علت کودتای سوم اسفند 1299 بیشتر از آنکه خارجی باشد داخلی است
به گزارش خبرنگار تاریخ خبرگزاری فارس، یکی از وقایع مهم تاریخ معاصر ایران وقوع کودتای سوم اسفند 1299 است که دولت انگلستان به دلایلی چند از قبیل عدم تصویب قرارداد 1919 توسط مجلس، جلوگیری از نفوذ روسیه کمونیستی در ایران و حفظ منافع خود در هندوستان نقش اصلی را در کودتا ایفا میکرد. دولت انگلستان از این راه سعی بر اجرای مفاد قرارداد توسط عناصر دستنشانده خود در ایران داشت و بدین منظور ابتدا سیدضیاءالدین طباطبایی را که روزنامهنگار بود به عنوان مهره اصلی برگزید و مقدمات کودتا را با مشورت و مذاکره با وی فراهم نمود و سپس رضا میرپنج را به عنوان فرمانده قزاقها و فرد نظامی کودتا انتخاب کرد. سرانجام در سحرگاه سوم اسفند 1299 قزاقها به فرماندهی رضاخان میرپنج وارد تهران شدند و با مختصر زدوخوردی با ژاندارمری، تهران را براساس تبانیهای قبلی تصرف کردند. سپس کودتاچیان تصمیمات بعدی خود را مثل انتشار اعلامیههایی با مضمون اعلام حکومت نظامی، دستگیری افراد موردنظر، لغو ظاهری قرارداد 1919 و.... به منصه ظهور رساندند.
اسناد گزینش شده حاکی از شمهای از وقایع در مورد فرمان انتصاب سیدضیاءالدین طباطبایی به ریاست وزرایی، درخواست لغو ظاهری قرارداد 1919، معرفی اعضای کابینه خود و انتصاب کلنل کاظم خان سیاح به حکومت نظامی تهران، اعلامیه معروف « حکم میکنم» صادره از سوی رضاخان رئیس دیویزیون قزاق، ممنوعیت فعالیت کلوپها و تئاترها، مقالههایی از روزنامههای خارجی درباره دخالت داشتن انگلستان در کودتا و تصویبنامه به استخدام مستشاران خارجی است. هرچند در حال حاضر عدهای با تحلیل فوق مخالف هستند و نقش استعمار و انگلیس را تقلیل میدهند. به همین دلیل با جمشید کیانفر کتاب شناس، پژوهشگر تاریخی به گفتوگو نشستیم که ریشه رویدادهای کودتای سوم اسفند را بیشتر از آنکه انگلیسی بداند در وقایع داخل کشور و اوضاع بهم ریخته کشور در آن زمان جستجو میکند که در ذیل میآید:
*سید ضیا شخصیتی است که کمتر به او پرداخته شده است برخی میگویند او نقش تاثیرگذاری در تاریخ نداشته است. برخی مانند ملکالشعرا بهار او را شخصیتی انقلابی میدانند و برخی دیگر او را مهر انگلیس و رضاخان را چهره نظامی کودتا میدانند نظر شما چیست؟
ـ معتقدم باید با نگاهی نو تاریخ را ورق بزنیم. اگر به موقعیت تاریخی ایران در دوران قاجار نگاه کنیم آن زمان سلسله قاجار و سیدضیا نتوانستند نقش تاریخی خود را به درستی انجام دهند.
سید ضیا آنگونه که گفته میشود نوکر انگلیسیها نیست چون اگر انگلیسیها او را به قدرت رساندند و حمایتش نیز میکردند و دولت او آنچنان دولت مستعجل نبود.
شکی نیست که سید ضیا آنگلوفین بود ولی این گونه تبلیغ می شود نوکر سرسپرده انگلستان نیست.
سید ضیا تمایلات انگلیسی دارد و بهترین نوع حکومتی که تصور میکند مدل پادشاهی بریتانیا است به همین دلیل تمایلات انگلیسی داشت اما این گونه نبود که حقوقبگیر انگلستان باشد.
اینگونه بحثها باید با سند و مدرک باشد نمیشود بدون سند تاریخی کسی را انگلیسی یا غیر انگلیسی دانست.
برای تغییرات سیاسی مانند کودتا دو نیرو ارباب نظام و قلم (فکر و اندیشه) مدام با هم همکاری میکنند و در کنار هم قرار می گرفتند. در کودتا سوم اسفند 1299 دقیقا در روزهای آخر این دو نیرو کنار هم قرار گرفتند و بدون اینکه قبلا با هم همکاری کرده باشند.
زمانی که نیروی قزاقها از قزوین برای کودتا به سمت تهران حرکت کرده بودند در منطقه کرج سیدضیا به نیروهای قزاق اضافه میشوند. اینکه چه مقدار بین این دو پیوند بوده است خیلی روشن نیست برخی معتقدند که سیدضیا به قلعه آقبابا هم رفته و با رضا خان مذاکره کرده و به در آنجا آیرونساید را دیده بوده است.
