مساجد و انقلاب اسلامی
حکومت پهلوی با کنترل و مراقبت چند جانبهی خود نتوانست مانع کارآیی مسجد گردد، لذا مسجد در نقش بازیافتهی خود ظهور کرد و به پایگاه انقلاب و مرکز نشر تعالیم اسلامی مبدل شد. مسجد به محل وحدت نیروهای انقلابی تبدیل شد و اضافه بر این که مسجد، کانون حمایت از مردم مظلوم فلسطین نیز بود، آیت الله طالقانی در اقدامی شجاعانه در مسجد هدایت، فطریهی آن سال را برای کمک به مردم فلسطین اختصاص داد.[1]
در دوران انقلاب، سال های 1356 ـ 1357، روحانیون از مساجد برای سازماندهی و هدایت مبارزه بهره می بردند و با تقسیم مناطق و پایگاه قرار دادن هر مسجد در آن منطقه، حرکات نهضت را همآهنگ می کردند. هر منطقه، با مرکزیت رهبری (دکتر بهشتی، دکتر باهنر، دکتر مفتح و استاد شهید مطهری)، در رابطه با راه پیمایی ها و پخش اعلامیه، ارتباط داشتند.
در تهران، مسجد قبا مرکزیت این تشکیلات بود که تحت نظر دکتر مفتح اداره می شد. مسجد جلیلی به امامت آیت الله مهدوی کنی،[2] مسجد امیر المؤمنین به امامت آیت الله موسوی اردبیلی، مسجد لرزاده به امامت حجه الاسلام عمید زنجانی، مسجد رستم آباد به امامت حجه الاسلام شاه آبادی، مسجد هدایت، مسجد ارک، مسجد جاوید، مهدیه ی تهران، مسجد بازار، مسجد صاحب الزمان ـ عجل الله تعالی و فرجه الشریف ـ و... از مراکز فعال تجمع و سازماندهی نیرو ها و چاپ و نشر اعلامیه ها و نوار های انقلابی بود.
برای مثال مسجد رستم آباد در شمیران، از سال 1350 کانون مبارزه و تربیت جوانان بود. امام جماعت آن به یاری گروه های مسلح مبارز مسلمان می پرداخت و سازماندهی و رهبری گروه مسلح حزب الله، در این مسجد انجام می شد.
در شیراز مسجد جامع، مرکز مبارزه بود که تحت هدایت آیت الله دستغیب اداره می شد.
در اصفهان مسجد سید از مهم ترین پایگاه های انقلاب بود که مسؤولیت آن را آیت الله طاهری بر عهده داشت. مسجد مصلی و مسجد امام علی ـ علیه السلام ـ از مراکز مبارزهی این شهر بود. سابقه ی مبارزه در مسجد امام علی ـ علیه السلام ـ در واقع به سال 1352 باز می گردد که کلاس ها و بحث ها و سخن رانی های استادانی چون استاد مطهری و دکتر بهشتی؛ تحت نظر حجه الاسلام علی اکبر اژه ای در آن برگزار می شد.
در مشهد، مساجد صدیق ها و امام حسن ـ علیه السلام ـ از مهمترین مراکز انقلاب محسوب می شدند. هدایت این مساجد به عهدهی آیت الله خامنه ای، شهید حجه الاسلام هاشمی نژاد و آیت الله واعظ طبسی بود.
در یزد مسجد روضهی محمدیه یا مسجد حظیره، زیر نظر و هدایت آیت الله صدوقی، پایگاه اصلی انقلاب در این شهر بود.
گروه همافران مسلمان و مبارز پایگاه نوژه، که فعالیت خود را از سال 1353 با تأسیس مسجد و برقراری نماز جماعت و نماز عید فطر آغاز کرده بودند، از طریق ارتباط با حجه الاسلام علی اکبر رضوانی، در متن انقلاب قرار گرفتند و با روحانیون همدان ارتباط یافتند.[3] این فعالیت ها در قالب پخش اعلامیه ها، سخنرانی ها و تجهیز و تسلیح مبارزان و تدارک تظاهرات و راه پیمایی ها سازماندهی می شد و از عوامل تأثیر گذار در تسریع روند پیروزی انقلاب اسلامی به حساب می آمد.
مسجد مرکز اطلاع رسانی
تبادل اطلاعات و جلسه های مشاوره میان مبارزان نیز در مساجد انجام می پذیرفت، زیرا پخش اعلامه در اغلب مساجد ایران سهل تر و سریع تر صورت می گرفت. البته این شیوه ی برقراری ارتباط از راه پخش خبر و تجمع مسلمانان، از سال های قبل نیز سابقه داشت.
