بلوای نان در هفدهم آذر 1321

بررسی آثار و نتایج بلوای نان در تهران


تهیه و تنظیم از احمد سجادپور
1964 بازدید
بلوای نان غائله نان قحطی و کمبود نان

بررسی آثار و نتایج بلوای نان در تهران

شورش نان اشاره به خیزش و اعتراض مردم تهران نسبت به قحطی مرگباری است که ۱۷ آذر سال ۱۳۲۱ نقطه اوج آن بود. گروهی از مردم به مجلس شورای ملی ریختند و تنی چند از نمایندگان را به باد کتک گرفتند. گروهی دیگر به خانه نخست وزیر وقت قوام السلطنه حمله بردند و آنجا را غارت و تخریب کردند.

قوام السلطنه روزنامه های پایتخت را بست و قرار شد سپهبد احمد امیراحمدی شورش مردم یا به قول خودش «غائله» را خاموش کند. به دستور امیراحمدی و سرتیپ اعتماد مقدم رئیس شهربانی، ماموران نظامی به روی تظاهرکنندگان آتش گشودند و خیزش مردم را با شّدت تمام سرکوب کردند که شمار زیادی کشته و زخمی به جای گذاشت.

زمینه های شکلگیری بلوا 

پیش از جنگ جهانی دوّم، ایران صادرکننده ویژه غلّه بود اما سال۱۳۲۰ با قحطی مرگباری روبرو شد. در آن شرایط طاقت فرسا گرسنگی و بی غذایی واکنش مردم را برانگیخت و در کرمانشاه، نجف‌آباد، زنجان، سنندج، تبریز، داراب، رشت، قزوین، ملایر، اراک و گلپایگان... مردم به انبارهای غلّه هجوم بردند. اوج این اعتراضات، شورش نان در تهران (هفدهم آذر سال ۱۳۲۱) بود.

واقعه مزبور که منعکس کننده مشکلات ایران در زمان جنگ جهانی دوّم و حضور و دخالت متفقین در ایران بود، باعث نگرانی و وحشت هیئت حاکمه شد. شورش نان بعد از تبعید رضا شاه از ایران که نیروهای انگلیس و شوروی در ایران بودند، روی داد.

علل واقعه

جدا از نقش متفقین در قحطی و گرسنگی مردم، تورم پول ناشی از چاپ بی رویّه اسکناس، کمبود کلی غلّه در کشور و مشکل حمل و نقل آن، ارسال غله محصول ایران به شوروی جنگ‌زده و احتکار خواربار مورد نیاز مردم، از جمله عوامل آن خیزش بزرگ بود.

در کنار ناتوانی نظام حمل و نقل و توزیع، ضعف قدرت دولت مرکزی و عدم ثبات سیاسی، زمینه ظهور یاغیان و راهزنان را هم فراهم آورده بود که جادّه ها را می‌بستند و حمل و نقل غلّه را در سطح کشور مختل می‌ساختند.

احتکار ناشی از فضای روانی این حوادث هم قحطی را شدت بخشیده و بدان دامن می‌زد. کمبود غلّه و حضور اشغالگران در ایران، کشاورزان و ملاکان را وامی داشت تا غلّه خود را به امید فروش با قیمتی بالاتر انبار کنند. قیمت پایین خرید دولتی در مقایسه با بازار آزاد، مردم را به سوی احتکار می‌کشید.

در آن شرایط تاجران سودجو نیز به‌صورت گسترده به احتکار غلّه پرداختند و کشاورزان خرده‌پا مقادیر زیادی از محصول خود را سه برابر قیمت خرید دولت به محتکرین بزرگ می‌فروختند و دولت عملاً توان ذخیره کردن گندم را نداشت. عصیان مردم تهران اگرچه مورد سوء استفاده قرار گرفت و ﻣﺮﺩﻡ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﻭ ﺳﺘﻢ ﺩیﺪﻩ ﺑﻪ ﺟﺎﻱ ﻧﺎﻥ ﻭ ﺍﺻﻼﺣﺎﺕ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩی، ﮔﻠﻮﻟﻪ ﻧﺼﻴﺐﺷﺎﻥ ﺷﺪ، اما تاثیرات خودش را باقی گذاشت.

نقش متفقین در شورش نان

حضور و دخالت متفقین که آنزمان در ایران صاحب اختیار بودند و امر و نهی می‌کردند، از جمله علل آن قحطی بزرگ بود. تعادل در عرضه و تقاضا را حضور آن همه نیروی مصرف کننده غیر مولّد در کشور بهم ریخت.

ﺩﻭﻟﺖ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻣﻮﻇّﻒ شده ﺑﻮﺩ ﺳﺎﻻﻧﻪ ﻫﻔﺖ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻦ گندم، ﭘﺎﻧﺰﺩﻩ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻦ ﺟﻮ ﻭ سی ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻦ ﺑﺮﻧﺞ ﺑﻪ ﺩﻭﻟﺖ شوروی ﺗﺤﻮﻳﻞ ﺩﻫﺪ با این حال آن کشور مازاد تولید غلّه منطقه آذربایجان را که یکی از مراکز اصلی تولید گندم بود، ضبط می‌کرد.

ﺩﺭ ﺗﻤﺎمی ﻧﻮﺍحی ایران کﻤﺒﻮﺩ ﮔﻨﺪﻡ ﻭ ﺳــﺎﻳﺮ ﻏﻼﺕ ﺑﻪ چشم می‌خورد اما ﺭﻭﺱﻫﺎ ﺍﺯ ﺣﻤــﻞ ﻏﻠّﻪی ﻣــﺎﺯﺍﺩ ﺁﺫﺭﺑﺎﻳﺠﺎﻥ ﻭ ﺩﻳﮕﺮ ﻧﻮﺍحی ﺗﺤﺖ ﺍﺷــﻐﺎﻝ ﻛﻪ ﺣﺎﺻﻞﺧﻴﺰﺗﺮﻳﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻏﻠﻪﺧﻴﺰ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮ ﻧﻘﺎﻁ ﻛﺸﻮﺭ- ﺑﻪ ﻭﻳﮋﻩ تهرﺍﻥ ﺟﻠﻮﮔﻴﺮی میﻛﺮﺩﻧﺪ.

با وجود توافقنامه متفقین و ایران که شامل قول‌های متفقین برای تامین غلّه کافی برای کشور میزبان بود، انگلیسی ها در مواردی سهم مردم را در انبارهای خودشان ذخیره می‌کردند. سفیر وقت آمریکا در ایران گفته بود: «دولت انگلستان عمداً نمی‌خواهد از قحطی و گرسنگی در ایران جلوگیری به عمل آورد.»

آنزمان ﻧﻔﺖ ایران ﻣلّی ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩ و صاحب اختیار ﺷﺮﻛﺖ ﻧﻔﺖ ﻭ ﻓﺮﺍﻭﺭﺩﻩﻫﺎﻱ ﻧﻔتی، ﺍﻧﮕﻠﻴسیﻫﺎ ﺑﻮدند و ﺗﺄﻣﻴﻦ ﺳﻮﺧﺖ ﻧﺎﻧﻮﺍییﻫﺎ ﻭ ﻧﻴﺰ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻧﺪﻙ ﻭﺳﺎﻳﻞ ﻧﻘﻠﻴﻪﺍﻱ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻣﺤﺪﻭﺩ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﺍﻳﺮﺍنیﻫﺎ ﺑﻮﺩ به میل و اراده آنان بستگی داشت.

اگر نمایندگان روس و انگلیس تمایل نداشتند به کامیونهای حمل غله و ﻧﺎﻧﻮﺍییﻫﺎ ﺳــﻮﺧت نمی‌رسید و نانی هم پخته نمی‌شد.

ﺗﻤﺎمی ﺧﻄﻮﻁ ﺣﻤﻞ ﻭ ﻧﻘــﻞ ﺟﺎﺩّﻩﺍﻱ ﻭ ﺭﻳلی ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺗﺤﺖ ﺍﺷــﻐﺎﻝ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ متفقین بود، ﺩﺭ ﺣﺎلیﻛﻪ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭﻱ ﻭ ﺗﻌﻤﻴــﺮ ﺧﻄﻮﻁ ﺭﺍﻩﺁﻫﻦ ﺭﺍ ﺑﻪﻋﻬﺪﻩﻱ ﺩﻭﻟﺖ ایران میﮔﺬﺍﺷــﺘﻨﺪ.

دولت ایران به موجب پیمان «اتحاد سه‌گانه» تمامی وسایل حمل و نقل زمینی و خطوط راه آهن کشور را در اختیار متفقین قرار داده بود و توزیع به موقع و مناسب غلّه در سرتاسر کشور به خوبی صورت نمی‌گرفت.

سمت جنوبی راه آهن تحت نظارت کامل انگلیسی‌ها و قسمت شمالی آن در دست روس‌ها قرار داشت. از تعداد ۳۵۰۰ کامیونی موجود در کشور، ۲۵۰۰ عدد آن توسط روس‌ها و ارتش انگلیس عملاً ضبط شده بود و از ۱۰۰۰ کامیون دیگری که باقی می‌ماند، بیشتر آنها لاستیک و لوازم یدکی نداشتند.

نیروهای روسی ﻛﻪ ﺍﺯ ﺧﺮﺍﺳــﺎﻥ ﺗﺎ ﺁﺫﺭﺑﺎﻳﺠﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺷــﻐﺎﻝ ﺧﻮﺩ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺑﺎ ﭘﺴﺖﻫﺎﻱ ﻧﻈﺎمی ﻛﻠﻴﻪﻱ ﺭﻓﺖﻭﺁﻣﺪﻫﺎی ﺳﺎﻛﻨﺎﻥﺍﻳﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺭﺍ کنترل کرده، عملاً ﺣﻜﻮﻣﺖ ﻣﺮﻛﺰی را نادیده می‌گرفتند.

روس ها ﮔﻤﺮﻛﺎﺕ ﻣﺮﺯﻫﺎﻱ ﺷﻤﺎلی ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻥ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﻛﺎﺭﻛﻨﺎﻥ ﺍﻳﺮﺍنی ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺤﻞ ﻛﺎﺭﺷﺎﻥ ﺍﺧﺮﺍﺝ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﺻﻮﻻً ﺍﻣﻮﺭ ﮔﻤﺮکی ﺻﻮﺭﺕ ﻧمیﮔﺮﻓﺖ و ﻗﺎﭼﺎﻕ ﺍﺭﺯﺍﻕ ﻋﻤﻮمی ﺑﻪ ﻭﻳﮋﻩ ﮔﻨﺪﻡ ﻭ ﺣتی ﺩﺍﻡ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻪ ﻛﺸــﻮﺭ شوروی امری عادی بود. ﺍﺯ سوی ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺎﺯﺭﮔﺎﻧﺎﻥ ﺭﻭسی ﺑﺎ ﺻﺪﻭﺭ ﻛﺎﻻﻫﺎی خودشان ﺑﻪ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻭ ﻓﺮﻭﺵ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﻋﺪﻡ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﺣﻘﻮﻕ ﮔﻤﺮکی ﺑﺎﻋﺚ ﺍﺧﻼﻝ ﺩﺭ ﺍﻣﺮ ﺑﺎﺯﺭﮔﺎنی ﺍﻳﺮﺍﻥ میﺷــﺪﻧﺪ.

