جلسه شورای امنیت ملی، دو روز قبل از ورود امام
همانگونه که وعده کرده بودیم تعداد دیگری از فایل های صوتی جلسات محرمانه شورای امنیت ملی رژیم پهلوی که غالبا در روزهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی تشکیل میشده است آماده انتشار میباشد. متن حاضر گزارش یکی از این جلسات است که در تاریخ دهم بهمن یعنی دو روز قبل از بازگشت امام خمینی(ره) از فرانسه به تهران تشکیل گردیده است. در این فایل صوتی فضای کشور قبل از ورود امام کاملاً برای پژوهشگر مشخص میشود. این فایل مشخص میکند که به دلیل اعتصابات گسترده در کشور، سیستمهای راداری فرودگاهها بصورت نیمه وقت فعالیت می کنند و کادر محافظ پرواز نیز به اعتصابات انقلاب پیوسته اند، در گفتار سردمداران تزلزل وجود دارد، گویی خودشان هم انقلاب را پذیرفته اند و احساس میکنند که راهی جز تسلیم در برابر مردم ندارند و...
در این فایل تلاش شده در عبارات و گفته های شرکت کنندگان در جلسه دخل و تصرفی صورت نگیرد :
قره باغی (رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران) – تیمسار سرتیپ فیروزی باشد، مسئول آنجاست مثلاً یا هرکس، نماینده ی آن کمیته ی مال آقا {امام خیمنی} باشد سرتیپ فیروزی یا هرکسی که شما بگویید
رحیمی (فرماندار نظامی تهران)- آقا که بیاید ما ستاد باید معلوم کنیم
قره باغی – ستاد که نه یک نفر آنجا معلوم کنید با او {هماهنگ کنند}
رحیمی – از آنجا
قره باغی – در فرودگاه یک کسی را معلوم کنید
بختیار (نخست وزیر) – حالا آنها بایستی که نماینده بفرستند تا ما با ایشان صحبت کنیم تا نفرستادند که...
قره باغی – یک نفر فقط، نماینده نه کمیته و فلان، مطلب دیگر این بود که پس از میدان شهیاد به بالا یعنی به طرف فرودگاه هم کسی وجود نداشته باشد ، از میدان شهیاد به بعد هم مثل روزهای عادی راهپیمایی تمام امور ....
بختیار – نه اجازه بدهید ، فرودگاه از آنجا شروع نمی شود فرودگاه خیلی آنطرفتر است آن خیابان تا آنجاییکه تجهیزات شما نیست خب مردم بروند چه اشکالی دارد؟
قره باغی – {مردم} خراب می کنند ، هلیکوپتر سازی هست ....
بختیار- نه هلیکوپتر سازی آنجا نیست
قره باغی – پس تا آن پل قربان، آنجا که می پیچد به طرف چیز ، از آن پل تا فرودگاه تا میدان شهیاد هم چیزی نیست
- آنجا هلیکوپتر سازی هست
قره باغی – پس تا میدان شهیاد قربان
بختیار – این را با آن کمیته چیزشان اگر بیاید با آن درمیان گذاشت
قره باغی – این چیزی که ما فکر کردیم در هر مورد همه می توانند اظهار نظر بکنند ما برای اینکه کار یک خرده پیشرفته باشد فکر کردیم که در داخل {فرودگاه} در حدود 50 نفر را اشخاص ایشان می توانند بیایند با کارت و اسم و مشخصات و مخبرین و رادیو و تلویزیون و خبرنگارها باید خیلی محدود و مشخص باشند آنچه که به همراه می آورند به عهده خودشان است .
بختیار – بنده معتقدم تیمسار مقدم یک تلفنی شما بکنید به آقای بازرگان یا بهشتی الآن بگویید مسأله حفاظت آیت الله بالاخره اگر به گردن خود آقایان می خواهید بگذارید یا دولتی {باشد}
مقدم (رئیس ساواک)- قربان داخل فرودگاه را .....
بختیار – نه اولاً این مسأله تایید می کند که {امام خمینی} می آید یا نمی آید و این خبر تا چه حد درست است یا نه و هر چه زودتر این موضوع را به ما بگویید که ما تصمیم بگیریم و شما هم تصمیم بگیرید راجع به این موضوع
قره باغی – یعنی اگر آن آقایان آمدند و گفتند که تا آخر فرودگاه محوطه را ...
