فریده دیبا به روایت اسناد ساواک
1792 بازدید
1ـ سوابق فریده دیبا:
فریده قطبى فرزند باقر امجدالسلطان در سال 1296 1ه ش ـ در تهران بدنیا آمد. وى پس از سپرىنمودن تحصیلات ابتدایى از مدرسه ژاندارک دیپلم گرفت و در سال 1315 ه ش با سهراب دیبا ازدواج کردو در سال 1317 اولین و آخرین فرزند آنان به نام فرح بدنیا آمد.
سهراب دیبا ـ پدر فرح ـ اصالتا اهل آذربایجان بود. او تحصیلاتش را در ایران، مسکو و پاریس بهپایان رساند و در ارتش استخدام شد و در درجه سروانى به مرض سل درگذشت. فریده دیبا ـ مادر فرح ـپس از فوت شوهر ازدواج نکرد و چون فریده فقیر بود با برادرش محمدعلى قطبى زندگى مىکرد اینخواهر و برادر اهل رشت بودند. و قطبى نیز زندگى او را تأمین مىکرد فریده تنها فرزند خود به نام فرح رانیز همراه داشت که قطبى خرج او را هم مىداد، البته خیلى فقیرانه. همسر قطبى به نام لوئیز از ایل بختیارىبود و آنها داراى یک پسر به نام رضا بودند. پس از فوت شوهر فریده تا ازدواج فرح با محمدرضا، این جمعبا هم زندگى مىکردند و یک خانواده را تشکیل مىدادند. قطبى پدر تنها نانآور خانواده بود که شغلش اومهندسى ساختمان بود و گاهى کارى به او رجوع مىشد و درآمد کمى داشت ولى به هر حال با درآمد کمباید مىساخت.
این جمع پنج نفره با هم زندگى مىکردند تا اینکه قطبى پسرش را براى تحصیلات عالیه به پاریساعزام کرد و رضا علیرغم پول کم با سختى موفق شد تحصیلات خود را در پلىتکنیک پاریس به پایانرساند و همان دورهاى را طى کند که صفى اصفیا و سرتیپ ریاحى طى کرده بودند.2
2ـ ازدواج محمدرضا پهلوى با فرح دیبا
محمدرضا پهلوى پس از اینکه از نازایى ثریا مطمئن شد در صدد برآمد تا او را طلاق دهد و در سال1336 او را طلاق داد3 و دربار ایران رسما طلاق ثریا را اعلام کرد. محمدرضا پهلوى در جستجوىازدواجى دیگر بود تا فرزند خلفى براى پدرش ـ رضاخان ـ باشد.4 پس از مدتى و شایع شدن اخبار وگزارشهاى گوناگون و گاها متناقض، فرح دیبا ـ دانشجوى مدرسه معمارى پاریس ـ در مسیر شاه ایرانقرار گرفت و با وساطت اردشیر زاهدى این دو به هم معرفى و آشنا شدند. پس از مذاکرات ابتدایى ارتباطزن و شوهر آینده شروع شد تا بررسىهاى لازم صورت گیرد. دربار ایران موضوع ازدواج محمدرضا بافرح دیبا را اعلام نمود با ازدواج فرح با محمدرضا، او از خانه مادرى به دربار راه مىیافت. مقدمات جشنعروسى آماده گردید و در آبان 38 با هم ازدواج کردند. این ازدواج نه تنها مسیر زندگى فرح، بلکه خانوادهو نزدیکان و اقوام او را نیز عوض کرد. خانواده دیبا و قطبى به ناگاه خود را در دربار و طبقهاى برتر یافتند.تغییر این موقعیت اجتماعى تحولات شگرفى را به دنبال داشت که مهمترین آن برخوردارى از امتیازاتویژه اقتصادى، سیاسى، اجتماعى و... بود که آنان را از طبقات دیگر متمایز مىکرد. خانواده فرح درموقعیت جدید هر کدام به پُست و مقامى رسیدند و با سفارش فرح امتیازات پولسازى کسب کردند.ارتشبد سابق حسین فردوست در خاطراتش وضعیت جدید دیباها را چنین بیان مىکند:
با ازدواج محمدرضا با فرح دیبا، یکباره وضع این خانواده فقیر دگرگون شد. از سراسر کشور هر چه «دیبا»بود با شجرهنامه به کاخ مراجعه کردند و او نیز همه را به عنوان «دیبا» پذیرفت که تعدادى نبودند! قطبى (پدر)مقاطعهکارىهاى سازمان برنامه را منحصر به خود کرد و با کمک اصفیاء که در آن زمان رئیس سازمان برنامهبود؛ با 25% استفاده به افراد دیگر واگذار مىکرد. بدین ترتیب ظرف 2 ـ 3 سال ثروت او به میلیاردها تومانرسید. فرح نیز چپاول کرد و «دیبا»هاى واقعى و قلابى همه چپاول کردند و تعدادشان در تهران که مهمهاىآنها بودند و جمعهها به کاخ دعوت مىشدند، به 250 رسید. همه دیباها به سازمان برنامه و دریافت مقاطعههاى بزرگ روى آوردند و براى دیگران چیزى نماند جز اینکه با پرداخت 25% به خانواده «دیبا»دست و پایى کنند و مقاطعهاى بگیرند. در میان اینها بخصوص فردى بود به نام مهندس دیبا که واقعا غوغاکرد. اطلاع دقیق دارم که فقط مهندس قطبى (پدر رضا قطبى)، مجید اعلم (دوست شب و روز محمدرضا) ومهندس دیبا (یک جوان حداکثر 35 ساله) حدود 80% مقاطعههاى بزرگ کشور را از سازمان برنامه اصفیا ومجیدى مىگرفتند و با 25% حق و حساب به دیگران مىدادند.5
یکى از این دیباها، فریده مادر فرح بود. و از امتیازات متعددى برخوردار شد که در ادامه به مباحثعمده آن مىپردازیم.