شورش نان، بستری برای تسویه حساب سیاسی

محمدرضا شاه تازه روی کار آمده و هنوز پایه‌های قدرتش تثبیت نشده بود و با نخست وزیری قوام السلطنه که خواستار نوعی حکومت سلطنتی بود که در آن شاه نقش محدودی داشته باشد چندان موافق نبود.

از سوی دیگر انگلیسی ها هم از گرایش قوام به دولت آمریکا که استخدام مستشاران آمریکایی و امثال آرتور میلسپو و جـیمز پ. شـریدن علامتش بود، دل خوشی نداشتند.

در واقعه ۱۷ آذر ۱۳۲۱، مقالات و تبلیغات هواداران دربار علیه قوام، حضور سازمان یافته دانش‌آموزان برخی مدارس تهران که راهی میدان بهارستان شده و جلوی مجلس شورای ملی شعار «نان و پنیر و پونه. قوام قوام گشنمونه...» سر می‌دادند، همچنین حضور چاقوکشها و رجاله ها در میان مردم محروم و گرسنه، نشان می‌داد اعتراضات به حق مردم، آلوده اغراض سیاسی شده است.

مردم محروم بیش‌تر خواهان حل مسائل اقتصادی خود از قبیل رفع گرانی، تورم، تأمین گندم و غلات به‌ویژه آرد و نان بودند و معترض بودند چرا نان آلوده و تلخی را که با آرد آغشته به خاک ارّه پخته شده، به خوردشان می‌دهند اما دربار و مجلس و افرادی چون تیمسار یزدان‌پناه و سرهنگ حسن ارفع (که شاه بلافاصله پس از شورش٬ درجه او را به سرتیپی ترفیع داد)، به‌دنبال سرنگونی دولت قوام‌السلطنه بودند.

آثار شورش نان

شورش نان، آشفتگی‌های عمیق و دراز مدت بسیاری به همراه داشت. قدرت‌گیری رجاّله ها و لمپن‌ها که طبق برنامه خود را در صفوف مردم جا دادند و بعدها هم بر سر امتیازات نفت در اواسط سال ۱۳۲۳، در ماجرای ترور احمد کسروی ۲۰ اسفند ۱۳۲۴ و در همراهی با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و...به فعالیت خود ادامه دادند، به نوعی با شورش نان و خیزش مردم تهران در آذر سال ۱۳۲۱ ربط دارد. در نقطه مقابل (با اینکه حزب توده صحنه گردان شورش نان در تهران نبود)، امّا گسترش آن در سال‌های ۱۳۲۲ و ۱۳۲۳ مدیون آن خیزش بزرگ است.

شورش نان، دولت قوام السلطنه را هم به زیر کشید. قوام گرچه در امر انتشار پول، بازداشت ایرانیان هوادار آلمان، استفاده از سربازان انگلیسی برای سرکوب مردم در آذر ۱۳۲۱ و ترمیم هیات وزیران خود مطابق میل انگلیسی ها، هواداری از آنان را نشان داد اما دوام نیاورد و جای او را علی سهیلی گرفت.

شورش نان تضادهای متفقین را هم دامن زد و آمریکایی‌ها پس از آن واقعه، تا حدودی مسیر خودشان را از انگلیسی ها جدا کردند.

استیفن ل. مک فارلند -کالبدشکافی یک تجمع سیاسی در ایران: بلوای نان در دسامبر ١٩٤٢ / آذر ١٣٢١ در تهران

ترجمه دکتر نادر میرسعیدی.

BalvaNan130427در صبح روز هشتم دسامبر ١٩٤٢ / هفدهم آذر ١٣٢١ گروه کثیری از دانشجویان به منظور مطالبه جیره بیشتر نان و اقدام فوری در مورد مسائل بحرانیِ ایجاد شده از سوی دولتی بی کفایت و مجلس غیرفعال٬ در خیابانهای تهران به سمت ساختمان مجلس در میدان بهارستان به حرکت درآمدند. تماشاگران و گروههای سازمان یافته ای از جنوب تهران به آنها پیوستند و این عدّه به زودی به اجتماعی عظیم تبدیل شدند. قوای پلیس از میدان عقب نشست و تظاهرات به یک شورش تبدیل شد. جمعیت ساختمان مجلس را اشغال کرد، و به طرف منطقه تجاری به راه افتاد و در طول مسیر شیشه ها و تابلوها را درهم شکست و مغازه ها را غارت کرد. در صبح روز نهم دسامبر / هجدهم آذر٬ دانشجویان راهپیمایی دیگری را به سوی ساختمان مجلس ترتیب دادند ٬ ولی این بار سربازان آنها را هدف آتش مسلسلها قرار دادند و متفرق کردند. هرچند در نهم دسامبر (هجدهم آذر) مغازه های شهر بسته بودند، بعضی در ١٠ دسامبر (نوزدهم آذر) و همه آنها در ١١ دسامبر (بیستم آذر) دوباره باز شدند. وضع به حال عادی بازگشته بود. ادعا شده است که ٧٠٠ نفر زخمی و ١٥٠ نفر دستگیر شدند که در شورش نان بیش از ٢٠ نفر کشته٬ و ١٥٠ مغازه غارت و به آتش کشیده شدند1.

آشوبها را ناشی از عوامل گوناگونی دانسته اند؛ این عوامل عبارت بودند از: کمبود مواد غذایی ٬ نفرت از بیگانگان ٬ احتکار مواد غذایی ٬ کمبود محصول ٬ سیاستهای اشغالگرانه متفقین ٬ منازعه سیاسی ٬ نارضایتی دانشجویان ٬ تورم ٬ ناامنی ٬ ظاهر شدن دوباره لوطیها یا چاقوکشان (آدمکشان خیابانی ٬ سرکردگان اوباش) که بعد از سقوط رضاشاه قدعلم کرده بودند٬ تحقیر ملی ناشی از هجوم سال١٣٢٠(١٩٤١ میلادی) متفقین و فقدان مسئولیت اجتماعی در ایران. 2به نظر می رسید که قحطی در اصل ٬ مسئله ای ساختگی است در حالی که گرسنگی طبقات پایین واقعیت داشت؛ در هر حال ٬ شورش نان در هفدهم و هجدهم آذر ١٣٢١ تا حد زیادی ناشی از مداخله خارجی و فعالیتهای سیاسی نخبگان بود. شورش اگرچه کوتاه مدت بود ٬ بر سیر تاریخ ایران تأثیر گذاشت، روابط متفقین را بدتر کرد و به کشیده شدن بیشتر ایالات متحده در گرداب رخدادهای ایران کمک کرد. بنابراین٬ شورش همچون آینه ای منعکس کننده مشکلات ایران در زمان جنگ بود. به علاوه ٬ با وجود بررسیهای تاریخی اندک ٬ شورشها می توانند در بررسی تاریخ از پایین مفید باشند. ناآرامی عمومی و اقتصاد سیاسیِ در حال تحول در هرجا که بتوان آنها را به آسانی تشخیص داد و مورد بررسی قرار داد ٬ می توانند به آشکارشدن نارضایتی و ستیز نهفته ای که معمولاً حکومتهای استبدادی آنها را مخفی نگه می دارند ٬ کمک کنند.3 شورشها همچنین با آشکار کردن این امر که چگونه نخبگان ناآرامی عمومی اجتماعی و اقتصادی و نفرت از بیگانگان را در منازعات داخلی بر سر قدرت ٬ به صورت اسلحه در اختیار می گیرند و به کار می برند ٬ می توانند در نشان دادن تاریخ از بالا به کار روند. هجوم انگلیس و شوروی و اشغال ایران در شهریور ١٣٢٠ نیروهایی را آزاد کرد و جریانهایی را به کار انداخت که مستقیماً به شورش نان منجر شدند. این هجوم ٬ نظام استبدادی رضاشاه را از میان برد ٬ ارتشی را که آن نظام برآن استوار بود مضمحل کرد ٬ راه آهن و شبکه جاده ای را که پیشروی آینده متفقین به آنها وابسته بود به خدمت خود درآورد و فرد اصلی ای که تمامیت نظام حول او می چرخید ٬ یعنی رضاشاه ٬ را به تبعید فرستاد. حکومت رضاشاه جای خود را به نظامی کثرت گراتر داد که در آن جانشین او ٬ به عنوان شاه ٬ تنها یکی از چند کانون متنوع قدرت بود که برای تفوق با هم رقابت می کردند و به علاوه ٬ حمل و نقل متوقف شد ٬ قیمتها فوق العاده افزایش یافت ٬ ذخایر مواد غذایی کم شد و متفقین در همه زمینه ها شروع به مداخله در امور ایران کردند. که « پیمان اتفاق » متفقین همچنین مسئول مستقیم کمبود گندم در ایران بودند. ماده ٧ به اشغال ٬ جنبه قانونی می داد قدرتهای متفق را مکلف می ساخت که از مردم ایران در جنگ حمایت کنند. اما متفقین ساختار سیاسی و اقتصادی « کمبودها و دشواریهای » برابر پیشین ایران را نابود کردند و موفق به ایجاد جایگزینهایی کارآمد نشدند. اشغالگران متفق مقادیر زیادی از مواد غذایی ایران را خریداری یا ضبط کردند. بیش از ٧٥٠٠٠ سرباز و مأمور متفقین ٬ که در ایران در پادگانها اسکان یافته بودند ٬ فقط قسمتی از نیازهای غذایی و تدارکاتی خود را از خارج تأمین می کردند. منبع عمده گندم تهران آذربایجان بود؛ با وجود این ٬ مأموران شوروی ٥٠ % نیازهای غله خود را از آذربایجان تأمین می کردند و از اسفند ١٣٢٠ تا اسفند ١٣٢١ اجازه دادند که فقط ٣٠٠ تن از گندم آذربایجان به تهران حمل شود. 4 به علاوه ٬ سیاستهای اشغالگرانه شوروی باعث شده که ٢٠٠ هزار ایرانی به تهران فرار کنند و جمعیت تهران و نیازهای غذایی آنها را تا ٣٧ % افزایش دهند. 5 متفقین شبکه راه آهن ایران را دراختیار خود گرفتند و با نیمی از کامیونهای عمومی و تحت مالکیت خصوصی قرارداد بستند که به این طریق بیش از ٧٥ % شبکه توزیع مواد غذایی را در ایران در حین برداشت محصول سال ١٣٢٠ از بین بردند. کامیونهای باقی مانده در دست ایرانیان در اندک مدتی غیرقابل استفاده شدند؛ زیرا متفقین ورود قطعات یدکی ٬ به خصوص لاستیک٬ را محدود کردند.6 دو سازمان متفقین یعنی شرکت تجاری ممالک متحد بریتانیا و مرکز ملزومات خاورمیانه نظارت بر تجارت خارجی ایران را در دست گرفتند و با درنظر گرفتن اولویتهای متفقین و نه اولویتهای ایرانیان به اداره آن پرداختند. مواد غذایی را تنها به حساب محموله های کمکی برای اتحاد شوروی که به نحو غیرقابل انکاری بیشترین نیازهای سوق الجیشی را داشت ٬ می شد به ایران آورد. حمایت انگلیس از رهبران ایلی در جنوب و پشتیبانی شوروی از تجزیه طلبان شمال به ویژه حزب٬ از شکل گیری دولتی قدرتمند در ایران که بتواند مانع آشوب سیاسی « توده » کمونیست شود جلوگیری کرد.