در دوران نهضت امام نیز اطلاع رسانی و پخش اعلامیه در مساجد صورت می گرفت. سال 1342 پیرامون حادثه ی مسجد فیل،[4] گزارشی از نصب اعلامیه در مسجد محراب خان ارسال شد که ساواک برای شناسایی عاملان پخش آن، به تکاپو افتاد. اعلامیه ی مذکور برای بزرگداشت شهدای این واقعه در اعتراض به دستگیری روحانی مسجد شان، شهید هاشمی نژاد بود.[5]
در گزارشی دیگر چنین آمده است:
«در هفته آخر مرداد ماه فعالیت روحانیون شدید بود و مرتباً از قم و سایر نقاط، عده ای به مشهد آمد و رفت می کردند و قمی در منبر اظهارات اهانت آمیزی می نمود و در همین موقع پنج نوع اعلامیه در مسجد گوهر شاد پخش شد. استاندار و فرمانده لشکر شدیداً عصبانی شده بودند. با وجودی که با اجرای طرح قدیمی، امکان جلوگیری از این فعالیت بود، احتیاجی به تشکیل کمیسیون امنیت نبود.»[6]
به دنبال بروز هر واقعه ای که مسبب آن رژیم بود و به نحوی از انحا، تعرضی به اسلام و منافع کشور داشت؛ اعتراض مردم و علما و حضرت امام شروع و از طریق پخش اعلامیه در مجامع مذهبی خصوصاً مساجد، همه گیر می شد و بدین ترتیب اخبار جریان ها و حوادث به مردم انتقال می یافت. در طول نهضت اسلامی حضرت امام، مسجد این نقش خود را به خوبی ایفا کرد.
گزارش ساواک از الصاق اعلامیه هایی در مسجد سید اصفهان که در تاریخ 2/3/1343 پخش شده است، در این راستا است.[7]
در بزرگ داشت شهدای واقعهی مدرسهی فیضیه ی قم و یادآوری سال روز این واقعه، اعلامیه ای از سوی طلاب در 28/11/1344 انتشار یافت.[8]
به مناسبت دو میلاد بزرگ (تولد حضرت فاطمه زهرا ـ علیه السلام ـ و میلاد حضرت امام خمینی) اعلامیه ای تهیه و چاپ شده و بر سر در مساجد و مدارس طلاب نصب شده بود که البته از سوی ساواک جمع آوری شد.[9]
همچنین در سال 1354 جشنی به مناسبت ولادت حضرت علی ـ علیه السلام ـ در مسجد جلیلی تهران برپا شد. در این جشن شعار هایی از جمع حاضران مطرح شد که مأموران ساواک آن را شعار های «حاد دینی» نام داده اند. از طرفی جملاتی چون اسلام یعنی تحرک، مسلمان، سکوت یعنی چه؟ و آیه ی «فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجراً عظیماً»، بر دیوار ها و سردر اصلی مسجد نصب شد که آن را می توان نوعی تحریک مردم به قیام و حرکت تعبیر کرد.[10]
این حرکت چنان فراگیر، منظم و گاهی دور از انتظار بود که شناسایی و جمع آوری اعلامیه ها در مساجد، برای رژیم دشوار می گردید. در این مواقع، اغلب به مقام های بالا اطلاع داده می شد:
«روز 7/1/37(35) وقتی که جماعت در حال برگزاری نماز شب در مسجد امیر خیزی بودند، پس از نماز مشاهده می کنند در مقابل هر کدام یک نسخه اعلامیه گذاشته شده است. سپس معلوم می گردد در هنگام سجده، اعلامیه پخش شده است. موقع ترک مسجد از کفش دار مسجد چگونگی (ماجرا) استفسار می شود و اظهار می دارد من فقط متوجه توقف پیکانی شدن که پسر بچه 9 ساله با لباس سبز، پس از ورود به مسجد مدتی بعد مسجد را ترک نمود.
نظریه رهبر عملیات: با توجه به این که مدت سجده نماز مدتی نیست که یک پسر بچه 9 ساله بتواند مقابل هر کدام از نمازگزاران یک نسخه اعلامیه گذاشته باشد، معذلک نظر به اظهارات کفشدار مسجد و مشاهدات وی در مورد کودک و پیکان، تحقیق در مورد موضوع مذکور از مشار الیه مفید به نظر می رسد».[11]
رژیم گاهی از بیم آن که اعلامیه پخش نشود و مردم تجمع نکنند، اجازه نمی داد تا خبر کسب مجوز برای تشکیل مجالس ختم به اطلاع مردم و روحانیون برسد.
