لیلی امیر ارجمند، آخر وقاحت و بی پروایی بود
10769 بازدید
“آش که شور شود خان هم …” این حکایت بعضی درباریان فاسد در زمان پهلوی بود که لیلی امیر ارجمند یار همیشگی فرح پهلوی یکی از آنها بود. او در بی پروایی و رفتارهای خلاف اخلاق و عرف و شرع تا جایی پیش رفت که امثال فریده دیبا هم معترض می شد.
یکی از دلایل نارضایتی مردم از رژیم پهلوی فسادهای اخلاقی زیادی بود که در خاندان پهلوی وجود داشت. بخش اعظم تظاهراتی که از سال ۱۳۵۶ در ایران آغاز شد، اعتراض به فساد دربار بود. در این میان فرح پهلوی در شکل گیری این اعتراضات نقش مهمی داشت. او نه تنها خود رفتارهایی غیر از شأن یک ملکه انجام می داد، بلکه دوستانش هم که به وسیله او به دربار راه پیدا کرده بودند، در این گونه رفتارها از او پیشی می گرفتند.
آغاز دوستی لیلی با فرح
یکی از صمیمی ترین دوستان فرح پهلوی لیلی جهان آرا معروف به امیر ارجمند بود، که فرح پای او را به دربار باز کرد.
لیلى جهان آرا در سال ۱۳۱۷ ه. ش. در تهران به دنیا آمده بود، پدرش عبداللّه جهان آرا، کارمند وزارت دارایى بود که هفت سال هم ریاست ضرابخانه را بر عهده داشت. مادر لیلى، ناهید شاهرخ، کارمند موزه ایران باستان بود. لیلی در مدرسه رازی تهران، همکلاسی فرح دیبا بود. او لیسانس ادبیات زبان فرانسه را از دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد علوم کتابداری و اطلاعرسانی را از دانشگاه راتگرز آمریکا گرفت.
لیلی دو بار ازدواج کرد، همسر اولش، صاحب یک کارخانه جیر در جاده قدیم تهران ـ شهررى بود و از وضع مالى خوبى برخوردار بود. پس از مدتی از او جدا شد و زندگی را چند وقتی به تنهایی سپری کرد تا اینکه در سال ۱۳۴۵ با حسینعلى (شاهرخ) امیرارجمند ازدواج کرد و بعد از این ازدواج به لیلى امیرارجمند شهرت یافت.
لیلی امیر ارجمند بین سال های ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۲ به مدت سه سال ریاست کتابخانه دانشگاه ملی ایران شد. امیر ارجمند به سبب ارتباط نزدیک با فرح پهلوی در سال های دهه چهل و پنجاه سمت های مهم فرهنگی و هنری در رژیم را بر عهده داشت که از آن جمله می توان به عضویت در هیات امنای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و عهده داری مدیر عاملی آن، عضویت در هیات امنا و بنیاد آرشام، عضویت در هیات مدیره موزه علوم و فنون ریاست کتابخانه شرکت ملی نفت و عضویت در شورای آموزش کشور اشاره کرد وی همچنین استادیار رشته کتابداری دانشگاه تهران بود.
شوهرم با طرز فکر من موافق است
دوستی صمیمی لیلی با فرح پای او را به دربار باز کرد. دربار پهلوی که در دوره محمدرضا در منجلاب فساد گرفتار شده بود با ورود لیلی امیر ارجمند وارد مرحله ای جدیدی شد. لیلی کارهایی را که سایرین در خفا انجام می دادند، آشکارا انجام می داد، او هیچ اعتقادی به آداب مذهب و قانون و عرف اجتماع در مورد روابط زن و مرد نداشت و هر گاه به او اعتراض مىشد که شما شوهر دارید و این رفتار براى یک زن شوهردار، خلاف شرع، عرف و اخلاق اجتماعى است، پاسخ مىداد :
“شوهرم با طرز فکر من موافق است.”
او متعقد بود که اگر آدمها در حضور دیگران معاشقه، مغازله و زناشویی کنند لذتش دوچندان میشود و برای همین مجالس چند نفره راه میانداخت و گاهی که مرد کم میآوردند از همین خدمه دربار صدا میکردند و میبردند به داخل محفل خودشان. شوهر لیلی امیرارجمند، حسینعلی امیرارجمند از او بیغیرتتر بود.
