حسینعلی راشد
1056 بازدید
حسینعلی راشد(۱۲۸۴-۱۳۵۹ش)، روحانی شیعه اهل ایران، نویسنده و سخنران مذهبی معروف. شهرت او به خاطر سالها سخنرانی در رادیو ایران است. این سخنرانیها هر هفته شب جمعه و نیز در مناسبتهای مذهبی انجام میشد. او از معدود روحانیانی بود که در سالهای ۱۳۲۰ش تا پیروی انقلاب اسلامی صدایش از رادیو ایران پخش میشد. راشد در دانشگاه تهران و مدرسه سپهسالار تدریس میکرد، فعالیتهای سیاسی نیز داشت و به علت سخنرانی علیه کشف حجاب به زندان رفت. مهمترین رویکرد سیاسی وی، حمایت از نهضت ملی شدن نفت بوده است. او پیشنهاد تصدی وزارت معارف را نپذیرفت و از نمایندگی مجلس شورای ملی نیز استعفا کرد. او فرزند ملا عباس تربتی است و کتاب فضیلتهای فراموش شده را در شرح حال پدرش نوشت. دو فیلسوف شرق و غرب و مقالات راشد از جمله آثار مکتوب اوست. مجموعه سخنرانیهای راشد نیز در چند مجموعه به چاپ رسیده است.
تولد و درگذشت
راشد، در تیر ۱۲۸۴ در روستایی در اطراف تربت حیدریه به دنیا آمد. پدرش، ملا عباس تربتی، مشهور به حاج آخوند بود.[۱] او در ۷ آبان ۱۳۵۹ش، بر اثر سکتۀ مغزی درگذشت و در بهشت زهرا تهران به خاک سپرده شد.[۲]
تحصیلات
تربت حیدریه
حسینعلی در تربت حیدریه به فراگیری قرآن، شعر، ادبیات فارسی و متونی دربارۀ اخلاق و تعلیم و تربیت در مکتب خانه پرداخت و برای ادامۀ تحصیل به مدرسۀ اسحاق خانی، که پدرش نیز در آنجا تدریس میکرد، رفت و درآنجا ادبیات عرب، منطق و برخی از متون فقه و اصول (معالم، بخشی از قوانین و یک جلد شرح لمعه) را آموخت.
مشهد
در شانزده سالگی به مشهد رفت و ۱۰سال درحلقۀ درس استادان آن شهر شرکت کرد. معانی و بیان را نزد ادیب نیشابوری، بقیۀ متون فقه و اصول را نزد میرزا محمد باقر مدرّس رضوی، سید جعفر شهرستانی، حسین بُرسی و محمد نهاوندی، و شرح اشارات و بخش امور عامه از اسفار ملا صدرا را نزد آقابزرگ شهیدی فراگرفت. سپس در درس خارج اصول میرزا محمد آقازاده خراسانی (دو دوره) و میرزا مهدی اصفهانی (یک دورۀ ناقص) شرکت کرد. از حاج آقاحسین قمی و شیخ موسی خوانساری به عنوان دیگر استادان او در دوره درس خارج در مشهد یاد شده است. راشد برخی از متونی را که آموخته بود نیز تدریس کرد و در عرصۀ موضوعات اجتماعی و ادبی و تاریخی، بهویژه دربارۀ تاریخ ادیان و مذاهب، به مطالعه پرداخت.
نجف
در ۱۳۱۰ش به نجف رفت و در درس خارج فقه سیدابوالحسن اصفهانی و خارج اصول میرزا محمدحسین نائینی شرکت کرد، ولی چند ماه بعد، به سبب بیماری به مشهد بازگشت.[۳]
فعالیتهای فرهنگی،اجتماعی، سیاسی
شروع منبر در شیراز و اصفهان
راشد در ۱۳۱۲ش به شیراز رفت و حدود یک سال و نیم در آنجا ماند. از همانجا منبر رفتن او آغاز شد و شخصیت او به عنوان خطیب شکل گرفت. وی در بازگشت از شیراز، بنا به تقاضا و اصرار مردم اصفهان، در آنجا ماند و حدود ۱۵ ماه بر منابر آن شهر به وعظ و خطابه پرداخت.
