نقش آمریکا در تحدید انقلاب اجتماعی-سیاسی مصر به اصلاحاتی فرمالیستی در نظام سیاسی ‏


2387 بازدید

نقش آمریکا در تحدید انقلاب اجتماعی-سیاسی مصر به اصلاحاتی فرمالیستی در نظام سیاسی ‏

در نشست تخصصی تحولات خاورمیانه بعد از مبارک توسط دکتر صفوی بررسی شد.

هدف از این مقاله بررسی نقش آمریکا در تحولات سیاسی مصر است. برای این منظور فرض مقاله که نقش ‏آفرینی آمریکا در انحراف انقلاب سیاسی-اجتماعی مردم مصر و تغییر آن به یک رفرم سیاسی است، بیان می ‏گردد. برای بررسی این فرض، ابتدا به اهمیت مصر در استراتژی خاورمیانه ای آمریکا در چارچوب نظم ‏سیاسی-امنیتی موجود پرداخته و سپس به رفتارشناسی آمریکا در مورد تحولات مصر اشاره می گردد و تلاش ‏آمریکا در سناریوهای مختلف در انحراف انقلاب اجتماعی مصر به یک انقلاب سیاسی صرف(تغییر ‏فرمالیستی) بررسی می شود. در پایان سخنان نیز محتمل ترین سناریوها و درس هایی که از این تحولات ‏گرفته می شود به صورت خلاصه اشاره می شود.‏
الف: اهمیت مصر برای استراتژی آمریکا در خاورمیانه
از نظر بنده، منطقه شمال افریقا و خاورمیانه مکمل ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک آمریکاست.  نکته ‏مهم اینکه این مکمل استراتژیک، حداقل تا چند دهه آینده غیرقابل جایگزین بوده و از اینرو این کشور (مصر) ‏به همراه عربستان، پس از رژیم صهیونیستی بزرگترین متحد استراتژیک آمریکا در منطقه هستند.بیشترین ‏کمکهای نظامی، سیاسی و اقتصادی آمریکا از سال 1981، یعنی از زمان ترور انور سادات تاکنون یعنی طی ‏‏30 سال گذشته به رژیم مصر (به خاطر امضاء قرارداد کمپ دیوید) بوده است. این کمک ها تقریباًمعادل ‏‏3میلیارد دلار کمک بلاعوض سالانهبوده که حدود 2 میلیارد دلار  آن به ارتش مصر واگذار میشد.‏