{تلفن بختیار}
بختیار{با تلفن} – این که حرکت بکنند یا نکنند این مسأله مربوط به خود ایرفرانس است و مربوط به ما نیست، اجازه جلوس.....گوشی خدمتتان باشد
میرفندرسکی – رئیس ایرفرانس به نام ژو به مدیرکل ما گفته بوده است که واقعاً فرودگاه بسته نمی شود ؟
بختیار{با تلفن}- بدون اینکه هیچ قسم صحبت دیگری بکنید به ایشان بگویید فرودگاه تهران باز است ، بگویید دستوری که من دارم این است که فرودگاه مهرآباد باز است همین جمله را فقط....خب بپرسید از او ضرری که ندارد....بله ...مرسی
بختیار – این مشیری بود می گفت نماینده ایرفرانس از ما می خواهد که ما بتوانیم بطور قطع بگوییم که فرودگاه تهران باز است یا نه گفتم فرودگاه تهران باز است
رحیمی – از طلوع آفتاب تا غروب
بختیار – شبها باز نیست؟
رحیمی – خیر قربان چون ما پرسنل ارتیشمان در سطح مملکت با پایگاههای خودمان محدود است
بختیار - خب آن هم ساعت 9 صبح می خواهد بیاید
رحیمی – بله علت اینکه چرا این تصمیم گرفته شده است، البته یک تعدادی هستند که برای بعضی اُور فلایتها اجازه می دهد و الّا اصولاً پرسنل اینقدر کم است در تمام پایگاهها، در همه قسمتها ما آدم کم داریم همه جا یک شیفت پنجشنبه هست جمعه هست شنبه هست بعد ساعت{کاری} هم ده ساعت است یازده ساعت است.
و {نامفهوم}
مقدم – صحبتهایی {نامفهوم} نظر این است که در مورد تماس با بازرگان ...
بختیار – شما مسأله را از چیز بکنید که اینجا یک چیزی از او بفهمیم ما، به این معنا که آیا شما معتقد هستید که ، حالا یک کسی به من تلفن کرد گفت قبل از جلسه هیأت دولت ساعت 4 من باید صحبت بکنم آن آقا هم می آید من با ایشان صحبت می کنم ولی جنابعالی بفرمایید که بالاخره ما میخواهیم تصمیم بگیریم راجع به این موضوع که آیا آیت الله که تشریف بیاورند انتظامات و سکیوریته را شماها خودتان کمیته تان به دست می گیرد یا اینکه ما بایستی در این کار پیشقدم بشویم نظرتان هر طوری که هست همانطوری که فلان کس هم دیروز گفته است خوب است این موضوع روشن باشد ما بین ما
مقدم – دیشب هم بازرگان باشد {نامفهوم}
بختیار – گفته است خودمان به عهده می گیریم ؟
قره باغی – نه خیر حالا سوال بفرمایید آن خصوصی بود شما رسمی سوال بفرمایید. بطور خصوصی قبول کردند
قره باغی – حالا مسأله این بود که اگر آمدیم و ایشان واقعاً گفت که مثلاً ما خودمان می خواهیم {امنیت را} در دست بگیریم که می دانم صدی نود و نه اینطور نخواهد بود ولی خب، معتقد هستید که واقعاً اجازه داده بشود اینها بیایند در فرودگاه و بروند در ساختمان و ...؟
بختیار – نه معهذا ما باید به آقایان قبلاً این را بگوییم که به طرفداران خودتان و اشخاصی که هستند بگویند که تا کجا آزاد و باز است که شما بروید و خودتان آنجا جلوی آنها را بگیرید و محوطه ای که آنجا می روید از 50 نفری که ...
قره باغی – یعنی {حفظ نظم} می شود مرکب یعنی مسئولیت لوث می شود یعنی ساختمانها و بالاها یعنی کمیته هماهنگی می شود دیگر
بختیار- نه ببینید اگر با ما بود که خب هیچی اگر با آنها بود به ایشان می گوییم که حفاظت آیت الله خمینی با شماست با ما نیست و در عین حال ما برای حفظ تأسیسات خودمان این برنامه را داریم .
قره باغی – آنجا ساختمانهایی هست که بلند است آنجا سرکوب است به ... آنجا آدمی باشد که یک وقتی کسی از آن بالا با اسلحه...
