پلیس ایران از آغاز تا امروز


1831 بازدید
پلیس

پلیس ایران از آغاز تا امروز

 از سال 1378 با درخواست نیروی انتظامی و تصویب مقام معظم رهبری و فرمانده کل قوا زمان برگزاری هفته نیروی انتظامی از تیرماه به مهرماه هر سال انتقال یافت. قبلاً 27 تیر به مناسبت سالروز تصویب قانون ادغام نیروی انتظامی به نام روز نیروی انتظامی و سپس هفته آخر تیرماه به نام هفته نیروی انتظامی نامگذاری شده بود و در این روز و هفته، مراسم ویژه‌ای برای بزرگداشت این نهاد انتظامی برگزار می‌گردید. ولیکن بعد از بررسی‌ها و جمع‌بندی نظرات و دیدگاه‌ها و پیشنهادهای مختلف مقرر شد هفته نیروی انتظامی در مهر ماه، برگزار شود. از جمله عللی که برای این امر ذکر شد تعطیلی مدارس و دانشگاه‌ها و آموزشگاه‌ها بود، که طیف عظیم جوانان و نوجوانان کشور را تشکیل می‌دهند و نیروی انتظامی اصلی‌ترین برنامه‌های خود را در ارتباط با این قشر تهیه و تدارک می‌بیند و با تعطیلات تابستانی امکان ارتباط مناسب و برنامه‌ریزی مطلوب برای آنها وجود نداشت، دیگر اینکه با توجه به درجه حرارت بالا در فصل تابستان امکان اجرای برنامه‌ های مختلف برای همه اقشار مردم و در همه مناطق کمتر امکان‌پذیر بود.
 
 حوزه عملکرد نیروى انتظامى و تاثیر و تأثر از سبک زندگى و سند چشم‌انداز 1404 نیروى انتظامى و امنیت ملى‌
 
به یقین نیروى انتظامى ج.ا.ا به مثابه یکى از نهادهاى مهم و بنیادین اجتماعى و امنیتى داراى وظائف و مأموریت‌هاى خطیرى در فرایند تأمین امنیت پایدار و همه‌جانبه و مراقبت از آن است. پلیس، امروز مظهر و نهاد عدالت و مبارزه با ظلم، قانون‌گریزى و تجاوز به حقوق دیگران است.

به‌دنبال برنامه‌ریزى کلان کشور که در قالب افق بیست ساله تحت عنوان سند چشم‌انداز 1404 ترسیم شده، برنامه‌اى راهبردى و درازمدت براى توسعه و امنیت همه‌جانبه فراهم شده که در آن، مقوله امنیت یکى از مؤلفه‌هاى مهم و بسترساز شکل‌گیرى سایر مؤلفه‌ها و توسعه پایدار است که نیروى انتظامى نقش و کارکردى جدى در تحقق آن خواهد داشت. حیطه عملکرد نیروى انتظامى از دیگر سوى با مقوله سبک زندگى و برخى مصادیقى که مقام معظم رهبرى براى آن برشمردند ارتباط و هم‌پوشانى جدى دارد که این امر بر اهمیت عملکرد این حوزه مى‌افزاید.
 
یکى از پایه‌هاى امنیت ملى جمهورى اسلامى ایران، تأمین امنیت انتظامى است که بر عهده نیروى انتظامى جمهورى اسلامى ایران نهاده شده است. ایران کشورى در حال توسعه است و احتمال آسیب‌پذیرى امنیت ملى آن از طرف مسائل داخلى وجود دارد. از این‌رو، نیروى انتظامى، یکى از نهادهایى است که در نظم‌بخشیدن به امور داخلى مى‌تواند نقش مهمى ایفا کند. نتیجه این‌که تحکیم و استوارى امنیت ملى، به تقویت نیروى انتظامى وابسته است و هرگونه تضعیفى که متوجه نیروى انتظامى شود، بر امنیت ملى تأثیر سوء مى‌گذارد.

امنیت در اسلام‌

برخوردارى از امنیت در زندگى اجتماعى، از آرمان‌هاى دیرین بشرى است. کابوس وحشتناکِ ترس ناشى از تجاوز، ظلم و تهدید، همواره عامل تلخ‌کامى، رکود، ناتوانى و نومیدى انسان در زندگى جمعى بوده است. رهایى از این کابوس و احساس مصونیت در برابر عواملى که آرامش زندگى و حقوق خود و جامعه را به مخاطره مى‌افکنده و زندگى، آزادى و مزایاى مشروع زندگى انسان را تهدید مى‌کرده، بیش از خود زندگى، محبوبیت داشته و براى بشر لذت‌بخش بوده است. بر این اساس، دین اسلام امنیت را یکى از اصول زندگى و حالتى پرهیزناپذیر در زندگى جمعى و عنصرى ضرورى در بهره‌ورى از مزایا و مواهب حیات و نیز زمینه‌ساز تکامل و ارتقاى بشر پنداشته و از آن با عنوان یکى از مقدس‌ترین آرمان‌هاى بشرى و الهى یاد کرده است و در این میان، نیروى انتظامى، در ایجاد امنیت در کشور اسلامى ایران سهم به‌سزایى بر عهده دارد.

امنیت در قرآن‌

امنیت، از بزرگ‌ترین نعمت‌هایى است که بخش عمده‌اى از آن به دست نیروى انتظامى تأمین مى‌گردد.
ایمان به معناى باور همراه با عمل، براى انسان امنیت به ارمغان مى‌آورد؛ به‌طورى‌که در قرآن کریم، به مقدس‌ترین سرمایه انسانى اطلاق شده است؛ موهبتى که نجات و سرفرازى انسان به آن بستگى دارد و تمامى وعده‌هاى الهى، به وجود آن موکول گشته است. این مسأله، نشان‌دهنده ارزش والاى امنیت و قداست آن در آموزه‌هاى وحیانى است. ارزش ایمان با تمام اصالت و سترگى آن، به‌دلیل آن است که راه و وسیله‌اى براى رسیدن به آن ارزش، یعنى امنیت است. در قرآن کریم از والاترین انسان‌ها به «الّذین آمنوا» تعبیر شده است که آن‌را به دو معنا تفسیر کرده‌اند: نخست به معناى کسانى‌که خود را به مقام امن رسانده‌اند؛ و دوم، افرادى که داراى امنیت و برخوردار از آن شده‌اند.
 
پاسدارى از ارزش‌ها

جایگاه و نقش نیروى انتظامى در پاسدارى از دستاوردهاى انقلاب اسلامى، در کنار دیگر نیروهاى مسلح جمهورى اسلامى ایران بر کسى پوشیده نیست. در این میان، بزرگ‌ترین وظیفه این نیرو بر اساس سخنان مقام معظم رهبرى و فرماندهى کل قوا، پاسدارى از ارزش‌هاى اصیل انقلاب اسلامى است. تحقق این وظیفه بزرگ، در سایه راهکارهایى به‌دست مى‌آید که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از: اتکال به خداى متعال در کلیه امور، اعتقاد راسخ به ولایت فقیه، ملاک عمل قرار دادن قانون، مقررات و شرع در انجام وظایف و رعایت‌کردن شئونات اسلامى.

