آشنایی با چند محله قدیمی تهران
میدانهای تهران قدیم یادآور خاطرات تلخ و شیرینی است که نسل به نسل و سینه به سینه روایت شده است. از میادین معروف خرید و فروش باید به میدانهای امینالسلطان، سر قبرآقا، مالفروشها، کاهفروشها، کهنهچینها و گمرک اشاره کرد. با اینکه امروزه اثری از این میادین تاریخی باقی نمانده اما نام هر کدام از آنها کولهباری از تاریخ دارالخلافه را دربر دارد، که ذکر شرح حال مختصری از آنها خالی از لطف نیست.
میدان امینالسلطان
از بزرگترین میدانهای قدیمی شهر تهران، میدان امینالسلطان یا میدان بارفروشها بود که در دوره قاجار تاسیس شد. از تاریخ دقیق احداث این میدان اطلاعی در دست نیست. البته به گفته مورخان نخستین میدان ترهبار تهران در محله پامنار بوده که بعدها به این میدان منتقل میشود. میدان امینالسلطان از تاسیسات ابراهیمخان پدر میرزا علیاصغرخان اتابک ملقب به امینالسلطان - صدراعظم قاجار- است که نزدیک دروازه قدیم حضرت عبدالعظیم بنا نهاده شد. این میدان مخصوص بارانداز بارهای میوه و سبزیفروشان بود که شخص امینالسلطان بعدها آن محل را گسترش میدهد و تا مدتها تمام خواربار و زغال و هیزمهای دارالخلافه در این میدان تخلیه و سپس به محلات دیگر شهر فرستاده میشد. در واقع بخش اعظم مایحتاج ساکنان تهران را این میدان تامین میکرد. میدان مذکور دارای سردر باشکوهی بود که به مرور زمان مورد تخریب قرار گرفت و به هنگام احداث خیابان صاحب جمع بخشهای جنوبی آن به کلی از بین رفت.
داستان یک قتل در میدان امینالسلطان
ناصر نجمی، مورخ و نویسنده در کتاب «دارالخلافه ناصری» به ماجرای قتل یک شاهزاده قاجاری در این میدان اشاره میکند. داستان به این قرار بود که فرزند یکی از شاهزادگان قاجاری در این میدان توسط پسر داروغه به طرز فجیعی کشته میشود به طوری که پوست سرش را کنده و چشمانش را از حدقه درآورده بودند. ناصرالدینشاه پس از با خبر شدن از این فاجعه دستور داد که ظرف ۲۴ ساعت باید قاتل را پیدا کنند. بعد از سه شبانهروز تلاش، ماموران بلدیه سرانجام قاتل - پسر داروغه - را پیدا و دستگیر میکنند و بعد از بازجویی معلوم میشود که مستی و پارهای از خیالات شیطانی علت این قتل بود. ماموران قاتل را تحویل اولیای مقتول میدهند و آنها روی قاتل نفت میریزند و وی را آتش میزنند.
میدان سر قبرآقا
یکی دیگر از میدانهای خرید و فروش دارالخلافه در عهد ناصری، میدان سر قبرآقا در حد فاصل بازار دروازه و میدان کاهفروشها بود. از این جهت به این میدان، سر قبرآقا میگفتند که در اطراف میدان قبرستان و غسالخانهای وجود داشت که بقعه میرزا ابوالقاسم نخستین، امام جمعه تهران در آنجا دفن شده بود. این میدان از آشفتهترین و شلوغترین میادین بود که به دلیل وجود بازار دروازه همه نوع اجناسی در آنجا پیدا میشد و انواع شگردها و ترفندهای دزدی و گدایی در آن محل اتفاق میافتاد. شبها عبور از این میدان برای تهرانیان خطرناک بود چرا که قاطرچیان و چاپاردارها که در مجاورت این میدان سکونت داشتند مرتب مست میکردند و مردم را آزار و اذیت میکردند. در دوران پهلوی این میدان تخریب و جای آن باغ فردوس تاسیس گردید که بعدها محل لوطیان تهران شد.