کمبود خوراک در تهران طی اواخر سال ١٣٢١ ناشی از هیچ گونه تنگنای سخت و عمومی نبود ٬ بلکه به علت ناتوانی نظام حمل و نقل و توزیع بود. برداشت گندم تا تخمیناً ٣٠ % در سال ١٣٢٠ و ١٨ % در سال ١٣٢١ کمتر از میزان پیش از جنگ تنزل یافت در حالی که پیش از جنگ ٬ ایران یک صادرکننده ویژه غله بود و در زمانهای کمبود داخلی می توانست نیاز خود را تأمین کند. تولید گوشت ٬ میوه ٬ سبزیجات و برنج نیز تنزل یافت اما به میزانی کمتر.7 حضور متفقین تقاضا را افزایش داد ٬ اما اگر همه عوامل دیگر به همان ترتیب باقی مانده بود قحطی پیش نمی آمد. سیاستهای متفقین و بی کفایتی دولت ایران حمل غله را چنان دچار آشفتگی کرد که شهرهایی از قبیل تهران مجبور بودند روز به روزگذران کنند در حالی که ذخیره ها در مناطق تولید کننده غله روی هم انباشته یا برای تأمین نیازهای شوروی و انگلیس خریداری می شد. توزیع غله بستگی داشت به تعداد زیادی کامیون ٬ یک نظام راه آهن ملی متشکل از یک خط آهنی واحد ٬ حضور مسلط رضاشاه مستبد و انتقال آزادانه ذخایر در داخل ایران. در شهریور ١٣٢٠ متفقین هرچهار عامل را کنار زده بودند.

کمبود خوراک در تهران به مسائل سیاسی نیز مربوط بود. رضاشاه در دهه ١٣١٠ دولت را مسئول آن چیزی ساخته بود که پیش از آن همیشه به عنوان مسئله طبیعت شناخته می شد. شاه کوشید تا حصول غله و توزیع شهری را از طریق هفت مجموعه انبار غله و آسیاب در شهرهای بزرگ ایران متمرکز سازد؛ اما قبل از جنگ فقط انبار غله تهران با گنجایش ٦٠ هزار تن با ذخیره ای شش ماهه برای تهرانِ پیش از جنگ ٬ تکمیل شد. زمینداران مکلف بودند سهم خود را از هر برداشت محصول ٬ به بهای معینی پایین تر از قیمتهای سایر کشورهای خاورمیانه به دولت بفروشند. این اصلاح ٬ منجر به ساماندهی ذخیره نان پایتخت شد و تا حدی آرامش شهری را تأمین کرد؛ اما این امر همچنین مسلم ساخت که دولت مسئول هرگونه کمبود شناخته خواهد شد. بنابراین ٬ شورشهای مربوط به نان دارای ماهیتی علناً سیاسی بود.

در سال ١٣٢١ کمبود نان در تهران شروع شد. اگرچه چند شورش بر سر نان و مرگ ومیرهایی ناشی از گرسنگی درخارج از تهران گزارش شده بود ٬ ولی هنوز مرگ و میری ناشی از گرسنگی در تهران گزارش نشده بود. مجلس در اسفند ١٣٢٠ قوانینی ضد احتکار برای جلوگیری از کمبود خوراک در پایتخت وضع نمود ٬ اما برای اجرای آنها دیوانسالاری دولتی کارآیی نداشت. دولت که به علت ضعف داخلی از نظارت بر توزیع مواد غذایی ناتوان بود و تمایلی هم به این کار نداشت ٬ ترجیح داد مقادیر زیادی غله از خارج خریداری کند. در فروردین ١٣٢١ ایران نیاز واردات گندم خود را با توجه به میزان آتیِ برداشت محصول در مرداد ١٣٢٢، ١٦٠ هزار تن برآورد کرد، اما انگلیس که بر مسیرهای حمل و نقل در ایران نظارت می کرد٬ نیاز ایران را ٣٠ هزار تن تعیین کرد و موافقت کرد که در هرماه ٦ هزار تن به ایران حمل شود. سرریدر بولارد(Sir Reader Bullard) سفیر انگلیس اصرار داشت که ایران هر گونه کمبود را باید از ذخایر وسیعی که تصور می شد دراختیار معامله گران است جبران کند٬ هرچند مأموران آمریکایی وجود چنین ذخایری را انکار می کردند. در تیر ١٣٢١ انبار غله تهران فقط دارای ذخیره چند روز بود و این امر انگلیس را واداشت که میزان تخمینی خود از نیازهای ایران را دو برابر کند و به ٦٠ هزار تن برساند و ٥٦٠٠ تن از گندم ارتش انگلیس را در وضعیتی اضطراری برای مصرف در تهران واگذار کند.8

مسئله برای انگلیس حمل و نقل بود. متفقین غربی که تأمین حداکثر جریان کمک به اتحاد شوروی را به عهده گرفته بودند ٬ در ظرفیت ناوگان حمل و نقل خود ٬ که در این زمان بیش از حد توسعه یافته بود ٬ فضای اضافه چندان زیادی نداشتند. بیست فروند کشتی باری ویژه Liberty Ships) -کشتی باری کندرو که در خلال جنگ جهانی دوم به تعداد انبوهی برای بازرگانی دریایی ایالات متحده ساخته شده بود و ظرفیت حمل بیش از ١١ هزار تن بار را داشت ) ، برای حمل ١٦٠ هزار تن گندم درخواستی به سمت ایران مورد نیاز بود اما این کشتیها در سال ١٣٢١ یا سال ١٣٢٢ مهیا نمی شدند مگر اینکه میزان کمک به اتحاد شوروی کاهش می یافت. در این ضمن ٬ روی هم رفته ٬ بیش از پانزده کشتی به صورت بیکار و در انتظار در بندرهای ایران لنگر انداخته و پهلو گرفته بودند. گندم برای وارد کردن احتمالاً موجود بود اما امکان حمل و نقل وجود نداشت.

این کمبودها به افزایش قیمتها کمک کرد و گندمی را که موجود بود دور از دسترس اکثر جمعیت تهران قرار داد. بین سالهای ١٣١٨ و ١٣٢٢ قیمتهای مواد غذایی به میزان ٥٥٥% افزایش یافت. قیمت نان 9 در بازار آزاد تهران از شش سنت در ماه دی ١٣٢٠، به یک دلار در اردیبهشت ١٣٢١ افزایش یافت. این قیمتهای روبه افزایش٬ زمینداران را تشویق کرد که ذخایر گندم خود را پنهان نگه دارند و این امر مشکلات دستیابی به گندم را بیشتر کرد. دو هفته پس از استعفای رضاشاه قیمت بازار برای گندم در مقایسه با قیمت خرید از سوی دولت با نرخ هر تن ٢٠.١٥ دلار، به هر تن ٣٧ دلار افزایش یافته بود. در مهر ١٣٢٠ دولت در کوشش برای کسب موافقت زمینداران با مقررات دولتی مبنی بر اینکه آنها تمامی ذخایر خود را به دولت بفروشند ٬ قیمت خرید را تا ٣٧.٢٠ دلار بالا برد. قیمت بازار آزاد نیز همچنان بالا می رفت و در اردیبهشت ١٣٢١ به هر تن ١٢٤ دلار رسید.10 دولت برای کاستن از تورم ٬ زیر فشار متفقین و فشار داخلی قرار گرفت و نتوانست دوباره قیمت رسمی خود را بالا ببرد و این امر ٬ توانایی دولت را در به دست آوردن ذخایر گندم کمتر کرد. در این اثناء ٬ اقدام بخش خصوصی کوچک جای خالی دولت را پرکرد. در سال ١٣٢١ بازاریان و نانوایان خرید و فروش نان برای جمعیت ٧٥٠ هزار نفره تهران را دراختیار گرفتند. کمبودها ٬ سفته بازی و تورم بهای نان بازار را در سطحی بالاتر از توان خرید بسیاری از این جمعیت نگه داشت. نخستین برنامه کمک دولت در پاییز سال ١٣٢٠ متضمن راه حل هایی نامؤثر برای تورم و احتکار بود. دولت با تشویق جیمز پ. شریدان(James P.Sheridan)، یک مستشار خصوصی آمریکاییِ خوراک و ملزومات که به استخدام ایران درآمده بود ٬ در سال ١٣٢١ مبارزه برای به دست آوردن غله برای انبار تهران را آغاز کرد و کوشید انحصار دولتی را دوباره برقرار کند. زمینداران و بازاریان که مجلس و بخش بزرگی از دادو ستد تهران را پس از سقوط رضاشاه دراختیار خود داشتند ٬ مانع دولت در بستن بازار آزاد شدند و به این وسیله برنامه شریدان را محکوم به شکست کردند.11

در اواسط سال ١٣٢١ دولت علی سهیلی (اسفند ١٣٢٠ تا مرداد ١٣٢١) ناتوانی خود را در حل مشکلات فراوان ایران ثابت کرده بود. در بیست و دوم مرداد ١٣٢١ مجلس دولت جدیدی را به صدارت احمد قوام ٬ یکی از نخست وزیران و دولتمردان عالی رتبه پیشین٬ اختصاصاً برای اصلاحات٬ انتخاب کرد و مورد تأیید قرار داد. در سال ١٣٢١ متفقین او را تنها مردی در ایران می دانستند که قادر به نجات اوضاع است.12 او نخست وزیری خود را با قولهای بسیار٬ برخی اقدامات اصلاحی و عقیده راسخ آشکار ٬ به لزوم جلب مساعدت خارجی نه تنها برای حل مشکلات متعدد ایران بلکه همچنین به منظور کسب قدرت کافی برای کاستن از نفوذ دربار در مصالح ایران٬ آغاز کرد. قوام در یک جلسه مطبوعاتی در مردادماه تکه نانی را کند و اعلام کرد: "این برنامه من است. اگر بتوانم نان با کیفیت خوب را به دست همه ایرانیان برسانم. مشکلاتِ دیگر به آسانی حل خواهند شد".13 قوام ٬ که از اعمال نظارتهای دقیق ناتوان بود و تمایلی به پرداخت بهای سیاسیِ راه حلهای داخلی برای بحران نان نداشت٬ تصمیم گرفت بازارهای ایران را با نان دارای کیفیت خوب و قیمت معین که از خارج به دست می آمد ٬ پرکند. این نقشه مستلزم مذاکرات و سازشهایی با انگلیس بود که در نهایت تعیین می کرد که ایران چه مقدار گندم می تواند وارد کند. قوام پس از انجام دادن این امر ٬ درصدد برآمد که از این موفقیت ٬ در کشمکشهای سیاسی داخلی خود ٬ که در آذر ١٣٢١ به جنگی علنی تبدیل شد ٬ استفاده کند. او خواستار نوعی حکومت سلطنتی بود که در آن شاه طبق قانون اساسی نقش محدود داشته باشد و برای فعالیتهای کانونهای متعدد قدرت در ایرانِ زمان جنگ ٬ حدودی وجود داشته باشد. اصلاحات او شامل ایجاد یک اداره خوراک در وزارت دارایی و دادن اختیارات بیشتر به شریدان بود هرچند با این اقدامات غذای بیشتری فراهم نشد. قوام پروانه های جدید متعددی برای روزنامه ها صادر کرد به این امید که بتواند حمایت مطبوعات را برای دولت خود به دست آورد؛ اما مطبوعات ٬ به عکس٬ چنان به بدگویی پرداختند که قدرتهای متفق خواستار توقیف آنها شدند.

