عکسهای تاریخی مرهمی بر زخم زمان میگذارند
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، داریوش رحمانیان در نشست «نحوه بهرهگیری تاریخنگارانه از عکس و سینما و بازنمایی تاریخ در این اسناد» اظهار کرد: از آغاز هنگامی که دوربین اختراع شد، خواه ناخواه، رسالت ثبت تغییرات برای دوربین و عکاسی برای اتفاقهایی که در حال افتادن بود، تعریف شد. برخی دوربین را چشم مدرنیته لقب دادند و دوربین در بزنگاههای خاص تاریخی که نیاز بود اختراع شد.
این پژوهشگر تاریخ بیان کرد: در عصر مدرن با تحرک شدید تاریخ مواجهایم و تاریخ قرن بیستم نسبت به قرون قبلی دگرگونی، گستردگی، عمق و شتاب بیشتری دارد. روند نوسازی و مدرنیزاسیون مساوی با فروپاشی شکلها و ساختارهای سنتی بود و دوربین و عکاس این رسالت را بر عهده گرفتند که پیش از فروپاشی جهان سنتی آن را ثبت و نگهداری کنند تا برای آیندگان باقی بماند.
این استاد تاریخ دانشگاه تهران در ادامه افزود: مخترعان دوربین عکاسی «لویی داگر» فرانسوی و «هنری فاکس تالبوت» بودند که تالبوت نخستین کتاب مصور را همراه با 24 عکس در 6 جلد بین سالهای 1844 تا 1846 با نام «قلم طبیعت» تهیه و تدوین کرد و به چاپ رساند. وی تعبیر «زخم زمان» را به کار برد که منظورش تغییراتی بود که در طول زمان بر ساختههای دست بشر مانند بناها و آثار معماری ایجاد میشوند.
وی اظهار کرد: معمار کلیسای نوتردام در فرانسه هنگام بازسازی از عکاسان فرانسوی خواست تا پیش از تغییرات، شکل قدیمی آن را ثبت کنند. مثالهای بسیاری وجود دارد. تا زخم زمان را مرهمی بگذارد و به عنوان سند به دورههای بعد انتقال دهد. در دوره قاجار عکاسان بسیاری به ایران آمدند که «ارنست هولستر» یکی آنها بود و عکسهای ارزشمندی از جامعه سنتی ایران تهیه کرد. همچنین عکاسان ایرانی دوره قاجار نیز مجموعههای ارزشمندی بسیاری بر جای گذاشتند.
روزنامه 50 سال بعد بهعنوان سند دارای ارزش میشود
رحیم خستو نیز در این نشست اظهار کرد: در بحث بین رشتهای باید به دنبال تشابهات بود. دانشجوی علوم سیاسی محتاج استفاده از پژوهشهای تاریخی است و محقق تاریخ نیز باید به سراغ پژوهشگر هنر برود. مساله این است که آیا فردی که در لحظه عکس میگیرد، میخواهد اثر تاریخی از خود بر جای بگذارد یا تنها کنشی بازیگوشانه را به ثبت میرساند؟ از سوی دیگر شاید چشماندازی نسبت به آینده یا 100 سال پیش ندارد. در عصر پیش از اختراع خط نیز هنگامیکه فردی تصویری روی دیوار میکشید، قصدش نشان دادن چگونگی زندگیاش نبود.
این استاد علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی کرج افزود: مگر مورخ، سیاستمدار و هنرمند در هر عصر ذهنش تهی و خالی است؟ هر اثر هنری شامل فیلم یا عکس سه بخش دارد، نخست ادراکی که هنرمند در ذهن دارد. دوم ابزار و زبانی که رسانه میطلبد. عکس، سینما و نقاشی هر کدام زبان خاص خود را دارند. مساله بعدی خوانشی است که وجود دارد یعنی افرادی که این متن را میخوانند. سوال این است از لحظهای که اثری به ذهن هنرمند میآید تا لحظهای که خوانده میشود، میتوان ارتباطی منطقی میان این سه مرحله پیدا کرد؟ لازم است برای خوانش بهتر هر متنی، فهم هنرمند را در زمان خودش درک کنیم.
وی در ادامه با بیان اینکه ذات عکاس نسبت به محیط اطرافش بیطرف نیست اظهار کرد: دوربین احساس و عاطفه ندارد و ارزش و هنجار در ذهنش نیست اما این دستگاه در اختیار انسان قرار گرفته که بر نوع انتخابها و گزینشها موثر است. میگویند هیچ چیز بیارزشتر از روزنامه دیروز نیست اما همین روزنامه بیارزش، 50 سال بعد بهعنوان سند دارای ارزش میشود. یک عکس، فیلم، نوشته، سند و سکه همگی منابع مختلف برای درک بخشی از تاریخ هستند اما نباید تنها از یک دریچه آنها را بررسی کرد چرا که باعث برداشت اشتباه میشویم.
«هولستر» تصویرگر تاریخنگاری تغییرات قرن نوزدهم ایران است
محمد غفوری، پژوهشگر تاریخ نیز در این نشست گفت: قرن بیستم شاهد ظهور و وفور مجموعهای از اسناد دیداری چه در قالب عکس و چه در قالب فیلم آنالوگ و دیجیتال بود که انبوهی از واقعیات اجتماعی و تاریخی را خواسته یا ناخواسته ثبت کردند و بایگانی قوی و ارزشمندی از دادههای تاریخی فراهم آورد.
وی افزود: طبیعتا مورخ برای بازنمایی کار خود و نوشتن مستندتر از موضوعهای قرن از این بایگانی استفاده میکند. در دوره قاجار عکاسان بسیاری به ایران آمدند. یکی از این عکاسان «ارنست هولستر» بود و تمایز کار وی با دیگر عکاسان میزان خودآگاهی هولستر بود. وی در دهههای پایانی سده نوزدهم متوجه شد که جامعه ایرانی در حال از سرگذراندن تغییر و دگرگونی بسیار اساسی است و این جامعه در حال عوض کردن شکل ظاهری خود است.
این پژوهشگر با اشاره به تغییر سنتهایی که در فرهنگ ایرانی در حال ایجاد بود، بیان کرد: هولستر نگران این بود که چند دهه دیگر مردم هیچ تصوری از واقعیات جامعه قاجار در سده 19 نداشته باشند و نتواند درک کنند پیش از این تغییر چه جامعهای بوده است. در کنار هولستر، افراد دیگری در این باور سهیم بودند و میدانستند عکس مجموعهای از اطلاعات را با جزییات در اختیار آیندگان قرار میدهد و تصویری تحریف شده نیست. با این حال برخی عکسها کاملا گزینشی، جهتدار و قاببندی شده است و از حیث گفتمانی و تاریخی نیز گاهی بحثهای تاریخی مانند فاجعه، غم و نوستالژی را پررنگ میکند.
نشست «نحوه بهرهگیری تاریخنگارانه از عکس و سینما و بازنمایی تاریخ در این اسناد» شامگاه دوشنبه (28 بهمنماه) در دفتر کتابماه تاریخ و جغرافیا برگزار شد.
ایبنا
نظرات