ویژگى‌هاى اصیل نیروى انتظامى از دیدگاه مقام معظم رهبرى‌

1. اقتدار

یکى از ویژگى‌هاى مهمى که فرماندهى معظم کل قوا براى نیروى انتظامى بیان فرموده‌اند، «اقتدار» است. ایشان در این زمینه مى‌فرماید: «نیروى انتظامى باید داراى اقتدار باشد. اقتدار یک امر معنوى است و با صداى کلفت و اسلحه تیز و مشت محکم تفاوت دارد. اقتدارهاى ظاهرى، در حقیقت اقتدار نیستند. باید وضعیتى به‌وجود آید که هم نیروى انتظامى در خود احساس قدرت کند، هم آحاد ملت دریابند که پاسدار و حافظ امنیت فردى و اجتماعى آن‌ها، یک مجموعه مقتدر است و مى‌تواند از مردم دفاع کند، و هم دشمنِ مخلّ امنیت بفهمد که نیروى انتظامى مقتدر و تواناست».
2.عزّت‌
عزّت، دومین ویژگى تبیین‌شده از سوى مقام معظم رهبرى براى نیروى انتظامى مطلوب است؛ یعنى این‌که نیروى انتظامى با پاک‌دامنى، پرهیزکارى و آلوده‌نشدن به جرایم گوناگون و مادیات، در چشم مردم عزیز باشد. ایشان در این خصوص مى‌فرماید: «نیروى انتظامى باید در چشم مردم عزیز باشد. این عزّت، از رفتار نیروى انتظامى و چگونگى انجام وظیفه او ناشى مى‌شود. عزّت نیروى انتظامى به این است که پارسایى و پاک‌دامنى در تمام ارکان آن مشاهده شود و همه احساس کنند که این نیرو، پاک‌دامن است و خود را آلوده نمى‌کند و براى عوض‌هاى قلیل و حقیر مادى و پَست، ارزشى قائل نیست. این یک امر روحى و معنوى است که براى نیروى انتظامى عزّت خواهد آورد».
3. احساس مهربانى و خدمت به مردم‌
رأفت و رحمت، از صفاتى است که باید در نیروى انتظامى نمود عینى بیابد. از این‌رو، نیروى انتظامى باید در کنار این‌که مأموریت‌هاى خود را با اقتدار انجام مى‌دهد، در برخورد با مردم با مهربانى رفتار کند. فرماندهى معظم کل قوا در همین راستا مى‌فرماید: «باید در مورد مردمى که مى‌خواهید از خانه، جاده، امنیت مرز و کسب و کار آن‌ها محافظت کنید، احساس رأفت و رحمت داشته باشید. مردم باید این معنا را لمس کنند که همان نیروى مقتدر و با صلابتى که در مقابل مخلّ امنیت، با کمال قدرت و صلابت مى‌ایستد، وقتى با مردم و افراد مظلوم مواجه مى‌شود، با رحمت و رأفت برخورد مى‌کند».
4. دقت و مراقبت در انجام وظیفه قانونى‌
یکى از وظایف بسیار مهم نیروى انتظامى، برقرارى نظم، اجراى قوانین و برخورد با قانون‌شکنان است. از این‌رو، کسى که مى‌خواهد با قانون‌شکن برخورد کند، خود باید وظایف قانونى‌اش را به‌خوبى انجام دهد. مقام عظماى ولایت، حضرت آیت اللّه خامنه‌اى در خصوص این ویژگى مى‌فرماید: «این دقت و مراقبت، از یک‌سو موجب مى‌شود هیچ‌یک از وظایف قانونى شما لوث نشود....و از سوى دیگر، موجب مى‌شود هیچ‌گونه تخلّف و تخطّى‌اى انجام نگیرد».
5. درستکارى و امانت‌دارى‌
با توجه به اهمیت برقرارى نظم و امنیت داخلى و نقش نیروى انتظامى در این خصوص، لازم است همه ایرانیان به این نهاد، اعتماد و اطمینان خاطر داشته باشند. چنین امرى، رفتار درست، منحرف‌نشدن در انجام وظیفه و امانت‌دارى نیروى انتظامى را مى‌طلبد. در سایه وجود چنین صفاتى در کارکنان آن، اعتماد عمومى و همکارى مردم با این نیرو گسترش خواهد یافت.
فرماندهى معظم کل قوا در مورد این ویژگى مى‌فرماید: «امروز، مردم شما را امین مى‌شمارند. در دوران انقلاب، نیروهاى انتظامى امین مردمند. باید به وظیفه این امانت به‌طورکامل عمل کنید. آن کسانى‌که خداى ناکرده در این کسوت مقدس، بر خلاف مقتضاى امانت عمل مى‌کنند، باید وجدانشان به‌شدت سرافکنده باشد».
6. دفاع از ارزش‌هاى اسلامى‌
یکى از والاترین وظایف و ویژگى‌هاى نیروى انتظامى، پاسدارى از ارزش‌هاى اسلامى است. نیروى انتظامى باید با کسانى‌که ارزش‌هاى اسلامى و دستاوردهاى انقلاب را خدشه‌دار مى‌سازند، برخورد و مقابله کند. مقام معظم رهبرى در مورد این وظیفه مهم مى‌فرماید: «بزرگ‌ترین وظیفه نیروى انتظامى، حفظ ارزش‌هاست. هرگاه مردم، یک نفر از شما را چه در پاسگاه‌هاى دورافتاده و در خیابان‌هاى مرکز کشور و چه در شهرها و روستا و جاده مشاهده کنند، باید مظهرى از تقوا و پرهیزکارى و معنویت و دورى از فساد و دشمنى با هرگونه کج‌روى را در وجود شما ببینند. آن کسى‌که اهل فساد و بى‌تقوایى و رشوه‌دادن و رشوه‌گرفتن است، باید از شما بترسد و آن کسى‌که متقى است، باید با دیدن شما شاد و دل‌گرم و امیدوار بشود و احساس کند محیط جامعه، محیط خوبى است و مى‌شود در آن تنفّس و زندگى کرد».
ایشان هم‌چنین در جاى دیگرى مى‌فرماید: «اگر مجموعه‌اى با قدرت و عزّت در میان مردم ظاهر شد، همه باید بدانند که این مجموعه، بنا دارد از ارزش‌هاى اسلامى دفاع کند. در درون نیروى انتظامى باید ارزش‌هاى اسلامى، معیار و میزان باشد».
  نیروى انتظامى و تعامل با مردم‌
هم‌بستگى، انسجام ملى و عمومى و نیز آرامش گسترده، حاصل وجود نظام عقیدتى مسلّط در جامعه است. هر قدر نیروى انتظامى بتواند با این نظام، صادقانه مرتبط شود، با آن احساس همدلى کند و خود را متعلق به آن بداند، اعتماد عمومى را بیشتر به خود جلب خواهد کرد.
نیروى انتظامى باید در این راستا، به وضعیتى خاص برسد؛ یعنى در عین حفظ استقلال، فاصله بسیار کمى با مردم داشته باشد. لازمه تحقق این امر مهم آن است که دولت در تصحیح نگرش مردم راجع به نیروى انتظامى تلاش کند تا زمینه همکارى مردم و پلیس فراهم آید. در حال حاضر با اقدامات صورت‌گرفته در ایجاد زمینه‌هایى مناسب در ابعاد فرهنگى و تبلیغى، میزان تعامل مردم و نیروى انتظامى، افزایش چشم‌گیرى داشته و مهم‌ترین اثر آن، کاهش ارتکاب جرایم و متلاشى‌شدن باندهاى کوچک و بزرگ بزهکارى در سطح جامعه بوده است.
  سبک زندگى اسلامى در تاثیر و تأثر با عملکرد نیروى انتظامى‌
سبک زندگى به تمامى اصول و مبانى که متن و بطن حیات اجتماع و انسان را شکل مى‌دهد، اطلاق مى‌گردد که از ارزش دینى و عرفى جامعه نشأت مى‌گیرد و سبک و سلوک زندگى حاکم بر جوامع، نمایانگر فرهنگ، جهان‌بینى و اعتقادات آن جامعه است که در شیوه وقوع حیات افراد جامعه تبلور مى‌یابد. به‌همین‌جهت پیروى مردم یک جامعه از سبک و شیوه زندگى اصیل و بومى، لازمه پیشرفت اقتصادى و اجتماعى بوده و رواج ارزش‌هاى غربى و فرهنگ بیگانه در جامعه، مانعى در مسیر رشد و توسعه و موجب غفلت از هنجارهاى اجتماعى و فرهنگ دینى و در نهایت عقب‌ماندگى اقتصادى و اجتماعى مى‌شود. با توجه به این‌که ارزش‌ها و فرهنگ غربى با هنجارها و اعتقادات در تضاد مى‌باشد، بسط سبک زندگى غربى مانعى بزرگ در مسیر تحقق پیشرفت و توسعه تلقى مى‌شود.
از طرفى شیوه و سلوک زندگى اسلامى باید در بطن جامعه، درونى شود و اصول و احکام دینى زمانى مى‌تواند به‌طورکامل در جامعه اجرا شود که سبک زندگى اسلامى در بین اعضاى جامعه گسترش یابد و اینجاست که عملکرد و حوزه عمل نیروى انتظامى تقارب جدى با مقوله سبک زندگى پیدا مى‌کند.
مقام معظم رهبرى در بیانات مهمشان در زمینه سبک زندگى و بیان مصادیق ضعفهاى موجود جامعه در این خصوص، چندین مورد که به‌نوعى به حیطه وظایف نیروى انتظامى مربوط مى‌شود را ذکر نمودند که برخى از آن‌ها عبارتند از:
- رفتار ما با پلیس؛
- چرا در برخى از بخشهاى کشورمان روى‌آوردن جوانها به مواد مخدر زیاد است؛
- چرا در زمینه فرهنگ رانندگى در خیابان ما مردمان منضبطى به‌طورکامل نیستیم؛
- در محیط اجتماعى، برخى پرخاشگرى مى‌کنند؛
- حقوق افراد را چقدر مراعات مى‌کنیم؛
- چقدر به قانون احترام مى‌گذاریم و علت قانون‌گریزى چیست؟
- انضباط اجتماعى چقدر در جامعه وجود دارد؛
روشن است که مصادیق سبک زندگى همان‌گونه‌که مقام معظم رهبرى در این سخنرانى تصریح فرموده و خواستار تکمیل لیست مصادیق عرصه‌هاى مختلف آن شدند، مصادیق فراوان دیگرى دارند و آنچه بر اهمیت این مقوله مى‌افزاید، تعابیر رهبرى معظم است که از این امر حکایت مى‌کند. به‌عنوان مثال معظم له در خصوص منضبطنبودن در زمینه فرهنگ رانندگى فرمودند: این آسیب بزرگى است، رفت‌وآمد در خیابان یکى از مسایل ماست، مسأله کوچکى هم نیست، مسأله اساسى است.
هم‌چنین ایشان پس از ذکر قانون‌گریزى فرمودند: قانون‌گریزى یک بیمارى خطرناکى است.
  نقش و جایگاه نیروى انتظامى در سند چشم‌انداز توسعه 1404
به‌نظر مى‌رسد بتوان ویژگى‌هاى نیروهاى انتظامى - امنیتى در افق سند چشم‌انداز 1404 جمهورى اسلامى ایران را به شکل ذیل خلاصه کرد:
در سایه تحقق اهداف چشم‌انداز، اقتدار نهادهاى مسؤول امنیت داخلى از مردم ناشى مى‌شود و پلیس سالیانى است از مردم، با مردم و براى مردم؛ برقرارى نظم و امنیت عمومى با رعایت حقوق و آزادى‌هاى فردى و ایجاد تعادل و توازن بین این دو مقوله انجام خواهد پذیرفت که برخى از قالبهاى اجرایى آن عبارتست از:
- پلیس تعدد و تکثر آرا و عقاید را به رسمیت مى‌شناسد و به‌معناى واقعى، آن‌را موجب تقویت امنیت مى‌داند.
- مردم به توانایى پلیس اطمینان داشته و اخبار مربوط به جرایم و حتى موارد مشکوک را سریعاً اطلاع مى‌دهند.
- پلیس خود را ملزم به رعایت حقوق و آزادى همگان حتى متهمان و مجرمان دانسته و به بررسى چرایى پدیده‌هاى ناامنى مى‌پردازد.
- تأکید بر پیشگیرى است و توسل به سخت‌افزارهاى امنیتى و ابزار کیفرى محدود است.
- پیگیرى تدابیر متعدد براى حمایت از بزه‌دیدگان و افراد در معرض خطر.
- برقرارى ارتباط نزدیک و قانونمند با رسانه‌ها و ارائه آموزش‌هاى امنیتى.
- تأکید بر ارتباط عمیق و عاطفى با جامعه و پیروى از الگوهاى مدنى.
- احساس مسؤولیت متقابل پلیس و شهروندان و جلب حس مشارکت همگانى از سوى پلیس.
 