3ـ فریده دیبا در موقعیت جدید:
با ازدواج فرح ـ یگانه فرزند فریده ـ او نیز تنها شد. لذا فرح براى رفع تنهایى خود و مادرش ـ او را بهدربار آورد تا برایشان دلتنگى پیش نیاید. فریده و فرح موقعیت خود را فرصتى براى جبران مافات یافتندو تمام تلاششان را براى بهرهورى و برخوردارى هر چه بیشتر نمودند. فریده در دوران قبل از ازدواج فرح،درآمد مختصرى نیز از راه خیاطى داشت که با وضعیت جدید زیبنده مادر بزرگ ولیعهد نبود که از راهخیاطى امرارمعاش نماید یا حتى دست به سیاهى و سفیدى بزند، براى همین تماما به استراحت و تفریح وخوشگذرانى پرداخت تا خستگى چندین و چند ساله را از تن بزداید. اگر چه بهرهورى از زندگى مرفه وهمراه با آسایش و راحتى قابل تصور است اما تنپرورى، ولخرجى، لاابالیگرى و اشرافىگرى و چوبحراج زدن به سرمایهها و خزانه مردم کارى نابجا و از سرسیرى بود که درباریان به آن پرداختند. آنچه اینبازیها، تاراجها، غارتگریها و هزینههاى نجومى و غیرقابل تصور را به نقطه غیرقابل تحمل و به افلاسکشیدن خزانه کشور مىرساند رقابتها، چشم و هم چشمىها، حسادتها و بخالتها، زیادهخواهىها،سبقت درباریان از یکدیگر در تاراج منابع ملى و خزانه مردم و دولت بود. زنان و مردان دربارى براىبهرهمندى هر چه بهتر و بیشتر و سبقتجویى از دیگران، دنبال هزینه هر چه بیشتر بودند نمونه اینرقابتها مجادلات دیباها و پهلویها بود. ملکه مادر چشم دیدن دیباها را نداشت فریده دیبا نیز از ملکهمادر و خواهرهاى شاه دل پُرى داشت که نتیجه آن برداشتهاى هر چه بیشتر از منابع مالى و ارزى کشوربود.
به این خاطر دیباها خود را صاحب حقوق مىدانستند که مادر ولیعهد از آنان بود و مستحق بهرهمندشدن از خوانگسترده ایران، لذا تا توانستند بیتالمال را چپاول کردند. جالب اینکه با مطالعه کتابخاطرات دیباها و پهلویها متوجه این مطلب مهم مىشویم که هر یک غارتگرى طرف دیگر را دلیل سقوطرژیم مىداند. در این قسمت مرورى بر اقدامات گوناگون فریده دیبا در بهرهمندى از بیتالمال ایران وزندگى سراسر اشرافى او مىکنیم.
4ـ مسئولیتهاى فریده دیبا
فرح پهلوى با تولد اولین فرزندش ـ رضا ـ که عنوان ولیعهد بخود گرفت موقعیت خود را در دربار پهلوى تثبیت نمود. او مادر ولیعهد بود و دستوراتش در وزارتخانهها و سازمانها بدون مخالفت اجرامىشد! و تنها چیزى که او را محدود مىکرد استبداد محمدرضا شاهى بود که گاهى اوقات با زیادهخواهىهاى فرح مقابله مىکرد، فرح با سوءاستفاده از این موقعیت به نام کارهاى اجتماعى دست بهاقدامات گوناگونى زد و به تأسیس سازمانها و نهادهاى به اصطلاح خیریه اقدام کرد که جملگى براىاشتغال دیباها و چپاول آنان و عوامفریبى و بهرهبردارى تبلیغى و رسانهاى براى تقویت و استحکام رژیمپهلوى بود. فریده دیبا نیز به تأسى از دخترش با همان اهداف و برنامهها البته در مقیاس کوچکتر دست بهاقداماتى زد تا خود را همراه و همدوش دخترش در کمک به محرومان معرفى نماید. به همین دلیل درتعدادى از سازمانهاى تحتنظر فرح داراى مسئولیت بود. سند دربار پهلوى مناصب فریده دیبا را اینچنینبر مىشمرد:
1ـ قائممقام بنگاه حمایت مادران و نوزادان.
2ـ قائممقام مرکز طبى کودکان
3ـ قائم مقام جمعیت ملى مبارزه با سرطان
4ـ عضو شورایعالى مرکز طبى کودکان
5ـ قائممقام جمعیت بهزیستى و آموزشى فرح پهلوى
6ـ قائممقام سازمان ملى انتقال خون ایران
7ـ قائممقام جمعیت شیروخورشید.6
فریده دیبا در این سالها، دوران میانسالى را پشت سر گذاشته و وارد دوره پیرى شده است، آیا یکپیرزن توان قائممقامى هفت سازمان را دارد که همگى این نهادها نیاز به تحصیل و تخصص داشت که فریدهدیبا سواد قابل قبولى براى چنین مناصبى را نداشت مگر اینکه چنین تصور شود که اصل پایهگذارىسازمانهاى فوق براى صرف بودجه، پولسازى و تأمین منصب براى نزدیکان و استفاده تبلیغى از آنها بود.اما فریده اهداف دیگرى نیز داشت که قبول چنین مناصبى براى آن اهداف و برنامهها و اجرایى کردنطرحهایش لازم بود. داشتن مسئولیت رسمى، اختیار تصمیمگیرى و تصمیمسازى راجع به تمام امکانات آن سازمان را به فرد مىداد و فریده نیز با این محمل مىتوانست افراد مورد نظرش را در سازمانهاى تحتمدیریتش منصوب نماید که به نوبه خود، آنها نیز به نان و نوایى برسند. امتیاز دیگر، بهرهمندى از مزایاىشغلى و مدیریتى و چنگ انداختن بر منابع ارزى و ریالى سازمانهاى مورد نظر بود. او بدین وسیلهمىتوانست به بهانه مأموریت ادارى به سفر خارجى برود و دور دنیا به تفریح بپردازد و صورت رسمى به آنها بدهد و هزینههاى سفر را بر آن سازمان تحمیل نماید. لذا دادن مسئولیتهاى مختلف بیشتر با اینهدف صورت مىگرفت.