قوام موافقت مجلس را بـرای یک هـیئت مســتشاری آمـریکایی بـه سـرپرستی آرتـور میلسپو (Arthur Millspaugh) مستشار مالی بـه دست آورد؛ امـا روابـط نـزدیک قـوام بـا ایــالت مــتحده مـخالفت ایـرانـیان طـرفدار شوروی و افراد مستقلی چون محمد مصدق را با او برانگیخت.14 نظر انگلیسیها نسبت به دولت قوام تغییر کرد؛ اما آنها به طور کلی بـا قوام مخالف بودند؛ زیرا به اعتقاد آنها٬ او به علت دشمنی مشخص با سر ریدر بولارد سفیر انگلیس و به این علت که انگلیسیها خواستار دولتی قوی تر اما فرمانبردارتر در ایران بودند، مخفیانه با نمایندگان آلمان مذاکراتی انجام داده است. بازاریان به ضدیت با او پرداختند زیرا تمایل او به ایجاد تورم در اقتصاد با میلیاردها ریال اضافه با ارزشی رو به کاهش و نقشه او برای حل بحران خوراک٬ تسلط آنها بر بازار آزاد مبتنی بر سفته بازی را تهدید می کرد. قوام٬ به عنوان نخست وزیر٬ هدف حمله گروههای بسیار دیگری نیز قرار گرفت که دلیلی بهتر از افزایش نفوذ به بهای بی اعتباری او نداشتند. نقشه قوام٬ همراه بـا ایـن مخالفتها٬ مسلم ساخت که شورش آذر ماه ریشه های خارجی و سیاسی عمیقی داشت.15

در طول سال ١٣٢١ شکست کوششهای مختلف برای حل بحران گندم نشان داد که فقط واردات انگلیسیها می توانست کمبودها را پایان بخشد. اما توجه انگـلیسیها بـیشتر روی مسائل خودشان در ایران از جمله کمبود ریالهای ایـرانـی بـرای پـرداخت حـقوق ٧٥ هزار ایرانی تحت استخدام انگلیس و خرید مواد غذایی و ملزومات برای این کارگران و سربازان انگلیسی متمرکز بود. در آذر ٬١٣٢١ ٢٥% تمام ریالهای منتشر شـده٬ بـرای تأمین احتیاجات انگلیسیها خرج شد و این امر راههای مـعمول مـبادله پـوند و ریـال را غیرعملی ساخت. ارزش ریال که به علت مبادلات زیاد با پـوند و خـودداری دولت از انتشار ریال به منظور کاهش تورم٬ قدرت گرفته بود نسبت به پوند سریعا بالا رفت و در بهمن ١٣٢٠ هزینه های انگلیس در ایران به علت کاهش ارزش پوند نسبت به ریال٬ بطور مصنوعی ٣٠% افزایش یافت.16 ایران که دلیل محدودیت های زمان جنگ در زمینه تجارت٬ از مصرف موجودیهای پوند خود ناتوان بود٬ شروع به درخواست کالا یا طلا در عوض ریال کرد. انگلیسیها که به علت کمبود پـول خـودی٬ تـلاشهای جـنگی خـود را متوقف ساخته بودند نمی توانستند کالای بیشتری به ایران حمل کنند و طلا را به مقادیر زیاد تبدیل به پول نمی کردند و از پرداخت هزینه اضافه پوند کم ارزش شده خودداری می کردند.

پاسخهای اولیه انگلیس به انتشار توأم با خِسّت ریال در ایران بی اثر بود؛ اما در پنجم خرداد ٬١٣٢١ که ایران قول داد ریالهایی "به مقادیر کافی" برای تبدیل به پوند منتشر کند و انگلیس قول داد که برای ٣٥% ذخایر پوند ایران طلا فراهم سازد٬ توافق حاصل شد. نرخ تبدیل به میزان ٣٢ ریال برای هر دلار و ١٢٨ ریال برای هر پوند تثبیت شود؛ اما این توافـق بـه ایـران اخـتیار داد تـا تـعیین کـند کـه چـند ریـال کـافی است. در مـهر ١٣٢١ در خواستهای انگلیس ریالهایی را که ایران منتشر کرده بود به بیش از دو مـیلیارد ریـال رساند که ٥٠% بیشتر از تمام ریالهای منتشر شده در سال ١٣٢١ بود. تبدیل پول٬ که به صورت یک مشکل درآمده بود٬ تا دو هفته پیش از شورش نان ادامه یافت.17

طی ماههای میانی سال ١٣٢١ وضع گندم در تهران روزبه روز بدتر شد. امید پنهان در پس تمامی تصمیمات اتخاذ شده در مورد خوراک طی تیرماه ١٣٢١ این بود که برداشت محصول سال ١٣٢١ در ماههای تیر و مرداد٬ مشکلات ایران را حل کند. در این ضمن متفقین ٥٠ هزار تن گندم٬ که البته بیشتر برای استفاده خودشان بود٬ به ایران حمل کرده بــودند و شـریدان٬ مسـتشار خـور اک٬ در حـال تـرتیب دادن یک شـیوه مـؤثرتر بـرای جمع آوری و توزیع غله بود. با وجود این٬ در اواسط مرداد مـاه تـرس از کـمبود غـله٬ جایگزین هرگونه خوش بینی موجود گردید. گزارشهایی از شورشهای کوچک بر سرنان در شهرها و قصبات منتشر شد و حضور سواره نظام در تهران برای سرکوب تظاهرات تازه آغاز شده در نزدیکی نقاط توزیع گندم٬ لازم بود. در اواخر مهرماه ذخایر انبار غله تهران تا حد یک موجودی دو روزه کاهش یافته بود و مصرف٬ بسیار بیشتر از موجودی بود. گندم هنوز موجود بود اما احتکار و به خصوص مشکـلات جـمع آوری و تـوزیع٬ کمبود وخیمی را در پایتخت پدید آورد.18

توجه انگلیسیها همچنان روی مسائل دیگر متمرکز بود و آنها مایل بودند از وزارت غله برای فشار آوردن بر دولت ایران استفاده کنند تا در خواستهای آنها را انـجام دهـد. ابتدا چندتن از ایرانیان دارای گرایشهای هواداری از آلمان باعث نگرانی در میان مأموران امنیتی و اطلاعاتی انگلیس شدند. از آنجا که آنها شهروندان ایران بودند٬ بازداشت این خطرهای بالقوه برای امنیت گذرگاه ایران٬ در حدود اختیارات دولت ایران قرار داشت. انگلیس این ایرانیان را خطری فوری می دانست در حالی که کارگزاران دولت ایران معتقد بودند که آنها دارند با مردم ایران در تجربه این کشـور در مـردم سـالاری دوران جـنگ مشارکت می کنند.19

روزی که احمد قوام رأی تمایل مجلس ایران را به نخست وزیری خود به دست آورد، سفیر انگلیس به منظور درخواست دستگیری چهل ایرانی طرفدار آلمان با او مـلاقات کرد. برای انگلیس فقط سوء ظن دلیلی کافی برای بازداشت بود؛ اما قوام حاضر شد آن چهل نفر را تنها ظرف ٢٤ ساعت بازداشت کند مشروط براین که مدرکی دال بر قصد آنها برای براندازی ارائه شود. قوام٬ تحت فشار انگلیس و خودداری آن دولت از ارسال غله٬ در اوایل شهریورماه با در خواستهای بریتانیا برای بازداشت دائم آن چهل نفر موافـقت کرد و فقط پس از آنکه شخصاً مسئولیت امر را پذیرفت موافقت مجلس را بـا ایـن امـر کسب کرد. در اوایل آبان ماه هنگامی که مأموران اطلاعات انگلیس شماری سند مبنی بر ارتباط چند کارگزار عالی رتبه ایرانی با فرانتس مایر(Franz Meyer) نـماینده آلمـان در ایران به دست آوردند٬ مشکل دوباره چهره نمود.20

دولت قوام همچنین برای موافقت با توافق مربوط به تـبدیل پـول در پـنجم خـرداد ١٣٢١ تردید داشت. در اواخر مهرماه میزان درخـواسـتهای بـریتانیا بـرای ریـال بـه دو میلیارد رسیده بود درحالی که میزان در خواستهای قوام برای واردات غله به ١٠٠ هزار تن بالغ شده بود. قوام و بولرد سفیر انگلیس در بیست و هشتم مهر به توافق رسیدند. قوام می بایست لایحه ای به منظور گرفتن اختیارات برای انتشار دو میلیارد ریال به مجلس ارائه می داد و بولرد می بایست تأمین خوراک کافی برای ایران را تضمین می کرد. با وجود این٬ مجلس٬ مطبوعات و مردم ایران در خواستهای انگلیس را به منزله سوق دادن ایران به سوی تورم و گرسنگی تلقی می کردند. بنابرایـن٬ قـوام مـی بایست لایـحه پـول را بـر مجلس تحمیل کند٬ اما فقط پانصد میلیون ریال تصویب شد نه دومیلیارد ریال٬ و ایـن مبلغ می بایست به تدریج انتشار یابد.21

این وقایع٬ در خواستهای انگلیس برای اقدام فوری را به نحو فزاینده ای قـابل قـبول ساخت. بولرد سفیر انگلیس در شانزدهم آبان در پیامی به نخست وزیر قوام مصرانـه درخواست کرد که چند ایرانی فورا دستگیر شوند٬ مجلس اختیار نظارت کامل بر انتشار ریال را به قوام واگذار کند و متفقین قادر بـاشند کـه از قـوام بـخواهـند بـرای بـرآوردن خواستهای آنها در هیئت وزیران خود تغییراتی به عمل آورد. طبق گفته بولرد حمل مواد غذایی بیشتر به ایـران فـقط در صـورت پـذیرفتن ایـن سـه درخـواست انـجام مـی شد. در خواستهای بولرد چنان سنگین و تحمیلی بود که سفیر آمریکا در ایران پیش بینی کرد که انگلیس از این مسائل برای توجیه اشغال تهران استفاده خواهد کرد.22 یک هفته بعد، از مأموران آمریکایی دو سند انگلیسی بـه دست آوردنـد. در یک سـند طـرحـی بـرای تعویض دولت قوام با یک دولت طرفدار انگلیس به رهبری محمدصادق طباطبایی مطرح شده بود در حالی که سند دوم حاکی از برنامه ای برای کاهش قدرت شاه٬ افزایش تعداد مستشاران آمریکایی٬ اعمال نظارتهای سختگیرانه بـر مـطبوعات و ایـجاد یک شـورای جنگی متفقین برای اداره حکومت ایران بود. انگلیس همچنین شاه را تحت فشار قرارداد تا مجلس را تهدید به انحلال کند. مجلس ایران به اندازه کافی تـرسانده شـده بـود. در بیست و نهم آبان مجلس اختیار خود در مورد پول را به یک مجمع منتخب نظارت بـر ذخیره اسکناس مربوط به متفقین واگذار کرد و حاضر به قبول تبدیل ریال شده به این صورت که ٦٠% آن با طلا و ٤٠% آن با پوند و دلار باشد. در مقابل٬ مـتفقین مـوافـقت کردند که بلافاصله وارد کردن ٢٥ هزار تن گندم را اعلام کنند و همه قدمهای ممکن را برای تأمین موجودی کافی نان برای ایران بردارند. با وجود این٬ انگلیس اعلام ورود گندم را به تأخیر انـداخت تـا دولت ایـران را بـرای دادن امـتیازات بـیشتر در زمـینه مـوضوع دستگیریها٬ بودجه ای برای سال ١٣٢٢ و لایحه ای برای افزایش اختیارات آرتور میلسپو تحت فشار قرار دهد.23