بختیار –ما دیگر کار با آن نداریم مال ماست آدم میفرستیم با خودمان می فرستیم
قره باغی – بله آدم مال خودمان است و نمی توانیم به آن آدم بگوییم برو داخل اتاق پس آنوقت می شود مکزیک
بختیار – نه مکزیک نمی شود ما از بالای چیز {ساختمان} خودمان آدم می گذاریم که کسی را {نامفهوم} نکند
قره باغی- به هر حال امیدوارم این مشکل پیش نیاید چون مسئولیت لوث می شود
بختیار – بله خب دیگر تا یک حدی ....
قره باغی – {نامفهوم} بنده می دانم که این قسمت را خواهم گفت چون نمی توانند اصلاً
بختیار – و این برای ما بهتر است اصلاً چون می گویند حفاظت با دولت است
رحیمی – به نظر بنده فرودگاه را تا اول میدان شهیاد قوای انتظامی در اختیار بگیرند
{تلفن بختیار}
بختیار{با تلفن} – به ایشان بگویید دولت ایران به شما اجازه خواهد داد گوشی را داشته باشید. می گویند ایشان با یک هواپیمای چارتر می آید و این یک اجازه خاصی از دولت ایران می خواهد .
- بفرمایید با عوامل اداره هواپیمایی کشوری سرتیپ فیروزی تماس بگیرند ایشان جواب مثبت می دهد.
بختیار {با تلفن} – به ایشان بگویید به سرتیپ فیروزی تماس بگیرند مسئول فرودگاه دستور خواهد داد.
بختیار – تیمسار شما یه سری بزنید به .... ولی من تعجب می کنم یک همچین چیزی را بی بی سی نداند و نگوید
قره باغی – از میدان شهیاد به بعد هم.....
مقدم – آقای مهندس بازرگان اظهار می کند که ما سه ربع پیش با پاریس تماس داشتیم با منزل آقا و به ما گفتند که در تماس با ایرفرانس هستیم که ایرفرانس برای ما وقت تعیین کند و ایرفرانس هم تلاش می کند که وضع فرودگاههای ایران را بداند و بخاطر همین، سوالم را طور دیگری پیگیری کردم از ایشان گفت مهندس صباغیان را تعیین کریم با سرتیپ فیروزی تماس بگیرد که یقیناً تا الان تماس گرفته و از طرفی هم آقای امیر انتظام هم با آقای دکتر اظهارات تماس دارد ، من به ایشان گفتم شاید وقت کم باشد آیا شما فکر می کنید اگر فردا بیایند این طرح با عجله تهیه بشود ایشان گفتند تا نیم ساعت پیش سه ربع پیش که من با پاریس با منزل ایشان تماس گرفتم یک همچین خبری به من ندادند که چه زمانی می آیند بلکه دنبال این بودند که از ایرفرانس امنیت فرودگاه تهران را بپرسند و شاید بعد از این سه ربع جواب ایرفرانس رسیده باشد گفتم من یک خبر دارم که ایشان ساعت 9 می آیند آیا شما هم چنین خبری دارید؟ گفت من تا سه ربع پیش هم چنین خبری نداشتم و ...
بختیار – گمان نمی کنم، این را از ایرفرانس پرسیده اند ایرفرانس گفته من باید چک بکنم وقتی چک کرده است گفتیم فرودگاه باز است آنوقت او تعیین وقت می کند برای آمدن
میرفندرسکی (وزیر امور خارجه) – این می افتد برای پس فردا مثلاً
قره باغی – وقتی چارتر باشد
بختیار – باشد وقتی 200 نفر آدم را جمع کردن و آوردن {طول می کشد} و سه ربع پیش هم به اینها {در مورد آماده شدن چیزی} نگفته آخر به بازرگان اینها می گفت من فردا می روم مقدمات کار را اگر آمدم درست بکنید
قره باغی- بله ولی اگر فکر غافلگیری باشند
بختیار – بله این مهندس صباغیان است که یک خرده ای هم خل وضع است ته ریش هم گذاشته تیمسار می شناسندش این از شاگردهای دانشکده فنی بوده است ،کار و بارش هم خیلی خوب است هم خدا را دارد هم خرما را دارد و یک از اشخاصی است که با مهندس بازرگان خیلی نزدیک است عرض کردم شاگردش بوده است و با آیت الله طالقانی و اینها از آن تیپ آدمهاست است که من تحمل یک ربع ساعتش را هم ندارم آن امیرانتظام خیلی پسر فهمیده و چیز دیگریست اصلاً
– بهر حال اگر فردا صبح نشود پس فردا صبح حتمی است این مسأله برای این است که اینها فشار می آورند که این جریاناتی که از شهرها آورده اند زیاد نمی توانند در تهران نگه دارند
قره باغی – پراکنده نشوند
- در مسجد مهدیه {نامفهوم}
- در مدارس اسلامی بیتوته کرده اند
بختیار – خداوند چقدر موجود خلقت می کند عجیب و غریب چه موجوداتی
قره باغی- بعد با اینها آدم {میخواهد} با منطق صحبت کند نمی شود دیگر , از میدان شهیاد به بعد هم مثل روزهای عادی راهپیمایی {یعنی} مطلقاً از نیروهای انتظامی کسی نخواهد بود و تمام نقاط حیاتی و حساس برابر معمول برنامه ای که فرماندار نظامی دارد اشغال خواهد بود
بختیار- در این روزها باید اشغال بشوند بانکها و فلان و ...