 
وظایف نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران
ماموریت و وظایف نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران عبارت است از :
1- استقرار نظم و امنیت و تامین آسایش عمومی و فردی.
2- مقابله و مبارزه قاطع و مستمر با هر گونه خرابکاری، تروریسم، شورش و عوامل و حرکتهایی که مخل امنیت کشور باشد، با همکاری وزارت اطلاعات.
3- تامین امنیت برای برگزاری اجتماعات ، تشکلها، راهپیماییها، و فعالیتهای قانونی و مجاز و ممانعت و جلوگیری از هر گونه تشکل و راهپیمایی و اجتماع غیر مجاز و مقابله با اغتشاش، بی نظمی و فعالیتهای غیر مجاز.
4- اقدام لازم در زمینه کسب اخبار و اطلاعات در محدوده وظایف محوله و همکاری با سایر سازمانها و یگانهای اطلاعاتی کشور در حدود وظایف آنها.
5- حراست از اماکن ، تاسیسات ، تجهیزات و تسهیلات طبقه بندی شده غیر نظامی و حفظ حریم آنها به استثنا موارد حساس و حیاتی به تشخیص شورای عالی امنیت ملی ، که به عهده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خواهد بود.
6- حفاظت از مسئولین و شخصیتهای داخلی و خارجی در سراسر کشور به استثنا داخل پادگانها و تاسیسات نظامی، مگر در مواردی که بنا به تشخیص شورای عالی امنیت ملی اصل انقلاب و یا دستاوردهای آن در معرض خطر باشد که به عهده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خواهد بود.
7- جمع آوری سلاح و مهمات و تجهیزات غیر مجاز و صدور پروانه نگهداری و حمل سلاح شخصی و نظارت بر نگهداری و مصرف مجاز مواد ناریه با هماهنگی وزارت اطلاعات برابر طرح های مصوب شورای امنیت کشور.
8- انجام وظایفی که بر طبق قانون به عنوان ضابط قوه قضائیه به عهده نیروی انتظامی محول است از قبیل:
الف ـ مبارزه با مواد مخدر.
ب ـ مبارزه با قاچاق.
ج ـ مبارزه با منکرات و فساد.
د ـ پیشگیری از وقوع جرم.
ه ـ کشف جرایم.
و ـ بازرسی و تحقیق.
ز ـ حفظ آثار و دلایل جرم.
ح ـ دستگیری متهمین و مجرمین و جلوگیری از فرار و اختفا آنها.
ط ـ اجرا و ابلاغ احکام قضایی.
9- انجام امور مربوط به تشخیص هویت و کشف علمی جرایم.
10- مراقبت و کنترل از مرزهای جمهوری اسلامی ایران ، اجرای معاهدات و پروتکلهای مصوبه مرزی و استیفای حقوق دولت و اتباع مرزنشین جمهوری اسلامی ایران در مرزها و محدوده انحصاری اقتصادی دریاها.
11- اجرای قوانین و مقررات مربوط به گذرنامه(بجز گذرنامه سیاسی و خدمت) و ورود و اقامت اتباع خارجی (با هماهنگی وزارت امور خارجه در مورد اتباع خارجی تحت پوشش دیپلماتیک) با هماهنگی وزارت اطلاعات (در مورد ورود و خروج و اقامت اتباع خارجی و صدور گذرنامه).
12- اجرای قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی و امور توزیع و حفظ حریم راههای کشور.
13- اجرای قوانین و مقررات وظیفه عمومی.
14- نظارت بر اماکن عمومی و انجام سایر امور مربوط به اماکن مذکور برابر مقررات مصوب.
15- همکاری با سایر نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در مواقع لزوم و بنا به دستور.
16- همکاری با دبیرخانه پلیس بین الملل (اینترپل).
17- همکاری با وزارتخانه ها، سازمانها، موسسات و شرکتهای دولتی و وابسته به دولت، بانکها و شهرداریها در حدود قوانین و مقررات مربوط.
18- همکاری با سازمانهای ذیربط در جهت ایجاد و توسعه زمینه های فرهنگی لازم به منظور کاهش جرائم و تخلفات و تسهیل وظایف محوله.
19- انجام امور امدادی و مردم یاری در مواقع ضروری ضمن هماهنگی با مراجع ذیربط.
20- سازماندهی ، تجهیز، آموزش یگانهای انتظامی و آماده کردن آنها جهت اجرای ماموریتهای محوله.
21- تامین و حفاظت تاسیسات ، سربازخانه ها و قرارگاه های مربوط.
22- تامین دفاع هوایی تاسیسات و نقاط حساس مربوط، در حد برد سلاح ضد هوایی سازمانی، با هماهنگی و کنترل عملیاتی نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران.
23- تامین نیازهای پزشکی پرسنل و اداره بیمارستانها و درمانگاههای مربوط.
24- تهیه طرح نیازمندیهای لجستیکی و اقدام در جهت تهیه و خرید اقلام و خدماتی که از سوی فرماندهی کل نیروهای مسلح به عهده نیروی انتظامی واگذار می گردد. همچنین اقدام جهت خرید املاک و احداث تاسیسات مورد نیاز برابر طرحهای مصوب.
25- تلاش مداوم و مستمر در جهت حفظ و صیانت سازمان در زمینه های امنیتی.
26- تلاش مداوم و مستمر در جهت حاکمیت کامل فرهنگ و ضوابط اسلامی در نیروی انتظامی.
برخی از فعالیت‌های نیروی انتظامی
اشاره: تأمین امنیت، تحکیم نظم و اجرای قانون و عدالت، از مهم‌ترین ارکان ثبات و سلامت نظام اجتماعی و سیاسی است. در کشور ما، بخش عمده این وظیفه، بر عهده نیروی انتظامی است. با نگرش کلی بر وظایف نیروی انتظامی، از گستردگی فعالیت‌های آن آگاه شد. این تنوع و تعدد وظایف، در هیچ‌یک از نیروهای نظامی و سازمان‌های غیرنظامی جمهوری اسلامی ایران دیده نمی‌شود. در این مقاله، به برخی از فعالیت‌های گوناگون نیروی انتظامی می‌پردازیم.
پلیس ایران
هر حکومتی، نیازمند نظم و امنیت است. کشور ما نیز انواع نظام‌های نظم و امنیت را در طول تاریخ آزمایش کرده است. البته نظام نوین نظم و امنیت داخلی؛ یعنی سازمان پلیس ایران، به حدود یکصد سال پیش برمی‌گردد؛ زمانی که ناصرالدین شاه با مشاهده پلیس نوین اروپا و استخدام یک مستشار بلژیکی به نام کنت دوبینو، نخستین نظام پلیسی جدید ایران را پایه‌گذاری کرد.
پلیس ایران، مدت‌های طولانی از دو بخش پلیس شهری و ژاندارمری تشکیل شده بود. در سال 1370، نیروهای گوناگون پلیس با تصمیم مجلس شورای اسلامی با یکدیگر ادغام شد و پلیس واحد به نام نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران به وجود آمد. نیروی انتظامی از سه بخش تقریبا مستقل فرماندهی، حفاظت و اطلاعات و سازمان عقیدتی ـ سیاسی تشکیل شده است.
نگهبان محله
نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، به منظور جلب مشارکت مردمی در گسترش امنیت عمومی جامعه، طرح نگهبان محله را پیشنهاد کرد. نگهبانی از مکان‌های مسکونی، تجاری و خودروهای پارک شده به منظور جلوگیری از دزدی، معرفی افراد مظنون به کلانتری یا پاسگاه محل، گشت‌زنی در محدوده مأموریتی به منظور پیش‌گیری از دزدی، همکاری با معتمدان محل هنگام بروز حوادث پیش‌بینی‌نشده، زیر نظر قرار دادن افراد ناشناس و هماهنگی با عوامل انتظامی محل برای جلوگیری از شرارت مزاحمان نوامیس و افراد شرور، از جمله وظایف نگهبان محله است.
110
مرکز پلیس 110، برای تحقق شعار پلیس پاسخ‌گو و با هدف تحکیم امنیت عمومی و تلاش برای پایداری آن، در سال 1379 راه‌اندازی شد. این مرکز بر آن است تا با افزایش تحرک و سرعت عمل، به نیازهای فوری مردم پاسخ دهد تا با حضور به موقع در صحنه‌ها و ناامن کردن کشور برای مجرمان، رضایت عمومی جامعه را فراهم آورد. از اهداف ایجاد مرکز فوریت‌های پلیسی 110 می‌توان به سرعت بخشیدن در برقراری ارتباط مردم با پلیس و کاهش چرخه‌کاری آنان در مراجعه به کلانتری‌ها و هنگام ضرورت اشاره کرد. 110، خدمات‌رسانی مشاوره‌ای و پاسخ‌گویی به پرسش‌های پلیسی مردم را نیز از وظایف خود می‌داند.
197