5ـ سفرهاى داخلى و خارجى
فریده دیبا در طول حضورش در دربار پهلوى سفرهاى زیادى در داخل و خارج کشور داشت؛ ولى دربیشتر سفرهاى فرح نیز با او همراه بود. سفرهاى داخلى فریده مثل اکثر درباریان، به مناطق خوش آب وهواى مناطق شمالى کشور بود یا سفر به جزیره کیش که در ایام تعطیلات نوروزى صورت مىگرفت، او درمازندران هم کاخى داشت که بیشتر در تابستان از آنجا استفاده مىکرد. اما سفرهاى خارجى او متعدد ومستمر بود. فریده دیبا قبل از ازدواج دخترش از ایران خارج نشده بود اما با ملکه شدن فرح او نیز اینفرصت را بدست آورد که به اقصى نقاط جهان سفر نماید او معمولاً در سفرهاى دست جمعى خانوادهشاهى به سنموریتس در زمستان حضور داشت که تمام هزینه این سفرها توسط دربار تأمین مىشد.سفرهاى رسمى و شخصى وى به کشورهاى مختلف معمولاً با هزینه دولت انجام مىگرفت. این سفرها یابه دلیل علاقه خود شخص و یا به بهانه دعوت دیگر کشورهایى که با رژیم پهلوى ارتباط داشتند صورتمىگرفت. سفرهاى او نیز همچون سایر سفرهاى درباریان عمدتا با همراهان زیاد انجام مىگرفت کههزینهها را بالا مىبرد. در یکى از این دعوتنامهها آمده است:
حضور مبارک سرکار علیه بانو فریده دیبا
با کمال احترام معروض مىدارد: در مورد دعوتنامه همسر حضرت رئیس جمهورى هند از سرکار علیه براىمسافرت به آن کشور همان طور که مقرر فرموده بودند: به سفارت هند اطلاع داده شد که سرکار علیه از 16 تا23 اکتبر 1973 به هند مسافرت خواهند فرمود و مراتب را به همین نحو به استحضار همسر حضرت رئیسجمهور هند خواهند رساند. برنامه این سفر بدین شرح اعلام شد:
1ـ روز اول ملاقات با خانم گرى رئیس جمهور هند.
2ـ روز دوم ملاقات با خانم ایندیرا گاندى نخستوزیر وسپس بازدیداز مرکز صنایع دستى موزه هند دردهلى نو
3ـ روز سوم بازدید از یکى از دهات نزدیک شهر دهلى
4ـ روزهاى چهارم و پنجم سفر به آگرا واقع در 160 کیلومترى دهلى و بازدید از تاجمحل و سایر نقاط دیدنىآنجا و سپس به جیپور و قلعه امیر و آثار تاریخى دوره مغول.
5ـ روز ششم سفر به بمبئى و روز هشتم به پونا و در ادامه سند ذکر شده: هرگاه سرکار علیه مایل باشند توقفخود را در هند براى مدت بیشترى ادامه دهند با خوشوقتى آمادهاند برنامه دیگرى مثلاً براى مسافرت درجنوب هند و دیدار از شهر Mysore که بخصوص از لحاظ دو معبد مهم هند و به اسامى HALddid وBElur مربوط به قرن ششم معروف مىباشد تنظیم نمایند.
مطالعه موارد فوق نشان مىدهد سفرى هشت روزه تنها براى تفریح و بازدید از مناطق تاریخى وخوش آب و هوا صورت گرفته که براى خانم فریده دیبا به قولى تردماغى ایجاد نماید.7
همراه داشتن تعدادى از دوستان و اقوام هزینه سفر را بیشتر مىکرد. سندى درباره هیأت همسفر فریدهدیبا به مغرب مىنویسد: جناب آقاى خوانسارى معاونت محترم وزارت امورخارجه
بانوانى که افتخار همراهى سرکار علیه بانو دیبا را در این مسافرت دارند به شرح زیر مىباشند:
1ـ بانو پروانه قریب همسر رئیس کل تشریفات شاهنشاهى
2ـ بانو افسر صدرى همسر استاندار فارس
3ـ بانو لیادُخت سام همسر استاندار اصفهان
4ـ بانو مهین هاشمىنژاد همسر فرمانده گارد شاهنشاهى
5ـ خاتم دکتر لوسیا پیرنیا
6ـ خانم نسرین امیر طهماسب
7ـ دوشیزه عذرا صادقیان8
خریدهاى انبوه و دادن مهمانىهاى متعدد با لیست بلند بالایى از مدعوین در طول مسافرت، هزینهسفرها را به مراتب سنگینتر مىکرد، سند دربار پهلوى درباره دادن مهمانى فریده در سفر به اسپانیامىنویسد:
سرکار علیه بانو فریده دیبا در چند روز اقامت در اینجا از نقاط دیدنى مادرید دیدن فرمود. و شب سوم ورودضیافت مجلسى با شرکت اعلیحضرتین پادشاه و ملکه سابق بلغارستان و علیاحضرت ملکه سابق آلبانى ووالاحضرت پرنس قفقاز و اغلب سفیران و مقامات عالیرتبه اسپانیا و بانوان در سفارت شاهنشاهى برگزارشد که قسمتى از صورت هزینه این سفر 3850 دلار ذکر گردید.