قره باغی – بله مثل همان روزهای ...
میرفندرسکی – خب اینها در مسیر قرار دارند
قره باغی – بله بعضی جاها ممکن است در مسیر باشند در بعضی جاها خط باید سیر معلوم بشود
میرفندرسکی – آنجا را باید بکشند عقب
قره باغی – بله آنجاها داخل {ساختمان} است و بالای ساختمانها داخل باید باشد که از بیرون کسی نباشد، راجع به رادیو و تلویزیون و خبرنگارها گفتیم آنها را خودشان باید معلوم کنند کارت به ایشان بدهند ، ما فکر کردیم که بعد از آمدن ایشان هم یک مسأله هست که باید مطالعه بشود ، بسته به وضعیت و به اصطلاح رفتار آنها خواهد بود اگر رفتار عادی باشد در عین حال که فرماندار نظامی هست مثل مواقع عادی، بیرون باید کسی نباشد، آزاد باشند و مثلاً خدای نکرده می خواهند شادی کنند و از این....
- خبر قابل توجهی ندارد بی بی سی فقط گفته است که فقط منتظر است اطمینان کامل ایرفرانس پیدا کند که اینجا می تواند بنشیند آنوقت ایشان حرکت خواهد کرد ...
بختیار – یا تصمیم خواهد گرفت ، امشب نمی آید
- و گفت 24 ساعت عقب افتاد آمدنش
بختیار – گفته است ؟
- بله
قره باغی – گفته 24 ساعت عقب افتاده است
- از پاریس هم پرسیدم تا این لحظه رادیو پاریس هیچ خبری مبنی بر حرکت کردن ایشان نداده است
میرفندرسکی – رادیو فرانسه هم گفته که یک کمی قابلیت انعطاف در ایشان دیده شده است ،این هم ممکن است سر همان صحبت باشد
بختیار – کدام صحبت؟
میرفندرسکی- حکومت موقت بشناسد
قره باغی – بله این دوحالت است که روز بعد است، روز بعد باز هم تقریباً این از آن مسائلی است ...
بختیار – صد در صد ایشان فردا نمی آید
قره باغی – خب از نظر ما ممکن است.....
بختیار – ولی خب فکر می کنیم مثل اینکه می آید ولی احتمال قوی اگر یک جریان دیگری پیش نیاید احتمال قوی هست که پس فردا بیاید
-میرفندرسکی – از لحاظ مذهبی هم باید پس فردا بیاید چون شب جمعه است و به اصطلاح بهشت زهرا و این چیزها
قره باغی – پشت سرش هم جمعه است و ... جالب است خیلی جالب است در یک عملیات جنگی به جای کارهای اساسی ما بنشینیم و جنگ اعصاب کنیم با هم....... ، پس روز فردای ورود دو حالت خواهد داشت همانطور که فرمودید یک حالت طبیعی و عادی که مسأله ای نیست که باز هم میخواهیم مأمورین فرماندار نظامی که تماس نداشته باشند با مردم چون{شرایط} عادی است و چیزی {حکومت نظامی} نیست و یا وضع غیر عادی است.
بختیار – وضع غیر عادی دو حالت دارد یکی وضع غیر عادی دارد یکی مثل روز جمعه ....