یکی از مسؤولان امنیتی آن دوران، چنین می گوید:
«... مراتب عیناً به تیمسار ریاست شهربانی اصفهان اعلام گردید. ایشان اظهار داشتند بهتر است فعلاً این موضوع بین خود ما مکتوم بماند و علما از این مسائل (تشکیل اجتماعات در مساجد) بی اطلاع باشند، زیرا اگر چنین خبری حاصل نمایند دست به تهیه اعلامیه و جمع آوری مردم خواهند زد. بالنتیجه کار ها (را) دشوار خواهند نمود و فعلاً مسئله ای به آقای خادمی گفته نشود».[12]
مساجد شهر های دیگر نیز پذیرای این نقش شدند. در نهم خرداد ماه 1357 پس از سخنرانی آیت الله صدوقی در مسجد حظیره ی یزد، اعلامیه هایی پخش شد.[13]
هم چنین در یازدهم شهریور ماه 1357، پس از برگزاری نماز جماعت و سخنرانی آیت الله دستغیب در مسجد جامع شیراز اعلامیه هایی پخش شد که گزارش آن ارسال شده است.[14]
از استان خراسان، اخباری با مضامین مشابه به مرکز ساواک رسیده بود.
مسجد درویش ها، محل توزیع اعلامیه هایی بود که توسط امام جماعت مسجد و دیگر روحانیون چاپ و تکثیر شده بود.[15]
از مسجد حجت در تهران و مساجد جعفری و آذربایجانی های تهران، نمونه هایی از همین اخبار واصل شده است.
در کرج، رضائیه، آبادان، بندر عباس و... نیز اعلامیه هایی پخش شده است که توسط ساواک پیگیری گردیده و عده ای نیز دستگیر شدند.[16]
مسجد محل دادخواهی،شعار های انقلابی و سخنرانی
مسجد به سبب آن که خاستگاه توحید و نفس شرک و باطل است، جایگاه ندای حق و دادخواهی مظلوم نیز به حساب می آید، همواره مهد قیام و اعتراض بوده است و مردم نیز بر حسب مقتضیات و شرایط جامع، از این مکان مقدس الهام گرفته اند. گاهی به شیوه ی امام سجاد ـ علیه السلام ـ با دعا و همچنین توسل به ائمه ی هدی؛ اعتراض خود را نشان می دادند که این دعا ها نیز خود زمینه ی شورش و قیام و تظاهرات می شد.
در سال 1344 عده ای از طلاب در مسجد بالا سر حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ، مراسم دعای توسل برگزار می کردند که ضمن آن برای حضرت امام و بازگشت ایشان و کشور دعا می کردند. این عمل بهترین روش در ابلاغ هدف و پیام انقلاب در آن زمان بود.[1]. همان، ص 370.
[2]. سند پیوست شماره ی 23 از مجموعه ی حاضر.
[3]. تقویم تارخی انقلاب اسلامی ایران، چاپ اول، سروش، تهران 1369، صص 17 ـ 20.
[4]. مسجد فیل واقع در مشهد، محل سخنرانی های شهید هاشمی نژاد بود. پس از فعالیت های شهید هاشمی نژاد رد سال 1342، عده ای از مأمورین ریم برای جلوگیری از سخنرانی وی به مسجد می آیند. آن ها با ممانعت مردم رو به رو می شوند. عده ای بر جلوی ماشین می خوابند تا مانع خروج شهید هاشمی شوند و ... لذا مأمورین بر مردم آتش گشودند وع ده را زخمی و شهید کردند. این حادثه تأثیر بسزایی در جامعه، خصوصاً مبارزان شهر مشهد داشت.
[5]. یاران امام به روایت اسناد ساواک (شهید هاشمی نژاد)، ص 104، 14/8/1342.
[6]. آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، شماره ی 122، ص 111.
[7]. سند پیوست شماره ی 5 از مجموعه ی حاضر.
[8]. سند پیوست شماره ی 11 از مجموعه ی حاضر.
[9]. سند پیوست شماره ی 12 و 13 از مجموعه ی حاضر.
[10]. سند پیوست شماره ی 25 از مجموع ی حاضر.
[11]. انقلاب اسلامی به روایت اسناد، پیشین، ج4، ص 64.
[12]. همان، ج4، ص 81.
[13]. یاران امام به روایت اسناد ساواک، (شهید آیت الله صدوقی)، صص 177 ـ 178.
[14]. یاران امام به روایت اسناد ساواک، (شهید آیت الله دستغیب)، 12/6/1357.
[15]. سند پیوست شماره ی 30 از مجموعه ی حاضر.
[16]. انقلاب اسلامی به روایت اسناد، پیشین، ج4، صص 12 ـ 13.
http://labbaik.ir/note/uNote.aspx?id=f64fcb0d-6dc9-40bd-a19c-05ff53df6b87
نظرات