این تحلیل تاریخی که کودتا سوم اسفند 1299 انگلیسی بوده است خیلی درست نیست. به این دلیل که وقتی مکاتبات سفیر انگلیس در تهران با وزارت امور خارجه انگلستان را مشاهده می کنیم پی می بریم که وزارت امور خارجه انگلستان هنوز از رجال استخواندار قدیمی ایران حمایت میکرد مثلا از خانواده فرمانفرما یا رجال دیگر ایران که بعد از انقلاب مشروطه همیشه به عنوان دولتمرد سر کار بودند. این مکاتبات نشان میدهد اگر کودتا سوم اسفند انگلیسی بود باید وزارت امور خارجه انگلستان در جریان باشد حداقل سفیرش باید در جریان قرار بگیرد و وزارت امور خارجه انگلستان مدام از سفیرش میخواهد دنبال رجال قدیمی بروند و این افراد را رها نکند.
این که انگلیسیها مشوق کودتا بودند شک نکنید شاید در این ماجرا آیرونساید بیشترین نقش را داشت آیرونساید به دستور انگلستان ناچار شد سلاح سنگین را در قزوین جا بگذارد و با سلاح سبک نیروهایش را به بغداد برساند بنابراین نگران بود در این حرکت مبادا مواجه با نیرویی شود که از پشت به او حمله کند. تنها نیروی که نیاز به اسلحه و آذوقه داشتند نیروی قزاق بود.
پس بنابراین آیرونساید بسیاری از مهمات آذوقه را رسما تحویل نیروی قزاق مستقر در آقبابا داد در جهت مخالف و از سمت همدان حرکت کرد و قزاقها را تحریک کرده و به سمت تهران فرستاد تا مسئله را در تهران حل کنند.
نیروهای قزاق در تهران کودتا کردند اوضاع کشور آنقدر به هم ریخته بود که در کودتا تنها مقاومت اندکی که صورت میگیرد توسط نظمیه است تیراندازی آنچنانی هم صورت نگرفت و یک یا دو نفر بیشتر کشته نمیشوند وقتی قزاق ها تهران را فتح کردند نیروهای سیاسی نیز به کودتا پیوستند.
*انگلیس در آن روزگار ایران قدرت بلامنازع ایران بود چگونه در اتفاق مهمی مانند کودتا در ایران دخالت نمیکرد؟
ـ اگر انگلستان قصد داشت کاری را انجام دهد سه وزارتخانه مرتبط انگلیس یکی باید لاقل در جریان باشد و آن دو وزارتخانه با وزارت خانه عامل همکاری کند یک مجری شود و به آن دو وزارتخانه اطلاع دهد.
وزارت مستعمرات، اگر عملا میخواست اقدامی انجام دهد باید از طریق فرمانداری کل هندوستان دست به اقدام میزد که همچنین چیزی اتفاق نمیافتد وزارت مستعمرات باید به وزرات امور خارجه اطلاع بدهد که باز او هم در جریان نیست مکاتبات وزارت امور خارجه نشان میدهد نه سفیر و نه وزارت امور خارجه انگلستان در جریان نیستند.
بنابراین چرایی کودتا را در شرایط خود ایران بگردید زمینه برای کودتا فراهم است همچنان که سیدضیا بعد از شهریور 20 وقتی به عنوان نخست وزیر وارد مجلس میشود تا رای اعتماد برای تشکیل دولت کسب کند در جواب اعتراض نمایندگان به کودتا و چرایی کودتا گفت: اگر من کودتا نمیکردم سایر افراد سیاسی کودتا میکردند و یک نفر از شماها را زنده نگه نمیداشت. من شما را بیمه کردم و کسانی که قصد داشتند کودتا کنند را زندان انداختم زمینه برای ایجاد کودتا فراهم بوده است کمیته آهن هم در تدارک کودتا بود حتی یکی از شاهزادگان قاجار برای کودتا از انگلیس حرکت میکند. اما در برف یخبندان گیر میکند.
شرایط برای کودتا و تحول بنیادی در ایران فراهم است گروه رضاخان و سید ضیا برنده این قصه است آیرونساید مشوق این کودتا بودند شکی نداشته باشید اما در اینکه دولت انگلیس در جریان این کودتا باشد نبود؟
*این سخن شما تناقض ندارد چگونه وابسته نظامی انگلیس چنین اقدامی بدون هماهنگی دولت انگلیس انجام میدهد؟
ـ آیرونساید یک فرمانده نظامی است و به او دستور میدهند که تا به حال در اینجا بودید و باید برای ماموریت به جای دیگر بروید و او برای ایمنی خودش قزاق را تشویق به کودتا میکند.
*یعنی آنقدر شرایط بد بود؟
-بله شما شرایط آن روزگار را در نظر بگیرید نهضت جنگل در شمال، نارضایتی در خراسان، مشکلاتی در اصفهان وجود داشته است بین رجال فکری و دینی درگیری وجود داشته است. ناامنی شدید در راهها حاکم بود پلیس جنوب تا شیراز دامنه قدرتش را گسترش داده است میخواهد کالای انگلیسی را وارد ایران کند.
سرتاسر کردستان و لرستان آشوب است در چنین شرایطی همه دنبال دو چیز هستند یک امنیت و دو رونق اقتصادی، دولت دیناری ندارد نه درآمد دارد نه میتواند تعهداتش را انجام دهد 1285 تا 1299 غریب 14 تا 15 سال طول میکشد نگاه میکنید دولتها میانگین 4 ماه حکومت میکنند و توان هیچ کاری ندارند تنها وثوق قریب 2 سال سرکار بود.
فارس
نظرات