در این ضمن٬ وضعیت گندم٬ که در این زمان وسیله معامله میان ایران و انگلیس بود٬ همچنان بدتر می شد. شریدان بـعضی اصـلاحات را انـجام داده بـود از جـمله نـظارت افزایش یافته دولت بر جمع آوری مـواد غـذایـی٬ جـیره بندی چـای و شکـر و تأسـیس مکانهای توزیع مواد غذایی دولتی برای تهیدستان تهران؛ اما هم کیفیت و هم کمیت منبع عمده خوراک تهران همچنان رو به تنزل می رفت. دولت ابتدا کوشید از انبار غـله٬ آرد ارزان برای توزیع نهایی به نانوایان بازار بفروشد؛ اما هنگامی که ذخایر غله کم شد دولت مجبور گردید برای برآوردن تقاضا شروع کند به مخلوط کردن آرد خود با سبوس جو و گندم. نانی که به این طریق به دست می آمد٬ بد و نامناسب بود. نانوایان محلی وضع را بدتر کردند. آنها سبوس جو و گندم را با الک کردن جدا می کردند و با آرد باقی مانده که کیفیت خوبی داشت برای مشتریان ثروتمند دائمی خود نان می پختند. آنها برای پختن نان ارزان قیمتی که در اصل در برنامه اعانهٔ شریدان درنظر گرفته شده بود خاکستر٬ خاک اره٬ مواد آلوده و سنگ ریزه به سبوس جو و گندم اضافه مـی کردند. تـهیدستان تـهران مجبور به خوردن این نان غالبا فاسد٬ آلوده و تلخ بودند. بی عدالتیها و مشکلات کیفیت این شیوه باعث شماری تظاهرات در پایتخت شد. کوشش بـرای اسـتفاده از تـنورهای بزرگ وارد شده ه از آمریکا برای تولید نان دارای کیفیت مناسب در انبار غله٬ در آغاز با شکست روبه رو شد زیرا این تنورها نان خمیرمایه ای، تولید می کردند.24

مداخله متفقین٬ به تشدید مشکل گندم تداوم بخشید. روسها نه فقط از دادن ٣٥ هزار تن گندم مازاد از آذربایجان که در سال ١٣٢١ در اساس برای حمل به تهران برنامه ریزی شده بود خودداری کردند بلکه در اول آبان تمایل خود را به خرید ٥ هزار تن دیگر گندم٬ ١٥ هزار تن دیگر جو و ٣٠ هزار تن دیگر برنج٬ به دولت ایران اطلاع دادند. در اواخر آبان ماه مأموران شوروی به طور غیر رسمی با ترخیص ٧٥٠٠ تـن از گـندم آذربـایجان برای تهران موافقت کردند؛ اما این گندم به موقع نرسید تا از شورشهای آذرماه جلوگیری کند. انگلیس به تأخیر در حمل غله به تهران ادامه می داد تا دولت ایران را برای اتـخاذ موضعی طرفدارانه تر نسبت به انگلیس زیر فشار قرار دهد؛ مثلاً در اواخر مهرماه مبادله ٥ هزار تن گندم با ٢٥ هزار تفنگ ایرانی را به قوام پیشنهاد کرد. در آبان ماه ایالت متحده و انگلیس به علت تـحمل ضـایعات سـنگین در بـرابـر زیـردریاییها در اقـیانوس اطـلس٬ می بایست حمل کالا به خاورمیانه را به میزان ٥٠% کاهش دهند و این امر باعث کاهش میزان واردات مواد غذایی به ایران شد٬ میزانی که در این موقع کم شده بود. توافقنامه بیست و نهم آبان متفقین و ایران که شامل قولهای متفقین برای تأمین غله کافی برای ایران بود به صورت سندی مرده درآمد.26

در آبان ماه شورشهای فزاینده بر سرنان در نواحی غیر از پایتخت شروع شد؛ هرچند خود تهران نسبتا آرام باقی ماند. کنسول انگلیس در تبریز گزارش داد که هیچ غله ای در حال حمل به تهران نیست؛ زیرا غله سریع تر از آنکه بتوان آن را جمع آوری نمود در حال مصرف شدن است. دهقانان از بیم قحطی٬ مشغول ذخیره کردن غله بودند. قیمت دولتی ٩٣ دلار برای هر تن گندم بسیار پایین تر از آن بود که فروشندگان را جلب کند و این در حالی بود که قیمت بازار آزاد ١٨٦ دلار بود و دولت به اجرای مقررات و قوانـین خـود نمی پرداخت. کنسول انگلیس در مشهد گزارش داد که هیچ ارسال غله ای درکار نیست؛ زیرا کارگزار دولت در خراسان که مسئول جمع آوری غـله بـرای تـهران است «بـه کـلی فاسد» و بزرگ ترین محتکر غله در سراسر استان است. در اهواز قیمت فروش گندم ٣٧% بالاتر از قیمت رسمی دولتی بود. شریدان مستشار مواد غذایی در بیست و سوم آبـان گزارش داد که میزان ورود غله به انبار غله تهران و میزان خروج غله از آن تقریبا برابـر است اما فقط ذخیره یک نصفه روز بـاقی مـانده است. در هـفدهم آذر٬ روز شـورش٬ سهمیه های نان برای تنگدستان تهران در مـراکـز تـوزیع دولتـی کـاهش یـافت. هـزاران تظاهرکننده در میدان بهارستان گردآمدند. آنها شعار می دادند: «می توانید ما را بکشید اما ما نان می خواهیم». شورش گرسنگان آغاز شده بود.27

بحران سیاسی ایران نیز در اواسط آذرماه به اوج رسید. نخست وزیر قوام همه نفوذ خود را برای تسلط بر مجلس به کار برده بود؛ در اواسط مرداد ماه برای کسب موافقت مجلس به منظور دستگیری ایرانیان هوادار آلمان سیاست تطمیع (تملق) و تهدید را در برابر مجلس در پیش گرفت. او برای کسب موافقت مجلس در مورد هیئت مسـتشاری مالی میلسپو در بیست و یکم آبان٬ می بایست نمایندگان را در مورد اهـمیت بـه دست آوردن غله آمریکایی و مداخله آمریکا در مقابل انگلیسیها و روسها در ایـران٬ مـتقاعد کند؛ و در بیست و نهم آبان٬ نخست وزیر به منظور واداشتن مجلس به دست کشیدن از نظارت خود بر انتشار پول٬ می بایست تهدید انگلیس به اشغال تهران و تهدید شـاه بـه انحلال مجلس را به رخ آنـها بکشـد. در اواسـط آذرمـاه٬ مـجلس بـا نـطقهای طـولانی نمایندگان٬ نسبت به هرگونه اقدام در مورد لایحه بودجه و لایحه واگـذاری اخـتیارات تام به میلسپو برای شروع اصـلاحات اسـاسی٬ مـخالفت کـرد. در زمـان شـورش٬ کـار مجلس متوقف شده بود.28

مراکز گوناگون سیاسی قدرت در ایران٬ با مشاهده ناتوانی دولت قوام و بی تحرکی مجلس٬ یا برای شکستن بن بست و یا برای استفاده از بن بست به نفع خود٬ به تـدابـیر مختلفی دست زدند. انگلیس از شـاه خـواست کـه مـجلس را مـنحل کـند٬ و خـود بـه طرح ریزی برای ایـجاد یک دولت جـدید فـرمانبردارتـر پـرداخت. قـوام بـرای تـوقیف مطبوعات منتقد٬ کسب حمایت بریتانیا به وسیله دادن امتیازات گوناگون٬ خنثی کـردن رأی عدم اعتماد احتمالی مجلس و فشار آوردن بر مجلس برای واگذاری اختیارات بیشتر به او برای رسیدگی به مسائل بحرانی٬ به طرح ریزی پرداخت. شاه به انحلال مـجلس٬ مجبور ساختن قوام به استعفا و تشکیل دولتی نظامی تمایل داشت. شورش سیاسی آغاز شده بود.29

در هفدهم آذر همه این عوامل در خیابانهای تهران به هم پیوستند. صبح زود گروهی از شاگردان مدارس و زنان بچه در بغل٬ به روالی که طی چند ماه پیش از شورش عمل کرده بودند٬ برای مطالبه نان در مقابل مجلس تجمع کردند. بـه دانشـجویان دانشکـده حقوق دانشگاه تهران٬ بدون اطلاع قبلی٬ گفته شد که کلاسها در آن روز تـعطیل است. کلاسهای دیگر نیز تعطیل شدند. دانشجویان بلافاصله یک راهپیمایی به طرف مجلس٬ که حدود پنج کیلومتر دورتر بود٬ ترتیب دادند تا خواستار نان و اقدام فوری در مـورد بعضی مسائل شوند. یک ساعت بعد مأموران دولت به دستور نخست وزیر شروع کردند به بستن دفاتر بسیاری از روزنامه های تهران و تعطیل کار آنها برای مدتی نامعین.

دانشجویان در میدان بهارستان 30تجمع کردند تا درخـواسـتهای خـود را بـه اطـلاع مجلس٬ که جلسه داشت٬ برسانند و به یک رشته سخنرانی گوش دهند. آنها در آنجا به گروههایی از کودکان و زنان متقاضی نان و دسته هایی به رهبری لوطـی ها ٬ کـه از مسـیر جنوب تهران مـی آمدند٬ پـیوستند. پـلیس بـه نـحوی آشکـار از صـحنه عـقب نشست. تحریک کنندگان جمعیت کار خـود را انـجام دادنـد و جـمعیت مـعترض را بـه صـورت جمعیتی مهاجم درآوردند. یکی از سخنرانان اعـلام کـرد کـه در صـبح آن روز زاهـدی استاندار اصفهان به علت عضویتش در حزب ملیون ایران و به دلیل روابطش با فرانتس مایر نماینده آلمان٬ بدون خبر توسط سربازان انگلیس دستگیر شده است. جمعیت بـا یک سلسله شعار ضدانگلیسی پاسخ دادند.31

سخنران دیگری اعلام کرد که سهمیه های نان برای تـنگدستان در مـحلهای تـوزیع دولتی٬ درست در همان روز دوباره کاهش یافته است. ستوان استیفن تیمرمن(Stephen Timmerman) مستشار آمریکایی پلیس شهری ایـران گـزارش داده است کـه سـرهنگ ابراهیم ارفع را که یکی از معتمدان نزدیک شاه بود دید که جمعیت را مورد خطاب قرار داد و به آنها اطمینان داد که ارتش دسـتور صـریح دارد کـه در آن روز مـداخـله نکـند. افراسیاب آزاد سردبیر روزنامهٔ نامهٔ آزاد برای جمعیت سخنرانی کرد و خواستار استعفای قوام شد. تعدادی از نمایندگان مجلس نیز تحت هدایت جوادمسعودی برای جـمعیت صحبت کردند. ظاهر شدن نمایندگان٬ همه آرامش و خویشتنداری جمعیت را از مـیان برد. مسعودی به شدت کتک خورد. یک گروه حمله بردند و ساختمان مجلس را اشغال کردند و نمایندگان را بیرون راندند و به ساختمان مجلس خسارت وارد آوردند. سپس جمعیت مهاجم از میدان بهارستان خارج شد٬ به خیابان سـیروس یکـی از خـیابانهای تجاری اصلی سرازیر شد و به سمت بازار تهران که حدود سه کیلومتر دورتر قرار داشت،حرکت کرد. آنها ابتدا شیشه ها و تابلوهای مغازه ها و اماکن دیگر را درهم شکستند؛ بعد شروع کردند به غارت فروشگاههای مواد غذایی و سرانجام غارت همه مغازه ها. هنگام غروب٬ گروههایی کوچک تر همراه با رهبران خود از جمع اصلی شورشیان جدا شدند و شروع کردند به غارت دست چین شده مغازه های عرضه کننده اجناس کمیاب یا گرانبها به خصوص مغازه های متعلق به یهودیها و ارمنیها٬ یک گروه به خانه نخست وزیر قوام حمله کردند و اثاثیه آن را به آتش کشیدند. در ساعت شش بعداز ظهر ارتش و پلیس به مرکز تهران بازگشتند. هشت تانک ظاهر شدند و به شلیک گلوله های مشقی پرداختند؛ اما تلاشی جدی برای بازگرداندن نظم به عمل نیامد. تاریکی باعث شد که برای آن روز شورش تخفیف یابد. 32