اما مخارج کمرشکن سفرهاى اینچنینى تمام شدنى نبود و گاهى اوقات تأخیر درپرداخت طلب فروشندگان و سرویسدهندگان سفرها باعث آبروریزى نیز مىشد متناین سند که درباره سفر فریده به اسپانیا است را بخوانید:
ریاست محترم تشریفات کل شاهنشاهى9
محترما به عرض مبارک مىرساند: به طورى که استحضار دارند در مهر ماه سال جارى اینجانب در رکابسرکار علیه بانو دیبا به کشور مغرب و از آنجا به کشور اسپانیا عزیمت نمودم.
هنگام ورود به شهر مادرید سرکار علیه بانو دیبا مقرر فرمودند چون مقدارى از لوازم و چمدانها مورد نیازنیست قبلاً به وسیله هواپیما به تهران ارسال شود. در اجراى اوامر جهت ارسال 31 عدد چمدان به وزن 551 کیلو اقدام لازم به عمل آمد منتهى مقاماتهواپیمایى (ایبریا) قبلاً مخارج حمل را مطالبه مىنمودند در نتیجه با ضمانت سفارت شاهنشاهى ایران دستور حمل چمدانها صادر گردید. شرکت ارفرانس هزینه مزبور را در وجه شرکت هواپیمایى ایبریا پرداخت و به حساب منظور نماید اکنون سفارت شاهنشاهى ایران در مادرید طى نامهاى اعلام نموده است که این پول (76347 ـ پزتا معادل ـ/1100 دلار) هنوز به شرکت هواپیمایى ایبریا پرداخت نشده و مرتبا از سفارت طلبکارى مىنمایند.
با عرض مراتب بالا و باتوجه به اینکه تأخیر در تسویه حساب هواپیمایى ایبریا براى سفارت ایران خوشآیند نیست استدعا دارد مقرر فرمایند در مورد پرداخت این بدهى اقدام لازم معمول و نتیجه را امر بهابلاغ فرمایند.
محمدرضا پهلوى سفرهاى اینچنینى فریده را براى تفریح و تردماغى براى خودشان واطرافیان مىداند.
اسداله علم درباره مخارج سفرهاى فریده دیبا مىنویسد:
در ضمن کارهاى جارى صورت حساب مخارج سفر یک هفتهاى سرکار علیه فریده خانم علیاحضرتشهبانو به غنا بود در حدود پانصد هزار تومان فرمودند، بسیار خوب بدهید، ولى این درویش خانم وقتى کهتصمیم به این مخارج مىگیرند، چرا درویش نیستند و چرا براى ما ناز مىکنند؟ انسان یا یک چیزىمىخواهد یا نمىخواهد. اگر مىخواهند دیگر چرا دروغى بگوید نمىخواهم، ولى شما باید بفهمید و به من بدهید؟ عرض کردم به هر صورت سفرشان بىاثر هم نیست. خوب، بالاخره یک تبلیغاتى براى ایران است،فرمودند چه تبلیغاتى؟ مگر ما حالا احتیاج به این کارها داریم؟ البته اثرش یک تفریح و تردماغى براىخودشان و اطرافیان ایشان است.10
موارد غیر قابل تصور و گاها جنونآمیز در صرف پولهاى مردم ایران توسط درباریان انجام مىگرفت که به چند مورد محدود نمىشد. استفاده از هواپیماى اختصاصىکه فریده دیبا در سفر به رومانى استفاده کرد نمونهاى از آن است.
6ـ هدایاى فریده به خارجیان
رژیم پهلوى به ویژه مسئولین عالیرتبه و درباریان به مدعوین خارجى هدیه مىدادندو در سفرهایى که به خارج داشتند به سران کشورى که به آن سفر مىکردند، نیز هدیهمىدادند و این مسئله رویهاى قانونى به خود گرفت.11
این هدایا گرانقیمت و عمدتا طلا، نقره، برنز، قالىهاى ابریشمى و بهترین خاویارجهان بود و در بودجه دربار پهلوى ردیف مستقل براى آن تعریف شده بود، و به لحاظتعداد، تنوع و تکرار آن قدر مىباشد که تألیفى جداگانه مىطلبد. فریده دیبا از طریق فرحبر خوان گسترده ایران دستى داشت و در این زمینه نیز گشادهدستى مىنمود. در یکى ازاسناد دربار پهلوى درباره هدایاى سفر فریده دیبا مىخوانیم :
شماره: 2/114 12
به عرض جناب آقاى علم وزیر محترم دربار شاهنشاهى برسد
حسبالامر آنجناب وسایل سفر سرکار علیه بانو فریده دیبا به سنگال فراهم و هزینههاى انجام شده بشرحزیر مىباشد:
1ـ وجه نقد تقدیمى 000/500 ریال
2ـ بهاى 15 سکه 212 پهلوى طلا 000/360/1 ریال
3ـ مبلغ سه هزار دلار تراولز چک 000/360/1 ریال
4ـ بهاى 50 سکه یک پهلوى طلا 500/177 ریال
5ـ بهاى 50 سکه نیم پهلوى طلا 000/79 ریال
6ـ بهاى یک تخته قالى نائین گل ابریشم 000/355 ریال
7ـ بهاى 3 عدد سینى نقره 750/132 ریال
8ـ بهاى یک تخته قالیچه تمام ابریشم 000/355 ریال
9ـ بهاى سه عدد قوطى سیگار رومیزى بزرگ 380/70 ریال
10ـ بهاى 3 عدد قوطى سیگار رومیزى کوچک 450/47 ریال
11ـ بهاى 5 عدد سنجاق سینه طلا فیروزه نشان 000/148 ریال
12ـ بهاى 4 جفت دکمه سردست فیروزه نشان 000/46 ریال
13ـ بهاى 5 کیلو خاویار 000/25 ریال
14ـ بهاى 12 کیلو پسته 280/5 ریال