منبرهای راشد منظم و روشمند بود.[۴] او مطالب دینی را به زبان ساده و همهفهم بیان میکرد و آرام و شمرده سخن میگفت و سخنرانیهای رادیو ایران او پرشنونده بود. او نخستین روحانی و خطیبی بود که با رادیو ایران همکاری کرد و این همکاری ۳۷ سال ادامه یافت. از قول راشد نقل شده است که در ایام اوج مبارزات مردم در سال ۱۳۵۷ش، به رغم مخالفت او، سخنرانیهای گذشتهاش از رادیو پخش میشد.[۵] او زیاد منبر نمیرفت و در مجالس ترحیم نیز سخنرانی نمیکرد.[۶]
سخنرانی در رادیو
در پی دعوت رادیو ایران از او، شبهای نهم تا یازدهم محرّم ۱۳۶۱ (اوایل بهمن ۱۳۲۰) سخنرانی او از رادیو پخش شد. سپس، بر اثر استقبال فراوان شنوندگان، از ۱۶ بهمن ۱۳۲۰، سخنرانی او شبهای جمعۀ هر هفته و همچنین شبهای سوگواری از رادیو پخش میشد.[۷]
راشد در اواخر ۱۳۲۵ و اوایل ۱۳۲۶ش نخست برای زیارت عتبات به عراق رفت و سپس به سوریه، لبنان، فلسطین و مصر سفر کرد. او همچنین درسال ۱۳۲۹ش برای معالجه به اروپا رفت و بیش از ۷ماه در فرانسه، انگلیس، آلمان، سوئیس و ایتالیا ماند.[۸] در سه نوبت که راشد برای معالجه به اروپا رفت، مرتضی مطهری به جای او در رادیو به سخنرانی پرداخت.[۹]
مناصب دولتی
جایگاه مردمی راشد سبب شد که در ۱۳۳۰ش درهفدهمین دورۀ مجلس شورای ملی به نمایندگی برگزیده شود. او خیلی زود از نمایندگی استعفا کرد و دیگر در مجلس حضور نیافت. مناصب دیگری، ازجمله وزارت معارف، نیز به راشد پیشنهاد شد، ولی نپذیرفت.[۱۰] او در ۲۹ تیر ۱۳۳۱ در پشتیبانی از نهضت ملی نفت بیانیه صادر کرد.[۱۱]
راشد از ۱۳۱۶ش تا پایان عمر در تهران ساکن شد.[۱۲] او نخست در چاپخانۀ مجلس، به فهرستنگاری و تصحیح متون در حال چاپ، اشتغال یافت.[۱۳] وی در امتحان گزینش قُضات شرکت کرد، ولی پس از قبولی، از این شغل منصرف شد.[۱۴]
حمایت از حق رای زنان
در جریان انجمنهای ایالتی و ولایتی در سال ۱۳۴۲ راشد در پاسخ روزنامه کیهان که از او شرعی بودن حق رای زنان را سؤال کرده بود، پاسخ داده بود: «ما در منابع و مدارک اسلامی دلیلی بر عدم جواز نداریم». این موضع گیری راشد باعث شکل گیری جوی شدید علیه او شد. نعمت الله صالحی نجف آبادی نقل میکند: «در قم، صحن حرم حضرت معصومه(س) پر از جمعیت شده بود و شعار مرگ بر راشد سر میدادند و در تهران، خانه او را سنگباران کرده بودند و وی مجبور شد خانه خود را عوض کند».[۱۵]
زندان
به گفتۀ خود او، به دلیلی نامعلوم، در آذر ۱۳۱۴ به مدت ۷۵ روز به زندان افتاد و پس از آن نیز تا ۱۳۱۶، تحت نظر و ممنوع از منبر بود.[۱۶] ظاهرا این دستگیری به خاطر سخنرانی علیه کشف حجاب صورت گرفته است. وی، به تصریح خودش[۱۷] بر اثر فشارهایی که در این ماجرا به وی وارد شد، تا پایان عمر دچار نوعی بیماری عصبی بود.
تدریس در مراکز آکادمیک
راشد از ۱۳۲۶ش همزمان در مدرسۀ عالی سپهسالار(شهید مطهری کنونی) و دانشکدۀ علوم معقول و منقول دانشگاه تهران[۱۸] به تدریس فقه و فلسفه اسلامی پرداخت.[۱۹] سال ۱۳۴۲ش که فعالیتهای جدید آموزشی و پژوهشی دانشکدۀ علوم معقول و منقول در ۷ گروه آموزشی شکل گرفت، راشد به ریاست گروه فلسفه و حکمت اسلامی منصوب گردید و در ۱۳۴۵ش بازنشسته شد. از آن پس تا ۲سال پیش از فوت، فقط به تدریس در مدرسۀ سپهسالار اشتغال داشت.[۲۰]
آثار
آثار راشد شامل دو بخش است:
سخنرانی ها
بخش نخست، حاصل سخنرانیهای رادیویی اوست که علاوه بر انتشار در برخی روزنامهها، ازجمله اطلاعات و کوشش، مستقلاً نیز در چند مجموعه به چاپ رسیده،ازآن جمله است:
- سخنرانیهای راشد، شامل چند دوره از سخنرانیهای رادیویی او، در شش مجلد (تهران۱۳۲۱- ۱۳۲۴ش).
