سه بار اعدام برای مهدى رضایى
روز 6 شهریور 1351 مهدی رضایی عضو سازمان مجاهدین خلق در دادگاه رژیم شاه به سه بار اعدام محکوم شد. (1)
بعد از اولین سرى اعدام دستگیرشدگان سازمان در 29 فرودین 51 که طى آن 4 تن از کادرهاى سازمان به اسامى ناصر صادق، على میهندوست، محمد بازرگانى و على باکرى تیرباران شدند، در تاریخ 18 اردیبهشت 1351، پس از اینکه مهدى رضایى، برادر کوچک احمد و رضا رضایى، قرارى را در ساعت 5 بعدازظهر در میدان ژاله (شهدا) اجرا کرد، براى اجراى قرارى دیگر از خیابان خورشید به طرف دروازه شمیران حرکت نمود. در اواسط همین خیابان یکى از اکیپهاى کمیته مشترک به سرپرستى ستوان شهربانى «جاویدمند» به وى مشکوک شد. مهدى که وضع را عادى نیافت، در صدد فرار برآمد؛ لیکن مأموران او را تعقیب کردند و او هم به طرف آنان تیراندازى کرد. گلولههاى وى به «ستوان جاویدمند» اصابت کرد ولى خود مهدى توسط بقیه مأموران دستگیر شد. مطبوعات رژیم نوشتند: «به دنبال انفجار بمب در مجله "این هفته" و دفتر فروش بلیت شرکت هواپیمایى بى.اُ.اِ.سى (B.O.A.C) که هفته گذشته اتفاق افتاد مأمورین انتظامى و امنیتى موفق به کشف محل اختفا و دستگیرى خرابکاران شدند.»(2) مهدى رضایى در دفاعیات خود ضمن توضیح دلایل انفجار دفتر نشریه مستهجن "این هفته"(3) توسط سازمان و تأکید براینکه در آن دخالتى نداشته است، از اقدام خود براى انفجار بمب خفیف در پاسگاه راهنمایى سرچشمه که ناموفق بود، یاد کرد و ماهیت اینگونه عملیات را دفاع در برابر تهاجم رژیم شاه توصیف نمود.
سرانجام در 16 شهریور ماه 1351 در مطبوعات اعلام شد که مهدى رضایى، پس از محکوم شدن به سه بار اعدام در دادگاه بدوى و تجدیدنظر نظامى، تیرباران گردید.(4)
مهدى رضایى به هنگام دستگیرى و محاکمه 20 ساله بود؛ وى در 1331 متولد شد. بىتردید مهدى نماینده نسلى از اعضاى سازمان بود که با احساسات پاک مذهبى به این جریان جذب شده بودند. او به هنگام مخفى شدن و پیوستن به سازمان، دانشجوى سال اول مدرسه عالى بازرگانى بود و عواطف و عقاید مذهبىاش را مستقیماً از خانواده و برادر بزرگترش احمد رضایى کسب کرده بود. توجه به این عبارات در دفاعیه مهدى رضایى که با قرائت آیهاى از قرآن کریم و استناد به نهجالبلاغه و یادآورى تربیت مذهبى و اعتقادات دینى خود و خانوادهاش همراه بود، براى روشن شدن وضعیت فکرى و ذهنى او در آخرین روزهاى حیاتش کافى است:
هدف، لقاءاللَّه است، یعنى رسیدن به عالىترین درجات کمال و صفات الهى. هدف، فراهم آوردن چنان شرایطى است که همه انسانها تحت آن شرایط به آخرین حد کمال و انسانیت برسند... هدف ما چیزى جز بهروزى خلق و در هم شکستن هرگونه روابط ظالمانه اجتماعى و اقتصادى و استوار ساختن تعالیم انقلابى اسلام در جامعه نیست.
پی نوشت :
1 – روزنامه اطلاعات ، 7/6/1351
2 – همان، 18/2/1351
3 – در مورد این نشریه ر.ک. فصلنامه مطالعات تاریخی، ش 5، ص 231 تا 249
4 – روزنامه های کیهان و اطلاعات، 16/6/1351
سازمان مجاهدین خلق، پیدایی تا فرجام،موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی،زمستان 1384، ج 1، ص 529 و 530
نظرات