تلفن گویا، آسان‌ترین راه ارتباطی مردم با دفتر نظارت همگانی در خبررسانی است. نیروی انتظامی در گامی جدید و در راستای تکمیل طرح مرکز فوریت‌های پلیسی 110 و اجرای وظیفه قانونی خود، دفتر نظارت همگانی را تأسیس کرد. این دفتر که با هدف جامعه‌محوری و اعتمادسازی عمومی راه‌اندازی شده است، در حال حاضر با شماره تلفن 197 در تمامی اوقات به دو صورت اپراتور زنده و تلفن گویا، آماده دریافت دیدگاه‌های مردم در قالب انتقاد، پیشنهاد، شکایت و قدردانی از عملکرد کارکنان واحدهای گوناگون نیروهای انتظامی است. از اهداف مهم راه‌اندازی این مرکز، می‌توان به پیش‌گیری از جرایم و تخلفات کارکنان در سطح جامعه و ناجا، دست‌یابی به افکار عمومی برای کنترل بازخوردهای اجتماعی مأموریت‌های ناجا و ایجاد جوّ روانی بر ضد کارکنان متخلف و مجرم در درون سازمان اشاره کرد. ایرانیان داخل و خارج کشور می‌توانند از راه پست الکترونیکی police 197 @ police.ir نیز با این دفتر ارتباط برقرار کنند.
مشاوره
مراکز مشاوره در معاونت اجتماعی ناجا، در راستای نگرش جامعه‌محوری پلیس و لزوم افزایش ارتباط صمیمانه و هم‌دلی پلیس و مردم، برای پیش‌گیری از بروز ناهنجاری‌های اجتماعی و شناسایی ریشه‌ها و زمینه‌های رفتارهای ناهنجار در سال 1379 راه‌اندازی شد. آگاه‌سازی جامعه برای افزایش توان مقابله با مشکلات اجتماعی و پیش‌گیری از آنها و ایجاد فرهنگ مشاوره در بحران‌های زندگی، از اهداف مهم این مراکز به شمار می‌آید. فعالیت بخش مشاوره روان‌شناختی این مرکز در زمینه روان‌درمانی، خانواده‌درمانی، مشاوره فردی و... است. بخش مشاوره انتظامی این مرکز نیز مجموعه‌ای از خدمات مربوط به مشاوره نظام وظیفه عمومی، امور حقوقی، صدور گذرنامه و دیگر امور انتظامی را در اختیار مراجعان می‌گذارد.
خدمات پلیس مشاور و مددکار
انواع خدمات ارائه شده در مراکز مشاوره ناجا عبارتند از:
الف) مشاوره انتظامی
بخش مشاوره انتظامی مجموعه‌ای از خدمات مربوط به مشاوره نظام وظیفه عمومی، امور حقوقی، استخدام در ناجا، مواد مخدر ‌( پیشگیری از اعتیاد ، ترک مواد زیانبار و 000 ) صدور گذرنامه، راهنمایی و رانندگی و سایر امور انتظامی را در اختیار مراجعان می‌گذارد.
ب) مشاوره روان شناختی
در این بخش در زمینه روان درمانی، خانواده درمانی، مشاوره فردی و گروهی و مشاوره در زمینه تحصیلی، ازدواج و شغلی به مراجعان خدمات ارائه می‌شود.
ج) مددکاری اجتماعی مستقر در مراکز مشاوره
این بخش در خصوص ارجاع مددجویان خاص به مراکز تخصصی‌تر و نهادهای حمایتی و توانبخشی و نیز انجام بررسی های خدماتی ویژه از قبیل بازدید از منازل، تدابیر و پیگیری وضعیت موارد مشاوره‌ای مراجعان فعالیت می‌نماید.
د) روان‌سنجی
واحد روان‌سنجی در مراکز مشاوره به انجام خدمات روان‌سنجی فردی در موارد هوش، شخصیت، استعداد، رغبت و پیشرفت تحصیلی می‌پردازد.
و) دفتر های مددکاری اجتماعی مستقر در کلانتری‌ها
برابر تدابیر فرماندهی محترم ناجا راه ‌اندازی دفترهای مددکاری اجتماعی در کلانتری های کشور با مأموریت جدید، با اهداف تقویت نقش حمایتی ناجا در جامعه، کاهش حجم پرونده‌های ارجاعی به مراجع قضایی، ایجاد فراغت خاطر بیش تر برای مراکز انتظامی در رسیدگی به امور اساسی‌تر، پیشگیری از وقوع جرم در جامعه می‌باشد .
وظیفه این قسمت در کلانتری ها کمک به افرادی است که توسط دایره قضایی به دایره مشاوره و مددکاری کلانتری ارجاع می‌گردد. مددکاران اجتماعی در کلانتری‌ها فقط مداخله کنندگان در امور اختلاف خانوادگی و ارائه کنندگان خدمات مددکاری در این مورد خاص محسوب می‌شوند.
چنانچه ، در تعریف مددکار اجتماعی آمده است «مددکاری یک خدمت حرفه‌ای است که بر اساس دانش و مهارت های ویژه بنا شده و هدف آن کمک به افراد، گروه ها و جامعه است تا بتوانند با کارآیی بیش تری با مشکلاتی که در انجام کار و وظایف اجتماعی خود روبرو می‌شوند مقابله کنند و درنتیجه با استقبال و رضایت خاطر مسئولیت های فردی و اجتماعی خود را به درستی انجام دهند›› کمک به افرادی که دارای مشکلات خانوادگی هستند و به کلانتری رجوع کرده اند به عنوان اصلی‌ترین وظیفة مددکار اجتماعی در کلانتری است یعنی مددکاران در کلانتری ها تمامی توان علمی و حرفه‌ای خویش را به کار می‌گیرند تا از حریم و قداست جایگاه خانواده دفاع کنند و در ارائه راه حل اختلافات خانوادگی نهایت تلاش را داشته باشند.
تاریخچه پلیس ایران، کشورى باستانى
این کشور در بیش از دو هزار سال قبل و در دوران سلسله هخامنشیان اولین بنیانگذار سیستم حکومتى گسترده امپراطورى مى باشد. از آنجا که هر حکومتى نیازمند به نظم و امنیت مى‌باشد در نتیجه کشور ما انواع سیستمهاى ایجاد نظم و امنیت را در طى تاریخ مورد آزمایش قرار داده است.
اما سیستم نوین ایجاد نظم و امنیت داخلى یعنى سازمان پلیس در ایران به حدود یکصد سال پیش مربوط مى‌‌باشد. شاه قاجار ناصرالدین شاه در سفرهاى سه گانه خود به اروپا و مشاهده پلیس نوین در آن کشورها و با استخدام یک مستشار بلژیکى به نام کنت دو بینو اولین سیستم پلیسى جدید را در ایران پایه گذارى نمود. این پلیس در طى یکصد سال گذشته و تا پیروزى انقلاب اسلامى در بهمن سال 1357 از فراز و نشیبهاى متفاوت برخوردار بوده است.
پلیس ایران براى مدتهاى طولانى از دو قسمت مهم پلیس شهرى و ژاندارمرى ( مرزى و روستایى ) تشکیل شده بوده، کمیته انقلاب اسلامى نیز به عنوان یکى از ارکان مهم حفظ نظم و امنیت داخلى و دفاع از ارزشهاى انقلاب در داخل کشور در بعد از پیروزى انقلاب به این مجموعه افزوده شد. کثرت نیروهاى پلیس در بعد از انقلاب و ضرورتهاى ادغام این نیروها باعث شد تا در سال 1370 با تصمیم مجلس شوراى اسلامى این سه نیرو در یکدیگر ادغام و سیستم پلیس واحد به وجود آید. براساس قانون جدید، پلیس ایران جزیى از ستاد نیروهاى مسلح و وابسته به وزارت کشور و در تبعیت از رهبرى معظم انقلاب قرار دارد.
پلیس جدید ایران در سه بخش تقریباً مستقل فرماندهی، حفاظت و اطلاعات و سازمان عقیدتى سیاسى تشکیل شده است. حوزه فرماندهى و حفاظت و اطلاعات تقریباً در ساختار سیستم پلیس کلیه کشورهاى جهان مشترک مى باشد. اما وجود سازمان عقیدتى سیاسى از ویژگیهاى سیستم پلیس ایران محسوب مى‌گردد. این سازمان موظف است تا در بعد اعتقادی، سیاسى نسبت به حفظ دستاوردهاى ارزشهاى انقلاب و ایجاد روحیه دیندارى و اخلاق متناسب با تعلیم دین اسلام که حفظ حرمت انسانها از جمله اصول اساسى است اقدام نماید.
پلیس در مقاطع مختلف
دوره آریایى‌ها: شهریار ریش سفیدان و پیران
دوره مادها: واسطه
دوره هخامنشیان: خشترپاون، شهربان، نگهبان، کاراون، ارک پات، ارکبند، بازرسان شاهی، استخبارات
دوره سلوکى‌ها: به سبک دوره هخامنشیان
دوره اشکانیان: سازمان پولیس
دوره ساسانیان: شهریک، دیهیک، کوئپان، دیوان حراس، نیزه‌داران
دوره اسلام: محتسب، شرطه، شحنه، معاون، متوالیالشرطه، صاحب‌الجسر، امرالجسر(امرالجسرین)، درابون، عامله الشرطه، والى الحرب، عسس، عسش‌باشی، حاکم، حافظ، صاحب‌المدینه، صاحب‌اللیل، طواف‌اللیل، احداث
دوره افشاریه: داروغه، کدخدا، سرهنگ، خلیفه، نواب، پاسبان
دوره زندیه: داروغه،‌کلانتر، محتسب، نقیب، میرشب، گزمه
دوره صفوی: دیوان بیگى داروغه، میرشب گزمه، شبگرد، پاکار، کشیکچیان دربندها، محتسب‌الممالک، کلانتر، اداره‌احداث
دوره قاجاریه: نسقچی، فراشباشی، ده‌باشی، پنجاه‌باشی، یوزباشی، میرغضب (ماموراعدام)، گزمه، میرشب ‌شبگرد، داروغه، کلانتر
تاریخچه افسران نظمیه(از زمان ناصرالین شاه تا انقراض سلسله قاجاریه)