“هر وقت مردی [لیلی] زنش را میبوسید، او مؤدبانه تشکر میکرد.”
بی پروایی افراطی
لیلی امیر ارجمند جزو اولین کسانی بود که داشتن دوست دختر و دوست پسر را در ایران باب کرد. او با اینکه یک شوهر رسمی داشت، ولی دارای دو دوست پسر نیز بود که گاه و بیگاه آنها را به خانه می آورد و آنها را به شوهر خود معرفی می کرد.
فریده دیبا او را این گونه توصیف می کند:
“من از بی پروایی جنسی لیلی ناراضی بودم، به ویژه در مسافرت های نوشهر و کیش که عادت داشت بدون هیچ گونه پوششی وارد دریا شود و برایش هیچ اهمیتی نداشت که ده ها نفر از نگهبانان و گاردی ها دارند او را تماشا می کنند. چند بار مورد این موضوع را به او تذکر دادم، اما او نظرم را قبول نداشت و می گفت : الان در اروپا باب شده است که همه ی مردم بلا استثنا بدون مایو وارد دریا می شوند.”
تاج الملوک هم در توصیف امیرارجمند میگوید:
” گاهی اوقات ۱۰، ۱۵ و ۲۰ زن از کارکنان دربار و ندیمهها و خدمه و دوستانش را لخت لخت مادرزاد میکرد و در استخر کاخ بدون هیچ پوششی شنا میکردن. یک مرتبه آقای صاحب اختیار، سرپرست خدمههای کاخ به لیلی اعتراض کرد و گفت: این کار جلوی کارگران کاخ خوب نیست. لیلی گفت: بگذار نگاه کنند، برای سوی چشمشان خوب است.”
اگرچه او در پاریس تغییر دین داده بود و به مذهب کاتولیک گرویده بود ولی در واقع پای بند به هیچ دین و آیینی نبود. دربار پهلوی هم که دنبال اشاعه فرهنگ غرب و رواج بی بندباری در ایران بود، از کسانی مانند لیلی امیر ارجمند که کاملا از آداب دینی و عرفی و ملی برکنار بودند، کمال استفاده و حمایت را می کرد.
متهم به جاسوسی
لیلی امیر ارجمند علاوه بر بی بندباری به جاسوسی نیز متهم است. چنانچه ارتشبد فردوست، در کتاب ظهور و سقوط پهلوی در این باره می گوید:
“بعید نمی دانم در زمانی که لیلی جهان آرا در سال ۱۳۴۲ جهت پایان نامه تحصیلی خود، مدتی را در آمریکا گذارند، توسط سیا، یا MI۶ و یا حتی موساد، صید شده و به عملیات جاسوسی برای غرب پرداخته باشد. همچنین خانم ارجمند ارتباطات مشکوکی با عناصر سفارت های مجارستان، چکسلواکی، روسیه و … برقرار کرده بود. اسناد و گزارش های ساواک در این خصوص بیانگر ارتباط بسیار نزدیک خانم ارجمند با عناصر فوق از جمله«کارولی هاکلر» کاردار و عضو اطلاعاتی سفارت مجارستان، یر هگر دبیر دوم سفارت چکسلواکی واتوفولترا جانشین یری هگر و استراگا سفیر چکسلواکی و … می باشد.”
طبیعتا مردم ایران در برابر این بی بندباری ها که مغایرت با دین و مسلک شان داشت، ساکت نمی نشستند و به مبارزه با رژیم پهلوی که عامل اصلی این جریانات بود می پرداختند. در جریان انقلاب اسلام و همراه با شدت گرفتن اعتراضات مردم که به ترک ایران توسط محمد رضا و فرح انجامید، لیلی امیر ارجمند که یار همیشگی فرح بود همراه آن ها از کشور فرار کرد.
منابع:
کتاب دربار به روایت دربار، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
فردوست، حسین، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، (جلد۲)، تهران، اطلاعات، ۱۳۹۲٫
رئیس فیروز، الهه، دخترم فرح، خاطرات فریده دیبا، تهران به آفرین، ۱۳۸۲٫
خسرو داد، ملیحه، تورج انصاری، محمود علی باتمانقلیچ، خاطرات تاج الملوک، تهران، نیلوفر، ۱۳۹۲
سایت بهدخت
نظرات