قره باغی – که تظاهراتی در سطح کشور فقط
بختیار – بله این را باید با سیاست کج دار و مریض رفع کرد ولی یک وقتی آن حالت اعلان جمهوری و اینها دارد که ممکن است تظاهر هم نباشد و رسماً اعلام بکنند که جمهوری اسلامی به ریاست آقای ایکس به نخست وزیری ایگرگ و عضویت که، آنوقت است که دیگر از آن حالت در می آییم و به حالت جنگی در می آییم با آنها و الّا تظاهرات و شادی و ....
-چطور است حکومت نظامی را آنروز لغو کنیم
بختیار- کدام روز؟
- همان روزی که آقا می آید در خیابان راه بیفتند و بروند و دیگر قبلاً نپرسند که ما میخواهیم از این مسیر برویم یا از آن مسیر
قره باغی – روزی که وارد می شوند ؟
- بله
قره باغی- آخر نقاط حیاتی و حساس....
- پنجشنبه و جمعه حکومت نظامی است
بختیار – یعنی معلق بکنند ؟
- از قانونش و هیچ چیزش نباید استفاده بکنیم آنوقت
- معلق هست دیگر الّان معلق است دیگر
- گفتنش یک اثر روانی دارد
بختیار- نظر به اینکه ایشان فلان روز می آید ، اگر آمد قرار شد بیاید بگوییم 24 ساعت مقررات حکومت نظامی....
قره باغی – لازم شد شب یک نفر را بزنند و بگیرند دیگر آنهم گرفتاری می شود
بختیار – بعد از آنکه او اعلام بکند که آمد اینجا و اعلام کرد که چنین و چنان است والّا ....
قره باغی – مطالعه بفرمایید ...
- قربان عقب کشیدن همان معنی را می دهد...
بختیار – حالا یک راه حل میانه ای من می توانم بگویم این که دولت دستور داده است که در روز آمدن ایشان قوای انتظامی دخالت در خط سیر نکند
قره باغی – همان کاری که میخواستیم بکنیم دیگر
بختیار – همان کاری که میخواستیم بکنیم فقط این را بگوییم که از نظر روانی هم ...
قره باغی – ضمناً هم اگر آن زیرها اشخاص ماجراجو و مجاهدین و فلان هستند بفهمند ما یک جاهایی هستیم ایستادیم همانطور هم رهایش نکرده ایم که بگویند آهان امروز بهترین روز است دیگر
{تلفن بختیار}
بختیار – می گوید در خبرگزاری بی بی سی به زبان انگلیسی گفته است که چون فرودگاه مهرآباد آمادگی کامل ندارد آیت الله پنجشبه یا جمعه شاید آنجا بنشیند , همان حساب پنجشنبه که کردیم
قره باغی –{نیامدن امام خمینی را}پای فرودگاه بسته است
بختیار – نه گفته است آمادگی و اینها...رئیس ایرفرانس گفته است تا {کتباً} ننویسند طیاره ی من امنیت دارد من نمی آیم ، موضوع باز بودن و بسته بودن نیست اینم دیگر به آقایان گفتم به ما ارتباط زیادی ندارد آمدیم و افتاد چرخشهایش باز نشد این دیگر واقعا به ما ارتباطی ندارد
رحیمی- بفرمایید باند باز است و زمینش هم سفت
- اینها می ترسند یک عکس العملی ارتش بکند
میرفندرسکی- رادارتان کار می کند ؟
رحیمی-بله
میرفندرسکی- همین دیگر امنیت که می گوید بخاطر رادار است
بختیار – رادار کار نمی کند؟!
رحیمی – آقا همه اعتصابند فقط یک رادار که مربوط به ایرفورس است یکی از دور می گیریم اما ارتفاع پایین نمی توانیم بعد فاینال که می آید دو تکه که مربوط به نیروی هوایی است کار میکند تیکه ای که برای اداره هواپیمایی کشوری است {نه} ...
بختیار – حالا چطور است یک طیاره نیرو هوایی بفرستیم ایشان را برود راحت بیاورد
قره باغی – اگر مثل تشریف بردن جنابعالی است {یعنی} اگر از اینها بهره برداری نمی شود که می شود ....
- طیاره نیروهوایی نمی آید
بختیار – عملاً جا ندارد
رحیمی – نه خیر قربان جا دارد
- 740، 770 جا دارد
بختیار – آهان 770، آخر نظامی نیستند 770
– نه قربان نظامی هستند
قره باغی –آنوقت می گویند ارتش د{به انقلابیون} ملحق شده است و خودشان آورده اند فرمانده کل قوا کرده اندش
میرفندرسکی – این که بالاخره می شود بگذار از طرف ما بشود
قره باغی – خدا نکند شاید نشود خدا نکند
رحیمی – سخنان جناب آقای وزیر خارجه تزلزلی در جناب نخست وزیر بوجود نیاورد
بختیار- من یک طبیعتی {شوخ طبعی} دارم....
