وهن دین در رادیو حکومت شاه
اسناد زیر از تولید برنامههای وهنانگیز علیه دین و باورهای اعتقادی مردم در رادیو عصر پهلوی دوم حکایت دارد.
متن سند
شماره: 2 – 3 – 5112 تاریخ: 18/11/37
موضوع: امور مذهبی
به طوری که شنیده شده غالباً در جشنها و اعیاد مذهبی و یا نمایشات تفریحی روز جمعه رادیو تهران برنامههائی گنجانیده شده که اصولاً دیانت و مذهب را به باد مسخره گرفته و به این طریق کمک مؤثری به تضعیف معتقدات مردم ساده لوح و جوانانی که نسبت به مذهب و حقپرستی با نظر شک و تردید مینگرند مینمایند و به طوری که استحضار دارند علاوه بر جنبه فوق در کشورهای اسلامی و اروپای مسیحی تنها سد راه پیشرفت و اشاعه کمونیسم وجود مذهب و ایمان و اعتقاد مردم به گفتار و فداکاریهای رسل و پیغمبران در راه شناساندن حق و حقیقت بوده است و بدیهی است کمونیسم در کشوری راه را برای پیشرفت مقاصد خود هموار میبیند که یا مذهبی و دینی وجود نداشته و یا با برنامهها و طرحهای ماهرانهای که به مرحله اجراء گذاردهاند قبلاً این ایمان و عقیده مردم تزلزل و زمینه اجرای تبلیغات کمونیستی را فراهم کره باشند و رادیو تهران که مانند سایر کشورهای زنده و آزاد جهان بایستی افکار عمومی را به طریقی که خیر و صلاح جامعه و عالم انسانیت و تمدن در آن است سوق داده و با تنظیم برنامههای صحیح و مدبرانه افکار ذاله [ضالّه] را که به وسیله افراد ناصالح و انقلابی در اجتماع پراکنده شده و نظری جز تسطیح راه پیشرفت کمونیست نبوده خنثی و بر عکس این اعتقاد و ایمان را روز بروز در مردم و جوانان نورس تقویت نماید برعکس به انتشار برنامههایی پرداخته که عناصر کمونیست با خرج میلیونها دلار قادر به اخذ چنین نتیجهای نیستند و مطمئناً با ادامه این روش نسل آینده این کشور یعنی اطفال و جوانان نورس امروزی خود مجری نیات پلید عناصر ناصالح خواهند بود که در حال حاضر در اختفا بسر میبرند.
اینک با ذکر توضیحات مختصر فوق بعرض میرساند که قبل از ظهر روز گذشته (7/11/37) در حدود ساعت 11 پس از اجرای چند برنامه فکاهی از رادیو تهران شخصی که به نام (نخود هر آش) پشت میکرفون قرار گرفته بود در پاسخ سئوال چند نفر از بازیگران که تعداد اولادهای او را جویا شدند با تقلید صدا و آهنگ گفتار فلسفی که فعلاً به صورت یک شخص روحانی و واعظ به مردم معرفی شده و گوش کلیه طبقات مختلف مردم و حتی دهقانان در اقصی نقاط کشور به آهنگ وی آشنایی داشته و روزی با تعصب خاص به آن گوش میدادهاند توأم با خنده و تمسخر سایر بازیکنان میگفت (زینب ندارم ـ حسن ندارم ـ حسین ندارم ـ فاطمه ندارم ـزهرا ندارم ـ صغری ندارم ـکبری ندارم ـ رقیه ندارم و ...) به این ترتیب اسم امامها و سایر پیروان و ارکان دین اسلام را در عداد اسامی پیش پا افتاده اناث و ذکور امروزی با همان لحن مسخرهآمیز از رادیو پخش نموده و به اصطلاح برنامه فکاهی ترتیب داده بودند در صورتی که آن متعصبی که جز به فرایض دینی و خداشناسی به موضوع دیگری توجه ندارد با شنیدن این جملات به قدری تحت تأثیر قرار گرفت که بیاختیار گفت (این بهائیها چگونه خدا و پیغمبر را مسخره کردهاند) و در مهمانی منزل شخص دیگری نیز که عدهای در حدود 20 نفر از طبقات میهنپرست و شاهدوست و معتقد به دین و دیانت حضور داشتند همین موضوع مورد بحث قرار گرفت و با تعصب و عصبانیت شدیدی به دولت و مجریان برنامههای رادیو تهران بدگوئی میکردند و قصد داشتند با تلفن به اولیای اداره انتشارات و تبلیغات و تنظیمکنندگان برنامههای مذهبی فحاشی کنند.
توضیح اینکه در حال حاضر مشاغل حساس اداره انتشارات و تبلیغات به وسیله افراد وابسته به فرقه بهائی اشغال شده و با اتحاد و اتفاق نظر خاصی یکدیگر را تقویت و در واقع دستگاه هادی افکار عمومی را قبضه نمودهاند که صورت اسامی کامل آنان بعداً تقدیم خواهد شد.
گیرندگان:
الف ـم
به طور خلاصه و کم جریان برنامه فکاهی و انعکاس آن را به صورت برای اداره کل انتشارات بنویسید.
بایگانی شود
2407 / ح ـ 33/5/37
نظرات