با وجـود ایـن٬ فـعالیت سـیاسی نـخبگان در تـمام طـول شب ادامـه یـافت. حـزب پــیکار(جــوانـان)٬ چـند سـردبیر روزنـامه ها٬ عـده ای از نـمایندگان مـجلس٬ یکـی از نخست وزیران پیشین و یکی از رؤسای سابق اداره خوراک کـوشیدند قـوام را وادار بـه استعفا به نفع علی سهیلی کنند.33 شاه و اطرافیان نظامی او از جمله [یزدان] پناه رئیس ستاد ارتش و رادسر رئیس پلیس تهران چندبار به قوام توصیه کردند که استعفا کند به این امید که به جای او دولتی نظامی روی کار بیاورند. قوام با اتکا به اعلام حمایت انگلیس٬ شوروی و آمریکا٬ از استعفا خودداری کرد. به جای آن٬ دستور داد برای بازگرداندن نظم اقدامات فوری به عمل آید. این اقدامات عبارت بودند از: ممنوعیت عبور و مـرور در شب از ساعت ٨ بعدازظهر٬ توقیف کامل تمام روزنامه ها٬ سانسور رادیو تهران٬ انتشار یک روزنامه رسمی دولتی (اخبار روز) و گماردن سپهبد احمدی برای برقراری دوبارهٔ نظم در خیابانهای تهران.

در هجدهم آذر رویدادها٬ همان طور که در روز قبل شـروع شـده بـود٬ آغـاز شـد. گروههایی از دانشجویان در دانشگاه تهران هنگامی که کـلاسها دوبـاره تـعطیل گـردید سازماندهی شدند و به راهپیمایی به طرف مجلس پرداختند. اما این بار نیروهای پلیس عقب نشینی نکردند. آگهی هایی نصب شده بود که قصد کـارگزاران حکـومت نـظامی را برای جلوگیری از هرگونه تظاهرات نشان می داد. سپهبد احمدی مسلسلها و تانکهایی در تقاطع های مهم قرار داده بود. سربازان انگلیسی و لهستانی34 در میدانهای بزرگ به چشم می خوردند. در میدان بهارستان سربازان ایرانی با شلیک مسلسل به مقابله با جـمعیت دانشجو و دیگر افراد همراه آنان پرداخته و آنها را متفرق کردند. در نتیجه کشتاری که رخ داد حدود ٦٠٠ نفر کشته یا زخمی شدند. این کار برای نمایش دادن قـدرت و جـرئت دولت کافی بود. همه مغازه ها بسته شدند و در خیابانها جز گشتی های نظامی حاضر در همه جا٬ کسی دیده نمی شد. ممنوعیت عبور و مرور در شب از ساعت ٨ بعدازظهر که به شدت اجرا شد٬ آرامش را در تمام مدت شب برقرار کرد. روزنامه دولت٬ اخبار روز٬ برای نخستین بار در غروب هجدهم آذر منتشر شد و دستگیری رئیس پلیس تهران را اعلم کرد که سپر بلای موقت در مقابل شورش شد. قوام با تعطیل کردن مجلس تا بیست و هشتم آذر و گوشمالی دادن شاه٬ تحت حمایت انگلیس سلطه و موقعیت خود را تثبیت کرد. بعضی از مغازه ها در نوزدهم آذر و تمامی آنها در روز بعد دوباره باز شدند.35

شورش نان٬ آشفتگیهای عمیق و دراز مدت بسیاری به همراه داشت. در آغاز٬ وضع تهیدستان کم غذای تهران که تعداد آنها بر شدت و وسعت شورش افزوده بود٬ تغییری نکرد. پس از یک سرشماری در بیست و هفتم آذر٬ برای همه اهالی تهران کارتهای جیره صادر شد که در آنها ٨٠٠ گرم نان جو برای هر کارگر و ٤٠٠ گرم برای هر فرد دیگر در هر روز به بهای تقریبا سه سنت از سوی نانواییهای انبار غله در نظر گرفته شده بـود. ایـن مقدار بیش از ٦٠% کمتر از مصرف میانگین در طول ادوار عادی تر بود. 36 با وجود این٬ بازار آزاد همچنان دایر بود و در آنجا نان سفید با کیفیت خوب را با تقریبا یک دلار برای هر ٤٠٠گرم می شد به هر مقدار خرید. بازار آزاد٬ تا زمانی که در دوازدهم مرداد ١٣٢٢ آرتور میلسپو آن را تعطیل کرد٬ همواره برای گندم کمیاب پیشنهادی بـیشتر از پـیشنهاد انبار غله می داد. با وجود این٬ جیره بندی یک راه حل نبود زیرا تهران همچنان فاقد غله کافی بود و این امر شریدان را واداشت که از متفقین تقاضا کند کـه تـا زمـان بـرداشت محصول سال ١٣٢٢ هر ماه ١٠ هزار تن گندم تحویل دهند. مأموران آمریکایی که بـه علت شدت شورش٬ برای اقدام، در حال آماده باش بودند٬ با وعدهٔ واگذاری ٢٥ هزار تن گندم برای حمل فوری به ایران٬ پاسخ دادند. مأموران انگلیسی با واگذاری ١٠ هزار تن دیگر گندم به اضافه ١٦٤٠٠ تن جو از عراق موافقت کردند. با وجود این٬ در بهمن ماه ایالت متحده برای حمل تنها ٨٠٠ تن به ایران جا پیدا کرد که فقط برای احتیاجات سه روز تهران کافی بود. در اسفند ماه بیش از ١٢٢هزار تن بار٬ که بـرای کـمک بـه اتـحاد شوروی درنظر گرفته شده بود٬ در جنوب ایران در انتظار انتقال از کشتی به وسایل نقلیه دیگر بود و نظام حمل و نقل ایران را متوقف کرده بود. یک مرتبه هفده روز طول کشید تا گندم را بار بزنند و با کامیون به تهران برسانند. با وجود ایـن٬ در خـرداد ١٣٢٢ مشکـل تغذیه تهران تخفیف یافته بود. روسها در فروردین ١٣٢٢ با واگذاری ٢٥ هزار تن از گندم آذربایجان موافقت کردند و ٤٥٠٠ تن نخست آن در خرداد ١٣٢٢ رسید. ایالت متحده و انگلیس در خرداد ١٣٢٢ تقریبا ٥٠ هزار تن غله به ایران حمل کرده بودند. واردات مداوم متفقین٬ افزایش برداشت محصول سال ١٣٢٢ و اسـتفاده از کـامیونهای مـتفقین برای جمع آوری و توزیع٬ در پاییز سال ١٣٢٢ به بحران خوراک زمـان جـنگ در ایـران خاتمه داد.37

شورش٬ دولت قوام را نیز سرانجام به زیر کشید. به نظر می رسید که قوام روز به روز مستبدتر می شود. آشکارترین نشانه استبداد او توقیف مداوم مطبوعات به دستور او بود. او از عهده حل مشکلات غذایی ایران برنیامده بود. و بروز شورش نان این ناتوانی او را آشکار کرد. روز به روز آشکارتر می شد که او آلت دست انگلیس است و این امر به دلیل پافشاری او در طرفداری از انگلیس در امر انتشار پول٬ بازداشت ایرانیان هوادار آلمان٬ استفاده از سربازان انگلیسی برای سرکوب شورشهای آذر ١٣٢١ و ترمیم هیئت وزیران خود در اول بهمن ١٣٢١ برای برآورده ساختن در خواستهای انگلیس٬ به اثبات رسید. در هفدهم بهمن ١٣٢١ ده وزیر برای تثبیت قانونی بودن* پیشنهاد قوام مبنی بر اجازه دادن به وزیران برای حفظ کرسیهای خود در مجلس در مـدت خـدمت در دولت وی٬ استعفا کردند. در بیست و چهارم بهمن ١٣٢١ مجلس در مخالفت با این پیشنهاد و به نفع علی سهیلی رأی داد تا به عنوان نخست وزیر جانشین قوام شود. شـورش٬ حـاکـی از بازگشت سربازان اشغالگر متفقین به تهران بود. آنها تا شانزدهم مرداد ١٣٢٤ در تهران باقی ماندند و مأموران انگلیس و شوروی به منظور اعمال نفوذ بر سیاست ایران که به خصوص در طول بحران امتیاز نفت در آذر ١٣٢٣ آشکار بود٬ آنها را مورد استفاده قرار دادند. شورش همچنین حاکـی از بـازگشت لوطـی ها بـرای اعـمال نـفوذ در تـهران بـود. فعالیتهای آنها٬ به خصوص طی تظاهرات خیابانی٬ بر سر امتیازات نفت در اواسط سال ٬١٣٢٣ بر سر تجزیه طلبی آذربایجانیها و عقب نشینی شوروی از شمال ایـران در سـال ١٣٢٥ و به هواداری از مصدق و شاه در دوره ملی شدن نفت در سالهای ١٣٣٢-١٣٣٠ آشکار شد. سرانجام اینکه شورش٬ زمینه های مناسبی نیز برای گسترش سریع حـزب کمونیست توده در سالهای ١٣٢٢ و ١٣٢٣ ایجاد کرد.38

----- ----- -----

*توضیح: لازم به یادآوری است که در متن انگـلیسی تـنها عـبارت to test the constitutionality دراشـاره بـه عـلت استعفای ١٠تن از وزرا استفاده شده است. و مشخص نیست که آیا این ١٠ تن وزیر در موافقت با پیشنهاد قوام استعفا کردند یا در مخالفت با پیشنهاد وی به صورت مذاکرات مجلس در ٢٤ بهمن ١٣٢١ که لایحه مذکور توسط قوام به مجلس ارائه و پیرامون آن صحبت و مذاکرات شده بود. به منابع دیگر نظیر روزشمار دکتر باقر عاقلی٬ از سیدضیاء تا بختیار، بهنود؛ و کابینه های ایران از مشیر الدوله تا بختیار، عاقلی؛ و نشریات سال ١٣٢١مراجعه کرده ولی متأسفانه درخصوص علت استعفای این ١٠ وزیر کابینه قوام چیزی گفته نشده است.