• کنت دمونت فورت:

کنت در پی درخواست ناصر الدین شاه از دولت اطریش به عنوان کارشناس امور پلیس به امنیت شهری به ایران آمد و پس از بررسی اعلام کرد که با 400 پلیس پیاده و 60 پلیس سواره می تواند امنیت تهران را تأمین نماید و پس از تدارک مقدمات کار روز 16 ذیقعده سال 1295 هجری قمری اولین تابلوی شهربانی تهران نصب گردید که عبارت بود از (اداره جلیله پلیس دار الخلافه و احتسابیه) و به این ترتیب تهران برای نخستین بار دارای پلیس شد.
کنت برای حفظ نظم و امنیت تهران مقرراتی وضع کرد که به کتابچه قانون کنت معروف گردید. چندی بعد اداره پلیس تهران به صورت وزارت نظمیه در آمد و چهره تازه ای به خود گرفت و دارای سازمان منظم و ادارات ثابتی شد وی بر مبنای مقررات مصوبه با شدت و قدرت کامل در حفظ امنیت شهر می کوشید و در برابر خلاف کاران فوق العاده سختگیری نشان می داد او همچنین ترتیبات منظم و مقررات تازه ای برای زندان و زندانیان وضع و به مورد اجرا گذاشت.
کنت از سال 1295 تا سال 1309 هجری قمری در انجام وظایف خود کوشید و سرانجام بر اثر دسیسه و تحریک درباریان و به ویژه کامران میرزا فرزند شاه و حاکم تهران از سمت خود معزول گردید.

• سید عبدالله خان نظام السلطنه

وی در سال 1309 که کنت دمونت فورت از سمت وزارت نظمیه معزول شد، رئیس نظمیه تهران شد دکتر فوریه پزشک مخصوص ناصرالدین شاه در باره وی می نویسد (ابوتراب خان به من گفت رئیس تازه پلیس ، سید عبدا... برادر میزرا عیسی وزیر ناب الحکومه تهران این مقام را که تیول نایب السلطنه است از او به ماهی هزار تومان اجاره کرده و انصاف این است که این مبلغ برای چنین مقامی بسیار کم است)

در کتاب (شرح حال رجال ایران ) آمده است ( ریاست شهربانی یا وزارت انتظام السلطنه بیش از 7 ماه طول نکشید و به جای او میرزا ابوتراب خان نوری که قبلاً معاون کنت دمونت فورد بود به سمت وزیر نظمیه تعیین شد)

• میرزا عیسی خان وزیر

بعد از نظم الدوله، میرزا عیسی خان وزیر رئیس نظمیه شد و بر یک عده ای افسران ارشد و رصد باشی و داروغه و سایر عواملی که آسایش و امنیت شهر را تأمین و با متخلفین در مبارزه بودند ریاست داشت. گفته شده وی وظایف خود را به دقت انجام می داد و در اجرای دستورات مقامات بالا بسیار جدی بود.وی در سال 1288 شمسی در وبای اولی که در تهران شیوع یافت بدرود حیات گفت.

• کریم خان مختار السلطنه

پس از درگذشت میرزا عیسی خان وزیر، کریم خان مختارالسلطنه به سمت «وزیر نظمیه» منسوب گردید و شروع به اصلاحات این دستگاه کرد. مختارالسلطنه نظمیه را به صورت سازمان منظم و صحیحی در آورده و دو اثر مربوطه را تشکیل و شهر تهران را به چهار ناحیه (کمیساریا) تقسیم نمود و آمار جمعیت تهران را که در آن تاریخ 160000 نفر بود با نقشه محلات پایتخت و تعداد خانه ها و دکاکین و کلیه ابنیه تهیه و آماده ساخت.
وی علاوه بر این واحدی به نام ژاندارمری که تا آن زمان اسمی از آن برده نمی شد ترتیب داد و با تصویب دولت وقت هنگهای افشار ـ بکشلو ـ فیروزکوه و تهران و سوادکوه را تحت فرماندهی خود گرفت و چون فرد کاردانی بود اداره بلدیه را به عهده گرفت و چندی نگذشت حکومت تهران را هم به او واگذار کردند و بدین ترتیب کلیه امور انتظامی و حل مسائل حقوقی و کیفری به عهده او گذاشته شد.
وی دو بار به حکومت تهران و ریاست نظمیه منصوب شد.