- فلسفۀ عزاداری سیدالشهداء، شامل سخنرانی او در یک دهۀ محرّم(تهران ۱۳۳۷ش).
- اسلام و قرآن، شامل مجموعۀ سخنرانیهای او دربارۀ قرآن(تهران۱۳۴۰ش).
- آخرین سخنرانیهای راشد، شامل سخنرانیهای او از مهر ۱۳۵۶ تا مهر ۱۳۵۷ است (با مقدمۀ مهدی محقق؛ تهران۱۳۸۱ش).
آثار مکتوب
بخش دوم،آثار مکتوب اوست، ازجمله:
- دو فیلسوف شرق و غرب: صدرالمتألهین و انیشتین، که در آن نظریۀ نسبیت انیشتین و حرکت جوهری ملاصدرا را توضیح داده است (تهران ۱۳۱۸ش).
- فضیلتهای فراموش شده: شرح حال حاج آخوند ملا عباس تربتی. راشد در این اثر ضمن بیان خاطراتی دربارۀ پدرش، مطالبی نیز دربارۀ خود آورده است (با مقالهای از جلال رفیع؛ تهران۱۳۶۹ش).
- تفسیر قرآن: سورۀ حمد و بقره (تهران ۱۳۷۱ش).
- راشد مقالاتی نیز برای روزنامههای اطلاعات و ایران و مجلاتِ مهر، شهربانی و ایران امروز مینوشت.[۲۱] مجموعه مقالات وی در روزنامۀ اطلاعات در فاصلۀ سالهای ۱۳۱۹ تا ۱۳۲۴ش مستقلاً با عنوان مقالات راشد چاپ شد (تهران۱۳۸۱ش).
- او همچنین رسالههایی به عربی در برخی ابواب یا مباحث اصول فقه، از جمله "مشتق"، "طلب و اراده"، "برائت"، "استصحاب"، "حجیت ظواهر قرآن" و "حجیت خبر واحد"، تألیف کرده که به چاپ نرسیده است.[۲۲]
پانویس
- حسینعلی راشد، فضیلتهای فراموش شده، صص۱۱۰، ۱۳۰، ۱۳۳- ۱۳۴؛ حسینعلی راشد، زندگینامۀ خودنوشت، ص۱۲، ۱۸- ۲۰؛ ریحان یزدی، آینۀ دانشوران، ص۶۶؛ سپهرم، تاریخ برگزیدگان و عدهای از مشاهیر ایران و عرب، ص۳۸۶
- راشد بتول، یاد پدر، ص۴۳؛ برای آگاهی از انتقادهایی که به راشد میشد و پاسخ آن، رجوع کنید به حجتی کرمانی، ص۶۶- ۷۰
- حسینعلی راشد، فضیلتهای فراموش شده، صص۱۷۸- ۱۷۹؛ حسینعلی راشد، زندگینامۀ خودنوشت، ص۱۲- ۱۳؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، ج۲، ص۶۷۲؛ نیز رجوع کنید به مشار، مؤلفین کتب چاپی فارسی و عربی، ج۲، ستون ۹۲۸
- رجوع کنید به محقق، یادی از مرحوم راشد، ص۶۱
- رجوع کنید به حجتی کرمانی، راشد و حقی که بر ما داشت، ص۷۰؛ دربارۀ ویژگیها، موضوعات و شیوۀ سخنرانیهای او، رجوع کنید به حسینعلی راشد، زندگینامۀ خودنوشت، ص۱۴؛ خوانساری، سخنانش شنونده را مسحور میکرد، صص۸۲- ۸۳؛ محقق، یادی از مرحوم راشد، صص۶۰- ۶۱؛ راشد بتول، یاد پدر، صص۲۳- ۲۶
- محقق، یادی از مرحوم راشد، ص۶۱
- راشد حسینعلی، زندگینامۀ خودنوشت، ص۱۵؛ نیز رجوع کنید به راشد بتول، یاد پدر، صص۲۳- ۲۴؛ سپهرم، تاریخ برگزیدگان و عدهای از مشاهیر ایران و عرب، ص۳۸۶
- رجوع کنید به مشار، مؤلفین کتب چاپی فارسی و عربی، ج۲، ستون ۹۲۸
- حجتی کرمانی، راشد و حقی که بر ما داشت، ص۶۷؛ راشد بتول، یاد پدر، ص۲۵
- رجوع کنید به شهیدی، چند خاطره از خطیب وارسته مرحوم راشد، صص۴۸- ۵۰؛ راشد بتول، یاد پدر، ص۲۹؛ نیز رجوع کنید به جلالی، حیات راشد: مروری بر زندگی علمی و سیاسی شیخ حسینعلی راشد، ص۲۶۲
