خاطراتی از محمد جواد باهنر
ورود به آموزش و پرورش
در مورد زندگی فرهنگی پدرم، موردی که قابل ذکر است و خودم هم تا حدودی در جریان آن بودم، مسئله تألیف کتب دینی برای مقاطع، ابتدایی تا انتهای دورهی تربیت معلم و حتی کتب مربوط به دانشگاههاست. که آن کار عظیم، یکی از مهمترین عوامل بیدارکننده نسل جوان و آماده سازی شان برای حضور در صحنههای پرشکوه انقلاب اسلامی بود. پدرم به همراه شهید مظلوم بهشتی و بعضی دیگر از همکارانشان وارد آموزش و پرورش شدند. به این نیت که یک کار زیربنایی انجام دهند و یک تحول اساسی در فرهنگ جامعه ایران به وجود بیاورند. رژیم سابق ابتدا متوجه این نیت نبود و لذا به ایشان و همکارانشان اجازه داد که برای کلیه مقاطع تحصیلی کتابهایی را تألیف کنند که مدت 13 سال طول کشید.
تألیف کتب درسی
ایشان مرتب در حال گفتگو، بحث، مطالعه و تحقیق بودند، جلسات مختلفی داشتند، من گهگاهی همراهشان به اداره تحقیقات میرفتم و میدیدم که ایشان برای اینکه کتب موردنظر در بهترین کیفیت باشند چه مباحث طولانی با صاحبنظران فن داشتند. اگر کسی یک مرور کلی به فهرست کتب منتشره در آن زمان داشته باشد یا خودش در آن روزگار کتابها را مطالعه کرده باشد به خوبی به ارزش کار آن شهید پی خواهد برد.
به جرات میتوان گفت آن کتابها نقش تعیین کنندهای در آشنایی نسل جوان با معارف اسلام ناب محمدی(ص) داشتهاند چرا که قبل از آن کتب دینی بگونهای بود که نه تنها معارف اصیل اسلام را مطرح نمیکرد بلکه در صدد تحریف آنها هم بود. این فعالیت از حدود سالهای 1344 ، 1345 تا سال 1357 به طور مستمر ادامه داشت و تا سال 1360 هم آن کتابها در مدارس و دانشگاهها تدریس میشد.
خاطرم هست در سال 57 ایشان یک روز مرا صدا زدند و گفتند: «ناصر، بیا یک چیز جالب نشانت بدهم»، وقتی من خدمتشان رفتم یک کتاب دینی در دستشان دیدم که بخش اعظم آن را با خط قرمز علامتگذاری کرده بودند. پدرم گفت: «اگر اینها که خطکشی شده حذف شود، اجازه انتشار کتاب را میدهند»، دور برخی تفسیر آیات و احادیث خط کشیده بودند. آنها تازه متوجه شده بودند که حتی در گزینش آیات و احادیث هم نکاتی مدنظر پدرم بوده است. آیات بیشتر مربوط به جهاد، قتال، مبارزه با طاغوت، امر به معروف و نهی از منکر بود.
تأسیس مدارس
فعالیتهای دیگر فرهنگیشان تأسیس مدارس گوناگون بود. ایشان با داشتن تحصیلات عالیه، بدون هیچگونه ابایی دست به تأسیس مدارس در مقاطع گوناگون زدند. این مدارس بعدها توسعه یافتند و به صورت موسسات فرهنگی درآمدند. که از جمله آنها میتوان به موسسه فرهنگی رفاه، کانون توحید، مدرسه مفید اشاره کرد که ایشان بر اجرای کار موسسات مذکور نیز نظارت مستقیم داشتند
دفتر نشر فرهنگ اسلامی
کار مهم دیگری که ایشان انجام دادند تأسیس یک انتشارات بزرگ جهت چاپ کتابهای دینی بود به نام دفتر نشر فرهنگ اسلامی. که هماکنون این موسسه به صورت گسترده و فعال مشغول فعالیت است و کتابهای اسلامی و تربیتی مختلفی را به چاپ میرساند.