• معاون الدوله

محمد ابراهیم خان معاون الدوله پسر فخر خان امین الدوله کاشانی پس از مختارالسلطنه به وزارت نظمیه و احتسابیه منصوب شد . وی قبل از ریاست نظمیه در مسئولیتهای نظیر وزارت تجارت ، معاونت وزارت عدلیه، کارگزار آذربایجان، کنسول و کارپرداز اول دولت ایران در قفقاز و ... داشت و در اواسط 1314 هجری قمری به ریاست نظمیه منصوب و در اوایل سال 1316 هـ .ق از این سمت استعفاء داد.

گفته شده وی فرد کارآمدی بود که بعدها به سمت وزارت امور خارجه انتخاب شد. ظاهراً معاون الدوله اولین فرد غیر نظامی است که به سمت وزارت نظمیه منصوب شده است.

• آقابالا خان(سردار افخم)

آقابالا خان صاحب لقبهای معین نظام ، وکیل الدوله و سردار افخم است. وی ابتدا سرتیپ فوج کامران میرزا بود که در سال 1303 هـ . ق لقب صارم السلطنه درخواست کرد لاکن در جمادی الثانی سنه 1304 به درجه میر پنجی ارتقاء یافته و به معین نظام ملقب گردید . گفته شده وی در سال 1327 هجری قمری پس از برکناری از ریاست نظمیه درحالی که حکومت گیلان را بر عهده داشت در شهر رشت به دست مشروطه طلبان و آزادی خواهان کشته شد.
آقابالاخان مورد لطف خواص کامران میرزای نایب السلطنه پسر ناصر الدین شاه و پدر زن محمد علی شاه بود.

• فتح ا... سعید السلطنه

فتح ا... سعید السلطنه فرزند میرزا رفیع نظام العلماء تبریزی در سال 1288 قمری در تبریز متولد شد. در دوران سلطنت مظفر الدین شاه مدتی رئیس فوج توپچی مقدم مراغه و سپس رئیس فوج پیاده نه خوی شد . در سال 1313 هجری قمری مدتی معاون استانداری فارس بود و در سال 1315 قمری به پیشکاری حکومت تهران منصوب شد . در سال 1322 قمری عهده دار ریاست نظمیه تهران بود و در سال 1324 قمری به حکومت بوشهر رسید. در سال 1325 قمری در زمان نخست وزیری ابوالقاسم ناصر الملک رئیس نظمیه تهران شد.

انتصاب وی به ریاست مقارن با وضع بسیار آشفته کشور بود و مشروطه طلبان و آزادی خواهان از یک طرف و طرفداران استبداد از طرف دیگر صف آرایی نموده و اوضاع سیاسی کشور به شدت مخشوش بود. در چنین وضعیتی نه تشکیلات نظمیه و نه رئیس نظمیه هیچ یک نمی توانستند عامل مؤثری در استقرار نظم و امنیت عمومی باشند.

• اعظم السلطنه

وزارت نظمیه اعظم السلطنه در تهران مصادف بود با شورشهای پیاپی مردم (در آستانه پیروزی مشروطه طلبان) که دیوانه خانه عدلیه می خواستند تحصن کسبه و دانش آموزان مدرسه دارالفنون در سفارت انگلیس و مهاجر علماء از تهران و ترور میرزا علی اصغر خان اتابک و عزل عین الدوله و صدارت میرزا نصرا... خان مشیرالدوله و صدور فرمان مشروطیت ، گفته شده وی از امور انتظامی اصلاً اطلاع نداشت . از وقایع مهم دوره ریاست اعظم السلطنه ترور امین السلطان و واقع معروف به توپخانه است.

• معتضد دیوان
معتضد دیوان روز بیست وهشتم ذیقعده 1325 هجری قمری به دستور محمد علی شاه به وزارت نظمیه تهران منصوب شد از وقایع مهم عهد و زمان وزارت معتضد دیوان وکیل واقعه تکیه دولت و دیگری واقعه پرتاب نارنجک به سوی اتومبیل محمد علی شاه، شش نفر مقتول و عده ای مجروح می شوند معتضد دیوان 3 نفر از جمله حیدر خان عمواوقلی را به اتهام ساختن بمب دستگیر می نماید و همچنین اقدام به علت اعتراضاتی که به عمل آمد باعث عزل معتضد دیوان گشت.

• عبدل الحسین خان (سردار سالارالمک گروسی)

از دوران ریاست نظمیه عبدل الحسین خان (سردار سالارالمک گروسی ) حسن علی خان امیر نظم و کارهای وی در نظمیه اطلاع چندانی در دست نیست.
گفته شده چون دوره کشمکش بین محمد علی شاه و مشروطه طلبان پیش آمد شاه یکی از خاصان خود یعنی (رضا بالا) را به ریاست نظمیه گماشت.

• رضا بالا

وی آخرین رئیس نظمیه دوران استبداد صغیر (زمان محمد علی شاه) می باشد وی از ایادی محمد علی شاه بود و موظف بود که آزادی خواهان و مشروطه طلبان را تحت فشار و شکنجه قرار دهد ولی چون محمد علی شاه از سلطنت خلع شد و قوای مجاهدین در سال 1307 هجری قمری وارد تهران شدند رضا بالا ناچار پست خود را ترک گفت .

• یپرم خان

اولین رئیس نظمیه تهران در عصر مشروطیت از ارامه قرباق گنچه و از اعضای مرموز حزب ارتجاعی داشناکستیون بود و در ایران تشکیلات داشناک را به وجود آورد او به ظاهر داعیه آزادی خواهی داشت و با عواملی که داشت خود را شبه انقلابی نشان می داد و به هنگام حمله به تهران فرماندهی گروهی از داشناکها را به عهده گرفتن و بعد از سقوط محمد علی میرزا و فتح تهران توسط مجاهدین به ریاست نظمیه تهران برگزیده شد.

یپرم خان پلیس های سوار مخصوص گشت شبانه در شهر و دسته جات پیاده پلیس برای مراقبت از نقاط مهم پایتخت به وجود آورد و کلانتری ها را ازخانه کدخدا به مرکز مشخصی به نام کمیساریا انتقال داد و اداره ای به اسم اداره تحقیق که معادل اداره اطلاعات بود تأسیس کرد و عمارت و میدان توپخانه را به محل جدید نظمیه اختصاص داد . روی هم رفته اقدامات وی در زمینه سرو سامان بخشیدن به نظمیه تهران قابل توجه بود . نظم بخشی و سازمان دهی از ویژگی های یپرم است .

یپرم خان یک بار از ریاست نظمیه استعفاء کرد . ولی پس از شکست دادن سالارالدوله به ریاست نظمیه منصوب شد و بعدها در جنگ با سالارالدوله در هشت فرسنگی همدان از پای درآمد گفتنی است یپرم خان بودجه پرسنلی کارکنان نظمیه را از محل درآمد با ندرول مشروبات و تریاک و عوارض قیان تصویب و تأمین نمود و درجه داران نظمیه را به این صورت تأمین کرد. رصد باشی، یوزباشی، کمیسر، سرکمیسر، کلانتر.

• مظفر اعلم

وی یکی از معاونین یپرم خان بود . از کارهای یپرم خان در زمان ریاستش بر نظمیه تشکیل پلیس سوار بود که آن را به مظفر خان اعلم داده بود و برای آنکه بین پلیس سوار و پلیس عادی تفاوتی باشد این گروه را ژاندارم نامید این ژاندارم ها وظایف ژاندارمهای بعدی را که حفظ امنیت در راه ها و روستاها باشد نداشتند و به منزله کلانتری‌سوار سالهای بعد بودند . پس از استعفای یپرم خان از ریاست نظمیه (دوره اول) مظفر اعلم به ریاست نظمیه برگزیده شد و چون یپرم بازگشت اعلم به ارتش منتقل گردید در زمان ریاست نظمیه اعلم حادثه قتل صنیع الدوله اتفاق افتاد و هر چند قاتلین به وسیله شهربانی دستگیر شدند ولی سفارت روسیه مداخله کرده آنها را از نظمیه ایران گرفت و برای محاکمه و مجازات به روسیه فرستاد.

• سردار نظام(سردار شوکت)

وی از فارغ التحصیلان دارالفنون و از مشروطه خواهان به شمار می رفت و در زمان استبداد صغیر فراری و مخفی بود . او نخستین کسی است که به باسواد کردن افراد پلیس توجه کرد و معتقد بود که پلیس باید آموزش کافی ببیند لذا آموزشگاه هایی برای تربیت افسران تشکیل داد ولی ریاست او زود گذر بود.
• قاسم پوروالی
قاسم پوروالی یا قاسم والی، فرزند علی خان در سال 1271 خورشیدی متولد شد وی تحصیل کرده فرانسه بود و در سال 1291 خورشیدی به ریاست کل نظمیه و درجه سرداری رسید و ملقب به سردار همایون گردید. در دوران ریاست کوتاه وی هیچ تحولی در نظمیه روی نداد تا اینکه سوئدی ها کار نظمیه را بدست گرفتند . قاسم پوروالی سپس به حکومت تهران ، ریاست بریگاد مرکزی ،کفالت وزارت جنگ، ریاست تفتیش قشون، حکومت اراک و در سال 1299 خورشیدی به ریاست دیوزیون قزاق منصوب شد.
گفته شده بیشتر سمت هایی که به پوروالی داده شد به اشاره و پشتیبانی بیگانگان بود.