قره باغی – دوتا خبر هم اینجا هست که یک خبرش البته مهم است از نظر تیمسار مقدم و تیمسار رحیمی که هواپیماهایی که منبعش تقریباً موثق است در این اواخر آمده است تمامش پر از جوانهایی بوده است که و حالا هم مثل اینکه می آیند ظرف این چند روز خواهند آمد از این جوانهای مخصوص
میرفندرسکی –اینها تمام کنفدراسیونها هستند
قره باغی – تنها آنها نیستند باز هم مثل اینکه یک خرده ای بالاتر چریک و مجاهد و ... چکار می شود کرد
بختیار – خب اینها را اجازه ندهید بنشینند از در طیاره برشان گردانید بروند
قره باغی – چه کسی بکند دیگر کسی {نیست}....
بختیار – فرماندار نظامی باید این کار را بکند با ایشان دیگر نیست این مسأله ،اطلاع را شما باید کسب بکنید اجرا را فرمانداری نظامی باید انجام دهد ،این اشخاصی که آمده اند هویتشان معلوم نیست
قره باغی – گذرنامه دارند و معلوم است که هست
بختیار- گذرنامه ممکن است دروغ باشد
مقدم – در حدود دو ماه است که شروع کرده اند و آمده اند این مسأله کهنه است ، آنهایی هم که باید بیایند تا الآن آمده اند یعنی دیگر بعد از این آنهایی که می آیند خیلی آدمهای ترسویی هستند هرکس می خواسته بیاید برای عملیات تا حالا آمده من عرض کردم آن برآوردی که فرمودید یک برآورد ضعیف هم بفرمایید که احتمالاً اگر یک حادثه ی غیر مترقبه ای مثل تیراندازی به سمت ایشان شد از طرف فلسطینی ها یا کمونیستها آنوقت چه حوادثی به دنبال خواهد داشت
بختیار – ببینید یا تضمین می کنیم سکوریته {امنیت} را ، اگر ما تضمین بکنیم با ما است که جلوگیری بکنیم اگر تضمین نمی کنیم به ما ارتباطی ندارد
مقدم - اگر شد
بختیار – شد که شد
مقدم – شورشی که در جمعیت بوجود می آید برآورد بکنیم که برنامه برای مقابله با جمعیت آنجا داشته باشیم
بختیار- خب در این نقاطی که گفتیم قوای انتظامی متمرکز و آرام پشت دیوار هستند اگر یک چنین حالتی پیش آمد خب از پشت دیوار بیرون می آیند ، من گمان می کنم از نظر منطقی ما اگر قبول کردیم ایشان را سیفتی {امنیت} ایشان با ما باشد باید قبول بکنیم چنین حادثه ای نباید پیش بیاید، غیر ممکن است که آن جمعیت را در این مسیر...
قره باغی – آهان ایشان بعد از خروج از میدان رسیده به میدان 24 اسفند
مقدم – مثلاً سمت حرم حضرت عبدالعظیم دارند می آیند
بختیار – در هر صورت از این میدان شهیاد به آنطرف ما اصلاً کاری نداریم
مقدم – بنده عرض نمی کنم که ما کاری نداریم آمدیم و شد و آشوب راه می افتد آنوقت هست که ....
بختیار – مگر تیمسار خبری{در مورد سوء قصد به امام خمینی} دارید که به ما نمی گویید؟
قره باغی – فرضهاست دیگر فرضها را باید....
مقدم- ما همیشه بدترین شرایط را در نظر می گیریم
میرفندرسکی – بنده فکر می کنم اینها هیچکاری نخواهند کرد ، یعنی به قدری اینها مجذوب و مفتون هستند
- اینها را برای کمونیستها که ....