ارتباط با دانشجویان
ضمن آنکه پدرم در مقاطع گوناگون آموزشی، تدریس میکردند. حتی در دانشگاهها جلسات متعددی با دانشجویان داشتند و هرگاه از دانشگاههای مختلف کشور از ایشان برای سخنرانی دعوت میکردند با روی باز میپذیرفتند. بیشترین کسانی که دور ایشان جمع میشدند و مراوده داشتند دانشجویان و نسل جوان بودند و حتی مسائل شخصیشان را نیز با پدرم مطرح میکردند. خاطرم هست مقام معظم رهبری حضرت آیتالله خامنهای در مورد پدرم فرمودند: شهید باهنر از جمله افرادی است که شخصیت ایشان ناشناخته باقی مانده است
فعالیت های فرهنگی
فعالیتهای فرهنگی ایشان پس از انقلاب، ادامه فعالیتهای قبلیشان بود. میتوان به جرات گفت قسمت عمده عمر پدرم معطوف به فعالیتهای فرهنگی بود. اگر نگاه کنید، میبینید که پس از انقلاب ایشان در سمتهای معاون وزیر آموزش و پرورش، وزارت آموزش و پرورش تا دوران نخستوزیری همچنان در زمینه تالیف کتب و نظارت بر تالیف کتب فعال بودند. یکی از مهمترین کارهای پدرم که از ابتکارات ایشان و شهید رجایی بود، تاسیس نهاد امور تربیتی در وزارت آموزش و پرورش بود. خودشان در این باره گفتند:
«بعد از انقلاب بنا بر ضرورتی که در اصلاح سیستم اداری و اجرایی کشور ملاحظه میکردیم. در کار وزارتخانهها و سازمانهای مختلف اجرایی و اداری، نهادهای انقلابی را بوجود آوردیم. فیالمثل در کنار ارتش، سپاه پاسداران به وجود آمد یا در کنار وزارتخانههایی مانند نیرو، راه و ترابری و پست و تلگراف، جهاد بوجود آمد.
برمبنای احساس این ضرورت و اینکه نمیشد نهادی در کنار آموزش و پرورش ایجاد کرد (البته مقولهی نهضت سوادآموزی، جدای از این بحث است چرا که نهضت نیز، یک نهاد جهادی است) ما در دل وزارت آموزش و پرورش نهادی به وجود آوردیم به نام «نهاد امور تربیتی» که هدف از ایجاد آن، تزریق ایده و تفکر اسلامی و انقلابی در پیکره آموزش و پرورش بود تا از این طریق نیروهای مومن و مخلص جهت خدمت به نظام آموزشی کشور تربیت شوند»، پدرم برای ایجاد و ارشاد این نهاد تلاش فوقالعادهای به همراه شهید رجایی به خرج دادند.
آقای هاشمی رفسنجانی ریاست محترم جمهوری جملهای دارند در مورد پدرم که جالب است ایشان فرمودند: ناشناختهترین و مظلومترین شخصیت انقلاب، شهید باهنر بود. من از نزدیک شاهد زحمات و فعالیتهای ایشان بودم و دلیل اینکه بسیاری از خدماتش ناشناخته مانده است این است که او کمتر حرف میزد و بیشتر عمل میکرد. از جمله فعالیتهای پس از انقلاب ایشان، یکی هم حضور فعال در ستاد انقلاب فرهنگی بود، چرا که پس از امروز اثرات آن مجاهدتها و ایثارگریها را به وضوح میبینیم.
نقش شهید باهنر در پیوند حوزه و دانشگاه
تا آن زمان که پدرم وارد دانشگاه شد، کمتر کسی از روحانیون وارد دانشگاه شده بود که هم در امور مربوط به حوزه آشنایی داشته باشد و هم با سبک و روشهای معمول دانشگاهی، در زمان پدرم بود که ایشان، شهید بهشتی، شهید مفتح یعنی عدهای که در حوزهها تا مدارج بالای علمی تحصیل کرده بودند و به حدود اجتهاد رسیده بودند تصمیم گرفتند که وارد دانشگاهها شوند و در رشتههای مختلف به تحصیل بپردازند. آشنایی روحانیون با دانشگاه موجب شد کسانی که در دانشگاهها علاقمند به اسلام و معارف دینی بودند به سمت این شخصیتها جلب بشوند و پدرم و دوستانش موفق شدند با جذب علاقمندان دانشگاهها به سمت حوزهها زمینه نزدیکی روحیه حوزوی به دانشجویی را فراهم کنند که این نزدیکی برکت زیادی داشت و وحدت حوزه و دانشگاه باعث شد که اینان به عنوان یکی از اساسیترین و موثرترین نیروهای ضد رژیم پهلوی وارد معرکه مبارزه قهرآمیز علیه رژیم شوند. پس از پیروزی انقلاب نیز خوشبختانه این پیوند مستحکمتر شد و امروز شاهد برکات و اثرات این پیوند مقدس هستیم .
دکتر ناصر باهنر فرزند شهید باهنر
سایت اطلاع رسانی شهدای هیات دولت
نظرات