15ـ عوارض گذرنامه 6 نفر 000/60 ریال
16ـ بهاى 6 بلیط هواپیما 640/821 ریال
که جمعا مخارج انجام شده بالغ بر 000/318/4 ریال مىباشد استدعا دارد چنانچه موافقت فرمایند وجهفوق از دولت مطالبه گردد.13
سندى دیگر درباره هزینه هواپیماى اختصاصى فریده دیبا مىنویسد :
پیرو نامه شماره 15157 مورخ 24/8/55 به پیوست دو فقره صورتحساب مربوط به هزینه بنزین هواپیماىاختصاصى (جت فالکون) حامل سرکار علیه بانو فریده دیبا مادر گرامى علیاحضرت شهبانو به مبلغ 705دلار که از سفارت شاهنشاهى ایران ـ بوخارست ـ واصل شده ارسال مىگردد.14
7ـ جواهرات
خرید انواع سنگهاى قیمتى مثل: برلیان، الماس، زمرد، یاقوت، فیروزه و... یکى از تفریحهاى زناندربارى بود. آنان براى خرید هر چه بیشتر جواهرآلات باهم رقابت داشتند و هرکدام براى سبقت گرفتناز دیگران هزینه بیشترى مىکرد تا بر او غالب آید. اینگونه چشم و هم چشمىها به ویژه در جشنها ومراسم خودنمایى مىکرد. جداى از رقابتهاى بچگانه و مسخره، خرید اشیاى قیمتى حکم پسانداز نیزبراى آنان داشت و مىتوانستند در ایام دربدرى و فرار از کشور از آن استفاده بهینه ببرند و به پول نقد تبدیل کنند و سهام بخرند و.... فریده دیبا، با حمایتهاى مستمرى که از طرف فرح پهلوى مىشد در این زمینه نیزمطالبات بىپایانى داشت، در یکى از سفارشات او مىخوانیم:
یک بسته حاوى دو گردنبند مروارید و یک جفت مروارید مخصوص تهیه گوشواره به پیوست عودت دادهمىشود خواهشمند است بسته مزبور را به آقاى Motejl مسترد فرمایید. یک جفت از مرواریدهاى ارسالىمورد پسند سرکار علیه بانو فریده دیبا واقع گردید که برداشته شد و مبلغ 1090 دلار بهاى آن نقدا پرداختشد. رئیس کل تشریفات شاهنشاهى هرمز قریب.15
بعضى دیگر از سفارشهاى او بدین شرح مىباشد:
1ـ یک جفت گوشواره مروارید اعلا کار دست برلیان مامک کارى شده به مبلغ 10000 تومان
2ـ یک آویز برلیانت گرد پاک و سالم و بى عیب به وزن 95/3 قیراط 1200000 ریال16
3ـ یک عدد گردنبند گوى طلاى 18 عیار با سنگهاى جدید 614000 17 ریال
4ـ یک عدد گردنبند گوى طلاى 18 عیار با سنگهاى عقیق 120/133 ریال
5ـ گردنبند آویز، دکمه سردست هشت فیروزه و یک ردیف یاقوت کبود 11000 ریال
6ـ اللّه برلیانت با زنجیر طلاى سفید 40000 ریال18
7ـ انگشتر مروارید درجه برلیانت مارکیز و گرد 48/3 قیراط 125000 ریال19
فریده دیبا لوازاماتى از طلا، نقره و برنز داشت و به طور کلى هزینههاى او در نوع خوداشرافى و تجملى بود که از خزانه مردم ایران هزینه مىشد.
8ـ کاخهاى فریده دیبا
همان طور که قبلاً ذکر شد، فریده دیبا به همراه فرح به دربار آمد و در کاخ رضاشاه مستقر شد. اگرچهدر ابتدا براى ساخت کاخى جدید برنامهریزى نکرد اما حواشى اقدامات او در این زمینه مبالغى به مراتببیشتر از هزینه چندین کاخ را شامل مىشد. خرجهاى او براى تعمیر کاخ و سفارشات او براى ساخت کاخدر کنار دریا در شمال و خانه پاریس و.. بالغ بر میلیونها تومان مىشد. هزینههاى اینچنینى فریده به قدرىبالا بود که باعث ناراحتى شاه و مسئولین مالى دربار و شخص علم گردید. بنحوى که مسئول مالى دربارپهلوى پس از چندین و چند بار تعمیر و افزایش بناى کاخ فریده، در پىنوشت یکى از اسناد و درخواستفریده از سراستیصال مىنویسد:
امور مالى دربار شاهنشاهى، تلفنى به جناب آقاى کامبیز آتاباى اطلاع دهید واللّه باللّه سر گنج طلا ننشستهایم وسواى بودجه معین، محلى براى تأمین نداریم شما را به خدا رحمى کنید و با ما همکارى نمایید و نگذاریدآبروى دستگاه برود. در هر حال این هزینه را یادداشت کنید. هزینه درخواستى فریده به شرح ذیل، مىباشد:
به امور مالى دربار شاهنشاهى
موضوع: ترمیم سرویس بهداشتى کاخ سرکار علیه فریده دیبا (مجاور کاخ)
حسبالامر سرکار علیه بانو فریده دیبا تعمیرات کاخ و همچنین دستشویى و توالت ضلع شرقى کاخ کهمسدود شده شروع گردیده هزینه تعمیرات فوق در حدود 2000000 ریال برآورد مىگردد، خواهشمنداست دستور فرمایید اعتبار لازم تأمین و نتیجه را اعلام فرمایید.20
چند مورد هزینههاى دیگر فریده براى کاخهایش به نقل از اسناد دربار عبارتند از:
1ـ براى خرید بعضى لوازم و اثاثیه ویلاى کوچک کاخ سعدآباد 000/80 ریال به عنوان پیش پرداخت.