• سرهنگ وسته(اهل سوئد)

در پی موفقت مجلس دوره دوم با استخدام مستشاران خارجی وسته اهل سوئد با درجه سرهنگی به ریاست نظمیه تهران رسید وی در اولین گام حدود 60 تن افسران شاغل را در نظمیه را اخراج نمود و در گام بعدی پس از پاکسازی نظمیه و بررسی موفقیت به آموزش افسران و افراد پلیس همت گمارد.

وستداهل تعدادی از افراد نظمیه را رای اخد تعلیمات به پادگاه های باغشاه و یوسف گسیل داشت و قزوین بر این نقطه دو آموزشگاه اختصاصی پلیس دایر کرد. یکی از این آموزشگاهها به آژان ها (افراد پلیس را آژان می گفتند) سواد خواندن و نوشتن زبان فارسی و شیوه کار پلیس انتظامی را یاد می داد و دیگری که به مدرسه آسپیرانی موسوم بود افراد پلیس را در رشته های آگاهی و کشف جرایم و کارآگاهی تغییر مجرمین سیاسی تعلیم می داد. وستداهل به همراه مشاوران خود تهران را از نظر انتظامی به ده ناحیه تقسیم بندی و در هر ناحیه یک کلانتری که آن روزها کمیساریا خوانده می شد تأسیس نمود.
 
شهربانی وستداهل نقش عمده در دستگیری اعضاء کمیته مجازات بر عهده داشت. وستداهل و هیئت سوئدی همراه وی در پی به قدرت رسیدن رضا خان با دسائس وی از کار برکنار شدند.
فرماندهان شهربانی در دوره انقلاب اسلامی(از پیروزی انقلاب اسلامی تا ادغام نیروهای انتظامی 12 فروردین 1370)

• سرهنگ ستاد ناصر مجللی

که در واقع اولین رئیس شهربانی پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی می باشد از افسران قدیمی ارتش بود که در زمان حکومت دکتر محمد مصدق ریاست شهربانی شیراز را به عهده داشت و بعد از کودتای 28 مرداد دستگیر شد و به زندان افتاد وی در سال 1340 به علت مخالفت با رژیم پهلوی بازنشسته و مجدداً روانه زندان گردید او مدتها در زندان قزل قلعه در زندان انفرادی به سر برد و پس از آن توسط رژیم سابق ممنوع الخروج بود و تحت نظر قرار داشت گفتنی است در فاصله پیروزی انقلاب اسلامی (22 بهمن57) تا زمان انتصاب سرهنگ مبعلی (28بهمن57) سرلشگر محمدعلی نوروزی که قبلاً ریاست شهربانی اصفهان را برعهده داشت به عنوان سرپرست موقت شهربانی مامور سر و سامان دادن به اوضاع آشفته شهربانی شده بود.

• سرتیپ مصطفی مصطفایی

که پس از به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی ایران در پست سرپرستی پلیس تهران و سپس معاونت انتظامی شهربانی کل کشور خدمت می نمود در تاریخ 29/3/58 به ریاست شهربانی کل جمهوری اسلامی ایران برگزیده شد وی متولد 1306 شهرستان کرمانشاه و دارای مدرک کارشناسی (لیسانس) در رشته حقوق قضایی بود.

• مهندس مصطفی میرسلیم

که در تاریخ 28/11/57 به عنوان سرپرست شهربانی کار خود را آغاز کرد در سال 1326 در تهران متولد شد وی دوره متوسطه را در دبیرستان البرز به پایان رساند و سپس برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت میرسلیم در سال 1354 به ایران بازگشت و در دانشکده پلی تکنیک تهران مشغول به تدریس شده و با دانشجویان و دانشگاهیان مسلمان همکاری سیاسی خود را شروع کرد و در سال 1355 به عنوان کارشناس و مسئول آموزش و مدیر بهره بردرای متروی تهران شروع به کار نمود پس از پیروزی انقلاب اسلامی در شکل دادن به اولین گروه مسلح سپاه و آموزش و تربیت آنها مشارکت کرد و در اسفندماه 1357 به عضویت شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی درآمد وی در اواخر سال 1358 از سوی آیت ا...مهدوی کنی وزیر کشور وقت با حفظ مسئولیت معاونت سیاسی و اجتماعی وزارت کشور به سرپرستی شهربانی جمهوری اسلامی منصوب گردید پیشنویس طرح سازمان شهربانی در زمان سرپرستی مهندس میرسلیم تهیه شد.

• شهید سرتیپ هوشنگ وحیدی دستگیری
 
در سال 1340 در تهران و در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در مدارس تهران به پایان برد و سپس به دانشگاه پلیس راه یافت و پس از طی دوره دانشکده افسری به خدمت شهربانی درآمد و در سمت های مختلف به کار پرداخت وی مدتی قبل از انقلاب تقاضای بازنشستگی کرد و از خدمت در شهربانی معاف شد پس از پیروزی انقلاب اسلامی سرهنگ هوشنگ وحیدی دستگردی به خدمت فرا خوانده شد و با سمت ریاست شهربانی اصفهان به کار پرداخت و به شهربانی آنجا سرو سامان بخشید و سپس به معاونت کل شهربانی و در تاریخ 14 بهمن 59 به ریاست شهربانی کل جمهوری اسلامی ایران منصوب شد سرهنگ وحید دستگردی در روز 7 شهریور 1360 در حادثه انفجار نخست وزیری مجروح و پس از 7 روز بستری شدن در بیمارستان به دعوت پروردگارش لبیک گفت و به خیل شهدای انقلاب اسلامی پیوست.

• سرهنگ سیدابراهیم حجازی

در یک خانواده کارگری در آغاجری تولد یافت وی سالهای جوانی و تحصیل را در مناطق نفت خیز جنوب گذرانید و در اهواز تحصیلات دوره دبیرستان را به پایان رسانید و سپس به دانشگاه پلیس راه یافت وی تا قبل از انقلاب در شهرهای تهران، اهواز، دزفول، خرمشهر با سمت افسر راهنمایی و تا قبل از پیروزی انقلاب با سمت رئیس راهنمایی و رانندگی خرمشهر و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به انتخاب روحانیت مبارز و مرد قهرمان پرور خرمشهر به عنوان اولین رئیس شهربانی خرمشهر منصوب گردید وی بعد از یکسال خدمت در این سمت به تهران منتقل شد و در پست های رئیس کلانتری 14، عضو کمیته پاکسازی و بازسازی شهربانی، رئیس پلیس هواپیمایی کشوری، رئیس پلیس تهران، رئیس اداره اطلاعات شهربانی خدمت کرد و در تاریخ 18 شهریورماه 1360 به سرپرستی شهربانی کل جمهوری اسلامی منصوب شد.

• سرهنگ جلیل صمیمی

در سال 1336 وارد دانشکده افسری شهربانی شد و پس از طی دوره دانشکده مدت 9 سال در کلانتری های تهران خدمت کرد وی سپس به استان کرمانشاه منتقل شد و حدود 9 سال نیز در کلانتری های مختلف شهر کرمانشاه انجام وظیفه نمود وی پس از آن به سمت رئیس آگاهی و رئیس پلیس این شهر منصوب شد سرهنگ صمیمی پس از پیروزی انقلاب اسلامی مدت یک سال معاون انتظامی شهربانی در استان کرمانشاه بود و بعد به ریاست شهربانی این استان و پس از آن به ریاست شهربانی استان خراسان منصوب شد سرهنگ جلیل صمیمی در تاریخ 23 دی 61 به ریاست شهربانی کل کشور منصوب گردید از عمده فعالیت های وی در دوره ریاستش در شهربانی می توان به فعال نمودن دانشگاه پلیس و مراکز آموزش شهربانی، تشکیل تیپ رزمی ایثار برای حضور پرشورتر کارکنان شهربانی در جبهه ها و بالا بردن سطح کارآیی سازمان شهربانی رسیدگی به مسایل رفاهی کارکنان و بخصوص مسکن، احداث شهربانی در شهرها، شرکت در سمینارهای پلیس بین الملل، تشکیل جهاد بازسازی در شهربانی و ... اشاره کرد. سرهنگ صمیمی در تاریخ 30 تیر 1366 پس از 5 سال خدمت در این پست به سمت مشاور وزیر کشور در امور انتظامی منصوب شد.

