وقتی تاریخ با "فرمان" فرو می ریزد !


1486 بازدید

تاریخ، هویت و میراث فرهنگی این مرز و بوم این روزها با یک فرمان فرو می ریزند و دیگر از دست هیچ فرد و هیچ قانونی برای حفظ و نگهداری آن کاری بر نمی آید؛ اتفاقی که این روزها برای خانه قجری فهیمی از آثار ملی استان آذربایجان شرقی رخ نموده است.
آثار تاریخی و فرهنگی آذربایجان شرقی از یک سو برای حفظ و معرفی هرچه بیشتر ثبت ملی می شوند و گاه از سوی دیگر خبر تخریب آنها از رسانه های مختلف شنیده می شود که این نشان از کوتاهی دیوار قوانین برای حفظ و نگهداری میراث تاریخی این خاک و بوم دارد. جداره خانه قجری فهیمی با شماره 18682 در تاریخ 28 اسفند 1385 واقع در ضلع غربی خیابان ارتش شمالی جنب بازار کره نی خانه به ثبت ملی رسیده و این درحالیست که قوانین تشریفاتی دردی از تخریب آثار و هویت تاریخی این منطقه درمان نمی کند و مالک خصوصی خانه فهیمی با انگیزه های مالی و احداث مجتمع تجاری در قلب هسته مرکزی تبریز کلنگ فرو رویزی تاریخی دیگر از این شهر را با صلابت تمام در دست گرفت و آنرا تخریب کرد! خانه ای با نمای قدیمی، پنجره های بلند و باریک و معماری خاص روزگاران گذشته بخشی از فضای بازار تبریز را پر کرده بود که هوای زندگی های سنتی و قدیمی و صفای آن روزها و شادی و خنده پدربزرگ و مادربزرگ و نوه ها را در ذهن تداعی می کرد. فضا و حال و هوای مرکزی شهر با وجود بازار از یک طرف و خانه قدیمی با اتاق هایی که تنگ هم ردیف تا سر خیابان کشیده شده بودند پر از خاطره دوران قاجار، پر از هنر و معماری اصیل ایرانی و اسلامی بود اما هوای مدرن سازی و تجاری سازی خاطره دور معماری ایرانی را هم پاک و محو کرد. خانه ای که گرچه ثبت ملی شده اما خبری از سوی سازمان میراث فرهنگی و تاریخی آذربایجان شرقی از تاریخچه آن که ویژگی ها و تاریخ ساخت آن را بیان کند در دست نیست و تنها شماره ای از ثبت ملی آن به جا مانده که با وجود فرو ریختن آن به دست مالکش دیگر آن هم به درد نمی خورد! بافت قدیمی تبریز محور تاریخی بوده که جاده ابریشم را در خود دارد و مسجد کبود سر دروازه واقع بود و امتداد آن تا رهلی بازار می رسید که دروازه خیابان یکی از ورودی های تاریخی تبریز در این منطقه است.
 کارشناسان میراث تاریخی در تشریح تاریخچه خانه فهیمی می گویند: خانه فهیمی که در بافت قدیمی و در مسیر جاده ابریشم قرار دارد بخشی از هویت تاریخی پر فروغ تبریز را تشکیل می دهد که در داخل قلعه تاریخی تبریز واقع شده بود. به گفته کارشناسان؛ در روزگاران گذشته تبریز را قلعه و باروهایی برای محافظت از حمله دشمنان محاصره کرده بود و تبریز هشت دروازه برای ارتباط دنیای خارج و کشورهای همسایه داشت که یکی از این دروازه ها "خیابان" در امتداد رهلی بازار بود و از بازارچه کره نی خانه به بازار امیر و دیگ باشی در خیابان جمهوری می رسید و در راستای راسته کوچه دروازه استانبول قرار داشت که تمامی آنها در قلعه تاریخی تبریز واقع شده بودند.
 کارشناسان میراث تاریخی تاکید می کنند: بافت قدیمی تبریز جزو مناطق حفاظت شده است که اجازه دخل و تصرف در آن برای کسی وجود ندارد چه رسد به یک خانه قدیمی که میراث دار تاریخ و هویت مردمان این مرز و بوم است و این درحالیست که نه تنها منطقه حفاظت شده هر ساله بخش های مختلف آن به دست عوامل مختلف تخریب و ویران می شوند بلکه با وجود قوانین موجود کسی مجری این قانونها و محافظ این میراث نیست! پس از زلزله ویرانگری که در آخرین شب سال 1193 و اولین روز سال1194 در تبریز اتفاق افتاد بسیاری از بناهای این شهر ویران شدند که در زمان فتحعلی شاه اغلب آنها احیا و بازسازی شدند که بافت قدیمی تبریز را شامل می شود از این رو به اعتقاد کارشناسان خانه فهیمی متعلق به اواخر دوره قاجار می باشد. برای حفظ آثار تاریخی و میراث ارزشمند از هر گونه تجاوز و تخریب در فهرست آثار ملی ثبت می شوند اما گویی ورود در این فهرست هیچ تضمینی برای بقا و حفظ آنها وجود ندارد به طوریکه خانه قجری فهیمی در آروزی پیشرفت و احداث مجتمع تجاری در یک چشم بر هم زدن فرو ریخت!
 طبق بند ششم از ماده سوم قانون اساسنامه سازمان میراث فرهنگی کشور مصوب سال 1367در خصوص شرح وظایف این سازمان ثبت آثار ارزشمند منقول و غیر منقول فرهنگی – تاریخی کشور در فهرست آثار ملی و فهرست های زیربط از جمله وظایف این سازمان است. مالکان خصوصی این آثار ملی حق مالکیت خود را بر این بناها بطور کامل حفظ می کنند اما با این حال مطابق قانون نه مالک و نه هیچ فرد حقیقی و حقوقی دیگر حق انجام اعمالی را که باعث آسیب رسیدن و یا تخریب چنین آثاری شود نخواهند داشت و دخل و ترف در آنها پیگرد قانونی دارد.
اما در عین حال بسیاری از مالکان خصوصی این آثار ملی از  طریق گریزراه های قانونی اقدام کرده و با توجه به اینکه در صورت تائید ویرانی تدریجی این بناها، می توانند درخواست خروج از فهرست آثار ملی را مطرح کرده و از دیوان عدالت اداری حکم تخریب کامل ساختمان را دریافت  کنند،  این آثار ملی را مورد تخریب های عمدی قرار می دهند و متاسفانه قانون در این خصوص سکوت اختیار کرده است.
اما محمدی رئیس سازمان میراث فرهنگی آذربایجان شرقی با اشاره به موضوع استحکام بنای ثبتی جداره فهیمی می گوید: در مورد جداره خانه فهیمی تمامی موارد قانونی رعایت شده و جداره بر اساس تامین دلیل های انجام گرفته فاقد استحکام لازم برای ادامه حیات است.
 البته خانه قجری فهیمی با جداره ثبتی اش تنها میراثی نیست که در تبریز تخریب می شود بلکه تبریز با وجود میراث بسیاری که از روزگاران گذشته دارد سالیانه شاهد فرو ریختن بسیاری از آنها به دست اشخاص حقیقی و حقوقی است.
امامزاده شاه حسن ولی، خانه نیکدل در کوی مقصودیه، بدنه رضوی (چهارراه فلسطین)، خانه گنجه ای زاده (مقصودیه)، خانه انصارین (دارایی جدید)، خانه ساوجبلاغی و خانه حاج شیخ قزوینی(دانشسرا)، از جمله آثاری هستند که یا به دست افراد حقیقی و یا حقوقی تخریب شده اند و یا از لیست طلایی میراث فرهنگی خارج شده یا در حال حذف هستند و این درحالیست که مسئولان امر با مصلحت اندیشی های خاص در مقابل آنها سکوت کرده اند. در عین حال حبیب شیری آذر رئیس کمیسیون تحقیق و نظارت شورا با ابراز تاسف از تخریب خانه قجری فهیمی در این خصوص می گوید: ظاهرا تخریب و دست اندازی به حریم آثار تاریخی در تبریز رسمی متداول شده و هرکس که از امتیازات ویژه ای بر خوردار است به راحتی دست تخریب می زند.
شیری آذر قبح این تخریب ها ریخته شده و هر کس هر جا منافعی را حس می کند بدون در نظر گرفتن ارزش تاریخی آن اثر، برای نوسازی و افزایش منافع و از طریق گریز راه های قانونی اقدام به تخریب این اثرهای فاخر شهرمان تبریز می کند.
 