2ـ تهیه موکت براى کاخ فریده از هندوستان 20/19222 روپیه21
3ـ هزینه آشپزخانه کاخ فریده دیبا 7720641 ریال22
4ـ خرید سیستم تهویه از امریکا 9930 دلار23
5ـ هزینه خرید و نصب 4 دستگاه کولر 1257197 ریال24
6ـ هزینه چمنکار و گلکارى محوطه کاخ 800000 ریال25
7ـ هزینه خرید یک ویترین و جا گلدانى 00/350/33 فرانک پاریس از مؤسسه مرسیه فرر26
در سندى دیگر که موضوع آن تعمیرات کاخ فریده مىباشد مىخوانیم:
محترما حسبالامر سرکار علیه بانو فریده دیبا جهت تعمیرات ضرورى از کاخ معظم لها بازدید به عمل آمد وتعمیرات مشروحه ذیل مورد لزوم تشخیص داده شد. ضمنا امروز مقرر فرمودند که یک ساختمان دو اتاقه باسرویس لازم و همچنین یک انبار که جمعا حدود 140 متر مربع مىباشد در محوطه کاخ فوق احداث گردد.این سازمان هزینه تعمیرات و نوسازى ساختمان مورد لزوم را بالغ بر دو میلیون و دویست هزار ریال(تعمیرات 400000، نوسازى 0000/18 ریال) برآورد مىنماید:
1ـ تعمیرات محوطه سنگچین ضلع شمالى کاخ
2ـ مرمت کاشى کارى آبنماهاى اطراف کاخ
3ـ مرمت سنگفرش اطراف استخر
4ـ رنگآمیزى نماى ساختمان انبار و همچنین رنگآمیزى اطراف استخر
5ـ تعویض ستونهاى شکسته شده جلوى آشپزخانه
6ـ بندکشى سنگفرش محوطه و27..
نکته جالب اینکه دستور ساخت ساختمانى دو اتاقه را داده که به همراه یک انبار 140 متر مربع زیر بنامىشود. و براى تعمیرات و ساخت دو اتاق مبلغ دویست و بیست هزار تومان به ارزش پول سال 1355هزینه شده است در حالى که هر ریال آن گرسنهاى را سیر، که در اقصى نقاط کشور و روستاهاى محروم باگرسنگى دست و پنجه نرم مىکردند.
دربار پهلوى در هزینه ثروت ملى فقط رفاه، آسایش و زیادهخواهى و تجمل و اشرافیگرى خود رامىدید و هیچ ابایى از چنین خرجهایى نداشت.
اگرچه هر نظام سیاسى براى استمرار حاکمیت نیاز به تأمین ضروریات مردم دارد و براى مشروعیتدادن به حکومت باید حداقل پایگاهى نزد مردم داشته باشد، رژیم پهلوى بیش از پنج دهه از این مهم چشمپوشید و تمام تلاشش براى بهره بردن بیشتر از دسترنج مردم بود بدون کمترین توجهى به اکثریت. این مهمدر روزهاى واپسین رژیم قابل لمس بود، در حالى که ماشین جنگى رژیم براى حضور در خیابانها وکنترل، دستگیرى و یا قتل و کشتار مردم نیاز به سوخت داشت و با اعتصاب شرکت نفت تأمین موادسوختى معضلى براى رژیم و ماشین جنگى آن شده بود، براى کاخ فریده دیبا در دى ماه 1357 12000لیتر گازوئیل تحویل شده بود. فرماندارى نظامى تهران از کمبود سوخت مؤسسات و ادارات دولتى وارتشى از مافوق خود درخواست کمک کرده است.28 سندى درباره کمبود گازوئیل در بیمارستانمىنویسد:
از بیمارستان سوانح و سوختگى تلفن کردند مدت سه روز است که گازوئیل بیمارستان تمام شد. و هر چه تلفن مىکنیم گازوئیل نمىآورند و مریضها در وضع بدى بسر مىبرند.29
و این در حالى است که مخزن کاخهاى دربار از جمله فریده دیبا از سوخت پُر بود.
1ـ 8 کاخ مازندران :
فریده دیبا در مناطق مختلف کاخهاى دیگرى نیز داشت که براى تفریح به آنجا مىرفت از جمله آنهاکاخى در شمال کشور بود و شاه در اعتراض به مطالبات پى در پى فریده به درخواست او مبنى بر ساختن کاخ در مازندران اشاره دارد.30
2ـ 8 کاخ پاریس:
فریده در شهر پاریس نیز داراى کاخ بود تا در مواقع سفر از آن استفاده نماید. با اینکه درباریان از جملهفریده اختیار کامل را براى استفاده از سفارتخانه و خانههاى فرهنگ و سایر امکانات دولتى داشتند اماساختن کاخ شخصى با هزینه دربار چند مزیت داشت، یکى اینکه بدون هزینه کاخى با صدها هزار دلار راصاحب مىشد و از طرفى اگر مکانهاى رسمى و دولتى حداقل محدودیتى را داشت و آنان در کارهاىغیر شرعى و اخلاقى مجبور به رعایت مصالحى بودند و به نوعى برایشان محدودیت ایجاد مىکرد اما درکاخ شخصى نه تنها محدودیت نداشتند بلکه هر آنچه در داخل کشور نمىتوانستند انجام بدهند در آنجاصورت مىگرفت و تبعاتى برایشان در برنداشت نکته آخر و مهم دیگر این که کاخها، ذخیرهاى براى روزمباداى درباریان بود. دربار پهلوى چندین تبعید از جمله حوادث ملى شدن صنعت نفت و روى کار آمدنمصدق و ایجاد محدودیت براى بعضى از درباریان و تبعید آنان به خارج را تجربه کرد و باتوجه به نوعاقدامات آنان و حرکتهاى اعتراضى ملت ایران در گوشه ذهن خود فروپاشى رژیم را پیشبینى مىکرد. وبراى اینکه پس از فروپاشى سرپناهى در خارج داشته باشند و در آن سکنى گزینند اقدام به ساختن کاخ ویا خرید جا مىنمودند لذا هر کدام از خواهران و برادران شاه در کشورهاى غربى و بعضا در گرانترینشهرها و محلات کاخ و ویلا خریدند و با فروپاشى رژیم در سال 1357 به آنجا نقل مکان کردند.31
فریده دیبا نیز از این قاعده مستثنى نبود و او نیز دستور ساخت کاخ در پاریس را براى خودش صادرکرد.32
9ـ خریدهاى خارجى:
داشتن کاخهاى متعدد و مجلل، به اثاثیه لوکس و گرانقیمت و آن هم از نوع خارجى نیاز داشت تا درشأن دربار باشد؟!
