تحلیل نامه امام به گورباچف
2486 بازدید
زمانی که درباره امام خمینی فکر میکنیم، خواه ناخواه مجبور به مقایسه ذیل میشویم. چند سال پیش در جریان سفر به جمهوری اسلامی ایران موفق به زیارت منزل امام خمینی، تجسم غرور ملت ایران و صاحب آثار بی نظیر در تاریخ اسلام شدم. این روز مصادف بود با روز رحلت امام. جاده منتهی به منزل وی مملو از انسانهای بیشماری بود. آنها نه فقط ایرانیان، بلکه مسلمانانی بودند که از همه کشورها آمده بودند. هر کدام از آنها برای ادای احترام خود نسبت به خاطره مقدس امام و روح جاوید ایشان به سوی آن نور می شتافتند...
منزل امام... آن زمان با دیدن این منزل متحیر ماندم. منزل بسیار ساده و منور امامی که محبوب میلیونها انسان بود...
بعد از مدتی که دوباره به جمهوری اسلامی ایران سفر کرده بودیم از کاخ شاه نیز دیدن کردیم. اینجا نیز انسان حیرت زده میشود. ولی این خیرگی با تحیری که در منزل امام به من دست داد فرق دارد. امامی که فقط به فکر ملت خود، آزادی و سعادت آن بوده و همه عمر خود را نثار این مهم کرده و شاهی که ملت ایران با تاریخ کهن را به سوی فاجعهها و مصیبتها سوق داد، فقط به دنبال منافع شخصی خود بود و پایههای کاخ خود را روی بدبختی ملتش استوار کرد...
برای ملتی که در میان وحشتهای رژیم شاه خفه میشد خداوند بنده خود خمینی را به عنوان ناجی فرستاد. انسانی که در میان بزرگترین شخصیتهای جهان مقامش از همه عالی تر است. انسانی که قدرت پیش بینی دهها و صدها سال را داشت و آینده را از قبل ارزیابی میکرد.
آن حضرت مخالف سرسخت تک قطبی شدن جهان بود و دست به برنامههایی برای ارتقا سطح معارف در این زمینه میزد. وی خط مشی «نه شرقی نه غربی» را ارائه داد. یکی از ویژگیهای شگفتانگیز تفکر سیاسی امام خمینی این میباشد که آن رهبر نابغه و مدبر تحولات آتی در صحنه سیاست جهان و وقوع تبادلات در قطبها را از قبل پیش بینی میکرد. این یکی از مطلوبترین جهات تفکرات سیاسی امام خمینی میباشد که ایشان قدرت و عظمت خداوند متعال خالق کل موجودات و هستی را در مقابل همه زرق و برقها و معجزات جهان سرمایه داری در همه عرصهها قرار داد.
پیش بینی های این فیلسوف و عارف الهی مبنی بر فروپاشی بلوک شرق یعنی شوروی و از بین رفتن اردوی سرمایهداری جای تفکر بسیار دارد. امام خمینی در نامه تاریخی خود به میخائیل گورباچف رهبر اتحاد جماهیر شوروی قبل از متزلزل شدن پایههای اردوی کمونیستی، در سایه دوراندیشی خود تأکید کرده بود که موازنه قدرت در دنیا رو به تغییر است و این تغییرات به فروپاشی کمونیسم و بلوک شرق خواهد انجامید.
حضرت امام خمینی در مطلع نامه خود مینویسد: «اولاً رهبری شما بر اتحاد شوروی و موضع گیری تان در مسئله پرسترویکا و علنیت توازن کنونی موجود، جهان را در آینده نزدیک دستخوش تحولات اساسی خواهد کرد. متانت شما در رویارویی با تحولات جهانی در بسیاری از موارد منبع تغییرات و مسبب بر هم خوردن توازن کنونی موجود میشود.»
دوماً: حضرت امام خمینی با قاطعیت اعلام میکند: «فروپاشی کمونیسم به دلیل ضعف آن در پاسخگویی به نیازهای واقعی انسانها اجتناب پذیر است. و باید بعد از این در موزه تاریخ سیاسی جهان به دنبال کمونیسم بگردیم. زیرا، کمونیسم پاسخگوی هیچ یک از نیازهای واقعی انسانها نیست. ... چرا که آن یک مکتب مادیگرا است و رها کردن بشریت از بحران بی اعتقادی و هدایت آن به سوی دنیای معنویات که اصلی ترین درد جوامع شرق و غرب است میسر نمی باشد.»
سوماً: حضرت امام دو بار به گورباچف خاطرنشان می کند: «نظام کمونیستی برای اصلاح روشهای نادرست خود اصلاً نباید به دامن غرب پناه ببرد و در آن به دنبال راه حل مشکلات خود باشد. امکان دارد که از فعالیتهای اقتصادی سران سابق کمونیستی و روشهای نادرست آنها باغ سبز جهان غرب شکوفا شود ولی حقیقت در جای دیگری است. اگر شما در چنین شرایطی مایل باشید برای باز کردن گرههای اقتصاد بر باد رفته کمونیسم به منابع سرمایهداری غرب پناه ببرید در آن صورت هرگز نخواهید توانست دردهای جامعه خود را علاج کنید. باید دیگران بیایند و دردهای شما را علاج کنند. چرا که امروز اگر مارکسیسم در مسائل اقتصادی و اجتماعی به بن بست رسیده، جهان غرب نیز در همان مسائل دچار سختی شده است.
امروز در جهان چیزی بنام کمونیسم وجود ندارد. ولی از شما با جدیت میخواهم که در تخریب دیوارهای خیالی مارکسیسم در زندان غرب و شیطان بزرگ (آمریکا) گرفتار نشوید».
دو بار تذکر جدی حضرت امام درباره این مسئله مهم حاکی از درایت آن رهبر الهی در مورد آینده جهان میباشد. حوادث بعدی که با تمایلات شدید جهان کمونیستی به غرب و زیر پای غرب افتادن و پناه بردن به آغوش شیطان بزرگ به همراه بود درست همان مسائلی هستند که حضرت امام خمینی در سایه درایت خود درباره آنها به رهبری اتحاد شوروی تذکر داده بود.
بیانات مذکور امام راجع به نامه تاریخی خود پیرامون سرنوشت آتی اتحاد شوروی فوق العاده جالب است. بعدها میخائیل گورباچف در این مورد گفت: «اگر به دوراندیشی امام خمینی توجه میکردیم و به هشدارهای ایشان با جدیت عمل مینمودیم اکنون چنین سرنوشت ناخوشایندی را نداشتیم.»
این اعترافات درست ده سال بعد از ارسال نامه تاریخی حضرت امام خمینی به رهبری اتحاد شوروی بوده است. ظرف این مدت دو مورد از درایت امام یعنی اضمحلال امپراطوری شرق و پناه بردن اتحاد شوروی به آغوش غرب و به بن بست رسیدن آن آشکار گردید.
ضمن تفکر در مورد همه این مسائل این کلام حضرت امام در ذهنم خطور میکند: «ای مسلمانان جهان که واقعاً به اسلام ایمان دارید. به پا خیزید و پیرامون پرچم توحید و تعالیم اسلامی دست استعمارگران خائن را از کشورتان و منابع طبیعی غنی کوتاه کنید. عظمت اسلام را به آن برگردانید. اختلافات و خواسته های نفسانی را به کنار بگذارید که شما همه چیز را دارا هستید.»
فصلنامه حضور، زمستان 1383 ، شماره 51
نظرات