به سهولت امکان پذیر است. دسترسی محققان و پژوهشگران به حجم انبوهی از اسناد ضمن آنکه زوایای فراوانی از تاریخ معاصر ایران را روشن میسازد، گونهای پژوهش هم به وجود آورده است که پشتوانة اصلی آن اسناد است و به عنوان «پژوهشهای اسناد» میتوان از آن نام برد.
توجه به خاطرات شخصیتهای دخیل در حوادث تاریخی ایران، سابقهای بس کهن دارد. بسیاری از منابع مکتوب نیز از نوشته شدن دیدهها و شنیدهها به وجود آمده است. درج اخبار متفاوت را از راویان متعدد دربارة واقعهای واحد، در منابعی چون طبری میتوان یافت. آنچه این سنت قدیمی را از تاریخ شفاهی (Oral History) کنونی متمایز میسازد، استفادة نظاممند از خاطرات افراد مختلف در واقعه یا موضوع خاصی در مراحل مختلف گردآوری اطلاعات از طریق مصاحبه، پیادهسازی، نگارش و تدوین آن است. در حالی که در شیوة سنتی تاریخنگاری، هر آنچه از حوادث و وقایع از حالت قول شفاهی به کتابت درآمده، اقوال موجود همان روزگار بوده است که مورخ، آنها را ثبت کرده است و این طرز نبوده که در پی شاهدان حادثه باشد تا از زبان ایشان موضوعی را روایت کند. ضبط صوتی یا تصویری خاطرات، به صورت نوار کاست یا فیلم ویدئویی و کیفیت و کمیت ضبط آن، آرشیو و نحوة استفاده و ارجاع به آنها در تاریخ شفاهی، از وجوه امتیاز این شیوه از گردآوری اطلاعات است. انقلاب اسلامی ـ همانگونه که در عرصة پژوهشهای اسناد، انقلاب به وجود آورد ، در عرصة خاطرهنگاری و پیدایش یا تکامل و نضجگیری تاریخ شفاهی نیز در داخل و خارج از ایران نقش عمده و اساسی داشت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، انتشار یادنامههایی حاوی خاطرات در مناسبتهای ویژة انقلاب اسلامی، از جملة نخستین فعالیتها میباشد. نخستین تلاش که هم به لحاظ علمی و هم عملی در عرصة تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی درخور توجه است، در مجلة «یاد» از نشریات بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی صورت گرفته است. قدمهای بعدی مستحکمتر برداشته شد. مجموعة «خاطرات 15 خرداد» شامل 9 دفتر، و آثاری چون تاریخهای شفاهی انقلاب اسلامی ـ که در مرکز اسناد انقلاب اسلامی به انجام رسیده ـ از جملة تلاشهای بعدی است که مسیر تکاملی طی کرده است.
اسناد و تاریخ شفاهی
اسنادی که در نهادهای انتظامی ـ امنیتی یا سیاسی ـ اداری تولید شده است، بسته به نوع نهاد و سازمان تولیدکننده، نزدیکی یا دوری گزارشکننده به حادثه یا موضوع مورد مطالعه در تاریخ شفاهی، تعلقات درونی وی، اشراف بر موضوع مورد گزارش یا آموزش مأموران در مورد نحوة تهیة گزارش، میتواند در کیفیت و کمیت اطلاعات موجود در گزارشها مؤثر و در مرتبة اعتبار سند متفاوت باشد. با تمام این مباحث، پژوهشگر تاریخ، باید اشراف کاملی به آن داشته باشد؛ اسنادی که در بررسیهای بایستة محقق واجد اعتبار است، در مراحل مختلف پیدایش تاریخ شفاهی کاربردهایی دارد که به مواردی از آنها اشاره میشود.
اول ـ کاربرد اسناد در تاریخ شفاهی، برای تعیین دقیق زمان حادثه و مکان وقوع آن است. زیرا در تاریخ شفاهی، در اغلب موارد نمیتوان تاریخ دقیق وقوع را از اقوال مختلف استخراج کرد و روایات ضد و نقیض از آن دیده میشود.
دوم ـ پس از مشخص شدن زمان و مکان وقوع حادثه در شناسایی منابع شفاهی، اسناد اهمیت مضاعفی پیدا میکنند. بر اساس اسناد، مشخص میشود چه کسان یا گروههایی در هنگام حادثه حضور داشتهاند. در شناسایی افراد نیز برای انجام مصاحبه (اعم از شفاهی یا مکتوب)، سند کارایی خود را داراست.
سوم ـ در جریان مصاحبه و طرح پرسش از شاهدان حادثه، سؤالهایی که محقق از منابع دیگر دربارة موضوع مورد تحقیق خود استخراج کرده، باز هم اسناد در آنها جایگاهی ویژه مییابد. زیرا با دادههایی که از خلال اسناد از کمیت و کیفیت واقعه وجود دارد، محقق به زوایای مبهم و سؤالبرانگیز آن میپردازد.
چهارم ـ پس از انجام مصاحبه و مراحل آمادهسازی خاطرات برای استفاده و تدوین تاریخ شفاهی، باز هم اسناد برای سازماندهی فصول و مطالب به یاری محقق میآید. زیرا بر اساس خاطرات، نمیتوان ترتیب وقوع حوادث را به دقت مشخص ساخت. چه بسا در نقل روایات این تسلسل پس و پیش شده باشد. در حالی که تاریخ دقیق حادثه در اغلب موارد در اسناد یافت میشود و بر اساس همین یاد کرد تاریخ میتوان مطالب و خاطرات شفاهی را مرتب کرد.
و سرانجام مهمترین کاربرد اسناد، در تدوین تاریخ شفاهی است. بیشک بدون استفاده محقق از اسناد صحیح در تدوین تاریخ شفاهی، چرخة تاریخ معاصر و بویژه انقلاب اسلامی ناقص خواهد ماند. خاطرات شفاهی که از راویان مختلف حول محور یک موضوع خاص گرد آمده است، همچون اسناد که بر اساس دوری و نزدیکی به حادثه و دیگر مسائل پیشگفته در مورد اسناد طبقهبندی و ارزشگذاری میشود. صحت و سقم این دادهها، از راههای گوناگونی درخور بررسی است که محقق تاریخ شفاهی، ناگزیر از انجام آن است.
در تاریخ شفاهی، به حوادث قبل از وقوع (پیشزمینهها)، چگونگی شکلگیری، زمینهها، ماهیت موضوع، عوامل تأثیرگذار در موضوع، وقوع حادثه (با تسامح در زمان، مکان و تسلسل تاریخی آن) و پیامدهای آنی و بلندمدت موضوع پرداخته میشود. اسناد در کنار این مسائل، لحظة وقوع، کمیت و کیفیت حادثه، افراد حاضر در صحنه، پیگیریهای صورت گرفته، اقدامات انجام شده و واکنش نهادهای ذیربط را با ترتیب تاریخی روشن میکند. گاهی هم که برخی حوادث از یاد شاهدان رفته یا کمرنگ شده است، اسناد به تکمیل این گونه «از یاد رفتهها» میپردازد.
مجموعه مقالات نخستین همایش تاریخ شفاهی ایران
نظرات