- رجوع کنید به ترکمان، ضمیمه، نقدی بر مصدق و نبرد قدرت- به انضمام اسنادی دربارۀ رابطۀ علما با دکتر مصدق، ص۵۳
- راشد بتول، یاد پدر، ص۲۳؛ مشار، مؤلفین کتب چاپی فارسی و عربی، ج۲، ستون ۹۲۸
- راشد بتول، یاد پدر، ص۲۸
- راشد بتول، یاد پدر، ص۲۸-۲۹
- لطفی، مجتبی، شوکران اندیشه(خاطرات صالحی نجف آبادی)، تهران، ۱۳۹۵، ص۱۶۲
- حسینعلی راشد، فضیلتهای فراموش شده، صص۱۳- ۱۴؛ نیز رجوع کنید به راشد بتول، یاد پدر، ص۲۳
- راشد، زندگینامۀ خودنوشت، ص۱۴
- نام آن از ۱۳۴۳ش: دانشکدۀ الهیات و معارف اسلامی
- راشد، زندگینامۀ خودنوشت، ص۱۸؛ کسائی، استاد راشد و گروه فلسفۀ دانشکدۀ الهیات، صص۱۱۲-۱۱۳
- کسائی، استاد راشد و گروه فلسفۀ دانشکدۀ الهیات، صص۱۱۷- ۱۱۸
- راشد حسینعلی، زندگینامۀ خودنوشت، ص۱۴
- راشد حسینعلی، زندگینامۀ خودنوشت، ص۱۴
منابع
- آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: نقباء البشر فی القرن الرابع عشر، مشهد، ۱۴۰۴ق.
- ترکمان، محمد، نقدی بر مصدق و نبرد قدرت- به انضمام اسنادی دربارۀ رابطۀ علما با دکتر مصدق، تهران، ۱۳۷۱ش.
- جلالی، غلامرضا، "حیات راشد: مروری بر زندگی علمی و سیاسی شیخ حسینعلی راشد"، پیام حوزه، سال۶، ش۳، (پاییز ۱۳۷۸).
- حجتی کرمانی، محمدجواد،"راشد و حقی که بر ما داشت"، در «با راست قامتان پهنۀ اندرز»: یادنامۀ راشد، به کوشش جعفر پژوم، تهران: انتشارات سخن، ۱۳۸۷ش.
- خوانساری، محمد،"سخنانش شنونده را مسحور میکرد"، در «با راست قامتان پهنۀ اندرز»: یادنامۀ راشد، به کوشش جعفر پژوم، تهران: انتشارات سخن، ۱۳۸۷ش.
- جرعهای از دریا (دوره سه جلدی)، سیدموسی شبیری زنجانی، مؤسسه کتابشناسی شیعه
- راشد، بتول،"یاد پدر"، در «با راست قامتان پهنۀ اندرز»: یادنامۀ راشد، به کوشش جعفر پژوم، تهران: انتشارات سخن، ۱۳۸۷ش.
- راشد، حسینعلی، فضیلتهای فراموش شده: شرح حال حاج آخوند ملاعباس تربتی، تهران، ۱۳۶۹ش.
- همو، "زندگینامۀ خودنوشت"، در «با راست قامتان پهنۀ اندرز»: یادنامۀ راشد، به کوشش جعفر پژوم، تهران: انتشارات سخن، ۱۳۸۷ش.
- ریحان یزدی، علیرضا، آینۀ دانشوران، با مقدمه و تعلیقات و اضافات ناصر باقری بیدهندی، قم، ۱۳۷۲ش.
- سپهرم، امیرمسعود،تاریخ برگزیدگان و عدهای از مشاهیر ایران و عرب، تهران، ۱۳۴۱ش.
- شهیدی، سیدجعفر، "چند خاطره از خطیب وارسته مرحوم راشد"، در «با راست قامتان پهنۀ اندرز»: یادنامۀ راشد، به کوشش جعفر پژوم، تهران: انتشارات سخن، ۱۳۸۷ش.
- کسائی، نورالله، "استاد راشد و گروه فلسفۀ دانشکدۀ الهیات"، در «با راست قامتان پهنۀ اندرز»: یادنامۀ راشد، به کوشش جعفر پژوم، تهران: انتشارات سخن، ۱۳۸۷ش.
- محقق، مهدی، "یادی از مرحوم راشد"، در «با راست قامتان پهنۀ اندرز»: یادنامۀ راشد، به کوشش جعفر پژوم، تهران: انتشارات سخن، ۱۳۸۷ش.
- مشار، خانبابا، مؤلفین کتب چاپی فارسی و عربی، تهران، ۱۳۴۰- ۱۳۴۴ش.
- لطفی، مجتبی، شوکران اندیشه(خاطرات صالحی نجف آبادی)، تهران، ۱۳۹۵.
نظرات