کفنپوشان سر قبرآقا
ماجرای کفنپوشان از این قرار بود که عدهای از اراذل و اوباش این محله در نیمهشبها، پارچه سفید بلندی مثل کفن بر تن میکردند و به وسط میدان میرفتند و با پوشش کفن جلو رهگذران را میگرفتند و میگفتند: «ای زندهها، سهم مردهها را بدهید» و اینگونه باعث ایجاد رعب و وحشت میشدند تا جایی که ساکنان محله به حاکم تهران، وزیر نظام شکایت کردند، حاکم نیز دستور داد تا چندین داروغه با تفنگ در قبرستان تا صبح کشیک دهند اما داروغهها رفیق دزد و شریک قافله شدند تا آنجا که سربازان هم کفن بر تن میکردند و جلو زندهها را میگرفتند. وزیر نظام وقتی از این قضیه باخبر شد شبانه با لباس مبدل به میدان سر قبرآقا آمد و سربازان را دستگیر کرد و غایله را به پایان رساند. این داستان همچنان در اذهان تهرانیان قدیم باقی مانده است.
میدان مالفروشها
یکی دیگر از میدانهای تهران قدیم، میدان مالفروشها در نزدیکی بازار آهنگرها بود. در این میدان افراد به معامله حیوانات بارکش و سواری میپرداختند. صاحبان مالها، اسب، گاو، گوسفند، شتر، یابو و قاطر خود را بدون زین و پالان با یک دهنه به میدان میآوردند و خودشان زیر سایهبان مشغول کشیدن چپق و قلیان بودند و یک عده دلال هم میدانداری میکردند و مشتریها هم با کیسههایی پر از مسکوکات به میدان میآمدند و هر مالی را که میپسندیدند پس از آزمایش و چند بار چرخانیدن به دور میدان آنها را با سکههای طلا و نقره میخریدند و عقیده داشتند که در این زمینه اسکناس برکت ندارد.
میدان کاهفروشها
میدان کاهفروشها که به نام میدان سیداسماعیل خوانده میشد، در نزدیکی میدان مالفروشها بود و همانطور که از نامش برمیآید در آن محل کاه و یونجه خرید و فروش میشد که به مرور زمان زغال و هیزم نیز به آنها اضافه شد. کریم شیرهای، دلقک معروف دربار ناصری به این میدان رفت و آمد زیادی داشت و در آنجا به تقلید درباریان میپرداخت.
میدان کهنهچینها
این میدان نزدیک دروازه قدیم شهرری بود که اکثر سوداگران آن محل کلیمی بودند. در میدان کهنهچینها، لحاف پاره، تشک پاره و قبای پاره روی هم انباشته بود و برخی این کهنهها را با چاقو ریشهریشه و بعدا وزن میکردند و برای کف گیوه میفروختند یا برای مشعل گرز، کهنه درست میکردند. از دیگر اجناس رایج این میدان بقچه چهل تکه و رویه لحاف صد تکه بود به این ترتیب که زنها صد تکه پارچه رنگارنگ را با رعایت ذوق و سلیقه به هم میدوختند و از آن رویه لحاف یا یک بقچه درست میکردند.
میدان گمرک
انتهای خیابان امیریه سابق و نزدیک ایستگاه راهآهن میدان بزرگی به نام گمرک واقع بود که در ایام قدیم تمام کالاهایی که از شهرستان و کشورهای فرنگی به تهران میآمد از دروازههای مقابل میدان گمرک وارد میشد که علاوه بر عوارض دروازه، مجددا برای ورود به بازار تهران باید به ماموران مستقر در میدان هم گمرک میدادند. امروزه این میدان در همان محل و به همین اسم پابرجاست و تغییر کاربری داده و تبدیل به میدان عمومی شده است.
روزنامه شرق
نظرات