از آنجایى که هزینه ملزومات را دربار تقبل مىکرد لذا براى درباریان زحمتى نداشت تا اشیاى موردنیاز را به مسئولین دربار سفارش دهند و دربار پیگیرى لازم را بنماید. یکى از هزینههاى سنگین اما ثابتدرباریان خرید اشیاى خارجى آنان بود. گمرک موظف بود در اسرع وقت سفارشات دربار ومحمولههایشان را آزاد و بدون عوارض گمرکى به دربار بفرستد. باتوجه به اینکه درباریان از پرداخت
هرگونه عوارضى معاف بودند، این امتیازى براى آنان به وجود مىآورد تا بعضى اقلام تجارتى مثل ماشینو اشیاى گرانقیمت را به عنوان مصرف شخصى و بدون پرداخت عوارض وارد و چندین برابر قیمت دربازار آزاد بفروشند و به سود کلان برسند.
اکثریت ملزومات دربار ایران از خارج وارد مىشد و این دو جنبه داشت اولاً تولیدات داخلى، سلیقهاشرافى درباریان را ارضاء نمىکرد و دیگر اینکه رژیم پهلوى به ویژه سردمداران آن نوعى خودباختگى بهغرب داشتند و همه آمال و آرزوهاى خود را در غرب مىدیدند و وابستگى به غریبان نیز تشدیدکننده اینروند بود. علىایحال وارد کردن کالا از خارج، اگرچه لوکستر و گرانتر بود، هزینههاى جانبى نیز داشتکه بار مالى خزانه مملکت را سنگینتر مىنمود، مثل هزینه حمل و نقل، آسیب دیدن و گم شدن کالاها و....با این حال هیچکدام از عوامل فوق مانع درخواستها و سفارشات مستمر و بىپایان درباریان نبود. فریدهدیبا به عنوان فردى از درباریان در این زمینه سفارشاتى داشت که دربار مسئول تهیه و وارد نمودن آن ازخارج بود. سند دربار درباره ورود کالاهاى فریده دیبا از ایتالیا مىنویسد:
جناب آقاى نبیل پیشکار محترم علیاحضرت فرح پهلوى شهبانوى ایران.
با نهایت احترام به پیوست دو پارتى بارنامه که یکى از ایتالیا و دیگرى از آلمان براى سرکار علیه بانو فریدهدیبا به گمرک مهرآباد رسیده تقدیم، مستدعى است به عرض مبارک رسانده چنانکه اجازه فرمودند نامه براىترخیص به وزارت دربار شاهنشاهى مرقوم فرمایید.33
سندى دیگر هزینه کالاهاى خارجى فریده دیبا را که از خارج وارد شده چنین بر مىشمرد:
1ـ هم ارز ریالى 30000 لیر ایتالیایى بهاى کارد و نمکدان سفارشى (ارژ انتو)
2ـ هم ارز ریالى 3240 دلار حواله به کریسیتان دیور (فرانسه) بابت بهاى لباس شب سرمهاى رنگ ـ مانتومشکى ـ لباس پشمى قهوهاى ـ بلوز بژ34
درخواستهاى ذکر شده مانع آن نمىشد که اگر چیز چشم دیگرى مىدید از آن صرفنظر نماید.اسداله علم در یادداشتهایش، از اعتراض شاه به فریده براى بردن سرویس غذاخورىاش بدون اجازه اواشاره دارد:
....راستى این درویش خانم، مىدانى بهترین سرویس غذاخورى مرا برده است؟ به جا نیاوردم. فرمودند،فریده دیبا، مادر شهبانو، بهترین سرویس غذاخورى که داشتهام به خانه خودش برده است. عرض کردم با اجازه چه کسى؟ فرمودند نمىدانم (خیلى با عصبانیت) عرض کردم، عصبانیت ندارد، از نو سفارشمىدهیم. فرمودند آن شرکت در دانمارک به کلى برچیده شده است.35
اسناد دربار بعضى از درخواستهاى او را اینگونه مىنویسد:
1ـ تنور خارجى36
2ـ تخت ماساژ37
3ـ سرویس طلا شرابخوارى38
4ـ لوستر از فرانسه39
5ـ تابلو از ایتالیا40
6ـ پارچه از تایلند41
7ـ پر قو42
8ـ پنیر خارجى43
10ـ عنوان والاحضرت فریده:
با اینکه تمام کشور و سرمایههاى مادى و معنوى آن در اختیار پهلوىها بود و آنان هرگونه که میلشانمىکشید استفاده مىکردند اما عادت به تجملپرستى و گشادهدستى و اسراف و تبذیر، باعث شده بود تادایره نیاز و درخواستشان هر روز نسبت به گذشته بیشتر شود و حتى براى غارت سرمایههاى کشور بریکدیگر سبقت مىگرفتند. گاهى اوقات عناوین آنان براى بهرهمندى هر چه بیشتر مؤثر بود تا نسبت بهسایرین از امکانات و امتیازات بیشترى برخوردار شوند. هر مکاتبهاى از طرف دربار با سازمانها ونهادهاى دولتى که عنوان والاحضرت داشت بدون درنگ رسیدگى مىشد و نهادهاى دولتى موظف بهاجراى تمام درخواستهاى دربار بود با این حساب تلاش براى گرفتن القاب دربارى یا حفظ عنوان وحتى از دست دادن یک عنوان براى فرد تبعات مثبت و منفى داشت، محمدرضا از فاطمه پهلوى به دلیلازدواج بدون اجازه با یک مسیحى ـ به دلیل تبعات منفى و بدبینى نسبت به دربار در بین علما و جامعهایران ـ او را تهدید به حذف عنوان والاحضرت کرد و شوهر فاطمه نیز مجبور به پذیرش ظاهرى اسلامشد44 تا ازدواجش دچار مشکل نشود و حفظ عنوان والاحضرت از حمیدرضا پهلوى به دلیل ازدواج بازنى بدنام و دستور به حمیدرضا براى طلاق دادن زن مورد نظر از اینگونه موارد بود.45 به دلیل همینبهرهمندیها بود که فریده دیبا نیز درخواست عنوان دربارى و یا دریافت نشان از شاه را نمود:
