کتابی که با روایتی غلط به چاپ چهارم رسید/ اعتراف نویسنده به اشتباهش
محمد قبادی نویسنده کتاب زندگینامه مرحوم ابوترابی با بیان این که پس از نگارش کتاب «پاسیاد پسر خاک» با شخصیت شهید امان اللهی آشنا شده است، اظهار کرد: در کتاب «پاسیاد پسر خاک» به استناد منابعی که داشتم ماجرایی را نقل کردم که به شهید امان اللهی بر می گردد و در این نقل ماجرا اشتباهی انجام دادم.
وی با تاکید بر این که ضرورت داشت اشتباه رخ داده در کتاب زندگینامه ابوترابی اصلاح شود، عنوان کرد: حال که در آستانه چاپ چهارم این کتاب هستیم، هنوز فرصت اصلاح بخش مربوط به شهید امان اللهی را پیدا نکرده ام و کتاب با همان اشتباه منتشر می شود و امیدوارم در چاپ بعدی بتوانم این اثر را تصحیح کنم.
وی درباره مطلب مربوط به شهید امان اللهی در کتاب "پاسیاد پسر خاک" گفت: در صفحه 200 کتاب "پاسیاد پسر خاک" آورده ام که :«مرد شهرکردی که در ظاهر برای عراقی ها خبرچینی می کرد این بشارت را به خانواده ابوترابی داد که ابوترابی شهید نشده و به اسارت در آمده است.» باید اعتراف کنم که دقت لازم را نداشته ام و چیزی که حقیقت دارد این است که آن شخص کرد بود، ایرانی بود، اما جاسوس نبود.
این نویسنده تاریخ شفاهی ادامه داد: شخصیت کرد که به او در کتاب اشاره شده است، شهید محمود امان الهی است که حتی پیش از شهید ابوترابی به اسارت عراقی ها در می آید.
قبادی ضمن بیان این که با قاسم امان اللهی، برادر شهید امان الهی برای تصحیح کتاب مصاحبه کرده است، خاطرنشان کرد: پیش از مصاحبه نیز دوستان و محققانی که کتاب را خوانده بودند گفتندکه فرد توصیف شده در کتاب شهید امان الهی است و می شود به برادر وی نیز رجوع کرد.
وی درباره زندگی این شهید نیز، گفت: محمود امان اللهی در مهر سال 56 وارد دانشکده افسری ارتش می شود و با آغاز درگیری های مسلحانه ایی که در غرب کشور پیش می آید به عنوان مامور ارتش در سپاه ناحیه کردستان فعالیتش را ادامه می دهد. 2 روز بعد از آغاز جنگ تحمیلی به فرماندهی سرهنگ نامجو و 270 نفر از دانشجویان دانشکده افسری راهی اهواز می شود. در اهواز محمود امان الهی به عنوان رابط شهید نامجو و شهید جهان آرا برای هماهنگی ارتش و سپاه، فعالیت می کرد تا این که 15 مهر ماه مجروح و در بیمارستان طالقانی آبادان بستری می شود.
این پژوهشگر ادامه داد: شهید امان اللهی به خاطر موقعیت جبهه ها بلافاصله از بیمارستان به خط مقدم بر می گردد و در 23 مهر 1359 در حالی که بخشی از شهر خرمشهر سقوط کرده بود به شدت مجروح می شود، طوری که همه فکر می کنند شهید شده است. اما عراقی ها متوجه می شوند که او زنده است و در همان تاریخ یعنی یک ماه و نیم قبل از آن که مرحوم ابوترابی به اسارت در بیاید، اسیر می شود.
نویسنده کتاب "پاسیاد پسر خاک" درباره نحوه آشنایی امان اللهی با ابوترابی گفت: در دوره ایی که امان اللهی در اسارت نیروهای بعثی بوده است با ابوترابی آشنا می شود و به دلیل این که در آن زمان کسی از خانواده ابوترابی از زنده یا شهید شدنش خبر نداشت، او نام خود را بر روی کاغذ می نویسد و به شهید امان اللهی می دهد. امان اللهی شدت جراحاتاش به قدری زیاد بوده که در قالب دومین کاروان اسرا در 26 خرداد 60 با اسیران عراقی تبادل می شود و به کشور بازمی گردد.
قبادی گفت: شهید امان اللهی خبر زنده بودن بسیاری از اسرا را به خانواده هایشان می دهد. او پس از بازگشت به ایران به مجلس می رود و پدر مرحوم ابوترابی را ملاقات می کند و آنجا مشخص می شود که سید علی اکبر ابوترابی زنده است و در بیمارستان بستری است.
وی با بیان این که 17 خرداد مصادف با سالگرد شهادت محمود امان اللهی است، اظهار کرد: در خرداد 79 چند روز بعد از درگذشت امان اللهی، ابوترابی نیز به رحمت خدا رفت. رابطه شهید امان الهی با مرحوم سید علی اکبر ابوترابی تنها به دوران اسارت بر نمی گردد بلکه بعد از بازگشت از اسارت هم با یکدیگر رفت و آمد داشتند.
او اظهار داشت: چند روز قبل از درگذشت ابوترابی این دو با هم دیدار کردند و در آخرین دیدار شهید امان الهی با مرحوم ابوترابی در مجلس شورای اسلامی، در حالی که این دو بزرگوار دست در دست هم داشتند و نگاهشان را به یکدیگر دوخته بودند، شهید امان اللهی از مرحوم ابوترابی درخواست می کند: «حاج آقا، دعا کن با هم شهید شویم.» و دست تقدیر الهی نیز چنین رقم خورد که مرحوم ابوترابی در 12 خرداد 79 رحلت نماید و شهید محمود امان اللهی در 17 خرداد 79 به شهادت برسد و این ایام با ایام شهاددت امام حسن مجتبی (ع) و شهادت امام رضا (ع) مصادف بوده است.
فارس
نظرات