عوامل موثر در سرعت عمل خبرگان


حسین مهدوى
1112 بازدید
مجلس خبرگان

عوامل موثر در سرعت عمل خبرگان

 سرعت عمل مجلس خبرگان رهبری در دوره اول در انتصاب حضرت آیت الله العظمی خامنه ای به مقام منیع ولایت و زعامت و رهبری انقلاب اسلامی یک حادثه فوق العاده مهم تاریخی بود. این اقدام که هر چه زمان از آن می گذرد بر ارزش های آن افزوده می گردد، حقیقتی را به اثبات رساند که امروز در محضر قضاوت تاریخ واقع گردیده و امروز که در آستانه بیست و سومین سال آن قرار گرفته ایم نمی توانیم آن را در ظرفیت این مختصر بگنجانیم. در واقع سه عامل مهم منجر به سرعت عمل مجلس خبرگان در انتخاب رهبر در یک شرایط حساس برای اقدام به یک انتخاب صحیح شد که این سه عامل هرگز جدا از هم نبوده اند، بلکه مانند یک مثلث، سه ضلعی یکپارچه ای را تشکیل داده اند که کاملاً مکمل یکدیگرند که به اختصار به هر یک از این عوامل دخیل ذیلاً اشاره می گردد.

 

اولین اصل که در این موضوع دخالت داشت وجود نفوذ معنوی و امام راحل بود. همه رجال سیاسی : مذهبی و نخبگان جامعه اعم از علما و فضلا و اهل تقوا بلاشک تحت تأثیر عظمت و قدرت نفوذی معنوی او قرار داشتند، او بر دل ها حاکم بود، او دستاورد سال ها مبارزه بود، همه از دل و جان با او هم پیمان شدند تا رهنمودها و فرامین او را عملیاتی کنند که فرموده بود: «من در میان شما باشم و یا نباشم به همه شما وصیت و سفارش می کنم که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد.»

 

پیام های این چنینی در روح اعضای خبرگان رهبری دمیده شده بود و به عزم و اراده و تحرک آنها قدرت بخشیده و سبب شده بود به تعهدات انقلابی، اسلامی، دینی خود به خوبی عمل کنند. از طرفی باید مردم را در غم و اندوه از دست دادن امام و مقتدای شان تسلای خاطر می دادند تا راه، هدف و مقصد او را فراموش نکنند، چرا که فرموده بود: «باید آماده و مهیا باشیم، روزهای حساس و تعیین کننده ای در پیش رو داریم و انقلاب اسلامی هنوز سال ها و ماه های تعیین کننده دیگر در پیش خواهد داشت که واجب است پیشکسوتان جهاد و شهادت در همه صحنه ها حاضر و آماده باشند...» همین روح و اراده معنو ای که بر مجلس خبرگان حاکم بود، برگرفته از معنویت و برکات وجودی امام راحل بود که در تصمیم خبرگان مردم در انتصاب بهترین جانشین موثر واقع گردید. دومین اصل موثر در این تصمیم، اعضای مجلس خبرگان بودند؛ کسانی که از متن جامعه و توسط مردم برای چنین امری گزینش شده بودند تا از ادامه راه ترسیم شده امام، تخطی صورت نپذیرد. اعضای مجلس خبرگان با خدای خویش و ملت و امام امت پیمان بسته بودند کسی را جایگزین امام خمینی(ره) کنند که همانند او باشد و در عمل از سلامت نفس، صلابت، شجاعت، رحمت، رئوفت، درایت، سیاست، دقت و بصیرت خمینی گونه برخوردار باشد.

 

مجلس خبرگان که در یک دوره شش ساله در دوران امام راحل آزمون ها و خطاها را تجربه کرده بود، رهنمودهای هشداردهنده سال 62 را آویزه گوش خود کرده بودند، پس باید کسی انتخاب می شد که «بازوی توانمند جمهوری اسلامی»، «آشنا به مسائل فقهی و متعهد به آن» و «حامی مبانی فقهی مربوط به ولایت مطلقه فقیه» باشد. یعنی کسی را که امام درباره اش فرموده بود: «در بین دوستان و متعهدان به اسلام و مبانی اسلامی از جمله افراد نادری هستید که چون خورشید روشنی می دهید.» لذا خبرگان به مباحث جلسه صبح خبرگان که بحث شورایی بودن رهبری مطرح شده بود، تمایل نشان نداد، اما همین که سخن از فرد پیش آمد، یکی از نمایندگان از رئیس و نایب رئیس سوال کرد که «چرا نظر امام را نقل نمی کنید؟» با این جمله، چشم ها به نایب رئیس مجلس(هاشمی رفسنجانی) دوخته می شود و همه از او می خواهند که نظر امام راحل را بیان کند. او از راز سر به مهری پرده برداشت و چنین گفت: «در چند مورد حضرت امام در جلسات خصوصی «آقای خامنه ای» را به عنوان رهبر آینده کشور معرفی نمودند.» با ذکر این جمله صلوات مجتهدان عالی رتبه صحن مجلس خبرگان را به لرزه در می آورد و آیت الله العظمی خامنه ای به پشت تریبون می روند و از نمایندگان می خواهند که شخص دیگری را به رهبری برگزینند. ولی نمایندگان با صلوات پی درپی رهبری ایشان را مورد تأیید قرار می دهند. یکی از نمایندگان (آذری قمی) که آتش تندی داشت، معظم له خطاب به او می فرمایند: «اگر من رهبر شوم خود شما حاضرید تبعیت کنید.» آن چهره سرشناس سه بار تأکید می کند و اظهار می دارد ما جان خود را در این راه می گذاریم! اما بعدها او و مواضعش چیز دیگری شد و تاریخ بعدها مشخص کرد که اشاره رفتن انگشت حضرت آقا به سوی او بی حکمت نبوده است.

