نقش فرهنگ در گستره نهضت 15 خرداد
پانزده خرداد،نه تنها نقطه عطف نهضتهای تاریخ ایران بلکه سرآغاز تعریف نوینی از نهضتهای سیاسی در جهان معاصر محسوب میشود. قیام 15 خرداد که در قالب حرکت و خیزش سیاسی و انقلابی با رویکرد دینی به وقوع پیوست. در کاوشی جامعهشناسانه و فراگیر مهمترین ویژگی و امتیاز خود را نسبت به همه نهضتها و انقلابهای جهان در «فرهنگی» بودن خود نمایان کرد. «بسیاری از نظریههای پیشین انقلاب بر این نظریه تأکید داشتند که انقلابها یا به نوعی منعکسکننده تئوری مارکسیستی انقلاب است که انقلاب را معلول تضاد طبقاتی میبیند یا بر این معنا تأکید میکند که عدم تعادل سیستم موجب ظهور انفجار اجتماعی و انقلابی میشود.
همچنین مهمترین پایگاه مبارزاتی مردمی در سیستمهای معاصر مراکز تولید و بخشهای اقتصادی جامعه بوده است؛اما انقلاب اسلامی را اولین سپیدهدم طلوع خود در خرداد ماه 42 مساجد و مراکز دینی را پایگاه و خاستگاه خود یافت. و چنین شد که فرهنگ دینی بستر و سرچشمه حرکتهای مردمی شد. این آغاز که نویدبخش نوع جدیدی از انقلاب بر پایههای فرهنگ دینی بود. عملا نقطه پایانی بود. در تئوری کسانی همچون هانتینگتون که دو روند انقلابی را با نگاه غربی بودن انقلابها (انقلاب فرانسه و روسیه) و شرقی بودن آنها (انقلاب نیکاراگوئه کوبا. چین و ویتنام) از هم متمایز میساخت. از نظرگاه این تحلیلگران با یک نگاه کلی، انقلابها در جوامع در تجدید یا در حال انتقال از دوره سنتی به مدرن صورت میگیرد ولی ظرفیتهای ساختاری جهان غرب و شرق، کنشها و واکنشهای انقلابی متفاوتی را به وجود میآورد.
بسیاری از شرقشناسان هنوز هم در جستجوی کشب رازهای انقلابی هستند که در آن جوانترین افراد جامعه، به سربازی و جانبازی پیرمردی شتافتند که روزی از آنها به عنوان سربازان آرمانهای خود نام برده بود و در آن زمان هنوز این سربازان جانبرکف در گهوارههای خود آرمیده بودند. پروسه خرداد 42 تا بهمن 57. در مقابل همه نظریهپردازان مدل جدیدی از انقلاب را که عطر ونشان دینی داشت و میشد از آن به عنوان انقلاب دینی یاد کرد، مطرح میساخت. رهبر هوشمند و دلآگاه نهضت، کودکان غنوده در گهوارهها را به عنوان لشکر سدشکن و سلحشور خود اعلام کرد و این سخن در شرایطی بیان شد که اوضاع جهانی در نظر اول هیچ افق روشنی را از همراهی و همدلی نسل نو با فرهنگ و مبانی نهضت اسلامی نشان نمیداد.
چهره های حماسی انقلابهای چپ که به ضرب و زور احزاب و گرایشهای مارکسیستی با رنگ و بوی هنری و مبارزاتی داغ در مراکز دانشگاهی و فرهنگی ترویج میشد. از سویی و معرفی چهرههای هنری و هنرپیشگاه غربی در رنگ و لعابهای جدید و هوس برانگیز از سوی دیگر هیچ نشانی از گرایش نسل نوپا، به سمت اندیشههای دینی و انقلابی بیان نمیکرد. بیان این نکته در چنین شرایط جهانی نمیتوانست منشاء و مبدا عادی وسادهای داشته باشد. بلکه این سخن در آغازین دوره انقلاب عمق نگاه و بینش امام خمینی را روشن میساخت که چگونه از لابهلای پردههای الوان فریب با تکیه بر دانایی و اشراق به پیشبینی حقیقی میپردازد که تا سالها برای بسیاری تحلیلگران، شرقشناسان و روشنفکران کنگ و غیرقابل فهم بود. اشراف رهبری نهضت بر فرهنگ به رگ وجان تنبده جوانان آینده و آگاهی وی از قدرت برانگیزانندگی فرهنگ عاشورا و کربلا او را به نکتهای واقف کرده بود که فرزانگان و فرهیختگان جامعه نیز برای درک آن به زمان طولانی نیاز داشتند.
او برخلاف دیدگاه طبقاتی رهبران انقلابهای دیگر جهان که تکیه خویش را بر گروهی از نیروهای کار و تولید قرار میدادند یا در جستجوی مناطق و جغرافیای خاصی بودند که در آن به دلایل مادی و مکان و شورش فراهم شود. تکیه خویش را بر عموم بسی قرار دادند که قرار دادند که قرار بود در مسجدها و تکیهها علمداران عزای حسینی باشند و فرهنگ دینی «زیرساختها و مبانی روح آنها را تعریف کند.
نهضت امام خمینی در حرکت پیشروانه و کاملا مجزا از دیگر انقلابهای همعصر در حوزه شعارها و اهداف تاکتیکی و استراتژیکی خود نیز اولویت و صافت را به فرهنگ، بالاخص فرهنگ دینی داد.
در شرایطی که عظیمترین طوفانهای انقلابی جهان حول محور نای مسکن و ارادی رقم میخورد و صحنههای بصری آن از کوبیدن قاشقها روی میز نهار کارگران و دانشجویان تبلور میبافت. نهضت خرداد شعارهای خویش را در چارچوب اصول دینی وفرهنگی ملت مسلمان سامان داد بدینمنوال اولین انقلاب در جهان توانتس خود را از حصار سیاسی و اقتصادی رهایی بخشیده و آرمانهای فرهنگ دینی و معنوی را به عنوان نقطةاشتراک همه انسانهای موحد به اهداف انقلاب مبدل سازد.
پایگاه اطلاع رسانی 15 خرداد
نظرات