• سرتیپ رضا نیک نژاد

در سال 1314 در شهر کرمانشاه متولد شد. قبل از انقلاب اسلامی در استان های کرمانشاه و خوزستان مشغول خدمت بود و پس از پیروزی انقلاب اسلامی عهده دار ریاست شهربانی کردستان گردید و در جهت بازسازی مجدد شهربانی این شهر در غائله کردستان به مدت دو سال و نیم فعالیت نمود. سرتیپ نیک نژاد سپس به ریاست پلیس تهران منصوب شد و بعد از آن به سمت معاونت اداری و قائم مقام رئیس شهربانی انتخاب و بالاخره به ریاست شهربانی جمهوری اسلامی ایران منصوب گردید. از مهمترین کارهای سرهنگ نیک نژاد که در آذرماه 1366 بنا به درخواست وزیر کشور وقت و موافقت حضرت امام (ره) به درجه سرپرستی نایل آمد. حضور بیشتر در صحنه جامعه و ایجاد ارتباط نزدیک با مردم و ارتباط با مسئولین و سروسامان دادن به وضعیت لجستیک شهربانی و ... را می توان نام برد. سرتیپ نیک نژاد در 9 تیرماه 1369 جای خود را به سرتیپ مرتضوی داد و به سمت مشاور وزیر کشور در امور انتظامی منصوب گردید.

• سرهنگ امان الله مرتضوی

در تاریخ 9 تیرماه 1369 با حکم مقام معظم رهبری سرهنگ امان الله مرتضوی به درجه سرپرستی مفتخر و به ریاست شهربانی جمهوری اسلامی ایران منصوب شد. سرتیپ مرتضوی قبل از انتصاب به ریاست شهربانی ریئس شهربانی استان هرمزگان بود. وی قبل از آن نیز در حفاظت اطلاعات شهربانی خدمت می کرد. سرتیپ مرتضوی در طول ریاستش در شهربانی در هماهنگی جهت طرح ادغام نیروی انتظامی تلاش بسیار کرد. وی تا زمان شروع اجرای طرح ادغام نیروی انتظامی در سمت ریاست شهربانی بود و در واقع وی آخرین رئیس شهربانی قبل از ادغام نیروهای انتظامی بوده است.
فرماندهان نیروی انتظامی از سال 1370 تا کنون

• سرتیپ محمد سهرابی

در سال 1319 در طبس متولد شد و پس از اتمام دوره متوسطه وارد دانشکده افسری نیروی زمینی شد وی پس از فارغ التحصیلی از دانشکده افسری به خدمت ژاندارمری جمهوری اسلامی درآمد و به خدمت در این سازمان پرداخت. سرتیپ سهرابی در بهمن ماه 1357 به فرماندهی ژاندارمری استان گیلان منصوب شد و از آن پس در مسئولیت ها و رده های مختلف فرماندهی خدمت کرد. سرتیپ سهرابی در تاریخ 20/11/63 طی حکمی از سوی وزیر کشور وقت به سمت فرماندهی ژاندارمری برگزیده شد و تا ادغام نیروی انتظامی در این سمت باقی بود. سرتیپ محمد سهرابی در تاریخ 12/1/70 با حکم مقام معظم رهبری با عنوان اولین فرمانده نیروی انتظامی منصوب گردید. سازماندهی طرح ادغام و برنامه ریزی جهت پیشبرد ماموریت های نیروی انتظامی از عمده عملکرد سرتیپ سهرابی در زمان فرماندهی در نیروی انتظامی بود.

• سرتیپ سیف ا.. اللهی

در سال 1336 در خانواده مذهبی متولد شد.وی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در رشته فیزیک دانشگاه صنعتی شریف تحصیل کرد و همزمان با آن در مدرسه حقانی فقه نیز به تحصیل حوزوی پرداخت. سرتیپ سیف اللهی از مؤسسین سپاه پاسداران اصفهان بود و طی حکمی از سوی حضرت امام جهاد سازندگی این استان را نیز تاسیس کرد. وی جزء گروه دانشجویان مسلمان پیرو خط امام بود و مدتی مسئولیت اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ریاست ستاد مرکزی سپاه و همچنین فرماندهی سپاه دوم سیدالشهدا را برعهده داشت. آخرین سمت 12/1/70 فرماندهی حفاظت اطلاعات این نیرو بود. سرتیپ سیف اللهی در دوم مهرماه 71 با حکم رهبر معظم انقلاب به سمت فرماندهی نیرو منصوب شد وی در طول فرماندهی اش در نیروی انتظامی در انجام این نیرو و سروسامان دادن به طرح ادغام نیروهای انتظامی تلاش بسیاری کرد.

• سرتیپ هدایت لطیفیان

در تاریخ 27 بهمن75 با حکم مقام معظم رهبری و فرمانده کل قوا به سمت فرماندهی نیروی انتظامی ایران منصوب شد. وی قبل از انتصاب به این سمت در مسؤولیت های حساس نظامی و انتظامی از جمله در قرارگاه حمزه سیدالشهداء تلاش ها و فداکاری های زیادی از خود نشان داد و در دوران دفاع مقدس منشاء خدمات مؤثری گردید. وی از فرماندهان عالی رتبه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود و آخرین سمت وی در سپاه مسئولیت معاونت برنامه و بودجه ستادکل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود. سرتپ لطیفیان در طول زمان تصدی فرماندهی نیروی انتظامی در اجرای نظم و انضباط در ناجا ساماندهی پاسگاهها و کلانتری ها و همچنین تجهیزات و تقویت نیروی انتظامی گسترده ای را انجام داد و مقام معظم رهبری در مورد ایشان فرمودند: در دوران مسئولیت امیر سرتیپ هدایت لطیفیان تلاش ارزنده و کم سابقه ای در اعتلای نیروی انتظامی به کار رفته و برنامه ریزی امیدبخش و کارآمد در کنار مجاهدت های شبانه روزی امیر نامبرده نقش بسزایی در افزایش موفقیت و کاهش مشکلاتی که به عوامل بیرون از آن نیرو وابسته نیست ایفا کرده است.

• سرتیپ پاسدار خلبان محمدباقر قالیباف

در سال 1340 در مشهد متولد شد. وی دوران تحصیل را در این شهر سپری کرد همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی سردار قالیباف فعالیت خود را در بسیج آغاز کرد و با شروع غائله کردستان به آن شهر و سپس با آغاز جنگ تحمیلی به جبهه های جنوب عزیمت نمود وی در طول مدت جنگ و در همان اولیه تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عضویت سپاه درآمد. وی در جبهه های جنگ اغلب مسئولیت اطلاعات عملیات جنگ را به عهده داشت بعد در مسئولیت فرماندهی گردان و فرماندهی تیپ امام رضا(ع) نیز فعالیت کرد. وی در سال61 به فرماندهی لشکر نصر خراسان منصوب شد و سپس در فرماندهی لشکر 25 کربلا کار خود را دنبال کرد. سرتیپ قالیباف بعد از پایان جنگ تحمیلی فرمانده قرارگاه نجف بود و سپس به جانشینی نیروی مقاومت بسیج منصوب شد. وی قبل از انتصاب به فرماندهی نیروی انتظامی فرمانده نیروی هوایی سپاه پاسداران بود.
رسیدگی به وضعیت معیشت کارکنان ناجا، ارتباط گسترده با مسئولین نظام، ایجاد پلیس 110، جلب مشارکت همگانی، مبارزه با ناامنی و بازسازی وجهه ناجا از عمده کارهای سرتیپ قالیباف تاکنون بوده است.

• سرتیپ پاسدار اسماعیل احمدی مقدم

سردار اسماعیل احمدی مقدم در سال 1340 در محله نارمک تهران متولد شد. در سال 56 برای گذراندن دروس حوزوی عازم قم و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی عضو کمیته انقلاب اسلامی وپس از آن در سال 1358 وارد سپاه شد. سردار مقدم مدرک کارشناسی (لیسانس) خود را در رشته علوم اجتماعی ازدانشگاه تهران گرفت.وی همچنین مدرک کارشناسی ارشد مدیریت دفاعی خود را در دوره فرماندهی و ستاد ارتش اخذ و دوره دکترای علوم استراتژیک را در دانشگاه عالی دفاع ملی گذراند. سرتیپ پاسدار اسماعیل احمدی مقدم ،حضور 8 سال در جبهه های حق علیه باطل، فرماندهی سپاه سردشت،فرماندهی دانشگاه علوم انتظامی، معاون هماهنگ کننده ناجا،جانشینی نیروی مقاومت بسیج وفرمانده بسیج تهران بزرگ را در کارنامه خدمتی خود دارد. سردار مقدم در تیرماه سال 1384 با حکم فرمانده معظم کل قوا حضرت آیت الله خامنه ای به سمت فرماندهی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران منصوب شد.


خبرگزاری تسنیم