... عرض کردم نوروز نزدیک مىشود و سرکار فریده خانم یکى از دو موضوع را انتظار دارند، یا مقاموالاحضرت و یا نشان خورشید. اجازه مرحمت فرمایید انجام شود. فرمودند، من با علیاحضرت هم صحبتکردم. ایشان هم تعجب دارند که این درویش خانم این چیزها را براى چه مىخواهد. عرض کردم تعجبمىکنم که نظر علیاحضرت این است، چون من یقین داشتم که ایشان در حضور علیاحضرت هم استدعاکردهاند. فرمودند، اتفاقا این طور نیست، کلاً بیایم و به او نشان خورشید بدهیم آن وقت جواب مادرم را کهالبته خواهرم شمس به شدت تحریک خواهد کرد، چه بدهیم.46
فریده دیبا از زندگى اینچنینى مرفه و اشرافى بهره مىبرد. براى او حقوق ثابت مقرر گردید و بادرآمدهاى دیگرى که از مسئولیتهاى مختلف بدست مىآورد و یا کمکهاى مادى و معنوى دخترشنزدیک دو دهه در دربار ایران زندگى کرد. او همسان دیگران دفترى داشت که چندین کارمند و کارگرمشغول رتق و فتق امور او بودند که حقوق آنان از طرف دربار پرداخت مىشد. سفارشات او نیز توسط دربار تهیه مىشد و چندین خودرو لوکس و آخرین مُدل به او تعلق داشت و از آنان استفاده مىکرد.کاخهاى درخواستى با هزینه دربار ساخته مىشد و هزینه سفرهایش تماما توسط دربار پرداختمىگردید. استفاده لاقیدانه و افسارگسیخته از منابع مالى کشور و اقدامات خلاف شئون اسلام و اخلاق وقانون باعث تنفر مردم ایران از آنان گردید و مردم در حرکتهاى اعتراضى علیه رژیم که توسط امامخمینى (ره) در سال 1342 آغاز شد شرکت نمودند و پس از پانزده سال رژیم پوشالى پهلوى فرو پاشید ودربار پهلوى از جمله فریده دیبا به خارج گریخت و چندین سال در آمریکا از اموالى که به یغما برده بود بهزندگى اشرافى ادامه داد تا اینکه در سال 1378 درگذشت.47
پی نوشتها:
1- کهن دیارا، فرح پهلوی ،ص391
2- ظهور و سقوط سلطنت پهلوى، خاطرات ارتشبد سابق حسین فردوست، ج اول، مؤسسه مطالعات و پژوهشهاى سیاسى تهران، چاپ اول ص210.
3- همان، صص 12 و 211.
4- رضاخان چهار زن گرفت و پسرش محمدرضا اگرچه رسمى سه بار ازدواج کرد اما رفیقههاى یک شبه و چند شبه بسیارى داشت.
5- همان، ص 215.
6- اسناد موضوعى دربار ـ بدون تاریخ.
7- همان، مورخ 25/11/1351
8- همان، مورخ 29/6/1349
9- همان، بدون تاریخ.
10- یادداشتهاى علم، به کوشش علینقى عالیخانى، ج 2، صص 46 تا 48.
11- اسناد دربار، بدون تاریخ.
12- همان، تاریخ 16/1/1354.
13- همان، تاریخ 16/1/1354
14- همان، تاریخ 1/10/1355.
15- همان، مورخ 1/2/1355
16- همان، مورخ 21/12/54
17- همان، مورخ 23/12/1356
18- همان، مورخ 15/2/54
19- همان، مورخ 25/4/54
20- همان، مورخ 7/10/1354
21- همان، مورخ 8/9/1353
22-همان، مورخ 5/5/1354
23- همان، مورخ 11/5/1354
24- همان، مورخ 2/5/1354
25- همان، مورخ 26/7/1356
26- همان، مورخ 8/9/1356
27ـ همان، مورخ 4/3/1355
28- همان، مورخ 3/10/1357
29- اسناد فرماندارى نظامى تهران بدون تاریخ.
30- یادداشتهاى علم، ج 4، ص 94.
31- زنان دربار به روایت اسناد ساواک، کتاب چهارم شمس پهلوى، مرکز بررسى اسناد تاریخى، ص 22
32ـ اسناد دربار، بدون تاریخ
33- همان، مورخ 6/6/1347
34- همان، بدون تاریخ.
35- یادداشتهاى علم، ج 3، ص 160.
36ـ اسناد دربار، تاریخ 30/2/1357
37- همان، مورخ 13/12/1352
38- همان، مورخ 9/10/53
39- همان، بدون تاریخ.
40- همان، تاریخ 16/7/1347.
41- همان، تاریخ 24/1/1356
42- همان، تاریخ 5/3/1356
43- همان، تاریخ 20/7/1356
44- پهلوىها، ج 2، ص 351.
45- همان، ص 436
46- یادداشتهاى علم، ج 5، ص 561، 563.
47- کهن دیارا، فرح پهلوى، ص 391.
نظرات