فهم اهمیت مصر و تحولات این کشور برای ایالات متحده را بدون در نظر گرفتن نظم موجود خاورمیانه نمی ‏توان فهمید. از اینرو دز نمودار روبرو الگوی نظم منطقه ای و بازیگران مهم عوامل سازنده این نظم مشخص ‏شده است. مصر در حقیقت پایه مهم جناح سازشگر و نقش کنترل گر جنبشهای مقاومت در حوزه مدیترانه را ‏به عهده دارد. این نقش با توجه به اهمیت گذرگاه رفح در مرز با فلسطین اشغالی(نوار غزه، با مدیریت ‏حماس)، در گسترش یا کنترل گرایشات تحول خواه و مقاومت در منطقه موثر است. با توجه به این شرایط ‏مهمترین موارد اهمیت مصر در استراتژی آمریکا در خاورمیانه عبارتند از:‏
‏1.‏    پیشگام در پذیرش موجودیت رژیم صهیونیستی و تلاش برای تسری این رویه به دیگر کشورها
‏2.‏    تقویت مالی و لجستیکی از جناح سازش در فلسطین
‏3.‏    کمک اطلاعاتی و امنیتی به ایالات متحده و غرب درجلوگیری ازتهدیدات احتمالی علیه منافع ‏حیاتی آمریکا در شمال آفریقا و منطقه خاور میانه
‏4.‏    شکل دهی محور سازش(مصر-اردن – عربستان) در مقابل محور مقاومت(ایران-سوریه-حزب ‏الله/حماس)‏
‏5.‏    کنترل جنبش مقاومت و همکاری با اسرائیل در نابودی آنها با بستن گذرگاه رفح
‏6.‏    تلاش برای تحمیل صلح اجباری/اسرائیلی به حماس در گفتگوهای سازش فتح/حماس
‏7.‏    حمایت مصر از گروههای معارض سنی در عراق برای بی ثبات سازی دولت شیعی عراق
‏8.‏    ایجاد و گسترش گفتمان ایران هراسی و شیعه هراسی با همکاری ملک عبدالله اردن در بحث هلال ‏شیعی.‏
با توجه به موارد فوق هرگونه تغییر ساختارهای سیاسی-امنیتی مصر منجر به فروپاشی نظم منطقه ای و ‏ضرورت بازسازی آن از سوی آمریکا خواهد شد. طبیعی است که در چنین روندی ایالات متحده در ابتدا از ‏هرگونه تغییری ساختاری حمایت نکرده و برای اجتناب از تناقض دفاع از مبارک با شعارهای اعلامی لیبرالی ‏خود، نوعی اعلام حمایت از تغییر سیاسی و در عمل، سیاست انحراف تحولات اجتماعی مصر و تبدیل آن به ‏یک تغییر فرمالیستی را در پیش گیرد. در بخش بعدی به سناریوهای رفتاری ایالات متحده در مورد تحولات ‏مصر پرداخته می شود. ‏
ب: آمریکا و تحولات مصر: از غافلگیری تا کنترل تحولات؛ سناریوهای مختلف آمریکا
هفته اول شروع انقلاب سیاسی-اجتماعی مردم مصر،از نظر اطلاعاتی و سیاسی توام با غافلگیری استراتژیک ‏آمریکا بود. از هفته دوم تلاش آمریکایی ها برای مدیریت بحران سیاسی- اجتماعی مردم مصر و انحراف آن ‏به سمت منافع دلخواه خود و صهیونیست ها شروع شد. این تلاشها با کمک عوامل داخلی مصر و عوامل ‏منطقه ای همراه بود. در این مرحله به نظر می رسد که آمریکایی ها توانستند چند سناریو را مدنظر داشتند:‏
ب-١- سناریوی اول آمریکا در تحولات مصر: حفظ مبارک به اضافه حفظ نظام سیاسی مصر‏‎؛
ب-٢- سناریوی دوم حذف مبارک و جایگزینی عمر سلیمان به همراه حفظ و تقویت عمر سلیمان و ‏حفظ نظام سیاسی مصر؛
ب-٣-  سناریوی سوم حذف عمر سلیمان و جایگزینی ارتش از طریق یک کودتای نرم به اضافه ‏تغییرات جزیی در قانون اساسی مصر بدون تغییرات اساسی در سیاست خارجی مصر خصوصاً در ارتباط ‏با معاهداتی چون کمپ دیوید که مصر با صهیونیستها دارد.‏
به نظر می رسد که عامل اجرایی سناریوی سوم یعنی کودتای نرم، توسط شورای نیروهای مسلح مصر انجام ‏گرفت.زیرا ارتش مصر از نظر فرهنگی، آموزشی، تجهیزاتی و پشتیبانی کاملا آمریکایی است و  فرماندهان ‏ارتش چون طنطاوی و عمر سلیمانهر دو عامل و مجری منافع آمریکا هستند. درمقابل این روند یعنی بدست ‏گرفتن سرنوشت کشور توسط شورای نظامی و فرماندهی ژنرال طنطاوی، مردم نیز یک شورای ائتلاف انقلاب ‏خشم ایجاد کردند. به عبارت دیگرشورای ائتلاف انقلاب خشم، با شرکت 24 نفر از سوی گروههای سیاسی ‏در مصر  تشکیل شد که از بین آنها آقای طارق البشری به عنوان رئیس کمیته تعدیل قانون اساسی برای انتقال ‏قدرت انتخاب گردید. وی از یکسو با شورای نظامی ارتباط دارد و از سوی دیگر مسئولتعدیلقانون اساسی در ‏بازه زمانی کوتاه و آماده سازی آن برای رفراندوم عمومی است. ‏
در شرایط کنونی، با پیگیری اقدامات آشکار و نهان آمریکا، سناریوی سوم از سوی این کشور در مورد ‏نحولات مصر در جریان است و این سناریو انحراف و کنترل انقلاب سیاسی- اجتماعی مردم مصر و تغییر آن ‏به سمت یک رفورم سیاسی و داخلی بدون تغییرات بنیادین در ساختارهای سیاسی است. نکته ای که همچنان ‏نباید از نظر دور داشت این است که هرچند اکنون مردم به خانه های خود برگشته اند اما خشم انقلابی مردم ‏مصر برای تغییرات اساسی همچنان مانند آتش زیر خاکستر باقی مانده است همچون برگزاری نماز جمعه ‏هفته گذشته در میدان التحریر. ‏
 