میرفندرسکی – کمونیستها الآن چیزیشان نیست ،الآن به او احتیاج دارند
بختیار – البته بعد فردا خودشان عمامه اش را گردنش می اندازند
میرفندرسکی – ولی در زمان ورود اینها طوری خواهند بود که به کسی حمله نخواهند کرد، تظاهر خواهند کرد شادی خواهند کرد هلهله خواهند کرد راه می افتند دیگر بعد ممکن است یکی از اینها بخواهد یک دسته گلی آب دهد ولی آن روز شخصیت این ، اول خودش را اِمپوزه می کند {نمایش می دهد} به تمام کسانی که می آیند دنبالش می روند، کسی این کار را نخواهد کرد
قره باغی – آخر مسلح زیاد است ، دیشب با ماشین آمده اند رگبار بسته اند رفته اند {آدمِ} مسلح هست دیگر
میرفندرسکی – آخر ببینید در آن جمعیتی که حرکت می کند
قره باغی- اگر یک همچین اتفاقی بیافتد برای ما برای دولت واقعاً ....
میرفندرسکی – آنرا دیگر هیچکاری نمی شود کرد، آن یک فایده ی خیلی کلی دارد یک ضرر موقت
مقدم – اگر فایده ی کلی دارد خب بکنید
بختیار – نه ما نباید بکنیم ممکن است واقعاً بشود چون مسلماً همانطور که می گویید ایشان در داخل مملکت چیز دارد در خارج مملکت هم مخالفین خیلی ورزیده دارد خیلی ورزیده
{تصاویری را می بینند}
قره باغی – چیزی که دیده نمی شود ، این هم گلوله ای که به اتاق عملیات خورده است، دیگر رگبار را بسته اند ، شیشه ها را شکسته اند، اینجا هم همینطور
بختیار- چطور رگبار را اینطوری زده ؟
قره باغی – این مال دو روز مختلف است ، این هم ماشینی است که گلوله خورده و .... این هم اتوبوس افسرهاست.....
بختیار – یک تکه در تلویزیون دیشب من دیدم که دو تا سرباز این چیزهایی که آتش گرفته اند را برداشته اند خیلی خوب بود ، با یک خونسردی ای عمل می کرد مثل اینکه بازی دارد می کند با این لاستیکهای آتش گرفته این برای تبلیغات خیلی خوب بود انگار که این را شما گفته بودید که این را به این ترتیب بگذارند
قره باغی – این از کار افتاده دیشب ما نتوانستیم تلفن کنیم، چون بنده هم خانه ی ژاندارمری هستم اجازه نفرمودند در این موقع اسباب کشی کنم
بختیار- شما الآن خانه تان {داخل} ژاندارمری است ؟
قره باغی – نه خیر خانه سازمانی ژاندارمری، {همیشه برای استفاده از} تلفن از این تلفن استفاده می کنم، نتوانستم استفاده کنم
بختیار – اگر آقایان کار دیگری ندارید من ساعت 4 باید بروم بالا
قره باغی- یکی هم حفاظت آقایان سناتورها و نمایندگان بود که الآن در شورای سلطنتی مطرح کردند که در این روزها این ها را تهدید می کنند باید یک فکر بخصوصی برای آنها کرد ، با آقای سعید صحبت کنید یا جناب سجادی یکی دونفرشان یک توجهی بشود
بختیار – یکی دو سه تایشان هست که خب می گویم که ما آماج مخالفت شدیدتری هستیم و به آنها یک سکوریته ی بیشتر بدهند همین آخوندی که تنها آخوندمان بود
قره باغی – دانشی
بختیار – آقای دانشی که البته یکی از علامه های بی سواد ماست ولی در هر صورت تهدید کرده بودند که به دلیل این که عمامه هم دارد زده بودندش که تو جنبه ی....
میرفندرسکی – اسم سازمان موحدین را روی خودشان گذاشته اند
مقدم – چندتا هستند مثل مهاجرانی و {نامفهوم} که بردند و زدند
بختیار- تمام از عمامه به سرهاست؟
مقدم – نه خیر فقط سه تا از عمامه به سرهاست
بختیار- باقی چندتا ماند؟
مقدم- یکی از دولتی هاست تعدادی از آنها هست
قره باغی – پس اگر معلوم شد فهمیدیم که ایشان{امام خمینی} می آیند یک جلسه ی دیگری .....
بختیار- یک جلسه ی کوتاه دیگری فقط راجع به این موضوع
رحیمی – فرماندار مشهد اعلام کرده که شهرداری مشهد را {نامفهوم} نیرویش را بر ندارند
بختیار – ما که بر نداشتیم، تا استاندار آنجا قوی و معین نشود بهیچوجه صلاح نیست چنین چیزی
پایان نوار
نظرات