----- ----- -----

از لحاظ متفقین٬ شورش٬ اصطکاک میان آنها را تشدید کرد. ایالت متحده پس از آذر١٣٢١ در مورد ایران سیاست خارجی ای را در پیش گرفت که به نحو فزاینده ای مستقل از انگلیس بود. این سیاست مستقل جـدید٬ کـه بـه مـدت تـقریبا چـهل سـال بـی تغییر باقی مانده٬ کارگزاران آمریکا را متقاعد کرد کـه فـقط تـعهدی قـوی بـرای امـنیت ایـران می تواند این کشور را از اضمحلال داخـلی یـا اشـغال خـارجـی نـجات دهـد. ایـرانـیان روزبه روز بر مخالفت خود با انگلیسیها افزودند و شروع کردند به جلب حضور بـیشتر آمریکا در ایران برای جبران مداخله انگلیسیها و شوروی. همچنین متفقین غربی و ایران نسبت به مداخله شوروی در شمال ایران بیدارتر شدند.39

عامل سبب ساز شورش نان ممکن است هرگز دقیقا معلوم نشود٬ حضور لوطی ها و اقدام جمعیت مهاجم نشان داد که شورش یک اتفاق غیرمنتظره نبود؛ بلکه طرح ریزی شده٬ تمرین شده٬ هدایت شده و تحریک شده بود. جمعیت٬ خشمگین و تحریک شده بودند ولی به طرزی معقولانه و قابل پیش بینی عـمل مـی کردند. بـه نـظر مـی رسید کـه ایرانیان عموماً نخست وزیر قوام را مقصر مـی دانـند و تـعطیل دانشگـاه تـهران٬ تـوقیف مطبوعات و عقب نشینی نیروهای پلیس از میدان بهارستان را مدارک شریک جرم بودن او در این قضیه می دانند. اقدامات قوام٬ به عنوان تلاشهایی برای توقیف مطبوعات ضد قوام٬ برای بستن مجلس و در نتیجه جلوگیری از دادن رأی عدم اعتماد مورد انتظار٬ و برای ممانعت از تلاش شاه به منظور وادار کردن او به استعفا٬ تلقی شد.40 با وجود این درگیر شدن شاه٬ فعالیتهای سرهنگ ارفع و تیمسار [ یزدان] پناه٬ ظاهر شدن چند نمایندهٔ مجلس در صحنه شورش و اقدامات بعضی گروههای غیرنظامی نشان داد که دیگران نیز قصد داشتند از گرسنگی به عنوان یک موضوع دعوا و از آشوب جـمعیت مـهاجم بـه عنوان یک سلاح در کشمکش برای تفوق سیاسی در ایران زمان جـنگ اسـتفاده کـنند. برای مثال٬ بازاریان در برابر شـایعهٔ قـصد دولت بـرای بسـتن بـازار آزاد واکـنش نشـان می دادند.41 در روزنامهٔ تایمز لندن اشاره شد که مخالفان سـیاسی قـوام بـا مـحافل دول محور ارتباط برقرار کرده اند. انگلیسیها٬ هرچند هیچ مدرکی دال بر هـمدستی آنـها درشورش وجود ندارد٬ آشکار از شورش برای رسیدن به اهداف خـود اسـتفاده کـردند. حداقل یک نویسنده روسی٬ دخالت تراست های انحصاری انگـلیسی و آمـریکایی در ایــران را مــقصر دانســته است.42 قــحطی یـا دست کـم مـحرومیت نسـبی٬ هـرچـند پیش زمینه های لازم برای شورش را ایجاد می کنند و شاید بعضی از شـرکت کنندگان در شورش را برمی انگیزند٬ به تنهایی نمی توانند علت شـورش بـاشند. در سـراسـر سـال کمبود٬ در تهران هیچ مرگی ناشی از گرسنگی اتفاق نیفتاده بود و طی پـنج مـاه پس از شورش آذرماه٬ با آنکه کمبودها ادامه داشت٬ هیچ شورش دیگری درنگرفت.43

به هم پیوستن نیروهای گوناگون در سـالهای ١٣٢٠ و ١٣٢١ پـیش زمینه ها را بـرای آشوبهای آذر ١٣٢١ فراهم آورد. این نیروها٬ باهم٬ شکافهای عمده در اقتصاد سیاسی زمان جنگ ایران را آشکار کردند٬ که عبارت بودند از: (١) واکنش ملی گرایانه در برابر مداخله گران بیگانه؛ (٢) عکس العـمل هـمگانی در بـرابـر نـظام سـیاسی غـیرمشارکتی نخبه سالار و بسیار بی کفایت؛ (٣) واکنش عمومی در مقابل تغییرات در اقتصاد سیاسی ایران که در زمان حکومت رضاشاه آغاز شده بود؛ و (٤) عکس العمل عمومی در مقابل محرومیت ناشی از ناتوانی دولت در تأمین مایحتاج عمومی. به علاوه٬ شورش٬ میزان قدرت و کفایت نخبگان ایران را در استفاده از امکانات سنتی ایران به خصوص لوطی ها برای افزودن به نارضایتی عمومی و تغییر دادن مسیر این نارضایتی در جهت مصالح و منافع خود٬ نشان داد. «مردمی بودن شورش٬ صوری و کاذب» بود. 44 شورش نـان در هفدهم و هجدهم آذر ٬١٣٢١ تحت نظارت نخبگان و بدون بال رفتن انتظارات یا افزایش وحدت؛ بلکه با حضور متفقین٬ اقدامی محدود باقی مـاند و بـه صـورت یک انـقلاب درنیامد. این شورش٬ رخداد تاریخی منحصر به فردی است که روشن می کند که چگونه عوامل گوناگون به هم می پیوندند تا دگرگونی را آغاز کنند و اقتصاد سیاسی را به بحران بکشند و اوضاعی را پدید آورند که نخبگان سیاسی خارجـی و داخـلی بـتوانـند از آن بهره برداری کنند و آن را زیر نفوذ خود درآورند.

_____________________________

پاورقی ها:

1- در این مورد ٬ تخمینهای رسمی تلفات [ اعلان شده] از سوی دولت ٬ مورد استفاده قرار گرفته است زیرا تنها ارقام منتشر شده موجود در این زمینه به شمار می روند. در گزارشهای تشکیلات اطلاعات [ امنیتی] متفقین نیز همین ارقام تکرار شده اند ٬ هرچند در گزارشهای مذکور دقیق بودن ارقام مورد تردید قرار گرفته است. باوجود این ٬ در آمارهای رسمی دولتی شمار تلفات به نحو رسواکننده ای کم برآورد شده است. استفاده از

مسلسل برضد جمعیتهای شهریِ گردهم آمده به خصوص با ناکارآمدی خدمات پزشکی ایران زمان جنگ ٬ صحت این آمارها را ٬ در نهایت قابل تردید می سازد.

2- برای مثال نگاه کنید به حسین کرمانی. از شهریور ١٣٢٠ تا فاجعه آذربایجان و زنجان، ٢جلد (تهران ١٣٢٥، ١٣٢٩). ج ٢،صص ٣٠١-٣٥٦.

M.V.Popov,"Nachalo Astesii SSha V Irane V Gody Vtoroi Mirovoi Voiny, "Voprosy Istorii ,no.11 (November 1949), p.39; George Lenczowski, Russia and the West in Iran, 1914-1918.  (New York, 1949), PP.195-196; Nikki R.Keddie. Roots of Revolution: An Interpretive History of Modern Iran. (New York, 1981). P.115; Peter Avery. Modern Iran. (New York, 1965), P.365; Barry Rubin, The Great Powers in the Middle East 1941-1947: Road to Cold War. (London,

1980) P.84; Times (London), December 12,1942, p.3; Arthur C.Millspaugh, Americans in Persia. (Washington, 1946). P.45; Minister to Tehran, Louis Dreyfus to Secretary of State Cordell Hull, December 8,1942, RG 59,891.00/1981, Decimal Fille, Department of State, National Archives(DSNA از این پس ); Ervand Abrahamian. Iran Between two Revolutions. ( Princeton, 1982). P.183.

متأسفانه مطبوعات ایران قادر نبودند شورش را گزارش کنند. در هفدهم آذر ١٣٢١ دولت نخست وزیر احمد قوام مطبوعات مخالف را تعطیل کرد. روزنامه ها به مدت دو ماه که طی آن مسائل جدید و مبرم تری در پیش رو بود ٬ منتشر نشدند. مجلس ایران نیز قانون مطبوعاتی جدیدی به تصویب رسانده بود که مطبوعات را برای مدتی از درج مطالب ستیزه جویانه ترساند. نگاه کنید به:

L.P.Elwell-Sutton, "The Iranian Press, 1941-1947", Iran 6(1968),66.

3- در مورد تجمعات خاورمیانه ٬ نگاه کنید به:

E. Abrahamian, "The Crowd in Iranian Politics 1905-1953" Past and Present, 41 (December 1968), 184-210; Boaz Shoshan, "Grain Riots and the `Moral Economy': Cairo, 1350-1517," Journal of Interdisciplinary History 10 (Winter 1980), 459-478.

در مورد تجمعات اروپا ٬ نگاه کنید به:

George Rude. The Crowd in History: A Study in Popular Disturbances in France and England,1730-1848 . (NewYork, 1964); E.P. Thompson, "The Moral Economy of the English Crowd inthe Eighteenth Century," Past and Present 50 (February 1971), 76-136; Sharon Kettering.Judicial Politics and Urban Revolt in Seventeenth- Century France: The Patlement of Aix,1629-1659. (Princeton, 1978).

در مورد شورشهای ناشی از گرسنگی ٬ نگاه کنید به:

Alan Booth, "Food Roits in the North-West of England 1790-1801," Past and Present 77 (November 1977), 84-107; Date Edward Willians, "Were `Hunger' Rioters Really Hungry?

some Demographic Edidence," Past and Present 71 (May 1979), 70-75; Cecil Woodham-Smith. The Great Hunger: Irland 1845-1849 . (NewYork, 1962).

در مورد جنبه های نظری شورشها ٬ نگاه کنید به:

Joseph M. Firestone, "on the Undderlying Causes of Urban Riots," General Systems 19 (1974)

117-133; Ted Robert Gurr. Why Men Reber. (Princeton, 1970); Louis H. Masotti and Don R.Bowen, eds. Riots and Rebellion: Civil Violence in the Urban Community. (Beverly Hills,1968); Clifford T.Paynton and Robert Blackey, eds. Why Revolution? Theories and Analyses (Cambridge, 1971).

4-Dreyfus to Hull, May 9, 1943, Rg 59, 891. 6222 / 14, DSNA; George Kirk, "The Middle Eastin the War,"

در:

Arnold Toynbee, gen.ed. Survey of International Affairs 1939-1946 . (London, 1953). P. 468.

 

5-U.S. Department of State. Foreign Relations of the United States, 1941, 3. (Washington, 1959).463-464.

٬ پس از سال مورد نظر)؛ FRUS (از این پس

Lenczowski. Russia and the West. pp. 195, 198-199; Edward Mayow Hasting Lioyd, Food and Inglation in the Middle East, 1940-1945. (Stanford, 1956). P. 159; Charge in Iran Cornelius Engert to Hull, March 4, 1940, RG 59, 891. 5011/8, DSNA; Engert to Hull, April 1, 1940, RG 59, 891. 5011/9, DSNA.

اسفند ٬١٣٢٠ ص ١؛ و ١٩ شهریور ٬١٣٢٠ ص ١؛ همان ٬ ٦. اطلاعات (تهران) ٬

FRUS, 1942, 4: 128-133, 140-141.

6- اطلاعات (تهران) ٬ ١٩ شهریور ١٣٢٠اسفند، ص ١؛ همان، ٩ اسفنر ١٣٢٠، ص ١؛ FRUS,

 1942, 4: 128-133, 140-141.

7-Lioyd, Food and Inflation, P. 356.