 

سومین ضلع این مثلث یکپارچه، شخص حضرت آیت الله العظمی خامنه ای بود که از ویژگی ها و خصوصیات ممتازی برخوردار بود، به دلیل اینکه، معظم له سال ها درس آموخته امام و در سال های مبارزه بسیار خوش نام بود و پس از پیروزی انقلاب نیز حکم مسئولیت های متعددی چون؛ نماینده امام، در شورای انقلاب، نماینده امام در ارتش و سپس شورای عالی دفاع، امام جمعه تهران، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، نماینده مردم در مجلس خبرگان رهبری، رئیس شورای انقلاب فرهنگی و هشت سال ریاست جمهوری را عهده دار بود و طبق قانون اساسی پس از امام، دومین شخصیت انقلاب و نظام شناخته می شد. بالاتر از آن، شخصیت او دارای ابعاد فرهنگی، علمی، فقهی، سیاسی، هنری، عبادی، اقتصادی، اجتماعی، اعتقادی، قرآنی و معنوی بود و البته شخصیت معنوی ایشان بر موارد دیگر غلبه داشت، لذا می بینیم مرتب همگان را به مطالعه دروس اخلاقی دعوت می کردند: «تا آنجا که می توانید با صحیفه سجادیه مأنوس شوید، کتاب بسیار عظیمی است. این که گفته اند زبور آل محمد(ص) است، واقعاً همین طور است، پر از نغمه های معنوی است، دعا و درس است، هم درس اخلاق است و هم درس علم النفس است، هم درس امور اجتماعی است.» معظم له درباره تلاوت و تدبر در آیات قرآن نیز می فرمایند: «قرآن مثل کتاب معمولی نیست که آدم یک بار بخواند. خیلی خوب خواندیم. یاد گرفتیم. بعد ببندیم بگذاریم سر جایش، نه این مثل آب آشامیدنی است، حیات بخش است. همیشه مورد نیاز است، تأثیر آن تدریجی است در طول زمان است، نهایت ندارد، هدایت او آخر ندارد، هرچه شما از قرآن فرابگیرید، باز یک باب دیگری هست که گشوده بشود، گره دیگری است که باز بشود، مجهول دیگری هست که معلوم بشود، قرآن این جوری است.

 

لذا باید دائم قرآن خواند.» معظم له این راه و روش عملی را در زندگی شان نیز داشته و تجربه کرده اند. اهل تقوا و فضیلت او را با معنویتش می شناختند. پس از 23 سال دوران رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای که جریان انقلاب و نظام جمهوری اسلامی با مشکلات و سختی ها و بحران های عدیده ای رو به رو شد دیدیم که، اما ایشان با همین معنویت و بصیرت دینی بسیار قوی ای که داشت انقلاب را از معبرهای بسیار دشوار عبور داد. و همواره نیز بر معنویت تأکید داشته اند، زمانی که یکی از مبلغان عازم تبلیغ در خارج از کشور بود و از خدمت مقام معظم رهبری توصیه ای خواسته بود، حضرت آقا خطاب به او می فرمایند: «سعی کنید در آنجا مستحبات را دو برابر انجام دهید، چون آنجا برای مصونیت از گناه به تلاش بیشتری نیاز دارید. اگر این کار را انجام دهید وقتی برگشتید، اگر کامل تر نشده باشید، لااقل همان هستید که بودید. چون در آن فرهنگ باید از پادزهر قوی تر استفاده کنید.»

 

نتیجه ای که گرفته می شود این که؛ روحیه معنوی و تقوامنشی معظم له در هر سه عامل حاکم بود و مجلس خبرگان هم که اعضای آن اهل تقوا و معنویت بودند و از روح ملکوتی امام پیام می گرفتند و وجود برکات معنوی امام هم در مجلس خبرگان حاکم بود، لذا در اسرع وقت جانشین خلف امام یعنی مقام معظم رهبری را انتخاب و به مردم معرفی کردند. بنابراین آنچه که بر سرعت عمل مجلس خبرگان افزود و کارساز بود، «معنویت» حاکم بر فضای جامعه ناشی از برکات وجود امام راحل در آن برهه بود که نقش تعیین کننده در این انتخاب و سرعت انتخاب داشت که الحمدالله هنوز هم جاری و ساری است.

 


هفته‌نامه صبح صادق -- شماره 501 -- صفحه 9