پ: سناریوهای احتمالی تحولات آتی مصر
مهمترین سناریوهای احتمالی آینده مصر از نظر بنده عبارتند از:‏
پ-١- سناریوی اول: با حاکمیت شورای نظامی و اقدامات آقای طارق البشری رئیس کمیته تعدیلات قانون ‏اساسی،  طی چند روز یا چند هفته آینده قانون اساسی تعدیل شده و به رفراندوم گذاشته شود. در ادامه این ‏روند، انتخابات جدید پارلمانی طی 6 ماه آینده صورت گرفته و احزاب مخالف خصوصا اخوان المسلمین ‏بتوانند تعداد زیادی از کرسی های پارلمان را به دست گیرند. بعد از انتخابات پارلمانی، انتخابات ریاست ‏جمهوری است. در انتخابات ریاست جمهوری آینده مصر احزاب اسلامی و مخالف بتوانند به طور وسیع ‏شرکت کنند و یک رئیس جمهوری که منتخب واقعی مردم مصر است را انتخاب کنند.‏
پ-٢- سناریوی دوم:در مراحل اول و دوم انتخابات یعنی پارلمان وریاست جمهوری،  ارتش و نیروهای ‏امنیتی دخالت کرده و قبل از آن تعداد زیادی از نیروها و رهبران سیاسی نیز دستگیر شوند. در ادامه رییس ‏جمهور و اکثریت پارلمان،تحت فشار نیروهای مسلح و نیروهای امنیتی تعیین گردند. این سناریو در راستای ‏سیاستهای آمریکا خواهد بود.‏
پ-٣- سناریوی سوم:با دخالت نظامی ها و نیروهای امنیتی در انتخابات و عدم رضایت مردم، مجددا یک ‏انقلابی در مصر شروع شود ولی در این شرایط ارتش برخلاف زمان سقوط مبارک اقدام به سرکوب مردم ‏نماید.‏
پ-٤- سناریو چهارم:در سناریوی چهارمممکن است به علت عدم حصول نتایج مورد نظر مردم، مجدداً یک ‏انقلابی بزرگتر صورت بگیرد. مردم یا با نیروهای مسلح درگیر شده و پادگانها را خلع سلاح بکنند و یا ارتش ‏تسلیم خواست مردم گشته و تغییرات بنیادین در سیستم سیاسی مصر صورت گیرد. یعنی شکل گیری یک ‏انقلاب واقعی که کنترل آن از دست آمریکایی ها و صهیونیست ها خارج گردد. اگر چه حتمال وقوع سناریو ‏اخیر فعلا ضعیف است.‏
مهمترین سناریوهای احتمالی و ارتباط بین عوامل مختلف تاثیر گذار آن در نمودار زیر ترسیم شده است:‏

نتیجه گیری:‏
قسمت پایانی این بحث در خصوص درس ها و نتایجی است که از قیام مردم مصر گرفته می شود.‏
‏1-رهبری، مردم و ایدئولوژی سه رکن اصلی و اساسی برای پیروزی انقلابهای بزرگ هستند. بدون رهبری و ‏ایدئولوژی پیروزی در انقلابها کاری بس دشوار است.مردم مصر انقلاب کردند ولی خلاء رهبری که حول آن ‏با هم متحد گردند، وجود ندارد.‏
‏2- نیروی نظامی آخرین سنگر است. هانتیگتون در کتاب موج سوم می گوید که اگر نیروهای مسلح ‏تکلیفشان مشخص نشود، همانها قدرت را به دست می گیرند. به عقیده من نیروی نظامی آخرین سنگر است ‏و در صورتی که تسلیم یا منهدم نشوند، انقلابهای مردمی به پیروزی نخواهند رسید. آمریکاییها در کشورهای ‏وابسته به خود، سیاسیون و نظامی ها را با هم دارند. مثل زمان شاه که آمریکاییها شاهو ارتش را به طور هم ‏زمان با هم داشتند.‏
‏3-سقوط مبارک نشان داد که حکام مستبد و وابسته بهآمریکا  بایستی بدانندکه آمریکا به دنبال حفظ منافع ‏خود است نه حفظ حکومتهای آنها. در مواقع ضرورت، آمریکا  اقدام به قربانی کردنآنها خواهد کرد. از اینرو ‏ما باید منتظر قربانی بعدی در منطقه خلیج فارس، خاورمیانه و یا شمال آفریقا باشیم. الان 4 روز است که ‏مردم بحرین اقدام به اعتراضات خیابانی نموده اندکه امروز ٤ نفر و دیروز نیز٦ نفر کشته شده اند. الان در ‏لیبی مردم نیز اعتراضات گسترده ای در جریان است که تاکنون کشته های زیادی برجای گذاشته است.اینکه ‏قربانی بعدی چه کسی یا چه دولتی است جای تامل دارد.‏
درس چهارم این درس یک درس اعتقادی و تجربه سیاسی بنده به عنوان یک معلم جغرافیای سیاسی است. ‏در نبرد سرنوشت ساز آینده بین ملتهای خاورمیانه و شمال آفریقا با حاکمان مستبد و وابسته به آمریکا و ‏صهیونیسم،  پیروزی نهایی از آن ملتهاست. این سنت لایتغیر الهی و تاریخی است که " کتب الله لاغلبن انا و ‏رسلی"‏


http://www.yahyasafavi.com