کیارستمی و روایتی که مغفول ماند


علیرضا مرادی
4062 بازدید

 کیارستمی و روایتی که مغفول ماند

تقویم را باز می‌کنم؛ دوشنبه 14 تیر 1395 و در آن نوشتم کارگردان سرشناس سینمای ایران درگذشت. او برخلاف برنامه‌ریزی‌های انسانی تسلیم قضای سرنوشت شد و از دیار غربت به دیار باقی شتافت. تازه خبر مهاجرتش به پاریس برای پیگیری درمان در خروجی خبرگزاری‌ها منتشر شده بود که بار دیگر تیتر اول روزنامه‌ها شد. خبر کوتاه بود: عباس کیارستمی بعد از تحمل یک دوره درمان درگذشت.

دقیقا روزهایی که همه در حال رصد کردن زمان دقیق روز عید فطر بودند جامعه سینمایی کشور داغدار یکی از بزرگان خود شد. بدون شک کیارستمی یکی از سرشناس‌ترین فیلمسازان ایرانی در جهان است. او خیلی سال پیش جایزه معتبر نخل طلای کن را دریافت کرده بود و به تازگی نیز از طرف مدیران آکادمی اسکار به عنوان داور دعوت شده بود اما دعوت حق را پیش از آن لبیک گفت.

کارگردان «خانه دوست کجاست» علاوه بر فیلمسازی که توفیقات بسیاری در آن داشت در شئون دیگر هنر از جمله عکاسی و نقاشی نیز تبحر خاصی کسب کرده بود، تا آنجا که برخی عکس‌های او همواره به عنوان مرجعِ نوعی تکنیک در عکاسی مورد بحث بسیاری از بزرگان عرصه عکس قرار گرفته است. اما این نوشتار اختصاص به تبحر این فیلمساز فقید سینما درباره عکاسی ندارد. بلکه می خواهیم به ارتباط کیارستمی با ادبیات خاصه حضرت حافظ بپردازیم. شأنی که همواره تحت تاثیر قدرت فیلمسازی او قرار گرفت و کمتر برای علاقه مندان ادبیات و هنر هفتم کنکاش شد.

البته قلم فرسایی و کار ذوقی کیارستمی بر دیوان حافظ به سال‌های پیش باز می‌گردد و زمانی که شرح بر حافظ تحت عنوان «حافظ به روایت کیارستمی» منتشر شد، جنجالی به پا کرد و اهالی فرهنگ وهنر هر کدام موضعی خاص درباره این اقدام گرفتند.

نکته جالب این اتفاق حمایت بهاءالدین خرمشاهی از او بود. خرمشاهی یکی از حافظ شناسان متبحری است که به قول خود روی حافظ غیرت دارد. وی در مقدمه ای برای کتاب کیارستمی نوشت: «بنده حافظ پژوهی دست کم 200 بار حافظ را خوانده‌ام ولی این بار جداسازی، فاصله گذاری و قاب گیری و برجسته سازی شما بر عادت و انس 50 ساله من با شعار حافظ، غلبه کرد.

البته منتقدان نه تنها با مقدمه این حافظ پژوه کهنه کار قانع نشدند بلکه تیغ انتقادات خود را به سمت خرمشاهی بردند و گفتند که او در برابر شهرت کیارستمی مرعوب شده که چینن مقدم تحسین برانگیزی برای وی نوشته است.

اما داستان روایت کیارستمی بر حافظ به این جا هم ختم نشد و در میان اظهارنظرهای موافق و مخالف، این بار آیدین آغداشلو بود که به حمایت از فیلمساز برجسته کشورش پرداخت و گفت: «عباس کیارستمی دیوان حافظ شیرازی را ورق شده و هر مصراعی را که دوست داشته تقطیع کرده و در یک صفحه آورده است  و همین. الباقی هم پیله کردن به اوست و تعصب ورزیدن.»

با این حال جدای از هر اعتقاد و شیوه دیدی که کیارستمی درباره حافظ داشته شرح او به نابغه غزل ایران یک پیام بسیار مهم داشت و آن اینکه فیلمسازان برجسته دنیا همواره ارتباط تنگناتنگی با ادبیات کشور خود و حتی ادبیات جهان داشته‌اند.

حالا دنیای هنر ایران اگر اغراق نباشد فیلمساز، عکاس، نقاش و ادیب طراز اول خود را از دست داده است. و همان حکایت همیشگی. قصه ما انسان‌های معاصر، قصه ماندن نیست، قصه رفت و آمد است، که خاصیت زمانه است.


ایرنا