شیری آذر تاکید می کند: وجود نمونه هایی همچون جداره خانه فهیمی و تخریب آن نشانگر بی مهری مسئولان و عدم احساس مسئولیت آنها در برخورد با متخلفان است. وی اظهار داشت: اگر وضعیت به این منوال بگذرد به زودی شاهد تخریب دیگر آثار تاریخی در تبریز خواهیم بود و این آینده مطلوبی را برای فرهنگ و گذشته تاریخی شهرمان در پی نخواهد داشت.
گرچه کشورهای بسیاری هستند که حتی جداره ساختمان و خانه های قدیمی شهر خود را برای حفاظت از آثار تاریخی و هماهنگی نما و منظر بافت های قدیمی و جلوگیری از آلودگی بصری حفظ می کنند تا گردشگران شهر و دیار خود را با تاریخ بلند و بالای آن آشنا کنند اما در شهر ما سکوت های کشنده و سوال های بی جواب در مقابل چرایی تخریب آثار تبدیل به یک عادت همیشگی شده است . با تمامی این اوصاف به نظر می رسد همچنان فلسفه ثبت آثار در فهرست های پر طمطراق ملی از یک سو و تخریب آنها از سوی دیگر برای کسی معلوم نبوده و کسی نمی داند هویت و میراث این مرز و بوم به دست میراث دارانش به کجا هدایت می شود!


خبرگزاری مهر