چای شیرین و گندم به صورت نان ٬ منابع اصلی تأمین کالری و مواد غذایی در ایران زمان جنگ بود.

8-اطلاعات، ٢٨ اسفند ١٣٢٠، صص ١ تا ٣؛ همان، ٣٠ بهمن ١٣٢٠، ص١؛ همان، ٢٦ آذر ١٣٢٠؛

Lioyd, Food and Inflation , P. 159; FRUS, 1942 , 4: 122-123, 142-143.

9- نان ایرانی ٬ قطعه نان پخته ورنیامده مستطیل شکلی است که تقریباً ٢٢.٥ تا ٣٠ سانتی متر عرض، ٦٠ تا ٩٠ سانتی متر طول، ١.٢٥ سانتی متر قطر دارد.

10- Bank Markazi Iran Bulletin 1 (May-June 1962), 82;

یادداشتی بی تاریخ٬

RG 59, 891. 5017/16, DSNA; Dreyfus to Hull, October 1, 1941, RG 59, 891. 5017/15, SDNA; Lioyd, Food and Inflation , P. 159.

11- اطلاعات، ٤ بهمن ١٣٢٠، ص ١؛ ١٦ بهمن ١٣٢٠، ص١؛ ٢١ فروردین ١٣٢١، ص ١؛ ٢٤ فروردین ١٣٢١، ص ١؛ و ٢٥ فروردین ١٣٢١، ص ١.

بیش از ٨٥% نمایندگان مجلس٬ زمیندار یا بازرگان بودند. نگاه کنید به:

Ervand Abrahamian, "Factionalism in Iran: Political Groups in the 14th Parliament

(1944-1946)," Middle Eastern Studies, 14 (January 1978), 32

12 -FRUS, 1942, 4:336.

13-Ibid., 4: 151.

14- . قوام عهده دار آوردن دومین (١٣٠٦-١٣٠١) و سومین (١٣٢٤-١٣٢١) هیئت مستشاری مالی آمریکایی به ایران بوده است. در مورد مخالفت مصدق٬ نگاه کنید به: حسین کی استوان. سیاست موازنه منفی در مـجلس چهاردهم، ٢ جلد، (١٣٢٩-١٣٢٨ ٬تهران)، ج ١، صص ٩٠ و ٩١

15-Dreyfus to Hull, August 9, 1942, RG 59, 891.00/1902, DSNA; NewYork Times, August 4,1942, P. 36; Abrahamian, Iran Between Two Revolutions, P. 181; Nasrollah S. Fatemi, Oil Diplomacy: Powderkeg in Iran (NewYork, 1954), P. 208; Enclusure ind Bullard to Baxter, May 7, 1954, FO371, 45432,

در:

Rose L. Greaves, "1942-1976: The Rign of Mohammad Riza Shah,"

در:

Hossein Amirsadeghi and R.W. Ferrier, eds. Twentieth-Century Iran . (NewYork, 1977), pp. 56-57

16- اطلاعات، ٣ بهمن ١٣٢٠، ص١؛ و FRUS, 1942, 4: 301.

17-FRUS, 1942, 4: 152,155-157.

18-Ibid

19-دولت ایران داشت در برابر «ناپدیدشدنهای نیمه شبی»٬ از ویژگیهای دوران سلطنت رضاشاه٬ واکنش نشان

می داد و از این رو پیش از موافقت با دستگیری مظنونان٬ خواستار مدرک خلفکاری شد. نگاه کنید به: RUS, 1942, 4: 339

20-FRUS, 1942, 4: 339

21-FRUS, 1942, 4: 160-161; اطلاعات ٣٠ ٬ مهر ٬١٣٢١ ص ١؛ FRUS, 1942, 4: 166-167, 179

22-FRUS, 1942, 4: 180-181, 176.

23-Ibid., 4: 195-196; Dreyfus to Hull, November 18, 1942, RG 59, 891.00/1970, DSNA; FRUS,1942, 4: 202-3, 2

ایالت متحده نیز تهدید کرد که از حمل مواد غذایی به ایران خودداری خواهد کرد تا به این ترتیب دولت ایران را وادار کند تا در مورد احتکار گندم و قطع روابط سیاسی خود با ژاپن اقدام کند.

24- اطلاعات، ٩ اردیبهشت ١٣٢١، ص١؛ کی استوان٬ سیاست موازنه مـنفی ٬ ج ٬١ ص ٩١؛ کـرمانی٬ از شـهریور ١٣٢٠، ج٢، صص ٩ و ٤٠ م ٤١ و ٢٨٦؛

Lioyd, Food and Inflation , pp. 164, 241-242; Millspaughr Americans in Persia, pp. 108-109;

و اطلاعات ٢٦ مهر ١٣٢١، ص١.

25-FRUS, 1942, 4: 165-166.

26-Ibid., 4: 160-165-166, 155-157, 218; Lioyd, Food and Inflation , pp. 163-164.

27-Dreyfus to Hull, November 4, 1942, RG 59, 891. 00/1936, DSNA; Forign office, Consular Reports, "Tabriz Diary No. 6," November 1942, F.O. 371, E80/80/34, piece number 35092, Foreign office Correspondence, 1943, Public Record Office, London

)PRO پس ایــــــــن از) ;

"Meshed Political Diary No. 24," November 1942, F.O. 371, E7/7/34, piece number 35061, 1943, PRO; "Ahwaz Consulate Diary," November 1942, F.O. 371, E79/79/34, piece number 35090, 1943, PRO; FRUS, 1942, 4: 195-196, 207-208; Dreyfus to Hull, December 14, 1942,

RG 59, 891.00/1941, DSNA.

28-FRUS, 1942, 4: 206.

29-Mohammad Reza Pahlavi. Mission for my Country. (London, 1960). P. 76; FRUS, 1942, 4:195-196; Dreyfus to Hull, November 18, 1942, RG 59, 891.00/1970, DSNA; Dreyfus to Hull,December 8, 1942, RG 59, 891. 00.1981, DSNA; Avery, Modern Iran , P. 366.

30- میدان بهارستان یا مجلس٬ یک عرصهٔ باز وسیع درست در مقابل ساختمان مجلس و در تقاطع سه خیابان اصلی ابن سینا٬ شاه آباد و مدرس است. بنابراین آنجا برای گردهمایی معترضان و شـورشیان مکـانی کـاملاً مطلوب بود.

31-Dreyfus to Hull, December 8, 1942, RG 59, 891.00/1958, DSNA; Dreyfus to Hull, December 12, 1942, RG 59, 891.00/1965, DSNA; FRUS, 1942, 4: 207-208

32- شاه بلفاصله پس از شورش٬ سرهنگ ارفع را به سرتیپی ترفیع داد. در مورد شرح مشاهدات یک شاهد عینی

از اعــمال جــمعیت مــهاجم در ســاختمان مــجلس٬ نگــاه کــنید بــه: کـرمانی. از شـهریور ١٣٢٠ ٬ ج ٢. صص٣٤٩ تا ٣٥٦

33-در مورد فهرست افراد دست اندرکار توطئه٬ نگاه کنید به:

FRUS, 1942, 4: 219-220

34- در سال ١٣٢٠) ١٩٤١) از میان سربازان و آوارگان لهستانی سیر شده توسط روسها در سال ١٣١٨( یا ١٩٣٩ میلادی) ارتشی به نام «ارتش آزاد لهستانی»٬ در ایران تأسیس شد.

35- در مورد رخدادهای هفدهم و هجدهم آذر ٬١٣٢١ نگاه کنید به:

Dreyfus to Hull, December 9, 1942, RG 59, 891.00/1962, DSNA; Dreyfus to Hull, December 8,

1942, RG 59, 891.00/1961, DSNA; "The Recent Disorders in Tehran," February 3, 1943, RG 226,

28127, Numerical Files, Office of Strategic Services, National Archives

(از این پس OSSNA ) ؛ کرمانی٬ از شهریور ١٣٢٠، ج٢، صص ٣٠١ تا ٣٢٩؛ و

FRUS, 1942, 4:207-222.

36-چهارصد گرم نان ورنیامده٬ حاوی تقریبا ً ١١٠٠ کالری است که دقیقا بالتر از میزانی بود که در جنگ جهانی دوم به عنوان سقف گرسنگی در نظر گرفته شده بود

37-"The Recent Disorders in Tehran"; Lioyd, Food and Inflation , pp. 240, 164-165; FRUS, 1943, 4: 603, 606-608, 610-615, 623, 576

گزارشی بی عنوان٬

October 13, 1944, RG 226, L4946, OSSNA;

و گزارشی بی عنوان٬ 

November 7, 1944, RG 226, L49151, OSSNA.

38- NewYork Times, February 7, 1943, P.5; ibid., February 15, 1943, P. 5; ibid., February 23, 1943 P. 6; Dreyfus to Hull, February 15, 1943, RG 59, 891.00/1983, DSNA; Dreyfus to Hull,January 29, 1943, RG 59, 891.00/ 1990, DSNA; FRUS, 1942, 4: 221-222; "The Recent Disorders in Tehran."

حزب توده در شورش نان در آذر ١٣٢١ نقش مشهودی ایفا نکرد.

39- FRUS, 1943, 4:355-359, 331-336; FRUS, 1942, 4: 214-217.

در مورد کوشش برای جلب مداخله بیشتر آمریکا٬ نگاه کنید به:

Stephen L.Mcfarland, "A Peripheral View of the Origins of the Cold War: The Crisis in Iran,

1941-1947," Diplomatic History 4 (Fall 1980), 333-351.

40- قوام در سال ١٣٢٥ بار دیگر از تجمع در تهران٬ برای تعطیل مـجلس و بـه عـنوان بـهانه ای بـرای تـوقیف مطبوعات و بازداشت مخالفان سیاسی طی بحران مربوط به امتناع اتحاد شوروی از بیرون بردن نیروهای خود از ایران٬ استفاده کرد. نگاه کنید به گزارشی بی عنوان٬

March 29, 1946, RG 226, XL 50148, OSSNA.

41- شورش در اصل در خارج از بازار٬ در مناطق تجاری جدید٬ در امتداد خیابانهای اصلی تهران که رضاشاه  احداث کرده بود و مورد مخالفت بازاریان بود٬ رخ داد. نگاه کنید به:

Avery, Modern Iran , pp. 350-360; Michael E-Bonine, "Shops and Shopkeepers: Dynamics if an Iranian Provincial Bazaa,"

در:

Michael E. Bonine and Nikki R. Keddie, ed,. Moedrn Iran: The Dialects of Continuity and  Change (Albany, 1981). pp. 233-258

42- Times (London), December 12, 1942, P. 3; Popov, "Nachalo Agressii SSHA," pp. 39, 41

43- اگرچه آشوبهای مربوط به شورش تنباکو در سالهای ١٢٧١-١٢٦٩ بر اساس وسواس مذهبی در برابر فروش کالیی از سوی کفار بود که کاربرد روزمره و شخصی داشت٬ لیکن در سال ١٣٢١ ایرانیان در مصرف نـان حاصل از گندم کشت شده به دست کفار و پخته و توزیع شده تحت نظارت کفار٬ هیچ عذاب وجدان آشکاری نشان نمی دادند.

44- : نگاه کنید به:   Kettering, Judical Politics, P

کترینگ نقش نخبگان سیاسی را در شورشهای ایالت اکس ـ آن (Aix-en) فرانسه در قرن هفدهم میلادی مورد بررسی قرار داده است.